نگاه آزاد غربي ها به زنان | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
نگاه آزاد غربي ها به زنان
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
نگاه آزاد غربي ها به زنان
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
اخلاق جنسی
,
کرامت زن در اسلام و غرب
,
پوشش زنان
سوال:
چرا خارجيها اينطور نگاهها رو ندارن يا خيلي كم هست. شما تو فيلمها مي بينيد برخوردشون با يكديگر خيلي عادي و نگاهٍ دزدي نمكنند. ريشه اين چيه؟
پاسخ تفصیلی:
يك ايراد ديگر كه بر حجاب گرفته اند اينست كه ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياقها و التهابها ميافزايد و طبق اصل الانسان حريص علي ما منع منه، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسي را در زن و مرد بيشتر ميكند . به علاوه ، سركوب كردن غرائز موجب انواع اختلالهاي رواني و بيماريهاي روحي ميگردد
در روانشناسي جديد و مخصوصا در مكتب روانكاوي فرويد روي محروميتها و ناكاميها بسيار تكيه شده است . فرويد ميگويد : ناكاميها معلول قيود اجتماعي است و پيشنهاد ميكند كه تا ممكن است بايد غريزه را آزاد گذاشت تا ناكامي و عوارض ناشي از آن پيش نيايد
برتراند راسل در صفحه 69 و 70 ( ترجمه فارسي ) كتاب جهاني كه من ميشناسم ميگويد : اثر معمولي تحريم ، عبارت از تحريك حس كنجكاوي عمومي است . و اين تأثير ، هم در مورد ادبيات مستهجن و هم در موارد ديگر مصداق پيدا ميكند . . . اكنون براي اثر تحريم مثالي ميزنم : فيلسوف يوناني امپد كل جويدن برگهاي شجره الغار را خيلي شرمآور و زشت ميپنداشت
او هميشه جزع و فزع ميكرد از اينكه بايد ده هزار سال به علت جويدن برگ درخت غار در ظلمات خارجي ( دوزخ ) به سر برد . هيچوقت مرا از جويدن برگ غار نهي نكردهاند و من هم تاكنون برگ چنين درختي را نجويدهام ولي به امپد كل تلقين شده بود كه نبايد اين كار را بكند و او هم برگ درخت غار را جويد
سپس در جواب اين سؤال كه : آيا شما عقيده داريد انتشار موضوعهاي منافي عفت علاقه مردم را به آنها زياد نميكند ؟ جواب ميدهد : علاقه مردم نسبت بدانها نقصان مييابد . فرض كنيد چاپ و انتشار كارت پستالهاي منافي عفت مجاز و آزاد گردد . اگر چنين چيزي بشود اين اوراق براي مدت يك سال يا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته ميشوند و ديگر كسي حتي به آنها نگاه هم نخواهد كرد
پاسخ اين ايراد اينست كه درست است كه ناكامي ، بالخصوص ناكامي جنسي ، عوارض وخيم و ناگواري دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودي كه مورد نياز طبيعت است غلط است ، ولي برداشتن قيود اجتماعي مشكل را حل نميكند بلكه بر آن ميافزايد
در مورد غريزه جنسي و برخي غرائز ديگر ، برداشتن قيود ، عشق به مفهوم واقعي را ميميراند ولي طبيعت را هرزه و بيبند و بار ميكند . در اين مورد هر چه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مييابد
اينكه راسل ميگويد : اگر پخش عكسهاي منافي عفت مجاز بشود پس از مدتي مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد ، درباره يك عكس بالخصوص و يك نوع بي عفتي بالخصوص صادق است ، ولي در مورد مطلق بي عفتيها صادق نيست يعني از يك نوع خاص بي عفتي خستگي پيدا ميشود ولي نه بدين معني كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بلكه بدين معني كه آتش و عطش روحي زبانه ميكشد و نوعي ديگر را تقاضا ميكند . و اين تقاضاها هرگز تمام شدني نيست
خود راسل در كتاب زناشوئي و اخلاق اعتراف ميكند كه عطش روحي در مسائل جنسي غير از حرارت جسمي است . آنچه با ارضاء تسكين مييابد حرارت جسمي است نه عطش روحي
بدين نكته بايد توجه كرد كه آزادي در مسائل جنسي سبب شعلهور شدن شهوات به صورت حرص و آز ميگردد ، از نوع حرص و آزهائي كه در صاحبان حرمسراهاي رومي و ايراني و عرب سراغ داريم . ولي ممنوعيت و حريم ، نيروي عشق و تغزل و تخيل را به صورت يك احساس عالي و رقيق و لطيف و انساني تحريك ميكند و رشد ميدهد و تنها در اين هنگام است كه مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفهها ميگردد
ميان آنچه عشق ناميده ميشود و به قول ابن سينا عشق عفيف ، و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در ميآيد - با اينكه هر دو روحي و پايان ناپذير است - تفاوت بسيار است . عشق ، عميق و متمركز كننده نيروها و يگانه پرست است و اما هوس ، سطحي و پخش كننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است
حاجتهاي طبيعي بر دو قسم است : يك نوع حاجتهاي محدود و سطحي است ، مثل خوردن ، خوابيدن . در اين نوع از حاجتها همينكه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسماني مرتفع گردد ، رغبت انسان هم از بين ميرود و حتي ممكن است به تنفر و انزجار مبدل گردد . ولي يك نوع ديگر از نيازهاي طبيعي ، عميق و دريا صفت و هيجان پذير است مانند پول پرستي و جاهطلبي
غريزه جنسي داراي دو جنبه است . از نظر حرارت جسمي از نوع اول است ولي از نظر تمايل روحي دو جنس به يكديگر چنين نيست . براي روشن شدن ، مقايسهاي به عمل ميآوريم : هر جامعهاي از لحاظ خوراك يك مقدار معين تقاضا دارد . يعني اگر كشوري مثلا بيست ميليون جمعيت داشته باشد مصرف خوراكي آنها معين است كه كمتر از آن نبايد باشد و زيادتر هم اگر باشد نميتوانند مصرف كنند ، فرضا اگر گندم زياد داشته باشند به دريا ميريزند . درباره اين جامعه اگر بپرسيم مصرف خوراك آن در سال چقدر است ؟ جواب ، مقدار مشخصي خواهد بود . ولي اگر درباره يك جامعه بپرسيم كه از نظر علاقه افراد به پول چقدر احتياج به ثروت هست ؟ يعني چقدر پول لازم دارد تا حس پول پرستي همه افراد آن را اشباع كند به طوري كه اگر باز هم بخواهيم به آنها پول بدهيم بگويند ديگر سير شدهايم ، ميل نداريم و نميتوانيم بگيريم ؟ جواب اينست كه اين خواست حدي نخواهد داشت
علم دوستي هم همين حالت را دارد . در حديثي از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله آمده است : « منهومان لا يشبعان طالب علم و طالب مال »
يعني دو گرسنه هرگز سير نميشوند : يكي جوينده علم و ديگر طالب ثروت ، هرچه بيشتر به آنها داده شود اشتهاشان تيزتر ميگردد
جاهطلبي بشر هم از همين قبيل است . ظرفيت بشر از نظر جاهطلبي پايان ناپذير است . هر فردي هر مقام اجتماعي و هر پست عالي را كه به دست آورد باز هم طالب مقام بالاتر است ، و اساسا هر جا كه پاي حس تملك به ميان بيايد از پايان پذيري خبري نيست
غريزه جنسي دو جنبه دارد : جنبه جسماني و جنبه روحي . از جنبه جسمي محدود است . از اين نظر يك زن يا دو زن براي اشباع مرد كافي است ، ولي از نظر تنوع طلبي و عطش روحياي كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد شكل ديگري دارد
قبلا اشاره كرديم كه حالت روحي مربوط به اين موضوع دو نوع است : يكي آن است كه به اصطلاح عشق ناميده ميشود ، و همان چيزي است كه در ميان فلاسفه و مخصوصا فلاسفه الهي مطرح است كه آيا ريشه و هدف عشق واقعي ، جسمي و جنسي است و يا ريشه و هدف ديگري دارد كه صددرصد روحي است و يا شق سومي در كار است و آن اينكه از لحاظ ريشه ، جنسي است ولي بعد حالت معنوي پيدا ميكند و متوجه هدفهاي غير جنسي ميگردد ؟
اين عطش روحي فعلا محل بحث ما نيست ، اين نوع از عطش هميشه جنبه فردي و شخصي دارد يعني به موضوع خاص و شخص خاص تعلق ميگيرد و رابطه او را با غير او قطع ميكند . اين نوع از عطش در زمينه محدوديتها و محروميتها به وجود ميآيد
نوعي ديگر عطش روحي آن است كه به صورت حرص و آز در ميآيد كه از شؤون حس تملك است و يا آميختهاي است از دو غريزه پايان ناپذير : شهوت جنسي و حس تملك ، آن همان است كه در صاحبان حرمسراهاي قديم و در اغلب پولداران و غير پولداران عصر ما وجود دارد . اين نوع از عطش تمايل به تنوع دارد . از يكي سير ميشود و متوجه ديگري ميگردد . در عين اينكه دهها نفر در اختيار دارد در بند دهها نفر ديگر است و همين نوع از عطش است كه در زمينه بيبند و باريها و معاشرتهاي به اصطلاح آزاد به وجود ميآيد . اين نوع از عطش است كه هوس ناميده ميشود
همانطور كه در گذشته گفتيم : عشق ، عميق و متمركز كننده نيروها و تقويت كننده نيروي تخيل و يگانهپرست است ، و اما هوس ، سطحي و پخش كننده نيروها و متمايل به تنوع و تفنن و هرزه صفت است
اين نوع از عطش كه هوس ناميده ميشود ارضاء شدني نيست . اگر مردي در اين مجرا بيفتد ، فرضا حرمسرائي نظير حرمسراي هارون الرشيد و خسرو پرويز داشته باشد پر از زيبا رويان كه سالي يك بار به هر يك نوبت نرسد ، باز اگر بشنود كه در اقصي نقاط جهان يك زيباروي ديگر هست ، طالب آن خواهد شد . نميگويد بس است ديگر سير شدهام . حالت جهنم را دارد كه هر چه به آن داده شود باز هم به دنبال زيادتر است . خدا در قرآن ميفرمايد : « يوم نقول لجهنم هل امتعت و تقول هل من مزيد »به جهنم ميگوئيم پر شدي ؟ سير شدي ؟ ميگويد آيا بازهم هست ؟ چشم هرگز از ديدن زيبا رويان سير نميشود و دل هم به دنبال چشم ميرود . به قول شاعر : دل برود ، چشم چو مايل بود
دست نظر رشته كش دل بود
در اينگونه حالات سير كردن و ارضاء از راه فراواني ، امكان ندارد و اگر كسي بخواهد از اين راه وارد شود درست مثل آن است كه بخواهد آتش را با هيزم سير كند
به طور كلي در طبيعت انساني از نظر خواستههاي روحي ، محدوديت در كار نيست . انسان روحا طالب بي نهايت آفريده شده است . وقتي هم كه خواستههاي روحي در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدي متوقف نميشود ، رسيدن به هر مرحلهاي ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود ميآورد
اشتباه كردهاند كساني كه طغيان نفس اماره و احساسات شهواني را تنها معلول محروميتها و عقدههاي ناشي از محروميتها دانستهاند . همانطور كه محروميتها سبب طغيان و شعلهور شدن شهوات ميگردد ، پيروي و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعلهور شدن آتش شهوات ميگردد . امثال فرويد آن طرف سكه را خواندهاند و از اين طرف سكه غافل ماندهاند
ناصحان و عارفان ما كاملا بدين نكته پي برده بودند . در ادبيات فارسي و عربي زياد بدين نكته اشاره شده است
سعدي ميگويد : فرشته خوي شود آدمي زكم خوردن
و گر خورد چو بهائم بيفتد او چو جماد
مراد هر كه برآري مطيع امر تو گشت خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد بوصيري مصري در قصيده معروف برده كه از شاهكارهاي ادبيات اسلامي است و در مدح رسول اكرم صلي الله عليه و آله است و ضمنا پند و اندرزهائي هم دارد ميگويد : النفس كالطفل ان تهمله شب علي
حب الرضاع و ان تفطمه ينفطم
يعني نفس همچون طفل است كه به پستان علاقهمند است . اگر او را به حال خود بگذاري با همين ميل باقي ميماند و روز به روز ريشهدارتر ميشود و اگر او را از شير بگيري به ترك پستان خود ميگيرد . ديگري ميگويد : النفس راغبة اذا رغبتها و اذا ترد الي قليل تقنع يعني هر چه موجبات رغبت نفس را فراهم كني بر رغبت ميافزايد ولي اگر او را به كم عادت دهي قناعت پيشه ميكند
اشتباه فرويد و امثال او در اينست كه پنداشتهاند تنها راه آرام كردن غرائز ، ارضاء و اشباع بي حد و حصر آنها است . اينها فقط متوجه محدوديتها و ممنوعيتها و عواقب سوء آنها شدهاند و مدعي هستند كه قيد و ممنوعيت ، غريزه را عاصي و منحرف و سركش و نا آرام ميسازد . طرحشان اينست كه براي ايجاد آرامش اين غريزه ، بايد به آن آزادي مطلق داد آن هم بدين معني كه به زن اجازه هر جلوهگري و به مرد اجازه هر تماسي داده شود
اينها چون يك طرف قضيه را خواندهاند توجه نكردهاند كه همانطور كه محدوديت و ممنوعيت ، غريزه را سركوب و توليد عقده ميكند ، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن آنرا ديوانه ميسازد ، و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواستهاي براي هر فردي برآورده شود ، بلكه امكان ندارد همه خواستههاي بي پايان يك فرد برآورده شود غريزه بدتر سركوب ميشود و عقده روحي به وجود ميآيد
به عقيده ما براي آرامش غريزه دو چيز لازم است : يكي ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعي ، و ديگر جلوگيري از تهييج و تحريك آن
انسان از لحاظ حوائج طبيعي مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهاي داخلي آن ، خطر انفجار را به وجود ميآورد . در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد ولي اين آتش را هرگز باز طعمه زياد نميتوان سير كرد
اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعي و بصري و لمسي موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء ، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد . هرگز بدين وسيله نميتوان آرامش و رضايت ايجاد كرد ، بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضائي غريزه با هزاران عوارض رواني و جنايات ناشي از آن ، افزوده ميشود
تحريك و تهييج بي حساب غريزه جنسي عوارض وخيم ديگري نظير بلوغهاي زودرس و پيري و فرسودگي نيز دارد
از اينجا معلوم ميشود كه عارفان و نكته سنجان ما كه ميگويند : مراد هر كه برآري مطيع نفس تو گشت خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد با روشن بيني و روشن ضميري عارفانه خود به نكاتي برخورد كردهاند كه اين آقايان روانشناس روانكاو كه در عصر علوم ، نامشان جهان را پر كرده متوجه نشدهاند
اما اينكه ميگويند : الانسان حريص علي ما منع منه مطلب صحيحي است ولي نيازمند به توضيح است . انسان به چيزي حرص ميورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوي آن تحريك شود ، به اصطلاح تمناي چيزي را در وجود شخصي بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند . اما اگر امري اصلا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود ، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود
فرويد كه طرفدار سرسخت آزادي غريزه جنسي بود ، خود متوجه شد كه خطا رفته است ، لذا پيشنهاد كرد كه بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگري منحرف كرد و به مسائل علمي و هنري نظير نقاشي و غيره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعيد شد . زيرا تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قيود اجتماعي ، بيماريها و عوارض رواني ناشي از غريزه جنسي بيشتر شده است . من نميدانم آقاي فرويد كه طرفدار تصعيد است از چه راه آنرا پيشنهاد ميكند . آيا جز از طريق محدود كردن است ؟ در گذشته افراد بيخبر ، به دانشجويان بيخبرتر از خود ميگفتند انحراف جنسي ، يعني هم جنس بازي ، فقط در ميان شرقيها رائج است و علتش هم دسترسي نداشتن به زن بر اثر قيود زياد و حجاب است . اما طولي نكشيد كه معلوم شد رواج اين عمل زشت در ميان اروپائيها صد درجه بيشتر از شرقيها است انكار نميكنيم كه دسترسي نداشتن به زن موجب انحراف ميشود و بايد شرائط ازدواج قانوني را سهل كرد ، ولي بدون شك آن مقدار كه تبرج و خودنمائي زن در اجتماع و معاشرتهاي آزاد سبب انحراف جنسي ميشود به مراتب بيشتر از آن است كه محروميت و دست نارسي سبب ميگردد
اگر در مشرق زمين محروميتها باعث انحراف جنسي و همجنس بازي شده است ، در اروپا شهوترانيهاي زياد باعث اين انحراف گشته است ، تا آنجا كه در بعضي كشورها همانطور كه در روزنامههاي خبري خوانديم همجنس بازي رسمي و قانوني شد ، و گفته شد چون ملت انگلستان عملا اين كار را پذيرفته است قوه مقننه بايد از ملت پيروي كند . يعني نوعي رفراندوم قهري صورت گرفته است
بالاتر اينكه در مجلهاي خواندم در بعضي كشورهاي اروپائي پسرها رسما با يكديگر ازدواج ميكنند
در شرق هم ، محرومين آن قدر سبب رواج انحراف جنسي نبودند كه صاحبان حرمسراها بودند ، و به اصطلاح اعراب ، اين انحراف از بلاط ملوك و سلاطين آغاز شده است
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%BA%D8%B1%D8%A8%D9%8A-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت