موسيقي در اسلام | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
موسيقي در اسلام
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
موسيقي در اسلام
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
زندگی و شادزیستی
,
موسیقی
,
موسیقی حرام
,
موسیقی حلال
سوال:
حكم موسيقي در اسلام چيست و چه نوع حرام است فلسفه اش چيست و روانشناسي انرا بگوييد؟
پاسخ تفصیلی:
راجع به «موسيقي »:الف ) گوش دادن به ترانه و موسيقي هايي كه طرب انگيز و مناسب با مجالس لهو ولعب است حرام مي باشد. مطرب و لهوي، دو واژه كليدى است كه در باب غنا و موسيقى به كار مىرود. «طرب» به حالت سبك وزنى و سبك عقلى گفته مىشود كه در اثر شنيدن آواز يا آهنگ، در روان و نفس آدمى پديد مىآيد و او را از حد اعتدال خارج مىكند. اين امر تنها به حالت شادى اختصاص نمىيابد؛ بلكه ممكن است از آهنگهاى غم و حزن آور نيز به دست آيد .«لهو» سازگارى و همنوايى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوشگذرانى است؛ واگر موسيقي اين دوخصوصيت را داشته باشد گوش دادن به ان حرام است .و تشخيص موضوع هم موكول به نظر عرف متدين است يعنى، اگر عرف متدين بگويد فلان موسيقي طربانگيز است كافي است ولو اين كه براي يك نفر تأثير چنداني هم نداشته باشد. وحكم يادگيري ان ،مانند گوش دادن ان مي باشد..«حكمت حرمت» موسيقي و آواز خواني مطرب:با پژوهشى اندك در قرآن و روايات و ديدگاه برخى از روانشناسان و پزشكان، مىتوان موارد ذيل را از حكمتهاى حرمت موسيقى و غنا دانست: 1) زيانبخشى غنا بر اعصاب 2. گرايش به فساد 3-غفلت از ياد خدا....ب ) كلماتي از رهبر فرزانه انقلاب را به عنوان مرجعي ديني تقديم مي نماييم كه دقت در آنها مي تواند ملاك خوبي براي تشخيص موسيقي و آهنگ باشد:«ببينيد، موسيقى اگر انسان را به بيكارگى و ابتذال و بىحالى و واخوردگى از واقعيتهاى زندگى و امثال اينها بكشاند، اين موسيقى، موسيقى حلال نيست؛ موسيقى حرام است موسيقى اگر چنانچه انسان را از معنويت، از خدا و از ذكر غافل كند، اين موسيقى حرام است. موسيقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشويق كند، اين موسيقى حرام است؛ از نظر اسلام اين است. موسيقى اگر اين خصوصيات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد، البته آنوقت حرام نيست. اينهايى را كه من گفتم، بعضى از آنها در موسيقى بىكلام و در سازهااست؛ بعضى هم حتى در كلمات است. يعنى ممكن است فرضاً يك موسيقى سادهى بىضررى را اجرا كنند، ليكن شعرى كه در اين موسيقى خوانده مىشود، شعر گمراه كنندهيى باشد؛ شعر تشويق كنندهى به بىبندوبارى، به ولنگارى، به شهوترانى، به غفلت و اينطور چيزها باشد؛ آن وقت حرام مىشود. بنابراين، آن چيزى كه شاخص حرمت و حليت در موسيقى است و نظر شريف امام هم در اواخر حيات مباركشان - كه آن نظريه را در باب موسيقى دادند - به همين مطلب بود، ممكن است موسيقى - به اصطلاح فقهىاش - موسيقى لهوى باشد. «لهو» يعنى غفلت، يعنى دور شدن از ذكر خدا، دور شدن از معنويت؛ دور شدن از واقعيتهاى زندگى؛ دور شدن از كار و تلاش و فرو غلتيدن در ابتذال و بىبندوبارى. اين موسيقى مىشود حرام. اگر اين با كيفيت اجرا حاصل بشود، اگر با كلام حاصل بشود؛ فرقى نمىكند. بنابراين، مرز بين موسيقى حرام و حلال ؛ ايرانى بودن، سنتى بودن، قديمى بودن، كلاسيك بودن، غربى بودن يا شرقى بودن نيست ؛ «مرز» آن چيزى است كه من عرض كردم».ج ) اكنون زيان هاي موسيقي را از منظر دانشمندان و دين مطرح مي نماييم كه طبعا دانستن آنها تاثير بسزايي در ترك عادت به موسيقي خواهد داشت:تأثيرات موسيقى بر عقل:شأن و ويژگى عقل آن است كه «معتدل» و «متين» باشد. يعنى با حفظِ استوارى و پختگىاش بتواند از چاشنىهاى لذت و سرور، نشاط و تلاش بهرهمند باشد؛ اما در اين ميان، موسيقى آن چنان يكه تاز ميدان لذّت و نشاط، خيال و تحريك و احساس مي شود كه آدمى دچار حالتِ «طَرب» مىشود. «طَرب» تأثيرى است فوقالعاده! با محوريت موسيقى. اين «تأثير فوقالعاده» باعثِ كاهش يا سلبِ جدّيّت عقل مىشود. و اين پيشامد، باعث مىشود كه عقل از محاسبات جدّى، دقيق و واقعبينانه به دور بيفتد. جوانى كه موسيقىگرا و «طَربخواه» است: براى زدودنِ افسردگىاش، دُكمه ضبط صوت را حركت مىدهد( ويا آلات موسيقي را به صدا در مي آورد) تا يكى ديگر برايش بخواند و بنوازد تا او «خوش» باشد! اما جوانِ معقول، آن گاه كه در خود، افسردگى مشاهده كند سعى در شناختِ عوامل پژمردگى مىكند تا با يافتِ آن علتها، عوامل خوشىِ ماندگار يا معقول را در خود فراهم سازد. جوانِ موسيقىگرا، براى تحريك و برانگيختن احساس، به درمانهاى مجازى و آنى روى مىآورد. اين چنين كسى كه خواستهاش را در «موسيقى» مىبيند هيچ وقت به خودش، به عقلش و به ارادهاش اين زحمت را نمىدهد تا ببيند و بفهمد كه كجاى زندگى را اشتباه محاسبه كرده و چه سنگى مقابل راهش است. آيا دوستِ ناباب او را به افسردگى كشانده؟ يا سستى در انجامِ وظايفِ دينى و الهى او را به افسردگى كشانيده؟ !!!پس: «موسيقى، عقل را به خواب مىبرد!» يك شعار و شعر نيست. يك قانون است. يك حقيقت است و براى فهم حقائق بايد چشم گشود نه اينكه چشمها را بست. موسيقى عقل را به خواب مىبرد: يعنى باعثِ اشتغالِ آدمى به امورى مىشود كه كمكم باعثِ غفلت از خود، نيازها، علل و درمانها مىشود. شما دردى داريد كه درمانش تنها با اراده و تغيير شرايط ممكن است. ولى وقتى مىبينى موسيقى آن را حلّ كرده، ديگر آن را درمانِ دردت مىبينى و ديگر هيچ! اينجاست كه آن درد همچنان عمق و شدّت پيدا مىكند و شما بيشتر به نوار (ويا نواختن آلات موسيقي) رو مىآوريد... و اين روند تا آنجا ادامه مىيابد كه از آهنگهاى معمولى به تند و غربى و شرقىاش رو مىكنى. تأثيرات موسيقى بر احساس :براى روشن شدنِ بيشتر اين قسمت ، با هم سخنانِ «موراى شافِر»، نويسنده، شاعر و آهنگساز كانادائى را مىخوانيم: «تقريباً هيچ صدايى در جهانِ مدرن نيست كه به طور مصنوعى ايجاد نشده باشد و در تملّك كسى نباشد، مثلِ موسيقى، بوق اتومبيل و سر و صداى كارگاههاى ساختمانى... و اين صداهاى مصنوعى به تعبيرى برآيندِ خواست و ارادهى گروههايى خاصاند كه مىخواهند ارادهشان را اقشار ديگر جامعه تحمّل كنند... و در اين هجوم بىامانِ صدا و فرياد و بوق، مجالى براى انديشيدن و آرامش ذهن و فراغتِ تن و روان باقى نمىماند». اينك خود قضاوت كنيد كه با اين وجود ديگر چه شباهتى ميان طبيعت و صداى مصنوعىِ موسيقى وجود خواهد داشت تا در نتيجه موسيقى، پلى باشد ميانِ انسان و طبيعت؟!در ادامه گفتههاى وى آمده: «... از آن زمان كه انسان دشتهاى وسيع و پهناور را به سوى كلانشهرهاى پرجمعيت ترك گفت؛ و از آن هنگام كه صداى زنگ ساعت جاى آواز خروس و صداى باد و باران را گرفت و صداى كارخانه جاىِ صداى آواز پرندگان را اشغال كرده و ما به جاى تسليم شدن به چرتزدنهاى طبيعى با ضرب آهنگِ شتابناكِ زندگى شهرى خو كرديم، تمدّنى بنا نهاده شد كه در آن فاصله بسيار كم انسانها با يكديگر خطر بروز اختلافها را افزايش داده است». اين آهنگساز و شاعر و نويسنده، در ادامه سخنانش به پوچى و دور از واقعيتِ پاك بودنِ صداها و عدمِ ارتباطشان با طبيعت، مىپردازد و مىگويد: «آن چه براى ما ضرورى است، مراسمى است آرام و بىهياهو كه در آن جماعت گردآمده لحظاتى زيبا را با هم سپرى كنند، بىآنكه براى بيان احساساتِ خود به شيوههاى منحط يا ويرانگر متوسل شوند».دقت كنيد و ببينيد كه: چرا آنها كه مىگويند «موسيقى روح را پالايش مىكند» و «موسيقى يك ضرورت است» و «موسيقى رازگويى و نيايش انسانِ خاكى با خداست» آن قدر كه با «تار» و «سه تار» انس دارند، آيا با قرآن و مناجات و طبيعت مأنوس هستند؟ چرا از خدا سؤال نمىكنند كه براى نزديكى و رسيدن به تو (=عرفان) از چه راهى بياييم؟ و آيا اساساً خدا اين حق را ندارد كه بگويد از چه راهى مىتوانيد به من نزديك شويد؟ (چرا به خدا، عملاً اين حق را نمىدهند كه به حال و هواى مصنوعى برخاسته از موسيقى را عرفانى و آرامشآور نداند؟بلى، ما منكر نيستيم كه موسيقى آن چنان دل و روح را مىلرزاند كه اشك جارى مىشود. ولى بحث اينجاست كه اين حالت، چقدر مورد تأئيد خداست؟ چرا مىخواهيد «حالت مجازى و مصنوعى» را به جاى «حالت حقيقى و معنادار» حساب كنيد؟ در ادامه گفتههاى آهنگساز و شاعرِ كانادايى به اين موضوع پرداخته شده: «... توجه به آن چه هنگامِ اجراى كنسرتهاى موسيقى كلاسيك در غرب مىگذرد، خالى از فايده نيست. آن چه در اين كنسرتها ، بسيار تعجببرانگيز است، جماعت شنوندهاىاند كه حاضرند نفس را در سينه حبس كرده و به اصواتى كه هوا را به ارتعاش درآورده، گوش بسپارند. شايد اين نهايتِ موفقيت در اجراى يك قطعه موسيقى باشد. اما بايد يادآور شد كه چنين سكوتى بيشتر از عادت ناشى مىشود تا از قدرتِ زيبايى». جهتِ شناخت و فهم فزونتر اين كلام، به ادامه گفتههاى «موراى شافر» (آهنگساز و شاعر كانادايى) توجه فرمائيد، شافِر پس از آنكه تأثير عادت و تلقين در توجّه به موسيقى را علّتِ نهفته در رازِ گوشسپارى شنوندگانِ كنسرتها مىداند، اضافه مىكند كه: «من بارها از خود پرسيدهام آيا ممكن نيست كه شبيه چنين مراسمى را در موقعيتهاى ديگرى مثلاً گوش سپارى مشترك به آواز پرندگان و يا جشنهاى تابستانى برپا كرد؟»( روزنامه اطلاعات، چهارشنبه، 2 آبان 1380، صفحه 5) آرى! اين است تنها گوشهاى از معناى اين سخن ما كه: «موسيقىگرايى نوعى تحريف و تغييرسازى است در حسّ زيبايىخواهى و ايجاد دگرگونى در ذائقه روحى و روانى بشر». تأثير موسيقى بر سيستم اعصاب:دانشمندان علم «فيزيولوژى»، دستگاه عصبى انسان را به دو قسمت تقسيم كردهاند:1. سلسله اعصاب ارتباطى: شاملِ ستون مركزى عصبى و نخاع، نيمكرههاى مغز، اَعصاب محيطى.2. سلسله اعصاب نباتى: شامل سيستم سمپاتيك و پاراسمپاتيك. وقتى كه از خارج تحريكاتى بر روى اَعصاب شروع مىشود اعصاب سمپاتيك و يا پاراسمپاتيك به ميزان تحريكات خارجى وارده تعادل از دست مىدهند. بديهى است هر اندازه بين اين دو سيستم عصبى، فاصلهها بيشتر شود به همان اندازه نيز نگرانىهاى روانى و اغتشاشات فزونتر مىگردد. و از جمله علل و عوامل تحريكاتِ خارجى، ارتعاشاتِ موسيقى است. موسيقى وقتى كه با آهنگهاى نشاط انگيز يا نوارهاى حزنآور همراه گردد (مخصوصاً اگر با ارتعاشاتِ عجيب و غريب سمفونيك اجراء گردد) به طور مسلّم تعادل لازمى را كه بايستى بين دو دسته عصب نامبرده وجود داشته باشد را بر هم مىزند و در نتيجه اصولِ حساس زندگى (اعم از هضم، جذب، دفع، ترشحات، ضربات قلب و وضعِ فشار مايعات بدن مثل خون و...). را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرفتارىها و امراضى نزديك مىسازد كه طب جديد با تمامِ پيشرفتهايش نمىتواند آسيبهاى پيش آمده را درمان كند. مثل اغتشاشاتِ فكرى، اَمراض روانى (افسردگىها و حتى بىخيالىها)، سكتههاى قلبى و مغزى ( تأثير موسيقى بر روان و اعصاب، صص 3، 6، 26 و 92 به بعد).پروفسور «ولف آدلر» استاد دانشگاه كلمبيا ثابت كرده كه: بهترين و دلكشترين نوارهاى موسيقى شومترين آثار را روى دستگاه اعصاب انسان باقى مىگذارد، مخصوصا اگر هوا گرم باشد اين تأثير مخرب، شديدتر مىشود. «توجه دقيق به بيوگرافى مشاهير موسيقى جهان نشان مىدهد كه در دوران عمر به تدريج دچار ناراحتىهاى روحى گرديدهاند و عدهاى نيز مبتلا به بيمارى شدهاند. چنان كه هنگام نواختن موسيقى درجه فشار خونشان بالا رفته و دچار سكته ناگهانى شدهاند.( همان) از آن چه گفته شد، چنين به دست مىآيد كه هر نوع موسيقى، به ويژه آهنگهاى احساسى برانگيزش، تحريكاتى در اعصاب «سمپاتيك» و «پاراسمپاتيك» به وجود مىآورد كه در نتيجه، تعادلِ اين اعصاب به هم خورده و انسان دچار ضعف اعصاب مىگردد.آن چه مهم است اينكه ضعف اعصاب نيز، خود امراضِ ديگرى از قبيل: اختلالِ حواس، پريشانى، جنون، ثقل سامعه (سنگينى گوش)، نابينايى، سل و... به وجود مىآورد. البته تصور نكنيد كه مشكل در همين چند مورد اختلال ياد شده خلاصه مىگردد. دكتر «الكسيس كارل»، زيست شناس و فيزيولوژيست فرانسوى مىنويسد: «كاهش عمومىِ هوش و نيروى عقل، از تأثير الكل و سرانجام از بىنظمى در عادت ناشى مىشود؛ و بدون ترديد سينما و راديو در اين بحران فكرى سهيماند». موسيقى نه تنها در شنوندگان اثرات منفى بر جاى گذاشته، بلكه در نوازندگان نيز تأثيرات خطرناكى داشته است. اخبار و گزارشات زير تنها گوشهاى از واقعيت است: * در ايالتِ «لتيل راك» آمريكا، جوانى كه پيانو ياد مىگرفت، نغمات موسيقى چنان در روح آن جوان هيجان ايجاد كرد كه بدون دليل از جاى برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم خود را از پاى درآورد(روزنامه اطلاعات، شماره 9622).«باخ»، موسيقىدانِ اطريشى، به اختلال حواس و كورى گرفتار شد. «فردريك هندل»، موسيقىدان آلمانى و «ماريا آلنا» خواننده ايتاليايى و «موريس راول» نوازنده فرانسوى، هر سه به نابينايى مبتلا شدند. «موتزارت» و «شوين» (دو موسيقىدان مشهور) به ضعف قوا و سل دچار گرديدند. «مشوبرت»، «واكتر»، «دوكونيسى» و «مندلسن» به اختلالاتِ عصبى، پريشان فكرى و كشمكشهاى روحى مبتلا گرديدند. «شومان» و «دووراك» گرفتار ضعف اعصاب شديد و سرانجام ديوانگى شدند. «بتهون» در سى سالگى كاملاً ناشنوا شد و پس از ضعف اعصاب، ديوانه گرديد. تأثير موسيقى بر اخلاق و عرفان:سوال: نغمههاى موسيقى، جنبه ملكوتى و ماوراى طبيعى دارد و انسان را از ماديات جدا كرده و به معنويتي لذتبخش مي برد و آيا اين همان هدف دين نيست؟پاسخ: اگر اين اصل عقلايي را بپذيريم كه همه ابزارها و وسايل، بايد طوري انتخاب و استفاده شوند كه رهرو را به مقصد و كمال برساند، با توجه به قرار داشتن دين اسلام در اوج حقانيت عقلي و تاريخي، بايد گفت بهترين و معتبرترين منابع براي شناخت اينكه چه چيزي براي انسان كمال آور است و او را به خدا مي رساند، قرآن كريم و روايات است. از آموزه هاي اسلامي استفاده مي شود كه ايمان، تقوي و عمل صالح و مانند آن انسان را به كمال و قرب الهي مي رساند، ولي هرگز نداريم كه انسان مي تواند با موسيقي اين مسير را طي كند و به خدا برسد! البته نمي خواهيم بگوييم موسيقي هيچ گونه تاثير مثبتي نمي تواند ايجاد كند، گاهي برخي موسيقي هاي مي توانند تاثير هاي مثبتي ايجاد كنند مانند اينكه به انسان در برخي لحظاب آرامش مي دهد، ولي اينكه انسان با موسيقي بيش از ديگر راهها به خدا ميرسد، حرف درستي نيست.اگر اين گونه بود پيامبران بيش از ديگران از اين راه استفاده مي كردند. با توجه به اينكه جنبه ملكوتى و ماوراى طبيعى در همه نفوس انسانى يكى است؛ چرا اين همه اختلاف در نغمهها و نواهاى موسيقى اقوام و ملل وجود دارد؟! اين اختلاف به حدّى است كه گاهى بعضى از موسيقىهاى يك جامعه، براى ديگران نفرتانگيز و موجب ناراحتى عصبى مىشود. اين حقيقت، بهترين شاهد است كه تأثرات، عواطف و هيجانهايى كه به وسيله موسيقى برانگيخته مىشود، مربوط به ذات و نفس انسانى نيست كه همه در آن مساويند! حتى يك انسان در موقعيت و حالات روانى گوناگون، تأثرات و هيجانهاى مختلفى در مقابل يك نوع موسيقى از خود نشان مىدهد. بنابراين از آنجا كه موسيقى ريشه در جنبه روحانى، معنوى و ماورايى انسان ندارد، نمىتواند مدد رسان سلوك عرفانى باشد كه در حوزه ملكوتى و جنبه معنوى آدمى و ما بعدالطبيعى او جاى دارد. علاوه بر آنكه اگر موسيقى موجب تعالى روح و معنوى انسان مىشد، بايد هركس كه بيشتر با آن سروكار دارد، معنوىتر و داراى مقام و منزلت ملكوتى بيشتر باشد و حال آنكه واقع، خلاف اين موضوع را ثابت مىكند. گفتنى است: «معنى گرايى» نفوس آدمى، ريشهاى فطرى دارد و به وسيله عبادتها، خيرات، اعمال نيك، انجام دادن تكاليف و رياضت معقول نفس - كه همگى جزء فعاليت به شمار مىروند نه انفعال - به فعليت مىرسد؛ نه با موسيقى كه نخست هشيارى را از نفس بر مىكند و آن گاه او را در اختيار ضربها، فواصل، كميتها و كيفيتهاى خويش مىنهد. ناگفته نماند، مقصود از موسيقى در مباحث ياد شده، موسيقى رايج در ميان بشر است؛ نه موسيقى و نغمهاى كه در طبيعت نهفته و نهان است. البتّه نغمهاى كه با فطرت آدمى عجين است، مىتواند آدمى را به ياد حقيقت خويش، جايگاه خود و معبود خويش بيندازد؛ همان نغمههاى داودى كه دل مشتاقان را به حركت و جنب و جوش وا مىداشت. بله اگر موسيقى بتواند حكايتگر آن نغمههاى الهى باشد، قادر خواهد بود كه مددكار سالك باشد.د) اكنون در بخش پاياني راهكارهايي عملي جهت ترك موسيقي به شما ارائه مي دهيم كه عمل كردن به آنها انشاالله شما را به آنچه كه مي خواهيد خواهد رساند. داشتن آرامش و رسيدن به آرامش در واقع همان چيزي است كه بيشتر جوانان به دنبال آن مي باشند و برخي از آنها به دنبال اين هدف است كه به موسيقي روي مي آورند، در نتيجه اگر بتوانند اين آرامش را از راهي صحيح بدست آورند طبعا ديگر نيازي به موسيقي در خود احساس نخواهند كرد. به اين منظور مي توان راهكارهاي زير را بكار گرفت:1- رابطه با خداوند توسط نماز، دعا و قرائت قرآن.مهمترين راه رسيدن به آرامش مي باشد چرا كه خداوند مي فرمايد ذكر و ياد من دلها را آرام مي نمايد.2- تحرك: تحرك كليد موفقيت در هر چيز است و از لوازم ضروري زندگي آدمي است . تحرك نه تنها بسياري از بيمارها را بهبود مي بخشد, بلكه افسردگي را از بين مي برد و نشاط كافي به آدمي اعطا مي كند. انسان مي تواند تحرك را با ورزشهايي چون پياده روي, دوچرخه سواري, دوش آب سرد بلافاصله پس از دوش با آب داغ, كوهنوردي, شنا, مانند آن به دست آورد. فعاليتهاي ورزشي سبب افزايش ظرفيت قلب و ريه مي شود, خون بهتر به عضلات و مغز مي رسد, استخوان ها و مفاصل قوي تر مي شوند, سوخت و ساز بدن سريعتر مي گردد, اندام زيباتر مي شود, احساس نگراني و اضطراب از بين مي رود, مصونيت بدن در مقابل بيماري ها بيشتر مي شود, خواب عميقتر مي شود, نيروي اراده پرورش يافته و قوي تر مي شود سلامتي بدن و نشاط و شادي زندگي افزون مي گردد.3- رفتن به دامن طبيعت: رفتن به كنار سبزه و آب و تنفس در هواي مطبوع و تميز آن, رفتن به كنار دريا, به كوهها, به تماشاي درختان و گل ها اگر به صورت دائمي و هر چند وقت يكبار باشد و انسان سعي كند استراحت خود را در اين مكان ها قرار دهد, تأثير معجزه آسايي بر نشاط و شادي انسان مي گذارد. 3- معاشرت و مصاحبت با دوستان پرنشاط و اميدوار و با استعداد.پر نمودن زمان با معاشرت با ديگران و فرار از تنهايي و پناه بردن به موسيقي عاملي براي آرامش واقعي مي گردد.4- اشتغال به كارهاى هنرى مانند نقاشى، خطاطى، خياطى، گلدوزى و...5- برنامه ريزي جهت مطالعه و كسب علم.6- اما نكته پاياني و بسيار مهم اين مي باشد كه قصد و اراده شما و خواستن از خداوند براي هركاري از جمله ترك يك عمل ناپسند پايه و اساس كار مي باشد.اميدواريم مطلب ارائه شده، پاسخگوي سوال شما باشد. جهت كسب آگاهي هاي بيشتر در اين مورد مي توانيد از منابع زير بهره بگيريد:1- تفسير نمونه، ج 17، ص13، 19، 24، 25 و 262- مضرات موسيقى، سيد احمد خاتمى، نشر قرآن قم3- تأثير موسيقي بر اعصاب و روان (شامل نظريات دانشمندان دنيا)4- موسيقى از ديدگاه فلسفى و روانى، استاد علامه محمد تقى جعفرى
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%82%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت