پاسخ:شـیوه سوال حاکی است که گویا معرفی اولیاء الهی که امت باید از آنها پیروی کنند , فقط یک راه دارد , و آن این است که نام آنان در کتاب آسمانی برده شود . در صـورتـی کـه اگر به خود قرآن مراجعه کنیم خواهیم دید , که قرآن برای معرفی شخصیتهای الهی از سه راه وارد می شود , و در هر موردی طبق مصالحی از شیوه خاصی پیروی می کند .
1 - معرفی با اسم پیامبر گرامی در انجیل از طریق اسم برای آیندگان معرفی شده است . و مبشرا برسول یاتی من بعدی اسمه احمد (1) .
بشارت دهنده به پیامبری پس از خود هستم که نام او احمد است . خداوند گاهی پیامبران خود را با نام مورد خطاب قرار می دهد , مانند : یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض (2) .
ای داود , ما تو را در روی زمین جانشین قرار دادیم . قرآن در مواردی از پیامبر اسلام , به اسم یاد می کند , آنجا که می فرماید : و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل (3) .
محمد پیام آوری بیش نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بوده اند .
2 - مـعـرفـی بـا عـددیکی دیگر از طرق قرآن معرفی با عدد است و لذا نقباء بنی اسرائیل را با عدد مـعـرفی کرده است , آنجا که می فرماید : و لقد اخذ اللّه میثاق بنی اسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا (4) .
خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده مراقب برانگیختیم . گروهی که طبق گزینش حضرت موسی قرار شد به کوه بروند , در قرآن با عدد معرفی شده اند , آنجا که می فرماید : و اختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقاتنا (5) . موسی , از قوم خود برای میقات ما هفتاد نفر را برگزید .
3 - مـعـرفـی بـا صفت یکی دیگر از طرق شناسائی شخصیت الهی , معرفی با صفت است , چنانکه پیامبر درانجیل و تورات علاوه بر معرفی با نام , با صفات نیز معرفی شده است و قرآن بر این مطلب گواهی می دهد . ما نیز نمونه هائی را در اینجا می آوریم . الـذیـن یـتـبـعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراه والانجیل یامرهم بالمعروف و ینهیهم عن المنکر 000 (6) .
کسانی که از رسول و نبی د ناخوانده ای , پیروی می کنند که نام و خصوصیات اورا در تورات و انـجیل نوشته می یابند که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدیهابازشان می دارد , پاکیها را برای آنـان حـلال و نـاپاکیها را تحریم می نماید , وبارهای گران و زنجیرهائی را که بر آنان بود , از آنان برمی دارد . در این آیه , حضرت محمد با صفات دهگانه معرفی شده است . از سـیـاق آیـه استفاده می شود که حضرت در این دو کتاب - تورات و انجیل - با همه و یا اکثر این صـفـات مـعرفی گردیده است و مفاد جمله : مکتوبا عندهم فی التوراه و الانجیل این است که صفات و خصوصیات او در تورات و انجیل آمده است . خـداونـد متعال در قرآن , کسانی را که باید مسلمانان از آنها اطاعت کنند , باصفات اولی الامر معرفی کرده است آنجا که می فرماید : اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم (7)
. از خداوند و رسول و صاحبان فرمان اطاعت کنید . مردی از بنی اسرائیل پس از موسی به پیامبری برانگیخته شده بود . مردم به اوگفتند : بر ما فرمانروائی معین کن , تا ما زیر لوای او در راه خدا جهاد کنیم . خـداونـد بـه درخـواسـت آنان پاسخ مثبت داد و این فرمانروا را پس از معرفی با اسم ,با صفت نیز مـعرفی کرد ( تا هر نوع تشابهی که ممکن است در اسم رخ , دهد , از بین برود ) و از طریق پیامبر خود به آنان خبر داد که خدا ( طالوت ) را به فرمانروائی بر شما نصب کرده است . ان آیـه ملکه ان یاتیکم التابوت فیه سکینه من ربکم و بقیه مما ترک آل موسی وآل هارون تحمله الملائکه 000 (8) .
نشانه فرمانروائی او این است که صندوقی بسوی شما می آید که در آن آرامشی ازجانب پروردگار اسـت , و بـاقـیمانده ای از آنچه خاندان موسی و هارون به جای گذارده اند , فرشتگان آن را حمل می کنند و در این کار برای شما نشانه ای است اگرایمان آورده باشید . هـدف از نـقـل ایـن آیات , آن است که بدانیم معرفی با صفات , یکی از طرق صحیح معرفی است , لیکن گاهی معرفی با صفت , با ذکر نام نیز همراه است , مانند آیه طالوت . و گاهی تنها به ذکر صفات اکتفا می گردد . مانند : فسوف یاتی اللّه بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدونه فی سبیل اللّه و لا یخافون لومه لائم (9) .
بـزودی خداوند گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند , در برابر مـومـنـان فـروتـن و متواضعند و در برابر کافران , سرفراز , درراه خدا جهاد می کنند و از ملامت ملامتگری نمی ترسند . نـتـیـجـه ایـن کـه اگـر نـام حـضـرت مـهـدی عـلـیـه الـسـلام در قرآن نیست , ولی صفات و خصوصیات حکومت او در قرآن وارد شده است . اصولا قرآن در معرفی افراد , مصالح عالی را درنظر می گیرد . گاهی مصالح ایجاب می کند که افراد را با نام معرفی نماید . و گـاهـی مـصـالـح ایـجـاب مـی کند که تنها به صفات افراد بپردازند , چنان که درباره حضرت مهدی علیه السلام جریان از این قرار است , زیرا :اولا : تشکیل چنین حکومتی , در مواردی صریحا و در موارد دیگر بطور اشاره درقرآن وارد شده است . آیـاتـی کـه در سوره توبه وصف از انتشار و گسترش اسلام در سطح جهانی نوید می دهد , مانند لـیـظهره علی الدین کله تا آن را بر همه ادیان پیروز سازد اشاره به تشکیل این حکومت است , زیـرا به تصریح مفسران , مضمون این آیه که پیشگوئی از گسترش فراگیر و همه جانبه اسلام در سطح جهان است , هنوز تحقق نپذیرفته است .
از ایـن گـذشـته , در آیه 106 سوره انبیاء فرماید : و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون . ما پس از ذکر , در زبور نوشتیم که بندگان شایسته من , وارث زمین خواهندبود . ایـن آیـه نـوید می دهد که صالحان , وارثان زمین خواهند بود و حکومت جهان را به دست خواهند گرفت . و به اتفاق تاریخ بشر , هنوز این وعده الهی تحقق نپذیرفته است . ثـانـیـا : اگـر نـام امـام زمان را نبرده , به خاطر مصلحتی است که برای اهل فضل ودرک مخفی نـمـی باشد , زیرا به همان علت که نام علی علیه السلام را نبرده , نام آن حضرت را نیز ذکر ننموده است . (توضیحات بیشتر در پایین همین صفحه در قسمت*** )اگـر نـام ایـن پـیشوایان گرامی را می برد , کینه های دیرینه بدر و احد و حنین , بار دیگر زنده مـی شـد , و لـذا مـطـلـب را به صورت کلی مطرح کرده و فرموده است : ان الارض یرثها عبادی الصالحون بردن نام گذشتگان ,مانند لقمان و ذی القرنین , قابل قیاس با افراد آینده نیست . دربـاره گـذشـتـگـان ,حـسـدهـا و کـینه ها تحریک نمی گردد , و افراد سودجو و شهرت طلب نمی توانند از آن سوءاستفاده کنند , ولی بردن آیندگان این محظور را دارد . آیـا شما فکر می کنید که تنها ذکر نام دردی را دوا می کند ؟ آیا فکر می کنید که اگرنام امام زمان علیه السلام در قرآن برده می شد , امکان نداشت که در طول تاریخ ,شیادان , و افراد شهرت طلب از آن سـوء اسـتـفـاده نکنند یا افراد روی غرض های خاص وجود او را انکار ننمایند ؟ تجربه تاریخی نشان می دهد که اگر هم در قرآن صراحتا نام امام زمان برده می شد , باز در طول تاریخ , شیادان و مـدعـیـان دروغین مهدویت پیدا می شدند و نام خود را امام زمان می گذاشتند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند واز نام او و انتظار مردم استفاده نادرست کنند . مگر خدا نام پیامبر را در انجیل نبرده است ؟ ولی گروههای عنود , از آن بهره برداری ناجوانمردانه کردند . قرآن چنین نقل می کند : فلما جائهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین (10) .
هنگامی که حضرت عیسی با دلائل و معجزات به سوی آنان آمد , گفتند : این سحرآشکار است . بـنـابر این مساله مهم , بیان خصوصیات دیگر آن حضرت است که افراد دل آگاه , باشناخت آنها , مهدی واقعی را از مدعیان قلابی مهدویت باز شناسند , بخشی از این خصوصیات در قرآن و بخشی دیگر در اخبار آمده است .
علا وه : در سوره قدر خداوند می فرماید: «تنزل الملائکه والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می نماید. یعنی در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمین نزول می فرمایند. در دوران رسول الله صلی الله علیه وآله به شخص پیامبر نازل می شدند. و در هر عصری باید کسی هم شأن پیامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصی که هم شأن پیامبر صلی الله علیه وآله است امام زمان علیه السلام است. وخداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند.در نتیجه ، مساله مهم، بيان خصوصيات ديگر آن حضرت است که افراد دل آگاه، وجویایی راه هدایت وحقیقت با شناخت آنها، راه هدایت را بی پیماید ومهدي واقعي را از مدعيان قلابي مهدويت باز شناسند.
باز هم برای تکمیل پاسخ ( اگر دنبال حق وحقیقت هستید ) به سؤال وجواب که بین آیة ... سید ابو الحسن ا صفهانی ره ویکی از علماء اهل سنت هم عصر ایشان ( علامه بحر العلوم یمنی ) واقع شده است به آدر س ذیل مراجعه کنید :
http://vahabiat.porsemani.ir/content/%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%B4%D8%B1%D9%...________________________________________
پرسشها و پاسخها
سبحانی - جعفر
1 - سوره صف , آیه 6 .
2 - سوره ص , آیه 26 .
3 - سوره آل عمران , آیه 144 .
4 - سوره مائده , آیه 12 .
5 - سوره اعراف , آیه 155 .
6 - سوره اعراف , آیه 157 .
7 - سوره نساء , آیه 59 .
8 - سوره بقره , آیه 248 .
9 - سوره مائده , آیه 54 .
10 – سوره صف ، 6گردآوری و پاسخ:
سید محمد مهدی حسین پور
مدیر گروه وهابیت