دين ستيزي و عرفان حلقه | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
دين ستيزي و عرفان حلقه
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
دين ستيزي و عرفان حلقه
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
عرفان حلقه
,
عرفان های نوظهور
,
عرفان حلقه
پاسخ تفصیلی:
نظر به اهمیت موضوع عرفانهای نوظهور و به خصوص جریانی كه از آن باعنوان عرفان كیهانی یا حلقه یاد میشود در چند شماره اخیر به چیستی ماهیت جریانهای نوظهور عرفانی پرداخته شد در این شماره با توجه به ضرورت نقد نظری مبانی و اصول این جریانات از منظر آیات وروایات مطلبی را از نظر خوانندگان میگذرانیم كه در آن، نویسنده با اتكا به منابع اصلی جریان عرفان كیهانی به نقد آن وبررسی اختلاف این فرقه با مبانی دینی پرداخته است.
عرفان حلقه كه نام دیگرش عرفان كیهانی است، از بدو شكل گیری آن كمتر از یك دهه میگذرد. این جریان در چهار پنج سال گذشته به صورتی جدی در كشور شروع به فعالیت و برگزاری دورهها و كلاس هایی نموده است.
بنیان گذار این فرقه در درجه اول فردی است به نام محمد علی طاهری و كتابهای اصلی این گروه هم به قلم وی است؛ یعنی كتاب انسان از منظر دیگر، كتاب بینش انسان، كتاب عرفان كیهانی، كتاب انسان و معرفت و كتاب موجودات غیر ارگانیك.
در كنار طاهری در بدو فعالیت هم آقای اسماعیل منصوری لاریجانی نقش موثری را در تثبیت این گروه داشت. چرا كه كتابهای طاهری گاهی با مقدمه آقای منصوری و در مواردی هم با شرح كتب طاهری، توسط آقای منصوری به چاپ رسیده است و وی مطالبی را به عنوان تطبیق گفتههای طاهری با مفاهیم اسلامی به عنوان پاورقی نوشته است.
البته آقای منصوری در سال 89 با جریان حلقه اصطكاك پیدا كرد و فرقه عرفان حلقه ایشان را ـ كه به عنوان تایید نظام از شخصیتش استفادههای تبلیغی زیادی برده بود ـ از دست داد. منصوری لاریجانی در یكی از مصاحبه هایش ( كه در اواخر سال 89 منتشر شد)، اظهار كرد كه منظور من نقد این فرقه بوده است. اما واقعیت این است كه مقدمه آقای منصوری بر كتاب انسان از منظر دیگر پر است از تعریف و تمجیدهای بلند از طاهری. مثلاكلماتی مثل الهامات سبوحیه استاد طاهری و یا مجاهدتهای استاد طاهری به قلم آقای منصوری در مقدمه این كتابها نشان گر تایید و حتی تبلیغ از سر عدم شناخت جریان عرفان حلقه توسط منصوری لاریجانی است. از طرف دیگر گفتههای طاهری كه اساسا با بسیاری از مبانی اندیشه دینی سازگاری ندارد، با تفسیر و تاویلهای آقای منصوری، در ظهور آن ـ ظهور اولیه ـ تصرف شده و تلاش شده از ایجاد احتمال در مورد غیر دینی بودن تعلیمات طاهری در ذهن خواننده جلوگیری كند و در موارد زیادی تاویلات و حملهای غیر واردی را بر ظواهر كلام طاهری تحمیل كند. وی در مقدمه كتاب عرفان كیهانی تصریح كرده كه آموزههای عرفان حلقه با اصطلاحات و تعابیر عرفان اسلامی مطابقت دارد. چنین سهوهایی از آقای منصوری باعث شد كه بسیاری از اقشار متدین به اعتماد چهره مذهبی و تشخص رسانه ای وی ـ كه در برنامههای تلویزیونی به عنوان مجری و كارشناس عرفان اسلامی حضور داشت ـ در كلاسها و دورههای عرفان حلقه حضور پیدا كنند والبته اعلام برائت دیر هنگام آقای منصوری باعث اعتراض بسیاری از این افراد گردید. وی علت این كناره گیری را عدم التزام سردمداران عرفان حلقه به مسائل شرعی ـ مثلانماز نخواندن طاهری و اختلاط در جلسات عرفان حلقه ـ بیان كرده است. خبر انحراف عرفان حلقه به هر صورت رسانهای شده و شبكههای تلویزیونی این خبر را پخش كردند. آن چه باعث نگرانی است سوء استفادهای است كه هنوز در عرفان حلقه از نام آقای منصوری لاریجانی میشود. درست است كه سران عرفان حلقه به خوبی دریافته اند كه دیگر آقای منصوری لاریجانی را در كنار خود نخواهند داشت، اما هنوز بدنه این جریان از تاییدات آقای منصوری حرف میزنند و خیال میكنند كه اقای منصوری واقعا از عرفان حلقه جدا نشده است. بعضی از این افراد هنوز از جدایی آقای منصوری بی خبرند. البته نقش سران عرفان حلقه در كتمان این خبر و عدم ذكر آن در جلسات عمومی عرفان حلقه را نباید نادیده گرفت، چرا كه ایشان از بابت انتشار این خبر نه فقط سودی نمی بردند، بلكه از آن جا كه این خبر، احتمال انحرافی بودن عرفان حلقه را تقویت میكرد، عملا تیشه به ریشه خود به شمار میرفت.
الان دو انتظار از آقای منصوری به عنوان مطالبه دینی و انقلابی مطرح است: اول خبر این جدایی و اعلام این برائت در فضای گسترده تر مطرح شود؛ از جمله پیشنهاد اختصاص برنامه تلویزیونی با حضور وی و افشاگری روشن؛ چرا كه خسارت معنوی ناشی از همراهی آقای منصوری با این جریان كه باعث حضور پررنگ اقشار متدین در این دورهها شد، با اعلام موضع در یك سایت و یك روزنامه جبران نمیشود و اصلاح باید با میزان خسارت به بار آمده هم خوانی داشته باشد. . دوم نقدهای علمی به مبانی عرفان حلقه و ذكر محورهای غیر دینی در اصول مبانی و حركت این جریان.عرفان دینی یا غیر دینی؟
یكی از محور قابل رصد در كتب عرفان حلقه كه نه فقط اسلامی بودن، بلكه دینی بودن مبانی این فرقه را به جد مورد تردید قرار میدهد، نگاه این جریان به نقش دین در سلوك معنوی است. قبل از ورود به این بحث، تبیین یك مفهوم كلیدی به روایت عرفان حلقه ضروری است و آن هم كلید واژه «شبكه شعور كیهانی» است.
در منابع عرفان حلقه آمده است: «اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد «شبكه شعور كیهانی» استوار است و همه مسیر سیر و سلوك آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.» (انسان از منظر دیگرص25) نیاز به توضیح است كه شبكه شعور مندی كیهانی اولانامی جدید برای خدا نیست كه نزاع یك نزاع لفظی تصویر شود؛ از سوی دیگر وی این شبكه را مخلوق معرفی میكند.(چنان كه در كتاب انسان از منظر دیگر، ضمن این كه این شبكه را مجموع هوش و خرد حاكم بر هستی میداند، آن را دارای خالق معرفی میكند. ).(همان ص 20 به بعد). بماند كه قدرت و نقشی كه وی به این شبكه میدهد، از حیث نظری و مفهومی هیچ جایی برای حضور خدا نمی گذارد و از نگاه دیگر در حوزه عمل با وجود این شبكه و كاركردهایی كه به آن نسبت داده میشود، نیاز عینی و خارجی به تاثیر خدا و ضرورت ارتباط گیری با او احساس نمیشود.
دوم این كه مراد از این شبكه، كانالهای ارتباطی با خدا كه در ادیان الهی معرفی میشود ـ كه از آنها به رسولان الهی و معصومین یاد میشود ـ هم نیست؛ چرا كه در متون عرفان حلقه، پیامبران به عنوان انسانهای صاحب تجربه شخصی عرفانی معرفی میشوند، نه افرادی كه برنامه اداره زندگی بشر با زبان ایشان بیان میشود و ماموریت انسانها در سایه عمل و مجاهدت ایشان معنا مییابد.
وی میگوید: «عامل مشترك فكری بین همه انسان هاو یا به عبارتی زیربنای فكری همه انسان ها، شعور حاكم بر جهان هستی است. در این تفكر، این عامل مشترك« شبكه شعور حاكم بر هستی» نامیده میشود.» (عرفان كیهانی ص58)
این عامل مشترك فكری انسانها كه این همه در عرفان حلقه بر آن تاكید میشود، اگر كسی در خارج آن را مصداق یابی كند؛ شبكه ای است كه كارش در درمانگری خلاصه میشود. در عرفان حلقه، اتصال با این شبكه از این برای مهم شمرده میشود كه میتواند دستهای از نیروهای غیر عادی را برای درمان دیگران استخدام كند؛ نه از این جهت كه محصول ارتباط با این شبكه، تربیت انسان الهی و تعالی اخلاقی انسان باشد. در عرفان حلقه نه پیش شرط استفاده از این شبكه، تقوا و پرهیزگاری است( چرا كه مولف در كتاب انسان از منظر دیگر صریحا میگوید: پاكی یا ناپاكی افراد و گناهكاری و بی گناهی، برای ارتباط با این شبكه تفاوتی نمی كند)، و نه نتیجه اتصال افراد با این شبكه ، تحصیل فضایل اخلاقی است؛ چرا كه در فرآیند درمان، اتصال گیرنده به تهذیب نفس دعوت نمی شود و اساسا دستورالعمل، رهنمود و برنامه ای برای تهذیب اخلاقی به عنوان معیار عمل پیشنهاد نمی شود. از همه بالاتر این كه اصولانه درمان گر و نه درمان شونده هیچ كدام با این قصد و هدف پا در این مسیر ننهاده اند. و اما در مورد نقش دین در سلوك معنوی، لازم است بخشی از گفتههای نویسنده با تامل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در كتاب عرفان كیهانی آمده است: « اعتقادات افراد به دو بخش زیربنا و روبناتقسیم میشود:زیر بنا بخش اشتراك فكری همه انسانها بوده، همان گونه كه در بخش نظری و عملی عرفان كیهانی (حلقه) به اثبات میرسد، شعور الهی و یا هوشمندی حاكم برجهان هستی است، كه در این شاخه عرفانی مورد بهره برداری قرار میگیرد
... روبنای فكری نیز شامل دستورالعملها ی ادیان و مذاهب و تعاریف و راههای مختلف رسیدن انسان به تعالی است و عرفان حلقه با بخش اختصاصی روبنای فكری انسانها كه شامل اعتقادات و مراسم و مناسك مختلف است، برخورد و مداخله ای ندارد.» (عرفان كیهانی ص 70)
متن بالا كه طبق آن، اعتقاد افراد به زیربنا و روبنا تقسیم شده است، بیان گر تمامی حقیقت و حكایت گر ماهیت عرفان حلقه است. معلوم میشود كه اعتقاد زیربنا در عرفان حلقه عبارت است از اعتقاد به شعور كیهانی و هوشمندی حاكم بر جهان هستی و اعتقاد روبنا عبارت است از دستور العملهای ادیان و مذاهب و راههای رسیدن انسان به خداوند.
یكی از نكات در خور دقت در گفته بالااین است كه تمامی آن چه در دین الهی اسلام به عنوان اصول دین و اساس دین داری معرفی شده است كه اعتقاد به توحید و خدا باوری هم در راس این هرم قرار دارد، همگی از نظر سردمداران عرفان حلقه جزو شاخ و برگهاست و اساسا در درجه دوم اهمیت قرار دارند. اصولا معنای زیر بنا و روبنا غیر از همین چیزی نمیتواند باشد كه روبنا چیزی است كه اگر هم تحصیل نشود، چون زیربنا و ریشه تدارك دیده شده است؛ صدمه به سلوك معنوی نمیزند و راهزن و مانع در طریق عالم معنا نخواهد بود.
نكته مهم تر این است كه در عبارات بالابه جای زیربناهای اعتقادی و اصول دین، مفهومی جعلی و جدید جایگزین شده است به نام «شبكه شعور كیهانی». طبق اصل بالا، كسی كه به شعور كیهانی ایمان داشته باشد در حقیقت اصول عقیدتی اش كامل است و اگر كسی به این شبكه شعور مند معتقد نباشد، چون زیر بنا را تحصیل نكرده است به هر چه كه باور داشته باشد، سودی به حالش نخواهد داشت؛ هر چند كه آن باور، باور به خدا و رسولانش و عالم رستاخیز باشد. اما اگر كسی به شبكه شعور جهانی ایمان بیاورد، اگر به ولایت معصومین هم باور نداشته باشد، اشكالی در عقاید و باورهایش نیست. چنان كه وی در كتاب انسان از منظری دیگر صفحه 89 در نموداری رابطه انسان را با خدا ترسیم میكند و فقط یك واسطه را به عنوان رابط و واسطه ذكر میكند؛ آن هم شبكه شعور كیهانی است، نه ولایت اولیای الهی و نه شریعت وحیانی و نه كتاب خدا.
وی دقیقا همین نمودار را در كتاب عرفان كیهانی صفحه 87 هم ترسیم كرده است و باز تنها واسطه ارتباطی بین انسان و خدا را شبكه شعور كیهانی معرفی میكند. آن چه در بالاگفتیم، لازمه اصل بالاست، نه تصریح و نص. هر چند كه این لازمه كه در بالا اثبات شد، لازم لاینفك و از دلالات غیر قابل تشكیك در اصل مذكور در كتاب است. خوش بختانه رهبر عرفان حلقه در این كتاب به صراحت نتیجه گیری بالا را متذكر شده است و آن چه ما تحت عنوان لازمه گفته وی آوردیم، وی به عنوان اصل مجزا ذكر كرده است. میگوید: «داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقه لازم نیست و تنها شرط لازم، شاهد بودن است.»( انسان از منظر دیگر، ص 126)
درهمین كتاب تصریح شده: « داشتن ایمان و اعتقاد به هیچ وجه برای حضور در حلقه لازم نیست.» ( همان ص 20)
مولف در جای دیگر در قدم اول تصریح میكند كه « برای بهره برداری از عرفان عملی نیاز به اتصال به شبكه شعور كیهانی است» ( همان ص 83)
در قدم دوم میگوید: « این اتصالات، اصل جدایی ناپذیر این شاخه عرفانی است.»
در قدم سوم میگوید: « تنها شرط حضور در حلقه وحدت شاهد بودن است.» (همان ص 87)
آن چه از كنار هم قرار دادن عبارات بالا به دست میآید؛ غیر ضروری دانستن باورهای سنتی دینی و ناكارامدی اعتقادات اسلامی است و اثبات و ادعای ضروری بودن اعتقاد به حقانیت شبكه شعور كیهانی. بنا بر این چنین تقسیمی به صورت ضمنی در بردارنده كاستی و نارسایی ادیان است، در قدم دوم كارآمدی و راهگشا بودن آموزهها و تعلیمات عرفان حلقه را یادآور میشود و در نهایت به ادعای برتری آموزههای این جریان بر آموزههای وحیانی ادیان الهی ختم میشود.
به عبارت واضحتر آن جا كه وی میگوید: « عرفان حلقه، با بخش اختصاصی روبنای فكری انسانها كه شامل اعتقادات و مراسم و مناسك مختلف است، برخورد و مداخله ای ندارد.» (عرفان كیهانی.ص71) غیر از این كه دین داری و اعتقادات دینی در عرفان حلقه در بخش زیربنا قرار نمی گیرد؛ آن چه مورد تایید قرار میگیرد، عدم لزوم اعتقادات دینی است، نه صرف بی ارتباط بودن عرفان حلقه با اعتقادات دینی؛ چرا كه وی عرفان حلقه را راه تعالی و كمال میداند و روشن است كه ادعای سعادت انسانها كه در عرفان حلقه مطرح است همان پروژه نجات و تكامل انسان است كه ادیان الهی هم پرچمدار آنند و هم غیر خود را واجد چنین صلاحیتی نمیدانند. وی به این مهم این طور تصریح میكند: «هدف از این شاخه عرفانی، كمك به انسان در راه رسیدن به كمال و تعالی است؛ حركتی از عالم كثرت به عالم وحدت.»(عرفان كیهانی ص 56)
در جای دیگر به انحصار طریقت خود برای تحقق بخشیدن به آرمان بالا( رسیدن انسان به كمال و تعالی ) چنین اشاره میكند: «اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد «شبكه شعور كیهانی» استوار است و همه مسیر سیر و سلوك آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.» (انسان از منظر دیگرص25) نتیجه این كه یك مسیحی همان میزان میتواند عرفان حلقه ای باشد كه یك مسلمان و هندو و یهودی. (انسان از منظر دیگرص 20 و 126)
برای ادعای ما میتوان از یك شاهد دیگر هم بهره گرفت كه مولف كتاب عرفان كیهانی اولا ادعا میكند كه عرفان حلقه با روبنا كه شامل اعتقادات ادیان است، تضادی ندارد و از طرف دیگر اسم این گونه اعتقادات را روبنا میگذارد. حال سوال این است كه روبنا چیست؟ به چه اموری روبنا اطلاق میشود؟ آن چه كه مورد قبول همگان است این است كه بین زیربنا و روبنا نه فقط پیوندی عمیق برقرار است بلكه رو بنا آن است كه بر زیربنا متكی است و بر آن استوار است. زیربنا به سان خط تولید یك كارخانه است كه محصول خاصی از آن خارج میشود و خروجی مشخصی از آن انتظار میرود. روبنا باید از زیر بنا براید. اگر روبنا از زیر بنا برنیاید و برآمده از آن نباشد، اساسا نباید به آن روبنا گفت؛ چون ارتباطی بین این دو برقرار نیست.
حال یك بار دیگر درباره نسبت زیربنا(شبكه شعور كیهانی) و روبنا(اعتقادات و دین و مذهب) دقت كنیم. اگر قرار باشد كه روبنا هر چه باشد مهم نیست و اعتقاد به توحید با باوربه تثلیث یكسان باشد و قبول معاد با پذیرش تناسخ تفاوتی نكند؛ پس پیوند بین روبنا و زیربنا چه میشود؟ این شكاف بین زیر بنا و روبنا را چگونه باید توجیه كرد؟ فقط یك جواب دارد و آن هم این است كه در عرفان حلقه، غیر از اعتقاد به شعور كیهانی همه چیز روبنا محسوب میشوند.(دقت شود!) به همین جهت بهتر بود مولف كتاب، به جای «روبنا» از تعبیر «زواید» استفاده میكرد؛ چرا كه اولااین دسته بینش ها، اولابرآمده از زیربنا نیستند و به علاوه به وجودشان نیازی نیست.
اگر قرار باشد در روبنا هر چه كه وجود داشته باشد میتواند با زیربنا بسازد، پس زیربنا اقتضاء خاصی ندارد. بنابراین زیربنا «لااقتضاء» است. در نتیجه از اساس این زیربنا، زیربنا نبوده است؛ چون چیزی از آن منشعب نمیشود و هیچ متفرعاتی ندارد و لازمه خاصی برای آن تصور نمیشود.
بعضی ممكن است تصور كنند كه مراد رهبر عرفان حلقه این است كه بطن ادیان، همان عرفان است و غایت دین، معرفت الهی است و شریعت است كه به حقیقت ختم میشود. در حالی كه این تصور با اصول تصریح شده در عرفان حلقه نمی سازد. از قضا اولین اصل از اساسنامه عرفان حلقه با این مهم تصریح شده كه « همه انسانها صرف نظر از دین و مذهب میتوانند جنبه نظری عرفان حلقه را بپذیرند و از جنبه عملی آن بهره مند شوند.» (عرفان كیهانی ص55) آن چه به روشنی از این اصل استنباط میشود، این است كه عارف شدن تلازمی با دین داری ندارد و بدون دین و دستورات شریعتی هم میتوان عارف شد.
وی در جای دیگر میگوید: « از آن جا كه عرفان حلقه انسان شمول است، همه انسانها صرف نظر از دین و مذهب و...می توانند جنبه نظری آن را پذیرفته »( انسان از منظر دیگرص16 و عرفان كیهانی ص55) از این جملات بر میآید كه در عرفان حلقه برای عارف شدن، انسان بودن كافی است نه دین دار بودن. یعنی همین قدر كه كسی انسان باشد، میتواند در تشكیلات عرفان حلقه مراتب كمال و ترقی را طی كند كه البته در آن صورت از تمامی قیود دین داری و زحمت پرهیزگاری آزاد است.
البته وی در جاهای دیگر، دین را با كنار زدن متولیان الهی دین به حاشیه میراند. از خاصیت انداختن دین در عرفان حلقه، با انكار وساطت انبیاء ـ بین خلق و خالق ـ دنبال میشود. وی انسانها را بدون این كه نیازمند به رسولان الهی بداند مستقیما به خود خدا ارجاع میدهد. البته چون اصل نیاز به واسطه فیض را نمیشود منكر شد؛ وی شبكه شعور كیهانی را به عنوان جایگزین انبیاء و رسولان الهی معرفی میكند. او میگوید: «هنگامی كه انسان از خدا درخواستی داشته باشد، مستقیما از خدا درخواست میكند.(ایاك نستعین)
قل انما انا بشر مثلكم یوحی الی انما الهكم اله واحد فاستقیموا الیه. پس مستقیم به سوی او بروید و از او استغفار بطلبید و وای بر مشركین (كسانی كه فاستقیموا الیه را نقض میكنند).(فصلت 6)
اما درخواست انسان از طریق هوشمندی الهی و یا به طور قراردادی از طریق شبكه شعور كیهانی پاسخ داده میشود.» (انسان از منظر دیگر88)
براستی با چه هدفی آیه « فاستقیموا الیه» توسط مولف به «مستقیم به سوی خدا رفتن» ترجمه میشود؟ كدام مفسر اعم از شیعه و سنی «فاستقیموا» را بدون واسطه به سمت خدا رفتن معنا كرده است؟ كسی كه مختصر آشنایی با ابواب فعل در عربی داشته باشد، میداندكه استقامت به معنای پایداری و ثبات قدم است نه بی واسطه به سمت خدا رفتن. شاهد این گفته هم آیات دیگر قران است كه بیشتر مردم شنیده اند. «فاستقم كما امرت» كه خطاب به پیامبر اسلام است دستور با پایداری میدهد نه دستور به حذف واسطه بین خدا و انسان ها. حتی در آیه «اهدنا الصراط المستقیم»، هم منظور از راه مستقیم، راه راست است نه راه بی واسطه. به عبارت دیگر، راه مستقیمی كه قرآن معرفی میكند مستقیم با واسطه است، نه مستقیم بی واسطه. چرا كه در قرآن واسطه مهمی به نام رسولان الهی، نقش پیغام بری بین خلق و خالق را به عهده دارند و از نگاه قران راهی كه در آن معصومین و اولیاء دین نباشند، اساسا راه راست نیست، بلكه راه كجی است كه به رضایت خدا ختم نمی شود. اگر مولف كتاب در این حد از ترجمه را متوجه نمی شود، این سوال مطرح میشود كه كسی كه چنین اطلاعات دینی و قرانی ضعیفی دارد، با چه توجیهی به حوزه عرفان وارد میشود؟ چرا با تحریف معنا و تاویل و تفسیر به رای، باورهای دینی مردم را به بازی میگیرد؟
وی در ادامه آیه، «ویل للمشركین» را به كسانی تفسیر میكندكه فاستقیموا الیه را نقض میكنند در حالی كه ادامه آیه خود مشركین را معنا كرده است و نیازی به اضافه كردن چیزی به خود آیه نیست. ادامه آیه میگوید: و ویل لّ لمشر ك ین الّذ ین لایوتون الزّكوه و هم ب الاخ ره هم كاف رون(فصلت/6) مشركین كسانی اند كه اهل زكات نیستند و به انكار معاد میپردازند.
از مضامین كتب عرفان حلقه بر میآید كه هر چند در عرفان حلقه تلاش میشود كه با تاویلهای نابجای آیات قرآن، تاییدات قرآنی برای خود دست و پا كنند، رهبر این گروه هیچ اصراری بر این كه تعلیمات وی، همان عرفان اسلامی است، ندارد. به عبارت دیگر هدف از تمسك به ادله دینی این است كه نشان دهند آموزههای اسلامی هم تعلیمات عرفان حلقه را تایید میكند، نه این كه این عرفان برآمده از اسلام است. (دقت شود!) شاهد مطلب هم این است كه وی اولاعرفان خود را ایرانی معرفی میكند و فقط یك مورد از عرفان اسلامی یاد كرده است. وی نه فقط خاستگاه كه ماهیت عرفان خود را جغرافیایی میداند نه دینی و ماموریت خود را زنده كردن عرفان ایران میداند نه عرفان اسلامی. وی پیش گفتار كتاب عرفان كیهانی را با عنوان «ایران و دنیای عرفان» نوشته است و در این متن بیش از 10 بار این مطلب را یادآور میشود كه عرفان حلقه ایرانی است.(همان ص 41) و صریحا از ماموریت خود پرده بر میدارد كه«یكی از رسالتهای ما اعتلای عرفان ایران است.» (انسان از منظر دیگر ص 60)
اشتباه نشود. اختلاف بر سر این نیست كه چرا وی از ایران دم میزند، مسئله بر سر این است كه وی اساسا عرفان را محصول دین و شریعت نمیداند و تلازمی بین دین داری و عرفان نمیبیند و ادیان را حداكثر تایید كننده عرفان میداند نه بیشتر. به همین علت است كه وی در كتابش حتی یك بار از پیامبر خاتم یاد نمی كند و تمام سعی اش براین است كه بگوید بدون نیاز به دین و شریعت میتوان مستقیم با خدا ارتباط گرفت و عارف شد. به همین جهت است كه از نگاه وی اساسا نوع دین مهم نیست. چرا كه عرفان حلقه با دین شخصی افراد كاری ندارد. جمع بندی و نتیجه گیری
1. یكی از نكات بسیار قابل تامل در عرفان حلقه، تاكید بر شعور مندی موجودات به جای تاكید بر خدا گرایی است؛ به عبارت دیگر چندان تاكید و تكیه ای بر خدا نمیشود و تمامی كاركردهایی كه از خدا انتظار میرود، به پدیده ای به نام شعور كیهانی نسبت داده میشود.
براستی مگر ادعای مادی گرایان و دهریون غیر از این بود كه ماده را صاحب شعور میدانستند و ماده را از این جهت كه متكی به شعور ذاتی خویش است، بی نیاز از خالق معرفی میكردند؛ به همین جهت ماده را اصیل و خودخلاق میدانستند و در نتیجه ابدی و ازلی بودن را به ماده نسبت میدادند. (و قالوا ما ه ی لاّ حیاتنا الدّنیا نموت و نحیا و ما یهل كنا لاّ الدّهر / جاثیه 24)
پذیرش شبكه شعور كیهانی به عنوان غایت عرفان حلقه است و بحث از خدا كاملاتبعی و طفیلی است؛ به عبارت دیگر در فرآیند هدف گذاری، آن چه به عنوان غایت برای پیروان عرفان حلقه مشخص میشود، نه كسب رضایت خدا، كه اتصال به حلقههای شعور كیهانی است و در عرصه نظری هم كه اتصال به این شبكه و برخورداری از فواید درمانی این شبكه ـ به فرض پذیرش ادعای درمانگری ـ قاصر از اثبات خداشناسی عملی است. نتیجه این كه آن چه در عرفان حلقه تحت عنوان خداشناسی عملی ادعا شده فریبی بیش نیست. یعنی ادعا میشود كه ما شما را به خدا میرسانیم؛ اما در عمل چیز دیگری به عنوان هدف معرفی میشود و غایت مداری غیر خدا مورد تاكید قرار میگیرد.
بنابراین، مدل خداشناسی عرفان حلقه برای كسی كه خدا باور است، سودی ندارد؛ چون آن چه عرفان حلقه به آن دعوت میكند، باور به خود مختاری ماده و شعورمندی آن است، نه ایمان به خداوند؛ و برای كسی كه منكر خداست هم نه فقط خدا باوری در پی ندارد كه او را در مادی گرایی اش تثبیت كرده و در باور ضد توحیدیاش جسورتر میكند.
2. از نظر طاهری انسان نمی تواند عاشق خدا شود، چرا كه از نظر وی راه فهم خدا مسدود است. میگوید: «انسان نمی تواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست و در حقیقت خدا عاشق انسان میشود و انسان معشوق میباشد و مشمول عشق الهی. و انسان میتواند فقط عاشق تجلیات الهی، یعنی مظاهر جهان هستی شود.» (عرفان كیهانی.ص124) از گفته وی معلوم میگردد كه انسان فقط باید با مخلوقات كار داشته باشد نه با خود خدا. این در حالی است كه قرآن كریم صریحا میگوید: انسانهای با ایمان به طور عمیق عاشق خدایند. ( الذین امنوا اشد حبا لله/ بقره 165)
روشن است وی در جملات بالا، دچار یك مغالطه شده است و آن این است كه شناخت خدا از طریق مخلوقات و آیاتش را مانع ارتباط مستقیم با خدا فرض كرده است.
3. آن چه در عرفان اسلامی تحت عنوان «تجربه وحدت» مطرح است؛ وحدت با مبدا هستی و خالق كل است و اگر از آن به تجربه وحدت با هستی یاد میشود، مراد از هستی همان وجود مطلقی است كه تمامی كائنات، تطورات و شئونات اویند. به عبارت دیگر مراد مصداق بالذات وجود است كه همان ذات مقدس باری تعالی است.
اما آن چه در عرفان حلقه آمده است تجربه وحدت با جهان هستی مادی است نه بیشتر. به عبارت گویاتر این غایت، عرفان حلقه را با عرفان ساحری در یك مسیر قرار میدهد و عرفان حلقه از این نظر با عرفان سرخپوستی هم افق تر است تا با عرفان اسلامی. آن چه در عرفان سرخپوستی برجسته میشود، تقدس طبیعت و درك تجربه وحدت با طبیعت است و كشف نیروهای طبیعی. بنابراین تفاوت بین تجربه وحدت با جهان هستی مادی با تجربه وحدت با وجود مطلق؛ همان فاصله بین عرفان سرخپوستی و عرفان اسلامی است.
باید دید آن چه كه به نام دفع نیروهای غیر ارگانیك در جلسات و نشستهای درمانی حلقه اتفاق میافتد؛ چیست؟ آیا آن چه كه تحت نام فرادرمانی و برون ریزی در این جلسات صورت میپذیرد، درون ریزی است یا برون ریزی؟
واقعیت این است كه آن چه در عمل دیده شده و افرادی كه در عمل درمان شده اند، هم همین را حكایت میكنند؛ این است كه هر چند در كوتاه مدت در سایه تلقین و ایجاد ذهنیت و تصرف در هیجانات فرد، نوعی تسكین در درون فرد احساس میشود، اما بعد از گذشت مدتی، موجوداتی به زندگی این افراد وارد میشوند كه منجر به اختلال روانی و درونی و از هم پاشیدگی سلامت روانی ایشان میگردد. البته بستری كه باعث میشود این نیروها بتوانند به راحتی بر دیگران تاثیر گذارند همان است كه طاهری از آن تحت عنوان «شاهد محض» یاد میكند. به عبارت دیگر این نیروها كه در سایه «عمل شاهد» و«تسلیم و ناظر بودن» در درمان شونده ها، قدرت ورود پیدا میكنند، همان تسلط اجنه و شیاطین بر روان افراد است. یعنی چیزی كه به نام برون ریزی نیرویهای موذی انجام میشود؛ در حقیقت وارد كردن اجنه و ارواح به زندگی افراد است.
روشن است كه ارتباط با اجنه و ارواح هر چند كه واقعیت دارد اما حقیقت ندارد، یعنی به هیچ گونه تعالی نمی توان با واسطه این قدرتها نمی توان دست یافت.
4. در عرفان حلقه، اتصال با شبكه شعور كیهانی از این جهت مهم شمرده میشود كه میتواند دسته ای از نیروهای غیر عادی را برای درمان دیگران استخدام كند؛ نه از این جهت كه محصول ارتباط با این شبكه، تربیت انسان الهی و تعالی اخلاقی انسان باشد. در عرفان حلقه نه پیش شرط استفاده از این شبكه، تقوی و پرهیزگاری است (چرا كه مولف در كتاب انسان از منظر دیگر صریحا میگوید: پاكی یا ناپاكی افراد و گناهكاری و بی گناهی، برای ارتباط با این شبكه تفاوتی نمی كند(انسان از منظری دیگر ص15 و 80)، و نه نتیجه اتصال افراد با این شبكه ، تحصیل فضایل اخلاقی است؛ چرا كه در فرآیند درمان، اتصال گیرنده به تهذیب نفس دعوت نمیشود و اساسا دستورالعمل، رهنمود و برنامه ای برای تهذیب اخلاقی به عنوان معیار عمل پیشنهاد نمی شود. از همه بالاتر این كه اصولانه درمان گر و نه درمان شونده هیچ كدام با این قصد و هدف پا در این مسیر ننهادهاند.نویسنده: حمزه شریفی دوست
منبع: روزنامه كيهان، شماره 20032 به تاريخ 4/7/90، صفحه 6
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://nozohor.porsemani.ir//content/%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%AA%D9%8A%D8%B2%D9%8A-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%87
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های عرفان های نوظهور سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت