حدود پوشش و حجاب | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
حدود پوشش و حجاب
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
حدود پوشش و حجاب
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
احکام در قرآن
پاسخ تفصیلی:
ترديدى نيست كه حجاب و پوشش زن يكى از احكام ضرورى اسلام به شمار مىرود.
قرآن مجيد درباره اين امر مهم مىفرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»
؛
احزاب(33)، آيه 59.
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسرىهاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحيم است».
پوشش سابقهاى به اندازه حيات بشريت دارد و غير از پيروان يكى از مكاتب كه بر لزوم برهنه زيستى پاى مىفشارد همه جامعه بشريت به نوعى رعايت مىكنند.
ر.ك: مصطفوى، انسانيت از ديدگاه اسلامى، ص 129.
درباره اهميت و فلسفه «حجاب»، اشاره به چند نكته بسيار حائز اهميت است:
1. كاهش خطا و خطر؛
مصونيت زن در برابر طمع ورزى هوس بازان از ثمرات آشكار رعايت حجاب است.
2. حفظ احترام؛
اگر چه رعايت حجاب، از يك سو به مردان كمك مىكند كه به طور ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزينه نكنند. اما بيش از آن به خانمها كمك مىكند كه به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، وسيله لذت انگارى قرار نگيرند و شخصيت و احترام آنان خدشه دار نگردد.
3. نشاط و رغبت؛
احكام الهى بيش از آنكه به محدوديت لذتها بيانجامد به ماندگارى لذتها و پايدارى نشاط و خوشىها مىانجامد از اين رو اگر چه حجاب از يك سو براى خانمها محدوديت است و موجب خستگى و زحمت مىباشد اما از سوى ديگر اوج احساسات را سالم نگه مىدارد و عاطفهها و محبتها را در كانون گرم خانواده متمركز مىسازد و زن و مرد را از بى تفاوتى نسبت به همديگر در نظام خانواده نجات مىدهد و اين بحرانى است كه هم اكنون دامنگير جوامع غربى شده است، به طورى كه در هنگامه برپايى كانون خانواده كه بر اساس عشق و محبت بايد تحكيم شود و مهمترين ابزار آن ميل جنسى نسبت به يكديگر است اين ميل رو به افول گذاشته و بنيان خانوادهها را متزلزل ساخته است، بلكه عشق و عاطفه آن دو، در سالهاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در ميان افراد متعدد پخش شده است و تمركز خود را از دست داده است.
از اين رو «حجاب و پوشش زن»، داراى مشخصهها و ويژگىهايى است كه بعضى از آنها اشاره مىشود:
يك. حدود و ميزان پوشش:
هر اندازه بدن زن پوشيدهتر باشد، نقش نيرومندترى در دورسازى ديدگان نظاره گر ايفا مىكند. اگر نگاههاى آلوده را «تيرهاى زهرآلود شيطان» همچنانكه در روايات آمده است
قال النبىصلى الله عليه وآله: النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِن سِهامِ اِبْليس فَمَنْ تَرَكَها خوْفاً مِنَ اللَّهِ اَعْطاه اللَّهُ ايماناً يَجِدْ حَلاوَتهُ فى قَلْبِهِ. بحار، ج 101، ص 38.
بدانيم پوشش زن همانند قوسى است كه تيرها را كمانه مىكند و از اصابت آنها به هدف باز مىدارد. هر اندازه حجاب كمتر رعايت شود، تيرهاى شيطانى بيشتر متوجه او مىگردد و از آن آسيب مىبيند. با توجه به اين امر، چادر حجاب برتر است؛ زيرا با وجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئنترين مصونيت ر ا به همراه دارد.
دو. كيفيت پوشش:
پوشندگى لباس و كيفيت دوخت، بخش مهمى از حجاب را تشكيل مىدهد. لباسهاى نازك و تنگ و بدن نما، آماج پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشمهاى هرزه و آلوده است!! در مقابل لباسهاى مناسب و كاملاً پوشيده، مانع اين نگاههاى هوسآلود است.
سه. رنگها:
برخى از رنگها ديدگان را خيره مىسازد و باعث جلب توجه مىشود. و علماى دين هر چند نسبت به اصل رنگ لباسها، تأكيد چندانى ندارند؛ ولى بر اين مسأله پاى مىفشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. از اين رو در طول تاريخ، زنان مسلمان به ميل خود، لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و بدين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى مىكر دند. اين سنت حسنه، مورد نظر و پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) نيز قرار گرفت. گفتنى است كه عبا و چادر مشكى جزء لباسهاى مكروه به شمار نمىرود و از آن مستثنا شده است.
چهار. شيوه گفتوگو و حركت:
حفظ وقار و متانت، همان نقشى را دارد كه پوشش زن ايفا مىكند و عدم رعايت آن، عواقب شومى در پى دارد. قرآن مجيد يكى از صفات خوب زنان مؤمن را - كه در رفتار دختران شعيب جلوهگر است - حيا و وقار مىداند.
قصص (28)، آيه 25.
بايد دانست كه پيدايش فحشا و فرزندان نامشروع، افزايش طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى و نا آرامى درونى و هيجان جنسى مستمر برخاسته از برهنگى و عشوه گرى زنان، همه آثار شوم بىحجابى و بىبندوبارى است و اين حجاب است كه مىتواند به خوبى مصونيتبخش باشد.
برخى به نادرستى ادّعا مىكنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى را قبول داريم؛ ولى در هيج جاى قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است!! در پاسخ گفتنى است كه زنان حتّى قبل از نزول آيه حجاب موهاى خود را مىپوشاندند و مشكل تنها آشكار بودن گردن، گوش، زير گلو و گردن آنان بود.
همان طور كه مفسران بزرگ (مانند شيخ طوسى و طبرسى) فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى كوچك كه آنها را «خِمار» يا «مقنعه» مىناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مىكردند و روسرىهاى بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مىآمد. زنان با اين روسرى بزرگ - كه جلباب خوانده مىشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «ردا» كوچكتر است و به چادر امروزين شباهت داشت - مو و تمام بدن خود را مىپوشاندند.
درباره جلباب گفتهاند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى به خارج از منزل مىروند، سر و روى خود را با آن مىپوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذى يغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبيان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 361؛ مجمع البيان، ج 8 - 7، ص 578).
نزديك ساختن جلباب
«يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ»
؛ كنايه از پوشيدن سر و روى خود با آن است؛
مجمع البيان، ص 580؛ الميزان، ج 16، ص 361.
يعنى، چنان نباشد كه چادر يا رو پوشهاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتى و رسمى داشته باشدو همه پيكرشان را نپوشاند و از مصاديق «كاسيات عاريات»
زنانى كه ظاهراً پوشيده هستند، ولى در واقع برهنهاند، از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت شده است: «صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس و نساء كاسيات عاريات، مميلات مائلات، رؤسهنّ كأسنمة البُخت المائلة ... .»: ميزان الحكمة، ج 2، ص 259.
شمرده شوند! قرآن فرمان مىدهد: بانوان با مراقبت، جامه را بر خود گيرند و آن را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و وقار به شمار مىآيند. از پايان آيه بر مىآيد كه پوشش مطلوب آن است كه خود به خود دورباش ايجاد مىكند و هوسبازان را نااميد مىسازد.
بنابراين، وظيفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى كردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشاركت اين گروه، در فعاليتهاى اجتماعى نيست. اين وظيفه بدان معنا است كه زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمايى نپردازد و مشاركتش در فعاليتها، بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
حد واجب پوشش زن عبارت است : پوشاندن تمام بدن جز گردي صورت و دست ها تا مچ.
======================================================
[كامل از كد98723]
حجاب يك حكم شرعي قطعي براي زنان مسلمان است نه يك امر فردي،زيرا مسلماني اقتضائاتي داردومسلمان نشانه اي بايد داشته باشد.حجاب نماد ايمان است.
در مورد مسائل و موضوعات مختلفي پيرامون حجاب نظير فردي و اختياري بودن آن يا اصل وجود و ضرورت آن بر اساس مباني ديني و كاركرد هاي فردي و اجتماعي و آثار مختلف آن در سلامت فرد و جامعه و... ، وجود دارد كه به اختصار مطالبي بيان مي شود :
تاريخچه حجاب:
لباس پوشيدن سابقهاي به اندازه حيات انسان دارد و جز پيروان يكي از مكاتب فكري كه بر لزوم برهنه زيستي پاي ميفشارند،(1) همه افراد به نوعي آن را تجربه ميكنند. اين پديده، به رغم ارتباطش با خصوصيات مختلف فردي و اجتماعي انسان، دست كم به سه نياز وي پاسخ ميدهد:
- حفاظت در سرما و گرما و برف و باران
- حفظ عفت و شرم
- آراستگي، زيبايي و وقار
اين نوشتار به بررسي معناي حجاب اسلامي و دليلهاي ضرورت آن ميپردازد. «حدود پوشش در اسلام» و نيز نوع پوششهايي كه پيشوايان دين سفارش يا نكوهش كردهاند، در شمارههاي آينده بررسي خواهد شد.
رابطه حجاب و پوشش اسلامي
«حجاب» به معناي پرده، حاجب، پوشيدن و پنهان كردن و منع از وصول است.(5) اين واژه تنها به معناي پوشش ظاهري يا پوشاندن زن نيست و در اصل به مفهوم پنهان كردن زن از ديد مرد بيگانه است. بدين سبب، هر پوششي حجاب نيست. حجاب پوششي است كه از طريق پشت پرده واقع شدن تحقق يابد؛ ولي بر خلاف تصور عموم و نيز آنچه مشهور است، آيه حجاب(6) در قرآن
«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ...
؛(7)
چون از زنان پيغمبر(ص) متاعي خواستيد، از پس پرده بخواهيد».
درباره زنان آن حضرت و بيشتر به منظور مسائل سياسي و اجتماعي فرود آمده است(8) نه پوشش زن در مقابل نامحرم. به كارگيري كلمه «حجاب»(9) در خصوص پوشش زن اصطلاحي نسبتاً جديد است و همين سبب گرديده بسياري گمان كنند اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود؛(10) يا مثل «ويل دورانت» بگويند: «اين امر خود مبناي پرده پوشي در ميان مسلمانان به شمار ميرود»؛(11) و يا مدّعي شوند حجاب به وسيله ايرانيان به مسلمانان و اعراب سرايت كرده است؛ در حالي كه آيات مربوط به حجاب (پوشش اسلامي زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ايرانيان نازل شده است. در عهد جاهليت نيز - همان طور كه ويل دورانت ميگويد(12) و كتب تفسير شيعه و سني(13) تأييد ميكند - اعراب چنين پوششي نداشتند و عادتشان تبرّج و خودنمايي بود كه اسلام آن را ممنوع ساخت:
«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي.»
(14)
آنچه از قديم به ويژه نزد فقها در بحث نماز (كتاب الصلوة) و ازدواج (كتاب النكاح) رواج داشته، واژه «ستر» و «ساتر» به معناي پوشش و وسيله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است. بنابراين، وظيفه پوشش اسلامي بانوان به معناي حبس و زنداني كردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشاركت اين گروه عظيم در فعاليتهاي اجتماعي نيست. اين وظيفه بدان معنا است كه زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد و مشاركتش در فعاليتها بر اصول انساني و اسلامي استوار باشد.(15)
ضرورت پوشش اسلامي در قرآن
پوشش اسلامي از احكام ضروري اسلام(16) است و هيچ مسلماني نميتواند در آن ترديد كند؛ زيرا هم قرآن مجيد به آن تصريح كرده است و هم روايات بسيار بر وجوب آن گواهي ميدهند. به همين جهت، فقيهان شيعه و سني به اتّفاق به آن فتوا دادهاند. همان طور كه نماز و روزه به دوراني خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نيز چنين است و ادعاي عصري بودن آن بيدليل و غير كارشناسانه مينمايد.
خداوند متعال در آيه 30 سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آيه بعد به زنان مسلمان فرمان ميدهد از چشم چراني اجتناب كنند و در رعايت پوشش بدن از نامحرمان كوشا باشند
: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكي لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ.
[اي پيامبر] به مردان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. اين كار براي پاكي و پاكيزگيشان بهتر است و خداوند بدانچه ميكنند، آگاه است».
«غضّ» در لغت عرب - چنان كه مرحوم طبرسي در مجمع البيان(17) و راغب اصفهاني در مفردات(18) گفتهاند - به معناي «كاستن» است و «غضّ بصر» يعني كاهش دادن نگاه نه بستن چشم. البتّه متعلق اين فعل و اينكه از چه چيز چشمان خود را فرو بندند، ذكر نشده است؛ امّا با توجّه به سياق آيات، به ويژه آيه بعد، روشن ميگردد مقصود آن است كه خيره خيره زنان نامحرم را تماشا نكنند و از چشم چراني(19) بپرهيزند. از سوي ديگر، ممكن است مقصود از «حفظ فرج» در اين آيه پاكدامني و حفظ آن از آلودگي به زنا و فحشا باشد؛ ولي عقيده مفسران اوليه اسلام و نيز مفاد روايات از جمله سخن امام صادق(ع)(20) اين است كه مراد از «حفظ فرج» در همه آيات قرآن كريم پاكدامني و حفظ آن از آلودگي به فحشا است؛ جز در اين دو آيه كه به معناي حفظ از نظر و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است. آنگاه خداوند متعال فلسفه اين آموزه را نظافت و پاكي روح ميداند و بر خلاف اهل جاهليت قديم و جديد - مانند «برتراند راسل» كه اين ممنوعيت را يك نوع محروميت و اخلاق بيمنطق و به اصطلاح «تابو» (تحريمهاي ترس آور رايج در ميان ملل وحشي) ميداند - ميگويد: اين پوشش به منظور طهارت روح بشر از اينكه پيوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بينديشد،(21) واجب شده است. سپس در آيه بعد ميفرمايد:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛
[اي پيامبر] به زنان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه بيگانگان بپوشانند و زيور خويش را جز براي شوهران و ساير محارم آشكار نكنند، مگر آنچه پيدا است؛ و روسريهاي خويش را به گريبانها اندازند تا سر و گردن و سينه و گوشها پوشيده باشد و پاهاشان را به زمين نكوبند تا آنچه از زينت پنهان ميكنند، معلوم شود. اي بندگان مؤمن، همه به سوي خدا توبه كنيد تا رستگار شويد».
در اين آيه خداوند تعالي، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر مردان مؤمن لازم است، به دو شكل گسترش ميدهد:
پوشيدگي سر و گردن؛
پوشاندن زينتها.
«خُمُر» جمع «خِمار» و به معناي روسري و سرپوش(22) است. «جيوب» از واژه «جيب» به معناي قلب و سينه و گريبان است.(23) در تفسير مجمع البيان چنين ميخوانيم: زنان مدينه اطراف روسريهاي خود را به پشت سر ميانداختند و سينه و گردن و گوشهاي آنان آشكار ميشد. بر اساس اين آيه، موظف شدند اطراف روسري خود را به گريبانها بيندازند تا اين مواضع نيز مستور باشد.(24) فخر رازي ياد آور ميشود: خداوند متعال با به كارگرفتن واژههاي «ضَرب» و «عَلي» كه مبالغه در القا را ميرساند، در پي بيان لزوم پوشش كامل اين نواحي است.(25) ابن عبّاس در تفسير اين جمله ميگويد: «يعني زن مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند».(26)
برخي ادّعا ميكنند، حجاب به معناي مقابله با برهنگي را قبول داريم؛ ولي در هيج جاي قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است؛ نا درستي اين سخن آشكار مينمايد؛ زيرا، با چشم پوشي از گفتار ابن عبّاس و نيز شأن نزول آيه، اين واقعيت كه زنان مسلمان حتّي قبل از نزول اين آيه موهاي خود را ميپوشاندند و آشكار بودن گردن و گوش و زير گلو و گردنشان تنها مشكل به شمار ميآمد، ترديدناپذير است. در آيه از رو سري سخن به ميان آمده است، بايد پرسيد: آيا روسري جز آنچه بر سر ميافكنند و موها را ميپوشانند، معنايي دارد. افزون بر اين، حكم ميزان پوشش در روايات متعدد وارد شده است.(27) اگر قرار باشد مانند برخي از صحابه يا گروهي روشنفكر مآبان جديد فقط به قرآن اكتفا كنيم، در كشف جزئيات ضروريترين احكام مانند ركعات نماز نيز ناكام ميمانيم.
در خصوص «زينت» پرسشي مهم مطرح است. آيا مفهوم آن واژه «زيور» فارسي (زينتهاي جدا از بدن مانند جواهرات) را نيز در بر ميگيرد يا تنها آرايشهاي متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل ميشود.؟(28) در پاسخ بايد گفت: حكم كلي آن است كه خودآرايي جايز و خودنمايي در مقابل نامحرم ممنوع است.
آرايش امري فطري و طبيعي است(29) و حسّ زيبايي دوستي سرچشمه پيدايش انواع هنرها در زندگي بشر شمرده ميشود. اين گرايش طبيعي، افزون بر آن كه آثار مثبت رواني در ديگران پديد ميآورد، به تحقق آثار گرانبهاي رواني در شخص آراسته نيز ميانجامد. آراستن خود و پرهيز از آشفتگي و پريشاني در نظام فكري و ذوق سليم انسان ريشه دارد. پرهيز از خودآرايي نه دليل وارستگي از قيد نفس است و نه علامت بياعتنايي به دنيا. وضع ژوليده و آشفته و عدم مراعات تميزي و نظافت ظاهري، خود به خود شخصت افراد را در نگاه ديگران خوار ميسازد و زبان طعن و توهين دشمن را ميگشايد.(30) بر اين اساس، پوشيدن جامه زيبا، بهرهگيري از مسواك و شانه، روغن زدن به مو و گيسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست كردن و سرانجام آراستن خويش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤكد و برنامههاي روزانه مسلمانان است.(31) حضرت امام حسن مجتبي(ع) بهترين جامههاي خود را در نماز ميپوشيد و در پاسخ كساني كه سبب اين كار را ميپرسيدند، ميفرمود:
«اِنَّ اللَّهَ جَميلٌ وَ يُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّي؛
خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد. پس خود را براي پروردگارم زيبا ميسازم».(32)
بنابراين، خداوند زينت و خودآرايي را نهي نميكند؛ آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمايي و تحريك و تهييج به وسيله آشكار ساختن زينت در محافل اجتماعي است؛ چنان كه ميفرمايد: «
وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي.
»(33)
و نيز ميفرمايد:
«وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ.
»(34)
اين آيه زنان عرب را كه معمولاً خلخال به پا ميكردند و براي اينكه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پاي خود را محكم به زمين ميكوفتند، از اين كار نهي ميكند. فقيه بزرگوار علامه مطهري ميگويد: «از اين دستور ميتوان فهميد هر چيزي كه موجب جلب توجّه مردان ميگردد، مانند استعمال عطرهاي تند و همچنين آرايشهاي جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور كلي زن در معاشرت، نبايد كاري بكند كه موجب تحريك و تهيج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.»(35)
در آيه 31 سوره نور ميفرمايد:
«وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»
. زينتهاي زن دو گونه است: يك نوع زينتي كه مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست بند آشكار است و پوشانيدن آن واجب نيست؛ و نوع ديگر زينتي كه پنهان است مگر آن كه عمداً بخواهد آن را آشكار سازد؛ مانند گوشوار و گردن بند. پوشانيدن اين نوع زينت واجب است. البتّه استثناهايي دارد كه بعداً بيان خواهد شد.(36) قرآن كريم، با همين معيار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از كار افتاده كه اميد زناشويي ندارند، سهلگيري كرده، به آنها اجازه داده است روي سرها را برگيرند؛(37) ولي در عين حال آنها نيز اجازه خودنمايي و تهييج ندارند:
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ»
.(38)
آيات ديگري كه با صراحت كامل دستور پوشش اسلامي و فلسفه آن را بيان ميكنند، چنين است:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
.
اي پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهاي (روسري و چادر) خود را برخود فروتر گيرند. اين براي آن كه شناخته گردند و اذيت نشوند، [به احتياط] نزديكتر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است.(39)
با اين حال، ممكن است گروهي از اراذل و اوباش به هتك حيثيت زنان مؤمن ادامه دهند. در اين صورت، حاكم اسلامي وظيفه دارد با شدت تمام با اين افراد بيمار دل برخورد كند. بنابراين، مسأله حفظ پوشش و عدم مزاحمت براي بانوان تنها يك توصيه اخلاقي نيست و حكمي اسلامي و حكومتي به شمار ميآيد: «
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً * مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً
؛ اگر منافقان و بيماردلان و كساني كه در شهر نگراني به وجود ميآورند، از كارهاي خود دست برندارند، ما تو را عليه آنها بر خواهيم انگيخت و تو را سخت بر آنان مسلط ميكنيم تا جز مدتي اندك در همسايگي تو زندگي نكنند؛ از رحمت خدا دور گرديدند و هر كجا يافت شوند دستگير و به سختي گشته خواهند شد»(40)
در اين آيات، سه مطلب مهم قابل توجّه مينمايد:
جلباب چيست و نزديك كردن آن يعني چه؟
فلسفه پوشش اسلامي
مجازات افراد مزاحم
چه نوع پوششي توصيه شده است؟
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به كتب لغت(42) و گفتار مفسران شيعه مانند علامه طباطبايي(43) و فيض كاشاني(44) و اهل سنّت مانند قرطبي(45) صحيحتر به نظر ميرسد، آن است كه «جلباب» ملحفه و پوششي چادر مانند است نه روسري و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روايت شده كه منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچهاي است كه همه بدن را ميپوشاند. ضمناً همان طور كه مفسران بزرگ مانند شيخ طوسي و طبرسي فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسري براي زنان معمول بود: روسريهاي كوچك كه آنها را «خِمار» يا «مقنعه» ميناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده ميكردند؛ و روسريهاي بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار ميآمد. زنان با اين روسري بزرگ كه جلباب خوانده ميشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء» كوچكتر است و به چادر امروزين شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را ميپوشاندند.(46)
نزديك ساختن جلباب -
«يدنين عليهنّ من جلابيبهنّ»
- كنايه از پوشيدن چهره و سر و گردن با آن است.(47) يعني چنان نباشد كه چادر يا رو پوشهاي بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتي و رسمي داشته باشدو همه پيكرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند كه نشان دهد اهل پرهيز از معاشرت با مردان بيگانه نيستند؛ از نگاه چشمهاي نامحرم نميپرهيزند و از مصاديق «
كاسيات عاريات
»(48) شمرده ميشوند. قرآن فرمان ميدهد: بانوان با مراقبت جامهشان را بر خود گيرند و آن را رها نكنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار ميآيند. تعليل پاياني آيه نيز بيانگر همين امر است؛ يعني آن پوششي مطلوب است كه خود به خود دورباش ايجاد ميكند و ناپاكدلان را نوميد ميسازد.(49)
2. چرا پوشش ضرورت دارد؟
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامي ميفرمايد: «
ذلِكَ أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ
.» برخي اين آيه را چنين معنا كردهاند: «بدين وسيله شناخته ميشوند آزادند نه كنيز؛ پس با آزار و تعقيب جوانان رو به رو نميشوند. بنابراين، در عصر حاضر كه مسأله بردگي از ميان گرفته، اين حكم نيز منتفي ميشود؛ ولي بايد گفت:(50) ايجاد مزاحمت و آزار كنيزان نيز روا نيست. حقيقت آن است كه وقتي زن پوشيده و با وقار از خانه بيرون رود و جانب عفاف و پاك دامني را رعايت كند، فاسدان و مزاحمان جرأت هتك حيثيت او را در خود نمييابند. بيمار دلاني كه در پي شكار ميگردند، فرد داراي حريم را شكاري مناسب نميبينند. در روايات آمده است: «
المرأة ريحانه
؛(51) زن همچون ريحانه يا شاخه گلي ظريف است.» بيترديد اگر باغبان او را پاس ندارد، از ديد و دست گلچين مصون نميماند. قرآن كريم، زنان ايده آل را كه در بهشت جاي دارند، به مرواريد محجوب و پوشيده در صدف تشبيه ميكند: «
كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ.
