علوم مهندسي، علم سودمند؟ | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
علوم مهندسي، علم سودمند؟
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
علوم مهندسي، علم سودمند؟
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
علم سودمند
,
معرفت شناسی (مسائل جدید کلامی)
سوال:
سؤالي در مورد علم داشتم، آيت الله جوادي آملي در مورد علم سودمند صحبتي کردند که در آن علم سودمند علميست که والي انسان باشد و روح انسان را ارتقا دهد. وبه خدا نزديک کند. سؤال اينجاست که مثلا علوم مهندسي يا ... که اثري از تهذيب نفس يا علوم ديني در آن نيست جزء علوم سودمند نيست؟
پاسخ تفصیلی:
در مورد اينکه از نظر اسلام چه علمي بايد آموخت چند نظريه وجود دارد:
نظريه اول : منظور اسلام از علم ،علوم ديني است
ممکن است کسي بگويد مقصود از همه اين تأکيد و توصيهها ،علم خود دين است .
يعني همه به اين منظور گفته شده است که مردم به خود دين عالم شوند و اگر نظر اسلام از علم ، علم دين باشد در حقيقت به خودش توصيه کرده و درباره علم به معني اطلاع بر حقايق کائنات و شناختن امور عالم چيزي نگفته و اشکال به حال اول باقي ميماند ، زيرا هر مسلکي هر اندازه هم ضد علم باشد و با آگاهي و اطلاع و بالارفتن سطح فکر و معلومات مردم مخالف باشد ، با آشنايي با خودش مخالف نيست، بلکه خواهد گفت با من آشنا باشيد و با غير من آشنا نباشيد.
اشکال نظريه
پس اگر منظور اسلام از علم ، خصوص علم ديني باشد بايد گفت موافقت اسلام با علم صفر است و نظر اسلام درباره علم منفي است .
براي کسي که درست با اسلام و منطق اسلام آشنا باشد جاي اين احتمال نيست که بگويد نظر اسلام درباره علم منحصرا علوم ديني است .
اين احتمال فقط از ناحيه طرز عمل مسلمين در قرنهاي اخير که تدريجا دايره معلومات را کوچکتر کردند و معلومات خود را محدود کردند پيدا شده ، و الا آنجا که ميفرمايد :
حکمت گمشده مؤمن است پس آن را به چنگ آوريد ولو اينکه بخواهيد از دست مشرکان بگيريد ، معني ندارد که خصوص علوم ديني باشد .مشرک را با علوم دين چکار ؟
يا در جمله « اطلبوا العلم و لو بالصين » ، چين به عنوان دورترين نقطه و يا به اعتبار اينکه در آن ايام يکي از مراکز علم و صنعت جهان بوده ياد شده . قدر مسلم اين است که چين نه در آن زمان و نه در زمانهاي ديگر مرکز علوم ديني نبوده است .
گذشته از همه اينها در متن سخنان رسول اکرم تقييد و تحديد و تفسير شده که مقصود چه علمي است ، اما نه تحت عنوان اينکه فلان علم باشد يا فلان علم ، بلکه تحت عنوان علم نافع ، علمي که دانستن آن فايده برساند و ندانستن آن ضرر برساند .
نظريه دوم : منظور از علم ،هر علم نافع است .
هر علمي که متضمن فايده و اثري باشد و آن فايده و اثر را اسلام به رسميت بشناسد يعني آن اثر را اثر خوب و مفيد بداند آن علم از نظر اسلام خوب و مورد توصيه و تشويق است .
پس حسابش روشن است، بايد ديد اسلام چه چيز را فايده و چه چيز را ضرر ميداند . هر علمي که هدفي از اهداف فردي يا اجتماعي اسلام کمک ميدهد و ندانستن آن ، سبب اخلال در زندگي مسلمان ها شود، آن علم را اسلام توصيه ميکند و هر علمي که در منظورهاي اسلامي تأثير ندارد اسلام درباره آن علم نظر خاصي ندارد ، و هر علم که تأثير سوء دارد با آن مخالف است .
سيره ائمه دين درباره علم
ما شيعه هستيم و ائمه اطهار عليهم السلام را اوصياي پيغمبر اکرم ميدانيم . گفتار آنها و سيرت آنها براي ما سند است .
همان طوري که ميدانيم از اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم هجري مسلمين با علوم جهان آشنا شدند و انواع علوم را از يونان و هند و ايران ترجمه کردند .
و از طرفي ميدانيم ائمه اطهار از انتقاد و خرده گيري به کارهاي خلفا کوتاهي نمي کردند ، کتابهاي ما پر است از اين انتقادها .
اگر بنا بود که نظر اسلام درباره علم نظر منفي و مخالف بود و علم خراب کننده و منهدم کننده دين ميبود ، ائمه اطهار اين عمل خلفا را که دستگاه وسيعي از مترجمين و ناقلين به وجود آورده بودند و انواع کتب نجومي ، منطقي ، فلسفي ، طبي ، حيوان شناسي ، ادبي و تاريخي ترجمه شد انتقاد ميکردند ، همان طوري که بعضي کارهاي ديگر خلفا را شديدا مورد انتقاد قرار دادند .
منطق قرآن درباره علم
گذشته از همه اينها منطق خود قرآن درباره علم به شکلي است که قابل تخصيص و اختصاص نميباشد . قرآن علم را نور و جهل را ظلمت ميداند ، ميفرمايد مطلقا نور بر ظلمت ترجيح دارد .
قرآن صريحا مسائلي را به عنوان موضوع مطالعه و تفکر پيشنهاد ميکند . اين موضوعات همانهاست که نتيجه مطالعه آنها همين علوم طبيعي و رياضي و زيستي و تاريخي و غيره است که امروز در دنيا ميبينيم .
همچنين در سوره بقره آيه 164 ميفرمايد : « إن في خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و الفلک التي تجري في البحر بما ينفع الناس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحيا به الارض بعد موتها و بث فيها من کل دابة و تصريف الرياح و السحاب المسخر بين السماء و اعرض لايات لقوم يعقلون » .
در آفرينش آسمانها و زمين ، در گردش شب و روز ، در حرکت کشتي بر روي آب که به وسيله آن بشر منتفع ميگردد ، آمدن و ريزش باران که سبب حيات زمين ميگردد ، حيواناتي که در روي زمين در حرکتاند ، گردش بادها و حالت مخصوص ابرها که در ميان زمين و آسمان معلقاند ، در همه اينها نشانههاي قدرت و حکمت پروردگار است.
يعني همه اينها قوانين و نظاماتي دارند و شناختن اين نظامات شما را به توحيد نزديک ميکند .
قرآن صريحا مردم را به مطالعه در اين امور توصيه کرده و ميدانيم مطالعه همينهاست که منجر به علم فلک و ستاره شناسي ، زمين شناسي، درياشناسي، علم کائنات جويه ، حيوان شناسي و غيره شده است .
همچنين است در سوره جاثيه آيه 2 و سوره فاطر آيه 25 و بسياري آيات ديگر . قرآن کتابي است که اولين مرتبه که نازل شد سخن خود را با خواندن ، علم و کتابت آغاز کرد . وحي قرآن با تذکر اينها آغاز گشت : « إقرأ باسم ربک الذي خلق ، خلق الانسان من علق، إقرأ و ربک الاکرم ، الذي علم بالقلم » بخوان به نام پروردگارت ، آنکه آفريد ، انسان را از خون بسته آفريد . بخوان و پروردگار تو کريم ترين کريمان است که آموخت نوشتن با قلم را . ( علق ، 1 -4)
توحيد و علم .
اسلام ديني است که با توحيد آغاز ميگردد و توحيد مسألهاي است تعقلي که تقليد و تعبد در آن جايز نيست ، حتما بايد تعقل و استدلال در آن باشد. اينها موضوعاتي است که قرآن براي مطالعه عرضه ميدارد . و اما اينکه مسلمين کمتر موفق شدند در اين موضوعات به مطالعه بپردازند و بيشتر مطالعات خود را موضوعاتي قرار دادند که هيچ گونه توصيهاي از طرف قرآن نشده مطلب ديگري است و علل خاصي دارد كه فعلا جاي بحث آن نيست .
اينها همه قرائني است که نشان ميدهد نظر اسلام منحصرا علوم ديني نيست .
از قديم اين مطلب مطرح بوده که آيا منظور اسلام از علمي که آن را فريضه و واجب خوانده چيست ؟ و هر دستهاي خواستهاند کلام پيغمبر را به همان رشته معلوماتي که خودشان داشتهاند تطبيق کنند .
متکلمين ميگفتهاند مقصود خصوص علم کلام است ، مفسرين ميگفتهاند مقصود علم تفسير است ، محدثين ميگفتهاند مقصود علم حديث است ، فقها گفتهاند مقصود علم فقه است که هر کسي بايد يا مجتهد باشد يا مقلد ، علماي اخلاق گفتهاند مقصود علم اخلاق و اطلاع از منجيات و مهلکات است ، متصوفه ميگفتهاند مقصود علم سير و سلوک و توحيد عملي است ، غزالي بيست قول در اين زمينه نقل ميکند ، ولي همان طور که محققين گفتهاند مقصود هيچ يک از اين علوم بالخصوص نيست .
اگر مقصود علم خاص ميبود پيغمبر به همان علم تصريح ميکرد . مقصود هر علم مفيد و سودمندي است که به کار ميخورد .
منبع: بيست گفتار
نويسنده: شهيد مطهري
صفحه258-263
علم نافع چيست؟
در نگاه اسلامى، علمى كه نفع ندارد، مطلوب نيست; حتى بزرگان معصوم (ع) از اين علم به خداى سبحان پناه بردهاند . از رسول خدا (ص) روايت است كه فرمود: اللهم اعوذبك من علم لاينفع . (1) و از على (ع) روايت است كه فرمود: «خيرى نيست در دانشى كه سود ندارد .» (2)
امام كاظم (ع) ماجرايى را از رسول خدا (ص) نقل كرده است كه بسيار شايان توجه و تامل است . امام (ع) مىفرمايد:
دخل رسول الله (ص) المسجد فاذا جماعة قد اطافوا برجل . «ماهذا؟» فقيل: «علامة .» قال: «و ما العلامة؟» قالوا: «اعلم الناس بانساب العرب و وقائعها و ايام الجاهلية و بالاشعار العربية .» فقال النبى (ص): «ذلك علم لايضر من جهله، و لاينفع من علمه .» (ميزان الحكمة، ح 14114 به نقل از مالى صدوق، 220/13)
روزى رسول خدا (ص) به مسجد آمد . گروهى را ديد كه پيرامون مردى گرد آمدهاند . پرسيد: «اين كسيت؟»
گفتند: «علامه است .» فرمود: «در چه چيز علامه است؟»
گفتند: «داناترين مردم به انساب و وقايع عرب است و بيشتر از همه به روزهاى مهم جاهليت و اشعار عربى آگاه است .»
پيامبر (ص) فرمود: «اين را اگر كسى نداند، زيان نمىكند و كسى كه مىداند، نفعى نمىبرد .»
علم انساب براى نظام جاهلى عرب، كه بر مدار روابط خويشى و عشيرهاى سازمان مىيافت، نفعى عظيم داشت و آن نظام بدون اين علم استمرار نمىيافت; ولى اسلام نظام اجتماعى نوينى را بنياد نهاد كه بر اساس تبارنامه آسمانى و الهى انسان شكل مىگرفت . اسلام همچنان كه با نظام جاهلى عرب به ستيز پرداخت، با دانشها و فنون و ابزارهايى نيز كه به آن نظام خدمت مىكرند، به مبارزه پرداخت . به همين دليل، از علم الانساب، كه بنيانهاى فرهنگى و نظام جاهلى را حفظ مىكرد و به ديگران انتقال مىداد، استقبال نكرد و آن را دانشى مفيد ندانست .
ترويج علم الانساب در صدر اسلام نسبتهاى جاهلى را همچنان در ياد و خاطر مردم عرب زنده نگاه مىداشت و ترك آن به مصداق «ان الباطل تموت بترك ذكره» موجب زوال آن فرهنگ مىشد .
پيامبر اسلام (ص) علم الانساب را براى محيط اسلامى در روزهاى نخستين، كه اعراب هنوز با عواطف و روابط جاهلى مانوس بودند، دانشى بومى نمىدانست و دانشهاى ديگرى را براى فرهنگ اسلامى ضرورى و نافع مىشمرد . رسول اكرم (ص) ضمن بيان اين كه علم داراى دامنهاى بلند است، آدمى را به بهرهگيرى از برترين و بهترين علوم توصيه مىكند و مىفرمايد:
العلم اكثر من ان يحصى . فخذ من كل شىء احسنه . (1)
علم افزون از آن است كه به شمارش آيد . پس هر دانشى را كه بهتر است، فراگيريد .
على (ع) نيز در روايتى براى باز نمودن اين حقيقت، از زنبور عسل ياد مىكند كه بهترين اجزاى گل را برمىگزيند و از آن دو چيز نفيس مىسازد: يكى عسل كه شفاى آدميان است و ديگر موم كه مردم از آن نور مىگيرند . (2) همچنين، امام كاظم (ع) درباره شايستهترين علوم مىفرمايد:
اولى العلم بك ما لايصلح لك العمل الا به و اوجب العمل عليك ما انت مسؤول عن العمل به، و الزم العلم لك ما ذلك على صلاح قبلك و اظهر لك فساده، و احمد العلم عاقبة مازاد فى عملك العاجل فلا تشتغلن بعلم ما لايضرك جهله و لاتغفلن عن علم ما يزيد فى جهلك تركه (3)
شايستهترين علم براى تو آن است كه عمل تو جز بدان اصلاح نشود، و واجبترين عمل براى تو آن است كه در برابرش از تو بازخواست مىكنند و لازمترين علم براى تو علمى است كه قلب تو را به صلاح آورد و فساد قلب را براى تو آشكار سازد، و فرجام آن علمى نيكتر است كه بر عمل دنياى تو بيفزايد . پس خود را به علمى مشغول مساز كه ندانستن آن، زيانت نمىرساند و از علمى غافل مشو كه ندانستن آن، بر نادانىات مىافزايد .
از نبى خاتم (ص) روايت است كه فرمود:
العلم علمان: علم الاديان و علم الابدان
اين روايتحتى اگر در مقام حصر مطلق نيز نباشد، باز هم از دو دسته علم با تاييد و ترغيب ياد مىكند: علم ابدان و علم اديان . يكى به جنبه جسمانى انسان مىپردازد و ديگرى به بعد روحانى و معنوى او توجه دارد . يكى براى سلامت جسم است و ديگرى سلامت روح است هر دو علم گرچه مهم و لازماند، اما آن علم كه سلامت جان و قلب را تامين مىكند، در ديدگاه اسلام مهمتر است . در برخى روايات، معرفت نفس سودمندترين معرفتها دانسته شده و در برخى ديگر، توحيد، ارزشمندترين گزاره شناخته شده است و در برخى ديگر، معرفت نفس با معرفت رب، قرين و همنشين شده است .
اسلام به موازات در هم شكستن مناسبات و روابط خونى و قبيلهاى جاهليت، به تحكيم مناسبات و روابط الهى انسان مىپردازد و به دانشى كه نسبنامه آسمانى آدمى را تبيين مىكند، ارج مىنهد . از اين رو، معرفت نفس و توحيد، در فرهنگ اسلامى، همان نقشى را دارند كه علمالانساب در فرهنگ جاهلى عرب داشته است . توحيد براى زاد بوم دينى آدمى، معرفتى نافع و ضرورى است و علمالانساب نيز در جغرافياى فرهنگى جاهليت عرب، علمى لازم و ضرورى بوده است .
علمالانساب و توحيد هر دو علماند، ولى هر يك به اعتبار موضوع و متعلق خود، براى محيط اجتماعى و فرهنگى ويژهاى نقش كليدى و ضرورى دارند . هر محيط فرهنگى، در نظام اجتماعى خود، به دستهاى علوم نيازمند است و ديدگاههاى مختلفى كه از حقيقت و هويت علم دارد، در اين داورى مشتركند; يعنى اگر ما از ديدگاه پوزيتيويسى نيز به علم بنگريم، باز هم خواهيم پذيرفت كه علم دامنهاى بلند دارد و هر فرد و جامعهاى مىتواند دانش متناسب با زاد و بوم خود را برگزيند . البته بومى شدن علم، به لحاظ موضوع، در برخى ديدگاهها اهميتبيشترى دارد .
حميد پارسا نيا, مقاله بومي شدن علم, سايت حوزه
اهميت و عظمت مقام علم؛ در حدى است كه خداوند در قرآن به پيامبرش دستور مىدهد: «قل هل يستوى الذين يعلمون والذين لايعلمون...؛ [اى پيامبر!] بگو: آيا كسى كه عالم است با كسى كه نمىداند برابر است؟»، (زمر، آيه 9).
پيامبر اسلام در مقام ارزشگذارى به علم مىفرمايد: طلب العلم فريضه على كل مسلم الا ان الله يحب بغاه العلم؛ دانشآموختن بر هر مسلمانى واجب است همانا خدا، طلب كنندگان دانش را دوست دارد»، (اصول كافى، ج 1، كتاب فضل العلم، ح 1، ص 35).
از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيلهاى كه انسان را به كمال مىرساند و دنيا و آخرت او را آباد مىكند. گفتنى است كه ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در اين جهت علوم الهى و دينى - با توجه به موضوع آن - از ساير علوم اشرف و برتر است؛ ولى اين بدينمعنا نيست كه علوم ديگر بىاهميت و بدون ارزش است و علم نيست.
گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف انديشان هستند كه فراتر از نيازهاي اوليه طبيعي و محسوسات به ارتباط نهاني دانش ها و ارتباط جهان هستي با آفريننده آن فكر مي كنند و از هدفمندي اين همه جنب و جوش ها سخن به ميان مي آورند.
مهمترين رسالت دين ايجاد انگيزه فراطبيعي در ميان انسان ها و جهت دهي صحيح به تلاش هاي روزانه است به طوري كه علاوه بر تأمين نيازهاي روزمره زندگي، به هدفمندي و تلاش براي دستيابي به مقصود هستي اقدام كند. از اين رو در فرهنگ اسلامي تمام دانش هاي مورد نياز براي زندگي بشري داراي اهميت است و توصيه شده به مقدار لازم و نياز جامعه، مردم براي فراگيري آن اقدام كنند و از آن به «واجب كفايي» تعبير شده است.
اما براي همه انسان ها در هر مرتبه علمي كه قرار دارند توجه به هدف و هدفمندي جهان و ايمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عيني» شمرده شده است و غفلت اكثريت جامعه بشري جاي تأسف دارد زيرا حتي از علوم تجربي و مهندسي نيز مي توان به آن هدف مقدس دست يافت و منافاتي با زندگي روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيلهاى كه انسان را به كمال مىرساند و دنيا و آخرت او را آباد مىكند. گفتنى است كه ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در اين جهت علوم الهى و دينى - با توجه به موضوع آن - از ساير علوم اشرف و برتر است؛ ولى اين بدينمعنا نيست كه علوم ديگر بىاهميت و بدون ارزش است و علم نيست.
در نگاه كلى قرآن، هر علمى كه انسان را به دنياپرستى سوق دهد و به چنگال ماديات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عيش و نوش بكشاند هدف نهايى او را تنها وصول به ماديات قرار دهد، چيزى جز ضلالت و گمراهى نيست.
در قرآن كريم آمده است: «ذلك مبلغهم من العلم ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله؛ اين آخرين حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن كه از راه حق گمراه شده آگاه است»، (نجم، آيه 30). پس علوم غيردينى نيز مىتواند نقشآفرين بوده و موجبات سعادت آدمى را فراهم كند. اين در صورتى است كه هدف تلقى نشود، بلكه وسيله پيشرفت و رسيدن به كمال باشد. از طرف ديگر علوم دينى نيز اگر طالب آن قصد رسيدن به دنيا را داشته باشد، موجب بدبختى انسان مىشود.
خلاصه اين که علمي که در روايات و آيات بر آن تأکيد شده و از آن تمجيد گشته و به عنوان اشرف علوم محسوب مي گردد علم خداشناسي است زيرا معلوم اين علم از معلوم ساير علوم برتر و اشرف است و هر علمي به اندازه معلوم خود ارزش دارد و روشن است که کسب معرفت و جهان بيني و خداشناسي منحصر به يک رشته نيست.
شخصي ممکن است از علم شيمي آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب هاي ديني نشناسد - پس آن چه مهم است شناخت کيمياي هستي است - البته بايد پذيرفت بعضي از علوم و رشته ها به اين هدف نزديک تر و کم واسطه ترند. در غير اين صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراين دروس دانشگاهي كه در جهت حل مشكلات علمي و گسترش علمي افراد و جامعه خاص بر مي دارد نه تنها علم لاينفع نيست بلكه علومي هستند كه در خدمت به جامعه و مردم است و كسي كه به قصد كمك به مردم و كسب رضايت خداوند و خدمت رساني به افراد جامعه به تحصيل آن علوم بپردازد، نه تنها پسنديده بلكه در برخي موارد بر افراد اين تحصيل واجب مي شود. مثلا آنجا كه حل مشكلات مردم و ادارهء جامعه متوقف بر تحصيل فلان علم باشد.
نکته ديگر آن است که راه تحصيل علوم اسلامي و آشنايي با آنها از راه مطالعه کتاب ها و استفاده از نرم افزارهايي که در دسترس همه هست که مي توان در کنار تحصيل در رشته مورد علاقه با مباني اعتقادي و ارزشي اسلام هم آشنا شد. هر کس بايد وظيفه خود را بشناسد و ببيند از چه راهي بهتر مي تواند خدمت به جامعه کند، از همان راه وارد شود. نمي شود که همه در علوم اسلامي متخصص شوند بايد در همه رشته هاي مورد نياز متخصص وجود داشته باشد. اگر انگيزه انسان از تحصيل انگيزه درستي باشد و به قصد انجام وظيفه و گره گشايي از کار مردم باشد اين تحصيل در هر رشته اي باشد مقدس است و اجر فراوان دارد.
مطلب ديگر اينکه گاه فضل علوم داراي مراتب است و سخن آيه الله جوادي ناظر به سودمندترين دانش بوده است. براي مطالعه بيشتر ر.ك:
1. علم و دين ايان، ايان باربور، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي
2. دين و چشم اندازهاي نو، نوشته چند نفر از دانشمندان غربي، ترجمه غلامحسين توكلي
3. عقل سليم علم، جيكوب برونوسكي، ترجمه كامبيز عزيزي، نشر ني.
--------------------
پانوشت:
1) كنزالفوائد، 2، 31; ميزان الحكمة، ح 1412616 .
2) نهجالبلاغه، حكمت 338 .
3) اعلامالدين، 305، ميزانالحكمة، ح 14138 .
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/2780
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت