يادگيري علم جفر | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
يادگيري علم جفر
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
يادگيري علم جفر
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
مباحث علمی
,
علم جفر
سوال:
راه هاي مختلف رسيدن به علم جفر را بيان فرماييد (مثلا علامه حسن زاده آملي خود علم جفر داشته و براي تحصيل اين علم شريف دستور داده اند در يک اربعين شبانه روزي 8700 مرتبه ذکر «عليم» بدون ياي ندا و با مد ياي عليم گفته شود و اين علم براي انسان معلوم مي گردد.) و اگر خواسته باشم از طريق کتاب هايي که در اين زمينه مي باشد اقدام به يادگيري علم جفر کنم به نظر شما چه مدت طول مي کشد؟
پاسخ تفصیلی:
علم جفر شاخه ای شریف از علوم غیبیّه اهل بیت (ع) است که بنا به روایات اهل بیت(ع) رسول خدا آن را بیان و امیر مومنان آن را نوشته است. و آن نوشته دست به دست در بین ائمه اطهار(ع) گشته و به امام عصر(ع) رسیده است. برای روشن شدن موقعیّت علم جفر در میان سایر علوم روایاتی چند از اهل بیت(ع) ذکر و ادامه بحث به بعد از ذکر روایات موکول می شود. 1. «... أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ عِنْدِيَ الْجَفْرَ الْأَبْيَضَ قَالَ قُلْنَا وَ أَيُّ شَيْءٍ فِيهِ قَالَ فَقَالَ لِي- زَبُورُ دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَى وَ إِنْجِيلُ عِيسَى وَ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ وَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِيهِ قُرْآناً وَ فِيهِ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ حَتَّى إِنَّ فِيهِ الْجَلْدَةَ وَ نِصْفَ الْجَلْدَةِ وَ ثُلُثَ الْجَلْدَةِ وَ رُبُعَ الْجَلْدَةِ وَ أَرْشَ الْخَدْشِ وَ عِنْدِي الْجَفْرُ الْأَحْمَرُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَيُّ شَيْءٍ فِي الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ قَالَ السِّلَاحُ وَ ذَلِكَ أَنَّهَا يُفْتَحُ لِلدَّمِ يَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّيْفِ لِلْقَتْلِ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ أَصْلَحَكَ اللَّهُ فَيَعْرِفُ هَذَا بَنُو الْحَسَنِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ كَمَا يُعْرَفُ اللَّيْلُ أَنَّهُ لَيْلٌ وَ النَّهَارُ أَنَّهُ نَهَارٌ وَ لَكِنْ يَحْمِلُهُمُ الْحَسَدُ وَ طَلَبُ الدُّنْيَا وَ لَوْ طَلَبُوا الْحَقَّ لَكَانَ خَيْراً لَهُم. راوی گوید شنیدیم که حضرت صادق عليه السّلام مي فرمودند: در نزد من است جفر ابیض. ما گفتيم چه چيز در آن است؟ فرمود: زبور داود و تورات موسى و انجيل عيسى و صحف ابراهيم و حلال و حرام و مصحف فاطمه ، نه اينكه آيات قرآن در آن باشد در آن مطالبى است كه مردم را بما نيازمند مي كند و ما به هيچ كس محتاج نيستيم حتّى يك تازيانه و نصف آن و يك سوم و يك چهارم آن و جريمه خدشه در آن هست و در نزد من است جفر احمر. عرض كردم فدايت شوم در جفر احمر چيست؟ فرمود: سلاح ، و آن سلاح در هنگام خونريزى گشوده مىشود. آن كس كه ماموريت شمشير دارد ، براى كشتن ، آن را مي گشايد. عبد اللَّه بن ابى يعفور گفت: خدا خير خواه شما باد ، آيا اين مطلب را بازماندگان امام حسن هم می دانند؟ فرمود: آرى به خدا قسم همان طورى كه شب را از روز تشخيص مي دهند. ولى حسد و دنيا دوستى آنها را بر اين كارها واداشته. اگر به دنبال حقيقت بروند براى آنها بهتر است.» (بحار الأنوار ، ج26 ،ص38 ) 2. «عن أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: ابْنِي عَلِيٌّ أَكْبَرُ وُلْدِي وَ آثَرُهُمْ عِنْدِي وَ أَحَبُّهُمْ إِلَيَّ وَ هُوَ يَنْظُرُ مَعِي فِي الْجَفْرِ وَ لَمْ يَنْظُرْ فِيهِ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِي. حضرت موسى بن جعفر ــ عليهما السلام ــ فرمودند: فرزندم على(امام رضا) بزرگترين فرزندان و برگزيدهترين ايشان و محبوبترين آنان در نزد من است ، و با من در جفر نگاه مىكند ؛ و در جفر نمی نگرد ، جز پيامبر يا وصى پيامبر. »(الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ،ج2 ،ص 250) 3. حضرت باقر العلوم(ع) فرمودند: « در نزد ما جفر است كه پوستى از بازار عكاظ است آن چنان نوشته شده كه ساقهايش را هم پر كرده در آن آنچه بوده و آنچه تا روز قيامت به وقوع مىپيوندد هست.» (ترجمه جلد هفتم بحار الانوار ، بخش امامت ، ج4 ،ص40 ) 4. « عمر بن ابى سلمه از مادر خود ام سلمه نقل كرد كه پيامبر اكرم ــ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ــ على را در خانه من نشاند سپس پوست گوسفندى خواست در آن نوشت به طورى كه ساقهايش را هم پر كرد و به من داد و فرمود: هر كس پس از من فلان نشانه و فلان نشانه را آورد به او بده. پس از در گذشت پيامبر اكرم كه ابا بكر زمام امر را در اختيار گرفت مادرم مرا فرستاد گفت: برو ببين اين مرد چه مي كند من رفتم و ميان مردم نشستم تا ابو بكر سخنرانى كرد و از منبر پائين آمد و داخل خانهاش شد من پيش مادرم رفته جريان را گفتم گذشت تا عمر متصدى امر شد مادرم مرا فرستاد ، او هم همان كار دوست خود را انجام داد باز آمدم و خبر به مادرم دادم . گذشت تا عثمان به مقام رسيد مادرم مرا فرستاد او نيز مانند آن دو نفر انجام داد. گذشت تا على ـ عليه السّلام ـ عهده دار خلافت شد ، مادرم مرا فرستاد گفت: برو ببين او چه مي كند؟ آمدم و ميان مسجد نشستم پس از تمام كردن خطبه ، على عليه السّلام پائين آمد مرا ميان مردم مشاهده كرد فرمود: برو از مادرت برايم اجازه بگير. من پيش مادرم رفتم و جريان را گفتم: كه پشت سر من است و اجازه خواسته است . مادرم گفت: به خدا قسم منهم با او كار داشتم. على اجازه خواست و داخل شد فرمود: آن نوشته را كه پيامبر فرمود:با فلان و فلان نشانى كه هر كسى داد به او بسپار به من بده ! مثل اينكه من اكنون مشاهده مي كنم كه مادرم از جاى حركت كرد و صندوقى كه داشت و داخل آن جعبهاى كوچك بود به طرف آن رفت و از داخل جعبه نوشته را خارج كرد و به على عليه السّلام سپرد آنگاه مادرم به من فرمود: دست از دامن او برمدار پس از پيامبر كسى را جز او امام نمي دانم.» (ترجمه جلد هفتم بحار الانوار ، بخش امامت،ج4 ،ص41 5. در ضمن یکی زیارات اهل بیت(ع) آمده است «... ِ وَ أَوْدَعَكُمْ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ مَكْنُونَ الْخَفَايَا وَ مَعَالِمَ التَّنْزِيلِ وَ مَفَاصِلَ التَّأْوِيلِ وَ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ كَتَابُوتِ الْحِكْمَةِ وَ شِعَارِ الْخَلِيلِ وَ مِنْسَأَةِ الْكَلِيمِ وَ سَابِغَةِ دَاوُدَ وَ خَاتَمِ الْمُلْك و فَضْلِ الْمُصْطَفَى وَ سَيْفِ الْمُرْتَضَى وَ الْجَفْرِ الْعَظِيمِ وَ الْإِرْثِ الْقَدِيم» (بحارالأنوار ، ج 97 ، ص 207 و 208) حاصل روایات: روایات اهل بیت (ع) در باب علم جفر زیاد و مضامین آنها بسیار نزدیک به هم است. و آنچه در بالا ذکر شد نمونه ای از این روایات بود. از روایات این باب نکات زیر قابل استفاده اند. 1. جفر بر دو گونه است: أ) جفر احمر: که مراد از آن سلاح رسول الله است که از ودایع و نشانه های امامت بوده و الآن در دست مبارک حضرت مهدی (عج) است. در برخی روایات آمده است که در آخر الزمان ، از این سلاح اموری معجزه گون دیده خواهد شد. ب) جفر ابیض: که نوشته ای است بر روی پوست ، که آن هم از ودایع و علامات امامت است. 2. از روایات علم جفر به وضوح استفاده می شود که این علم توسط نبی اکرم به امیر مومنان تعلیم داده شده و وارث آن تنها اهل بیت(ع) هستند. ضمن تفحّصی که در روایات مربوط به علم جفر انجام گرفت حتّی یک مورد یافت نشد که نشان دهد اهل بیت(ع) این علم را به غیر معصوم آموخته اند. بلکه در مواردی تصریح شده که این علم مختصّ به انبیاء و اوصیا است. همچنین در مواردی اهل بیت(ع) داشتن این علم را دلیل بر امامت خود گرفته اند. لذا آنچه مدّعیان علم جفر دارند یا علم جفر نیست یا اگر هست ناقص است. برخی از عرفا نیز به این مطلب خیر تصریح نموده اند که درجای خود به اشاره خواهد شد. 3. روایات حاکی از این هستند که معارف تمام کتب آسمانی ادیان سابق و تمام احکام دین اسلام و تمام وقایع عالم تا روز قیامت در این علم مستترند. امّا آیه ای از قرآن در آن نیست. و از آنجا که قرآن کریم ، با ادلّه فراوان نقلی و به حکم آیه «... وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء ...»(النحل/89) حاوی تمام حقایق است ، شاید بتوان گفت که علم جفر ، علم تأویل قرآن کریم است. کما اینکه برخی عرفا به این مطلب تصریح نموده اند که ذکر آن در جای خود خواهد آمد. و اطلاع کامل از تأویل قرآن اختصاص به امام معصوم دارد که راسخ در علم است. «... وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم. ...»(آلعمران/7) ــــ نظرات عرفا در باب علم جفر کلام مولی عبدارزّاق کاشانی: « قال العارف النحرير المولى عبد الرزاق الكاشاني «رض» في تأويلاته: «... فمعنى الآية: الم ذلِكَ الْكِتابُ الموعود، أي صورة الكل المومى إليها بكتاب الجفر و الجامعة المشتملة على كل شيء، الموعود بانه يكون مع المهدى، عليه السلام، في آخر الزمان، لا يقرئه كما هو بالحقيقة الا هو. الجفر لوح القضاء الذي هو عقل الكل ... و هو «ع» مبيّن لذلك الكتاب الموعود على السنة الأنبياء و في كتبهم بانه سيأتي كما قال عيسى: نحن نأتيكم بالتنزيل، و اما التأويل فسيأتي به المهدى في آخر الزمان». حاصل کلام مولی عبدارزّاق کاشانی این است که: 1. حقیقت علم جفر در نزد مهدی موعود است. و هیچ کس چون او از حقیقت جفر آگاه نیست. 2. حقیقت علم جفر همان لوح قضا است و لوح قضا همان عقل کلّ است. و مراد از عقل کلّ ، ظاهراً عقل فعّال یا عقل اوّل است. 3. علم جفر در حقیقت تأویل کتب آسمانی است. و روشن است که جز امام معصوم ، کسی از تمام تأویلات کتب آسمانی آگاه نیست. از کلام وی بوی این مطلب استشمام می شود که غیر معصوم نیز به اندازه سعه وجودی خود و به اندازه ارتباطش با عقل مجرّد می تواند از علم جفر آگاه شود ولی این آگاهی تامّ نخواهد بود. همچنین از کلام وی وجه تسمیه علم جفر به علم الحروف نیز تا حدودی مشخص می شود چون از عقول مجرّده تعبیر به موجودات حرفی نیز می شود. در برخی روایات نیز از حرف به عنوان مخلوق اوّل یاد شده است کما اینکه از عقل نیز به عنوان مخلوق اوّل یاد شده است. کلام ابن ترکه درشرح فصوص: « ... كلّ ذلك على حسب الاستحسانات التي عندهم أو ضوابط مجعولة لكلّ منهم. و لعلنا أتعبنا القاري بتفصيل الكلام في هذه التقسيمات، غير أنه لم يكن بدّا من إيراد ذلك الموجز لما استفاد الشارح من أكثرها في مطاوي الكتاب علما أنّ بعض القرّاء إذ لم يحتاجوا- حتّى الآن- إلى مثل هذه المسائل فلم يسمعوا منها شيئا، و هذا هو عذرنا- في هذا التطويل- «و العذر عند كرام الناس مقبول». بقي كلام، و هو هل لهذا القسم من الاستحسانات حجّية أو اعتبار عند العقل؟ و الجواب الذي يمكن التعويل عليه أنّه لا يمكننا نفي هذه المطالب بالجملة- فإنّه قد ثبت صحّة استخراج بعض المستخرجين لهذه المسائل من أمثال هذه العلوم- مثل الجفر و الرمل- بالتواتر، كما أنّه لا يمكننا قبول هذه الادّعاءات- الواضحة بطلان أكثرها- بالجملة، فمثلا نرى في مكتوب صائن الدين ل «بايسُنقُر» يدعي أنه يستخرج من اسم السلطان «شاهرخ» أنّه يملك في سنين القرن التاسع، استنادا إلى أنّ «رخ» 800 و «شاه» هو الملك بالفارسية و لا نشك في بطلان هذا الاستنتاج علما أنّ صاحب هذا الاسم- ممن كان قبل شاهرخ الملك أو بعده أو معاصره- كثير بين الفرس، و لم يكن أحد منهم ملكا غيره، كما أنّ على سياق هذا الاستدلال يجب أنّ من كان اسمه «شاهنواز» سلطانا في القرن الأول، و «شاه دوست» ملكا في القرن الخامس- و قس عليه غيره من أمثال هذا الأسماء- على كثرتها بين الفرس-فلا يمكن اعتبار هذه الاستنتاجات و الاعتقاد بها ما لم يتبيّن وجه الاستنتاج و الارتباط علميّا. و أما ما ثبت من صحة استنتاج بعض من أشرنا إليه فالظن الغالب أنّه ليس الشأن فيها مسألة علم الحروف، بل ذلك أثر نفسيّة المستخرج، يؤيّد ذلك أنّ الذين كانت نتيجة استنتاجاتهم صحيحة، هم الذين كانوا يخبرون بأمثال هذه المطالب من غير محاسبة و استفادة من أمثال هذه العلوم أيضا. فلسنا ننكر أنّ الإنسان إذا ارتاض نفسه بالرياضات المخصوصة يصير ذا قوّة روحيّة تمكّنه من إجراء أعمال أو إخبارات عن الماضي و المستقبل محيّر للعامّة و الخاصّة، و أمّا أنّ ذلك يستخرج من أمثال تلك الحسابات فادّعاء بلا دليل و قول واضح البطلان- و الله أعلم و هو يهدي السبيل. »(شرح فصوص (ابن تركه) ، المقدمة ،ص 49 » حاصل کلام ابن ترکه: 1. وی بر این اعتقاد است که برخی استنتاجات علم جفر رایج بین اهل فنّ درست است ولی در موارد زیادی این استنتاجات نادرستند. لذا به اعتقاد ایشان نیز علم جفر به آن معنایی که اهل بیت (ع) مدّعی آن شده اند در دست کسی نیست. 2. به عقیده ایشان در مواردی هم که استنتاجات اهل فنّ جفر به نتیجه درست می رسد معلوم نیست که نتیجه ، واقعاً حاصل جداول و محاسبات باشد بلکه این خود نفس عارف است که در اثر توجّه به مساله ، حقیقت را می یابد ، ولی عارف گمان می کند که نتیجه را از راه محاسبات گرفته است. شاهد این امر آن است که این گونه اشخاص قوی النفس ، گاه بدون این گونه محاسبات نیز از گذشته و آینده خبر می دهند. یعنی چیدن جداول و حروف و محاسبات صرفاً نقش اِعدادی دارند و این نفس خود شخص است که حقیقت را اصطیاد می کند. کلام علامه حسن زاده آملی « حروف دلالت بر معانى غيبيه دارند زيرا كلمات به ازاى حقايق الهيه و كونيه وضع شدهاند و بين اسماء و مسميات آنها مناسباتى شگفت است و واضع حقيقى در مظاهر انسانى، حق سبحانه و تعالى است. لذا حروف را واسطه وصول به واقع معرفى فرمودهاند و شيخ را در اين موضوع، در رساله حروف به نام «درّ مكنون و سرّ مصون»، لطايف و نكات شريف است و از روى همين ارتباط، عالم به جفر از حروف به اعيان يعنى معانى عينيه و غيبيه آنها منتقل مىگردد، چنانكه از ظواهر نقوش كلمات و حروف و ألفاظ موضوعه، پى به معانى واقعى آنها مىبرد. هر چند كه كلمات و حروف و ألفاظ، وعاء معانى خود نيستند. شيخ در رساله ياد شده و «عيانى» در «مفاتيح» و ديگر عالمان به علوم حروف و اعداد در تأثير و دلالت يك يك حروف مطالبى دارند و آنها را در مربعات وفقى و جداول غير وفقى و طرق و وجوه تكسير، آثار و تأثيرات خاص است. به اين معنى كه اعمال خاص بدانها، صورت اِعدادى، براى افاضه يك سلسله فيوضات الهى است. كه هر رشته از مقدمات كسب معارف، ارتباطى خاص با نتيجه خود دارد. همچون ارتباط سلسله نظام علّى و معلولى. فافهم. » (ممد الهمم در شرح فصوص الحکم ، ص: 573) حاصل سخن علامه حسن زاده آملی 1. علامه بزرگوار ادّعا می کنند که حروف بر معانی غیبیّه دلالت دارند زيرا كلمات به ازاى حقايق الهيه و كونيه وضع شدهاند. این دلیل مدّعا را اثبات نمی کند. اینکه کلمات به ازاى حقايق الهيه و كونيه وضع شدهاند دلیل نمی شود که حروف نیز دلالت بر معانی داشته باشند. 2. ادّعای دوم استاد علّامه این است که واضع حقيقى در مظاهر انسانى، حق سبحانه و تعالى است. سوال این است که اوّلاً جمله فوق یعنی چه؟ ثانیاً در اینکه واضع کلمات خداست یا بشر ، بین علمای علم اصول اختلاف جدّی وجود دارد. حال گیریم که خدا واضع کلمات است ؛ سوال این است که خدا واضع کدام کلمات است. کلمات زبان عبرانی یا کلمات زبان سریانی یا عربی یا فارسی یا چینی یا ... . آنچه از روایات بر می آید این است که زبان حضرت آدم(ع) در بهشت عربی بود لکن آنگاه که به زمین هبوط کرد به سریانی تکلّم می نمود. پس شاید بتوان واضع لغات سریانی و عربی را خدا دانست ولی در مورد زبانهای دیگر هیچ دلیلی نیست که اثبات کند واضع آنها خداست. در حالی که اهل علم الحروف ، این علم را زبانهای عجمی نیز به کار می برند. ثالثاً در خود زبان عربی و سریانی نیز شکی نیست که بسیاری از کلمات را بشر وضع نموده است. برای مثال در زمان حضرت آدم اثری از آلات و ادوات امروزی نبود ؛ لذا در آن زمان برای این اشیاء نیز اسمی نبود ؛ پس این خود مردمند که هنگام ساختن اشیاء برای آن اسمی بر می گزینند. رابعاً در روایات بر این معنا تصریح شده که مردم نیز در کار وضع لغات دخالت داشته اند. امام صادق (ع) به مفضّل فرمودند:« ... اگر كسى گويد كه: گفتن و نوشتن از چيزهائى نيست كه خداوند در خلقت آدمى آفريده باشد، بلكه مردم به حيله و زيركى خود به هم رسانيدهاند و اصلاحى است كه در ميان خود كردهاند و جارى شده است در ميان ايشان ، لهذا مختلف مىشود و در امم مختلفه كه به لغتهاى مختلف سخن مىگويند و هم چنين كتابت مختلف مىباشد مانند خط عربى و سريانى و عبرانى و رومى و غير اينها. و هر امّتى و گروهى به زبانى سخن مىگويند، و به خطى مىنويسند. جواب مىگوئيم كه: هر چند آدمى را في الجمله در گفتن و نوشتن فعلى چاره و تدبيرى هست. اما آنچه به آن به عمل مىآيد اين چارهها و تدبيرها از صنعت كامله حق تعالى است و عطيّهاى است از خزاين رحمت او، زيرا كه اگر خدا به آدمى زبان گويا، و ذهن ادراككننده امور نداده بود مانند ساير حيوانات قدرت بر سخن نداشت، و اگر كف و انگشتان كه آلت كتابت است به او نمىداد چگونه كتابت مىكرد چنانچه ساير حيوانات قدرت بر نطق و كتابت ندارند، پس اصل اينها همه از فطرت حكيم قدير است و تفضّلى است كه بر خلق خود كرده است »( توحيد مفضل-ترجمه علامه مجلسى ، ص105) 3. حضرت استاد در ادامه فرموده اند:« ... اعمال خاص بدانها، صورت اِعدادى، براى افاضه يك سلسله فيوضات الهى است » این همان سخنی است که عارف نامی جناب ابن ترکه متذکّر آن شده و فرمودند که نفس عارف است که به واسطه شدّتش نائل به حقایق می شود. لذا چیدن حروف به ترتیبات خاصّ آن ، تنها جنبه اِعدادی (زمینه ساز ) دارد. از همین روست که حضرت استاد برای رسیدن به علم جفر ، اربعین به ذکر علیم را به تعداد خاصّ آن توصیه نموده اند ؛ چون از صرف چیدن حروف به آن ترتیبی که در کتب علم حروف آمده است نتیجه قابل اعتنایی حاصل نمی شود و الّا هر کسی می توانست با خواندن کتب مربوطه ، صاحب این علوم شود. در کنار دانستن فرمولهای خاصّ علم حروف (جفر) باید نفس قابلی نیز باشد تا بتواند به حقایقی نائل شود. نقش فرمولهای علم جفر نسبت به درک حقایق مثل نسبت نور است به درک اشیاء بیرونی. وجود نور در اکثر اوقات ــ غیر از وقت خواب دیدن یا مکاشفه و امثال آن ــ شرط دیدن است ولی کافی برای دیدن نیست ؛ بلکه وجود چشم و سلسله اعصاب و مغز و نفس نیز لازم است تا دیدن محقق شود. لذا برای رسیدن به علم جفر ــ به آن مقداری که برای غیر معصوم مقدور است ــ افزون بر دانستن قواعد این فنّ داشتن آمادگی روحی نیز لازم است. و شرط رسیدن به این آمادگی نفسانی وارد شدن به وادی عرفان عملی است. حاصل مطالب: 1. حقیقت علم جفر تنها در اختیار معصوم است لذا هیچ کس به حقیقت و تمامیّت آن آگاه نیست. لذا بسیاری اوقات محاسبات دارندگان غیر معصوم این علم نادرست از آب در می آید. بخصوص زمانی که قواعد این علم را در زبانهای عجمی (غیر عربی ، عبرانی و سریانی) جاری کنند. لذا برخی عرفا چون ابن عربی ، فائده اصلی این علم را فهم خطابات نبوی و قرآنی معرّفی کرده اند که منشاء وحیانی دارند. 2. یادگیری این علم مشروط به دو شرط است. 1) فراگیری قواعد این علم از راه کتاب که با توجّه به پیچیدگی آن ، بدون استاد کار آسانی نیست. 2) طی نمودن مراحلی از سیر نفسانی که نفس را آماده دریافت فیوضات ملکوتی می کند. و آن حاصل نمی شود مگر با عمل به شریعت و ترک حرام و اتیان واجب و خلوص نیّت. لذا حتّی اگر کسی تهذیب نفس کند برای رسیدن به علم جفر و امثال آن ، بعید است که به نتیجه مطلوب برسد ؛ چرا که این امر خلاف اخلاص است. لذا شیخ العرفا محی الدین ابن عربی گفته است:« علم الحروف هو علم الاولیاء»(الفتوحات مکیّه ، چهار جلدی ، جلد1، ص191 ) شیخ بهایی برای نتیجه گیری درست از محاسبات این علم ،شروط چندی ذکر که خلاصه آن چنین است. 1) قصد قربت و رضای خدا 2) یقین کامل 3) تطهیر بطن از حرام به وسیله روزه 4) توبه کامل از جمیع گناهان 5) دائم الوضو بودن 6) داشتن خلوت 7) رو به قبله بودن 8)انقطاع الی الله 9) غرضش حتماً باید امور واجب یا مستحبّ یا حدّاقل مباح باشد. 10) قصد ایذاء غیر در کار نباشد و ...( السّر المستتر ، شیخ بهایی ، ص 7) 3. کتب معتبر در باب علم جفر (علم حروف) موجود ، ولی عمدتاً به زبان عربی و بسیار پیچیده اند لذا بعید است که کسی بتواند بدون استاد اقدام به فراگیری این علم کند. بخصوص اینکه یادگیری ناقص این گونه علوم غریبه ، خطراتی نیز در پی دارد. با این حال کتبی خدمت حضرت عالی معرّفی می شود. 4. کتب معتبر در باب علم جفر الدّر المکنون و الجوهر المصون ، ابن عربی / مفتاح الاسرار ، ابن عربی / کنوز الاسماء ، محمود بن محمّد دهدار متخلّص به عیانی / مفتاح المغالیق ، محمود بن محمّد دهدار(عیانی) / فتوحات مکّیّه ، ج1 ،ص 19 و ج2، ص68 ) / سفر جفر ، سید حسین اخلاطی / بحرالغرائب ، محمّد محدث هروی / السّر المستتر ، شیخ بهایی تتمّه: با توجّه به برخی روایات ، به نظر می رسد آنچه امروزه به عنوان علم جفر یا علم الحروف در دست برخی افرار است غیر از علم جفر اهل بیت (ع) باشد. چون این علم الحروف رایج قبل از اهل بیت(ع) نیز در دست برخی مردم بوده است. روایت زیر شاهد این معناست. امام صادق(ع) فرمودند:« .... موقعى كه خداوند پيامبر اسلام ــ صلى الله عليه و آله ــ را در مكّه مبعوث نمود و به مدينه رهسپارش كرد و قرآن را بر او نازل نمود ، در افتتاح سوره بزرگ آن (سوره بقره) ، «الم» را قرار داد يعنى اين همان كتابى است كه پيامبرانم خبر دادهاند بر تو نازل خواهم كرد که (لا رَيْبَ فِيهِ) همان طور كه گفتهاند نازل شده است كه باطل در آن راه ندارد. او و امّتش قرآن را در حالات مختلف خود مىخوانند سپس يهودان بر خلاف واقع آن را تحريف مىكنند و بر خلاف ، توجيه مىنمايند ؛ و پيوسته مىخواهند اطلاع حاصل كنند از مقدار زيست اين امت ، كه خداوند آنها را از چنين اطلاعى محروم نموده. يكى از يهودان گفت اگر آنچه محمّد مىگويد واقعيت داشته باشد مقدار حكومت او و زيست امّتش هفتاد و يك سال است. الف يك ، لام سى و ميم چهل است. على ــ عليه السلام ــ فرمود پس « المص » را چه مىكنيد كه بر پيامبر ــ صلى الله عليه و آله ــ نازل شده است؟ گفتند اين هم صد و شصت و يك سال مىشود. فرمود: « الر » را چه مىكنيد كه بر پيامبر نازل شده است؟ گفتند حالا مىشود دويست و سى و يك سال. باز على ــ عليه السلام ــ فرمودند: در باره « المر » چه مىگویيد؟ گفتند حالا دويست و هفتاد و يك سال. على ــ عليه السلام ــ فرمودند: يكى از اين حروف مقطّعه شاهد مدّت زيست اين امّت است يا همه آنها؟ به اختلاف جواب دادند ؛ بعضى گفتند يكى و برخى گفتند همه آنها ؛ و بالاخره هفتصد و سى و چهار سال مىشود ؛ و بعد قدرت به دست يهودان خواهد افتاد. على ــ عليه السلام ـ فرمودند: آيا كتاب خدا اين مطلب را گفته يا از خود توجيه مىنمایيد. بعضى گفتند كتاب خدا ناطق بر اين گفته است و برخى مدّعى شدند كه اين ادعاى خود ما است. فرمودند: بياوريد آن كتابى را كه چنين مطلبى را بيان كرده است! نتوانستند بياورند. به ديگران نيز فرمودند: بر ادّعاى خود دليل بياوريد! گفتند دليل گفتار ما حساب جُمل است. فرمودند: به چه دليل چنين حرفى را مىزنيد؟! در اين حروف چيزى نيست كه شاهد گفتار شما باشد. اگر كسى مدّعى شود كه اين حروف شاهد مقدار زيست و عمر امّت حضرت محمد ــ صلى الله عليه و آله ــ نيست بلکه اين حروف گواه است كه هر كدام از شما به تعداد حساب اين حروف مورد لعنت خدا هستيد يا به مقدار اين حروف شما از درهم و دينار به مردم مقروض مىباشيد يا بگويد اين حروف گواه است كه هر كدام از شما به مقدار جمع اعداد اين حروف به من مقروض هستيد چه؟ گفتند هرگز آنچه تو مىگویى از « الم و المص و الر و المر » فهميده نمىشود. امام فرمودند: مدّعای شما نيز از « الم و المص و الر و المر » فهميده نمىشود. اگر گفتار من با دليل شما رد شود گفتار شما نيز با دليل من رد مىشود. يكى از سخنوران آنها گفت: يا على خوشت نيايد از اينكه گفتار ما را به واسطه نداشتن دليل رد كردى ، ادعاى شما نيز دليلى ندارد. چه دليلى بر ادعاى خود دارى؟ امير المؤمنين ــ عليه السلام ــ فرمودند: نه اين هر دو مساوى نيستند. ما دليل داريم ؛ دليل ما معجزه است ؛ بعد رو به شتران يهود نموده فرمودند: اى شتران! گواهى دهيد براى محمّد و وصى او ! شتران با عجله به سخن آمدند که راست مىگویى ، راست مىگویى اى وصىّ محمّد ــ صلى الله عليه و آله ــ اين يهودان دروغ مىگويند.»( بحار الأنوار ، ج10، ص16 )
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/3991
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت