اخلاق توحيدي | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
اخلاق توحيدي
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
اخلاق توحيدي
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
اخلاق توحیدی
,
اخلاق اسلامی
,
مبانی و نظام های اخلاقی
سوال:
روش علامه طباطبايي در مباني اخلاق و تزكيه نفس؟
پاسخ تفصیلی:
جواب سوالي كه مطرح نموده ايد طولاني مي باشد و نمي توان به همه ي موارد آن اشاره كرد ،اما به نكاتي چند در اين مورد اشاره مي نماييم:
براي آگاهي از روش علامه طباطبايي در تزكيه ي نفس به كتاب لب اللباب علامه طهراني مراجعه نماييد. همچنين در مورد زمينه ي تهذيب نفس در الميزان مي توان گفت علامه طباطبايي تعريفي از تزكيه نفس ارائه ميدهد كه با تعريف ديگران تفاوت اساسي دارد؛ چراكه در آن، همه هدفها به يك هدف، كه آن رسيدن به خداوند متعال است، منتهي ميشود.
در روش ارائه شده از سوي علامه طباطبايي رذايل اخلاقي به جاي دفع و درمان با رفع از بين ميرود، به اين معنا كه ديگر رذايل اخلاقي مطرح نميشود تا انسان در ميان انبوه رذايل براي درمان، متحير و سرگردان باشد. بنابراين ميان روش ابتكاري علامه با مطالب ارائه شده در كتب اخلاقي تفاوت اساسي وجود دارد. از آنجا كه مفهوم تزكيه مفهومي قرآني است، و علامه طباطبايي بهعنوان يك عارف، خود مسير تزكيه و تهذيب نفس را پيموده و در عمل آن را مورد توجه قرار داده است.
مفهومشناسي تزكيه
واژه تزكيه با مشتقات و ساختارهاي گوناگون، 25 بار در قرآن كريم بهكار رفته است. در اين ميان بيشترين كاربرد در حوزه استعمال اين واژه در قرآن كريم، به ساختار مضارع اختصاص يافته است.
معناي لغوي تزكيه
واژه تزكيه از ريشه «زكو» در لغت به معاني مختلفي بهكار رفته است، برخي از اين معاني، معناي اصلي آن و برخي آثار و لوازم آن ميباشند. مقاييس اللغه «زكو» را بهمعناي رشد و نمو و طهارت دانسته و مينويسد: «(زَكَوَ) اصل يدلّ علي نماء و زيادة. و يقال الطهارة زكاة المال». (ابنفارس، 1410: 3 / 18 ـ 17)
راغب اصفهاني، زكاة را بهمعناي رشد و نمو حاصل از بركت الهي ميداند كه هم در امور دنيوي و هم در امور اخروي معتبر است. سپس با ذكر آيه شريفه «وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ» بيان ميكند كه، به وسيله تزكيه و طهارت نفس، انسان شايسته داراي اوصاف محموده در دنيا و برخورداري از اجر و ثواب در آخرت ميشود. (راغب اصفهاني، 1412: 381)
مصطفوي معناي اصلي اين ماده را دور ريختن چيزي كه حق نيست و خارج كردن آن از متن سالم ميداند، مانند: از بين بردن صفات رذيله از قلب، خارج كردن گناهان و اعمال ناپسند از برنامه حيات انساني و ﭘرداخت حق الناس از مال و ... وي مفاهيم رشد، افزايش، اصلاح، طهارت، بركت و لياقت را از لوازم و آثار تزكيه ـ نه از اصل و حقيقت تزكيه ـ ميداند. (مصطفوي، 1360: 9 / 133)
علامه طباطبايي در تفسير سوره مباركه جمعه، ذيل آيه «وَ يُزَكِّيهمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» (جمعه / 2) مينويسد:
كلمه «تزكيه» كه مصدر «يزكيهم» است، مصدر باب تفعيل بوده و مصدر ثلاثي مجرد آن «زكات» ميباشد، كه بهمعناي نمو صالح است، رشد و نموي كه به همراه خير و بركت باشد. (طباطبايي، 1417: 19 / 266)
همچنين ايشان در تفسير سوره اعلي ذيل آيه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّي» (اعلي / 9) تزكيه را بهمعناي در جستجوي پاك شدن دانسته و مينويسد: «التزكي هو التطهر و المراد به التطهر من ألواث التعلقات الدنيوية الصارفة عن الآخرة» (طباطبايي، 1417: 20 / 270) بنابراين معناي لغوي تزكيه، منحصر به دو معنا ميشود؛ يكي رشد و نمو و ديگري بهمعناي طهارت.
معناي اصطلاحي تزكيه
علامه طباطبايي تزكيه را بهمعناي تطهير و از بين بردن پليديها و آلودگيها ـ اعم از اعتقادات فاسد مانند: شرك و كفر، و ملكات رذيله مانند تكبر و بخل، و اعمال فاسد و شنيع همچون: كشتن، زنا و شرابخواري ـ ميداند. ايشان در تفسير آيه 151 سوره بقره مينويسد: «التزكية هي التطهير، و هو إزالة الأدناس و القذارات، فيشمل إزالة الاعتقادات الفاسدة كالشرك و الكفر، و إزالة الملكات الرذيلة من الأخلاق كالكبر و الشح، و إزالة الأعمال و الأفعال الشنيعة كالقتل و الزنا و شرب الخمر». (طباطبايي، 1417: 1 / 331)
همچنين ايشان در تفسير سوره جمعه ذيل آيه «وَ يُزَكِّيهمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» (جمعه / 2) بعد از بيان معناي لغوي تزكيه، تزكيه مردم به وسيله پيامبراكرم| را اينگونه تفسير ميكند كه، آن حضرت مردم را به رشد و نموي صالح رهنمون مينمايد، آنها را به اخلاق فاضله و اعمال صالحه عادت ميدهد، و در نتيجه، آنها را به كمال انساني رسانده، و سعادت دنيوي و اخروي را براي آنها به ارمغان ميآورد. همچنين در تفسير سوره اعلي ذيل آيه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّي» (اعلي / 9) تزكيه بهمعناي پاك شدن از لوث تعلقات مادي دنيوي آمده كه انسان را از امر آخرت منصرف كرده و مشغول تمتعات دنيوي ميكند. (طباطبايي، 1417: 20 / 270)
علامه طباطبايي در تفسير سوره شمس، آراستن نفس به زيور تقوا را، تزكيه نفس و تربيت صالح ميداند و مينويسد: «فتحلية النفس بالتقوي تزكية و إنماء صالح و تزويد لها بما يمدها في بقائها قال تعالي: وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوي وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الأَلْبابِ»، (بقره / 197) «و أمرها في الفجور علي خلاف التقوي». (طباطبايي، 1417: 20 / 298)
با بررسي مطالب مختلفي كه در تفسير الميزان در مورد تزكيه نفس مطرح شده است، ميتوان نتيجه گرفت كه علامه طباطبايي پاكسازي نفس از رذايل اخلاقي ـ كه اين پاكسازي نفس، شامل همه ابعاد وجودي انسان، اعم از اعتقادات، ملكات، اعمال و حتي اموال ميباشد ـ را تزكيه نفس ميداند، كه اين تزكيه مبتني بر الهام تقوي و فجور از ناحيه خداوند متعال ميباشد و در نتيجة اين تقوي، كمال انساني انسان، به فعليت رسيده و در دنيا و آخرت به سعادت و رستگاري ميرسد. بنابراين تزكيه يعني كامل كردن نفس و حذف نقايص و زوايد كه نتيجه آن حصول كمال براي نفس است. بنابراين ميتوان نتيجه تزكيه را حصول كمال حقيقي براي نفس دانست؛ كه اين امر باعث فلاح و سعادت حقيقي انسان در دنيا و آخرت ميگردد.
اخلاق مشهور
علامه طباطبايي در مباحث اخلاقي جلد اول الميزان علم اخلاق برمبناي نظر مشهور علماي اخلاق را اينگونه تعريف ميكند:
علم اخلاق پيرامون ملكات انساني ـ كه مربوط به قواي نباتي و حيواني و انساني است ـ بحث كرده، و هدف آن شناسايي ملكات نفساني خوب و با فضيلت از ملكات پليد و رذيله ميباشد تا انسانها بعد از شناخت آنها، خود را با فضائل كه مايه كمال است، بيارايند و از رذائل كه مايه نقص است، پيراسته كنند. (طباطبايي، 1417: 1 / 371)
ايشان معتقد است كه علم اخلاق علاوه بر اينكه هر يك از صفات اخلاقي را تعريف و تبيين ميكند، افراط و تفريط صفات اخلاقي را نيز مشخص نموده، و راهكار تخلق به آن فضيلت را، از طريق علم (شناخت درماني) و عمل (رفتار درماني) و به عبارت ديگر، «تلقين» و «تكرار» بيان ميدارد. (همان: 373)
وحدت تزكيه نفس با اخلاق توحيدي قرآن كريم
تزكيه نفس با اخلاق برمبناي نظر مشهور علماي اخلاق دو بحث كاملاً بيگانه و جدا از يكديگرند و از ميان سه مسلك اخلاقي كه علامه طباطبايي بيان نموده، مسلك اول و دوم؛ يعني مسلك فلاسفه و مسلك انبيا^، ذيل اخلاق مشهور قرار ميگيرند؛ اما مسلك سوم كه اخلاق توحيدي قرآن كريم است، بسيار متعاليتر از اين دو مسلك است؛ چراكه در مسلك سوم فوايد و مطامع دنيوي و اخروي هدف نيست بلكه افق ديد اين مسلك، متوجه خداوند تبارك وتعالي است. اخلاق توحيدي قرآن همان چيزي است كه در ادبيات قرآن با عنوان تزكيه نفس مطرح شده است. بنابراين اخلاق بر مبناي نظر مشهور علماي اخلاق، با تزكيه نفس دو بحث جداگانه هستند، و اخلاق توحيدي قرآن كريم منطبق بر تزكيه نفس است؛ زيرا اخلاق در قرآن كريم با عنوان تزكيه نفس بيان شده است.
مسالك اخلاقي
چنانكه بيان شد علامه طباطبايي پس از مطرح كردن مباحث اخلاق بر مبناي نظر مشهور علماي اخلاق و تعريف اخلاق، مسالك اخلاقي را در سه مسلك و روش ارائه ميدهد. مسلك اول كه روش و سيره فلاسفه بوده، بر اساس «قاعده زرين اعتدال» شكل گرفته و به همين نام معروف گشته است كه خاستگاه آن يونان است. (احمدپور، 1386: 33) مبناي اين مسلك در ترك رذائل و كسب فضائل اخلاقي، جلب فوايد اجتماعي و دنيوي ميباشد. مسلك دوم، روش مورد تبليغ انبياي الهي بوده و مبناي اين مسلك در دفع رذائل اخلاقي و كسب فضائل اخلاقي، فوايد اُخروي است. اين دو مسلك اخلاقي كه مبناي آنها ملكات و فضائل و رذائل ميباشد با تز كيه نفس كاملاً متفاوتاند.
علامه بهصراحت مسلك اول را رد نموده و مسلك دوم را ناتمام ميداند و مسلك سوم را تحت عنوان اخلاق توحيدي قرآن كريم ارائه ميدهد. وي اين مسلك؛ يعني اخلاق قرآني را فراتر از فضائل و رذائل معرفي كرده و معتقد است كه انسان در اين مسلك بر اثر تزكيه نفس به جايي ميرسد كه فضائل و رذائلي برايش مطرح نيست؛ بلكه افق ديد او فقط متوجه خداوند متعال ميباشد. ايشان مسلك سوم را مبتني بر توحيد ناب و كاملي كه مختص به دين مبين اسلام است، دانسته و مينويسد: «المسلك الثالث مبني علي التوحيد الخالص الكامل الذي يختص به الاسلام». (طباطبايي، 1417: 1 / 360)
مكتب اول، يعني مكتب حكما و فلاسفه تنها بهسوي حق اجتماعي و مكتب دوم تنها بهسوي حق واقعي و كمال حقيقي؛ يعني آنچه مايه سعادت انسان در آخرت است، دعوت ميكند؛ اما مكتب سوم بهسوي «حق»؛ يعني خداي تعالي دعوت ميكند، و اساساً اسلام تربيت خود را، بر توحيد و نفي هر گونه شركي پايه گذاري كرده، كه اين مبناي دعوت، انسان را به مقام و درجه عبوديت حبّي ميرساند.
اهداف و اغراض مسالك سهگانه
نكته مهم اين است كه هدف و غرض در مسالك سه گانه متفاوت است، هدف اصلي در مسلك اول جلب توجه و تعريف و تمجيد مردم بوده، و در مسلك دوم، سعادت حقيقي و دائمي، يعني به كمال رساندن ايمان به خدا و ايمان به آيات او است. با وجود اين تفاوت هر دو مسلك در اين مسئله مشتركاند كه هدف نهايي آنها فضيلت انساني از حيث عمل است. اما مسلك سوم با دو مسلك ديگر تفاوت اساسي دارد و اين تفاوت در هدف ميباشد؛ چراكه هدف از تهذيب اخلاق تنها و تنها ابتغاي وجه الهي است نه بهدست آوردن فضايل انساني، كه در دو مسلك نخست بهعنوان هدف اصلي و اساسي ميباشد.
توضيح اينكه در مسلك سوم، هدف اصلي كسب رضايت الهي است كه منجر به ذكر دائمي ميشود و ذكر دائمي، منجر به محبت به پروردگار ميشود؛ در نتيجه ايمان بنده نسبت به خداوند متعال افزايش يافته و قلب او مجذوب تفكر درباره پروردگارش ميشود؛ و اين جذبه و شور منجر به عبوديت محضه (عبوديت حبّي) ميگردد. چنين كسي به درجهاي ميرسد كه بهدنبال ابتغاي وجه الهي و كسب رضايت خداوند متعال است و تمام همّ و غم او محبوب ازلي و ابدي است، نه فضيلتي برايش مطرح است و نه رذيلتي، و نه ستايش و تعريف و تمجيد مردم، نه توجهي به دنيا دارد و نه به آخرت، و نه توجهي به بهشت دارد و نه به جهنم، چنين انساني توشهاش عبوديت خداست و راهنما و دليلش، محبت اوست. (طباطبايي، 1417: 1 / 375)
بنابراين در مسلك سوم پاي فضايل و رذايل اخلاقي به ميان نميآيد و همه هدفها به يك هدف تبديل ميشود و آن عبارت است از: ابتغاي وجه باقي خداي سبحان، و چهبسا كه در بعضي از موارد، احكام اين مسلك با آن دو مسلك ديگر متفاوت ميشود، به اين معنا كه آنچه در مسلكهاي ديگر فضيلت شمرده ميشود، در اين مسلك فضيلت شمرده نميشود و بالعكس.
هممعنايي تزكيه نفس با اخلاق قرآني
با تحليل اخلاق قرآني و تزكيه نفس، و راهكارها و آثار و اهداف آن دو، ميتوان نتيجه گرفت كه اخلاق توحيدي قرآن كريم، همان تزكيه نفس ميباشد؛ چراكه تزكيه، قرب الهي و رستگاري و فلاح مطلق را در پي دارد و نتيجه اخلاق قرآني، عبوديت حبّي و قرب و رسيدن به خداوند متعال است و اين همان فلاح مطلق دنيوي و اخروي است. بنابراين طبق نظر صاحب الميزان، تزكيه نفس و اخلاق البته نه اخلاق برمبناي نظر مشهور علماي اخلاق بلكه اخلاق از منظر قرآن كريم به يك معنا است؛ براي اثبات اين مطلب، دلائل متعددي وجود دارد كه برخي از آنها عبارتند از:
دليل اول
در قرآن كريم مباحث اخلاقي با واژه اخلاق و مشتقات آن مطرح نشده است، و تنها كاربرد اين واژه در قرآن كريم، در دو مورد است، اولين كاربرد اين واژه در سوره شعراء است؛ آنجا كه خداوند متعال ميفرمايد: «إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الأَوَّلِينَ» (شعرا / 137) و دومين كاربرد واژه خُلُق در سوره قلم است كه خداوند متعال در مورد نبي مكرم|، ميفرمايد: «وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ». (قلم / 4) بنابراين مباحث اخلاقي در قرآن مجيد تحت عنوان تزكيه نفس مطرح گرديده است نه تحت عنوان اخلاق.
با بررسي كتب اخلاقي نيز ميتوان به همين نتيجه رسيد؛ زيرا در تمامي مباحث كتابهاي اخلاقي از آيات تزكيه استفاده شده است و با سيري در كتب تزكيه نفس مشاهده ميگردد كه مطالب اين كتابها نيز از مباحث مختلف پيرامون فضايل اخلاقي و رذايل اخلاقي تشكيل شده است. چنانكه برخي از پژوهشگران بر اين باور هستند كه «در خصوص تربيت معنوي و اخلاقي، قرآن كريم از واژه «تزكيه» و مشتقات آن استفاده كرده است ... . بدين ترتيب واژه «تزكيه» فراگيرترين واژهاي است كه قرآن در مورد تربيت اخلاقي بهكار برده است». (رحيميان، 1386: 20)
دليل دوم
هدف اخلاق توحيدي قرآن كريم «قرب الهي و ابتغاي وجه الله» است، چنانكه هدف اصلي تزكيه و تهذيب نفس نيز قرب الهي و دستيابي به فلاح مطلق است، بنابر اين مسلك سوم اخلاقي همان تزكيه نفس ميباشد؛ چراكه علامه طباطبايي نتيجه مسلك سوم را عبوديت حبّي بيان كرده و بر اين باور است كه انسان با عبوديت حبي به قرب خداوند متعال ميرسد.
تفسير الميزان از يك طرف در مباحث اخلاقي به اين نكته تأكيد ميكند كه مسلك سوم؛ يعني اخلاق قرآني به توحيد و نفي شرك دعوت كرده و منجر به عبوديت محض ميشود: «و ثالثها يدعو إلي الحق الذي هو الله، و يبني تربيته علي أن الله سبحانه واحد لا شريك له، و ينتج العبودية المحضة» (طباطبايي، 1417: 1 / 361) و «علي أن هذا المسلك ربما يفترق عن المسلكين الآخرين بحسب النتائج، فإن بناءه علي الحب العبودي، و إيثار جانب الرب علي جانب العبد». (همان)
وي در تفسير سوره يوسف، نتيجه عبوديت محض يا عبوديت حبّي را دستيابي به قرب الهي ميداند. ايشان معتقد است افرادي كه خداوند متعال را براي رسيدن به بهشت و فرار از عذاب جهنم، عبادت نميكنند؛ بلكه دليل عبادت آنها محبت به خداوند متعال است، در اثر اين عبوديت حبّي به درجه قرب خداوند متعال نائل ميگردند؛ چراكه هيچ حجابي بين آنها و خداوند متعال وجود ندارد؛ زيرا معيار و مبناي كار آنها در طول زندگي نه فوايد دنيوي بوده و نه فوايد اخروي، بلكه ملاك كارهاي آنها فقط رضايت الهي بوده است؛ در نتيجه دنيا و ابليس و هواي نفس در نظر اينها ارزشي نداشته و مانعي براي عبوديت آنها نبوده، و آنها به مقام قرب الهي نائل گشتهاند. (همان: 11 / 162)
از سوي ديگر ايشان در تفسير سوره شمس، هدف تزكيه نفس را فلاح و رستگاري دانسته و معتقد است كه انسان در نتيجه تزكيه نفس به فلاح ميرسد، و در نتيجه اين رستگاري، به سعادت دنيوي و اخروي دست مييابد؛ چراكه در دنيا در اجتماع اولياي الهي زندگي ميكند و در آخرت در جوار و قرب پروردگار خويش بوده و مقرب درگاه الهي ميگردد. «و الفلاح المطلق أي الظفر بالسعادة و الفوز بالحق و الغلبة علي الشقاء، و إدحاض الباطل في الدنيا و الآخرة، أما في الدنيا فبالحياة الطيبة التي توجد في مجتمع صالح من أولياء الله في أرض مطهرة من أولياء الشيطان، علي تقوي و ورع، و أما في الآخرة ففي جوار رب العالمين». (همان: 6 / 16)
بر اين اساس، انسان در نتيجه تزكيه نفس به فلاح مطلق و سعادت دنيوي و اخروي ميرسد و در آخرت در جوار و قرب پروردگار خويش بوده و مقرب درگاه الهي ميشود. بنابراين در نگاه تفسير الميزان، انسان هم در اثر تزكيه نفس و هم در پيروي از مسلك قرآني، به قرب پروردگار خويش نائل ميگردد. در حقيقت نتيجه تزكيه نفس و مسلك اخلاق توحيدي، رسيدن به قرب خداوند متعال است.
دليل سوم
مسلك سوم يا همان اخلاق توحيدي قرآن، كاملاً بر تزكيه نفس منطبق بوده و همه مراحل تزكيه نفس به شكل كاملتر در اخلاق توحيدي قرآن وجود دارد؛ چراكه تزكيه نفس، عبارت است از: پيراستن نفس از رذائل اخلاقي و آراستن آن به فضايل اخلاقي كه منجر به فلاح و قرب الهي ميشود و اين همان چيزي است كه در مسلك اخلاق قرآني به وضوح مشاهده ميشود؛ چراكه در اخلاق توحيدي قرآن، انسان هدفي جز خود خداوند متعال ندارد و اين هدف او را از همه رذائل و ناپاكيها مبرا كرده و به تقواي الهي آراسته ميكند و در نتيجه او به قرب خداوند متعال نائل ميشود و اين همان فلاح مطلقي است كه انسانها بهوسيله تزكيه نفس به آن بشارت داده شدهاند.
در مسلك قرآني انسانها از نظر معرفت و طرز تفكر، بهگونهاي تربيت ميشوند كه زمينههاي رذائل اعم از: اعتقادي، ملكاتي و رفتاري در وجود آنها از بين رفته و ديگر محل و موضوعي براي رذائل باقي نميماند؛ به عبارت ديگر در اين روش، اوصاف رذيله و خصلتهاي ناپسند، از طريق رفع و پيشگيري از بين ميرود نه از طريق دفع و درمان؛ يعني در اين روش اجازه داده نميشود كه رذائل در نفس انسان نفوذ كند تا در صدد بر طرف كردن آن برآيد، بلكه قلبها چنان مملو از علوم، معارف و محبت الهي ميشود كه ديگر محل و موضوعي براي رذائل اخلاقي باقي نميماند.
علامه طباطبايي سّر طهارت انسان از آلودگيها در اين مسلك را، در اين نكته ميداند كه اساس و مبناي مسلك قرآن كريم، بر مبناي توحيد ناب و خالص است كه نسخه آن منحصر به نبي مكرم| و معارف والاي قرآن كريم ميباشد. ايشان هدف نهايي انسان در مسلك اخلاقي قرآن را اينگونه بيان ميدارد كه: «فانّما يريد وجه ربّه و لا همّ له في فضيلة و لا رذيلة و لا شغل له بثناء جميل و ذكر محمود و لا التفات له الي دنيا او آخرة او جنة او نار و انّما همّه ربّه و زاده ذلّ عبوديّته و دليله حبّه». (همان: 1 / 375)
انسان در مسلك اخلاق توحيدي قرآن در نهايت به مرحلهاي ميرسد كه فقط وجه باقي خداوند متعال را ميطلبد و ديگر نه فضيلتي براي او مطرح است نه رذيلهاي؛ نه به فوايد دنيوي ميانديشد و نه فوايد اخروي؛ يعني هدف او رسيدن به خداي متعال و قرب الهي است و رذائل و فضائل اخلاقي بهعنوان انسان نيستند بلكه تنها رسيدن به خداوند متعال و دستيابي به رضايت خداوند سبحان و قرب الهي هدف اصلي است و اين هدف، تزكيه را به دنبال خود دارد و انسان از همه آلودگيها پاك گشته و به همه فضايل آراسته ميگردد.
بنابراين مسلك سوم كه روش و طريقه قرآن كريم است، بهسوي «حق محض»؛ يعني «خداوند متعال» دعوت ميكند و محبت و ياد خداي سبحان چنان وجود انسان را پر ميكند كه چيزي غير از خداوند متعال نميشناسد كه به خاطر آن، آلوده به رذيله شود و در صدد علاج و درمان رذيله باشد؛ چنين انساني فقط وجه باقي را ميشناسد كه انسانيت او را به رشد و كمال رسانيده و به فلاح و رستگاري ميرساند.
نتيجه مسلك توحيدي
علامه طباطبايي در تبيين نقاط افتراق مسالك معتقد است كه مسلك توحيدي در نتايج نيز از آن دو مسلك متمايز است؛ چراكه مبناي مسلك قرآني براساس عبوديت حبّي است كه انسان در اين مسلك، خداوند متعال و رضاي او را بر خود و بر هواي نفس خويش مقدم ميدارد. (همان: 1 / 375)
ايشان در تفسير سوره يوسف ذيل آيه 34 به تبيين اخلاص در عبادت (عبوديت حبّي) پرداخته و مينويسد: محبت به خداوند متعال، قلب انسان را از تعلق به دنيا و زخارف آن، و خواهشهاي نفساني پاك و طاهر ميكند. در نتيجه، قلب انسان از محبت خداوند متعال و دين خدا و پيامبر اكرم| پر ميگردد، و در همه لحظات زندگي تنها بهدنبال رضايت خداوند متعال ميگردد نه رضايت خود؛ و اين همان مسلك و روش قرآن مجيد است.
در نتيجه اين عملكرد و ترجيح رضايت خداوند متعال بر رضايت خويش، آثار درخشاني مانند: تأييد به نور و روح الهي، در امان ماندن از خوف و حزن و رسيدن به امنيت و هدايت، در نفس شخص بهوجود ميآيد. چنين انساني به قرب الهي نائل ميگردد؛ چراكه همه حجابها برداشته شده است و به علماليقين رسيده و شاهد اسرار ميشود و در نهايت به مقام توكل و رضا ميرسد و تاج اخلاق توحيدي بر سر مينهد. (همان: 11 / 161) نتيجه عبوديت حُبّي، با كنار زدن همه موانع و حجابها، رسيدن به قرب الهي است، همانطور كه علامه طباطبايي مينويسد: «و هؤلاء هم المقربون الفائزون بقربه تعالي إذ لا يحول بينهم و بين ربهم شيء مما يقع عليه الحس أو يتعلق به الوهم أو تهواه النفس أو يلبسه الشيطان». (همان: 162)
با تدبر در همين آثار مطروحه ميتوان به اين نتيجه رسيد كه، چنين انساني عملا تزكيه شده است؛ چراكه از رذائل پاك شده و به بهترين فضائل اخلاقي آراسته گشته است و ميتوان اثبات كرد كه تزكيه نفس همان اخلاق توحيدي قرآن است؛ چراكه همه آثار گفته شده، از آثار عبوديت حبّي است درحاليكه عبوديت حبّي نيز نتيجه مسلك اخلاق توحيدي قرآن ميباشد.
علامه طباطبايي در ذيل تفسير سوره مائده به اين نكته اشاره ميكند كه اعتقاد به توحيد و تلاش براي رسيدن به خداوند متعال همه ابعاد وجودي انسان را تحت شعاع خود قرار داده و انسان را خدايي ميكند. ايشان جايگاه توحيد و ميزان تأثير آن در وجود انسان را اينگونه ترسيم ميكند: «ليس له غاية عامة إلا توحيد الله سبحانه في مرحلتي الاعتقاد والعمل جميعا أي أن يعتقد الإنسان أن له إلها هو الذي منه بدئ كل شيء وإليه يعود كل شيء له الأسماء الحسني والأمثال العليا، ثم يجري في الحياة ويعيش بأعمال تحاكي بنفسها عبوديته وعبودية كل شيء عنده لله الحق عز اسمه، وبذلك يسري التوحيد في باطنه وظاهره، وتظهر العبودية المحضة من أقواله وأفعاله وسائر جهات وجوده ظهورا لا ستر عليه و لاحجاب يغطيه». (همان: 6 / 275)
فرايند اخلاق توحيدي قرآن كريم
علامه طباطبايي در تبيين فرايند مسلك اخلاق توحيدي قرآن كريم بر اين باور است كه قرآن كريم داراي معارف ژرفي است كه اعتقاد به آن معارف، انسان را موحد واقعي بار ميآورد و اعتقادات شخص را از هر گونه آلودگي اعم از: كفر، شرك، ريا و ... پاك ميگرداند و در نتيجه آن، ملكات و اعمال شخص هم با ديد توحيدي، از همه آلودگيهاي ملكاتي و رفتاري پاك ميشود. ايشان در توضيح مطلب به آياتي از قرآن كريم استناد كرده است كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
آيات قرآن كريم داراي معارفي است و نتايج خاصي دارد، مانند: آياتي كه در مورد قدرت مطلقه و عزت مطلقه خداوند سبحان است از جمله آيات: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» (يونس / 65) و «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» (بقره / 165) و ... زماني كه انسان با تعليمات و معارف قرآني به اين ايمان برسد كه عزت و قدرت منحصر به خداوند متعال است، با چنين ايماني ديگر در قلبش جايي براي ريا، سُمعه، ترس از غير خدا و اميد و اعتماد به غير خدا ... باقي نميماند؛ و در نتيجه اين ايمان، تمامي رذايل و پليديها از جمله رذايل و پليديهاي اعتقادي از قلب انسان پاك ميگردد و قلب او به فضائل و صفات الهي مانند تقواي الهي و عزت الهي آراسته ميگردد؛ و اين آراسته شدن به فضائل در مقابل آن رذايل همان مفهوم رشد تزكيه است.
نمونه ديگر، آياتي هستند كه به مالكيت مطلقه خداوند متعال اشاره ميكنند؛ مانند: «لله مُلْكُ السَّماواتِ وَالأَرْضِ وَما فِيهنَّ وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (مائده / 120) و «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (آلعمران / 189) و ... علامه در تفسير اين آيات ميگويد: مالكيت مطلقه خداوند متعال براي هيچ موجودي، استقلالي باقي نميگذارد و استقلال را منحصر در ذات پاك خداوند متعال ميكند؛ انسان با اين ديد توحيدي، غير خدا را اراده نميكند؛ در برابر غير خدا خضوع و خشوع ندارد؛ از غير او نميترسد؛ به غير او اميد و توكل نميكند و تسليم چيزي غير او نميشود.
چنين انسان موحدي، چيزي جز وجه باقي خداوند متعال را اراده و طلب نميكند. اين حقيقت در آيات متعدد قرآن كريم، مورد توجه قرار گرفته است؛ مانند: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَلا شُكُوراً» (انسان / 9 ـ 8) و «سَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَي * الَّذِي يُؤْتي مالَهُ يَتَزَكَّي * وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزي * إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الأَعْلي» (ليل / 20 ـ 17) و «الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهمْ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُنَ بالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَي الدَّارِ» (رعد / 22) و ... .
كسي كه داراي چنين ايماني است، براي غير خداوند، ارزشي نميگذارد. بنابراين از مطلق آلودگيها پاك ميگردد و به صفات الهي همچون تقواي الهي، عزت الهي، غناي الهي و ... آراسته ميگردد و در نتيجه به رشد و كمال حقيقي ميرسد و با كنار نهادن غير، و متوجه شدن و تمركز همه ابعاد وجودي به خداوند متعال به حقّ رسيده و به فلاح مطلق نائل ميگردد.
بنابراين انسان در مسلك اخلاق قرآني با هدف رسيدن به خداوند متعال و با ديد توحيدي خود كاملاً از آلودگيها و رذائل اعتقادي و عملي پاك ميگردد؛ چراكه آن صفات مبغوض الهي هستند؛ و در مقابل به صفاتي مانند: تقواي الهي، توكل، مقام رضا، شكر و ... . آراسته ميگردد؛ زيرا اين صفات محبوب خداوند متعال هستند. چنين انساني با ديد توحيدي و پاك شدن از آلودگيها و رذائل و آراسته شدن به فضائل، به عبوديت محضه يا عبوديت حبّي و در نتيجه به قرب خداوند سبحان نائل ميگردد و اين همان فلاح و رستگاري مطلق است كه در سوره شمس بهعنوان نتيجه تزكيه نفس از جانب خداوند متعال بيان شده است.
نتيجه
تزكيه نفس در قرآن كريم از اهميت بالا و جايگاه ويژهاي برخوردار است و سعادت و رستگاري انسان بهوسيله تزكيه نفس و تهذيب آن ميسر ميگردد. در اين مقاله بعد از مفهومشناسي تزكيه نفس، مسلكهاي سهگانه اخلاق در تفسير الميزان بيان گرديد و با تحليل و بررسي مشخص گرديد كه در مسلك اول (مسلك فلاسفه) معيار ترك رذائل و كسب فضائل، اهداف و مقاصد دنيوي است و در مسلك دوم (مسلك انبيا^) معيار ترك رذائل و كسب فضائل، رسيدن به ثواب اخروي ميباشد؛ اين دو مسلك، ذيل اخلاق بر مبناي نظر مشهور علماي اخلاق قرار ميگيرند.
اما در مسلك سوم يا همان مسلك اخلاق توحيدي قرآن كريم، فضائل و رذائلي مطرح نيست، بلكه معيار در آن، رسيدن به خداوند متعال است و سنن اخلاقي نه براي اهداف و مقاصد دنيوي و نه براي پرهيز از جهنم و بهرهمندي از بهشت، بلكه براي لقاي خداوند متعال و تحصيل وجه باقي او ميباشد كه خود عين توحيد است؛ و انسان به تبع اين هدف متعالي از همه آلودگيها پاك گشته و به همه فضايل آراسته ميگردد؛ چراكه با توحيد سنخيت پيدا كرده است.
روشن شد كه مسلك اخلاق توحيدي قرآن كاملاً منطبق بر تزكيه نفس است و اين مسلك با دو مسلك اول و دوم، هم در هدف و راهكارها و هم در آثار، تفاوت ماهوي دارد. اثبات وحدت اخلاق توحيدي قرآن كريم با تزكيه نفس، پيامدهاي ارزشمندي دارد كه از جمله آنها اين است كه ميتوان از مباحث اخلاقي تفسير الميزان در مباحث تزكيه نفس استفاده كرد و در نتيجه، مسير تزكيه نفس را براي رهروان آن روشن و عملي ساخت.منابع و مآخذ
1. آموزگار، محمد حسن، 1381، اسلام و آيين تزكيه، تهران، انجمن اوليا و مربيان.
2. ابنفارس، احمد، 1410 ق، معجم مقاييس اللغه، تحقيق عبدالسلام محمد هارون، بيروت، دار الاسلاميه.
3. احمدپور، مهدي، 1386، جمعي از نويسندگان، كتابشناخت اخلاق اسلامي، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي.
4. راغب اصفهاني، حسين بن محمد، 1412 ق، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دار العلم.
5. رحيميان، محمدحسن و رهبر، محمدتقي، 1386، آيين تزكيه، قم، بوستان كتاب.
6. رمضاني، رضا، 1387، آرائ اخلاقي علامه طباطبايي، قم، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
7. طباطبايي، سيد محمدحسين، 1374، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه سيد محمدباقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي جامعه مدرسين.
8. طباطبايي، سيد محمدحسين، 1417 ق، الميزان في تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسين.
9. فيضكاشاني، محمد بن مرتضي، 1383، مهجة البيضاء في تهذيب الاحياء، قم، انتشارات اسلامي جامعه مدرسين.
10. مصباحيزدي، محمدتقي، 1380، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني&.
11. مصطفوي، حسن، 1360، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
12. نراقي، محمد مهدي، 1368 ق، جامع السعادات، نجف، مطبعة الزهراء.
منبع :
فصلنامه مطالعات تفسير - شماره 8
براي آگاهي بيشتر مي توانيد به تفسير الميزان جلد يك مراجعه نماييد .
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%AA%D9%88%D8%AD%D9%8A%D8%AF%D9%8A
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت