شرايط زمان و مكان در احکام | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
شرايط زمان و مكان در احکام
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
شرايط زمان و مكان در احکام
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
دین و انتظارات بشر
,
شرایط خاص احکام
سوال:
در مورد اين كه چرا احکامي که الان هست مربوط به 1400 سال پيش است توضيح بدهيد. بحث هاي زيادي داريم که بچه ها مي گن اين احکام همانطوري که ائمه(ع) به روز مي کردن بايد به روز بشن و الان نتيجه ثابت بودن احکام را در جامعه مي بينيم که جوابگوي نياز جامعه ما نيست، جهان پيشکش.
پاسخ تفصیلی:
يك. اسلام، دين خاتم
اين انگاره كه اسلام، دين خاتم است، مورد اتفاق همه مسلمانان بوده و با قرآن و سنت ثابت شده است. خداوند متعال مىفرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»؛ انبيا (21)، آيه 107 و «ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسولاللَّهو خاتم النبيين»: احزاب (33)، آيه 40..
در روايتى نيز آمده است: «لانّ اللَّهتبارك و تعالى لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فى كل زمان جديد و عند كل قوم غض الى يوم القيامه»؛ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 130.
يعنى، خداوند قرآن را براى زمان خاص و مردم خاصى نفرستاد. پس قرآن تا روز قيامت در هر زمانى جديد و براى هر قومى تازه است.
در روايتى آمده است: «حكم الهى و تكاليف خداوند، در حق اولين و آخرين يكسان است؛ مگر اينكه علت يا پديدهاى پيش آيد كه باعث دگرگونى حكم شود. همگان نسبت به تغيير حكم، هنگام پيش آمدن حوادث، همانند هستند و واجبات بر همه يكسان است. از همانهايى كه پيشينيان سؤال شدهاند، آيندگان نيز سؤال مىشوند و مورد محاسبه قرار مىگيرند».كلينى، فروع كافى، ج 5، ص 18، باب 13.
در روايات ديگرى نيز آمده است: «حلال محمد حلال ابداً الى يوم القيامة و حرامه حرام ابداً الى يوم القيامة لا يكون غيره و لا يجىء غيره»؛ همان، ج 1، ص 58، ح 19؛ بحارالانوار، ج 89، ص 148، باب 1. «آنچه در دين محمد حلال شده تا قيامت حلال و آنچه حرام گرديده، براى هميشه حرام خواهد بود. نه غير از اين خواهد شد و نه چيز ديگرى جايگزين آن مىشود».
دو. لوازم خاتميّت اسلام
خاتم بودن اسلام لوازمى دارد؛ از جمله:
2-1. عدم تحريف؛يكى از مهمترين علل تجدّد نبوت، تحريف اديان پيشين از سوى مخاطبان آن بود؛ به گونهاى كه دستيابى به دين ناب، از طريق عادى براى انسان غير ممكن مىنمود. از اين رو دين خاتم بايد از سازو كارى بهرهمند باشد كه آن را از تحريف حفظ كند.
2-2. جاودانگى و همگانى بودن؛ طبق ادله بايستگى بعثت، بشر همواره نيازمند هدايت الهى است و انسان در هيچ دورهاى، نبايد محروم از هدايت الهى (دين) باشد. اگر دين الهى ختم شود و آن دين، مخصوص زمان و يا مكان خود باشد؛ باعث محروميت انسانها و نسلهاى ديگر، از دين مىگردد و با فلسفه بعثت، منافات دارد. پس دينى مىتواند دعوى خاتميت داشته باشد كه همگانى و جاودانه باشد.براى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. جوادى آملى، عبداللَّه، شريعت در آيينه معرفت، ص 214 - 227؛
ب. مصباح يزدى، محمدتقى، آموزش عقايد، ج 2، ص 113 - 126 ؛
پ. سبحانى، جعفر، خاتميت از نظر قرآن و حديث و عقل؛
ت. مطهرى، مرتضى، ختم نبوت؛
ث. جوادى آملى، عبداللَّه، ولايتفقيه، ولايت، فقاهت و عدالت، ص 236.
لازمه اين امر آن است كه در هر دورهاى و با هر زمانه و زمينهاى، بتواند رسالت خود را در هدايت انسانها انجام دهد و در تأمين نيازهاى بشر - كه او را محتاج به دين كرده است - كارآمد و پاسخگو باشد.
از آنجا كه زندگى انسان، همواره دستخوش تغيير و تحوّل است، بايد درونمايهها و ساز و كار مناسبى در دين خاتم موجود باشد كه بتواند در شرايط مختلف، قابل اجرا بوده و اهداف اصيل خود را تأمين كند. اين ساز و كار، رمز جاودانگى و توانايى آن در هدايت بشر در هرزمان و مكان است.
سه. چگونگى تحوّلات
در طول تاريخ زندگى بشر - به ويژه در قرنهاى اخير - تحوّلات زيادى رخ داده است. در برخورد با اين دگرگونىها و مقتضيات آن، سه گرايش عمده وجود دارد:
1. تفريط يا تحجّرگرايى؛اين گرايش ديده بر تحولات عصرى مىبندد و با نگاه منفى به آنها، همواره ساز ناسازگارى مىنوازد.
2. تجددگرايى افراطى؛اين گرايش هر تغييرى را بدون نقد و ژرفكاوى مثبت مىانگارد، نگاهى اغراقآميز به تحول و دگرگونىها دارد و همه چيز را دگرگون شونده مىخواند. به اصول پشتپا مىزند و آنها را كهنهپرستى مىخواند و گمان مىبرد كه عقب نماندن از قافله پيش رونده زمان، تنها در گرو نوجويى و نوخواهى است.
3. واقعنگرى اعتدالى؛اين انگاره نه ايستايى مطلق را بر مىتابد و نه تغيير و تحول را اصلى همه شمول و ارزش مطلق به حساب مىآورد؛ بلكه بر اساس جهان بينى و انسانشناسى واقعگرا، به جستوجوى امور ثابت و تغييرپذير مىپردازد و مرز اين دو را شناسايى و براى هر يك جايگاه خاص خود را مىگشايد.
استاد مطهرى با پذيرش انگاره اخير مىنويسد نيازهاى انسان به دو دسته تقسيمپذير است: نيازهاى اولى و ثانوى. نيازهاى اولى، امورى است كه از ژرفاى وجود انسان سرچشمه مىگيرد. اين دسته از نيازها به سه گروه تقسيم مىشود:
الف. نيازهاى جسمى، مانند نياز به خوراك، پوشاك، مسكن و ...؛
ب. نيازهاى روحى و روانى، چون نياز به دانش، زيبايى، معنويت و ...؛
ج. نيازهاى اجتماعى، مانند معاشرت، مبادله، تعاون و ... .
اين نيازها ثابت است و هيچ تغييرى در آنها پديد نمىآيد. به عنوان مثال در نيازهاى جسمانى، اصل نياز به سلامت همواره وجود دارد و در نيازهاى روانى، اصل احساس امنيت نيازى جاودان و تغييرناپذير است. همچنين اصل نياز به وجود روابط مثبت و عادلانه اجتماعى، امرى هميشگى و تغييرناپذير است.
نيازهاى ثانوى، امورى است كه به تبع نيازهاى نخستين پديد مىآيد. به عنوان مثال نيازهاى اجتماعى انسان در پى خود، وجود قانون و ضوابط حاكم بر رفتار و مناسبات اجتماعى را موجب مىشود. نيازهاى جسمانى، حاجت به توليد مواد غذايى، دارويى، مصالح ساختمانى و دانشها و صنايع در خور براى تأمين آن نيازها را ايجاد مىكند.
نيازهاى ثانوى انسان به دو گروه تقسيمپذير است:
الف. نيازهاى ثابت، مانند اصل حاجت به قانون، توليد، صنعت... ؛
ب. نيازهاى متغير، مانند مقررات ويژه متناسب با شرايط زمانى، مكانى، نوع مناسبات، ابزارها و ... .
بنابراين آنچه تغييرپذير است، بخشى از نيازهاى ثانوى است؛ نه همه آنها و نه هيچ يك از حاجتهاى اوليه.جهت آگاهى بيشتر نگا:
الف. مطهرى، مرتضى، اسلام و مقتضيات زمان، (قم: صدرا)، ج 1 و 2؛
ب. همان، وحى و نبوت، (قم: صدرا)؛
ج.ختم نبوت، (قم: صدرا).
چهار. رمز جاودانگى اسلام
اسلام همواره به عنوان دينى زنده و پاينده شناخته شده است. جرج برنارد شاو در مقدمه كتاب )Mohammad The Apostle of Allah(مىنويسد: «من هميشه نسبت به دين محمدصلى الله عليه وآله وسلم، به واسطه خاصيت زنده بودن شگفت آورش، نهايت احترام را داشتهام. به نظر من، اسلام تنها مذهبى است كه استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغير زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد. من چنين پيش بينى مىكنم و از هم اكنون هم آثار آن پديدار شده است كه ايمان محمدصلى الله عليه وآله وسلم مورد قبول اروپاى فردا خواهد بود».
اما خسروشاهى، سيد هادى، اسلام دين آينده جهان، (قم: نسل جوان، 1351)، ص 13.اينكه چرا دين اسلام اين چنين زنده، پويا و ماندگار است، علل مختلفى دارد كه مىتوان به بعضى از آنها اشاره كرد.
يك. عنصر امامت
خداوند متعال درباره ختم دين خود مىفرمايد: « ... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»؛ مائده (5)، آيه 3.؛ «امروز كافران از اينكه به دين شما اختلالى رسانند، طمع بريدند. پس شما از آنان بيمناك نباشيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و بهترين دين را كه اسلام است، برايتان برگزيدم».
بر اين اساس عنصرى در دين تعبيه شده كه حافظ دين است و از آنجا كه مراد «اليوم» روز غدير است، آن عنصر «امامت» است. در تفاسير شيعى اين مسئله مسلم است و در منابع اهل سنت نيز به آن اشاره شده استبراى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. ابن عساكر شافعى (571 ه)، به نقل از: جلال الدين سيوطى، الدر المنثور، (بيروت: انتشارات محمدامين)، ج 2، ص 289؛
ب. سيوطى، جلال الدين (991 ه)، الدر المنثور، ج 2، ص 259؛
پ. آلوسى، شهاب الدين، روح المعانى، (دار احياء التراث العربى)، ج 6، ص 193؛
ت. شيخ محمد عبده (1323 ه)، المنار، (دارالفكر)، ج 6، ص 463؛
ث. ابىبكر احمدبن على الخطيب، تاريخ بغداد، (دارالكتب العربى)، ج 8، ص 290؛
ج. ابى عساكر شافعى، تاريخ دمشق، (دارالفكر)، ج 42، ص 233؛
ح. ابن كثير، البداية و النهاية، (دارالكتب العلميه)، ج 7، ص 342؛.
امامان معصومعليهم السلام براى محفوظ ماندن اسلام در طول تاريخ حضور خود، سه كار انجام دادند:
1. در كنار تأييد آيات قرآن، سنت نبوى را عيناً نقل كردند و نگذاشتند حوادث پس از رحلت (حدود يك قرن منع كتابت حديث)، سنت نبوى را نابود سازد و با اين كار منابع دين را حفظ كردندر.ك:
الف. جعفريان، رسول، تاريخ سياسى اسلام، (قم: الهادى، چاپ دوم، 1378)، ج 2، ص 82 و 595؛
ب. عسكرى، مرتضى، معالم المدرستين، ج 2، ص 44؛
پ. ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 5، ص 118؛
ت. فتح البارى، ج 1، ص 194؛
ث. جلالى نائينى، سيد محمدرضا، توضيح الملل، ترجمه الملل و النحل، (تهران: اقبال، چاپ سوم، 1362)، ج 1، ص 35؛
ج. الجامع الصحيح، ج 1، ص 57، ح 114؛ ص 52، ح 100؛ ج 2، ص 373، ح 3053؛ ج 3، ص 181، ح 4431، ج 3، ص 182، ح 4432؛ ج 4، ص 29، ح 5669؛ ج 4، ص 375، ح 7366؛
ح. مسند احمد، ج 1، ص 355..
2. روشهاى فهم قرآن و سنت و استنباط احكام اسلام را آموزش دادند تا عالمان بتوانند رأى اسلام را در هر زمينه، از منابع آن استخراج و استنباط كنند. اين روش - كه اجتهاد مصطلح شيعى بر پايه آن بنا شده است - راهى است كه مىتواند رأى اسلام را در همه زمانها، درباره هر موضوعى از منابع دين به دست آورد.
3. كسانى را كه داراى شايستگى لازم براى به كارگيرى اين روش هستند، به مردم معرفى كردند. امام عسكرىعليه السلام از امام صادقعليه السلام نقل مىكند: «و اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً على هواه مطيعاً لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه»؛ «هركس از فقهاى امت من كه از نفس خود مواظبت و از دينش پاسدارى كند، با هواى نفس مخالفت و فرمان مولاى خود را اطاعت كند، سزاوار است كه ديگران از او پيروى كنند».
دو. عنصر اجتهاد
فرآيند «اجتهاد» به عنوان عاملى پايا و پويا در ادوار مختلف تاريخ و در برخورد با مسائل هر عصر، راه استنباط و اكتشاف عالمانه معارف دينى را گشوده و حضور مستمر و پاسخگوى دين را ميسّر ساخته است.
سه. قوانين ثابت و متغير
انسان داراى نيازهاى ثابت و متغير است و دين اسلام براى نيازهاى ثابت، قوانين ثابت، و براى نيازهاى دگرگون شونده، قوانين متغير وضع كرده است.
دكتر واگلر - استاد تاريخ تمدن اسلامى در دانشگاه ناپولى ايتاليا - ضمن بيان ديگر امتيازات اسلام، درباره عنصر انطباق پذيرى قوانين آن با شرايط هر عصر مىنويسد: «...تعجب ما از دينى افزوده مىشود كه مبادى اساسى اخلاق را بر پايه انتظام و وجوب پايه ريزى مىكند و واجبات انسان را نسبت به خويشتن و ديگران، در قالب قوانين دقيقى مىريزد كه تحوّل و تطور را پذيرنده است و با عالىترين ترقّيات فكرى متناسب مىباشد»واگلرى، دفاع از اسلام، ترجمه فيروز حريرچى، (تهران: فروغى، بىتا)، ص 125..
چهار. پيوند با عقل
يكى از مهمترين علل جاودانگى اسلام، پيوند وثيق آن با عقل است. دين و خرد در اسلام، داراى رابطه تلازم و جدايىناپذير است؛ چنان كه گفته شده است: «كل ما حكم به العقل حكم به الشرع و كل ما حكم به الشرع حكم به العقل»؛ عاملى، حرّ، وسائل الشيعه، (تحقيق و نشر مؤسسه آل البيت الاحياء الترات، قم: چاپ 2)، ج 27، ص 131.؛ «هر آنچه عقل حكم مىكند شرع نيز و آنچه شرع حكم مىكند عقل نيز همانگونه حكم مىكند».
بازتاب اين مسئله، در فرايند اجتهاد و استنباط احكام الهى به خوبى هويدا است؛ تا آنجا كه در كنار كتاب و سنت، عقل نيز يكى از منابع استنباط قلمداد شده است.
پنجم. جامع بودن
همه سونگرى و در نظر گرفتن تمامى ابعاد و جوانب حيات بشرى و فرو ننهادن هيچيك از حوزههايى كه انسان در آن نيازمند هدايتهاى الهى و دينى است، سهم به سزايى در پايايى و جاودانگى اسلام دارد.
ادوارد گيبونEdward Gibbon. مىنويسد: «قرآن... قانون اساسى، شامل رويه قضايى و نظامات مدنى و جزايى و حاوى قوانينى است كه تمام عمليات و امور مالى بشر را اداره مىكند... دستورى است شامل مجموعه قوانين دينى و اجتماعى، مدنى، تجارى، نظامى، قضايى، جنايى و جزايى. همين مجموعه قوانين از تكاليف زندگى روزانه تا تشريفات دينى از تزكيه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومى تا حقوق فردى و از منافع فردى تا منافع عمومى و از اخلاقيات تا جنايات و از عذاب و مكافات اين جهان تا عذاب و مكافات جهان آينده همه را در بر دارد»ديون پورت، جان، عذر تقصير به پيشگاه محمدصلى الله عليه وآله وسلم و قرآن، ترجمه غلامرضا سعيدى، (قم: دارالتبليغ اسلامى، بىتا)، صص 98 - 99..
شش. هماهنگى با فطرت و طبيعت
انسانها در عين دارا بودن تفاوتها و دگرگونىهايى كه بر اثر شرايط زمانى و مكانى بر آنها عارض شده است، سرشت و فطرت يگانهاى دارند. هر اندازه آيينى با اصول فطرى انسان پيوند وثيقترى برقرار كند، از پايايى و ماندگارى بيشترى برخوردار خواهد بود و هر قدر از آن فاصله گيرد، گرفتار ناپايدارى و ناماندگارى خواهد شد. توجه ژرف اسلام به طبيعت و سرشت آدميان و تنظيم قوانين هماهنگ با آن، يكى از رمزهاى پايدارى و جاودانگى اسلام است.
عوامل ديگرى نيز در اين رابطه قابل بررسى است؛ مانند:
1. وجود قوانين حاكم و كنترل كننده (چون قاعده لاضرر و ...)؛
2. دادن اختيارات به حكومت (جامعه) اسلامى؛
3. نپرداختن به ظاهر زندگى؛جهت آگاهى بيشتر نگا:
الف. مطهرى، مرتضى، ختم نبوت، (قم: صدرا، چاپ نهم، 1374)؛
ب. همو، خاتميت.
4. انسجام، هماهنگى و سازگارى بين مجموعه قوانين اسلام؛
5. اعتدال؛
6. رابطه على و معلولى احكام اسلام با مصالح و مفاسد واقعى؛
7. تأكيد بر علم و تجربه مفيد همراه با عملنگا: فتحعلى، محمود، مبانى انديشه اسلامى 4، درآمدى بر نظام ارزشى و سياسى اسلام، (قم: مؤسسه آموزش و پژوهشى امام خمينى، چاپ اول، 1383).؛
8. كران ناپذيرى قرآن و سنتمطهرى، مرتضى، خاتميت، (قم: صدرا، چاپ هشتم، 1374)، صص 157 - 189.؛
9. هدفهاى پايانناپذيرهمان، صص 69 - 86..
هفت. عدم اختصاص به عرب
اينكه «قرآن براى فهم مردمى بدوى و عرب زبان نازل شده»، سخنى نادرست است؛ زيرا قرآن «در ميان مردمى بدوى و عرب زبان» نازل شده و فرق است ميان اينكه چيزى در ميان قومى خاص ظهور يابد، با اينكه «مخصوص آنها پديد آمده باشد»! قرآن هيچ گاه مخاطب خود را، اعراب يا قوم ديگرى قرار نداده و همواره به «ناس»، (جميع مردم) و يا مؤمنان خطاب كرده است. از نظر فهم پذيرى نيز آيات قرآن چند دسته است:
1. بعضى از آيات قرآن، براى اعراب آن زمان فهم پذير بود و در عين بساطت و سادگى بيان، داراى چنان استوارى علمى و منطقى است كه براى دانشمندان برجسته امروزى نيز جالب توجه و درخور دقّت است.
2. برخى از آيات - چه در زمان نزول و چه در عصر حاضر - جز با تعمق و ژرف كاوىهاى دقيق و روشمند عالمانه قابل درك نيست.
3. بسيارى از حقايق علمى و فلسفى و مباحث اجتماعى قرآن، تنها در پرتو دانش كنونى يا آينده بشريت قابل درك است.براى آگاهى بيشتر در اين زمينه ر.ك: بوكاى، موريس، مقايسهاى ميان تورات، انجيل، قرآن و علم.
4. بسيارى از آيات قرآن نيز تا حد زيادى فراتر از عقول و فهم عادى بشر بوده و تنها در سايه پرتوافشانىهاى پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام فهم پذير است. تفاسير مأثور از آنان، گنجينههاى ارزشمندى است كه حقيقتهاى والاى قرآن را به نيكوترين وجهى در اختيار بشريت قرار مىدهد. اين نكته چيزى نيست كه تنها شيعه بدان معترف باشد؛ بلكه اهل سنت نيز در بسيارى از تفاسير خود، به احاديث تمسّك مىجويند.
هشت. عصرى نبودن قرآن
قرآن منحصر به ذكر چند حادثه و نكته تاريخى گذرا نيست. اين كتاب مشتمل بر معارفى جاودان، در باب خداشناسى، كيهانشناسى، انسانشناسى، راهشناسى، راهنماشناسى و مجموعه گستردهاى از احكام، اخلاق و ... است كه همه زمانها را پوشش مىدهد و هدايت بشريت به سوى سعادت را در هر مقطع تاريخى تأمين مىكند.
از طرفى وقايع تاريخى بيان شده در قرآن، هر چند مربوط به گذشته است؛ ولى كار كرد آنها در آينده است. به عبارت ديگر هر يك از آنها، بيانگر نوعى سنت تغييرناپذير تاريخى يا حكم و قانونى است كه داراى كليت و شمول است. قرآن درباره بنىاسرائيل مىگويد: «آنان پس از رهايى از چنگال فرعون، اظهارنارضايتى از غذاى واحد نموده و خواستهاى مادى متعددى مطرح كردند و لاجرم گرفتار غضب الهى گرديدند»نگا: بقره(2)، آيه 61.. اين بيان نشان مىدهد كه رفاهطلبى، افزون خواهى و نافرمانى در برابر فرستاده خداوند، سرانجام به تباهى و تيرهبختى خواهد انجاميد. اين درس بزرگى براى همه كسانى است كه پس از رهايى از بند حكومتهاى استبدادى و ظالمانه، در برابر اندك دشوارى، صبورى نمىورزند و در جستوجوى خواستهاى مادى بىتابى مىكنند.
افزون بر آن در قرآن، از آينده و آيندگان نيز سخن بسيار رفته است به عنوان مثال قرآن از آينده بشريت سخن رانده و آيندهاى درخشان در سايه حاكميت توحيد، تقوا و عدالت را نويد داده است.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/3862
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت