مصداق آيه تطهير | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مصداق آيه تطهير
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
مصداق آيه تطهير
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
آیه التطهیر
,
مصادیق آیه تطهیر
,
مصداق اهل بیت (ع)
,
امام شناسی
سوال:
چه دليلي وجود دارد بر اينکه منظور از اهل بيت(ع) در آيه 33 احزاب پنج تن آل عبا باشند؟ در صورتي که در آيه 73 سوره هود حضرت ابراهيم(ع) و همسرشان را اهل البيت(ع) مي خواند و به خاطر همين از ضمير مذکر استفاده کرده است. مي توان گفت که اين آيه خواست خداوند را بيان مي دارد اما سرپيچي همسران پيامبر اين توفيق را از آنان سلب مي کند، ولي با توجه به اينکه آيات بعدي و جملات قبلي خود آيه در مورد همسران پيامبر است بعيد است مرجع ضمير به يکباره تغيير کند.
پاسخ تفصیلی:
در مورد معناى آيه تطهير به چند نكته بايد توجه توجه شود: الف) «اهل البيت» در تاريخ حيات پيامبر (ص) معناى خاصى داشته است و تنها به حضرت على و زهرا و حسن و حسين (ع) اطلاق مىشده است. در كتابهاى روايى شيعه و سنى آمده است كه: وقتى آيه « و امر اهلك بالصلوة»، (سوره طه) نازل شد پيامبر اكرم (ص) شش ماه هنگام نماز صبح، در خانه فاطمه آمده و آنها را فرمان به نماز داده و سپس آيه تطهير را مىخواندند «انما يريد اللّه ليذهب ...» تا همگان بدانند كه «اهل بیت پيامبر» چه كسانىاند. ب) هيچ يك از همسران پيامبر چنين ادعايى نكرد كه من از زمره اهل بيت هستم ؛ و هیچکدامشان آیه ی تطهیر را خطاب به خود نگرفت. بخصوص اینکه طبق روایات ، حضرت فاطمه (س) مطهّر از حیض و نفاس نیز بوده است ؛ حال آنکه هیچکدام از زنان پیامبر چنین نبوده اند ؛ در حالی که آیه ی تطهیر عمومیّت دارد و هر گونه رجسی را شامل می شود ؛ اعمّ از نجاست ظاهری و باطنی و اعتقادی و اخلاقی و عملی.ج) از نظر عمل نيز برخى زنان پيامبر (ص) در عمل ثابت كردند كه از مقام عصمت برخوردار نيستند (مانند حركت عايشه در برابر حضرت على (ع) ) ؛ حال آنکه آیه در مقام تشریع نیست ؛ چرا که خواست تشریعی خدا بر تطهیر، اختصاص به اهل بیت ندارد و همگان را شامل است. لذا انبیاء را اساساً فرستاده برای تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه ی مردم.اشتمال اين آيه بر پنج تن آل عبا (ع) ادله متعددى دارد كه حتي اهل تسنن نيز همگى قبول دارند ؛ لذا هیچکس علی (ع) و فاطمه (س) و حسنین(ع) را از شمول آیه خارج ندانسته ؛ ليكن برخى از آنها زنان پيامبر را نيز تحت شمول آيه مىدانند ولى به دلايل قطعى از قراين موجود در آيه و سخنان خود زنان پيامبر و ديگر ادلهاى كه حتي بعضا علماى برجسته اهل تسنن مانند امام شافعى نيز ذكر كردهاند. عدم شمول آيه نسبت به زوجات پيامبر ثابت و مسلم مىشود. برخى از آن ادله عبارتند از: الف) شافعى گويد: از نظر معنىشناسى زوجة را نميتوان اهلبيت شخص به حساب آورد زيرا زوجيت نوعى رابطه ی اعتبارى است كه با طلاق و مرگ از بين مىرود. ولى روابط نسبى ، تكوينى و غيراختيارى است. ازاين رو طلاقبردار نيست و نسبت آن پس از مرگ نيز محفوظ است. ب) تغيير ضماير مؤنث به مذكر، خود اشعار به تغيير مخاطب دارد. ج) صالحترين فرد براى معرفى اهلبيت (ع) خود پيامبر (ص) هستند و در اين باره روايات متواترى در ميان شيعه و سنى نسبت به شمول آيه در شأن پنجتن (ع) وارد شده و پيامبر (ص) در موارد متعددى تصريح نمودهاند كه اهلبيت (ع) چه كسانى هستند، از جمله روايات معتبر است كه پيامبر (ص) به مدت ششيا هشتماه همه روزه از كنار خانه فاطمه (س) مىگذشتند و به اهل آن خانه (على (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسين (ع ) ) سلام مىدادند و مىفرمودند: «السلام عليکم يا اهل البيت». د) هيچ يك از همسران پيامبر حتى عايشه كه همواره خود را امالمؤمنين مىخواند ادعا نكردهاند كه جزو اهلبيت (ع) مىباشند بلكه آن را براساس روايات وارده در صحيح بخارى و مسلم كه از معتبرترين كتب اهل سنت است رد نمودهاند و بسيار شگفتانگيز است اگر كسى آيه را شامل آنان بداند. ه) اراده مذكور در آيه اراده ي تكوينى است و مفاد آن عصمت است، در جايى كه علماى اهل تسنن وجود برخى از لغزشها مانند: مخالفت عملى عايشه با ايه ی « وقرن فى بيوتكن» در جنگ جمل را قبول دارند، ليكن نسبت به چهاردهمعصوم هيچكس حتى آنان كه عصمت را قبول ندارند اندك گناه و خطايى از آنان نقل ننمودهاند. و) شمول آيه بر غير پنج تن (ع) مورد ترديد است ولى مسأله عصمت و ولايت آنان از طريق روايات متعددى كه در كتب فريقين آمده ثابت شده است. ز) دليل دیگر بر نفى شمول آیه بر زنان پيامبر (ص) در خواست ام سلمه است كه هنگام نزول آیه از آن حضرت اذن دخول تحت كسا نمود ؛ ولی حضرت درخواست او را رد كردند و در پاسخ وى نسبت به شمول آيه فرمودند: تو خوبى. و اين نفى مؤدبانه و كريمانه موضوع است. مشابه همين روايت در صحيح بخارى از عايشه نيز نقل شده استبراي روشن شدن بيشتر مفاد و مدلول آيه بهتر است قسمتي ازاستدلال آيت الله جوادي آملي بر آيه تطهير براي اثبات عصمت اهل بيت (عليهم) را متذكر شويم :اين تركيب در اصل «اهل بيت النبوة» بود كه جهت اختصار، «اهل بيت» گفته مىشود. اگر چه در قرآن كريم بيت به معناى خانة سنگى و خشتى استعمال شده است: «أن تأكلوا من بيوتكم أو بيوت ءابائكم أو بيوت أمّهاتكم أو بيوت إخوانكم» نور/ 61 «أو يكون لك بيت من زخرفٍ» إسراء/ 93 ليكن مراد از بيت در «أهل بيت النبوة» خانة خشتى و سنگى و بيت سكونت نيست زيرا هر جا كه بيت سكونت، مراد بود صورت جمع و همراه با اضافه به ضمير «كنّ» آمده است: «بيوتكنّ». به عبارت ديگر: همان گونه كه بيت سنگى و گلى قدر مشتركى است كه اهل بيت يك خانواده را گرد هم مىآورد و هر كدام از آنها اهل آن خانه محسوب مىشوند، بيت در «أهل بيت النبوّة» نيز بر قدر جامعى اطلاق مىشود كه افراد محدودى را با مشخصات و ويژگى هاى معينى جمع مىكند. از اين رو ممكن است در خانة گلى و سنگى پيغمبر اكرم (ص) كسانى زندگى كنند كه سنخيت لازم با «بيت النبوّة» را نداشته باشند و جزو آن بيت به حساب نيايند. چنان كه در روايات فراوانى از امّ سلمه نقل شده است كه وقتى از رسول اكرم (ص) پرسيد آيا من جزو «أهل البيت» نيستم؟ پيغمبر اكرم (ص) در جواب فرمود: تو جزو همسران شايسته پيغمبر هستى، نه جزو اهل بيت. با آن كه امّ سلمه در خانة خشتى و سنگى آن حضرت زندگى مىكرد. در مقابل، ممكن است كسانى باشند كه به علّت بر خوردارى از سنخيت لازم روحى جزو «أهل البيت» باشند ولى در خانة سنگى و گلى آن حضرت زندگى نكنند. بنابراين، «بيت» در واژة «أهل البيت» بر قدر جامع ديگرى اطلاق شده است. براى اثبات اين مدّعا، هر يك از مفردات تركيب «أهل بيت النبوّه» بايد مورد بحث قرار گيرد: «أهل» در لغت به معناى انس همراه با تعلّق خاطر و وابستگى است. (هو الأنس مع الإختصاص و التعلق) بنابراين، همسر، فرزند، نوه، داماد و اهل انسان به حساب مىآيند. چنان كه استعمال اهل الكتاب، اهل الانجيل، اهل المدينه، اهل الذكر، اهل التقوى، اهل النار و امثال آن با در نظر گرفتن همين انس، تعلق و وابستگى است. شدّت و ضعف در اهليت، به شدّت و ضعف در انس و تعلق بستگى دارد. از اين رو ممكن است از كسى كه وابستگى و تعلق خاطرى با او نيست، سلب اهليت شود هر چند كه جزو فرزندان انسان باشد همان گونه كه خدا به حضرت نوح (ع) فرمود: «إنّه ليس من أهلك» هود/ 46 [او [فرزندت] از اهل تو نيست.] «بيت» به معناى خانه است، جايى كه انسان شبانگاه در آنجا پناه مىگيرد. (مأموى الإنسان بالليل،مفردات، «بيت») «نبوّت» مصدر «نبو» به معناى رفعت است. برخى از انسان ها از آن رو «نبىّ» شناخته مىشوند كه از جهت روحانى و معنوى، رفعت مقام مخصوصى پيدا كرده، بر ديگران برترى يافته اند، گر چه در خصوصيات انسانى مانند ساير مردم باشند. برخى گفته اند: نبىّ و نبوّت از ريشة «نبأ» به معناى خبر است. بنابراين، نبىّ به كسى گفته مىشود كه اخبار آسمانى دريافت مىكند. (ر. ك مفردات، «نبى») آنچه گذشت معانى لغوى كلمات بود، ليكن تركيب «أهل بيت النبوة»، در فرهنگ مسلمانان، اعم از شيعه و سنى معناى خاصّى محدودتر از معناى لغوى پيدا كرده، براى افراد مخصوصى علم شده است. اختلافى كه وجود دارد به دايرة شمول اين تركيب بر مىگردد كه اين افراد مخصوص، چه كسانى هستند؟ آنچه كه به بررسى مفهومىاين تركيب بر مىگردد و در اينجا بايد مطرح شود، اين است كه اضافة «بيت» به «النبوة» اضافة «لاميّه» است، يعنى «بيتٌ للنبوة». بنابراين، خانه متعلق به مقام نبوت، مراد است، نه خانة متعلق به محمد بن عبد الله (ص) به عنوان يك شهروند مكى يا مدنى. از سوى ديگر ارتباط با هر خانه، رفت و آمد، وابستگى، پيوستگى و اهليت پيدا كردن با آن از طريق اسباب و مقدمات متناسب با همان خانه امكان دارد. ارتباط با خانة مرد بزرگوار مكّى و مدنى، يعنى محمد بن عبدالله (ص) از طريق قرابت سببى، نسبى، رفاقت، رحامت، همسايگى و ممكن است. از اين جهت نه تنها زن هاى ان حضرت و فرزندان او به خانه اش ارتباط داشتند، بلكه بستگان ديگر نيز با خانة او در ارتباط بودند. چنان كه قبل از فتح مكه، ابو سفيان، در حالى كه هنوز در شرك به سر مىبرد، وارد خانة دختر خود، ام حبيبه، همسر آن حضرت شد (سيرة ابن هشام 38/ 4 ) ليكن ارتباط با بيتى كه منسوب به مقام نبوت است به اسباب مخصوصى نياز دارد و ارتباط سببى، نسبى و كفايت نمىكند. با اين ملاك، حتى كسانى، همانند نه امام بعد از امام حسين (ع) كه زمان حيات پيغمبر اكرم (ص) را درك نكردند يا احياناً خانة او را در مكه و مدينه نديده اند نيز، مىتوانند اهل بيت نبوت باشند. بدين ترتيب «بيت» در اين تركيب به معناى خانة سنگى و گلى كه در مكه و مدينه از پيامبر خدا (ص) به يادگار مانده، نيست بلكه بيت نبوت و رسالت مراد است، يعنى خانه شخصيت حقوقى پيغمبر، نه خانه، شخصيت حقيقى آن حضرت. شايد بتوان بر اين مطلب شاهدى اقامه كرد و آن اين كه: هرگاه قرآن كريم از اين خانة سنگى و گلى، يعنى خانة شخصيت حقيقى آن حضرت نام برده، با صيغة جمع ياد كرده است، خواه زمانى كه به خود آن حضرت نسبت داده، مانند: «يا أيها الذين ءامنوا لا تدخلوا بيوت النبىّ إلّا يأن يؤذن لكم» احزاب/ 53 خواه زمانى كه به زنهاى آن حضرت نسبت داده است، مانند: «وقرن فى بيوتكنّ» احزاب/ 33، «واذكرن مايتلى فى بيو تكنّ من ءايات الله والحكمه» احزاب/ 34 روشن است خانه اى كه مؤمنان براى غذا خوردن در آن جمع مىشدند خانة سنگى و گلى بود. به عبارت ديگر مراد از «بيت» در تركيب «بيت النبوة» خانه اى است كه رابط بين زمين و آسمان است، نه خانه اى كه بدن ملكى پيامبر خدا (ص) در آن زيست مىكرد، شب هنگام در آن مىآرميد، همسران آن حضرت در آنجا سكنا داشتند و... هر چند كه آن خانة سنگى و گلى نيز از جهت انتساب ظاهرى به آن حضرت، شايستة تكريم و تعظيم است. اين خانه، خانة نبوت و ولايت است كه مصالح آن فضايل، كمالات معنوى و ساير امورى است كه با ولايت تناسب دارد، نه خانه، محمد بن عبدالله و نه خانة زنهاى آن حضرت. بنابراين، اهل اين خانه نيز بايد كسانى باشند كه با اين فضايل و كمالات ارتباط تامّ و كامل داشته باشند. شكى نيست كه خود پيغمبر اكرم (ص) داخل در عنوان «أهل البيت» است زيرا «الف و لام» در «البيت» بدل مضاف إليه محذوف بوده است، اصل آن «أهل بيت النبوّه» است و پيغمبر اكرم (ص) به عنوان كسى كه پيغمبرى قائم به او است، قطعاً داخل در «بيت النبوّة» خواهد بود. اساساً محور، در اين چند آيه، پيغمبر اكرم است زيرا خطاب به همسران آن حضرت و «أهل البيت» از آن جهت است كه منسوب به او هستند، چنان كه روايت ذيل به وضوح دلالت بر اين مدّعا مىكند: عن أبى سعيد الخدرى (رضى الله عنه) قال: قال رسول الله (ص): «نزلت هذه الآية فى خمسة: فىّ وفى» «إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهّركم تطهيراً». (درّ المنثور 604/ 6 )در آية مربوط به حضرت ابراهيم (ع) نيز همين گونه است زيرا رحمت و بركات خاصّة مورد اشاره در آية «رحمت الله و بركاته عليكم أهل البيت» هود/ 73 نه تنها شامل خود آن حضرت مىشود، بلكه به يمن وجود آن پيامبر بزرگ خدا، شامل حال خاندان او شده است. نتيجه اينكه فضيلت اذهاب رجس و كرامت تطهيرى كه در آيه محلّ بحث آمده شامل خود رسول اكرم (ص) مىشود. از سوى ديگر، با ادلّه عقلى ونقلى ثابت شده است كه پيغمبران الهى بايد معصوم مطلق باشند. بدين معنا كه هيچ گونه خطا، اشتباه، گناه و لغزشى از آنان نبايد صادر شود. اين عصمت و مصونيت، نه تنها در امور مربوط به رسالت و نبوت ضرورت دارد، بلكه در جميع شئون فردى و اجتماعى آنان اعم از اعتقادى، اخلاقى، رفتارى و نيز بايد وجود داشته باشد چون هر پيامبرى بايد مورد اعتماد امّت و مخاطبان رسالت خود باشد وتنها عصمت در زمان رسالت براى جلب اين اعتماد، كفايت نمىكند. بلكه بايد هميشه و در همة زمينه هاى دينى معصوم باشد تا اعتماد مردم را جلب كند. لذا عصمت انبيا (عليهم السلام) اختصاص به دريافت وحى، حفظ و ابلاغ آن ندارد، بلكه آنها از هر گناهى معصوم هستند. اين اصل كلى، دربارة همة پيامبران الهي باحفظ مراتب و درجاتى كه دارند، جارى است و پيامبر اكرم (ص) نيز، كه سرآمد و خاتم پيامبران است، مشمول اين قاعدة كلى است. مقتضاى عصمت مطلق و فراگير اين است كه: اين اذهاب رجس و تطهير اوّلًا، بايد به صورت دفع باشد، نه رفع زيرا معنا ندارد كه بگوييم: رجس و پليدى به سراغ معصوم مطلقى همانند رسول اكرم (ص) آمد، ولى خدا مىخواهد آن را اذهاب و رفع كرده، پيغمبرش را تطهير كند. ثانياً دفع آن بايد به ارادة تكوينى باشد، نه تشريعى چون اگر به ارادة تشريعى باشد، اطمينانى به تحقق آن و جود ندارد، يعنى ممكن است اذهاب رجس و تطهير پيدا بكند و ممكن است تحقق پيدا نكند. بنابراين، چاره اى نيست جز اين كه بگوييم: اين آيه، خبر از ارادة قطعى الهى، يعنى اراده تكوينى مىدهد و به اصطلاح، جملة اخبارى است، نه انشايى. بدين معنا كه خداوند خبر مىدهد چنين چيزى را اراده كرده است، نه اين كه دستور مىدهد چنين چيزى بايد بشود. در نتيجه نمىتوان گفت: اين بخش از آيه، تعليل براى احكام مذكور در آيات قبل يا بعد است، بلكه جمله اى جدا و مستقل از قبل و بعد خودش است كه مخاطبى جدا گانه دارد، خواه با هم نازل شده باشند يا جداى از هم. از سوى سوم، اذهاب رجس وتطهير پيامبر اكرم (ص) و بقية اهل بيت از يك سنخ است زيرا اگر كيفيت آن در بقيه اهل بيت فرق مىكرد، بايد به صورت جدا گانه بدان اشاره مىشد. بنابراين، جملة مورد بحث ارتباطى با همسران پيغمبر اكرم (ص) ندارد و سخن كسانى كه مىگويند: چون اين آيه در ضمن آيات مربوط به همسران پيغمبر اكرم (ص) است، شامل آنها نيز مىشود، قابل قبول نيست زيرا با اين احتمال، معناى صحيحى نمىتوان براى آيه ذكر كرد. افزون بر اين، از جهت ادبى نيز داراى اشكال است. از آنچه تاكنون گذشت مىتوان نتيجه گرفت كه تركيب «أهل البيت» دلالت مىكند بر اين كه مخاطبان اين بخش، يعنى اهل البيت بايد معصوم باشند، در حالى كه كسى عصمت را، به معنايى كه در مورد رسول اكرم (ص) گفته شد، براى تمام مؤمنان بنى هاشم (آل عقيل، آل جعفر، آل على كه صدقه بر آنها حرام است) ادّعا نكرده است. چنان كه ادعاى عصمت براى همسران پيغمبر اكرم (ص) نيز نشده است. حديث كساء از جمله احاديثي است كه مصاديق «اهل البيت» را كاملا مشخص مي كند اين حديث را شعه و سني در منابع خود آورده اند: در روايات آمده است: كه يكى از روزهايى كه پيغمبر اكرم (ص) در خانة ام سلمه بود، جبرئيل آيه «إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيراً» را بر آن حضرت نازل كرد. آنگاه رسول اكرم (ص) حسن، حسين، فاطمه و على (عليهم السلام) را احضار كرده، اطراف خود نشاند. سپس پارچه اى يا عباى پشمين خود را بر سر همگى كشيد و با خواندن اين آيه، عرضه داشت: «الّلهم هؤلاء أهل بيتى، اللّهم أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً» [خدايا اهل بيت من اينها هستند. خدايا رجس و پليدى را از اينها دور كن و مطهّرشان گردان.] امّ سلمه باديدن اين صحنه گفت: يا رسول الله آيا من نيز در اين مجموعه داخل و مشمول اين آيه هستم؟ فرمود: تو بر مكانت و منزلت خود هستى، تو بر خير هستى «أنت على مكانك وإنك على خيرٍ». آنچه كه گذشت اصل ماجرا بود، ليكن برخى خصوصيات جالب توجه در اين ماجرا وجود دارد كه در پاره اى از روايات از زبان امّ سلمه اين گونه نقل شده است: حضرت رسول (ص) به من فرمود: تو بر خير هستى، تو از همسران پيغمبر هستى، ولى نگفت: تو از اهل بيت هستى «إنّك إلى خير، إنّك من أزواج النبىّ» وما قال: إنك من أهل البيت. (شواهد التنزيل 24/ 2 )آن حضرت به من فرمود: [تو از زنان شايستة من هستى، ليكن اگر به من فرموده بود: تو از اهل بيت هستى، برايم بهتر بود از هر چه كه خورشيد بر آن مىتابد و از آن غروب مىكند] فقال رسول الله (ص): «أنت من صالح نسائى» فلو كان قال: نعم كان أحبّ إلىّ ممّا تطلع عليه الشمس و تغرب. (شواهد التنزيل 87/ 2، ح 764 )تذكّر: اين حديث و امثال آن بيانگر غبطة امّ سلمه از عدم توفيق حضور در آن جمع است. [سر خود را زير عبا داخل كردم و گفتم: اى پيامبر خدا من نيز با شما هستم؟ فرمود: تو بر خير هستى] فأدخلت رأسى فى الكساء فقلت: يا رسول الله وأنا معكم فقال: «إنك إلى خير» (بحار 222/ 35 )بعد از آن دعاى او دربارة پسر عمّش، على و فرزندان او تمام شد، مرا وارد كرد. اين جمله نشان مىدهد كه رسول اكرم (ص) خواسته است با در نظر گرفتن مو قعيت و شخصيت امّ سلمه، عنايتى در حقّ او كند تا از او دلجويى شده باشد. باديدن اين صحنه، كسا و عبا را بلند كردم كه وارد شوم. آن حضرت از دستم كشيد و نگذاشت وارد شوم. آنگاه به من فرمود: تو بر خير هستى «قالت أم سلمة رضى الله عنها: فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدى» وقال: «إنّك على خير» (در المنثور 604/ 6، احزاب/ 33 ). پيغمبر اكرم (ص) عباى خود را بر روى زمين پهن كرد و همه را روى آن نشاند. سپس چهار طرف عبا را با دست چپ خود گرفته، روى سرشان آورد و دست راست خودش را بالا گرفت و گفت: «هؤلاء أهل البيت فأذهب عنهم الرجس وطهِرهم تطهيراً» (جامع البيان 7/ 22 ).رسول اكرم (ص) على، فاطمه، حسن و حسين (عليهم السلام) در خانة من بودند. من خزيره اى براى آنان درست كردم، خوردند و خوابيدند. سپس آن حضرت عبا يا قطيفه اى روى آنها كشيد و گفت: «اللّهم هؤلاء أهل بيتى أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهيراً». (جامع البيان، تفسير طبرى، ذيل آية 33)مجموع اين روايت بيان گر اهتمام پيغمبر اكرم (ص) براى نقل و بيان آية تطهير و تلاش آن حضرت براى معرفى و تعيين مصاديق اهل بيت است. البته ام سلمه از زن هاى صالح و شايسته رسول اكرم (ص) و شخصيتى بود كه نزد شيعه و سنى از احترام ويژه اى برخوردار است و ائمة اطهار (عليهم السلام) از او به عظمت ياد مىكردند، ليكن رسول اكرم (ص) حاضر نشد او را در آن مجموعه، داخل كند. از اين رو وقتى كه عبا را بلند كرد تا داخل شود حضرت رسول (ص) آن را كشيد و از دست او گرفت. چنان كه بعد از پهن كردن عبا و نشستن خمسة طيبه روى آن، اطراف عبا را جمع كرد. شايد بدين جهت كه ام سلمه يا ديگران در اطراف و گوشه هاى آن ننشينند. در عين حال ام سلمه، كه به حساسيت موضوع و ويژگى موقعيت پيش آمده توجّه داشت، سئوال كرد آيا من نيز داخل هستم؟ رسول اكرم (ص) با احترام به او گفت: نه. تا جايى كه ام سلمه آرزو مىكرد اى كاش مرا نيز داخل مىكرد. هم چنين مىگفت: اگر به من مىفرمود: آرى، برايم بهتر بود از آنچه كه آفتاب بر آن مىتابد و از آن غروب مىكند. تذكّر: وقوع ماجرا در خانة امّ سلمه نشانة عظمت و موقعيت آن بانو است و اجازة ورود ندادن به او در حقيقت تنبّهى است كه وقتى امّ سلمه با مقام خاصى كه دارد جزو اهل بيت نيست افراد ديگر حتماً از اين عنوان خارج هستند. اختلافى كه در نقل ام سلمه از اين حادثه مشاهده مىشود ممكن است از آن جهت باشد كه حادثه يك بار واقع شده، ليكن هر بار كه ام سلمه نقل مىكرده، به يك گوشه آن اشاره مىكرده است شبيه اين روايت دربارة عايشه (در المنثور 603/ 6 ) و زينب (بحار 222/ 35، ينابيع المودّة/ 108 ) نيز نقل شده است كه بر فرض صحت سند، مىتوان گفت: احتمال دارد يك حادثه بوده، وليكن آنها نيز حضور داشتند و شبيه سخن ام سلمه را به رسول اكرم گفته و جوابى نظير همان جواب را از آن حضرت دريافت كرده باشند. البته برخى احتمال تعداد و تكرار ماجرا را داده اند. شبيه اين روايت با تفضيل بيشترى از فاطمة زهرا (س) نيز نقل شده (احقاق الحق 554/ 2)و به حديث كسا مشهور است كه به آخر كتاب مفاتيح الجنان الحاق شده است. مقايسة حديث كسا با احاديث قبلى اين احتمال را تقويت مىكند كه اين حادثه در خانه حضرت زهرا (عليها السلام) نيز واقع شده است. (آية الله جوادى آملى، تجلّى ولايت در آية تطهير )اما در مورد اينكه فرموده ايد خداوند متعال حضرت ابراهيم و همسرشان را اهل البيت خطاب فرموده باز خدشه اي بر حصر مصاديق آيه 33 سوره احزاب بر پنج تن آل ابا ندارد؛ چون احاديث نقل شده از طريق شيعه و اهل تسنن كاملا مصاديق آيه را مشخص كرده و اهل البيت عنواني است كه به اهل هر خانه اي مي تواند به كار رود ولي در آيه ي مورد بحث مصداق توسط قرائن موجود در خود آيه و همچنين توسط روايات، مشخص شده. از این گذشته دلیلی نداریم که در این آیه نیز همسر حضرت ابراهیم (ع) مشمول آیه بوده باشد. در این آیه ، ضمیر جمع آمده ؛ حال آنکه در آن بیت جز ابراهیم (ع) و همسرش کسی نبود. پس اگر مراد آن دو نفر بودند ، ضمیر باید مثنی ذکر می شد. پس چاره نیست مگر آنکه بگوییم: افراد مقدّر ( فرزندان حضرت ابراهیم) نیز ملحوظ بوده اند. یا اثبات نماییم که همسر آن حضرت نیز به نوعی اهل او بوده است ؛ مثلاً ارتباط فامیلی نسبی با او داشته است. ولي در مورد اينكه چرا اين آيه در لابلاى آيات مربوط به وظايف همسران پيامبر اكرم آمده است ذكر كردهاند: 1- علامه طباطبايى مىنويسد: ما هيچ دليلى نداريم كه آيه تطهير در ضمن آيات مربوط به همسران پيامبر نازل شده باشد و حتى يك روايت در اين زمينه وارد نشده است حتى كسانى مانند «عكرمه» و «عروه» كه اين آيه را مخصوص همسران پيامبر دانستهاند، نمىگويند كه آيه تطهير همراه با آيات مربوط به همسران پيامبر نازل شده است، بنابراين، آيه تطهير به حسب نزول، جزو آيات مربوط به همسران پيامبر نيست. بلكه جداگانه نازل گرديده است، اما هنگام جمعآورى آيات، يا به دستور پيامبر اكرم و يا بعد از رحلت ايشان، در كنار آيات فوق قرار داده شده است. موقعيت آيه تطهير در ميان آيات مربوط به همسران پيامبر، مانند موقعيت آيه «اليوم يئس الذين كفرو» در ميان آيه مربوط به خوردنىهاى حرام است. 2- اين مورد، تنها موردى نيست كه در آيات قرآن به آياتى برمىخوريم كه در كنار هم قرار داده شدهاند در حالى كه از موضوعات مختلفى سخن مىگويند. موارد متعددى از چنين امرى در قرآن كريم وجود دارد. همچنان كه در كلام و اشعار فصحاى عرب نيز نمونههاى فراوانى وجود دارد. 3- نكته اين كه، آيه تطهير در كنار آيات مربوط به همسران پيامبر آمده، اين است كه قرآن مىخواهد به همسران پيامبر بگويد، شما در ميان خانوادهاى قرار داريد كه گروهى از آنان معصومند، كسى كه در زير سايه درخت عصمت قرار گرفته و در كانون معصومان است، شايسته است كه بيش از ديگران مراقب باشد و فراموش نكند كه انتساب او به خانواده معصوم، مسؤوليتهاى سنگينى براى او ايجاد مىكند. براى آگاهى بيشتر ر. ك: 1- منتخبالاثر آيتاللّهصافى گلپايگانى 2- معالمالمدرستين علامه سيد مرتضى عسكرى 3- مسائل كلى امامت ابراهيم امينى 4- ثماهتديت تيجانى سماوى 5- من هم اهل البيت تيجانى سماوى 6- فىآيةالتطهير (على مائدةالمعقيدة) علامه عسكرى 7- مع الدكتورا سالوس فى آيةالتطهير 8- آيةالتطهير سيد محمدباقر ابطهى 9- اهل بيت در قرآن و حديث، محمدى رىشهرى، ترجمه: حميدرضا شيخى10- من هم اهل البيت، دكتر محمد تيجانى سماوى11- شواهد التنزيل، حاكم حسكانى، ج 212- الغدير علامه امينى
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/5132
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت