قدرت تفکر و تقويت انديشه | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
قدرت تفکر و تقويت انديشه
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
قدرت تفکر و تقويت انديشه
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
تقویت عقل (سلوک عقلانی)
,
تقویت تفکر
,
تفکر
سوال:
چطور توان انديشيدن مان را بالا ببريم؟
پاسخ تفصیلی:
از اينكه در سنين جواني در پي کسب فضائل و گام نهادن در مسير خدا هستيد، خوشحاليم و اميدواريم بتوانيم پاسخي مناسب براي سؤالتان ارائه دهيم.
دانشجوي گرامی؛ برای عقل معاني و اقسام مختلفي وجود دارد که شایسته است ابتدا معناي آن را معيّن و بعد به راههاي تقويّت آن اشاره اي نماييم.
عقل، بمعنی زجر و منع است و از آنجا که عقل، آدمی را از کارهای نابخردانه باز می دارد واژه «نهی» بر عقل اطلاق شده است.[1] ان فی ذلک لآیات لاولی النهی[2] براستی در آنچه گفته شد ، نشانه ها برای خردمندان است.
«عقل» بر اموری اطلاق می شود که یکی از مهمترین آنها «رفتار خردورزانه» است. به تعبیر مرحوم علامه مجلسی «ملکة وحالة فی النفس تدعوا الی اختیار الخیرات و المنافع و اجتناب الشرور و المضار؛ ملکه و حالتی در جان انسان است که آدمی را به گزینش خیرات و منافع و اجتناب از شرور فرا می خواند »[3]. هرچه که «عقل» رشد یابد و به مراتب بالاتر برسد در حقیقت به رفتار خردورزانه نزدیکتر می گردد. خداوند اساس ادراک خیر و شرّ را در انسان قرار داده است «فالهمها فجورها و تقواها؛ انسان با فطرتش با خوب و بد آشناست ».[4] ممکن است غبار بر فطرت بنشیند و خوب را نشناسد یا خوب را بد و بد را خوب ببیند رسالت انبیاء این است که غبار زدائی کرده و خوب و بد فطری را به او بشناسانند.
به نظر می رسد که اصطلاح غالب عقل در روایات همین معنای رفتار خردورزانه باشد.[5]
برخی از رفتارهای عاقلانه (خردورزانه) که شایسته است در جهت تقویت عقل بدان توجه داشته باشید، عبارتند از:
1. بهره بردن از تجربه ها: امام علی (ع) فرمود: «العاقل من وعظته التجارب، عاقل کسی است که تجربه ها او را موعظه کند. ».[6]
2. «العاقل من صدّق اقواله افعاله، عاقل کسی است که رفتارش گفتارش را تصدیق کند».[7]
3. با حساب و تدبیر و شرعی سخن بگوید.«العاقل من عقل لسانه؛ عاقل کسی است که زبانش را به بند کشد »[8]
4. عاقل هیچکس را تحقیر نمی کند.
5. عاقل حق مدار است.
6. عاقل کسی است که باطل را رها کند.
7. عاقل کسی است که حلال او را از شکر غافل نمی سازد و حرام صبرش را نمی رباید.
8. عاقل نیست مگر آن کس که خدا را شناخته و برای خانه آخرت تلاش کند.
البته همانطور كه بيان گرديد، عقل معاني و اقسام مختلفي دارد كه گاه مراد از آن همان قوه تفكر است.
تفكر و انديشيدن هميشه مقدمه درست انجام دادن محسوب مىشود. ارزش تدبر و تفّكر تا آن جاست كه رسول خدا(ص) فرمود: فكره ساعه خير من عباده سنه ؛ انديشيدن يك ساعت برتر است از عبادت يك سال.
همانطور که مي دانيد هر فکري عبادت محسوب نمي شود؛ بلکه تنها انديشه اي که انسان را به قرب الهي برساند و موجبات سعادت او را فراهم کند، عبادت است.
با تفکر صحيح است که انسان از خواب غفلت بيدار مي شود و تفکر صحيح است که سعادت انسان را تضمين مي کند. اميرالمؤمنان علي (عليه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با انديشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شريف چهل حديث امام خميني، رضوان الله تعالي عليه، ص 189)
تفکر، داراي درجات ومراتبي است که به بيان مهمترين آنها مي پردازيم:
1- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستي:
به فرموده امام خميني اين نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترين مرتبه علوم است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «افضل العبادة ادمان التفکر في الله و في قدرته؛ پيوسته انديشيدن در باره خداوند و توانايي او برترين پرستش است.» (همان، ص 191)
2- تفکر در مخلوقات خداوند:
از ديگر درجات و مراتب تفکر، انديشيدن در مصنوعات الهي و پي بردن به عظمت خدا است. تفکر در عظمت آسمان ها، عجايب کوهها، تنوع در گياهان، اصناف حيوانات، عجايب درياها، عظمت خورشيد و ماه و ارتباط بين اين دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و... همگي موجبات حيرت اهل فکر را فراهم مي آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستي مي گردد.
امام خميني در بياني زيبا و تکان دهنده مي فرمايند: «اين همه صنعت منظم، که عقول بشر از فهم کليات آن عاجز است، بيربط و خود به خود پيدا نشده. کور باد چشم دلي که حق را نبيند و جمال جميل او را در اين موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسي که با اينهمه آيات و آثار باز در شک و ترديد باشد.» (همان، ص 197)
«کذلک يبين الله لکم الآيات لعلکم تتفکرون؛ اينچنين خدا آياتش را براي شما روشن مي گرداند، باشد که در کار (دنيا و آخرت) بينديشيد.» ( سوره بقره، 219)
بسياري از افراد بشر نمي توانند از تفکر خالق هستي به مخلوقات پي ببرند و قدرت انديشيدن در صفات و کمالات الهي را ندارند (مورد اول که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر مي آيد و هر کس در هر رتبه اي مي تواند در خصوص جهان خلقت بيانديشد و به خالق آن پي ببرد. در اين زمينه کتاب توحيد مفضل بسيار کارگشا است.
3- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقي (رحمةالله عليه) در باب کيفيت تفکر در اعمال و رفتار خود مي فرمايند: «آدمي در هر شبانه روزي ساعتي به تفکر کار خود بيفتد و اخلاق باطنيه و اعمال ظاهريه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نمايد. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پاي آن را مطالعه فرمايد.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ايشان در ادامه توضيح مي دهند که اگر ديدي در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصيت ها و گناهان اجتناب کرده اي، حمد و سپاس الهي را بجاي آور؛ و اگر ديدي معصيتي از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهي نموده اي، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ايشان در ادامه توصيه مي کنند که انسان با نظر بصيرت به اعمال خود بنگرد و ببيند آيا از صفات رذيله اي که او را به هلاکت مي اندازد، از قبيل بخل و حسد و کبر و... چيزي در وجود او هست يا نه؛ و با چراغ فکر همه زواياي وجودش را تفحص کند تا مبادا با اين صفات مهلکه خداي خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (عليه السلام) آمده است: «انديشيدن آينه توست؛ بدي ها و خوبي هايت را به تو نشان مي دهد.» (ميزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علي (عليه السلام): انديشه کردن در خوبي ها، انگيزه بکار بستن آن ها مي شود.
امام علي (عليه السلام): ريشه سالم ماندن از لغزش ها، انديشيدن پيش از عمل کردن است و سنجيدن پيش از سخن گفتن.
4- فکر کردن به نعمت هاي خدا:
امام علي (عليه السلام): انديشيدن در باره نعمت هاي خدا، نيکو عبادتي است.
5- تفکر در باره باقي بودن آخرت و فاني بودن دنيا
امام علي (عليه السلام): تميز دادن (تشخيص دادن) ماندني (آخرت) از رفتني (دنيا)، از شريف ترين انديشه ها است.
6- تفکر در قرآن کريم:
پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله وسلم): سهم ديدگان خود را از عبادت به آنان دهيد. عرض کردند: اي رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چيست؟ فرمود: نگريستن به قرآن و انديشيدن در آن و پند گرفتن از شگفتي هايش.
7- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاريخ:
خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: «اولم يسيروا في الارض فينظروا کيف کان عاقبة الذين من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبينات فما کان الله ليظلمهم و لکن کانوا انفسهم يظلمون؛ آيا در زمين نگرديده اند تا ببينند فرجام کساني را که پيش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نيرومندتر از ايشان بودند و زمين را زير و رو کردند و بيش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پيامبرانشان دلايل آشکار بر ايشان آوردند. بنابراين، خدا بر آن بود که بر ايشان ستم کند، ليکن خودشان بر خود ستم مي کردند.» (سوره روم، 9)
امام علي (عليه السلام) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (عليه السلام) مي فرمايند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کساني که پيش از من بوده اند، نزيسته ام، اما در کارهاي آنان نظر کردم و در اخبار آنها انديشيدم و در آثارشان سير کردم، چندان که همچون يکي از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهايشان آگاهي يافته ام، که گويي با اولين و آخرين آنها زندگي کرده ام.» (احاديث از ميزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)خلاصه اينکه:
از آنچه بيان شد فهميده مي شود که بر هر مسلماني لازم است که در طول روز، بخشي از وقت خود را به تفکر بپردازد؛ تفکري که او را به خدا نزديک کند و او را از بدي ها برهاند و به سمت خوبي ها سوق دهد.
اما در خصوص نحوه تفکر بايد بدانيم که فکر کردن اختصاص به حالت خاصي ندارد؛ مثلا اينطور نيست که حتما بايد در هنگام فکر کردن نشست يا راه رفت و يا... خداي سبحان در اوصاف خردمندان مي فرمايد: «الذين يذکرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفکرون في خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار؛ آنان که خدا را ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مي کنند و در آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند که پروردگارا! اين (جهان) را بيهوده نيافريده اي. منزهي، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» (سوره آل عمران، 191)
پس علاوه بر اينکه انسان مي تواند در حالات مختلف با ديدن آيات الهي به تفکر بپردازد؛ اما بهتر است روزانه و لو چند دقيقه، در محيطي خلوت با خود بينديشد و وظايف خويش را به خود گوشزد کرده، نعمت هايي که خداي سبحان به او عطا کرده، يادآوري کند و از او در انجام تکليفش ياري بخواهد.
در پايان به چند نکته اشاره مي کنيم:
1- شهوت و هوس به طور طبيعي و متعادل با عقل منافاتي ندارد و غريزه اي است که مورد تاييد دين هم هست و تنها حالت افراطي آن است که بايد تحت کنترل عقل و دين اصلاح شود و جلوي ا فسارگسيختگي آن گرفته شود.
2- ثانيا براي حاکم ساختن عقل بر نيروهاي غريزي انسان لازم است اين نيرو تقويت شود و انسان به رشد عقلاني شايسته اي دست يابد تا در مبارزه با نيروهاي افراطي و شيطاني حاکم بر نفس انسان مقهور نگردد و اين نيروها را تحت کنترل خويش در آورد.
3- ثالثا منظور از عقل، همان نيرويي است که انسان را به پرستش خدا مي خواند و به سوي بهشت رهبري مي کند ـ همان که فرمود: "العقل ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان" ـ عقل چيزي است که انسان به وسيله آن خداوند را عبادت مي کند و بهشت را بدست مي آورد.
4- راهکار کلي تقويت عقل آموختن حکمت و تجربه است. علم و حکمت و در کنار آن، تجربه عملي عقل آدمي را بارور مي سازد و در اين راستا دين و آموزه هاي قرآن کريم و روايات بهترين حکمت هايي هستند که باعث رشد عقلاني انسان مي شوند.
5- درست است که عقل هديه و هبه الهي است، ولي در عين حال هر انساني مي تواند بر عقل خويش بيفزايد و آن را کامل تر گرداند؛ زيرا عقل قابل تربيت، تقويت و تکامل است. به همين جهت اسلام به انسان ها توصيه مي کند که در تکميل عقل خويش بکوشند.
6- براي تقويت عقل، در قرآن و احاديث راه هايي معرفي شده است که مربي در تربيت ديني شاگرد خود، بايد اين راه ها را براي وي هموار سازد. عمده ترين اين راه ها عبارتند از:
1- تفکر:
تفکر نوعي تعقل است، و به وسيله تفکر مي توان به تقويت عقل پرداخت، و عقل را به فطرت الهي انسان متصل نگه داشت. همان طور که قرآن هم مي خواهد انديشه هاي نظري را با روح در آميزد، تا روح به جنبش آيد و در تمام عالم، احساس حيات کند و در نتيجه دل هم به حرکت درآيد و به خدا بپيوندد.
خداوند در قرآن در آيات متعددي اين حقيقت را يادآوري مي کند؛ آنجا که مي فرمايد: «وهو الذي مد الأرض وجعل فيها رواسي وأنهاراً ومن کل الثمرات جعل فيها زوجين اثنين يغشي الليل النهار إن في ذلک لآيات لقوم يتفکرون» يعني اوست که زمين را بگستراند و در آن کوه هاي استوار و رودها پديد آورد، و در آن از هر گونه ميوه اي جفت جفت آفريد. و شب را بر روز مي پوشاند. قطعا در اين ها آيات و نشانه هايي است براي مردمي که تفکر مي کنند.(الرعد/3)
به موجب اين آيه، دلايل آشکاري وجود دارد بر يکتايي خداوند، تا متفکران براي اثبات صانع، به آنها استدلال کنند.("مجمع البيان"، ج6، ص424)
تفکر درست، کليد هدايت انسان، و ابزار کسب علوم و معارف ديني، و نيل به مقام قرب الهي است. اهميت تفکر از منظر اميرالمؤمنين علي(ع) تا اندازه اي است که به فرزندش امام حسن مجتبي(ع) مي فرمايد: "لا عبادة کالتفکر في صنع الله عزوجل" ـ يعني هيچ عبادتي همانند تفکر و مطالعه در مصنوعات الهي نيست ـ زيرا تفکر و انديشه، انسان را به حقيقت راهنمايي مي کند و با آن است که انسان وجود خدا را در همه جا مي بيند.
تربيت يافتگان نظام تربيتي دين، اهل انديشه اند و همه چيز را انديشه بنا مي کنند؛ چنانچه اميرالمؤمنين(ع) در صفت مؤمن فرموده است: "المؤمن مغمور بفکرته" يعني مؤمن فرورفته در تفکر است.("نهج البلاغه"، حکمت333)
البته ماده تفکر علم است و براي موفقيت در مسير تفکر و تعقل آموختن علم ضرورت دارد و لذا در اسلام توصيه شده است که مسلمانان در همه حال در حال آموختن علم باشند و آن را پيامبر خدا ص بر ايشان واجب دانسته است. طلب العلم فريضه علي کل مسلم و مسلمه.
2- تدبر:
گاهي تدبر و تفکر به يک معنا به کار مي رود؛ چنانکه به نظر مي رسد امام علي(ع) تدبر را در اين کلام به همين معنا استعمال کرده است؛ آنجا که فهميدن و رسيدن به لب دين و خرد ديني را ثمره تدبر مي داند و مي فرمايد بدون آن، دينداري راه به جايي نمي برد: "الحمد لله الذي شرع الإسلام فسهل شرائعه لمن ورده ... فجعله أمنا لمن عقله وسلماً لمن دخله وبرهانا لمن تکلم به وشاهداً لمن خاصم عنه ونوراً لمن استضاء به وفهماً لمن عقل ولبا لمن تدبر" يعني سپاس خداي راست که شرع اسلام را بنا نهاد، و قوانين آن را براي کسي که وارد آن شود، تسهيل نمود... اسلام را نوري براي کسي که طلب روشنايي از آن نمود، قرار داد و فهمي براي کسي که تعقل ورزيد و مغزي براي آن کس که انديشيد.(همان، خطبه 106)
اما گاهي هم بين تدبر و تفکر فرق گذاشته شده است. "تدبر" در اين معنا، نظر در عواقب امور و عاقبت انديشي است.("مجمع البحرين"، ج3، ص289)
در تربيت ديني، تدبر بدين معناست که انسان در ظواهر امور توقف نکند و در فرجام آن بينديشد و پايان کار را بنگرد؛ زيرا يکي از راه هايي که مي توان با آن نيروي عقل را تقويت کرد اين است که انسان در مورد انجام هر کاري، اطراف و جوانب آن را خوب بررسي کرده و در آثار و نتايج خوب يا بد آن، انديشه و تأمل کند؛ چرا که توقف در ظواهر و غفلت از عواقب و نينديشيدن در فرجام کارها، انسان را از سير به سوي کمال بازمي دارد.
راه و رسم اولياي خدا بر اين اساس بود که همگان را به تدبر و عاقبت انديشي در کارها فراخواند، چنان که اميرالمؤمنين علي(ص) مي فرمايد: "تفکر قبل أن تعزم وشاور قبل أن تقدم وتدبر قبل أن تهجم» يعني قبل از آن که عزم نمائي، انديشه نما؛ و پيش از آن که اقدام کني، مشورت کن؛ و پيش از آن که وارد شوي تدبر کن.("غرر الحکم و درر الکلم"، ج1، ص353)
امام علي(ع) که خود برترين نمونه تربيت ديني در مکتب رسول خدا(ص) بود بيش از هر کس به عاقبت انديشي اهتمام داشت؛ و حتي در دستورالعمل هاي مديريتي به کارگزاران خود سفارش مي فرمود که در انتخاب اشخاص، از جمله ملاک هاي اصلي شان در گزينش، آينده نگري و عاقبت انديشي اشخاص باشد؛ چنانکه در عهدنامه مالک اشتر به وي چنين مي نويسد: "وتوخ منهم ... أبلغ في عواقب الأمور" يعني از ميان مردم کساني را براي کارگزاري انتخاب کن که ... داراي نظر رساتر در عواقب کارها باشند.("نهج البلاغه"، نامه53)
3- کنجکاوي و سوال:
دقت و سؤال کردن يکي از بهترين عوامل تقويت نيروي عقل است. انساني که در شناخت امور، کنجکاوي مي نمايد، اگر به واقع نرسيد باز هم نبايد آن را رها کند، بلکه بايد از دانشمندان و اهل آن سؤال کند، و آن قدر به کار خويش ادامه دهد تا به مطلوب برسد. چنين انساني کم کم عقل خويش را تقويت کرده و براي فهم و درک امور بسيار مهم و دشوار آماده مي شود.
امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايند: "إن هذا العلم عليه قفل ومفتاحه السؤال" يعني بر علم قفلي نهاده شده و کليد آن سؤال کردن است.("بحار الانوار"، ج1، ص198)
انسان هر چقدر عالم و عاقل باشد، باز هم از علوم و اطلاعات ديگران بي نياز نيست و نبايد به درجه و مرتبه اي از علم قانع باشد، بلکه همواره و هميشه در صدد تحصيل علم و دانش باشد.
سيره امام علي(ع) نيز بر اين بوده است که مردم را به سؤال کردن تشويق مي کرده است. به عنوان مثال در يکي از سخنراني هاي خود در مسجد کوفه خطاب به مردم مي فرمايد: "أيها الناس سلوني قبل أن تفقدوني ... قبل أن تشغر برجلها فتنة تطأ في خطامها وتذهب بأحلام قومها" يعني اي مردم از من بپرسيد پيش از آن که مرا از دست بدهيد... پيش از آن که فتنه اي مانند شتر بي صاحب پاي خود را بلند نموده مهار خود را زير پا بگذارد و عقول قوم خود را تباه سازد.("نهج البلاغه"، خطبه 189)
اميرالمؤمنين(ع) به عنوان مربي بزرگ عالم بشريت در امر تربيت ديني به سؤالات مردم پاسخ مي داد و به بحث و گفتگو مي پرداخت تا شبهه اي در ذهن آن ها وجود نداشته باشد، و اين باعث مي شد که دين گريزي در جامعه رخ ندهد.
4- معاشرت و درک محضر علما و حکما و عقلا:
توفيق درک محضر انسان هاي خردمند، موجب رشد خرد در آدمي مي شود. آن چه از انسان عاقل سر مي زند، براي بيننده قابل فهم و پذيرش است. به عبارت ديگر، رفتار عاقلانه افراد عاقل بر انسان معمولي اثر مي گذارد، زيرا اولاً زمينه خردمندي در همه وجود دارد، و ثانياً آدمي معمولاً از اسوه ها پيروي مي کند.
معاشرت با دانشمندان و عقلا به علوم و اطلاعات انسان مي افزايد و عقل او را کاملتر مي گرداند. چون سخنان دانشمندان و عقلا غالباً علمي، منطقي و عاقلانه خواهد بود، و اخلاق و رفتار عاقلانه آن ها بدون شک در معاشرينشان تأثير خواهد گذاشت. و برعکس، معاشرت و گفت و گو با افراد جاهل و کم عقل، نه تنها به عقل انسان نمي افزايد، بلکه رفته رفته او را به سوي نقصان و سقوط خواهد کشيد؛ به طوري که ممکن است چراغ عقل خاموش گردد. اصولاً در نظر اولياي دين هر کس با مشورت و کمک گرفتن از ديگران رشد مي کند.
امام علي(ع) مي فرمايد: "من استبد برأيه هلک ومن شاور الرجال شارکها في عقولها" يعني هر کس که خودرأيي را انتخاب کرد، هلاک گشت و هر کس که با مردم مشورت کرد، با عقول آنان شريک شد ـ ("نهج البلاغه"، حکمت 161) ـ مخصوصاً اگر اين هم انديشي با صاحبان خرد برجسته انجام گيرد سودمندتر است. بنابراين معاشرت و همنشيني با عقلا و علما باعث مي شود که انسان با مشورت گرفتن از آنان موجب تقويت عقل خويش گردد و کمتر دچار اشتباه شود.
5- بهره گيري از تجربيات ديگران:
يکي ديگر از موارد تقويت عقل که از کلام اميرالمؤمنين(ع) در نهج البلاغه به دست مي آيد، بهره گيري از تجربيات ديگران است که مربي در تربيت ديني مي تواند شاگرد را به بهره گيري از تجربيات ديگران تشويق کند، چرا که استفاده از تجربه يکي از مقوّمات تعقل است؛ چنانکه اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: "العقل حفظ التجارب وخير ما جربت ما وعظک" يعني عقل حفظ تجربه هاست و بهترين تجربه ها چيزي است که به تو پند بدهد ـ ("نهج البلاغه"، نامه31) ـ و همچنين امام علي(ع) در جايي ديگر در بيان صفات فرد عاقل مي فرمايد: "فإن العاقل يتعظ بالآداب" يعني زيرا خردمند با تعليم و تربيت هاي سازنده پند مي گيرد.("نهج البلاغه"، نامه31)
انسان براي تعقل صحيح بايد پندپذير باشد، و از وقايع و ماجراهاي گوناگوني که مي بيند پند گيرد، چرا که اين پندپذيري و استفاده از تجارب ديگران سبب مي شود در برخورد با ساير امور تأمل و دقت بيشتري از خود نشان دهد.
البته تجربه هاي شخصي خود انسان نيز از عوامل مهم عقل افزايي است. انسان به دو طريق شناختن و تجربه کردن مي تواند عقل خود را تقويت نمايد.
6. ترک شهوات افراطي:
مراد از ترک شهوات عمل بر طبق عقل و شرع، و ترک آن چيزي است که عقل و شرع آن را مجاز نمي داند. شهوت ضد عقل است و مانع عقلاني بودن انسان مي شود.
عمل مطابق عقل و شرع، عملي متعادل و هماهنگ با تماميت نيازهاي وجودي انسان است. خروج از اين تعادل، روح انسان را تحت تأثير خود قرار مي دهد، و به تدريج معوج و منحرف مي کند. انحراف در اميال انساني ـ ولو اندک باشد ـ کم کم به عنوان مانعي در مقابل تعقل آرام و سالم انسان مي ايستد و کم کم صلابت انديشه را از انسان مي گيرد.
رياضت عرفا و اهل سلوک براي همين است که روح را از تمايلات افراطي و خارج از اعتدال به دور نگه دارند، تا مانع انديشه بي طرف و افراطي نشود.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D9%88%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%8A%D8%B4%D9%87
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت