مطمئنًا با فردي معتقد همراه فطرت پاك و طالب پاكي و نورانيت روبرو هستيم و اين صفات خوب شما را مي ستاييم.
«غيبت»؛ يعنى، عيب و نقطه ضعفهاى كسى را پشت سر او بازگو كنند، به طورى كه اگر بشنود ناراحت شود و بدش بيايد (نمىخواهد آن عيوب و نقطه ضعفها به گوش ديگران نرسد و آبرويش از بين برود). اين از گناهان بزرگ است كه در قرآن از آن به خوردن گوشت برادر مؤمن تعبير شده است و در روايات هم تعبيرات شديد اللحنى نسبت به غيبت كننده آمده است.
در غیبت دو طرف وجود دارد
1. کسی که غیبت می نماید
2. کسی که از او غیبت می شود.
مطمئنا کسی که غیبت می نماید نسبت به شخص مورد نظر اگر نگوییم احساس حقارت می نماید حتما احساس ناخوشایندی دارد و همین امر باعث برهم خوردن تعادل روانی انسان می شود و همیشه بدنبال خراب نمودن وجه طرف مقابل است لذا درگیری ذهنی برای او ایجاد شده و مدام بدنبال راه ضربه زدن است که همین امر فشار روانی او را بدنبال خواهد داشت.از طرف دیگر کسی که از ا غبیت می شود نیز بعلت از بین رفتن آبروی خود و نگاه دیگران و ... دچار ناراحتی شده واین امر باعث برهم خورد تعادل و آرامش روحی می شود لذا ثمره این کار فشار روانی بر هر دو طرف می شود.
لذا غیبت هم براى غيبت شونده و هم براى غيبت كننده آثار ويرانگر روانى دارد شخص غيبت شونده از لحاظ هتك حرمت و ريخته شدن آبرو در معرض آسيب روحى و روانى قرار مىگيرد اما شخص غيبت كننده نيز از اين آسيب در امان نيست و شايد آسيب روحى او از شخص غيبت شونده بيشتر باشد زيرا گاهى شخص غيبت شونده اصلاً از مسأله مطلع نمىشود و طبيعى است كه لطمه روحى نيز نمىخورد، اما شخص غيبت كننده حتماً از آسيب روحى در امان نخواهد ماند و سلامت روانى خود را به خطر خواهد انداخت بدانديشى درباره ديگران گفت و گو از معايب آنان و فراموش كردن خوبىهاى مردم به خود غيبت كننده لطمه مىزند و نگاه او را به زندگى و ديگران منفى و تاريك مىسازد لذا كسى كه به منفى انديشى و غيبت ديگران عادت دارد همواره سلامت روحى خود را در معرض خطر قرار مىدهد. امام صادق(ع) مىفرمايد: لا يطمئن المغتاب فى السلامه
نبايد شخص غيبت كننده اميد سلامت داشته باشد.
(ميزان الحمكه، ج 3، ص 2328)
.
در ادامه برخی از آثار غیبت را بیان می داریم.:
1- هتك حيثيت يك انسان مسلمان؛
با توجه به اين كه شخص غيبت شونده هيچ قدرت دفاع از آبروى خود را ندارد غيبت او سبب هتك حرمت و ضايع شدن حق وى مىگردد اگر اين شيوه در جامعه رواج يابد هيچ كس در امان نمىماند و با كوچكترين نقطه ضعف و اشتباهى حثيت و آبرويش زير سؤال مىرود. زشتى اين عمل به قدرى شديد است كه قرآن كريم آن را به خوردن گوشت برادر مرده تشبيه كرده است: {/Bوَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ{w16-29w}{I49:12I}/}
، (حجرات، آيه 12)
. انسانى كه مورد غيبت قرار مىگيرد مانند انسان مردهاى است كه مورد هجوم ديگران قرار گرفته هيچ قدرت دفاعى از خود ندارد زيرا چنين كارى نه تنها به اصلاح او كمك نخواهد كرد بلكه او را از چشم ديگران خواهد انداخت و آنها را به او بدبين خواهد كرد به جاى اين كار مىتوان در خلوت با نرمى و آرامش و با خير خواهى خطاهاى ديگران را گوشزد كرد و آنها را به كنار گذاشتن عيوب خود دعوت نمود. 2- بزرگى گناه غيبت؛
گناه كبيرهاى است كه موجب تضييع حق مردم است و خدشهدار شدن امنيت اجتماعى آنان مىشود لذا گناهان ديگر بزرگتر و نابخشودنىتر تلقى شده است در گناهان ديگر هر چند بزرگ با توبه واقعى خداوند از گناهان انسان در مىگذرد اما در گناهانى كه به حق مردم مربوط مىشوند تا رضايت آنها جلب نشود توبه كامل صورت نمىگيرد حلاليت گرفتن از ديگران بسيار دشوار است لذا بايد رهايى از گناهان آن نيز مشكلتر از گناهان ديگر مىباشد رسول خدا(ص) به اباذر مىفرمايد: يا اباذر !اياك والغيبة فان الغيبة اشد من الزنا
؛ اى اباذر !از غيبت كردن بپرهيز كه گناه غيبت از زنا بزرگتر است
»، (ميزانالحكمه، ج 3، ص 2331).
3
- گناه غيبت؛
به قدرى بزرگ است كه شخص غيبت كننده مبغوضترين افراد نزد خداست واز رحمت او به دور مىباشد به جاى نيكى به برادر دين، حيثيت و آبروى او را هتك كرده است طبيعى است كه چنين كسى لياقت رحمت الهى را ندارد. امام على(ع) مىفرمايد: ابغض الخلائق الى الله المغتاب
؛ مبغوضترين مردمان نزد خدا شخص غيبت كننده است
»، (ميزان الحمكه، ج 3 ص 2328)
. امام كاظم(ع) مىفرمايد: ملعون من اغتاب اخاه
كسى ك غيبت برادر دينى خود را بكند از رحمت خدا دور است
، (ميزان الحمكه، ح 3، ص 2328).
4- شدت گناه غيبت؛
به قدرى است كه مانع قبولى عبادات انسان مىشود رسول خدا(ص) مىفرمايد: من اغتاب مسلماً او مسلمة لم يقبل الله صلاته و لاصيامه اربعين يوماً و ليله الا ان يغفر له صاحبه
هر كس غيبت مرد يا زن مسلمانى را بكند خداوند نماز و روزه او را تا چهل روز قبول نمىكند مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
(ميزان الحكمه، ج 3، ص 2330براي مطالعه بيشتر رجوع كنيد به:
منابع اصلي اخلاق اسلامي:
-راه روشن, ترجمه مهجه البيضاء فيض کاشاني
- اخلاق اسلامي, ترجمه جامع السعادات ملا مهدي نراقي
- معراج السعاده، ملا احمد نراقي
- نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي آيت الله مهدوي كني
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح يزدي
- خودشناسي براي خودسازي، مصباح يزدي
- تهذيب نفس، ابراهيم اميني
- مقالات استاد محمد شجاعي
- خودسازى، شهيد باهنر
- خودسازى، محمد يزدى
- جهاد با نفس، ج 3، حسين مظاهرى