مائده، آيه 55 *** آيه ولايت | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مائده، آيه 55 *** آيه ولايت
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
مائده، آيه 55 *** آيه ولايت
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
آیات امامت و ولایت
پاسخ تفصیلی:
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
مائده (6)، آيه 55.
؛ «ولى و سرپرست شما، تنها خدا و رسول اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند. همانها كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع، زكات مىدهند»
در اين بخش به تفاسير معتبر اهلسنت در قرنهاى مختلف مراجعه شد و نام آن تفسير و نويسنده آن و اين كه در كدام قسمت از كتاب خود به اين شأن نزول اشاره كرده است، آورده شده است. با توجه به اين كه قديمىترين تفاسير مدون موجود، از قرن چهارم مىباشند، از قرن چهارم، اين مطلب را بررسى كردهايم.
.
بسيارى از مفسران و محدثان، شأن نزول اين آيه را درباره حضرت علىعليه السلام مىدانند. فخر رازى، يكى از بزرگترين مفسرين و دانشمندان اهلسنت،
در اين باره آورده است:
«ابوذر مىگويد: روزى نماز ظهر را با پيامبرصلى الله عليه وآله مىخواندم كه سائلى
در مسجد، تقاضاى كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. سائل دست به سوى آسمان برداشت و عرض كرد: خداوندا! گواه باش من در مسجد پيامبر تو، تقاضاى كمك كردم و كسى چيزى به من نداد. در اين هنگام، علىعليه السلام كه نماز مىخواند و در حال ركوع بود، با آخرين انگشت دست راست خويش كه انگشترى گرانبها در آن بود، به سائل اشاره كرد و او هم نزديك حضرت علىعليه السلام آمد و انگشتر را از انگشت او بيرون آورد و رسول اكرمصلى الله عليه وآله شاهد
اين موضوع بود.
در اين هنگام، پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله چشم خود را به سوى آسمان گشود و عرض كرد: «خداوندا! برادرم موسى از تو درخواست كرد و گفت:
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي. وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي. وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي. يَفْقَهُوا قَوْلِي. وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي. هارُونَ أَخِي. اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي. وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي»
طه (20)، آيه 25 - 33.
؛ «پروردگارا! سينهام را گشادهفرما؛ كار مرا برايم آسان گردان و گره از زبانم بگشاى؛ تا سخنم را بفهمند و براى من، برادرم هارون را كه از خاندان من است، وزيرم گردان؛ پشت مرا با او محكم ساز و او را در كار من، شريك گردان».
خدا در جواب موسى حاجتش را برآورده، به او فرمود:
«سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما»
قصص (28)، آيه 35.
؛ «به زودى بازويت را به سبب برادرت، محكم مىسازيم و قرار مىدهيم براى شما دو نفر برترى و تسلط را؛ پس دسترسى به شما، پيدا نخواهند كرد».
همانا من، محمد، پيامبر و برگزيده تو هستم. پروردگارا! سينه مرا نيز گشاده فرما و كارم را آسانى بخش و وزيرى از افراد خانواده من، براى من انتخاب فرما؛ على را براى اين كار قرار بده و به سبب او، پشت مرا محكم ساز.
ابوذر(رضىاللَّه عنه) مىگويد: هنوز دعاى آن حضرت تمام نشده بود كه جبرئيل از جانب پروردگار نازل شد و عرض كرد: «اى محمد! بخوان اين آيه را:
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
التفسير الكبير، ج 12، ص 26.
.
اين داستان، در كتابهاى مختلف با كمى تغيير، ذكر شده است؛ ولى اصل ماجرا كه كمك به يك سائل توسط علىعليه السلام، در حال ركوع بود، در همه آنها مشترك است.
ر.ك:
الف) حاكم عبيداللَّه حسكانى، شواهد التنزيل، ج 1، ص 175؛
ب) محمد بن عبداللَّه الحاكم نيشابورى، معرفة علوم الحديث، ص 102؛
ج) ابن كثير دمشقى، البداية والنهايه، ج 7، ص 357؛
د) ابن مغازى الشافعى، المناقب، ص 113؛
ه) على متقى هندى، كنزالعمال، ج 15، ص 146؛
و) جلال الدين سيوطى، الحاوى للفتاوى، ج 1، ص 119؛
ز) الموفق بن احمد اخطب خوارزم، المناقب، ص 179؛
ح) ابراهيم بن محمد المحوئى الجوينى، فرائد المسمطين، ص 105؛
ط) علامه زرندى، نظم درر السمطين، ص 85.
پاسخ سؤال دوم و سوم:
مقتضاى واژه «انما» در لغت عرب، تخصيص است و به همين سبب، نمىتوان ولايت را در اين آيه، به معناى ولايت در دين و يا محب معنا كرد؛ زيرا تمام مؤمنان در ولايت به اين معنا، مشترك هستند و اين موضوع، اختصاص به بعضى از آنان ندارد. براى توضيح اين مطلب، لازم است معانى «ولىّ» در لغت عرب روشن شود؛
معناى «ولىّ» در آيه
براى اين كلمه، معانى متعددى ذكر شده كه برخى عبارتند از:
الف) ناصر و ياور.
محمد بن مكرم بن منظور، لسان العرب، ج 15، ص 407؛ حسين بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن، ص 885؛ فخرالدين الطرايحى، مجمعالبحرين، ج 1، ص 456؛ محمدبن يعقوب الفيروزآبادى، القاموس المحيط، ج 3، ص 486.
ب) سرپرست و كسى كه امور ديگران را بر عهده دارد و امور آنها را اداره مىكند مثل ولى يتيم و ولى زن و ولى دم. خداوند، ولى است، يعنى متولى امور عالم و مخلوقات است.
لسان العرب، ج 15، ص 407؛ مجمع البحرين، ج 1، ص 456؛ خليل بن احمد فراهيدى، كتابالعين، ج 8، ص 365؛ محمود زمخشرى، اساس البلاغه، ج 2، ص 27؛ القاموس المحيط، ج 3، ص 486.
ج) تابع
لسان العرب، ج 15، ص 411؛ المفردات فى غريب القرآن، ص 885؛ مجمع البحرين، ج 1، ص 456؛ القاموس المحيط، ج 3، ص 486.
.
د) دوست
المفردات فى غريب القرآن، ص 885؛ مجمع البحرين، ج 1، ص 456؛ القاموس المحيط، ج 3، ص 486.
.
معانى ديگرى نيز در بعضى كتابها براى اين كلمه ذكر شده، به گونهاى كه نويسنده كتاب «الوجوه والنظائر»، يازده معنا از قرآن براى اين كلمه نقل كرده است؛ مثل فرزند، قريب، رب و...
حسينبن محمد دامغانى، الوجوه و النظائر فى القرآن، ص 847 - 850.
.
همان طور كه بيان شد، «ولى»، داراى معانى متعددى، مثل محب، ناصر و صاحب اختيار است و در نتيجه، بايد به قرائن رجوع كنيم؛ تا مقصود از «ولى»، روشن شود و معلوم شود كه آيا ادعاى شيعيان، مبنى بر انحصار معناى آن در آيه به «صاحب اختيار»، درست است يا خير؟
قرينهاى كه برخى مطرح كردهاند تا در اين آيه، «ولى» به معناى محب و ناصر باشد، وحدت سياق بين آيه ولايت و آيات قبل از آيه ولايت است؛ زيرا در آيه قبل آمده است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»
مائده (5)، آيه 51.
و گفتهاند: از آن جا كه در آيه قبل، ولىّ به معناى محب يا ناصر است، در آيه ولايت نيز بايد به همان معناى محب يا ناصر باشد؛ تا وحدت سياق و وحدت موضوع آيات، محفوظ بماند؛ ولى همانطور كه از شأن نزول اين آيه آشكار مىشود.
در اينجا، وحدت سياق و يكپارچگى اين آيات، معلوم و ثابت نيست؛ زيرا صرف كنار هم بودن آيات، دليل بر نزول دفعى مجموعه اين آيات نيست؛ پس وحدت سياق در اين آيات، احراز نشده است؛ بلكه بر يك جا
نازل نشدن اين آيات نيز دليل وجود دارد؛ زيرا روايات فراوانى از طريق اهل سنت و شيعه نقل شده كه شأن نزول آيه
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا...»
را داستان انفاق علىبن ابيطالبعليه السلام بيان كردهاند و اين شأن نزول، نشان مىدهد كه آيه ولايت با آيات قبل و بعد از خودش، ارتباطى ندارد؛ بلكه موضوع مستقلى را بيان مىكند.
افزون بر اين، در آيات قبل و بعد از آيه ولايت، كلمه (اوليا) آمده كه جمع است؛ ولى در آيه ولايت، لفظ «ولى» آمده كه مفرد است و اين نشان مىدهد كه اين آيات با هم نازل نشدهاند. بنابراين، وحدت سياق و نزول دفعى اين آيات، محرز نيست و نمىتوان براى بيان معناى واژه «ولى» در آيه مورد بحث، به آن استناد كرد.
قرائن شيعه بر معناى «ولى» در آيه
1. كلمه «انما» در ابتداى آيه ولايت، براى حصر مطلق است و اين قرينه است بر اين كه مقصود از ولايت در اين آيه، بايد ولايت خاص باشد؛ نه عام و پيداست كه ولايت خاص، با معناى رهبرى و تصرف، سازگار است؛ نه محبت يا نصرت؛ زيرا دوست داشتن و يارى كردن، از نوع ولايت عام است كه خداوند در آيه
«الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»
توبه (9)، آيه 71.
آن را براى همه مؤمنان كه رسول خداصلى الله عليه وآله نيز جزء آنان است، شمرده است؛ يعنى محبت يا نصرت، مخصوص افراد خاصى نيست و تمام مؤمنين را شامل مىشود؛ در حالى كه در آيه ولايت، اين ولايت، به صورت انحصارى مطرح مىشود.
بنابراين، «ولى» در آيه ولايت، بايد معنايى داشته باشد كه مخصوص خدا و پيامبر و گروه مخصوصى از مؤمنان باشد كه از معانى مطرح شده درباره «ولى»، معناى سرپرست و اولى به تصرف، با اين آيه، سازگار است.
2. در آيه ولايت، با ضمير «كم» به مؤمنين خطاب شده كه خداوند و رسول او و برخى مؤمنان خاص، «ولى» آنان هستند و اگر ولايت عام مقصود باشد، لازمهاش اين است كه خدا، رسول او و اين مؤمنان خاص، داخل در خطاب آيه نباشند؛ چون در اين فرض، وحدت «ولى» و «مولى عليه»، لازم مىآيد؛
در صورتى كه در اين آيه، اين دو، جدا از هم هستند.
«ولى» در
«اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»
، بيان شده است و «مولى عليه» در ضمير موجود در «وليكم»، مشخص شده است كه از هم جدا هستند و ظهورش در اين است كه رسول خدا و اين مؤمنان، همانند خداوند،
در مخاطبان داخل نيستند و ولايت آنان، ولايت خاص است؛ نه ولايت متقابل به معناى محبت يا نصرت كه به حكم آيه
«الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»
، براى همه مؤمنان جعل شده است.
3. قرينه ديگر، ادامه آيه، يعنى
«الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
است كه به كمك شأن نزول آيه، بر علىعليه السلام منطبق مىشود؛
نه عموم مؤمنان و روشن است كه ولايت به معناى محبت يا نصرت، تنها براى يك نفر از مؤمنان جعل نشده، بلكه همه مؤمنان، بايد محب و ناصر يكديگر باشند. بنابراين، بايد مقصود از ولايت اين فرد، رهبرى و تصرف و صاحب اختيار بودن باشد.
در نتيجه، براى فهم معناى «ولى»، بايد از تعابير داخلى آيه ولايت به كمك شأن نزول، استفاده كرد و اين دو نشان مىدهند كه «ولى» در اين آيه، به معناى رهبر، سرپرست و متصرف است؛ نه محب يا ناصر
ر.ك: عبداللَّه جوادى آملى، شميم ولايت، ص 171 و 172.
.
پاسخ سؤال چهارم:
همان طور كه در آيه شريفه ديده مىشود، موصولها و ضميرهاى آيه، به صورت جمع آمدهاند و بدينجهت، اين سؤال مطرح مىشود كه چگونه بر يك فرد، قابل تطبيق هستند. در اين باره بايد گفت: با توجه به شأن نزولهايى كه درباره اين آيه شريفه آمده است، شكى باقى نمىماند كه اين آيه در مورد يك نفر، يعنى علىعليه السلام است و استعمال صيغه جمع براى يك فرد،
در ادبيات عرب، رايج است. در قرآن كريم نيز اينگونه استعمال، زياد است و براى آن علتها و حكمتهاى متعددى ذكر شده است.
مثالهاى قرآنى اطلاق جمع بر يك فرد
علامه امينى(ره) در كتاب «الغدير» در پاسخ به اين شبهه، تعدادى از آيات قرآن كريم را كه به صورت جمع هستند، ولى شأن نزول آنها مربوط به يك نفر است، گردآورى كرده است و ما بخشى از عبارات علامه امينى را به صورت تلخيص مىآوريم
عبدالحسين الامينى، الغدير فى الكتاب والسنة والادب، ج 3، ص 162 و 163، بيروت: دارالكتب العربى. (قال السيد حميد الدين عبدالحميد الآلوسى فى كتابه، ص 169، عند ذكره آية الولاية).
: «هرگاه حكمى به عنوان عموم صادر شود، طورى كه
در يك جريان طبيعى قرار گيرد، تا ديگران را به آوردن نظيرش، تشويق يا از آوردن مشابه آن بازدارد، بليغتر است و تأكيدش براى صدق قضيه كلى
بر آن فرد، بيشتر مىباشد و براى آن، نظاير فراوانى در قرآن كريم وجود دارد كه ما چند نمونه از آن را ذكر مىكنيم:
1.
«الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ»
آل عمران (3)، آيه 81.
؛ «آنها كه گفتند خدا فقير است و ما بىنياز».
گوينده اين سخن، «حيى ابن اخطب» است و عكرمه و سدى و مقاتل و محمدبن اسحاق گويند: او، «فنحاص بن عازوراؤ» بوده است.
خازن مىگويد: اين سخن را هر چند يك نفر يهودى گفته، ولى چون همه آنها به اين سخن راضى بودند، سخن، به همه آنها نسبت داده شده است.
محمد بن احمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج 4، ص 294؛ اسماعيل بن عمروابن كثير، تاريخ ابنكثير، ج 1، ص 434؛ علاءالدين على بن محمد بغدادى، لباب التأويل فى معانى التنزيل (تفسير الخازن)، ج 1، ص 322.
2.
«وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ...»
توبه (9)، آيه 61.
؛ «پارهاى از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار داده، مىگويند: او، گوش محض است».
اين آيه درباره مردى از منافقان نازل شده كه «جلاسبن سويد» يا «نبتل بن حارث» يا «عتاببن قشير» است
الجامع لاحكام القرآن، ج 8، ص 192؛ لباب التأويل فى معانى التنزيل (تفسير الخازن)، ج 2، ص 253؛ ابن حجر عسقلانى، الاصابه، ج 3، ص 549.
.
3.
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً»
نساء (4)، آيه 10.
؛ «آنان كه اموال يتيمان را از روى ظلم مىخورند، تنها آتش در شكم خود كردهاند».
مقاتل بن حيان مىگويد: اين آيه درباره «مرثد بن زيد الغطفانى» نازل شده است.
الجامع لأحكام القرآن، ج 5، ص 53؛ ابن حجر عسقلانى، الاصابه، ج 3، ص 397.
4.
«لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ»
ممتحنه (60)، آيه 8.
؛ «خداوند شما را نهى نمىكند؛ درباره كسانى كه با شما نمىجنگند و شما را از خانههايتان بيرون نمىكنند كه با آنان به نيكى رفتار كنيد».
اين آيه درباره «اسماء بنت ابىبكر» نازل شد؛ زيرا مادرش، قتيلهبن عبدالعزى، با هدايايى، در حالى كه مشرك بود، در مدينه نزد او آمد.
اسماء گفت: من هديهاى از تو نمىپذيرم و نبايد به خانه من وارد شوى؛ تا از رسولخداصلى الله عليه وآله اجازه بگيرم. وقتى از پيامبر پرسيد، خداوند اين آيه را
نازل كرد. پيغمبر دستور داد او را به منزلش راه بدهد و هديهاش را بپذيرد و از احترامى و نيكى نسبت به او، دريغ نكند.
اين حديث را بخارى، مسلم، احمد، ابن جرير و ابن حاتم بر طبق تفسير قرطبى، تفسير ابن كثير و تفسير خازن، نقل كردهاند (الجامع لاحكام القرآن، ج 18، ص 59؛ تفسير ابن كثير، ج 4، ص 349؛ لباب التأويل فى معانى التنزيل (تفسير الخازن)، ج 4، ص 272).
ر.ك: الغدير فى الكتاب والسنه و الادب، ج 3، ص 232 - 233؛ جمعى از مترجمان، ترجمه الغدير فى الكتاب والسنه والادب، ج 5، ص 275 - 276.
علامه امينى(ره) حدود بيست آيه را توضيح مىدهد كه در آنها اينگونه استعمال وجود دارد و در قرآن كريم نمونههاى فراوانى از اين نوع استعمال وجود دارد و اينگونه استعمال، ممكن است اسرار متفاوتى داشته باشد كه
در اين باره به سه مورد زير بسنده مىشود:
1. محمود زمخشرى كه از بزرگان اهل سنت است، چنين آورده است:
«اين آيه در شأن علىعليه السلام نازل شده است و سر اين كه لفظ جمع در آيه آمده، آن است كه مردم را به چنين فعلى، ترغيب كند و بيان فرمايد كه بر مؤمنان لازم است كه اينگونه فضيلتها را كسب كنند و بر خير و احسان و دستگيرى از فقيران كوشا باشند؛ به طورى كه حتى به اندازه يك نماز، آن را تأخير نيندازند»
الكشاف، ج 1، ص 649.
.
2. فضل بن حسن طبرسى مىنويسد: «نسبت دادن جمع به علىعليه السلام، براى احترام و عظمت او بوده است؛ زيرا اهل لغت، لفظ جمع را به منظور تعظيم،
به فرد نسبت مىدهند و اين مطلب در كلمات عرب، مشهور است»
فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، ج 3، ص 326.
.
3. شرف الدين موسوى در كتاب المراجعات در اين مورد آورده است: «اين حقيقت از ناحيه خداوند، براى عده زيادى از مردم، رحمت و مرحمت است؛ زيرا بدگويان على، دشمنان بنىهاشم و ساير منافقان و حاسدان و كسانى كه مىخواستند خود پيش بيفتند، طاقت آن را نداشتند كه اين واقعيت را با صيغه مفرد بشنوند؛ چون در اين صورت، جايى براى متشبه ساختن حقيقت و محلى براى به گمراهى انداختن وجود نداشت و در اين حال، به سبب مأيوس شدن آنها از خواسته خود، ممكن بود وضعى (تحريف) از ناحيه آنان به وجود آيد كه عواقب آن، موجب وحشت بر اسلام شود؛ لذا به صيغه جمع آورده شد؛ با اين كه براى مفرد بود؛ تا از اين وضع (تحريف)، پيشگيرى كند؛ سپس نصوص و تصريحات ديگرى پشت سر هم به عبارات مختلف و در مقامات متعدد، صادر گرديد؛ تا امر ولايت را بين آنان، تدريجاً، پخش نمايد... اگر آيه
با عبارت مخصوص و مفرد بود، هرگز حاضر به شنيدن آن نبودند؛ انگشتان در گوش مىگذاشتند و سخت با كبر و غرور، از آن روى مىپيچيدند»
شرف الدين موسوى، المراجعات، نامه 42، ص 164.
.
در نتيجه، با توجه به اين كه اين گونه استعمال در زبان قرآن زياد است و دانشمندان اديب اهلسنت، مانند زمخشرى، هيچ اشكالى بر اين استعمال نگرفتهاند، بلكه دلايل اينگونه استعمال قرآنى را بيان كردهاند، شبهه ذكر شده در اين مورد درست نيست.
يك نكته مهم:
بر فرض اين كه «ولىّ» در اين آيه به معناى دوستى و محبت باشد، آيا برخى از مسلمين درباره علىابن ابيطالبعليه السلام به آن عمل نمودند؟ به راه انداختن جنگ صفين و جنگ جمل براى مقابله با علىعليه السلام، با دوست داشتن او، چگونه قابل جمع است؟
به راستى چگونه مىشود هم علىعليه السلام را دوست داشت و هم دشمنان او در جنگ صفين و جمل را؟ (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 17/500036)
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.quran.porsemani.ir//node/2434
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های قرآن و حدیث سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت