عالم قبر (برزخ) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
عالم قبر (برزخ)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
عالم قبر (برزخ)
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
عالم قبر
,
عالم برزخ
کلید واژه فرعی :
عذاب قبر ,
فشار قبر ,
سوال:
خيلي علاقه مندم بدونم بعد از مرگ و قرار دادن جسدم در قبر چه به من خواهد گذشت؟ لطفا در اين زمينه اطلاعاتي بدهيد و چند کتاب با اسم نويسنده، ناشر و به زبان ساده معرفي کنيد.
پاسخ تفصیلی:
از باب مقدمه ذكر اين نكته ضرورى است كه عالم برزخ واسطهاى است ميان عالم دنيا و عالم قيامت كه از تجردى غير تام برخوردار است يعنى موجودات برزخى هر چند مادى نيستند اما برخى لوازم ماده مانند مقدار و شكل را دارا مىباشند. روح انسان پس از مرگ به بدنى مثالى يا برزخى تعلق مىگيرد و مقصود از بدن مثالى، بدنى است كه از جنس ماده نيست و جرم و حجم و وزن ندارد اما از برخى لوازم و خصوصيات اشياء مادى مانند شكل و اندازه برخوردار است و در اين ويژگىها مشابه بدن طبيعى شخص است.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: آموزش كلام اسلامى / 2، محمد سعيدىمهر، ص 240.
حال با در نظر گرفتن مقدمه بايد خاطر نشان ساخت كه منظور بسيارى از الفاظ مربوط به قبر در روايات همان عالم برزخ است. در روايتى از امام صادق(ع) وارد شده كه فرمودند «و الله اتخوّف عليكم فى البرزخ؛ سوگند به خدا براى شما از آنچه در برزخ پيش رو داريد مىترسم» و سپس در پاسخ راوى كه درباره برزخ پرسيد. فرمود: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامة؛ برزخ همان قبر است از هنگام مرگ تا روز قيامت»، (الكافى، ج 3، ص 242).
و از امام كاظم(ع) روايت شده كه فرمودند: (هر كس از دوستان و شيعيان ما بميرد به خوبى قرآن را نداند در قبر به او آموخته مىشود تا خداوند درجه او را بالا ببرد)، (الكافى، ج 2، ص 606). و مسلم و روشن است كه در قبر خاكى كه جسد بدون روح در آن قرار گرفته امكانى براى فراگيرى و آموزش قرآن نمىباشد. از اين رو منظور از قبر همان عالم برزخ است. نتيجه اين كه شب اول قبر شب دفن جسد ميت در حفره خاكى دنيوى نمىباشد بلكه منظور مفارقت روح از جسد و استقرار در عالم برزخ است. براى مطالعه بيشتر، معادشناسى، ج 1، مرحوم علامه طهرانى از ص 170 تا 176. براساس آيات و خصوصا روايات روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادى خود را با بدن برزخى و قالب مثالى مىيابد و مىببيند اين بدن، شباهت بسيارى به بدن دنيوى انسان دارد؛ ولى در عين حال بدنى است كه با نظام و قوانين عالم برزخ سازگار است و با بدن مادى دنيوى، تفاوتهايى دارد. (نگا: عروج روح استاد محمد شجاعى تهران مؤسسه فرهنگى دانش و انديشه معاصر چاپ اول، 1370 ش، صص 52و 59) افزون بر اين كه در بيشتر موارد مقصود از واژه قبر از جمله سؤالانگيز و منكرفشار قبر و.. در واقع مسائل برزخ است مثلاً گفته شده است «ان القبر روضه من رياض الجنة او حفرة من حفرالنار؛ قبر يا روضهاى از رياض بهشت و يا جايگاه پستى از جايگاههاى آتش است». (بحارالانوار، ج 6، ص 159، روايت 19)
مقصود از شب اول قبر با توجه به مطالبى كه در مورد آن آمده است، آشكار مىشود مثلاً در مورد سؤال نكير و منكر و فشار قبر، مقصود از شب اول قبر، همان زمانى است كه روح از بدن مفارقت كرده است و وارد عالم برزخ مىشود اما در مورد نماز شب اول قبر، مقصود پس از غروب خورشيد آن روزى است كه بدن ميت با رعايت دستورات شرعى خاكسپارى مىشود. اما در مورد فشار قبر: مقصود از قبر عالم برزخ است نه قبر خاكى البته قبر برزخى و قبر خاكى يك ارتباط خاصى با هم دارند كه مجال طرح آن نيست ولى بايد توجه داشت كه عمده مسائل شب اول قبر و پس از آن مرتبط با عالم برزخ است نه قبر خاكى. (نگا، عروج روح، ج 7 - همان صص 69 و 114).
بنابراين هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادىها يا نقمتهاى ان مرتبط با نظام و عالم برزخ بوده و با قالب بدن برزخى و مثال صورت مىگيرد و قبر خاكى در اين موارد خصوصيتى ندارد ازاينرو اگر مردهاى را بسوازانند يا آن را بخورند يا به دريا بيندازند يا آن را موميايى كرده و در محفظههاى خاصى نگه دارند، باز هم مسائل شب اول قبر، فشار قبر، سؤال، مكافات و يا... خواهد بود و شب اول قبر آنها، همان شبى است كه اين بدنها يا به دريا انداخته شد يا طعمه حريق گشته و يا خوراك حيوانى قرار گرفته است شب اول قبر شهدايى كه پس از مدت مديدى اجساد مقدس و مطهر آنان يافت مىشود همان شبى است كه در بيابانها و مردابها مانده يا در خاك مدفون شدهاند. حضرت امير(ع) مىفرمايند «فرو گذار نمىشود احدى از مردم كه در شرق و غرب زمين و دريا و صحرا هستند مگر آن كه فرشتههاى سؤال كننده به ملاقات آنان خواهند رفت» (معاد و عدل، آيه الله علم الهدى تهران مطبوعاتى افتخاريان چاپ دهم، بىتا، ص 100).
1. مرگ
مرگ نخستين منزل برزخ است. همه موجودات امكانى، داراى اجل معيّنى هستند كه با مرگ فرا مىرسد. مىدانيم كه منظور از اجل فنا و نيستى نيست؛ بلكه زمان و موعدى است كه موجودات به آن منتهى مىشوند. به عبارت روشنتر زمانى است كه موجودات سفر خود را به سوى خداوند متعال - پس از اندكى درنگ در دنيا - آغاز مىكنند تا در آن مقام جاى گيرند و استقرار يابند. پس مرگ نخستين منزلگاه سفر طولانى ما است: (ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ)؛ «سپس او را مىميراند و در قبر پنهان مىكند».عبس (80)، آيه 21.
مرگ پلى است كه بين دنيا و آخرت زده شدهفقال لهم الحسين(ع) صبراً بنى الكرام فما الموت إلا قنطرة يعبر بكم عن البؤس و الضراء إلى الجنان الواسطة و النعيم الدائمة فأيكم يكره أن ينتقل من سجن إلى قصر و ما هو لأعدائكم إلا كمن ينتقل من قصر إلى سجن و عذاب. إن أبى حدثنى عن رسول الله(ص) أن الدنيا سجن المؤمن و جنة الكافر و الموت جسر هؤلاء إلى جنانهم و جسر هؤلاء إلى جحيمهم؛ امام حسين در روز عاشوراء خطاب به ياران خود فرمودند: اى فرزندان بزرگوارى! صبر پيشه كنيد، زيرا مرگ جزء پلى نيست كه شما را از رنج و سختى به بهشت برگزيده و نعمت هميشگى عبور مىدهد. كدامين از شما گذر از زندان به قصر را نكوهيده مىدارد؟ اما مرگ براى دشمنان شما جز انتقال از قصر به زندان و عذاب نيست! بدانيد كه پدر من از جدم پيامبر خدا(ص) نقل كرد كه فرمرمود: دنيا زندان مومن و بهشت كافر است. و مرگ پلى است كه آنها را به بهشتشان رهنمون مىشود و اينها را آتششان مىكشاند» (بحارالأنوار، ج 6، ص 154). و انسان را از خانه دنيا كه خانه فنا و گذر و عمل است - به خانه بقا - و ابديت مىبرد و هيچ كس از آن گريزى ندارد و همگان فرستاده پروردگار را ملاقات مىكنند و مرگ آنها را در مىيابد و سكرات موت و جان كندن از عقبههاى سخت و دشوار مرگ است.
قرآن مرگ را چنين توصيف مىكند: (فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ)؛ «پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مىرسد و شما در اين حال نظاره مىكنيد (كارى از دستتان ساخته نيست؟) و ما از شما به او نزديكتريم ولى نمىبينيد».واقعه (56)، آيات 83 - 85.
يعنى هنگامى كه مرگ كسى - كه همان اجل و زمان رجوع و سفر او به سوى خداست - فرا مىرسد، شما حالت او را مىبينيد و نظاره مىكنيد، اما هيچ كارى از دستتان بر نمىآيد و نمىتوانيد، او را به دنيا برگردانيد. دليل آن روشن است؛ زيرا آن سكرات مرگ و امر حقى است كه شما از آن تنفر داريد. اما چون از جانب خدا است كسى را در آن دخالتى نيست.ق (50)، آيه 19.
(كَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِىَ وَ قِيلَ مَنْ راقٍ وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ إِلى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ)؛ چنين نيست؛ «تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد و گفته مىشود: آيا كسى است كه «او را از مرگ» نجات دهد و [در اين هنگام ]به جدايى از دنيا يقين كند و ساق پاها [از سختى جان دادن] به هم پيچد در آن روز مسير همه به سوى پروردگارت خواهد بود».قيامة (75)، آيات 26 - 31.
آرى مرگ پرواز روح است از جسد خاكى به سوى پرودگار جهانيان و مردمان در اين پرواز دو گروه هستند؛
1. يا پاك و طاهرند كه در وصفشان فرمود: (الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛ «كسانى كه فرشتگان روحشان را مىگيرند، در حالى كه پاك و پاكيزهاند؛ به آنها مىگويند: سلام برشما! وارد بهشت شويد، به خاطر اعمالى كه انجام مىداديد».نحل (16)، آيه 32.
اما آنهايى كه دنياى خود را با گناه آلوده كردهاند، مرگ برايشان بسيار سخت است. آرى جدا شدن از دنيا و همسر، فرزندان، دوستان و آنچه در طول زندگانى خود جمع كردهاند، بسيار سخت است و چه بسا موجب بىايمانى و بدعاقبتى شود. قرآن در وصف مرگ اين گروه مىفرمايد:
(وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِى غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ)؛ «اگر ببينى هنگامى كه ظالمان در شدايد مرگ فرو رفتهاند؛ و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگويند: جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دورغهايى كه به خدا بستيد و نسبت به آيات او تكبر ورزيديد، مجازات خواركنندهاى خواهيد ديد».انعام (6)، آيه 93.
(اِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِى أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً)؛ «كسانى كه فرشتگان روح آنان را گرفتند در حالى كه [با انجام دادن گناهان ]به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالى بوديد؟ گفتند: ما در سرزمين خود تحت فشار بوديم. (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟ آنها [عذرى نداشتند و ]جايگاهشان دوزخ است و سر انجام بدى است».نساء (4)، آيه 97.
(الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِى أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلون فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتِكَبِّرِينَ)؛ «كسانى كه فرشتگان روح آنها را گرفتند، در حالى كه [با انجام دادن گناهان] به خويشتن ستم كرده بودند، در چنين حالتى تسليم مىشوند [و به دورغ مىگويند] ما كار بدى انجام نداديم! آرى خداوند به آنچه انجام مىداديد، عالم است. اكنون از درهاى دوزخ وارد شويد، در حالى كه جاودانه در آن خواهيد بود؛ چه جاى بدى است جايگاه مستكبران!»نحل (16)، آيه 28.
روشن است از مرگ گريزى نيست، اما از سختى آن مىتوان گريخت و مرگ را به مثابه بوييدن گلى خوشبو تبديل نمود. ايمان و عمل صالح - به ويژه دوستى اهل بيت عصمت و طهارت(ع) - و مواظبت بر نمازهاى اول وقت و احترام و نيكى به پدر و مادر و انجام دادن به دستورات الهى، باعث خواهد شد كه ما منزل اول سفر خود را به سلامت طى كنيم.
2. قبر
در واقع «قبر» همان «برزخ» است.و برزخ عالم بين دنيا و آخرت است كه انسان از هنگام مرگ تا نفخ صور در آن قرار دارد.منظور از قبر، همين قبر ظاهرى نيست كه ما مىبينيم، زيرا اين قبر كه جسم ما را در خود جاى مىدهد، پس از چندى مىپوسد، بلكه منظور از قبر، باطن آن است كه تا قيامت پا بر جاست و در روايات ما از آن به باغى از باغهاى بهشت يا چاهى از چاههاى جهنم تعبير مىكنند.
قرآن كريم پس از نقل تمنّاى باطل افراد بدكردارى كه از دنيا رفتهاند و درخواست بازگشت به دنيا را دارند تا شايد رفتارى شايسته پيشه كنند، ولى برآورده نمىشود؛ مىفرمايد:
(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)؛ «و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند».مومنون (23)، آيه 100.
همچنين حال برزخ و برزخيان پس از مرگ را چنين بيان مىفرمايد:
(وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِى الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ)؛هود (11)، آيات: 104 - 108. «و ما [مجازات ]را جز تا زمان محدودى تأخير نمىاندازيم، آن روز كه فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمىگويد؛ گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت. اما آنها كه بدبخت شدند، در آتشاند؛ و براى آنان در آنجا «زفير» و «شهيق» (نالههاى طولانى دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا آسمانها و زمين بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مىدهد. اما آنهايى كه سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. بخششى است قطع نشدنى».
عبارت «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» روشن مىسازد كه منظور از «جنت» و «جهنم»، بهشت و دوزخ پيش از قيامت است؛ زيرا هر گاه قيامت برپا شود، بساط زمين و آسمان نيز برچيده مىشود. به همين دليل امام على(ع) به اين آيات در قبال كسى كه ثواب و عقاب برزخى پيش از قيامت را انكار مىكرد، استناد كرده است:
«اما رد بر كسى كه ثواب و عقاب در دنيا پيش از برپايى قيامت را انكار مىكند، سخن خداوند متعال است». آنگاه آيات بالا را قرائت مىكنند و در ادامه مىفرمايد: «منظور از «إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ» آسمانها و زمين پيش از برپايى قيامت است؛ زيرا با قيامت، آسمانها و زمين تبديل مىشوند».اشاره به آيات 66 و 67 سوره مباركه «زمر».
همانند آيه مذكور، اين سخن خداوند است: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ) و برزخ عبارت است از امرى بين دو امر (دنيا و آخرت) كه عبارت از ثواب و عقاب بين دنيا و آخرت است و مثل آن آيه (النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ).مؤمن (23)، آيه 46: «آتش است كه هر صبح و شام بر آن (خاندان فرعون) عرضه مىشوند». قيامت خانه جاودانگى است و صبحگاهان و شامگاهان در آن راه ندارد؛ بلكه آن دو در دنيا هستند. همچنين خداوند متعال درباره بهشتيان مىفرمايد: (وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيّاً).مريم (19)، آيه 62: «و هر صبح و شام روزى آنان در بهشت مقرر است». صبح و شب از صفات شبانه روز است كه در بهشت زندگانى پيش از روز قيامت واقع مىشود. خداوند متعال درباره اين گروه مىفرمايد: (لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً).انسان (76)، آيه 13: «نه آفتاب را در آنجا مىبينند و نه سرما را». اين همانند آن سخن خداوند است [كه درباره شهيدان نازل شده است]: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).آل عمران (3)، آيه 169: «و مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شدهاند، مردگانند؛ بلكه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند».؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 245.
امام سجاد(ع) در تفسير اين آيه مىفرمايد: «هو القبر و إن لهم فيه مَعِيشَةً ضَنْكاً و الله إن القبر لروضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار»؛ «منظور از برزخ همان قبر است و براى مردگان در آن زندگى سختى است و به خدا قسم قبر يا باغى از باغهاى بهشت است يا چاهى از چاههاى آتش».بحارالأنوار، ج 6، ص 159؛ امام صادق(ع) نيز چنين تفسيرى از برزخ دارند: «البرزخ القبر و هو الثواب و العقاب بين الدنيا و الآخرة. و الدليل على ذلك أيضا قول العالم(ع) والله ما يخاف عليكم إلا البرزخ؛ امام صادق مىفرمايند: برزخ عبارت از قبر است كه همان عقاب و ثواب بين دنيا و آخرت مىباشد. (آنگاه مرحوم مجلسى اضافه مىكند) دليل آن سخن عالم (امام موسى كاظم(ع)) است كه فرمودند: «به خدا قسم من بر شما تنها از برزخ مىترسم»: (بحارالأنوار، ج 6، ص 218).
آرى باطن و حقيقت برزخىِ قبر هر كسى يا باغى از باغهاى بهشت است يا چاهى از چاههاى جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منكر و نكير از عقبههاى بس خطرناك قبر است كه كسى را از آنها گريزى نيست؛ مگر اينكه ايمان و عمل صالح را پيش از خود فرستاده باشد. روايت شده است: قبرى را مىكندند، پيامبر اكرم(ص) با شتاب به سوى آن رفتند و به شدت گريستند؛ به حدى كه خاك از اشك ايشان تر شد و به ياران خود فرمودند: «إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا»؛ «برادران من! براى همانند آن مهيا شويد».مستدرك الوسائل، ج 2، ص 465. توصيههاى بسيارى كه در روايات شده است كه ميت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذاريد و قبل از دفن مدتى او را در كنار قبرش نگاه داريد و در هنگام دفن بر او تلقين بخوانيد و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانيد، همگى براى كم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقيقت آن براى ما روشن نيست. اجمالاً مىتوان گفت: انسانى كه از دنيا رفته است، به دليل انس به دنيا و ناآشنايى به عالم برزخ ونظام جديد، فشار قرار مىگيرد.
سؤال منكر و نكير نيز پرسش از حقيقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(ع) مىفرمايند: «يَجِىءُ الْمَلَكَانِ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ إِلَى الْمَيِّتِ حِينَ يُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا كَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ يَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْيَابِهِمَا وَ يَطَئَانِ فِى شُعُورِهِمَا. فَيَسْأَلَانِ الْمَيِّتَ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ قَالَ فَإِذَا كَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّى وَ دِينِىَ الْإِسْلَامُ فَيَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى خَرَجَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِى فَيَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِيهَا وَ يُفْسَحُ لَهُ فِى قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ وَ يَرَى مَقْعَدَهُ فِيهَا وَ إِذَا كَانَ الرَّجُلُ كَافِراً دَخَلَا عَلَيْهِ وَ أُقِيمَ الشَّيْطَانُ بَيْنَ يَدَيْهِ عَيْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ وَ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى قَدْ خَرَجَ مِنْ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ لَا أَدْرِى فَيُخَلِّيَانِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الشَّيْطَانِ فَيُسَلِّطُ عَلَيْهِ فِى قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ تِنِّيناً لَو ْ أَنَّ تِنِّيناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِى الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى النَّارِ وَ يَرَى مَقْعَدَهُ فِيهَا»؛ «دو فرشته منكر و نكير نزد ميت در هنگامى كه دفن مىشود، مىآيند؛ در حالى كه صداى آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقى سهمناك و خيرهكننده است، در اين حال زمين را با دندانهاى خود زير و رو مىكنند و موهاى خود را مىكشند؛ پس از ميت مىپرسند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟
اگر او مؤمن باشد، مىگويد: الله پرودگار من است و اسلام دين من. آنان به او مىگويند: درباره مردى كه از براى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مىگويى؟ مىگويد: آيا از محمد(ص) پيامبر خدا مىپرسيد؟ مىگويند: شهادت بده كه او پيامبر خدا است. او مىگويد: شهادت مىدهد كه او پيامبر خدا است.
[بدين ترتيب او از آزمون سربلند بيرون آمد و آنگاه] به او مىگويند: بخواب! خوابى كه در آن رويايى نيست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه مىدهند و براى او، درى به سوى بهشت باز مىكنند و او جايگاهش را مىبيند.
اما اگر او كافر باشد، بر او وارد مىشوند؛ در حالى كه شيطان چونان دودى در كنار ديدگان او نشسته است. از او مىپرسند: پرودگار تو كيست و دين تو چيست؟ درباره اين شخص كه برأى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مىگويى؟
مىگويد: نمىدانم! [در اين هنگام] بين او و شيطان را خالى مىكنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط مىسازند كه اگر يكى از اين مارها در زمين نفس بكشد، هرگز درختى نخواهد روييد. و ديدگان او را به سوى آتش مىگشايند و او جايگاه خود را در آن مىبيند».كافى، ج 3، ص 236.
آرى برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراك آن عاجزيم. آنچه ما مىبينيم قبرى است در دورن زمين؛ اما حقيقت آن براى ما روشن نيست. اين قبر يا باغى از باغهاى بهشت است و آن براى انسانهايى است كه در دنيا بهشتى زندگى كردند، يا چاهى از چاههاى آتش و آن مخصوص انسانهايى است كه زندگانى جهنمى داشتهاند و اين بهشت و دوزخ برزخى كه غير از بهشت و دوزخ قيامت است، براى ما مكشوف نيست و پس از مرگ عيان مىشود.
در باب زندگي پس از مرگ كتاب هاي زير در عين علمي بودن قابل استفاده عموم مي باشد: 1- معاد يا بازگشت به سوي خدا 1 - 2, استاد محمد شجاعي , شركت سهامي انتشار 2- بازگشت به هستي , استاد محمد شجاعي , پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تهران 3- عروج روح , استاد محمد شجاعي , پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تهران 4- قيام قيامت , استاد محمد شجاعي , پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تهران لازم به تذكر است كه استاد شجاعي از شاگردان مبرز علامه طباطبايي مي باشند.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/3357
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت