چيستي دل يا قلب انسان | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
چيستي دل يا قلب انسان
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
چيستي دل يا قلب انسان
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
دل انسان
,
قلب
,
خود شناسی
سوال:
(دل) يا (قلب) چيست؟
پاسخ تفصیلی:
قلب به يكي از دو معناي زير به كار مي رود:1.قطعه گوشت مخصوص صنوبري شكل است كه در قسمت چپ سينه به وديعت نهاده شده و ميانش تهي است و در آن خون سياهي جريان دارد كه منبع روح و مركز روان است. اين معناي قلب، در همه حيوانات حتّي مردگان موجود است و هرگز مورد بحث ما نيست.2. يك موجود لطيف روحاني و رباني است، كه نوعي ارتباط با قلب جسماني انسان دارد. اين موجود لطيف به نام هاي: قلب، نفس، روح و انسان ناميده مي شود و هرگونه درك و شناحت به وسيله آن انجام مي شود و خطاب هاي الهي به سوي آن متوجّه است و عتاب و خطاب نيز بر آن متعلق است.در قرآن و اخبار هر جا واژه قلب به كار رفته، منظور از آن، قلب به معناي دوم است و گاهي از آن به دلي كه در سينه جاي دارد تعبير مي شود، چنان كه در قرآن مي خوانيم: «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُورِ» (كه ديدگان كور نمي باشند، بلكه دل هايي كه در سينه ها جاي دارند كور مي باشند؛ حج: 46)اين تعبير از دل به دليل علاقه و ارتباط خاص آن به قلب جسماني است. اگرچه قلب به معناي دوم با همه اندام هاي بدن ارتباط دارد و آن ها را به كار مي اندازد، ولي اولين ارتباط آن با قلب جسماني است كه آنجا جايگاه و مملكت آن است و به واسطه آن با ديگر اندام ها ارتباط برقرار مي كند.قلب به دليل صفا و جلايي كه دارد همانند يك آيينه صاف و شفاف مي تواند انوار و تجليّات الهي را به سوي خود جذب كند، ولي در اثر عوامل خارجي كه بر خلاف روحانيّت و نورانيّت ذاتي اش مي تواند بر آن عارض شود، استعداد پذيرش تجليّات ربّاني را از دست مي دهد و قابليت پذيرش آلودگي ها و تباهي ها و محروميت ها در آن پديد مي آيد.استعداد پذيرش انوار الهي در قلب به حدي است كه مي تواند در اثر تابش انوار الهي به جايي برسد كه حقايق بسياري براي او كشف شود و دقايق بي شماري براي او منكشف گردد. رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه و آله و سلّم) به چنين قلبي اشاره مي كند و مي فرمايد: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ لَهُ وَاعِظاً مِنْ قَلْبِه (هنگامي كه خداوند براي بنده اي نيكي بخواهد، براي او واعظي از قلب او قرار مي دهد؛ بحار الأنوار، ج 70 : 327)امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: الْقُلُوبُ ثَلَاثَةٌ: قَلْبٌ مَنْكُوسٌ لَا يَعِي شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ وَ هُوَ قَلْبُ الْكَافِرِ وَ قَلْبٌ فِيهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَالْخَيْرُ وَ الشَّرُّ فِيهِ يختلجان فَأَيُّهُمَا كَانَتْ مِنْهُ غَلَبَ عَلَيْهِ وَ قَلْبٌ مَفْتُوحٌ فِيهِ مَصَابِيحُ تَزْهَرُ وَ لَا يُطْفَأُ نُورُهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ قَلْبُ الْمُؤْمِن دلها بر سه گونه است:1- دلي كه برگشته و واژگونه است و چيزي از خير در آن داخل نمي شود و آن قلب كافر است.2- دلي كه نقطه سياهي در آن است و خير و شر در آن وارد مي شود تا يكي از آن ها بر ديگري غلبه كند. 3- دلي كه باز است و چراغ فروزاني در آن است كه تا قيامت خاموش نمي شود؛ الكافي، ج 2 : 423)در اين روايت تعبير تا روز قيامت خاموش نمي شود بسيار جالب است و ويژگي قلب به معناي دوم را بيان مي كند كه با روز قيامت نور آن خاموش نمي شود و بعد از پوسيدن بدن نيز نورانيت اين قلب ادامه دارد، ولي قلب به معناي اول (قلب صنوبري) همزمان با بدن انسان مي پوسد و از بين مي رود.زراره از امام باقر (عليه السلام) روايت مي كند كه فرمود: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِي تلك النُّكْتَةِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِكَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِي الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِكَ السَّوَادُ حَتَّى يُغَطِّيَ الْبَيَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَيَاضَ لَمْ يَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون» )هيچ بنده اي نيست جز اين كه در دل او نقطه سفيدي هست. هنگامي كه گناهي از او سر بزند در ميان نقطه سفيد، نقطه سياهي پديد مي آيد. اگر توبه كند آن نقطه سياه از بين مي رود و اگر در گناهان غوطه ور شود با هر گناهي بر نقطه سياه افزوده مي شود تا همه نقطه سفيد را بپوشاند. هنگامي كه نقطه سياه بر نقطه سفيد غلبه كند هرگز صاحب آن قلب به سوي خير باز نمي گردد. اين است معناي آيه شريفه كه مي فرمايد: آنچه انجام دادند بر دل هايشان زنگ زد ؛ الكافي، ج 2 : 273)در جاي ديگر مي فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» ( آنان كه تقوا پيشه كردند هنگامي كه وسوسه اي از جانب شيطان به آن ها رسد، متذكر شوند، پس آنگاه بينا شوند؛ الأعراف: 201 )در اين آيه بيان شده است كه جلا و نورانيّت قلب، با ياد خدا حاصل مي شود و پرهيزگاران ياد خدا كنندگانند و تقوا دري است به سوي ياد خدا و ياد خدا دري است به سوي كشف حقايق و كشف حقايق دري است به سوي رستگاري اكبر.بدان كه دل مانند قلعه اي محكم است و شيطان چون دشمن مهاجم كه تلاش مستمر مي كند وارد قلعه شده و آن را تصاحب كند. حفظ و حراست از اين قلعه جز با نگهباني از درهاي ورودي آن امكان پذير نيست، لذا براي حفاظت از قلعه بايد همه درهاي ورودي و راه هاي نفوذي آن به خوبي شناخته شود.چيزي كه همه راه هاي نفوذ شيطان به قلعه دل را مي بندد، توجه به خدا و روي آوردن به درگاه حضرت احديت است. بايد با خود بينديشي كه در برابر حضرت پروردگار ايستاده اي، اگر تو او را نمي بيني، او تو را مي بيند، چنان كه در احاديث وارد شده است.هنگامي كه اين معني را با اعماق دلت درك نمودي و به آن جامه عمل پوشاندي، همه راه هاي نفوذ به روي شيطان پليد بسته مي شود و قلب كاملاً متوجه خداي متعال مي گردد و خلوص در عبادت حاصل مي شود.از رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه فرمود: اِنَّ العَبدَ اِذَا اشتَغَلَ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّيطانُ وَ قالَ لَهُ: اُذكُر كَذا، اُذكُر كَذا، حَتّي يَظِلَّ الرَّجَلُ لايَدري كَم صلّي ( هنگامي كه بنده مشغول نماز مي شود، شيطان مي آيد و به او مي گويد: به ياد آور فلان چيز را، به يادآور فلان را، تا اينكه انسان متوجه نشود كه چند ركعت خوانده است؛ مكارم الاخلاق، 459)از اين حديث استفاده مي شود كه تنها تلفظ ذكر الهي، انسان را از وسوسه شيطان حفظ نمي كند، بلكه لازم است قلب انسان به وسيله تقوا آراسته گردد و از صفات زشت و نكوهيده پيراسته باشد، زيرا كه صفات نكوهيده تورهاي شيطان و لشكر ابليس است و ذكر مانند ديگر عبادت ها از نيرومندترين مورد نفوذ و رخنه شياطين است.پيامبر اكرم(ص) در مورد انواع و اقسام دل ميفرمايند:
دل چهار گونه است:دلي كه در آن ايمان است؛ ولي قرآن نيست اين دل همچون خرمايي است كه خوش طعم است، اما عطر ندارد. دلي كه در آن هم ايمان و هم قرآن است، اين دل همچون ظرف مُشك است كه درب آن بسته يا باز باشد، خوشبو است. دلي كه در آن قرآن است، ولي ايمان نيست همچون اِشنان كه خوشبو و بدطعم است و دلي كه در آن نه ايمان است و نه قرآن. همچون حنظل كه هم بدبو و هم بدطعم است.
تفاوت دل و عقل اين است كه كار دل احساس است و كار عقل ادراك. عقل، با اصول و قواعد علمي و فلسفي كار خود ر پيش ميبرد؛ اما دل با احساس. براي نيل به خداشناسي بايد هر دو راه را پيمود، راه دل، آدمي را آرام ميكند؛ ولي راه عقل هستها و نيستها را روشن ميكند.
آفات و امراض دل
1. اطاعت نكردن از عقل
يكي از آفات و امراض دل، اطاعت نكردن از عقل ميباشد، عقل تمام كارهاي خود را از طريق قواعد علمي و فلسفي انجام ميدهد و جنبه استدلالي و ادراكي دارد.عقل انسان را به بهترين و صحيحترين كارها و روشها رهنمون ميشود، اما عدم توجه و اطاعت نكردن از عقل موجب ميشود كه ما دچار اشتباهاتي در زندگي شويم.
مثلا در انتخاب همسر، عقل به انسان ميگويد: احساسي عمل نكن و از روي تفكر و تدبّر تصميم بگير، مؤمنترين و معتقدترين و عاقلترين فرد را براي زندگي انتخاب كن، اما دل ممكن است تحت تأثير ثروت و جمال و امكانات قرار گيرد و تصميم اشتباهي گرفته و زندگي فرد را به تباهي بكشاند.
عدم توجه به دستورات عقل باعث پيدايش يك سري موضعگيريهاي كور و افراطي ميشود.
2. گناه
از ديگر آفات و امراض دل، گناه است. انجام دادن كار اشتباه و گناه در مرحله اول براي انسان سخت است؛ اما اگر فردي براي دومين و سومين بار مرتكب آن كار خطا و گناه شود، زشتي و قباحت گناه در نظر فرد از بين رفته، فرد راحتتر آن كار زشت و گناه را انجام ميدهد.صفاي دل و پاكي آن با انجام دادن گناهان از بين ميرود.
امام باقر(ع) ميفرمايد:براي دل چيزي تباه كنندهتر از گناه نيست، زيرا اعضا و جوارح، مرتكب گناه ميشود و بر آن مداومت ميكند، گناه بر وي چيره ميگردد و نگون سارش ميكند.
حضرت علي(ع) در موردي دوري كردن از گناه ميفرمايد:
«اتّقوا معاصي اللّه في الخلوات، فانّ الشّاهد هو الحاكم؛از نافرماني خدا و گناهان در پنهانيها بپرهيزيد كه گواه و شاهد همان حكم كننده است».
3. غرور و خود بزرگ بيني:
از ديگر آفات دل، غرور و خود بزرگ بيني است.
غرور يعني؛ آنچه كه با هواي نفس موافق و طبيعت انسان به آن تمايل داشته باشد.ريشه و اساس اين صفت رذيله كه انسان به آن دچار ميشود، جهل و ناداني است.فردي كه از روي تصورات و پندارهاي بياساس، خويشتن را بهترين و درستكارترين افراد ميداند، مغرور ميشود، در حالي كه اگر وي كارهاي خود را با اصول و موازين علمي و منطقي مقايسه كند، شايد چنين نتيجهاي نكند. مغرور شدن از آفات و امراض دل است، چرا كه صفاي دل را از بين برده و انسان را كر و كور ميسازد.
خداوند در آيه33 سوره مباركه لقمان ميفرمايد:«زنهار تا اين زندگي دنيا شما را فريب ندهد و زنهار تا شيطان شما را مغرور نسازد».قلب يا دل امري مجرد و مرتبه اي از نفس است كه مركز دريافت الهامات و فهم عواطفي چون عشق، نفرت، شادي و غم است. واضح است كه آدمي مركب از عنصر جسماني و عنصر روحاني (يا نفس) است. به اعتبار ديگر نفس را به دو قوه ي عامله و عالمه تقسيم مي كنند. قوه ي عامله همان نيروي نفس است كه در سراسر بدن پراكنده شده و كارها را انجام مي دهد. قواي عالمه يا ادراك نفس تقسيمات زير را شامل مي شود: 1. قوه احساس: شامل حواس ظاهر: لامسه، سامعه، باصره، ذائقه، شامه، و حواس باطن: شهوت و غضب و وهم است؛ 2. قوه خيال: محل بايگاني و نگهداري محسوسات است؛ 3. قوه تخيل: با تركيب كردن مدركات حسي، صورت جديدي به وجود مي آورد؛ 4. قوه عقل: ادراك كليات را برعهده دارد و شامل عقل عملي و نظري مي شود؛ 5. قوه ي قلب كه ادراك امور الهامي و عواطف را عهده دار است.
نكته مهم آن كه تمامي اين قوا، جلوه هاي مختلف نفس اند و نفس يك حقيقت است كه مشتمل بر همه ي اين قواست. لذا قلب هم مرتبه اي از نفس است. البته قلب از مهم ترين شؤون وجودي روح و كانون همه اكتسابات و اعمال نيك و بد انسان است. به همين خاطر به نفس و روح، قلب هم گفته مي شود.اهميت قلب1. بعضي از مفسرين، امانت الهي را كه در آيه شريفه ي «انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض»(1) به آن اشاره شد، همان دل انسان تفسير مي كنند.
2. حضرت امام قدس سره در كتاب شريف آداب الصلوه، مقامات اهل سلوك را چهار مقام برشمرده اند، سلوك علمي، حصول ايمان به حقايق علمي، مقام اطمينان و مقام مشاهده. بر اين اساس در اصلي ترين مرحله معرفت، تنها ابزاري كه به كار مي آيد، و با آن مي توان در عالم معنا و ملكوت عالم سير كرد و به حقايق علوي دست يافت، قلب است.
بعضي از محققين درباره اهميت قلب چنين گفته اند: «قلب مايه شرف و فضيلت انسان است كه به سبب آن بر معظم مخلوقات برتري يافته است. به وسيله قلب انسان خدا را مي شناسد و به صفات كمال و جمال او آشنا شود و در آخرت مستعد ثواب و ذخائر الهي مي گردد. پس در حقيقت، قلب، عالم به خدا، عامل براي خدا، كوشا به سوي خدا و نزديكي جوينده به خداست و اعضا و جوارح ديگر بدن، پيروان، خدمت گزاران و ابزاري هستند كه قلب آنها را استخدام كرده و كار مي كند. خطاب، سؤال، ثواب و عقاب خدا با قلب است. پس اگر انسان قلب خود را بشناسد مثل اين كه خود را شناخته، پس در نتيجه خدا را شناخته است».(2)
دلا غافل ز سبحاني چه حاصل
مطيع نفس شيطاني چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائك
تو قدر خود نمي داني چه حاصل
3. در جايگاه و اهميت قلب همين بس كه «عرش الرحمن» است و جايگاه معرفت الهي. آن گونه كه وقتي از حضرت امير عليه السلام سؤال مي شود آيا پروردگارت را ديده اي؟ مي فرمايند: «افاعبد ما لاأري! فقل و كيف تراه؟ (3) فقال : لا تدركه العيون بمشاهده العيان ولكن تدركه القلوب بحقائق الايمان»(4) آيا خدايي را كه نديده ام مي پرستم! سؤال شد: چگونه او را ديده اي؟ فرمودند: چشمها او را نمي بيند ولي قلبها با نور ايمان او را مشاهده مي كنند.
جان نامحرم نبيند روي دوست
جز همان جان كامل و از كوي اوست
هركسي اندازه ي روشن دلي
غيب را بيند به قدر صيقلي
هركه صيقل بيش كرد او بيش ديد
بيشتر آيد ورا صورت پديدبرخي از حقايق و ويژگي هاي قلبالف - آيات الهي درباره ي قلب1. آياتي كه به صفات روحي قلب اشاره دارند. مثل: غلظت «ولو كنت فظا غليظ القلب»(5)، خضوع «ان تخشع قلوبهم»(6)، قساوت «ثم قست قلوبكم»(7)، اطمينان «ولكن ليطمئن قلبي».(8)
2. آياتي كه حالات كم ثباتي را براي قلب متذكر شده اند، نظير: رعب «و قذف في قلوبهم الرعب»(9)، وجل «اذا ذكر الله و جلت قلوبهم».(10)
3. آياتي كه در آنها افعالي به قلب نسبت داده شده است، مثل: اثم «و من يكتمها فانه آثم قلبه»(11) و كسب «ولكن يؤاخذكم بما كسبت قلوبكم».(12)
4. آياتي كه برخي از ويژگي هاي ادراكي و شناختي را براي قلب اثبات كرده اند، از قبيل: ريب «لايزال بنيانهم الذي بنوا ريبه في قلوبهم»،(13) تفقه: «لهم قلوب لايفقهون بها»،(14) تعقل: «فتكون لهم قلوب يعقلون بها».(15)
5. آياتي كه به گونه هايي از خصيصه هاي قلب اشاره دارند ، نظير: طبع: «طبع الله علي قلوبهم»،(16) اكنه: «وجعلنا علي قلوبهم اكنه ان يفقهوه»،(17) رين: «كلا بل ران علي قلوبهم».(18)ب - سهولت ره سپاري با قلب به سوي حقره سپردن به سوي حق تعالي و سلوك از طريق قلب، بسيار سريعتر و نتيجه بخش تر از اعمالي است كه از طريق جوارح صورت مي گيرد؛ امام صادق عليه السلام مي فرمايند: «القصد الي الله بالقلوب أبلغ من القصد اليه بالبدن و حركات القلوب أبلغ من حركات الاعمال».(19)
ره سپردن به سوي خدا، با دلها، رساننده تر است تا ره سپردن به سوي او با بدن و حركتهاي دلها، رساننده تر به سر منزل مقصود، از حركتهاي اعمال است.ج - قلوب ظرف حضرت حقمطابق حديث نبوي، خداوند براي خود در روي زمين ظرفهايي دارد كه همانا اين ظرفها، قلوب مي باشند. پيامبر خدا صلي الله عليه و اله و سلم فرمود: خداي متعالي را در زمين ظرفهايي است و محبوبترين آنها نزد خداي متعال، ظرفي است كه صاف و نازك و سخت باشد. اين ظرف ها همان دلهايند. اما دل نازك، دلي است كه رقت بارترين دل بر برادران باشد و اما دل سخت، دل آن مردي است كه حق بگويد و در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنشگري نهراسد و اما دل صاف، دلي است كه از زنگار گناهان صاف باشد.(20)
ولي اين قلب در حقيقت، يكي بيشتر نيست و آن هم بايد حرم خداوند باشد.
«ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه»؛
«خداوند براي هيچ كس دو دل در درونش نيافريده».(21)
قال الصادق عليه السلام:
«القلب حرم الله فلاتسكن حرم الله غيرالله»؛
«قلب حرم خداست، پس در حرم خداوند غير خدا را ساكن مكن».(22)پي نوشت ها:1- احزاب، 72.
2- شرح اصول كافي، ج 9، ص 377.
3- شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 10، ص 64، ذيل شرح خطبه.
4- نهج البلاغه، خطبه 179.
5- آل عمران، 159.
6- حديد، 16.
7- بقره، 74.
8- همان، 260.
9- احزاب، 26.
10- انفال، 2.
11- بقره، 283.
12- همان، 225.
13- توبه، 110.
14- اعراف، 179.
15- حج، 46.
16- نحل، 108.
17- انعام، 25.
18- مطففين، 14.
19- ميزان الحكمه، ح 16916.
20- همان، ص 4981.
21- احزاب، 4.
22- بحارالانوار، ج 67، ص 25، ح 27.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%DA%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%8A-%D8%AF%D9%84-%D9%8A%D8%A7-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت