تفاوت عقوبت با امتحان الهي | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تفاوت عقوبت با امتحان الهي
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تفاوت عقوبت با امتحان الهي
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
امتحان الهی
,
جزا
سوال:
فرق بين عقوبت و امتحان الهي چيست؟ اصولا از كجا بايد فهميد كه داريم عقوبت مي شويم يا امتحان؟ در مورد آيه « وَما اَصابَکُمْ مِنْ مُصِيبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ اَيْدِيکُمْ؛ پس هر آنچه از بليات و گرفتاريها به سراغ شما مي آيد تماما اموري است که به دست خود شما کسب شده است»، توضيح فرماييد.
پاسخ تفصیلی:
سوال را در دو بخش پاسخ مي دهيم :
بخش اول: فرق بين عقوبت و امتحان الهي چيست؟ ؛ اصولا از كجا بايد فهميد كه داريم عقوبت مي شويم يا امتحان؟
الف : ريشه ومعناي کلمه عقوبت:
كلمه عقاب و همچنين معاقبة عبارت است از مؤاخذهاى كه در عاقبت، گناه، متوجه گنهكار مىشود. راغب مىگويد: عقب و عقبى تنها در مورد ثواب و اجر خير به كار مىرود، هم چنان كه در قرآن فرموده: خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً و نيز فرموده: أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ و اما كلمه العاقبة اگر بدون اضافه در كلام آيد، باز مختص به ثواب و اجر خير است و در عذاب به كار نمىرود، مانند وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ و اگر به كلمهاى ديگر اضافه شود در اين صورت گاهى در معناى عقوبت و عذاب مىآيد، مانند آيه ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا و آيه فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النَّارِ. و اين در حقيقت از باب استعاره گرفتن كلمهاى است در ضد معناى اصلىاش. و اما كلمه عقوبت و معاقبة همواره در عذاب استعمال مىشود، و مختص بدانست .
بنا بر اين كلمه شديد العقاب مانند كلمه ذو انتقام از اسماى حسنايى است كه صفت خداى تعالى را در طرف عذاب حكايت مىكند، هم چنان كه كلمه غفور و رحيم صفتش را در جانب رحمت حكايت مىنمايد.
هم چنين در آيه:«كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ» : اينان تكذيب و انكار كردند آيات ما را پس خداوند آنان را به سبب گناهانشان عقوبت و عذاب نموده. و به عقاب نمودن كلمه «مؤاخذه» گفته ميشود باين مناسبت كه عقاب كردن، گرفتن مجرم است به گناهش.
«وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ» و خداوند داراى عذابى سخت است نسبت به كسانى كه استحقاق آن را دارند.
ب: امتحان الهي :
امتحانات الهي ممکن است جهات مختلفي داشته باشد:
1-خدا خطاب به موسي فرمود: (قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ) امتحانات الهى نسبت بجميع افراد عباد، بانحاء مختلف است، تا درجه آنها از كفر و ايمان و مراتبش.بر خود آنها و بر ديگران معلوم شود.
2- امتحان الهى به منظور خالص ساختن و آزمودن و مصالح ديگر .
3- فرقى كه بين امتحان الهى و امتحانهاى معمول نزد ما انسانها هست اين است كه غالبا ما نسبت به باطن حال اشيا جاهليم، و مىخواهيم با امتحان، آن حالت، از آن موجود را ، كه براى ما مجهول است، روشن و ظاهر سازيم، ولى از آنجا كه جهل در خداوند سبحان متصور نيست، چون مفاتيح غيب نزد او است، لذا امتحان او از بندگان براى كشف مجهول نيست، بلكه« تربيت عامه» الهيه است، نسبت به انسانها كه او را به سوى حسن عاقبت و سعادت هميشگى دعوت مىكند، از اين نظر امتحان است كه با چنين تربيتى حال هر انسانى را براى خودش معين مىكند، تا بداند از اهل كدام خانه است، اهل دار ثواب است و يا دار عقاب؟.
4-به همين جهت خداى سبحان اين تصرف الهى از ناحيه خود را و همچنين توجيه حوادث را؛ بلا، ابتلا، فتنه و امتحان خوانده، و به صورت كلى و عمومى فرموده: إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «1»
5- در سوره الجن: آيه 16 و17
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ .... : اگر آنها (جن و انس) بر طريقه ايمان استقامت ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب مىكنيم .
باران رحمت خود را بر آنها فرو مىباريم، و منابع و چشمههاى آب حياتبخش را در اختيارشان مىگذاريم، و به اين ترتيب آنها را مشمول انواع نعمتها قرار مىدهيم.
غدق (بر وزن شفق) به معنى آب فراوان است.
در آيه بعد به حقيقت ديگرى در همين رابطه اشاره كرده، مىافزايد:
منظور اين است كه ما آنها را با وفور نعمت بيازمائيم (لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ).
آيا فزونى نعمت مايه غرور و غفلت آنها مىشود؟ يا سبب بيدارى و شكر گزارى و توجه بيشتر به خدا؟
و از اينجا روشن مىشود كه يكى از اسباب مهم امتحان الهى وفور نعمت است، و اتفاقا آزمايش به وسيله نعمت از آزمايش به وسيله عذاب، سختتر و پيچيدهتر است، زيرا طبيعت فزونى نعمت، سستى و تنبلى و غفلت و غرق شدن در لذائذ و شهوات است، و اين درست چيزى است كه انسان را از خدا دور مىسازد و ميدان را براى فعاليت شيطان آماده مىكند تنها كسانى مىتوانند از عوارض نامطلوب فزونى وفور نعمت در امان بمانند كه به طور دائم به ياد خدا باشند، ذكر او را فراموش نكنند، و با يادآوريهاى مداوم خانه قلب را از نفوذ شياطين حفظ نمايند .
و لذا به دنبال آن، مىافزايد: و هر كس از ذكر پروردگارش روى گردان شود، او را به راه عذاب شديد و روز افزونى مىبرد (وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً).
6- از قرآن مجيد بدست ميايد كه تكاليف الهى و پيشآمدهاى روزگار همه امتحان خدائىاند و بوسيله آنها خوب و بد از هم جدا شده و خوبان در راه كمال و بدان در راه شقاوت پيش ميروند حتى وسائل زندگى نيز از آنجمله است در سوره كهف، 7 : إنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا. با وسائل زندگى نيكوكاران از بد كاران تميز داده ميشوند.
7- خير و شرّ هر دو امتحان است شايد آمدن آنها، عنان زندگى و افعال را عوض كند وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ اعراف:168.
ايضا آيه وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ انبياء: 35. در راه رجوع إلى اللَّه شرّ و خير پيش ميايد تا عدهايرا براه كمال و گروهى را براه شقاوت ببرد.
8- بابراهيم عليه السّلام دستور داده ميشود:
فرزندت را در راه خدا قربانى كن پسر و پدر هر دو باين كار راضى ميشوند و چون روشن ميگردد كه هر دو تسليم و مطيع امرند جواب ميرسد إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ صافات: 106. دستور ذبح فرزند و اسكان ذريه در سرزمين خشك و تفتيده مكّه و نظائر آنها ظاهرا همان ابتلا و امتحان است كه ابراهيم عليه السّلام را بامامت رسانيد:
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ... بقره: 124.
9- دستورات و تكاليف بر بشر نازل ميشود تا بشر را رشد دهند و بطرف كمال برند و در نتيجه صادقان از كاذبان جدا ميشوند و هر يك راه خويش ميگيرند أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ عنكبوت: 2 و 3.
دستور جهاد و حمله بدشمن امتحان و اختبار است وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ محمد: 31.
10- بطور خلاصه با امتحان الهى كه همان احكام و پيش آمدها و وسائل زندگى است مردم براه كمال و شقاء ميافتند و پيش ميروند تا اهل سعادت بسعادت و اهل شقاوت بشقاوت برسند و از هم متمايز گردند.
الميزان در ج چهارم ذيل آيه 42 آل عمران در اين باره بحث مفصلى دارد كه ديدنى است.
بخش دوم - در مورد آيه « وَما اَصابَکُمْ مِنْ مُصِيبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ اَيْدِيکُمْ ....
در اين آيه نكاتى است كه بايد به آن توجه داشت:
1- اين آيه به خوبى نشان مىدهد مصائبى كه دامنگير انسان مىشود يك نوع مجازات الهى و هشدار است (هر چند استثنائاتى دارد كه بعد به آن اشاره خواهد شد) و به اين ترتيب يكى از فلسفههاى حوادث دردناك و مشكلات زندگى روشن مىشود.
جالب اينكه در حديثى از امير مؤمنان على ع مىخوانيم: كه از پيامبر گرامى خدا ص نقل مىكند كه فرمود:
خير آية فى كتاب اللَّه هذه الاية! يا على! ما من خدش عود، و لا نكبة قدم الا بذنب، و ما عفى اللَّه عنه فى الدنيا فهو اكرم من ان يعود فيه و ما عاقب عليه فى الدنيا فهو اعدل من ان يثنى على عبده:
اين آيه (وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ ...) بهترين آيه در قرآن مجيد است، اى على! هر خراشى كه از چوبى بر تن انسان وارد مىشود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است كه از او سر زده، و آنچه خداوند در دنيا عفو مىكند گرامىتر از آن است كه (در قيامت) در آن تجديد نظر فرمايد، و آنچه را كه در اين دنيا عقوبت فرموده عادلتر از آن است كه در آخرت بار ديگر كيفر دهد! «1» و به اين ترتيب اينگونه مصائب علاوه بر اينكه بار انسان را سبك مىكند او را نسبت به آينده كنترل خواهد نمود.
2- گرچه ظاهر آيه عام است و همه مصائب را در بر مىگيرد، ولى مطابق معمول در عمومات استثناهايى وجود دارد، مانند مصائبى كه گريبان غير معصومين را مىگيرد و جنبه آزمون دارد.
و يا مصائبى كه بر اثر ندانم كاريها و عدم دقت و مشورت و سهلانگارى در امور حاصل مىشود كه اثر تكوينى اعمال خود انسان است.
و به تعبير ديگر جمع ميان آيات مختلف قرآن و روايات ايجاب مىكند كه عموم اين آيه در مواردى تخصيص پيدا كند، و اين مطلب تازهاى نيست كه مايه گفتگوى بعضى از مفسران شده است.
كوتاه سخن اينكه مصائب و گرفتاريهاى سخت، فلسفههاى مختلفى دارد، كه در بحثهاى توحيدى، و مباحث عدل الهى، به آن اشاره شده است.
شكوفايى استعدادها تحت فشار مصائب، هشدار نسبت به آينده، آزمون الهى، بيدارى از غرور و غفلت، و كفاره گناه و ...
اما از آنجا كه بيشتر افراد آن جنبه كيفرى و كفارهاى دارد آيه فوق آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.
و لذا در حديثى مىخوانيم: هنگامى كه امام على بن الحسين ع وارد بر يزيد شد، يزيد نگاهى به او كرد و گفت: يا على! ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ! (اشاره به اينكه حوادث كربلا نتيجه اعمال خود شما بود).
ولى امام على بن الحسين ع فورا در پاسخ فرمود:
كلا! ما هذه فينا نزلت، انما نزل فينا ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ فنحن الذين لا ناسى على ما فاتنا من امر الدنيا، و لا نفرح بما اوتينا «1».
چنين نيست، اين آيه در مورد ما نازل نشده، آنچه در باره ما نازل شده آيه ديگرى است كه مىگويد: هر مصيبتى در زمين يا در جسم و جان شما روى دهد پيش از آفرينش شما در كتاب (لوح محفوظ) بوده، و آگاهى بر اين امر بر خداوند آسان است، اين براى آن است كه شما به خاطر آنچه از دست مىدهيد غمگين نشويد، و به خاطر آنچه در دست داريد زياد خوشحال نباشيد (هدف از اين مصائب عدم دلبستگى شما به مواهب زودگذر دنيا است و يك نوع تربيت و آزمون براى شما است).
سپس امام افزود: ما كسانى هستيم كه هرگز به خاطر آنچه از دست دادهايم غمگين نخواهيم شد، و به خاطر آنچه در دست داريم خوشحال نيستيم (همه را زودگذر مىدانيم و چشم به لطف و عنايت خدا بستهايم).
اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق ع پايان مىدهيم: هنگامى كه از حضرتش تفسير آيه فوق را خواستند فرمود: مىدانيد على ع و اهل بيتش بعد از او گرفتار مصائبى شدند، آيا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالى كه آنها اهل بيت طهارتند، و معصوم از گناه، سپس افزود:
ان رسول اللَّه كان يتوب الى اللَّه و يستغفر فى كل يوم و ليلة مائة مرة من غير ذنب ان اللَّه يخص اوليائه بالمصائب لياجرهم عليها من غير ذنب:
رسول خدا ص پيوسته توبه مىكرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار مىنمود، بىآنكه گناهى مرتكب شده باشد، خداوند براى اولياء و دوستانش مصائبى قرار مىدهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گيرند بىآنكه گناهى مرتكب شده باشند «2».
3- گاه بعضى در اين مساله ترديد كردهاند كه مصائب در آيه فوق اشاره به مصائب دنيا باشد چرا كه دنيا دار عمل است نه دار پاداش و كيفر.
ولى اين اشتباه بزرگى است چرا كه آيات و روايات فراوانى نشان مىدهد كه گاه انسان در همين دنيا گوشهاى از كيفر اعمالش را مىبيند، و اينكه مىگويند دنيا دار مجازات نيست، يعنى تمام حسابها تصفيه نمىشود، نه اينكه مطلقا مجازاتى وجود ندارد، و انكار اين حقيقت از نظر آشنايان به آيات و روايات شبيه انكار يك امر بديهى است.
4- گاه مصائب، جنبه دستجمعى دارد، و محصول گناهان جمعى است، همانگونه كه در آيه 41 سوره روم مىخوانيم: ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ: فساد در خشكى و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد، تا نتيجه بعضى از اعمالى را كه انجام دادهاند به آنها بچشاند شايد باز گردند.
روشن است كه اين در باره جوامع انسانى است، كه به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانيها مىشوند.
در اين زمينه روايات زيادى در منابع اسلامى وارد شده كه به گوشه از آن براى تكميل اين بحث اشاره مىكنيم.
1- در يكى از خطبههاى نهج البلاغه آمده است:
ما كان قوم قط فى غض نعمة من عيش، فزال عنهم، الا بذنوب اجترحوها، لان اللَّه ليس بظلام للعبيد، و لو ان الناس حين تنزل بهم النقم، و تزول عنهم النعم، فزعوا الى ربهم بصدق من نياتهم، و وله من قلوبهم، لرد عليهم كل شارد، و اصلح لهم كل فاسد:
هيچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى گرفته نشد، مگر بواسطه گناهانى كه انجام دادند، زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمىدارد، هر گاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمتها با صدق نيت به پيشگاه خدا تضرع كنند، و با دلهاى پر اشتياق و آكنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمايند، مسلما آنچه از دستشان رفته به آنها باز مىگرداند و هر گونه مفسدهاى را براى آنها اصلاح مىكند «3».
2- در جامع الاخبار حديث ديگرى از امير مؤمنان على ع نقل شده است
كه فرمود:ان البلاء للظالم ادب، و للمؤمن امتحان، و للانبياء درجة و للاولياء كرامة.
بلاها براى ظالم تاديب است، و براى مؤمنان امتحان، و براى پيامبران درجه، و براى اولياء كرامت و مقام است «4».
اين حديث شاهد گويايى است براى آنچه در مورد استثناهاى آيه بيان كرديم.
3- در حديث ديگرى در كافى از امام صادق ع آمده است كه فرمود:ان العبد اذا كثرت ذنوبه، و لم يكن عنده من العمل ما يكفرها، ابتلاه بالحزن ليكفرها: هنگامى كه انسان گناهش افزون شود و اعمالى كه آن را جبران كند نداشته باشد خداوند او را گرفتار اندوه مىكند تا گناهانش را تلافى كند «5»
4- رفع يك اشتباه بزرگ
ممكن است كسانى از اين حقيقت قرآنى سوء استفاده كنند و هر گونه مصيبتى دامنشان را مىگيرد با آغوش باز از آن استقبال نمايند و بگويند بايد در برابر هر حادثه ناگوارى تسليم شد، و از اين اصل آموزنده و حركت آفرين قرآنى نتيجه معكوس يعنى نتيجه تخديرى بگيرند كه اين بسيار خطرناك است.
هيچگاه قرآن نمىگويد در برابر مصائب تسليم باش، و در رفع مشكلات كوشش مكن، و تن به ظلمها و ستمها و بيماريها بده، بلكه مىگويد: اگر با تمام تلاش و كوششى كه انجام دادى باز هم گرفتاريها بر تو چيره شد، بدان گناهى كردهاى كه نتيجه و كفارهاش دامانت را گرفته، به اعمال گذشتهات بينديش، و از گناهانت استغفار كن، و خويشتن را بساز و ضعفها را اصلاح نما.و اگر مىبينيم در بعضى از روايات اين آيه بهترين آيه قرآن معرفى شده به خاطر همين آثار تربيتى مهم آن است، و به خاطر سبك كردن بار انسان از سوى ديگر و زنده كردن نور اميد و عشق پروردگار در قلب و جان او از سوى سوم
(1) تفسير على بن ابراهيم مطابق نور الثقلين جلد 4 صفحه 580
. (2) اصول كافى طبق نقل نور الثقلين جلد 4 صفحه 581
3- نهج البلاغه خطبه 178
4- بحار الانوار جلد 81 صفحه 198
5- كافى جلد دوم كتاب الايمان و الكفر باب تعجيل عقوبة الذنب حديث
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/3013
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت