پاسخ تفصیلی:
مسيحيت حدود 2000 سال پيش و در فلسطين ، همزمان با تولد عيسي حيات خود را آغاز كرد. عيسي مسيح به عنوان بنيانگذار اين دين شناخته مي شود وي از حضرت مريم به دنيا آمد1 و در سن سي سالگي به نبوت رسيد و مدت سه سال تبليغ كرد و سر انجام بر اثر دشمني يهود بنا به نقل انجيل به صليب كشيده شد2 و سپس جسد او را دفن كردند ولي پس از سه روز دو باره زنده شد و به آسمان ها رفت. اما بنا بر آيات قران؛ آنان مسيح را نكشتند و بر صليب نكشيدند بلكه امر بر ايشان مشتبه شد 3
پيشينه كتاب مقدس
براساس گزارش هاى معتبر و مستند تاريخى كتاب هاى مقدس مسيحيان، در طول 1500 سال تأليف و گردآورى شده است و مجموع 46 كتاب عهد عتيق يهود و 27 كتاب عهد جديد يعنى انجيل، براساس نوعى توافق، حاصل شده است.4
دخالت و تأليف بشرى در تدوين كتاب مقدس و در نتيجه تحريف آن، باعث گرديد كه پيامدهاى ناگوارى براى كتاب مقدس، به وجود آيد.5
در اينجا كافى است به اعتراف برخى از عالمان و انديشمندان مسيحى بسنده كنيم:
1. رابرت م.گرنت6 انطباق انجيل فعلى را با گفته هاى عيسى به صراحت رد مى كند و مى گويد: «اين بدان معنا نيست كه عيسى تمام كلماتى را كه گزارش شده است دقيقاً به همان شكلى كه انجيل نويسان نوشته اند گفته است».7
2. ارنست رنان؛ كتاب مقدس را نگاشته انسان دانسته، آن را همچون ديگر مكتوبات بشرى مشتمل بر خطاهايى مى شمارد و بر وجود داستان هاى دروغين و افسانه ها در آن تأكيد مى ورزد.8
3. توماس ميشل - استاد الهيات مسيحى - بر آن است كه به اعتقاد بيشتر متفكران كاتوليك، پروتستان و ارتودوكس، كتاب هاى مقدس، املاى الهى نيست و داراى عصمت لفظى نمى باشد و گاهى نويسندگان بشرى، نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه آميزى را در متن كتاب باقى گذاشته اند.9
تحريفات و تناقضات كتاب مقدس
1. اناجيل از همان آغاز در نسب نامه عيسى (عليه السلام) گرفتار تناقض شده اند. انجيل لوقا باب 3، نسب عيسى تا داود را 42 نفر و انجيل متى باب اول، 27 نفر و كتاب تواريخ ايام، باب 3، 21 نفر معرفى كرده و از آنان نام برده اند.
2. در سِفر «پيدايش» مى خوانيم: «بعد از اين ايام كه خدا ابراهيم (عليه السلام) را امتحان كرد، به او گفت: اى ابراهيم. عرض كرد: لبيك. گفت: «اكنون پسر خود را كه يگانه فرزند تو است و او را دوست مى دارى، يعنى «اسحاق» را بردار و بر زمين موريا برو و او را در آنجا بر يكى از كوه هايى كه به تو نشان مى دهم به عنوان هديه سوختنى، قربانى كن».10
در اين متن كه مربوط به جريان ذبح كردن يكى از فرزندان حضرت ابراهيم (عليه السلام) به دست او است، پس از عبارت «يگانه فرزند»، عبارت «يعنى اسحاق» قرار گرفته است. در حالى كه عبارت صريح عهد عتيق، وعده تولد اسحاق را سيزده سال پس از تولد اسماعيل مى داند.11 يعنى اسماعيل تا چهارده سالگى تنها فرزند ابراهيم است. پس در اينجا تحريفى صورت گرفته و عبارت «يعنى اسحاق» بعداً به متن عهد عتيق اضافه شده است.
3. افسانه هاى بى پايه؛ «اوريگن» برجسته ترين عضو مكتب تفسيرى اسكندريه در رابطه با وجود افسانه هاى غيرعقلانى در عهدين مى نويسد:
«اناجيل، مملو از چنين عباراتى است؛ مانند: «وقتى كه شيطان عيسى را بالاى كوهى بلند مى برد تا از آنجا قلمرو كل جهان و عظمت آن را به او نشان دهد!»12
4. تقويت ظلم؛ يكى ديگر از آموزه هاى نامعقول كتاب مقدس، توجيه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم، به بهانه اين است كه آنان، حاكم و سايه خدا در زمينند!!13
آموزه هاي مسيحيت
برخي تعاليم در مسيحيت وجود دارد كه در ديگر اديان ابراهيمي ديده نمي شود. براي نمونه مي توان به تثليث، گناه نخستين، فدا و نسخ شريعت اشاره كرد. در ادامه به بررسي اجمالي اين موارد مي پردازيم.
1. تثليث (trinity)
باور به تثليث اساس آموزه هاي مسيحيت بوده و راز نخستين شمرده مي شود؛ مسيحيان هر كاري را با آن آغاز مي كنند و اولين مساله اي كه مي آموزند همين است: به نام پدر، پسر و روح القدس. ايشان هنگام خوردن غذا و ورود به كليسا و ساير عبادات اين عبارت را تكرار مي كنند. با اين همه، فهم آن براي مسيحيان نه تنها بسيار مشكل، بلكه غير ممكن است!
1-1. سير پيدايش تثليث
بنا به گزارشات تاريخي، مسيحيان اوليه هيچ گونه اعتقادي به تثليث نداشتند و مسيح را پيامبر و برگزيده خدا مي دانستند. براي مثال ابيوني ها جماعت بزرگي بودند كه تا قرن چهارم ادامه حيات دادند و عيسي را فقط پسر مريم مي دانستند14؛ اما در قرن چهارم با زور سرنيزه سركوب شدند.
به روايت بسياري از تاريخ نگاران مسيحي پولس نخستين كسي بود كه باور به خدا بودن عيسي را پايه گذاري كرد و آن را ترويج نمود تا بتواند با ايجاد يك خداي محسوس، بت پرستاني كه عادت به پرستش خداي محسوس داشتند را به كيش جديد دعوت كند.15
شايان ذكر است كه ترتوليانوس16 (كه از الهي دانان و مدافعه نويسان بزرگ مسيحيت به شمار مي رود) در قرن سوم واژه تثليث Trinitas را نخستين بار بكار برد.17
2-1. معناي تثليث
الهي دانان مسيحي معتقدند كه اصطلاح تثليث يكي از بزرگ ترين و مشكل ترين دشواري هايي است كه دانشجوي مسيحي با آن مواجه مي شود.18 مسيحيان برآنند كه تثليث با حقايق برتر الهي مرتبط است و در نتيجه عقل انسان راهي براي فهم معناي آن ندارد. پس تثليث به مثابه سرّي ناگشوده باقي مي ماند.
درك مسيحيان از تثليث از اعتقاد همزمان به سه گزينه زير تشكيل مي شود:19
1- سه شخص متمايز هستند كه الوهيت دارند.20 اين سه شخص از يكديگر متمايز هستند و بواسطه ويژگي هاي شخصيشان از يكديگر تمييز داده مي شوند.21 اين بدين معناست كه:
پدر پسر نيست ، پدر روح القدس نيست ، پسر روح القدس نيست
2- هر شخص كاملا خداست، به اين معنا كه هر يك فقط در قسمتي از الوهيت شريك نيستند ، بلكه هر كدام به تنهايي در الوهيت كامل هستند:22
خداي پدر خداي كامل است ،خداي پسر خداي كامل است ، روح القدس خداي كامل است.
3- فقط يك خداي واحد حقيقي وجود دارد. بنابر اين، اين تصور كه مسيحيان به سه خدا معتقدند درست نيست، بلكه به باور ايشان، يك خدا با سه شخص وجود دارد.23
براي روشن تر شدن معناي تثليث بايد بدانيم تثليث مانند يك مثلث نيست كه هر كدام از شخصيت هاي آن يك ضلع باشد و هر سه با هم مثلثي واحد باشند؛ زيرا در تثليث هر خدا به تنهايي يك خدا است اما در مثلث هر ضلع يك مثلث نيست.24
همچنين تثليث ماننديك شخص نيست كه همزمان هم پدر باشد هم پسر و هم همسر؛ زيرا در تثليث سه شخص متمايز وجود دارد نه يك نفر با سه نقش.25
براي فرار از بحران خرد گريزي تثليث، كليسا تلاش فراواني براي عقل پذير نمودن تثليث داشت. وقتي نظريه تثليث را در ترازوي منطق ميگذاريم مي بينيم كه عقل اين نظريه را نمي پذيرد و به صراحت آن را انكار مي كند. مسيحيان به اين مساله يك جواب مشترك مي دهند كه ما نبايد توقع داشته باشيم كه چگونگي اين امور را درك كنيم و اصلا منطق انساني هرگز نمي تواند اين مسائل را حل كند.26
البته اين مساله كمتر توضيح داده مي شود كه چگونه بايد به آموزه اي ايمان بياوريم كه نه فراتر از عقل؛ بلكه مخالف آن است؟ چگونه مي توان امر يگانه اي را در همان حال كه يكي است، سه تا دانست؟ و يا در همان حال كه سه تا است، يكي پنداشت؟
علاوه بر اين در كتاب مقدس آيات صريحي وجود دارد كه مسيح هستي و حياتش را از پدر گرفته است. اگر بر مبناي كتاب مقدس معتقديم كه پسر همه وجود و هستي خود را از پدر دارد،27 چگونه بايد بگوييم در عين حال الوهيتي دروني و ذاتي دارد ؟
همچنين در كتاب مقدس آيات صريحي وجود دارد كه الوهيت مسيح را انكار ميكند:
1- «ما را تنها يك خداست، يعني پدر» 28اما در تثليث ميخوانيم ما را تنها يك خداست يعني پدر ، پسر ، روح القدس!
2- مسيح خود اذعان ميكند كه «قادر» نيست و كسي ديگر به او قدرت داده و مي فرمايد :پسر از خود هيچ نمي تواند كرد.29
3- پطرس جانشين عيسي مسيح خطاب به يهوديان ميگويد تمامي معجزات مسيح منشايي خدايي دارد و از نزد خودش نيست 30
4- خود مسيح نيز معترف است كه داناي مطلق نيست و نسبت به برخي امور بي اطلاع مي باشد، مانند روز باز گشت خودش.31
در نتيجه بسياري از مسيحيان جديد 32مي پرسند چگونه مسيح مي تواند خدا باشد و در عين حال چنين مطالبي را نيز بگويد؟
2. فدا و گناه اصلي
يكي از اساسي ترين آموزه هاي مسيحيت ، باور به «فدا» و نجات بشريت بوسيله مرگ عيسي است. براي شناخت بهتر فدا بايد به مواردي اشاره شود:
1-2. انسان پيش از گناه
خداوند انسان را آفريد و انسان در طبيعت اوليه خود پاك و خداگونه خلق شده بود. اعتقاد نامه رسمي كاتوليك در اين زمينه آورده است: پدر و مادر نخستين ما يعني آدم و حوا با اصلي پاك و در حالت تقدس و عدالت خلق شدند.33
2-2. گناه نخستين
با نافرماني آدم و خوردن از ميوه درخت ممنوعه، تقدس يافتگي نخستين او از بين رفت و در نتيجه طبيعت آدمي فاسد شد و مانند انساني كه به درون چاه سقوط كرده و استخوان هايش شكسته ،ديگر قادر به نجات خود نبود.
در الهيات مسيحي به نافرماني آدم و حوا كه منجر به سقوط انسان شد گناه نخستين مي گويند 34
پولس در اين باره مي گويد:
وقتي آدم گناه كرد ، گناه او تمام نسل بشر را آلوده ساخت وباعث شيوع مرگ در سراسر جهان شد. در نتيجه همه چيز دچار فرسودگي و تباهي گشت . چون همه انسانها گناه كردند.35
مقصود از اين مرگ ، مرگ روحي و فساد ذاتي است. و اين فساد ذاتي از آدم به تمام نسلش به ارث رسيد.
خطاي آدم تنها به خود وي زيان وارد نكرد بلكه همه نسل او را متضرر كرد36 همانند تنبيههاي گروهي كه به خاطر جرم يك نفر يك گروه را تنبيه ميكنند. گناه يك نفر (آدم) به تمامي نسلش به ارث رسيد و تمام بشريت فاسد شد حتي كودكاني كه تازه به دنيا ميآيند ميراث بر گناه آدم هستند. پولس مي گويد:
... به يك خطا حكم شد بر جميع مردمان براي قصاص... (روميان 5: 18)
آگوستين معتقد بود كه نوزاداني كه بدون تعميد از دنيا مي روند به خاطر گناه اصلي به جهنم مي روند. پدران يوناني كليسا نيز از اين نظريه تبعيت كردند.37
3-2. فديه الهي
حال كه بشر گناه كرده و براي جبران اين گناه كفاره و قرباني نياز است، ، كفاره بايد بي عيب و نقص و سالم باشد تا بتواند غضب خدا را فرو نشاند. از آن رو كه طبيعت انسان پس از گناه اوليه معيوب شد بنابر اين كسي مي بايست جايگزين انسان شده و جريمه و مجازات گناهان انسان را متحمل مي شد.چون بشر نمي توانست چنين رهاننده اي براي خود مهيا كند؛ خدا براي نجات او از اين وضع اسف بار نقشه كشيد كه پسرش را كه همذات وي بود به صورت يك انسان بفرستد و وي را در عوض گناهان بشر فديه دهد. به تعبير كارل بارت «عيسي داوري بود كه بجاي ما داوري شد.»38
يكي از سوال هاي مطرحي كه امروزه كليسا با آن مواجه شده؛ اين نكته است كه چگونه بايد بپذيريم خداوند عادل است و در عين حال تمام نسل بشر را به خاطر گناه يك نفر مواخذه مي كند؟
آموزه اي كه به نظر انديشمنداني چون جوزف باتلر در عهد جديد به صورت واضح مطرح نشده است.39
پيتر آبلار 40از متفكرين بزرگ مسيحي نيز در تفسير رساله روميان، آموزه سنتي كليسا مبني بر كفاره شدن مسيح براي گناهان بشر را زير سوال برد. او در قسمتي از اين كتاب مي گويد:
«حقيقتا ضرورت ريخته شدن خون فردي بي گناه به عنوان بهاي يك چيز و اينكه قرباني شدن فرد بي گناهي باعث رضايت خاطر گردد ، چقدر بي رحمانه و شريرانه به نظر مي رسد. چقدر تصور اين امر مشكل است كه خدا با مرگ فرزند خود آنقدر موافق باشد كه بواسطه آن با كل جهان مصالحه كند! اين سوال و سوال هاي مشابه آن ، مساله اي اساسي را در مورد رستگاري ما بواسطه مرگ مسيح در برابر ما قرار مي دهد.»41
تامس چاب [1747 م ] معتقد بود مفهوم مرگ مسيح به عنوان قرباني به اين خاطر وارد مسيحيت شد زيرا كليسا ديد يهوديان معبد ، مذبح و قرباني و كاهن اعظم دارند. پس براي آنكه نشان دهند مسيحيت تفاوت چنداني با آئين يهود ندارد به اين فكر افتادند كه مفاهيمي شبيه آن را وارد مسيحيت كنند؛در حالي كه پاپ اين نظريه را مردود مي دانست و مي گفت رحم و مروت خدا يكسره به سبب نيكوئي و رحمانيت ذاتي اوست نه معلول چيزي خارج از او؛ خواه اين چيز درد و رنج عيسي و مرگ عيسي مسيح باشد خواه هر چيز ديگر 42
3. شريعت
شريعت مجموعه مقررات و احكامي است كه جهت تنظيم اعمال انسان و براي اصلاح نظام اجتماعي وضع مي شود. پيامبران بزرگ الهي چون موسي، عيسي و رسول اسلام داراي شريعت بودند.
گر چه روح كلي تسليم در برابر حق، اطاعت از خداوند، ايمان به غيب و معاد در همه اديان الهي مشترك است؛ ولي با توجه به اختلاف استعداد امتها قوانين متفاوتي مناسب با شرايط هر يك براي آنان وضع شده است.
كتاب مقدس نيز تاكيد زيادي بر انجام شريعت دارد ، چنان كه در عهد قديم آمده است: ملعون باد كسي كه كلمات اين شريعت را اثبات ننمايد تا آنها را بجا نياورد.43
1-3. مسيح و شريعت
با توجه به نوشته هاي موجود در اناجيل، مسيح (ع) شريعت جديدي نياورد و همواره بر لزوم رعايت شريعت موسوي تاكيد مي نمود. البته در برخي موارد و مطابق با شرايط جديد تغييرات جزئي در آن ايجاد كرد.
به روايت انجيل ها، مسيح خود را كامل كننده شريعت موسي دانسته و همواره تاكيد مي كرد: گمان مبريد كه آمدهام تا تورات يا صحف انبيا را باطل سازم. نيامدهام تا باطل نمايم بلكه تا تمام كنم. 18 زيرا هرآينه به شما ميگويم تا آسمان و زمين زايل نشود همزه يا نقطهاي از تورات هرگز زايل نخواهد شد تا همه واقع شود. 19 پس هركه يكي از اين احكام كوچكترين را بشكند و به مردم چنين تعليم دهد در ملكوت آسمان كمترين شمرده شود. اما هركه بعمل آورد و تعليم نمايد او در ملكوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.44
مسيح خودش نيز در عمل به شريعت موسي وفادار بود45؛ به نماز اهتمام خاصي داشت46، روزه مي گرفت47، ماليات هيكل را مي پرداخت48 و به زيارت هيكل مي رفت. با اين وجود پيروان مسيح شريعت را كنار زده و معتقدند زمانش سپري شده است و ديگر عمل به آن لازم نيست.49
2-3. مسيحيت و شريعت گريزي
جدايي شريعت از دين مسيح طي يك فرايند تاريخي و در پي فراهم آمدن بسترهاي آن صورت گرفته است. روند اين جدايي تقريبا با گرايش پولس به مسيحيت مصادف بود. زيرا او پس از مسيحي شدن و طرح آموزه فدا به اين انديشه معتقد شد كه با به صليب كشيده شدن مسيح گناه برداشته شده و با برداشته شدن گناه ديگر نيازي به انجام شريعت نيست و ايمان به مسيح براي نجات كافي است.50
3-3. سير نسخ شريعت
در جريان سفرهاي تبليغي پولس و برنابا برخي از كساني كه سابق بر اين دوگانه پرست بودند به مسيح ايمان آوردند. اين جماعت تا كنون شريعت يهودي را انجام نداده بودند و طبيعتا «ختنه» نيز نشده بودند!51 بنابر اين اگر «ختنه كردن» براي پذيرش مسيحيت الزامي بود، مانع بزرگي در راه مسيحي شدن ايشان بوجود مي آمد!
از طرفي «ختنه كردن» در شريعت يهود (و پس از آن شريعت عيسي) يكي از مهم ترين رسوم مذهبي بود؛ در نتيجه نزاع بزرگي بين رسولان ايجاد شد كه آيا ختنه كردن براي بت پرستاني كه قرار است مسيحي شوند لازم است يا نه؟ كه در نهايت با فشارهايي كه توسط پولس وارد شد ، عمل به برخي مظاهر سخت شريعت (مانند ختنه) براي غير يهوديان حذف شد.
اما پيشروي پولس به اينجا خاتمه نيافت ، زيرا پس از مدتي ادعا كرد كه تمام شريعت و براي تمام اقوام منسوخ شده است.
او اينگونه مي انديشيد كه شريعت مخصوص زماني بود كه انسان در وضعيت قهر با خدا قرار داشت، اما پس از به صليب كشيده شدن مسيح و آشتي انسان با خدا ديگر عمل به شريعت نياز نيست و راه نجات، «ايمان» به مسيح است نه «شريعت»! پولس در مرحله بعد پا را از اين فراتر نهاده، گفت: هر كسي كه فكر كند كه مي تواند با شريعت نجات يابد، ديگر مسيح نمي تواند او را نجات دهد!52
4-3. نزاع حواريون عيسي با پولس
مساله نسخ شريعت سبب شد كه بين حواريون عيسي و پولس جدال هاي شديدي رخ دهد. در اين نزاع ها كه در انجيل هم ثبت شده پولس ، حواريون و در راس آنها پطرس را كه موافق شريعت بودند منافق و دورو خوانده و ايشان را برادران كذبه و افسونگر معرفي مي كند.در اين راستا يعقوب (يكي از حواريون عيسي مسيح) در نامه اش مينويسد « برادران من چه سود اگر كسي ادعا كند كه ايمان دارد اما عمل نداشته باشد ؟ آيا چنين اعمالي مي تواند او را نجات بخشد ؟... ايمان بدون عمل مرده است»
اما در نهايت اين پولس بود كه بخاطر شباهت انديشه هايش با انديشه هاي اقوام بت پرست در اين نزاع پيروز شد.
جان ناس، تاريخ نگار مسيحي، در اين باره مي گويد: «پولس را غالبا دومين موسس مسيحيت لقب داده اند و مسلما او در اين راه جهاد بسيار كرد و فرقه طرفداران اصول و شرايع موسوي را مغلوب ساخت به طوري كه آنها اهميت موقع و مقام خود را بر اثر مساعي پولس از كف دادند» 53
4. آيين هاي كليسا (sacramentum)
گويي شريعت با روح دين عجين است و داشتن ديني بدون شريعت و آيين هاي بيروني غير ممكن مي باشد. به همين جهت مسيحيان پس از رها كردن شريعت مسيح با تاويل بردن آياتي از عهد جديد دستورالعمل هاي رفتاري جديدي براي خود يافتند كه به عنوان اسرار كليسايي ناميده مي شود. كه به بررسي اين موارد مي پردازيم.
تقريبا همه مسيحيان اتفاق نظر دارند كه دو آيين تعميد و عشاي رباني در شمار آيين هاي كليساست؛ اما مسيحيان كاتوليك و ارتدكس به پنج آيين ديگر نيز اعتقاد دارند. اين در حالي است كه برخي از كليساهاي پروتستان مانند كواكرها و سپاه نجات هيچ يك از آيين ها را نمي پذيرند.
1- تعميد (baptism) : هر مسيحي فقط يكبار هنگام ورود به جامعه مسيحت تعميد مي پذيرد و كشيش تمام يا بخشي از بدن تعميد گيرنده را همراه با ذكر نام پدر، پسر و روح القدس در آب فرو ميبرد54.
2- تاييد (Confirmation) : تاييد يعني پذيرفته شدن توسط روح القدس. در اين مراسم كه معمولا هنگام بلوغ انجام مي شود، كشيش داوطلب تاييد را با روغن مقدس همراه با عبارت «روح القدس را بپذير تا بتواني به مسيح شهادت دهي» مسح مي كند.55
3- عشاء رباني (Eucharist) : در اين مراسم به يادبود شام آخر عيسي مسيح، مقدار كمي نان فطير توسط كشيش در دهان مسيحيان گذاشته مي شود و ايشان بايد بدون دندان زدن آن را بخورند.56
كاتوليك ها و ارتدكس ها بر اين باورند كه نان و شراب حقيقتا به گوشت و خون مسيح تبديل مي شود.
4- اعتراف (Sacrament of Penance) : اگر شخصي دچار خطا يا اشتباهي شود، بايد نزد كشيش به گناه خود اعتراف كند تا گناهانش بخشيده شود. براي اين كار شخص گناه كار پس از ورود به اتاقكي چوبين در برابر كشيش زانو مي زند و گناهانش را براي كشيش شرح مي دهد و سپس كشيش عباراتي از باب اندرز مي گويد و برايش جريمه اي مقرر مي كند.57
5- تدهين (Anointing of the Sick) : در اين مراسم بيمار مشرف به مرگ توسط يك كشيش با روغن مقدس تدهين (روغن مالي) مي شود.58
6- دست گذاري (Sacraments at the service of communion) : مسيحيان سه درجه روحاني دارند؛
«شماس»59: به معناي خادم است و به كشيش در مراسم كليسا كمك مي كند.
«كشيش»60: وي رهبري يك كليسا را به عهده دارد.
«اسقف»61: وي در قلمرو معيني رهبري كليساها را به عهده دارد. اسقف عادي معمولا در سطح يك شهر و كاردينال در سطح يك منطقه بزرگ جغرافيايي و پاپ در سطح جهان رهبري كليسا را به عهده دارند.
بنابه اعتقادات مسيحي هرگاه شخصي بخواهد به درجه روحاني بالاتر نائل شود، بايد توسط مقام بالاتر دست گذاري شود62. البته زنها خارج از اين قانون هستند و تنها مي توانند «شماس» شوند.
7- ازدواج (Matrimony) : هرگاه زن و مردي بخواهند با يكديگر پيوند زناشويي برقرار كنند؛ كليسا اين پيوند را برقرار مي سازد. در مسيحيت امكان طلاق وجود ندارد مگر به سبب فحشا. در غير اين صورت اگر زن و مرد از هم جدا شده و با شخص ديگري ازدواج كنند، زناكار به شمار مي روند. شايان ذكر است كه در كليساي كاتوليك كشيشان و راهبه ها حق ازدواج ندارند.63گر چه برخي از فرقه ها اين مقررات را رعايت نميكنند.
5. اعياد مسيحيت
در مسيحيت يادبودها و عيدهاي فراواني وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
كريسمس (Christmas) (جشن مسيح) : اين جشن به مناسبت تولد آن حضرت در 25 دسامبر برگزار مي شود. هفت روز پس از آن جشن اول سال ميلادي در يك ژانويه برگزار مي شود. البته روز و تاريخ دقيق تولد حضرت عيسي مشخص نيست.64
عيد پاك: مهم ترين جشن ديني مسيحيان است كه به مناسبت پيروزي عيسي بر مرگ و برخاستن وي از مردگان، در سومين روز تصليب او برگزار مي شود.
عيد پاك پس از اعتدال ربيعي و نخستين بدر شدن ماه برگزار مي شود كه حدودا مطابق با 22 مارس تا 25 آوريل است.65
6. نماز
در مسيحيت نماز به شيوه خاصي كه در اسلام وجود دارد مطرح نيست، بلكه ايشان در برابر خدا دعاهاي التجا آميز بجا مي آورند. مسيحيان كاتوليك پيش از ورود به كليسا با آب مقدس خود را تطهير مي كنند، به اين صورت كه دست خود را در آب فرو برده و صليب مي كشند.66
يكي از دعاهاي مرسوم براي برگزاري نماز، دعاي زير است:
اي پدر ما كه در آسماني نام تو مقدس باد، ملكوت تو بيايد. اراده تو چنان كه در آسمان است در زمين نيز به انجام رسد. نان كفاف امروز ما را بده، گناهان امروز ما را ببخش چنان كه ما نيز كساني را كه به ما بدي مي كنند ببخشيم. ما را در آزمايش نياور، بلكه از شرير رهايي ده؛ زيرا ملكوت، قوت و جلال از آن توست. «آمين».67
البته برخي از حركتهاي بدن مانند دست ها را رو به آسمان گرفتن و يا خم كردن زانو در نماز مرسوم است.
7. روزه
«متي» در انجيلش روايتي را ذكر مي كند مبني بر اينكه عيسي چهل شبانه روز روزه گرفت. او درباره روزه داران مي فرمود: چون روزه مي گيريد چون رياكاران ترش رو نباشيد.68
با اين حال روزه در مسيحيت در شمار احكام شرعي نيست و مسيحيان آزادند در هر زمان به طور فردي يا گروهي روزه بگيرند. چگونگي روزه گرفتن در ميان مسيحيان نيز بنا به وابستگي ايشان به فرقه خاص متفاوت است و از نخوردن گوشت، لبنيات، تخم مرغ روغن و مشروب 69 و اكتفا به غذاهاي ساده تا پرهيز كامل از غذاها و اكتفا به مايعات وجود دارد.
زمان روزه گرفتن نيز به فرقه اي كه از آن تبعيت مي كنند بستگي دارد، ولي معمولا روزهايي چون چهارشنبه خاكستر (روز دستگيري عيسي) و جمعه صليب (روز به صليب كشيده شدن عيسي) و چهل روز پيش از عيد پاك و روزهايي از اين دست را روزه مي گيرند.
8. حجاب
در كتاب مقدس تاكيد زيادي بر لزوم آراستگي به حيا و كنار نهادن آرايش ظاهري شده است:
«و نيز خواهانم كه زنان پوششي شايسته به تن كنند و خويشتن را به نجابت و متانت بيارايند نه به گيسوان بافته با طلا و مرواريد و جامه هاي فاخر...زن بايد در آرامي و تسليم كامل تعليم قرار گيرد. زن را اجازت نمي دهم كه تعليم دهد يا بر مرد مسلط شود، بلكه بايد آرام باشد».70
همچنين درباره پوشش سر آمده است:
«اگر زني سر خود را نمي پوشاند پس اصلا موهاي خود را بچيند و اگر براي زن شرم آور است كه موهايش را بچيند يا بتراشد پس بايد سر خود را بپوشاند. مرد نبايد سر خود را بپوشاند زيرا او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است.71
علاوه بر اين فراميني كه در كتاب مقدس درباره لزوم حجاب آمده است، تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و مردم اروپا از سال هاي اوليه ميلادي تا قرون معاصر انتشار يافته، به روشني نشان مي دهد كه حجاب بين زنان رعايت مي شد.72
منابع:
1. گريدي،جوان ا؛مسيحيت و بدعتها،عبدالرحيم سليماني اردستاني،قم ،موسسه طه ، 1384 ، چاپ دوم
2. ميلر ، ويليام؛ تاريخ كليساي قديم در امپراتوري روم و ايران، ترجمه علي نخستين،
3. دورانت،ويل ؛ تاريخ تمدن ج3،حميد عنايت و ...، تهران،سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي،1371 ،
4. كرنز، ارل؛ سرگذشت مسيحيت در طول تاريخ ، ترجمه آرمان رشدي ، آموزشگاه كتاب مقدس ،1994 ،ص 106-107
5. وان وورست ،رابرت اي ؛ مسيحيت از لابلاي متون ، جواد باغباني و عباس رسول زاده ،قم ،موسسه امام خميني ،1384
6. ميشل توماس. كلام مسيحي ترجمه حسين توفيقي انتشارات دانشگاه اديان و مذاهب
7. بي ناس، جان. تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، انتشارات علمي - فرهنگي
8. جميز. آ . كوريك، قرون وسطاي اوليه . ترجمه مهدي حقيقت خواه انتشارات ققنوس
9. گراث، مگ در امدي بر الهيات مسيحي ترجمه عيسي ديباج. انتشارات كتاب روشن
10. تني، مريل سي ؛معرفي عهد جديد،مترجم طه ميكائيليان، تهران،انتشارات حيات ابدي،1362،
11. رابرتسون، آرچيبالد؛ عيسي اسطوره يا تاريخ، مترجم حسين توفيقي،قم،دانشگاه اديان،1387،چاپ دوم،
12. ايان باربور، علم و دين، ترجمه بهاء الدين خرمشاهي. مركز نشر دانشگاهي
13. ولف، كري. درباره مفهوم انجيلها، مترجم: محمد قاضي ناشر: امير كبير
14. دائرة المعارف كتاب مقدس ، مترجم بهرام محمديان و ...، تهران ، انتشارات سرخدار، 1381،
15. كشيش عزيز ،فهيم . المدخل الي عهد الجديد،
16. رابتسون ، ارچيبالد. عيسي اسطوره يا تاريخ، مترجم: حسين توفيقي. ناشر : دانشگاه اديان و مذاهب
17. فلويد فيلسون،كليد عهد جديد، ترجمه مسعود رجب نيا، تهران، انتشارات نورجهان
18. كهن ،ابراهام. گنجينه اى از تلمود . ترجمه امير فريدون گرگاني. انتشارات اساطير.
19. جفرى بارندر، المعتقدات الدينية لدى الشعوب، ترجمه د. امام عبدالفتاح، كويت، 1413 ،
20. لين ، توني؛ تاريخ تفكر مسيحي ، روبرت آسريان ، تهران ، نشروپژوهش فرزان روز ،چاپ سوم ،1386 ،
21. اليوت ، استوارت .راز تثليث. انتشارات نور جهان
22. استوارت اليوت ، يگانگي در تثليث ، انتشارات نور جهان
23. ژوزف بهنامي ، مدخلي بر آموزه تثليث . انتشارات نور جهان
24. براون واشنايدر . پوشاك اقوام مختلف
25. استات ، جان . مباني مسيحيت . مترجم روبرت آسريان
26. معجم اللاهوت الكتابي .مدخل فدا
27. قاموس كتاب مقدس . واژه شريعت
28. راستز، لئو. فرهنگ تحليلي مذاهب آمريكايي مترجم محمد بقايي
29. Should You Believe in the Trinity?. Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania .Copyright © 2006 Jehovahs Witnesses Official Web Site
30. Schaff, Philip: History of the Christian Church, Vol. VIII: Modern Christianity: The Swiss Reformation, William B. Eerdmans Pub. Co., Grand Rapids, Michigan, USA, 1910,
31. T. mcnell, jonh - The History & Character of Calvinism,
32. Catholic Encyclopedia
33. britannica-encyclopedia
34. Grudem, Wayne A. 1994. Systematic theology an introduction to biblical doctrine. Leicester, England: Inter-Varsity Press.
35. Barth, Karl, and Geoffrey William Bromiley. 1975. The doctrine of the word of God prolegomena to church dogmatics, being volume I, 1. Edinburgh: T. & T. Clark.
36. Monier-Williams, Monier. Hinduism. VII Page 87. Society for Promoting Christ, 1925
37. Outlines of the History of Dogma
38. Catechism of the Catholic Church
39. Oxford Dictionary of the Christian Church (Oxford University Press 2005
40. Agustine,s.City of God,
41. Study by International Theological Commission, 19 January 2007, 19-21
42. Liddell, Henry George ; Robert Scott , Henry Stuart Jones and Roderick. McKenzie (1940) . βαπτίζω . A Greek-English Lexicon . Medford, Massachusetts : Tufts University .
43. How December 25 Became Christmas, Biblical Archaeology Review, Retrieved 2009-
44. Philip Zaleski, Carol Zaleski (2005) . Prayer: A History. Houghton Mifflin Books.
45. Kallistos (Ware) , Bishop; Mary, Mother (1978) , The Lenten Triodion, South Canaan PA: St. Tikhons Seminary Press (published 2002 (
46. Cloud, DW What is the Emerging Church. Way of Life Literature Excerpt on
47. The Encyclopedia of Religion by Mircea Eliade,
48. Samarin, William J. (1972) . Tongues of Men and Angels: The Religious Language of Pentecostalism. New York: Macmillan.
49. Goodman, Felicitas D. (1969) . Phonetic Analysis of Glossolalia in Four Cultural Settings. Journal for the Scientific Study of Religion
50. Samarin, William J. (1972) . Tongues of Men and Angels: The Religious Language of Pentecostalism. New York: Macmillan.
51. Cutten, George Barton (1927) . Speaking with Tongues Historically and Psychologically Considered. Yale University Press.
52- غلاطيان 2:5
53- بي ناس ، جان. تاريخ جامع اديان، ص 613
54 - Liddell, Henry George ; Robert Scott , Henry Stuart Jones and Roderick McKenzie (1940). βαπτίζω . A Greek-English Lexicon . Medford, Massachusetts : Tufts University
55 - Catechism of the Catholic Church , 1285–1321
56 - Catechism of the Catholic Church , 1322–1419
57- راستز، لئو. فرهنگ تحليلي مذاهب آمريكايي مترجم محمد بقايي ص 233
58 - Catechism of the Catholic Church , 1499–1532
59 - deacon
60 - priest
61 - bishop
62 - Catechism of the Catholic Church , 1536–1600
63 - Catechism of the Catholic Church , 1601–1666 , and annulment (Catholic Church) .
64 - How December 25 Became Christmas, Biblical Archaeology Review, Retrieved 2009-12-13
65 -. Jones, Stephen (1996). Secrets of Time.
66 - Philip Zaleski, Carol Zaleski (2005). Prayer: A History. Houghton Mifflin Books.
67- متي، 9:6
-68 متي،16:9
69 Kallistos (Ware), Bishop; Mary, Mother (1978), The Lenten Triodion, South Canaan PA: St. Tikhons Seminary Press (published 2002), pp. 35ff,
70- اول تيموتائوس ، 9:2
-71 اول قرنتيان ، 5:11
72- براون واشنايدر . پوشاك اقوام مختلف ص 116