»(52) افزون بر اين، گاه آنها را به جواهرات اصيلي چون ياقوت و مرجان كه جواهر فروشان در پوششي ويژه قرار ميدهند تا همچون جواهرات بَدَلي به آساني در دسترس اين و آن قرار نگيرند و ارزش و قدرشان كاستي نپذيرد، تشبيه ميكند.(53) بر اين اساس، مرحوم علامه طباطبايي(54) همين تفسير را بر ميگزيند. استاد شهيد مطهري در اين باره ميفرمايد: «حركات و سكنات انسان گاهي زباندار است. گاهي وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبانِ بيزباني ميگويد: دلت را به من بده، در آرزوي من باش، مرا تعقيب كن؛ گاهي بر عكس، با زبان بيزباني ميگويد: دست تعرّض از اين حريم كوتاه است.»(55)
پي نوشتها:
1. انسانيت از ديدگاه اسلامي، مصطفوي، ص 129.
2. نحل (16): 80.
3. سوره نور (24): 31 و 30 و 59؛ احزاب (33): 59 و 60.
4. سوره اعراف (7): 26.
5. ر. ك: المفردات في غرائب القرآن، راغب اصفهاني و قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي.
6. در اصطلاح تاريخ و حديث اسلامي، هر جا نام «آيه حجاب آمده است مقصود اين است نه آيات سوره نور كه در خصوص پوشش اسلامي است.
7. احزاب (33): 53.
8. مسأله حجاب، مرتضي مطهري، ص 74.
9. واژه حجاب هفت بار در قرآن كريم به كار رفته است؛ ولي هرگز به معناي حجابِ اسلامي مصطلح نيست.
10. مسأله حجاب، ص 73.
11. تاريخ تمدن؛ ويل دورانت، مترجمان احمد آرام (و ديگران)، ج 1، ص 433 و 434.
12. مسأله حجاب، ص 22.
13. ر. ك: تفاسير مجمع البيان (طبرسي) و كشّاف (ز مخشري) ذيل آيات 33 احزاب و 60 نور.
14. سوره احزاب (33): 33.
15. مسأله حجاب، ص 73. نيز ر. ك: تفسير نمونه، ج 17، ص 401 - 403.
16. اصل قانون حجاب اسلامي، صرفاً از ضروريات فقه نيست؛ بلكه از ضروريات دين مبين است؛ چه اينكه نصّ صريح قرآن بر آن گواهي ميدهد و تنها ظهور آيات قرآن دليل بر آن نيست تا جاي اختلاف برداشت و محل ترديد باشد.
17. مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسي، ج 7 - 8، ص 216.
18. المفردات في غريب القرآن؛ راغب اصفهاني، ص 361.
19. مسأله حجاب، ص 125 - 128.
20. تفسير مجمع البيان، ص 216 و 217.
21. مسأله حجاب، ص 129.
22. المفردات في غرائب القرآن، ص 159؛ مجمع البيان، ص 217.
23. مجمع البيان، ص 217.
24. همان.
25. التفسير الكبير، ج 23، ص 179.
26. مجمع البيان، ص 217. (قال ابن عبّاس: تفطّي شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها).
27. ر. ك: تفسير الصافي، فيض كاشاني، ج 3، ص 430 و 431.
28. مسأله حجاب، ص 131.
29. علامه طباطبائي(ره) در تفسير آيه 32 سوره اعراف ميفرمايد: خداي متعال در اين آيه زينتهايي را معرفي ميكند كه براي بندگان ايجاد و آنان را فطرتاً به وجود آن زينتها و استعمال و استفاده از آنها ملهم كرده است؛ و روشن است كه فطرت جز به چيزهايي كه وجود و بقاي انسان نيازمند آن است، الهام نميكند. (ر. ك: الميزان، ج 8، ص 79)
30. آيين بهزيستي در اسلام، احمد صبور اردوبادي، ج 1 (جنس پوشاك)، ص 57.
31. حلية المتقين، محمدباقر مجلسي، ص 3 - 5 و 10 - 12 و 91 - 107.
32. مجمع البيان، ج 4 - 3، ص 673.
33. سوره احزاب(33): 33.
34. سوره نور(24): 31.
35. مسأله حجاب، ص 146 - 147.
36. ر. ك: تفسير الصافي، ج 3، ص 430 و 431.
37. وسايل الشيعه، حر عاملي، ج 14، ص 140.
38. سوره نور (24): 60.
39. سوره احزاب(33): 59.
40. سوره احزاب (33): 60 و 61.
41. مجازات اين گونه افراد از نظر اسلام بسيار شديد است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهي از منكر، چنانچه اين بيماردلان از عمل زشت خويش دست برندارند، بايد از جامعه اسلامي تبعيد شوند؛(مسأله حجاب، ص 164) و در صورت استمرار، در رديف محاربان با حكومت اسلامي جاي ميگيرند و به حكم قرآن اعدام ميگردند. (الميزان في تفسير القرآن، ج 8، ص 361 و 362)
42. ر. ك: مسأله حجاب، ص 158 و 159؛ قاموس قرآن، قرشي، ج 2، ص 41 و 42. (اين كتابها كلمات اهل لغت را ذكر كردهاند؛ مانند تعبير به «الجلباب: القميص أوالثواب الواسع» يا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّي به المرأة رأسها و صدرها)
43. الميزان في تفسير القرآن، ج 16، ص 361. (هو ثوب تشتمل به المرأة فيغطّي جميع بدنها)
44. تفسير الصافي، فيض كاشاني، ج 4، ص 203.
45. الجامع لأحكام القرآن، قرطبي، ج 14؛ ص 156.
46. درباره جلباب گفتهاند: آن روسري خاصي كه بانوان هنگامي كه براي كاري به خارج از منزل ميروند، سر و روي خود را با آن ميپوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذي يفطّي رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبيان في تفسير القرآن، طوسي ج 8، ص 361؛ مجمع البيان، ج 8 - 7، ص 578)
47. مجمع البيان، ص 580؛ الميزان، ج 16، ص 361.
48. زناني كه ظاهراً پوشيده هستند ولي در واقع برهنهاند، روي عن رسول اللّه(ص): صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس و نساء كاسيات عاريات، مميلات مائلات، رؤسهنّ كأسنمة البُخت المائلة....» (ميزان الحكمة، ري شهري، ج 2، ص 259)
49. مسأله حجاب، ص 160 و 161.
50. آسيبشناسي حجاب، ص 19
51. وسائل الشيعة، ج 14، ص 120.
52. سوره واقعه(56): 23.
53. گستره عفاف به گستردگي زندگي، حميده عامري، كتاب زنان، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، ش 12، ص 117.
54. الميزان، ج 8، ص 361.
55. مسأله حجاب، ص 163.
كاركردهاي فردي و اجتماعي حجاب
براي حجاب كاركردهايي در دو حوزه فردي و اجتماعي، قابل تصوّر است:
الف. كاركردهاي فردي؛ همچون: پاسخ گويي به نياز فطري «خوداستتاري» و تأمين امنيّت در برابر گرما و سرما و... .
ب. كاركردهاي اجتماعي؛ مانند: هويّتبخشي و ايجاد امنيّت اجتماعي و... .
زن با عنصر حجاب اسلامي، نه تنها به تهذيب، تزكية نفس و ملكات نفساني پرداخته و قرب الهي را فراهم ميسازد؛ بلكه باعث گسترش روزافزون امنيّت اجتماعي و ايجاد زمينهاي جهت رشد معنوي مردان ميگردد. خداوند سبحان، خطاب به پيامبر خود ميفرمايد: «به مردان مؤمن بگو: تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند كه اين بر پاكيزگي جسم و جان ايشان، بهتر است». نور(54)، آية 30. همچنين ميفرمايد: «به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو: خويشتن را با چادرهاي خود بپوشانند كه اين كار براي آن است كه آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نكشند (در امنيّت كامل باشند)؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است». احزاب(33)، آية 59
همانگونه كه ذكر گرديد، حجاب و پوشش اسلامي براي مردان و زنان، تنها از كاركرد فردي برخوردار نيست و فقط براي ساماندهي خلقيّات و ملكات نفساني آدميان، مؤثر نميباشد؛ بلكه از كاركرد اجتماعي نيز برخوردار است. حجاب، غرايز، التهابهاي جسمي و معاشرتهاي بيبند و بار را كنترل كرده، بر تحكيم نظام خانواده ميافزايد. همچنين از انحلال كانون مستحكم و پايدار زناشويي جلوگيري كرده، امنيّت اجتماعي را فراهم ميسازد. حال اگر كساني با نگرش ديني، اسلامي يا با رويكرد جامعهشناختي و روانشناسي به چنين كاركردها و تأثيرات مطلوب ـ به ويژه تأمين امنيّت اجتماعي پي ببرند ـ نه تنها هدفمندانه، زندگي ميكنند؛ بلكه براي رفتارها و انديشههايشان دست به گزينش ميزنند تا به اهداف متعالي الهي ـ انساني دست يازند. از اينرو به مورد حجاب نيز به عنوان راهبردي كارساز، جهت تأييد و ترويج ارزشهاي اجتماعي، تأمينكنندة سعادت آدمي و منشأ قرب الهي مينگرند.
بنابراين پوشش اسلامي به منزله يك حفاظ ظاهري و باطني در برابر افراد نامحرم، قلمداد ميشود كه مصونيت اخلاقي و خانوادگي و پيوند عميق ميان حجاب ظاهري و بازداري باطني و از همه مهمّتر امنيّت اجتماعي را فراهم ميسازد و پيشينة آن به اندازه تاريخ آفرينش انسان است؛ چراكه پوشش و لباس هر بشري، پرچم كشور وجود او است. پرچمي كه وي بر خانه وجودش نصب كرده و با آن اعلام ميدارد كه از كدام فرهنگ تبعيّت ميكند. غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 40
در ادامه به بيان هدف و فلسفه اين مصداق مهمّ اسلامي و رابطه فراگير و تنگاتنگ آن با امنيّت اجتماعي از جنبههاي مختلف ميپردازيم:
امنيّت اجتماعي، هدف اساسي وجوب حجاب
با توجه به آيات قرآن مجيد، به خوبي روشن مي شود كه هدف از تشريع وجوب حكم حجاب اسلامي، دستيابي به تزكيه نفس، طهارت، عفّت و پاكدامني، جهت استحكام و گسترش امنيّت اجتماعي است: «و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُم أطْهَرُ لِقلوبِكُم و قُلُوبِهِنَّ؛». احزاب(33)، 53
چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحريك و تهييج جنسي آنان و در نتيجه منجر به فساد و ريشهكني امنيّت اجتماعي ميشود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نيز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ايشان، حرام كرده است. در اينباره از امام رضا(ع) نقل شده است: «حرّم النَّظَر الي شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَيْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فيه مِنْ تَهْييجِ الرّجال و ما يَدْعوا التَّهْييج الي الفَساد و الدُّخول فيما لا يحلّ و لا يجمل»؛ بحارالانوار، ج 104، ص 34 «نگاه به موهاي زنان باحجاب ازدواجكرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برميانگيزد و آنان را به فساد فراميخواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شايسته».
از مجموع اين گفتار به دست مي آيد كه هدف از وجوب حجاب اسلامي ـ علاوه بر موارد مذكور ـ ايجاد صلاح و پيشگيري از فساد، جهت تأمين و گسترش امنيّت اجتماعي است.
امنيّت اجتماعي، فلسفه حقيقي وجوب حجاب
يكي از فلسفههاي حقيقي وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونيّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشيدن به امنيّت اجتماعي با توسعه آن است؛ زيرا نفس آدمي، دريايي موّاج از تمايلات و خواستههاي او است كه مهمترين آنها به خوراكيها، امور جنسي و مال و جاه و مقام، مربوط ميشود و بدون شك بالاترين خواستههاي مردان، تمايل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء»؛ محجة البيضاء، ج 5، ص 177 «بزرگترين خواستههاي مرد، رغبت به زنان است».
ارائه زيباييها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن ميزند و آنها را به يك كانون جدّي خطر، مبدّل ميسازد كه به سلب آرامش زن و امنيّت اجتماعي منتهي ميگردد. آنچه ميتواند از اين نا امني پيشگيري كند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است كه با حجاب كامل اسلامي، عملي خواهد شد.
پوشش ديني، پيام عفّت، شخصيّت و خداترسي زن مسلمان است و مردان جامعه، نه تنها به چنين بانويي چشم طمع نخواهند داشت كه او را نيرويي بالفعل در هرچه سعت بخشيدن امنيّت اجتماعي دانسته و نجابتش را ميستايند. در اين صورت زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تير نگاههاي زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاي اراذل جامعه در امان خواهد بود؛ بلكه امنيّت و آرامش دروني خود و اجتماع خويش را برقرار خواهد كرد.
نكته معنوي و عرفاني قابل ذكر در اين باب، پيام آسماني، خطاب به زنان است: «اي زن! آگاه باش، دنيا خرابآبادي است كه هر نقطه آن به مينهاي شيطان و نگاههاي آلوده، ناامن گشته است. اما فرشتههاي حجاب در محفل انس و ياد خدا در امنيّتي بينظير به سر ميبرند كه ديگران از طعم آن بيخبرند». محمدرضا اكبري، تحليلي نو و عملي از حجاب در عصر حاضر، ص 14 ـ 16
شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حايل كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها
پايههاي تحقق امنيّت اجتماعي، در سايهسار حجاب بانوان
پوششي كه اسلام آن را به عنوان يك حكم شرعي اعلام كرده است، يك عمل ظاهري و گسسته از عوامل و پايهها نيست؛ بلكه حجاب، خيمة عفاف بانواني است كه آن را بر پايههاي خود استوار نموده و باعث ترويج ارزش امنيّت اجتماعي ميگردند و به تحقق آن در جامعه اسلامي، كمك ميكنند. اين پايههاي اساسي عبارت است از:
1. ايمان به خدا و جهان آخرت؛ از مهمترين عواملي كه بانوان توسط آن به آرامش روحي و رواني دست يافته، امنيّت اجتماعي جامعه را فراهم ميكنند، اين است كه وقتي زن به خداي تعالي و علم و حكمت او ايمان آورد و معتقد گردد احكامي كه براي بشريّت تشريع كرده، بدون نقص و داراي آثار مطلوبي است، از حكم الهي حجاب استقبال كرده، امنيّت اجتماعي جامعه را تضمين ميكند.
2. تقوا؛ پرهيزكاري بانوان، ضامن تأمين امنيّت اجتماعي است و تا اين پايه محكم معنوي در قلب بانوان شكل نگيرد، حجاب را نوعي محدوديّت براي خود قلمداد كرده و امنيّت اجتماعي انسانها را تهديد ميكند.
خانمي كه بداند تقواي الهي پادزهر بيماري دلها است ـ كه حجابهاي تاريك جان را غرق ميكند و لانههاي هوس را برمياندازد ـ آن را به كام جان خود ميريزد تا عالم جانش، گلستان گلهاي طاعت و تسليم گردد و خيمه حجابش را برميافروزد تا حافظ بوستان ارزشهاي خويشتن و آرامش دروني اجتماع خود شود.
3. آگاهي؛ شناخت سيماي زن، حقيقت حجاب، فلسفه و آثار آن، از جمله پايههاي مستحكم پوشش ديني و تبلور امنيّت اجتماعي است. وقتي خانمي به پاسخ دروني خود كه چرا بايد پوشيده باشم نايل شود، پايههاي حجاب ديني در او شكل گرفته و با آگاهي كامل به امنيّت اجتماعي ارزش ميبخشد و دوام آن را تضمين خواهد كرد. به طور كلّي، آگاهي زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهمتر از آنها مسئلة امنيّت اجتماعي، باعث ميشود كه نه تنها احساس سنگيني از پديده حجاب نكند؛ بلكه از آن به خوبي استقبال كرده، وسوسههاي شيطاني را هيچ مي انگارد و آرامش بروني و دروني اجتماع را وسعت ميبخشد.
همچنين اين پيام اصيل و عرفاني را هميشه آويزة گوشهاي خود ميگرداند: «خواهرم! سرزمين جانت را با خورشيد آگاهي، روشن كن تا بر زواياي وجودت بتابد و آنچنان كه هستي خود را بشناسي، آن گاه دريابي كه حجاب بالههاي شنا به سوي سرچشمه هستي، امنيّت فردي و اجتماعي كامل است و پوششهاي مهيّج، وزنههاي سنگيني است كه زن را غريق ژرفاي مهيب دنيا كرده، امنيّت او و جامعه اش را برهم ميزند». برگرفته از: مهدي سلطاني رناني «مقاله حجاب و امنيّت اجتماعي»
و بالاخره ممكن است براي برخي اين سوال مطرح شود كه مگه نه اينكه در قرآن داريم «لا اكراه في الدين» (دين اجباري نيست) پس چرا در ايران داشتن پوشش حجاب اجباري است؟
در پاسخ گفتني است :
«لا اكراه» در اصل پذيرش دين است نه در پذيرش احكام آن، لذا فرموده است: «لا اكراه فى الدين» و الا معنى ندارد كه كسى يك سيستم حقوقى يا اعتقادى را بپذيرد و يا عضو يك حزب يا سازمان شود ولى به مقررات آن پايبند نباشد. توضيح آن كه شناخت معناى دقيق «لا اكراه فى الدين»، منوط به نگرشى جامع به آيات قرآن و مجموعه معارف آن است. مسلم است كه در اسلام، احكام اجبارى فراوانى وجود دارد؛ مانند «حدود» و قوانين اجتماعى. اين محدوده نيز، مشتمل بر احكام اكراهى فراوانى است. مسلما كسانى كه حد بر آنان جارى مىشود، راضى به آن نيستند و... . ازاينرو بايد در فهم ابتدايى از جمله «لا اكراه فى الدين» تجديد نظر كرد. معناى ظاهرى اين آيه آن است كه اصل پذيرش دين، قابل اكراه و اجبار نيست؛ يعنى، نمىتوان كسى را به زور به پذيرش آييني وادار نمود و يا عقيدهاى را از او سلب كرد. بنابراين «عقيده» قابل تحميل نيست؛ ولى اين محدوده غير از محدوده احكام است. توضيح اين كه: كليه نظامهاى فكرى، براى خود نظامى اجتماعى را نيز طراحى مىكنند. در نظامهاى اجتماعى، اكراه و اجبار از ابزارهاى پيشبينى شده در كليه نظامها است؛ يعنى، در هر نظامى در مقولههاى اجتماعى و حقوقى آن، جبر قانونى وجود دارد و بدون آن، جامعه قابل اداره و كنترل نيست. نظامهاى قضايى و نيروهاى انتظامى در همه نظامها، امرى مقبول و معقول هستند. بنابراين بايستى محدوده عقيده را از محدوده عمل و حقوق جدا كرد. در حيطه «عقيده» اجبار راهى ندارد؛ ولى در حيطه عمل، آنچه كه به نظم عمومي جامعه (Public order) مربوط مي شود رفتارهاي اجتماعي تحت نظارت و كنترل در آمده و احيانا با آن برخورد مي شود. چنان كه در تمامي جوامع قوانين و مقرراتي وضع مي شود و همگان ملزم به رعايت آن مي باشند. با اين تفاوت كه در برخي جوامع، تنها به رفاه عمومي و آسايش جسمي افراد جامعه توجه دارند و هر چه كه اختلال در آسايش بدني باشد، خلاف قانون شمرده مي شود ولي در جامعه اسلامي افزون بر آسايش بدني به حفظ ارزش هاي معنوي نيز توجه شده است و آنچه تأثير سويي بر معنويت افراد جامعه دارد، خلاف قانون شمرده مي شود. از جمله اموري كه پي آمدهاي ناخوشايندي در زندگي اجتماعي افراد دارد منكرات است. به همين جهت شارع مقدس، براي دور نگه داشتن جامعه از پي آمدهاي سوء آنها امر به معروف و نهي از منكر را در سطح جامعه واجب كرده است. با مروري به شرايط و آداب امر به معروف و نهي از منكر روشن مي شود كه نهي از منكر در منكرات آشكار واجب است و آمر به معروف و ناهي از منكر، حق تجسس و تفتيش و دخالت در زندگي افراد را ندارد. خواست اسلام آن است كه ظاهر جامعه از هر گناهي پيراسته باشد، اما داوري درباره درون انسان و يا كارهاي ناشايستي كه برخي مرتكب مي شوند ولي آنها را نهان مي دارند با خداست. بنا بر آنچه گفته شد، افزون بر اين كه در پذيرش شريعت اسلام اجباري نيست، پس از پذيرش آن نيز كسي حق تفتيش عقايد و تجسس در امور شخصي افراد را ندارد اما در صورتي كه رفتار شخص در اجتماع با قوانين اجتماعي اسلام ناهماهنگ باشد همانند همه نظام هاي جهان، اسلام حق برخورد را با او براي خود با شيوه هاي گوناگون محفوظ مي دارد.
[پايان كد انتخابي] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/100107683)
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.quran.porsemani.ir//node/3114
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های قرآن و حدیث سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت