فلسفه توسل به معصومان(ع) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
فلسفه توسل به معصومان(ع)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
فلسفه توسل به معصومان(ع)
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
توسل و زیارت معصوم
,
توسل به اهل بیت(ع)
کلید واژه فرعی :
شفاعت ,
شفاعت در اسلام ,
سوال:
توسل به ائمه(ع) برای چيست و آيا بهتر نيست انسا ن مستقيما از خدا بدون واسطه حاجت بخواهد؟
پاسخ تفصیلی:
ضرورت توسّل
بدون شك آدمى براى تحصيل كمالات مادى و معنوى، به غير خود؛ يعنى، خارج از محدوده وجودى خويش، نيازمند است. عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّك به سببها و وسايل براى رسيدن به كمالات مادى و معنوى، لازمه اين نظام است.
بر همين اساس قرآن كريم، انسان را در جهت كسب كمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقرب كرده است:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛ «اى مؤمنان پرواى الهى داشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد»: مائده (5)، آيه 35.. در روايات پيامبر اكرم و امامان معصوم(ع) نيز بر لزوم توسّل به اولياى الهى هنگام دعا، تأكيد شده است؛ چنانكه در روايت نبوى مستند نزد شيعه و اهل سنت آمده است:
«كل دعاء محجوب حتّى يُصلّى على محمد و آل محمد»؛ ميزان الحكمه، ج 4، ص 1662، ح 10794؛ كنزالعمال، ح 2153؛ المعجم الاوسط، ج 1، ص 220. «هر دعايى محجوب است تا اينكه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود».
بنابراين همچنان كه اصل دعا از اسباب و وسيلههاى فيض است و مىتوان حاجت را به طور مستقيم از خداوند درخواست كرد؛ توسّل به اولياى الهى در هنگام دعا نيز از اسباب فيض و وسايل قرب به خداوند است.
حكمت توسّل
يكم. حكمت اعطاى اين نقش به بزرگان دين و اولياى الهى، جايگاه معنوى آنان است. همه موجودات عالم هستى، آيات و نشانههاى حضرت حقّاند. هر موجودى به اندازه وسعت وجودىاش، نشانگر اسما و صفات خداوند سبحان است. عالىترين و تابناكترين جلوه و ظهور حضرت حق، در آينه وجود انسان كامل (پيشوايان معصوم) محقق مىگردد. انسان كامل آينه تمام نماى اسما و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسّل به انسان كامل، در حقيقت توجه به جلال و جمال خدا و توسّل به چشمه فيض او است.
دوّم. اولياى الهى انسانهايى از جنس خود ما هستند و به طور معمول خيلى راحتتر و زودتر مىتوان با آنان رابطه عاطفى، برقرار كرد.
سوّم. خداوند خواسته است اولياى خود را در كانون توجه و اقبال مردم قرار دهد. توجه به آنان، به عنوان انسانهاى كامل و برقرارى ارتباط عاطفى و معنوى با آنان، تأكيد بر حقانيت و اسوه بودن آنان است و موجب مىشود مردم با مراجعه به آنان و الگوگيرى از ايشان، به طريق هدايت و سعادت، دست يابند.
توسل يعنى اتخاذ وسيله، براى نزديك شدن به چيزى. اين واژه در لغت به معانى مختلفى آمده است: 1- نزديك شدن؛ 2- مقام و منزلت در پيش سلطان؛ 3- درجه؛ 4- چارهجويى براى رسيدن به چيزى با ميل و رغبت؛ 5- هر چه به سبب آن، نزديك شدن به ديگرى ممكن باشد.
بىشك آدمى براى تحصيل كمالات مقصود خود چه مادى، چه معنوى؛ به غير خود يعنى به خارج از محدوده وجود خود، نيازمند است. به بيان ديگر، هر يك از موجودات در رسيدن به كمالات نوعى خود، دست نياز به سوى موجودات خارج از وجودشان دراز كرده، از فعل و انفعال و تأثير و تأثر اصناف گوناگون عالم هستى استمداد مىكنند. اين، همان قانون «توسل» است كه يك حقيقت تكوينى مىباشد كه در نظام خلقت و آدم برقرار بوده، در همه جا مشهود و عيان است.
قرآن كريم نيز موضوع توسل را يك طريق مسلّم و روشن براى نيل به هدف و توحيد، معرفى مىكند:
1- صلى الله عليه وسلميا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا إليه الوسيلة و جاهدوا فى سبيله لعلكم تفلحونرحمهما الله ؛ مائده / 35.«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد، و به او [توسل] تقرب جوييد؛ و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد».
2- صلى الله عليه وسلمأولئك الذين يدعون يبتغون إلى ربهم الوسيلة أيهم أقرب و يرجون رحمته و يخافون عذابه إن عذاب ربك كان محذورارحمهما الله ؛ اسرا / 57.«آن كسانى را كه ايشان مىخوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مىجويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او ]نزديك ترند و به رحمت وى اميدوارند، و از عذابش مىترسند، چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است».
اين دو آيه بخوبى نشان مىدهد كه تمام ما سوى الله، از فرشتگان و پيامبران و ديگر اصناف و طبقات خلق از هر قبيل كه هستند، در مقام كسب فيض و اخذ بركات، از حضرت بارى -جل شأنه العزيز ابتغاء وسيله مىكنند و براى جلب رحمت بيشتر و دفع عذاب از خود، دنبال وسيلهاى مىگردند، تا به قرب بيشترى نائل شوند. با توجه به اين دو آيه، معلوم مىشود كه مناسبترين معنى «وسيله» و «توسل» همان معناى پنجم است؛ يعنى «هر چيز كه به سبب آن، نزديك شدن به ديگرى ممكن باشد». با توجه به آنكه كلمه «وسيله» در دو آيه فوق بصورت مطلق آمده، طبعاً داراى معناى بسيار گستردهاى است و با اطلاق خود، شامل هر نوع اعتقاد، عمل و هر چيز يا شخصى كه به شكلى صلاحيت نزديك كردن به پيشگاه اقدس پروردگار را داشته باشد، مىگردد؛ مانند: ايمان و اعتقاد به وحدانيت پروردگار و رسالت پيامبران و حقانيت روز جزا؛ و همچنين پيروى از رسول خدا(ص)، انجام وظايف و اعمال عبادى همچون نماز، روزه، حج و زكات و جهاد و ارشاد مردم، صله ارحام، عيادت بيماران و امثال اين امور؛ كه وسائل و موجبات قرب به خداوند است. همچنين، حضور در قبور شريف انبياء، ائمه(ع) و اولياء الهى و نذر و قربانى كردن و هديه دادن و وقف كردن بخشى از اموال به صاحب قبر، هيچ منافاتى با روح توحيد نداشته، بلكه تمام اين اعمال براى جلب نظر صاحب قبر بوده، تا او با دعاى خود وسيله و موجبات قرب به خداوند را براى انسان و فرد متوسل فراهم سازد. نگا: استاد شجاعى. محمد. تجسم عمل و شفاعت. مقدمه.
نسبتى بايد مرا يا حليتى هيچ پيشه راست شد بىآلتى؟
مثنوى، دفتر اول، بيت 2690.
اما اينكه چرا به آنان توسل مىجوييم علتهاى مختلفى دارد:
اولا: خداوند در قرآن فرموده است: و ابتغوا اليه الوسيله؛ به سوى خداوند وسيله برگيريد، (مائده آيه 25).اين وسيله مىتواند اعمال صالح باشد و مىتواند شخص صالح و وجيهى باشد. زيرا انسان آلوده و گنهكار چون ازساحت قرب الهى دور است با استشفاع از محبوبين درگاه خدا تضمين بهترى براى درخواست خود مىيابد. در قرآن نيز آياتى در مورد توسل به اوليا آمده است. فرزندان يعقوب هنگام پشيمانى از گناه خود به يعقوب(ع) گفتند: يا ابانا استغفر لنا؛ اى پدر! تو براى ما طلب آمرزش نما، (يوسف آيه 97) در آيه ديگر مىفرمايد: و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوءك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما؛ اگر به هنگام ستم برخويش نزد تو آيند «اى پيامبر» واستغفار كرده و تو نيز براى آنان استغفار كنى خدا را توبه پذير و مهربان خواهند يافت»، (نساء، آيه 64).
ثانيا: خداوند عنايت دارد كه در مراحل گوناگون و به طرق مختلف انسانها به افراد برگزيده و الگوهاى راستين توجه يابند تا از اين طريق راهى به سوى تربيت درست بيابند و اين يكى از همان راههاست.
نخست بايد دانست كه دعا و مناجات مستقيم ما با خداوند منافات ندارد كه امامان(ع) نيز واسطه فيض باشند، هم چنان كه وقتي ما به طور مستقيم دعا مي كنيم و از خدا مي خواهيم كه باران ببارد، اما خداوند از طريق ابرها باران را بر ما نازل مي كند، بنابراين اگر از نظر فلسفي و معرفتي ثابت شود كه پيامبر و امام واسطه فيض هستند و حلقه وصل ميان واجب و ممكن مي باشند اگر چه ما به طور مستقيم هم از خدا بخواهيم ولي خداوند با واسطه آنان فيض را بر ما نازل مي كند.
بايد توجه داشت كه مسأله شفاعت و مسأله توسل دو مطلب مستقل هستند شفاعت يكى از معارف با تعريف و شرايط خاص خود و توسل نيز يكى ديگر از معارف است ظاهرا آنچه در اين سؤال مورد نظر شماست مسأله توسل به اولياى الهى است. به همين جهت ما ابتدا به توضيحى پيرامون توسل و سپس پيرامون شفاعت مىپردازيم.
الف) توسل در لغت؛ به معناى تمسك جستن به وسيلهاى براى نيل به مقصود است. از آن جا كه خداوند، جهان هستى را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فيض خود را تنها از طريق مجارى و اسباب اعطا مىكند «أبى الله ان يجرى الاشياء الاّ بالاسباب» (بحارالانوار، ج 2، ص 90).
انسان براى رسيدن به مقصود خويش، بايد به اسباب و وسايط متوسّل شود؛ مثلاً اگر بخواهد زمين خشك و بايرى راتبديل به مزرعهاى سر سبز و يا باغى آباد كند، بايد زمين را شخم بزند، نهال يا دانه و بذر درون زمين بكارد، به موقع كود و آب بدهد، به اندازه لازم سم پاشى كند و... اگر مىخواهد به طبقه دوم يا سوم يك ساختمان برسد، بايد از پلههاى آن بالا رود، يا سوار آسانسوز يا پله برقى شود وهمينطور در ساير كارهاى روزمره زندگى، انسان به اسباب و وسايل براى رسيدن به مقصود خود تمسّك و توسّل مىجويد. بر اين اساس، توسّل لازمه زندگى انسان در جهان هستى است؛ جهانى كه بر آن قانون اسباب و مسببات حكم فرما است.
بنابراين، خداوند كه هستى عالم از او است و ادامه هستى و هر حركت و تغييرى وابسته به او و ناشى از فيض او است، خود براى اعطاى فيض خويش، مجارى و اسبابى را قرار داده است. بر همين اساس، خداوند امورى را به عنوان اسباب و وسايل در جهت تقرب ونزديكى به درگاه خويش و برآمدن حاجات، قرار داده است و ما را به توسل به آن امور، امر كرده است: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله؛؛ اى مؤمنان پرواى الهىداشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد» (مائده / 35).
با توجه به اطلاق كلمه «وسيله» آيه شريفه، اين كلمه معنايى وسيع و گسترده دارد و شامل هر آنچه كه صلاحيت نزديك كردن انسان به پيشگاه خداوند را دارد، مىشود. همچنان كه نماز و روزه، احسان به يتيم، دستگيرى از مستمندان، خدمت به خلق خدا و... وسيله تقرب به خداوند هستند؛ استمداد به ارواح مطهر پيامبران و اولياى الهى و درخواست دعا از آنان نيز وسيله تقرب به خداوند است كه در روايات و سيره معصومين بر آن تأكيد شده است. پيامبر اكرم به شخصى نيازمند كه - به ايشان مراجعه كرده بود - شيوه توسل را ياد مىدهد: «اللهم انى اسألك و اتوجه اليك بنبيك نبى الرحمه...» (سنن ابن ماجه، ج 1، ص441؛ مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ الجامع الصغير سيوطى، ص 59).
و روايات بسيار زيادى كه در اين زمينه وارد شده است. بنابراين، حقيقت توسّل به اولياى الهى، تمسّك به اسباب و وسايل قرب به خداوند است.تمسك به اولياى الهى، به معناى اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثير گذارى و برآمدن حاجات نيست؛ بلكه توسّل به اولياى الهى، همراه با اين اعتقاد است كه تنها خداوند است كه مستقل از غير و بى نياز از غير، در عالم هستى تأثير مىگذارد. و غير از او، تأثيرگذارى همه اسباب و وسايل تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متكى به آن خواهد بود.
با توجه به حقيقت توسّل ضرورت آن آشكار مىشود، زيرا عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است و تمسك به اسباب و وسايل، براى نيل به مقصود و تحصيل كمالات مادى و معنوى، لازمه اين نظام است و خداوند نيز انسان را در جهت كسب كمالات معنوىو قرب به درگاه خويش، امر به تمسك به وسايل، يعنى، امر به توسل كرده است.
در اين راستا، علاوه بر اعمال صالح و نيك مثل انفاق به مستمندان خدمت به خلق خدا، برآوردن نيازهاى همنوعان و عباداتى همچون نماز و روزه - كه مورد رضايت خداوند و به منظور تقرب به درگاه الهى تشريع شده است - مىتوان به انسانهاى پاك و معصوم و وارستهاىكه مرضى خداوند و از مقربان درگاه الهىاند، (همچون انبياى الهى و به ويژه پيامبر خاتم و ائمه معصومين(ع)) توسّل جست. در حقيقت توسل به اولياى الهى، به معناى واسطه (و سبب) قرار دادن آن انسانهاى پاك و مقرب درگاه الهى و طلب دعاى خير آنان در حق متوسلان است.
هر انساني مستقيما مي تواند با خداوند ارتباط برقرار کند و طلب فيض کند ولي براي اين که قطعا از فيوضات الهي بهره مند گردد و درخواست او برآورده گردد به اولياي الهي متوسل مي شود تا به واسطه مستجاب بودن دعاي اولياي الهي، او به حاجت خود برسد چنان که فرزندان يعقوب(ع) از پدر درخواست کردند که به درگاه خداوند براي آنان طلب آمرزش کنند و حضرت يعقوب(ع) آنان را از چنين کاري باز نداشت و به آنان نگفت که خود به طور مستقيم به درگاه خداوند دعا کنيد. بلکه به آنان وعده داد که از درگاه خداوند بر آنان طلب آمرزش خواهد کرد: «قال سوف استغفر لکم ربي انه هو الغفور الرحيم» (توبه ، آيه 80).
گفتنى است علت اين كه خداوند به پيامبران و اولياى الهى، چنين نقشى را داده تا مردم به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، اين است كه اولا خداوند، با اين كار، اولياى خود را در كانون توجه و اقبال مردم قرار مي دهد تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگيرى از آنان، به طريق هدايت و سعادت دست يابند. ثانيا از آن جا كه اولياى الهى، انسانهايى مثل خود ما هستند، خيلى زود و راحت مىتوانيم با آنان رابطه عاطفى و نزديك برقرار مىكنيم و همين ارتباط سريع، ما را به اين اسوهها نزديك مىكند و ما را در معرض هدايت آنان قرارمىدهد.
ب ) معناى لغوى شفاعت؛ شفاعت از ماده «شفع» به معناى «زوج» در مقابل ماده «وتر» به معناى «فرد» گرفته شده است و به معناى اين است كه شخصى در كنار شخص ديگر قرار گيرد و با وساطت خود، او را در رسيدن به خواسته و حاجتش يارى دهد. شفاعت در محاورات عرفى و گفتگوى روزمره مردم غالبا به معناى وساطت و در خواست شخص آبرومندى از بزرگى براى عفو مجرمى يا ترفيع درجه و پاداش خدمتگزارى، به كار مىرود.
در حقيقت شخصى كه متوسل به شفيع مىشود، نيروى خود را به تنهايى كافى نمىبيند، به اين جهت نيروى خود را با نيروى شفيع ضميمه مىكند و در نتيجه آن را مضاعف نموده تا به آنچه مىخواهد نايل شود.
معناى اصطلاحى شفاعت؛ شفاعت عبارت است از وساطت يك مخلوق ميان خداوند و مخلوقى ديگر. چه در دنيا و چه در آخرت؛ چه وساطت در رسانيدن خير و چه وساطت در دفع شر و ضرر.
يكى از مظاهر رحمت واسعه خداوند، مغفرت و آمرزش است. مغفرت و آمرزش الهى مانند هر رحمت ديگر خداوند از طريق مجارى خاص و براساس قانون و نظام اسباب و مسببات به بندگان مىرسد.
به عنوان مثال، همانگونه كه رحمت هدايت الهى، از طريق وسائط به مردم مىرسد و انبياء و وحى و كتب آسمانى كه براى هدايت مردم فرستاده شدهاند، وسائط هدايت و واسطه خروج از ظلمات به نور هستند؛ رحمتِ مغفرت و آمرزش الهى نيز از طريق مجارى خاصى به مردممىرسد. يعنى فيض مغفرت الهى نيز از قانون و نظام اسباب و مسببات مستثنى نيست و از طريق اسباب و وسائط به بندگان مىرسد. شفاعت در مغفرت، عبارت است از «وساطت در رسيدن مغفرت و آمرزش الهى به بندگان گنهكار». بنابراين حقيقت شفاعت، رسيدن فيض مغفرت وآمرزش الهى از طريق مجارى و اسباب آن، به بندگان است.
به تعبير استاد شهيد مطهرى: شفاعت، در حقيقت همان مغفرت الهى است كه وقتى به خداوند كه منبع و صاحب خيرها و رحمتهاست نسبت داده مىشود، با نام «مغفرت» خوانده مىشود و هنگامى كه به وسائط و مجارى رحمت منسوب مىگردد، نام «شفاعت» به خودمىگيرد، (مجموعه آثار، ج 1، ص 259). بنابراين در شفاعت، شفيع ميان خداوند و بنده گنهكار واسطه مىشود و سبب مىشود كه آمرزش و مغفرت الهى شامل حال انسان گنهكار بشود.
ممكن است اين شفاعت در دنيا باشد و در همين دنيا مغفرت الهى شامل حال گنهكار گردد مانند شفاعت توبه، و ممكن است در آخرت و روز رستاخيز باشد مانند شفاعت اولياى الهى براى گنهكاران در روز قيامت.
شرايط شفاعت:
شفاعت اولياى الهى در روز قيامت براى گنهكاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهى، بدون حساب نيست، بلكه اين كه كسانى مورد شفاعت قرار گيرند، متوقف بر شرايطى است كه در آيات و روايات بيان شده است.
1- رضايت خداوند: همانگونه كه در تبيين شفاعت گذشت، شفاعت از سوى خداوند آغاز مىشود. شفاعت، فيض مغفرت الهى است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا مىشود و شفيعان اسباب و وسائط و مجارى اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به همين جهت در آيات و روايات شرط اصلى و اساسى شفاعت اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانى هستند كه خداوند آنان را براى اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعه الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او رابپسندد»(طه، آيه 109).
شفاعت شوندگان نيز كسانى هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفيعان) شفاعت نمىكنند مگر براى كسى كه موردرضايت و پسند خداوند باشد» (انبياء، آيه 28). يعنى شفاعت شفيعان در حق كسى مؤثر واقع مىشود كه به مقام ارتضاى الهى نايل آمده باشد. يعنى هم اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفيعان راخداوند براى اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانى هستند كه خداوند مىخواهد.
2- گنهكارانى مورد شفاعت قرار مىگيرند كه گناهان آنان، اصل ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع دينى آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمىشوند و شفاعت شفاعتكنندگان به حال آنان سودى نخواهد داشت و از کسي شفاعت مي کنند که ستون هاي دين او سالم باشد.
گفتني است اهل سنت نيز توسل به بزرگان را حتي اگر پيامبر و امام نباشد، جايز مي دانند چنان كه در كتب و مدارك معتبر اهل سنت آمده، كه هرگاه قحطى و خشكسالى پيش مىآمد، عمر از طريق توسل به عباس عموى پيامبر، طلب باران مىكرد و مىگفت: «هذا واللَّه الوسيله الى اللَّه و المكان منه؛ به خدا سوگند، عباس وسيله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد اوست». «اللهم انّا نتوسّل اليك بعمّ نبيّنا فاسقنا؛ خدايا ما به وسيله عموى پيغمبرمان به تو روى مىآوريم، پس سيرابمان كن» (اسدالغابة، ج 3، ص 165). و يا مىگفت: «اللهم انّا نستسقيك بعمّ نبيّك و نستشفع اليك بشيبه»؛ (شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحديد، ج 7، ص 274 و صحيح بخارى، ج 2، ص 16 و ج 4، ص 209؛ صحيح ابن خزيمه، ج 2، ص 338 و صحيح ابن جبان، ج 7، ص 111.) «خدايا ما به وسيله عموى پيامبرت از تو باران مىخواهيم و روى سفيد او را به درگاه تو شفيع مىآوريم».
برخي از اهل سنت تنها توسل به اولياي الهي در حال حيات را قبول دارند اما شيعيان و بسياري از اهل سنت توسل به اولياي گذشته را نيز جايز مي دانند. چنان كه انس بن مالك مىگويد: روزى كه فاطمه بنت اسد فوت كرد، پيامبر دستور دادند قبرى را حفر كنند، آنگاه خود حضرت وارد قبر شد، و در آن خوابيد و چنين دعا كرد: «اللهم اغفر لامّى فاطمة بنت اسد، و وسّع عليها مدخلها، بحق نبيّك و الانبياء الذين من قبلى؛ خدايا مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز، و جايگاه او را وسعت بخش، به حق پيامبرت و پيامبران قبل از من». (وفاء الوفاء سمهودى، ج 3، ص 898؛ كنزالعمال، ج 12، ص 148، ح 34425 و المعجم الكبير، ج 24، ص 352).
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/2833
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت