علم در روايات | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
علم در روايات
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
علم در روايات
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
احادیث اجتماعی
پاسخ تفصیلی:
شايد مقصود از علم الابدان ،كليه علومي باشد كه مربوط به بُعد جسماني انسان مي شود.نكته ديگر آن است كه،در اين روايت ،علم منحصر در دو علم شده،لكن در روايت ديگر فرمود:انما العلم ثلاثه،آيه محكمه،وفريضه عادله وسنه قائمه
علم سودمند عبارت است از:
آيه محکمه: يعني اعتقادات و مسائل اعتقادي و معرفتي.
فريضه عادله: يعني فراگيري علم اخلاق (اخلاق فردي و اجتماعي).
سنه قائمه: يعني علم به احکام شريعت و مسائل حلال و حرام.»
(اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، عليمه اسلاميه، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج 1، ص 37)
نکته اي که از روايت فوق استفاده مي شود اين است که در اسلام آن علمي مورد نظر است که مفيد به حال جامعه و افراد باشد، آن چه هم در روايت ذکر شده مصداق هايي از علم مفيد است. در روايت ديگر علم مفيد را خداشناسي، انسان شناسي، فرجام شناسي (هدف خلقت هستي و انسان) گناه شناسي شمرده است.
(همان، صص 63-64، روايت 11)
روايات معصومين (ع)را بايد بصورت مجموعه نگاه كرد ،زيرا قيود وتفصيلات را مي توان با روايات ديگر بدست آورد ونمي توان به يك روايت كه در شرائط خاصي صادر شده اكتفا نمود.
در نتيجه هر علمي كه براي اداره جامعه مفيد باشد علم نافع است وبر حسب غايت آن علم ،ميزان اهميت آن تعيين مي گردد.
از نظر اسلام تحصيل بعضي علوم واجب عيني است و بر هركسي واجب است مثل علم عقايد و اخلاق و احكام اسلامي و تحصيل بعضي علوم واجب كفايي است كه عداه اي بايد دنبال آن بروند مثل علوم حوزوي و علوم دانشگاهي كه براي حفظ نظام و پيشرفت جامعه لازم است بنابراين علوم مختلف دانشگاهي مثل گياه پزشكي، زيست شناسي نيز براي عده اي كه از عهده آن بر مي آيند واجب و لازم است و بعنوان يك وظيفه شرعي مي باشد علاوه بر آنكه انسان بانيت خدايي همه امور را مي تواند به عبادت تبديل كند حتي راه رفتن و آب خوردن را.
از نظر اسلام اهميت و عظمت مقام علم؛ در حدي است که خداوند در قرآن به پيامبرش دستور مي دهد: «
قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون...
؛ [اي پيامبر!] بگو: آيا کسي که عالم است با کسي که نمي داند برابر است».
(زمر، آيه 9)
پيامبر اسلام در مقام ارزش گذاري به علم مي فرمايد: «
طلب علم فريضه علي کل مسلم الا ان الله يحب بغاه علم
؛ دانش آموختن بر هر مسلماني واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد».
(اصول کافي، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35)
گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف انديشان هستند كه فراتر از نيازهاي اوليه طبيعي و محسوسات به ارتباط نهاني دانش ها و ارتباط جهان هستي با آفريننده آن فكر مي كنند و از هدفمندي اين همه جنب و جوش ها سخن به ميان مي آورند.
مهمترين رسالت دين ايجاد انگيزه فراطبيعي در ميان انسان ها و جهت دهي صحيح به تلاش هاي روزانه است به طوري كه علاوه بر تأمين نيازهاي روزمره زندگي، به هدفمندي و تلاش براي دستيابي به مقصود هستي اقدام كند. از اين رو در فرهنگ اسلامي تمام دانش هاي مورد نياز براي زندگي بشري داراي اهميت است و توصيه شده به مقدار لازم و نياز جامعه، مردم براي فراگيري آن اقدام كنند و از آن به «واجب كفايي» تعبير شده است.
اما براي همه انسان ها در هر مرتبه علمي كه قرار دارند توجه به هدف و هدفمندي جهان و ايمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عيني» شمرده شده است و غفلت اكثريت جامعه بشري جاي تأسف دارد زيرا حتي از علوم تجربي و مهندسي نيز مي توان به آن هدف مقدس دست يافت و منافاتي با زندگي روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيلهاى كه انسان را به كمال مىرساند و دنيا و آخرت او را آباد مىكند. گفتنى است كه ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در اين جهت علوم الهى و دينى - با توجه به موضوع آن - از ساير علوم اشرف و برتر است؛ ولى اين بدينمعنا نيست كه علوم ديگر بىاهميت و بدون ارزش است و علم نيست.
در نگاه كلى قرآن، هر علمى كه انسان را به دنياپرستى سوق دهد و به چنگال ماديات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عيش و نوش بكشاند هدف نهايى او را تنها وصول به ماديات قرار دهد، چيزى جز ضلالت و گمراهى نيست.
در قرآن كريم آمده است: «
ذلك مبلغهم من العلم ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله
؛ اين آخرين حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن كه از راه حق گمراه شده آگاه است».
(نجم، آيه 30)
پس علوم غيردينى نيز مىتواند نقشآفرين بوده و موجبات سعادت آدمى را فراهم كند. اين در صورتى است كه هدف تلقى نشود، بلكه وسيله پيشرفت و رسيدن به كمال باشد. از طرف ديگر علوم دينى نيز اگر طالب آن قصد رسيدن به دنيا را داشته باشد، موجب بدبختى انسان مىشود.
خلاصه اين که علمي که در روايات و آيات بر آن تأکيد شده و از آن تمجيد گشته و به عنوان اشرف علوم محسوب مي گردد علم خداشناسي است زيرا معلوم اين علم از معلوم ساير علوم برتر و اشرف است و هر علمي به اندازه معلوم خود ارزش دارد و روشن است که کسب معرفت و جهان بيني و خداشناسي منحصر به يک رشته نيست.
شخصي ممکن است از علم شيمي آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب هاي ديني نشناسد - پس آن چه مهم است شناخت کيمياي هستي است - البته بايد پذيرفت بعضي از علوم و رشته ها به اين هدف نزديک تر و کم واسطه ترند. در غير اين صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراين دروس دانشگاهي که در جهت حل مشکلات علمي و گسترش علمي افراد و جامعه خاص بر مي دارد نه تنها علم لاينفع نيست بلکه علومي هستند که در خدمت به جامعه و مردم است و کسي که به قصد کمک به مردم و کسب رضايت خداوند و خدمت رساني به افراد جامعه به تحصيل آن علوم مي پردازند، نه تنها پسنديده، بلکه در برخي موارد بر افراد اين تحصيل واجب مي شود. مثلا آنجا که حل مشکلات مردم و اداره جامعه متوقف بر تحصيل در يکي از رشته هاي تخصصي باشد.
از طرف ديگر انسان موجودي اجتماعي و وابسته به اجتماع است و همچنان که از مواهب اجتماعي بهره مي برد بايد به حال اجتماع نيز سودمند باشد گاهي اوقات تحصيل در رشته اي خاص ممکن است به ظاهر براي فردي به طور مستقيم سودي معنوي در بر نداشته باشد ولي چون باعث پيشرفت جامعه به ويژه جامعه اسلامي مي گردد و موجب سربلندي و اقتدار و عزت علمي و اقتصادي آن مي گردد، تحصيل آن لازم است وتحصيل با چنين انگيزه اي خود از عبادات مهم است. اين از ويژگي هاي دين مقدس اسلام است که پيروان آن در هر حال و کار و شغلي که هستند مي توانند با انگيزه و نيت خدايي و قصد خدمت به مردم در حال عبادت باشند با مطالعه در تاريخ به دست مي آيد که عده زيادي از مردان حق و بزرگان اهل کمال در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند يعني آنها ميان تحصيل علومي مثل رياضيات و زيست شناسي و فيزيک و شيمي و تحصيل در رشته هاي معارف ديني هيچ گونه تقابل و منافاتي نمي ديده اند و با آن نيت پاک همه را در راه رسيدن به قرب حق و پيمودن راه بندگي به کار مي برده اند. پس تحصيل در علوم جانور شناسي نيز مانند علوم ديگر اگر با انگيزه عالم شدن و آشنايي بيشتر با شگفتي هاي خلقت و نيز تقويت بنيه علمي کشور و رفع نيازهاي علمي و تخصصي آن باشد، کاري عبادي و آخرتي است، چون نيت و انگيزه خدايي و معنوي است. بر عکس اگر کسي در رشته معارف تحصيل کند ولي انگيزه او کسب شهرت يا درآمد و يا به دست آوردن منصب و مقامي باشد، هر چند موضوع تحصيلي اش ارزشمند است ولي چون با انگيزه اي الهي ومعنوي انجام نمي گيرد فاقد ارزش است.
ارزش گذاري علم:
از نظر اسلام شرافت و ارزش علم به دو چيز است:
اول موضوع آن است كه در اين صورت علم خداشناسي و علم خودسازي و هر چه مربوط به رشد و كمال معنوي انسان مي شود اشرف علوم است.
دوم هدف و نيت انسان از علم است كه درارزش علم دخيل است. اگر هدف از علم كسب رضايت خدا و خدمت به دين و مردم باشد علم داراي شرافت و ارزشي است ولي اگر قصد انسان از عالم شدن دنيا طلبي و برتري جويي و امثال آن باشد علم او بي ارزش است حتي اگر موضوعش توحيد و خداشناسي باشد.
بنابراين اگر چه علومي مانند رياضي، هندسه ، شيمي و مانند آن از نظر موضوع درحد علم خداشناسي و معرفت ديني نيست، ولي چه بسا كسي بتواند عامل دوم يعني نيت و هدف خود از فراگيري آنها را چنان تقويت كند كه ارزش كمتر از علم خداشناسي نداشته باشد . مثلا پزشكي كه علم و تخصص خود رادر خدمت به مردم و نجات بيماران قرار دهد و سعي كند از افراد بي بضاعت و كم درآمد پول كمتري بگيرد و يا از سودي كه به خاطر طبابت بدست مي آورد ، در كمك به محرومين بكار برد. و هدفش تقرب به خدا باشد چه بسا در رتبه اولياي الهي قرار گيرد.
با مطالعه در تاريخ به دست مي آيد که عده زيادي از بزرگان ديني در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند کساني مانند خواجه نصيرالدين طوسي، بوعلي سينا و... ميان تحصيل علومي مثل رياضيات و زيست شناسي و فيزيک و شيمي و تحصيل در رشته هاي معارف ديني هيچ گونه تقابل و منافاتي نمي ديده اند و با آن نيت پاک همه را در راه رسيدن به قرب حق و پيمودن راه بندگي به کار مي برده اند.
علم نافع چيست؟
در نگاه اسلامى، علمى كه نفع ندارد، مطلوب نيست; حتى بزرگان معصوم (ع) از اين علم به خداى سبحان پناه بردهاند . از رسول خدا (ص) روايت است كه فرمود: اللهم اعوذبك من علم لاينفع . (1) و از على (ع) روايت است كه فرمود: «خيرى نيست در دانشى كه سود ندارد .» (2)
امام كاظم (ع) ماجرايى را از رسول خدا (ص) نقل كرده است كه بسيار شايان توجه و تامل است . امام (ع) مىفرمايد:
دخل رسول الله (ص) المسجد فاذا جماعة قد اطافوا برجل . «ماهذا؟» فقيل: «علامة .» قال: «و ما العلامة؟» قالوا: «اعلم الناس بانساب العرب و وقائعها و ايام الجاهلية و بالاشعار العربية .» فقال النبى (ص): «ذلك علم لايضر من جهله، و لاينفع من علمه .» (ميزان الحكمة، ح 14114 به نقل از مالى صدوق، 220/13)
روزى رسول خدا (ص) به مسجد آمد . گروهى را ديد كه پيرامون مردى گرد آمدهاند . پرسيد: «اين كسيت؟»
گفتند: «علامه است.» فرمود: «در چه چيز علامه است؟»
گفتند: «داناترين مردم به انساب و وقايع عرب است و بيشتر از همه به روزهاى مهم جاهليت و اشعار عربى آگاه است.»
پيامبر (ص) فرمود: «اين را اگر كسى نداند، زيان نمىكند و كسى كه مىداند، نفعى نمىبرد .»
علم انساب براى نظام جاهلى عرب، كه بر مدار روابط خويشى و عشيرهاى سازمان مىيافت، نفعى عظيم داشت و آن نظام بدون اين علم استمرار نمىيافت; ولى اسلام نظام اجتماعى نوينى را بنياد نهاد كه بر اساس تبارنامه آسمانى و الهى انسان شكل مىگرفت . اسلام همچنان كه با نظام جاهلى عرب به ستيز پرداخت، با دانشها و فنون و ابزارهايى نيز كه به آن نظام خدمت مىكرند، به مبارزه پرداخت . به همين دليل، از علم الانساب، كه بنيانهاى فرهنگى و نظام جاهلى را حفظ مىكرد و به ديگران انتقال مىداد، استقبال نكرد و آن را دانشى مفيد ندانست .
ترويج علم الانساب در صدر اسلام نسبتهاى جاهلى را همچنان در ياد و خاطر مردم عرب زنده نگاه مىداشت و ترك آن به مصداق «ان الباطل تموت بترك ذكره» موجب زوال آن فرهنگ مىشد .
پيامبر اسلام (ص) علم الانساب را براى محيط اسلامى در روزهاى نخستين، كه اعراب هنوز با عواطف و روابط جاهلى مانوس بودند، دانشى بومى نمىدانست و دانشهاى ديگرى را براى فرهنگ اسلامى ضرورى و نافع مىشمرد . رسول اكرم (ص) ضمن بيان اين كه علم داراى دامنهاى بلند است، آدمى را به بهرهگيرى از برترين و بهترين علوم توصيه مىكند و مىفرمايد:
العلم اكثر من ان يحصى . فخذ من كل شىء احسنه . (1)
علم افزون از آن است كه به شمارش آيد . پس هر دانشى را كه بهتر است، فراگيريد .
على (ع) نيز در روايتى براى باز نمودن اين حقيقت، از زنبور عسل ياد مىكند كه بهترين اجزاى گل را برمىگزيند و از آن دو چيز نفيس مىسازد: يكى عسل كه شفاى آدميان است و ديگر موم كه مردم از آن نور مىگيرند . (2) همچنين، امام كاظم (ع) درباره شايستهترين علوم مىفرمايد:
اولى العلم بك ما لايصلح لك العمل الا به و اوجب العمل عليك ما انت مسؤول عن العمل به، و الزم العلم لك ما ذلك على صلاح قبلك و اظهر لك فساده، و احمد العلم عاقبة مازاد فى عملك العاجل فلا تشتغلن بعلم ما لايضرك جهله و لاتغفلن عن علم ما يزيد فى جهلك تركه (3)
شايستهترين علم براى تو آن است كه عمل تو جز بدان اصلاح نشود، و واجبترين عمل براى تو آن است كه در برابرش از تو بازخواست مىكنند و لازمترين علم براى تو علمى است كه قلب تو را به صلاح آورد و فساد قلب را براى تو آشكار سازد، و فرجام آن علمى نيكتر است كه بر عمل دنياى تو بيفزايد . پس خود را به علمى مشغول مساز كه ندانستن آن، زيانت نمىرساند و از علمى غافل مشو كه ندانستن آن، بر نادانىات مىافزايد .
از نبى خاتم (ص) روايت است كه فرمود:
العلم علمان: علم الاديان و علم الابدان
اين روايتحتى اگر در مقام حصر مطلق نيز نباشد، باز هم از دو دسته علم با تاييد و ترغيب ياد مىكند: علم ابدان و علم اديان . يكى به جنبه جسمانى انسان مىپردازد و ديگرى به بعد روحانى و معنوى او توجه دارد . يكى براى سلامت جسم است و ديگرى سلامت روح است هر دو علم گرچه مهم و لازماند، اما آن علم كه سلامت جان و قلب را تامين مىكند، در ديدگاه اسلام مهمتر است . در برخى روايات، معرفت نفس سودمندترين معرفتها دانسته شده و در برخى ديگر، توحيد، ارزشمندترين گزاره شناخته شده است و در برخى ديگر، معرفت نفس با معرفت رب، قرين و همنشين شده است .
اسلام به موازات در هم شكستن مناسبات و روابط خونى و قبيلهاى جاهليت، به تحكيم مناسبات و روابط الهى انسان مىپردازد و به دانشى كه نسبنامه آسمانى آدمى را تبيين مىكند، ارج مىنهد . از اين رو، معرفت نفس و توحيد، در فرهنگ اسلامى، همان نقشى را دارند كه علمالانساب در فرهنگ جاهلى عرب داشته است . توحيد براى زاد بوم دينى آدمى، معرفتى نافع و ضرورى است و علمالانساب نيز در جغرافياى فرهنگى جاهليت عرب، علمى لازم و ضرورى بوده است .
علمالانساب و توحيد هر دو علماند، ولى هر يك به اعتبار موضوع و متعلق خود، براى محيط اجتماعى و فرهنگى ويژهاى نقش كليدى و ضرورى دارند . هر محيط فرهنگى، در نظام اجتماعى خود، به دستهاى علوم نيازمند است و ديدگاههاى مختلفى كه از حقيقت و هويت علم دارد، در اين داورى مشتركند; يعنى اگر ما از ديدگاه پوزيتيويسى نيز به علم بنگريم، باز هم خواهيم پذيرفت كه علم دامنهاى بلند دارد و هر فرد و جامعهاى مىتواند دانش متناسب با زاد و بوم خود را برگزيند . البته بومى شدن علم، به لحاظ موضوع، در برخى ديدگاهها اهميتبيشترى دارد.
حميد پارسا نيا, مقاله بومي شدن علم, سايت حوزه
در ادامه لازم است نکاتي بيان شود:
الف. علم ديني چيست؟ يقينا مراد از علم ديني فقط علوم اختصاصي رايج در حوزه ها نيست بلکه علوم دانشگاهي که براي جامعه بشريت مفيد است در بر مي گيرد. براي اثبات اين مدعا، شواهدي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره مي شود:
1- به دنبال علم سودبخش باشيد:
ازامام هفتم(ع) نقل شده است که روزي پيامبر اکرم(ص) وارد مسجد شد ديد جماعتي گرد مردي جمع شده اند، حضرت فرمود: چه خبر است [و اين مرد کيست]؟ گفتند: علامه اي است فرمود: علامه يعني چه، گفتند: داناترين انسان است نسبت به نسب عرب و حوادث دوران جاهليت و اشعار آن زمان. حضرت فرمود: اين علم سودي ندارد و دانستن آن زيان نمي رساند. سپس فرمود: علم سودمند عبارت است از:
آيه محکمه: يعني اعتقادات و مسائل اعتقادي و معرفتي.
فريضه عادله: يعني فراگيري علم اخلاق (اخلاق فردي و اجتماعي).
سنه قائمه: يعني علم به احکام شريعت و مسائل حلال و حرام.»
(اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، عليمه اسلاميه، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج 1، ص 37)
نکته اي که از روايت فوق استفاده مي شود اين است که در اسلام آن علمي مورد نظر است که مفيد به حال جامعه و افراد باشد، آن چه هم در روايت ذکر شده مصداق هايي از علم مفيد است. در روايت ديگر علم مفيد را خداشناسي، انسان شناسي، فرجام شناسي (هدف خلقت هستي و انسان) گناه شناسي شمرده است.
(همان، صص 63-64، روايت 11)
2- علم پزشکي
علي(ع) فرمود: «العلم ثلاثه: الفقه للأديان، و الطب للأبدان و النحو للسان؛ علم [مفيد و لازم] سه علم است: علم فقه و احکام براي [حفظ دين و عمل نمودن به دستورات] دين و علم پزشکي براي [حفظ جسم و] بدن ها و علم ادبيات [نحو و صرف ... ] براي حفظ زبان [از خطا و اشتباه].»
در بعضي نقل ها علم نجوم براي زمان شناسي نيز اضافه شده است.
(محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، دارالکتب الاسلاميه، ح 78، ص 45)
در روايت ديگر نيز به علم پزشکي براي سلامتي بدن سفارش و توصيه شده است.
(اثنا عشريه، سيد محمد حسين عاملي، از علماي قرن 11 هـ ، چاپ قديم، ص 27)
3- هندسه و رياضيات
علم ديگري که جزء علوم اسلامي و لازم و ضروري شمرده است در روايات هندسه و رياضيات و شناخت اوقات (علم نجوم) است.
از علي(ع) نقل شده است که فرمود: «هر کس هيئت را (علم نجوم، رياضي) نشاسد (و فرا نگرفته باشد) در معرفتش لنگ است.»
(در منابع اصلي يافت نشد، ر.ک: شهيد دستغيب شيرازي، سراي ديگر، صص 4 و 80)
4- علوم سياسي و زمان شناسي
علم ديگي که جزء علوم ديني شمرده مي شود علم سياسي و زمان شناسي به معناي وسيع است (دشمن شناسي و ... ) علي(ع) فرمود: «آن کس که زمان را بشناسد از برخورد با رويدادهاي آن غافل (و عاجز نمي ماند) بلکه براي رويارويي با آن ها، آمادگي پيدا مي کند.»
(علي بن شعبه، تحف العقول، ص 98)
و فرمود: «کسي که ناآگاهانه [در مسائل سياسي و زمان] قدم بردارد مي لغزد.»
(برادران حکيمي، الحياه، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ هفتم، ج 1، ص 157)
و امام صادق(ع) فرمود: «انساني که زمان شناس [و مردم شناس و جامعه شناس] باشد لغزش ها و اشتباهات بر او هجوم نمي آورد.»
(همان، ج 1، ص 157)
5- علوم و فنون که قرآن صريحا دستور مي دهد از تمام امکانات نظامي و قدرت تسليحاتي براي مقابله با دشمنان استفاه کنيد.
(انفال، آيه 60)
6- فيزيک نجومي، ستاره شناسي و ... (علم نجوم): به صورت وسيع حتي در کتب درسي حوزه ها مطرح است درباره بحث تحقيق مي شود.
(شيخ مرتضي انصاري، کتاب المکاسب، چاپ قديم، ص 29، بحث نجوم)
ب. راز گستردگي علوم ديني در مکتب اسلام اين است که اسلامي ديني جامع و همه جانبه است ديني است که تنها به يک سلسله پندها و اندرزها بسنده نکرده است ديني است جامعه ساز آن چه را که يک جامعه بدان نيازمند است از پزشکي، فن سياسي، تجارت، انواع و اقسام ضايع و تمام علوم بشري بايد مسلمانان فرا بگيرند.
پيامبر اکرم(ص) فرمود: «داناترين مردم کسي است که علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزش مند ترين انسان کسي است که علمش افزون باشد و کم ترين ارزش براي کسي است که دانشش کمتر از ديگران است.»
(شيخ عباس قمي، سفينه البحار، ج 2، ص 219 به نقل از تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي، دارالکتب الاسلاميه، ج 13، ص 314)
توجه داريد که در حديث فوق سفارش اين است که دانش ديگران، و دانش بشري را بر علم خود بيفزايي و آن را فرا گيريد.
با توجه به نکات پيش گفته اولا بايد گفت خيلي از علومبشري علم ديني به حساب مي آيند تمام علومي که بر طرف کننده نيازهاي جامعه بشري است يا مستقيما ريشه در کلام انبياء و امامان و معصومان دارند و يا مورد سفارش اکيد آنها قرار گرفته است.
ثانيا: تمامي علوم بشري علوم الهي است يعني علمي است که يا خداوند مستقيما در نهاد بشر قرار داده و يا ابزار يادگيري آن را در اختيارش نهاده، همه اين علوم از همان تعليم الهي حضرت آدم ريشه مي گيرد که خداوند تحت عنوان تعليم (اسماء) به او آموخت.
(بقره، آيات 31-32؛ «سپس علم اسماء (= علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات) را همگي به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت فرمود: اگر راست مي گوييد، اسامي اين ها را به من خبر دهيد. [فرشتگان] عرض کردند: منزهي تو! ما چيزي به ما تعليم داده نمي دانيم تو دانا و حکيمي»)
شاهد اين ادعا سخن امام صادق(ع) اس وقتي از آيه «علم الآدم الاسماء» سؤال شد فرمود: «منظور [علم] زمينها، کوه ها، دره ها و بستر رودخانه (و خلاصه تمامي موجودات) مي باشد سپس امام(ع) به فرشي که زير پايش گسترده بود (اشاره و) نظر افکند فرمود: حتي اين فرش هم از اموري بوده است که خدا به آدم تعليم داد.»
از اين گذشته تمام علوم بشري به نوعي نمونه در طبيعت و مخلوقات الهي دارد و بشر در واقع در نوعي پيشرفت ها از آن تقليد نموده، رايانه را از مغز انسان و ... موبايل و رادار از شاخک مورچه تقليد کرده است.
ثالثا: متن حديث مورد پرسش گويايي دارد که مراد تمام علوم بشري است و تمام علوم ديني و بشري از ناحيه خداوند، خوب است. متن حديث را مرور کنيم.
اما صادق(ع) فرمود: «العلم سبعه و عشرون حرفا فجميع ما جائت به الرسل حرفان فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين فأذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرين حرفا فبثها في الناس و ضم اليها الحرفين حتي يبثها سبعه و عشرين حرفا؛ علم و دانش بيست و هفت حرف (شعبه و شاخه) است. تمام آن چه پيامبران الهي [براي مردم] آوردند دو حرف بيش نبد و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناخته اند اما هنگامي که قائم ما قيام کند بيست و پنج حرف (بيست و پنج شاخه يا شعبه) ديگر را آشکار مي سازد و دو حرف ديگر را به آن ضميمه مي کند تا بيست و هفت حرف کامل و منتشر گردد.»
(کوراني، موسوعه احاديث الامام المهدي، قم: مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1411، ج 4، ص 53)
دقت در حديث فوق به همه پرسش هاي مطرح شده جواب مي دهد:
1- مراد از «العلم» تمام علوم است هم علوم بشري و هم علوم ديني.
2- نقش انبياء و در ادامه راه انبياء امامان معصوم اين است که علم ديني را مستقيما و علوم بشري را نيز يا مستقيما و يا با اشاره و راهنمايي به بشريت منقل نموده است. به عنوان نمونه امام صادق(ع) علاوه بر فقه و کلام و تفسير و ... تمامي علوم بشري (از فيزيک و شيمي گرفته تا رياضيات و ... ) به شاگردانش تعليم داده و حتي علوم غريبه مثل جفر و ... را نيز به برخي شاگردان آموخت.
(ر.ک: اعلام الهدايه، المجمع العالمي لاهل البيت، قم: اول، ج 1، صص 21-25)
به همين جهت است که علوم بشري ريشه در تعليم الهي انبياء و امامان دارد توسعه حيرت انگيزي در صنايع و تکنولوژي در دوران آن حضرت(عج) به وقوع خواهد پيوست و با وسايل پيشرفته به هفت آسمان و هفت زمين دست خواهد يافت.
(بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، بيروت: دار احياء التراث العربي، ج 52، ص 321، ح 27)
پي نوشت:
1) كنزالفوائد، 2، 31; ميزان الحكمة، ح 1412616 .
2) نهجالبلاغه، حكمت 338 .
3) اعلامالدين، 305، ميزانالحكمة، ح 14138 .
براي مطالعه بيشتر ر.ك:
1. علم و دين ايان، ايان باربور، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي
2. دين و چشم اندازهاي نو، نوشته چند نفر از دانشمندان غربي، ترجمه غلامحسين توكلي
3. عقل سليم علم، جيكوب برونوسكي، ترجمه كامبيز عزيزي، نشر ني.
4. خدمات متقابل اسلام و ايران، مرتضي مطهري.
5. مهدي انقلابي بزرگ، ناصر مکارم شيرازي، انتشارات هدف.
6. کارنامه اسلام، دکتر عبدالحسين زرين کوب. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/100111794)
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.quran.porsemani.ir//node/3567
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های قرآن و حدیث سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت