انسان خوب از نظر اسلام | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
انسان خوب از نظر اسلام
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
انسان خوب از نظر اسلام
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
خودسازی و سلوک
,
خود سازی
سوال:
چطوري مي تونم آدم خوبي باشم؟
پاسخ تفصیلی:
براي اينكه در زندگي آدم خوب به معناي واقعي آن باشيم راهي جز بندگي خدا نداريم. اگر ما در اين دنيا توانستيم بنده واقعي خداوند باشيم در اين صورت است كه آدم خوب و موفقي خواهيم بود .
ما دراينجا اصول و روش بندگي خداوند را خدمت شما عرض مي كنيم اميد است كه مفيد واقع شود.
براي اينكه انسان زندگي اش را به بندگي خدا تبديل كند دو گام عمده لازم است: علم و عمل. انسان با دو بال علم و عمل در اين مسير پرواز مي كند. اين دوگام در اصطلاح عرفاني تحت عنوان سير و سلوك مطرح مي شود, سير و سلوك نظري و عملي.منظور از سير و سلوك نظري وصول به اين معرفت است كه انسان در هستي جزخدا و مظاهر او را نبيند و به اين اعتقاد برسد كه در هستي جز خدا و مظاهرش چيزي وجود ندارد.از اين منظر غير خدا مفهومي است كه ساخت ذهن ما است و وجود خارجي نداردانسان هاو تمامي اشيا، مظاهر و مخلوقات خداوند هستند و هستي جز ذات و صفات و افعال الهي نيست.
منظور از سير و سلوك عملي هم اين است كه خودت را نبيني و تنها خدا را ببيني.از خود گذشتن و عبور كردن از خوديت و منيت و خواسته هاي خود و فناي در خواست خداوند و اراده او، راهي است كه بايد در سيروسلوك عملي طي شود.
هر دو مرحله سير و سلوك در حقيقت رسيدن به توحيد است. توحيد در هستي ونفي غير خدا در وجود و توحيد در عمل و نفي خود و اراده خود و حاكم ساختن اراده خداوند بر خود و زندگي.سير و سلوك نظري، يعني نفي غير خدا و منحصر دانستن و ديدن هستي در خداوند سير وسلوك عملي هم در حقيقت دو قدم بيشتر نيست از خود گذشتن و به حق پيوستن.
لا اله الا الله هم كه شامل دو جمله نفي و اثبات است در حقيقت همين دو قدم را مي گويد. نفي خودپرستي و گذشتن از خواسته هاي خود اولين و مهمترين گام به خدا رسيدن و خداپرستي است.
از خود بگذر به حق رسيدي.
خيلي از جوان ها سوال مي كنند چطور مي توانيم عارف شويم، سير و سلوك داشته باشيم و به خدا نزديك بشويم. خوب اين افراد بر اساس فطرت و انگيزه الهي كه درانسان هست، دلشان مي خواهد به مقامات معنوي برسند، حس كمال خواهي تقريبا در همه انسان ها هست.
براي موفقيت در اين راه، يك مشكل اساسي بيشتر وجود ندارد و آن مشكل منيت و خودبيني انسان است. واقعا اين مشكل وجود دارد و بايد يك انسان خداشناس و خداخواه بتوانند از خودش بگذرند. اين يك شرط اساسي است. بدون گذشتن از خود نمي توان به خدا رسيد. مشكل ما در سيروسلوك اين است كه نمي توانيم از خودمان و از خواسته هايمان بگذريم؛ نمي توانيم از دوست داشتن هاي خودمان بگذريم؛ در خيلي از موارد خواسته هاي ما، دوست داشتن هاي ما با خواسته هاي خدا و دوست داشتن هاي او در تعارض است، نمي سازد. اگر در اين موارد نتوانيم از خودمان بگذريم و خدا را حاكم كنيم، هيچ موفقيتي
بدست نمي آيد.
اين راه تسليم و توحيد محض است. اگر كسي نتواند از خواسته هاي نفساني خود بگذرد، نمي تواند تسليم خدا شود. نمي تواند فاني در حق تعالي شود. اين شرط اصلي و كلي به خدا رسيدن و وصول است. رفع حجاب خوديت و منيت! حتي مي توانيم بگوييم سير و سلوك از نظر دين توحيدي اسلام، يك گام بيشتر نيست، همين كه انسان از خود خواهي و خودپرستي و خواسته هاي خودش براي رضاي خدا بگذرد، خدا و اراده خدا جايگزين خواهد شد، لذا گفته شده است: از خود بگذر به حق رسيدي. گذشتن از خود و به خدا پيوستن، در حقيقت، دو روي يك سكه اند.
در زندگي عرفا و اهل وصول كه مطالعه مي كنيد اين حالت را مشاهده مي نماييد مثلا زندگي ابراهيم ادهم نمونه بارزي از خود گذشتن است. ابراهيم ادهم سلطاني بود با مقام و منصب و قدرت و ثروت كه در اثر هدايت الهي و اتفاقاتي كه برايش افتاد، متنبه و بيدار شد و عاشق خدا گشت. بعد ناگهان تصميم گرفت كه از خودش بگذرد تا به محبوبش برسد. راه را خوب تشخيص داده بود. تصميم گرفت خود را از هر چه غير خدا است تخليه كند، يعني تصميم گرفت حكومت و قدرت و ثروت همه را رها كند و به دنبال عبادت خدا و خالص شدن براي خدا از ديار خود مهاجرت نمايد و اين كار را هم كرد. همه چيز را رها كرد و رفت و در بقيه عمرش مانند يك انسان عادي و بلكه فقير به عبادت خدا پرداخت و توانست در اين راه موفق شود. براي او حكومت و قدرت مانع وصول الي الله شده بود. توان اين را نداشت كه هم حاكم باشد و هم براي خدا حكومت كند و فاني در خدا باشد. البته اين دو قابل جمع است. اولياي معصومين ع از پيامبران و امامان ع كه برخي به حكومت رسيدند، ثروت و قدرت باعث دنيا گرايي آنها نشد. از خدا جدا نشدند. براي خدا حكومت كردند. اين ممكن است، ولي براي فردي مثل ابراهيم ادهم حكومت حجاب بود. قدرت مانع حركت بود. او بايد از اينها فاصله مي گرفت.
ابراهمي ادهم يك مثال بود. يك نمونه بود. تمامي عارفاني كه به حق واصل شدند و فنا پيدا كردند، از همين طريق بوده است. عرفان با منيت اصلا قابل جمع نيست.
نمي شود هم من باشم هم خدا باشد. اگر بخواهي خدا باشد، تو نبايد باشي، يعني تو خودت نباشي. بنده خدا باشي. اسير و در بند محبوب هستي باشي در عرفان و سلوك، مرحله مهم همين مرحله نفي خود است. مهمترين خدا و بت براي انسان، خود او است، نفي خودپرستي و خودخواهي است كه زمينه فناي في الله و عرفان را فراهم مي كند.
اگر كسي نمي تواند از خودش بگذرد، نبايد در اين راه وارد شود، چون فايده اي ندارد. سختي و رياضتي ممكن است بكشد، اما نتيجه اي برايش حاصل نمي شود چنين آدمي اصلا هوس توحيد و سلوك را بايد از سرش بيرون كند و مانند يك انسان عادي زندگي كند.
در توحيد بايد به اين اعتقاد برسي كه هيچ خالقي و ربي و مالكي و خدايي و روزي رسان و مديري غير از خدا در هستي وجود ندارد، همه چيز ما از او و به سوي او است، آنگاه در ادامه اين اعتقاد، بكوشي تا در عمل همه چيزت را از خدا بخواهي و براي خدا باشي، فقط از او سوال كني، فقط او را بپرستي، ستايش كني و فاني در او شوي، دنبال اراده او باشي و همه انديشه و اخلاق و عمل ات منحصر در خدا شود.اولياي خدا اينطور بودند، تمام فكر و ذكرشان خدا بود و به هيچ چيزي جز خدا فكر نمي كردند. ما معمولا دنبال دوست داشتن هاي خودمان هستيم، هر كاري كه دلمان بخواهد انجام مي دهيم، دنبال اين نيستيم كه ببينيم خدا چه مي خواهد همان را انجام دهيم، اينطوري انسان به جايي نمي رسد.
اگر ياد بگيريم هر طور كه خدا مي خواهد باشيم، هر گونه خدا مي خواهد عمل كنيم و هر چه خدا دوست دارد، دوست داشته باشيم، آنگونه كه او مي پسندد زندگي كنيم، ازدواج كنيم و فرزندان خود را تربيت نماييم، درست مطابق اراده خداوند، آنگاه همه چيز درست مي شود، امكان وصول و بلكه رويت خداوند هم فراهم مي گردد. راه خدايي شدن انسان هموار مي شود.
سير وسلوك توحيدي، يعني فقط خدا در زندگي ات حاكم باشد. بر ذهن و دلت بنشيند و اراده و اخلاق و رفتارت خدايي گردد. بايد بتواني خودت نباشي. دست و زبانت مال خودت نباشد، مال خدا باشد، چشمت مال خدا باشد، دستت براي خدا كار كند، مال و ثروتت براي خدا خرج شود، از همان راهي تحصيل كني كه خدا مي خواهد و در مسيري مصرف كني كه او راضي است.
مقام و شهرتي اگر داري در راه رضاي خدا از آن استفاده كني، دنبال اينكه از اين امكانات براي خودت استفاده كني نباشي. تا گفتي منم كسي هستم. مال من، مقام من، خراب مي شوي.
شما ببينيد تمام كساني كه مشكل سياسي يا اقتصادي پيدا مي كنند، اول مشكل اخلاقي پيدا مي كنند. سياست و حكومت و اقتصاد همه از اخلاق مي گذرد، يعني همين كه انسان براي خودش سهمي قايل شود، خودش را ببيند، خودش را كسي بداند، بگويد من براي اسلام و انقلاب زحمت كشيدم. من زندان رفتم، امام به من علاقه داشت، ما بوديم كه فلان كارها را انجام داديم. اگه من نبودم مملكت اينقدر پيشرفت نمي كرد. مردم به من راي دادند، من چند ميليون راي دارم. تا انسان وارد اين وادي كه وادي خودخواهي و خودپرستي است مي شود، تمام بدي ها در وجودش ريشه مي دواند. اين اصلي ترين عامل سقوط و ريشه گمراهي و نابودي يك سياست مدار است. به چنين كسي ديگر نمي توان اعتماد كرد. او شايستگي خود را براي انتخاب شدن و قرار گرفتن در راس مناصب حكومت اسلامي و توحيدي از دست مي دهد. يك سياست مدار و مدير مسلمان بايد فاني در خدا و اسلام و امت اسلامي باشد. فقط براي خدا و پيشبرد كلمه الله كار كند، بايد موحد باشد، بايد خودش را فراموش كرده باشد. خودش را به حساب نياورد و براي خودش جايگاه خاصي قايل نباشد. امام خميني رض انقلاب كرد، رهبر بود، ولي خودش را طلبه ساده اي معرفي مي كرد و چيزي براي خودش نمي خواست. دائم دم از اسلام و انقلاب اسلامي مي زد. تمام
فكر و ذكرش خدا و اصلاح جامعه اسلامي بود. پس اگر دنبال خودت بودي و منافع خودت برايت مهم شد، سقوط مي كني، كوچك مي شوي، چون تو و منافعت چيزي نيست، حقير مي شوي، اما اگر دنبال خدا بودي و خودت را فراموش كردي، دين خدا و خلق خدا برايت اهميت داشت، بزرگ مي شوي، عظمت مي يابي، هم در چشم خلايق و هم در نظر خدا و اولياي خدا.
اگر اعضا و جوارح ات خدايي شد، به توحيد مي رسي، يعني به خدا مي رسي.
اگر خدايي شوي، مي داني چه اتفاقي مي افتد، اگر خدايي شدي، مي تواني خدايي عمل كني.
دستت دست خدا مي شود، يد الله مي شوي، عين الله مي شوي، اذن الله مي شوي، لسان الله مي شوي، دستي كه خدايي شده و جز به خدا خدمت نمي كند را اگر به سر هر بيماري بكشي شفا پيدا مي كند.
چشمت اگر خدايي شد، چيزهايي مي بيني كه آدم هاي معمولي نمي بينند. گوشت اگر خدايي شد، چيزهايي مي شنوي كه همه نمي شنوند. زبانت اگر خدايي شد، حرف كه مي زني، شنونده را زير رو مي كند، با سخنت مي تواني انقلابي برپا كني كلامت تاثير مي كند. با يك جمله ممكن است مسير زندگي يك ملت را تغيير بدهي
امام خميني رض يك سخنراني مي كرد، روح و جان ملت را نوراني مي كرد. عوض مي كرد، دشمن را منكوب مي نمود. الان رهبر انقلاب هم همين طور هستند. با يك سخنراني كيد و حيله دشمن را خنثي مي كند و كشور را از خطر فتنه ها نجات مي دهد. اينها آثار خدايي شدن انسان است.
اگر انسان تمام وجودش خدايي شد و به رنگ خدا درآمد، آنگاه مي تواند كار خدايي كند، شبيه خدا شود، شبيه خدا عمل كند، مانند آهني كه در كنار آتش به رنگ و خاصيت آتش در مي آمده، مي تواند مانند آتش بسوزاند و نورافشاني كند، صبغه الله و من احسن من الله صبغه، رنگ خدا و چه نيكو است كسي كه رنگ خدايي گرفته.
البته اين راه عقل نيست، راه عشق است. خيلي ها مي خواهند با عقل و فلسفه به خدا برسند. عقل و فلسفه به انسان توحيد و فناي في الله و از خود گذشتن آموزش نمي دهد. فلسفه خودش دچار كثرت گرايي است. ريشه هاي غربي دارد. مال ما نيست، توحيدي نيست. فلسفه براي تمرين ذهن خوب است، ولي براي سالك شدن بايد عاشق شوي. در ابتدا عقل لازم است، ولي كافي نيست. اين راه به نوعي جنون و ديوانگي معنوي نياز دارد.
خودبيني، خودبزرگ بيني، خودخواهي بزرگترين شعبه هاي شرك به خداوند است توحيد اينجا يعني شرك و خودبيني را به كلي فراموش كني. خودت را شريك خدا نكني. وقتي دنبال خواسته هاي خودت هستي، شريك خدا مي شوي. از توحيد خارج مي شوي . از ولايت خدا خارج مي شوي. براي سلوك به سوي خدا چاره اي جز اين نيست كه به وحدت برسي و از راهكار توحيد و يكتا پرستي بهره بگيري. تو خودت نباشي خدايي باشي. خودت را با خدا معامله كني. خدايا من همه چيزم را به تو فروختم و از تو غير از خودت هيچ چيزي نمي خواهم!!
حالا حواست جمع باشد وقتي اذان مي گويند الان خدا دوست دارد هر كاري داري رها كني و نماز بخواني، فقط نماز بخواني، دوست دارد حتي الامكان به خانه اش بروي و آنجا با او سخن بگويي و فقط با او سخن بگويي و در او متمركز اياك نعبد و اياك نستعين.
امر هم كرده و رضايت خود را در نماز اول وقت اعلام نموده است، ولي خوب گاهي تو دوست داري بخوابي، استراحت كني، غذا بخوري، حرف بزني، درس بخواني، كار كني. حال نماز خواندن نداري. حالت خراب است. غفلت داري. اين كشش هم در وجود تو هست اگر توانستي از راحتي خودت بگذري، نماز خواندي و توانستي دوست داشتن خدا را به دوست داشتن هاي خود ترجيح بدهي، مطمئن باش كه به همه جا مي رسي، به هر مقامي كه بخواهي مي رسي، اولياي خدا تضمين داده اند. اما اگر دنبال خواسته هاي خودت رفتي و نتوانستي دنبال خواست خدا باشي، بايد بداني كه به جايي نمي رسي. پس رسيدن و نرسيدن در اختيار خود ما است و بستگي به انتخاب ما دارد.
همين طور در تمام زمان ها و مكان ها، ما بايد به اين انتخاب بزرگ دست بزنيم. در بسياري از انتخاب ها خواست ما با اراده خدا درگير مي شود. عارف و سالك ابن الوقت است. فرزند زمان و لحظه است. در هر زمان تو بايد انتخاب كني، خودت را يا خدا را. انسان ميان خودخواهي و خداخواهي دائم درگير است اگر خدا را انتخاب كردي اين مي شود عرفان و سلوك، ولي اگر خودت را انتخاب كردي بدان كه از راه خدا دور شده اي. از راه كه دور شدي، صيد شيطان مي شوي.
شما مي دانيد يكي از مهمترين و والاترين ارزش هاي دين اسلام جهاد و شهادت است. ايثارگري است. كسي كه نمي تواند از خودش بگذرد، چگونه مي تواند به جبهه برود و خود را براي جهاد و شهادت آماده كند. مي بينيد كه زير بناي جهاد و شهادت در راه خدا هم اين است كه ابتدا انسان بتواند از خودش براي خدا بگذرد. بتواند از جان و مال اش براي حفظ دين خدا گذشت كند.
شهادت يعني اينكه انسان از زندگي اش به خاطر خدا بگذرد. به خاطر همين هم ارزش پيدا مي كند. بالاترين ارزش در اسلام ايثار است و شهادت ايثار جان است در راه خدا. البته ايثار مال و آبرو هم همين ارزش را دارد، ولي ايثار جان ارزش اش بيشتر است. كسي كه نتوانسته خودش را كنار بگذارد و خودپرستي را رها كند، هرگز نخواهد توانست ارزش ايجاد كند. نمي توان ايثار كند نمي تواند جهاد كند، شهيد شود.
چنين كسي حتي نمي تواند انفاق كند و نمي تواند به واجبات مالي اش عمل كند. تمام اين ارزش ها و توانايي ها ريشه در توحيد و نفي خود دارد.
اگر كسي بخواهد مسلمان باشد، مومن باشد و به دين عمل كند اول بايد از خودش و خواسته هاي خودش بگذرد. اگر كسي بخواهد توبه كند، بدون گذر از خواسته هاي خود، اين كار ممكن نيست. اين شرط اول دين داري و سلوك است.
براي اينكه بتواني در اين مسير حركت كني، بايد اهل معرفت باشي. بايد خدا را آنچنان كه هست در حد توان بشناسي. بايد توحيد نظري داشته باشي. معرفت است كه به تو عشق مي دهد. عشق اگر نباشد سرمايه اي براي حركت نداري، موتور حركت انسان عشق است. اگر عاشق خدا نشوي نمي تواني از خودت بگذري. انسان ابتدا عاشق خود است، اما وقتي خدا را شناخت و عاشق خدا شد، عشق به خود را فراموش مي كند و محو جمال خدا مي شود. سالك يعني كسي كه خدا را از خودش بيشتر دوست دارد.
البته علم دين هم لازم است، بايد بداني كه در هر لحظه خداي عالم از تو چه مي خواهد. دوست داشتن هاي محبوبت را بشناسي. اراده اش را بداني و با مسيرش آشنا باشي. كسب علم دين از ضروري ترين شرايط حركت در راه خدا است.
راهكار عملي عرفان و سلوك آن است كه بتواني يكي يكي از خواسته هايت براي رضاي خدا بگذري. خودت را فداي محبوب كني. خودت را فناي در محبوب سازي.
گاهي تو مي خواهي ثروت مند و قدرتمند شوي، رفاه و آسايش داشته باشي، از دنيا بهره مند گردي، لذت ببري، اما فعلا خدا صلاح نمي داند و تو را در فقر و ضعف
مي پسندد، گاهي آسايش ات را مي گيرد، بيمار مي شوي، دچار سختي و امتحان و ابتلاء مي گردي. حتي گاهي زندگي خيلي برايت سخت و دشوار مي شود: بايد بتواني تحمل كني. صبر براي همين است. اينكه صبر از مقامات مومنان و سالكان خدا است، براي اين است كه بتواني از اين گردنه ها عبور كني. آدم كم تحمل و زودرنج بدرد راه عشق نمي خورد.
اگر مي تواني مطابق ميل خداوند زندگي كني راه بيافت، ولي اگر نمي تواني از خودت بگذري، هوس خدا را از سرت بيرون كن. مي دانم كه نمي تواني و در دلت هوس خدا هميشه هست، دلت عرش خدا است و محبت خدا در قلبت موج مي زند، پس چاره اي جز اين نيست كه راه بيافتي و قدرت تحمل خود را افزايش دهي و دلخواسته هاي خودت را فداي دلخواسته هاي مولايت كني.
آري مي تواني، چرا كه نه، مي تواني، فقط بايد بخواهي و از خودش كمك بگيري و خودت را تحت ولايت اولياي او قرار دهي. شرط اصلي اين راه ولايت است. بدون ولايت معصومين ع و رهبري امامان موفق نمي شوي. توكل به خدا و توسل به ولايت ائمه طاهرين ع براي اين است كه بتواني در اين راه كه راه عشق است صحيح حركت كني. براي اينكه از خودت بگذري نياز به توفيق الهي و مدد اولياي خدا داري. يا الله و يا علي دو رمز موفقيت در اين مسير است.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت