نقد و بررسي مكتب اكنكار | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
نقد و بررسي مكتب اكنكار
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
نقد و بررسي مكتب اكنكار
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
گرایش های جدید
سوال:
در مورد فرقه معنویت گرای اکنکا می خواستم اطلاعات کسب کنم اگر ممکن است توضیح کامل در مورد آن بدهید؟
پاسخ تفصیلی:
متن مـقـدس عرفان اكنكار، شريعت كيســوگماد نام دارد. اما مروج اصلي تعاليم اكنكار، آثار پال توئيچل است. در كتابهايي همچون: «اكنكار كليد جهانهاي اسرار»، «سرزمينهاي دور» و«دفترچه معنوي»، «اكويديا دانش باستاني پيامبري»، «دندان ببر» و آثاري از هارولد كلمپ، رهبر و استاد حق در قيد حيات اكنكارـ نظير «هنر رؤيابيني معنوي»، «نسيم تحول»، «از استاد بپرسيد». مطابق آنچه در سايت رسمي اكنكار آمده، اعضايآن اكيست ها، در يكصد كشور دنیا پراکندهاند و تعداد آنها بيش از هشتادهزار نفر است.
اين فرقه در ايران نيز طرفداراني دارد ضمن اينكه حدود شصت کتاب از اكنكار در بازار نشر ایران به طبع رسيده است.
پال توئيچل در معرفی مکتب اكنكار می گوید: من رهبر معنوی جهان هستم. قبل از من، 970 استاد دیگر وجود داشته اند که در طول تاریخ حیات بشر همواره مردم را به سوی اک راهنمایی میکردند و می گویند اكنكار بهترين و البته تنهاترين راه رسيدن به خدا و اقاليم بهشتي است.
پیروان و حامیان اکنکار، آیین خود را طريقي عرفاني براي جويندگان و عارفان حقيقي پروردگار میدانند، که حتي ميتوان از آن به عنوان علمي کاملا دقيق براي يافتن ذات برتر در کائنات یاد کرد. اکنکار مدعي است که نزديك ترين مسير به سوي خداوند است و مدعي است که ماهانتا(استاد زنده اكنكار) توسط سوگماد(خداوند) انتخاب ميشود. و هر استاد زنده اک، جانشين خود را تربيت ميکند.
از اينرو، بررسي و كنكاش در مباني نظري و دستورالعملهاي اكنكار خالي از لطف نيست.اما قبل از هر چيز بايد گفت كه بر اساس گزارشهاي گوناگوني كه دوستان، خانواده و طرفداران پال توئيچل ارائه دادهاند و نيز آنچه به نظر تلاش آگاهانه پال توئيچل بـراي پـرده بـرداشـتـن از جـزئـيـات زندگي خــصـوصـياش است، اين جزئيات در نظر هواداران اكنكار رازآلود پنداشته ميشود. حتي رهبر فعلي اكنكار، هارولد كمپ نيز با بيان اين كه «توئيچل عاشق زندگي خصوصياش بود» تصديق ميكند كه توئيچل با بيان زندگي خصوصياش سعي كرده آنهايي را كه به مطالعه زندگي وي ميپردازند، به بيراهم ببرد.
پال توئيچل فعاليت كاريش را باروزنامهنگاري شروع كرد و با نامهاي مختلف براي نشريات دورهاي گوناگون قلم ميزد. در همين زمان بود كه به توضيح و تبيين گروههاي گوناگون ديني پرداخت. وي از طرق نوشتههايش در نشريات دورهاي گوناگون و نامههايش به مردم، از جمله همسر دومش، گيل آتكينسون به معرفي اكنكار به دنيا پرداخت و خود را به عنوان نهصد و يكمين استاد اك معرفي كرد.
او مدعي شـد كـه تـعـاليمي از اساتيد وايراگي اك دريافت كرده كه از جمله آنها يك راهب تبتي به نام ربازار تارز بود. اكنكار به طور رسمي در 22 اكتبر 1965 در ساندياگو كاليفرنيا به صورت يك سازمان غيرانتفاعي تأسيس شد. در سال 1971 پال توئيچل درگذشت. داروين گـــراس بــه عـنــوان نهصد و هفتاد و دومين استاد اك جانشين او شد..
داروين گراس باعث نزاعهاي زيادي درباره اكنكار شد؛ چرا كه بسياري از طرفداران اين آيين، وي را ـ با اينكه از سوي هيئتي از اعضاي اكنكار، از جمله همسر پال توئيچل به اين سمت انتخاب شده بــود، شـايـسـتـه جـانـشـيـنـي اسـتـاد پـيـشـيـن نميدانستند.
سرانجام گراس تمامي اختيارات و مسئوليتهايش را كه به استاد زنده اك مربوط ميشد، از دست داد و هارولد كلمپ به عنوان نهصد و هفتاد و سومين استاد زنده اك جانشين وي شد. همچنين دعاوي حقوقي چندي ميان گراس و اكنكار مبني بر استفاده گراس از واژههايي كه حق تأليف آن با اکنكار بوده است، مطرح شد.
الهيات در اكنكار
اكنكار بر خلاف برخي از مكاتب بزرگ معنوي - ديني كه معتقد است در اين عالم دوازده طبقه و در هر طبقه خداي وجود دارد. خداي هر طبقه حاكم و فرمانرواي ان جهان است. طبقه اول كه جهان فيزيكي است همين جهاني است كه ما در ان زندگي مي كنيم و پست ترين طبقه است. و خداي حاكم بر ان نازلترين وضعيفترين خداست. در عوض طبقه دوازدهم بهترين جهان و خداي ان نيز كامل و قدرت محض و حيات و علم او تام است. خداي طبقه اول كل ليرانجان ، صاحب قطب منفي عالم هستي است و خداي طبقه دوازدهم، سوگماد صاحب قطب مثبت عالم هستي است.
الف) كل ليرانجان
حكمران جهان فيزيكي، موجودي كه قدرت منفي در دست دارد. موجود مقتدر جهان فيزيكي مظهر تجلي منفي خدا، قدرتي كه به جريان ميافتد تا جهان هاي مادون را نگهداري نمايد. جهاني كه ارتعاشاتش حالات خشن ماده رانشان مي دهد. خلقت و خداي جهان مادي. خداي جهان هيچ. خداي بالاي نيستي مظهر منفي گري.(پال توئيچل-واژنامه- 1380:128) پال توئيچل زماني كه مي خواهند جايگاه خداوند يكتاي اديان بزرگ را در تقسيم بندي مشخص كنند چنين ميگويند: قوانين قدرت منفي –كل ليرانجان- را به عنوان قانون طبيعت مي شناسيم. همانطور كه بر ما روشن است او تدوين كننده قوانين طبيعي است به اين علت كه او افريننده و پروردگار جهانهاي فيزيكي است او پروردگار انجيل، يهوه عبريها و مسيحيان والله محمديها است. او براهما ودانتيست و عملا خداوند همه اديان و مذاهب است.(پال توئيچل-سرزمين دور، 1379: 207)
پال توئيچل اذعان ميدارند كه هر وقت، كسي تصور كند كه با خدا تماس پيدا كرده و خدا درخواستي را كه جنبه مادي داشته، اجابت نموده است. بايد اين را بداند كه اين تماس با كل ليرانجان خداي منفي و خالق جهانهاي تحتاني است كه در برخي موارد مي تواند درخواست ادميان را اجابت كند. اين شگردي است براي فريب دادن شخص متقاضي ، زيرا او ميبايد در قبال هر انچه كسب كرده است بهايش را بپردازد حال به هر ترتيبي كه مي خواهد باشد. اين قانون كارما يا علت و معلول است.(پال توئيچل- اكويديا-1380: 124) او هنگامي كه خداوند مسلمانان را -يعني همان كه او را كل ليرانجان ناميده است- تعريف ميكند. مجبور به يك عقب نشيني استراتژيك مي شود. و با احتياطي وافر اينچنين ميگويد: الله، نام خداي مهربان مسلمانان است. اگاهي برتري كه مسلمين تحت اين عنوان ميشناسند. وسيله اي براي رسيدن به خداوندگار سوگماد است.(پال توئيچل-واژنامه-1380: 12) پال توئيچل معتقد است خداي مسلمانان تنها وسيله ي است براي رسيدن به سوگماد، بلكه هدف اصلي همان سوگماد است نه چيز ديگر .
در مكتب اكنكار عقيده بر آن است كه هر گاه خداوند تمام اديان ابراهيمي -از جمله اسلام- درخواست بنده اي را اجابت مي كند متمسك به شگردي شده تا فرد درخواست كننده -در مقابل هر آنچه كسب كرده- بهاي بپردازد. پال توئيچل به واسطه اين ادعاي بدون دليل و مدرك خداي اديان بزرگ را محدود ترين و بي اختيارترين خدا معرفي ميكند و در مقابل خداي برتر را، خداي اكنكار –سوگماد- لقب ميدهد. بدون بيان هيچ دليل مستدل!
ب) سوگماد
در مقابل خداي اديان ابراهيمي خداي اك وجود دارد. پال توئيچل سوگماد را اينچنين معرفي ميكند: بي شكل، همه جا حاضر و ناظر، اقيانوس عشق و رحمت، تمام زندگي از او جريان مي يابد. تمام راستيها، حقائق، انديشه ها، عشق قدرت و تمام خدايان نواحي عالم مظهر او هستند. او به هر شكلي كه در مراحل مختلف خلقت ايجاب كند در مي ايد. ولي هيچيك از اين اشكال تماميت او را نشان نمي دهند. زيرا كه او همچنان بي شكل مي ماند. غير مشخص او در همه عالم گسترده است. جوهر هستي حيات كل خداي متعال آنچه كه اوست و كليتي كه در اوست. لذا هيچ نامي نمي توان بر او نهاد مگر نام شاعرانه وعارفانه خدا. شكل بي شكل كه متضادي بر او وجود ندارد. هر چه مخالف در عرف باشد در خود اوست. او دليل بر اين است كه هيچ سفيدي بدون سياهي وجود ندارد و هيچ شكلي جدا از خلا تصور نشود. او دروني دارد به نام (ميزگونا) كه چنين مي گويد. او فاقد چند وچون است و درباره اش نمي توان چيزي گفت و به هر چيزي انديشيد و تجلي بيروني به نام (ساگونا) كه نمي توان حقيقت جاويدان را بر او نهاد.(پال توئيچل-واژنامه،1380: 232)
اما تناقضاتي كه در تعريف و بيان اوصاف سوگماد به چشم مي خورد كه عبارتنداز:
1- پال توئيچل در جاي ميگويد: سوگماد عملا خلا است واينكه خلا در حقيقت خداست. خدا و خلا با هم تفاوتي ندارند چون هر دو يكي است. خدا -سوگماد- غير شي است.(پال توئيچل-دندان ببر-1380: 79-81) اما در جايي ديگر بيپروا و در تناقض صريح با جملات ديگر بيان مي كند: خداوند روح ،جسم و ذهن است. (پال توئيچل- دفترچه معنوي،1380: 37) و درباره در جايي ديگر هنگامي كه درباره هدف اكنكار صحبت مي كند، مي گويد: هدف اصلي ما قادر ساختن روح است به ترك كالبد، و سفر ان به دنياهاي معنوي ماورائ، و عاقبت رسيدن به هدف غائي انامي لوك كه نامي است براي سرزمين بدون نام يا بهشت حقيقي جايي كه خدا (سوگماد ) در ان به سر مي برد.(پال توئيچل-اكنكار كليد،1379: 16)
2- پال توئيچل ميگويد: ... مشكلات در اين جهان از همين روال تبعيت مي كند. هنگامي كه از شر يكي خلاص مي شويم دو تا به جاي آن بر سر راهمان سبز مي شود. اين بدان معني است كه ما بايد طرف توجه خود را به جاي مشكلات و مسائل ، خدا قرار دهيم.(همان، 236) انان مي گويند به جاي اينكه حواسمان را متوجه حل مشكلات خود سازيم. به خدا توجه كنيم و بدانيم او نيروي مطلق است و او قادر به انجام هر كاري است . و عملا معتقدند تنها را رسيدن به خداوند ارزوي قلبي است.(پال توئيچل-دفترچه معنوي،1380: 127)
اما او در مقابل اين اظهارات در جاي ديگر مي گويند: سوگماد يك موجود برتر نيست. چيزي هم نيست كه باري از دوش تو بر دارد. هرگز حتي اني نيست كه به تو بركت مي دهد.(پال توئيچل-سرزمينهاي دور،1379: 62)
3 – پال توئيچل ميگويد: سوگماد تمام افرينش را بر پا و قدرت خلاقه خويش را با يكايك مخلوقاتش تقسيم كرد و با اين عمل بخش قابل ملاحظه اي از قدرتهاي خداي خويش را از دست داد. اما هر گاه اراده كند مي تواند ان را از وجود هر توزايي (روح) بيرون بكشد و به خود باز گرداند . معهذا چنين عملي به معناي نابودي توزا است. اين تنها چيزي است كه يك توزا دارا است و به او جرعه اي از قدرت الهي بخشيده است. اگر گفته مرا به دقت تعقيب كني در خواهي يافت . سوگماد بدون مخلوق خود يعني توزا نمي تواند باشد و به همين ترتيب توزا بدون سوگماد از هستي بر خوردار نيست.(همان،68-69)
در مقابل پال توئيچل در تعريف سوگماد -كه در چند سطر پيش آمد- قايل شد كه سوگماد " نامعين و نامحدود" است. حال انكه در عبارت فوق مي گويد: سوگماد هنگامي از قدرت خود به ارواح مي دهد از قدرتش كاسته شده ضعيف مي گردد. اما اين گفته كاملا در تناقض با نامحدود بودن است . زيرا موجودي كه نا محدود باشد. هر چقدر هم كه از او كم كني باز به همان مقدار اوليه خود باقي مي ماند.
اما اشكال بعدي در اين است كه توئيچل مي گويند: سوگماد بدون مخلوق خود يعني روح نمي تواند باشد و به حيات خود ادامه دهد. اينكه روح نمي تواند بدون سوگماد يعني همان جوهر هستي بخش عالم زنده بماند روشن و بديهي است. اما ايا خداوند كه مظهر تجلي همه موجودات است و به اصطلاح ايشان جوهر هستي است. بدون روح نابود مي شود؟ اين چه رب الاربابي است كه زندگي خود را منوط به روح مي داند طوري كه اگر روح نابود شود او نيز به ناچار بايد نابود شود.
آيا اگر تمام موجودات روي زمين و تمام ارواح نابود بشوند و هيچ موجود زنده اي در جهان باقي نماند. خداوند نيز نابود مي شود؟ اگر اينچنين است زماني كه هيچ ممكن الوجودي نبود و به طريق اولي هيچ روحي افريده نشده بود. خداوند در نابودي كامل به سر مي برده در حالي كه اين ادعا كاملا مغاير با حيات مطلقي است كه اكنكار به كررات در ادعاهاي خود نسبت به خدا اذعان ميدارد.
4- پال توئيچل ميگويد: اراده سوگماد يعني اراده اي كه كلي است. انسان بدان وسيله مي تواند به هماهنگي و ارامش درون خود دست يابد. با استفاده از نيروي اراده اش كه به نحوي رفتارش را نشان مي دهد . انگاه هر چند كه به نظر مي رسد انسان از محدوديت بر خوردار است اراده او با اراده كل منزوج شد. و در انطباق با اراده سوگماد قرار مي گيرد. قدرت اراده الهي كلي است و قدرت اراده انسان جزئي. در تجلي كل قدرت قادر يكتا وبا قدرت اك است و در جزء قدرت محدود انسان است. حقيقت همان اراده خداست.(پال توئيچل-واژنامه اكنكار،1380: 262)
اكنكار اراده سوگماد را در اوج همه اراده ها قرار مي دهد و اراده ديگر موجودات را هنگامي كه در راستاي اراده سوگماد باشد ، قابل انطباق با اراده سوگماد معرفي مي كند. اما جالب است كه در جايي ديگر سوگماد را به طور كلي فاقد اراده مي داند و در مقام علت بيان مي نمايد كه اين كيفيتي است متعلق به محصولات سوگماد. چرا كه سوگماد نمي تواند مستقيما به افريدن مبادرت نمايد. زيرا به علت نامحدود بودن و لايتناهي بودن نه صاحب اراده است نه مي تواند قصد فكر خواهش و يا فعاليتي داشته باشد. چون همگي اين كيفيات متعلق به موجوداتي است كه مخلوق وي بوده و صاحب محدوديت مي باشند.(پال توئيچل-سرزمينهاي دور،1379: 214)
در تعاليم اكنكار سوگماد را فاقد اراده و قصد و فكر و خواهش و فعاليت مي دانند. اما به راستي خداوندي كه قادر به داشتن فكر و اراده نباشد. چگونه مي تواند قدرت خود را كه به روح بخشيده است ، دوباره باز گيرد.
اين گوشههاي از تواناييها و قابليتهاي خداوند بزرگ اكنكار بود. كسي كه تمامي زندگي از او جريان مي يابد و كسي كه تمام راهها و حقائق و انديشه ها و عشق و قدرت و تمام خدايان نواحي عالم مظهر او هستند و جوهر هستي از ان اوست. اما فاقد اراده است. او نه اراده دارد نه فكر.رهبر شناسي در اكنكار
در عرفان اکنکار چنین وانمود میشود که همواره مجموعهی از اساتید در حال تبلیغ آموزههای اک به سر میبرند. گروهی از آنان کالبد جسمی خود را ترک گفته در طبقات دیگر جهان، در حال آموزش شاگردان برترند. و گروهی دیگر در قالب کالبد جسمانی در این دنیا و در عصر حاضر، در نقاط گوناگون به پیروان اکنکار آموزش میدهند. اما ماهانتا، استاد حق در قید حیات، والاترین استاد اکنکار است کسی که رهبری تمامی اساتید نظام را برعهده دارد.
در اکنکار، شخصیت ماهانتا چنین تعریف شده:
رهبر معنوی یا خدامرد، در راس اک، همه کسانی که در عصر حاضر به او روی میآورند از ازل با او بودهاند. کالبد ماهانتا اک است که همان جوهر الهی است که از اقیانوس عشق و رحمت جاری است. نگهدارنده کل زندگی و کسی که اشکال مختلف حیات را به هم میبندد. واگورو، روشنایی دهنده، حالتی از معرفت الهی که برتر از عناوینی است که در مذهب به اشخاص داده میشود. بالاترین سطح آگاهی.( توئيچل پال- واژهنامه اکنکار، 1380: 155)
ماهانتا، استاد حق در قید حیات، بالاترین مقام معنوی است. بالاترین مقامی است که میتواند به جهانهای پایین بیاید. او یک خدامرد است که توسط سوگماد تعالی تعیین شده تا «نام» یا کلمهی پذیرش را اعطا کند. وظیفه اصلی او نشان دادن مسیر بازگشت دوباره به بهشت است؛ به کسانی که وارد حلقه پذیرش میشوند. او، همچنین به عنوان یک راهنما عمل میکند.
تو میتوانی در مقابل همه خدایانی که نام آنها در کتابها هست به دعا و نماز بنشینی. ولیکن آنها صدای تو را نخواهند شنید. میتوانی از همه مذاهب موجود طلب یاری کنی اما هیچ نصیبت نخواهد شد. این همچنان یک واقعیت قاطع برجا میماند که هیچ فردی تا بحال نتوانسته است و در آینده نیز نخواهد توانست از مصائب این زندگیها و تردید در خصوص زندگیهای بعدی بگریزد. مگر این سعادت را بیابد که با استاد حق دیدار کند. این خلاصه تمامی آن چیزهایی است که هست. همین و بس. بدون مساعدت او، همچنین نمیتواند از چرخ مرگ و تولد خلاصی یابي. از طرف دیگر، کسی که ماهانتا را بیابد در یافتن رهایی معنوی شکست نخورده است. دلیلش این است که مسافر روح او را به جریان مسموع حیات اتصال میبخشد. و با داشتن این امتیاز دوگانه، مساعدت سفید روح و اتصال به جریان صوتی حیات و آزادی معنوی از آن اوست. نوعی رهایی از همه قید و بندها که ما در اکنکار آن را «جیرانموکتی» میخوانیم.
بنابراین فرمول نهایی از این قرار است که ماهانتا را بیابی تا ارتعاشات تو را با این جریان حیات و نغمات بنی کوک کند. آنگاه از آن جریان درآویزی و خودت را جزئی از آن کنی، پس از این به دیار آزادی عروج خواهی نمود. بعد از این، از دورترین سرحدّات جهانهای مادی و جهانهای ناخالص گذشته، عملاَ وارد نواحی معنوی خالص میشوی. با کسب صفات الهی و شایستگی بالاترین ناحیههای بهشتی، دیگر محکوم نخواهی بود در تاریکی این جهانهای تحتانی، همچنان در رفت و برگشت روی چرخهی درنده تولد و مرگ باقی بمانی.( توئيچل پال- دفترچه معنوی،1380: 35)
در کنار ماهانتا، سفیران روح به ترویج اکنکار همت گماشتهاند. در عرفان اکنکار برای این گروه اسامی و وظایف گوناگونی تبیین شده است. این اساتید یا نمایندگان خدا درگیر مصلحت آنهایی هستند که در طبقات پایینتر از جهان روح زندگی میکنند. این راهنمایان معنوی، عملاَ معرف حضور همه کسانی که به ترتیبی به امور معنوی علاقهمندند، عمل ميكنند . این وجودها با نامهای مختلفی خوانده شدهاند: راهنمایان معنوی، محافظین، فرشتگان، ابر روح ارواح، ارواح آسمانی، سفیران روح، نمایندگان خدا یا خدا مردان، ست گوروها و بسیاری اسامی دیگر.
این سفیران دارای وظایف مشخصی تحت امر خداوند متعال هستند. آنان طالب خیر برای تمامی ارواحاند. صرف نظر از اینکه آن روح در کدام مرتبه قرار دارد، آنان نمایندگان خدایند و همکاران او. نقش آنها مشابه نقش سفیران بسیاری است که موظف به انجام اموری، خارج از حیطه کار دیپلماتهای مستقر در هر کشور هستند.
سفیران روح تمامی موجودات را در تمام طبقات آسمانی زیر نظر دارند تا مطمئن گردند که در مطابقت با قانون الهی عمل میکنند. آنان همچنین علاقمند به امور کسانی هستند که میخواهند در راه خدا پای گذارند و یا آنکه به راه خدا بازگشت کنند. آنها هر کسی را در هر حیطه خاص محتاج کمک باشد چه در بدن باشد و چه در خارج بدن، یاری میدهند آنها به خصوص مراقب کسانی هستند که بدون اراده و غیر داوطلبانه از بدنشان خارج میشوند و نیز مبتدیان سفیر روح را مواظبت میکنند.( توئيچل پال- سرزمینهای دور، 1379: 235)
پال توئيچل میگوید: بزرگترین فیلسوفان قرون، که از هموطنان خود والاتر و متعالیترند و آنها را به چشم ناجیان نوع بشر مینگرند. کلام خدا را بارها و بارها به این جهان میآورند. به ویژه هنگامی که روح بشریت به پایینترین حد زوال یافته است.
اما استادان اک، از فیلسوفان والاترند. زیرا آنها از صمیم قلب به ایشان میآموزند که خودش باید اقدام کند. کشیشان و روحانیون «سازمان» و «نظام» را برتر میشمارند. هیچ فلسفه والایی هرگز از نظام و سازمان به وجود نیامده، بلکه از فردی که شخصاَ درباره خدا و راه رسیدن به او پژوهش نموده نشات گرفته است.( توئيچل پال- اکنکار کلید جهانهای، 1379: 95) در جستجوی خود دریافتهام که تعداد بزرگان معنوی بیش از آن است که تصور میرود. اما این گروهها فقط بخش کوچکی از کل است و از کل، هزاران و شاید میلیونها نفر سر درمیآورند که راه برتر را پیمودهاند. معلمان، مصلحین، دانشمندان، قدیسین، آواتارها، مونیها، ریشیها و ساحران و نیکوکاران. اما هیچ کدام به مقام والای بزرگان اک، که متعلق به سلسله استادان وایراگی است نمیرسند.( توئيچل پال- ندای الهی، 1377: 20)
پال توئيچل ميگوید: تمامی دانشوران مشرق زمین، بخشی از نهضت اک بودهاند. تا آنجا که من میفهمم، زرتشت، دانشمند ایرانی که صدها سال قبل از میلاد مسیح میزیست یکی از مقتدایان نظام باستانی اک است.( همان، 213)
و جالب اینکه در این میان اسامی دیگر شاعران و دانشمندان ایرانی به چشم میخورد. اکنکار معتقد است که کوروش، حافظ و مولوی و ... همگی جزء نظام اکنکار بودهاند و تمام قدرت خود را از نظام اکنکار آموختهاند.
در اكنكار آمده است، ذيل جهانهای فوقانی مولانا جلال الدین رومی مشاهده میشود، وی میگوید: مسلماَ مثنوی برای مردم آن زمان سودبخش بوده و شاید هنوز هم برای برخی مفید باشد. امّا باید به خاطر داشته باشید که من (مولانا جلال الدین رومی) آن را برای معاصرین خود نگاشتم و این یعنی چیزی بیش از هفتصد سال قبل. امروز استاد حق در قید حیات (هارولد کلمپ) ،با مردم این روزگار به زبان خودشان سخن می گوید. کلام او زنده است. وقتی تو کلمات او را مطالعه میکنی. صرفاَ یک رشته لغت را نمیخوانی. بلکه قلب خود را میگشایی. بنابراین هنگامی که بر روی اک مراقبه میکنی. میتوانی با قلبی خالص و گشوده در دانش آن سهیم گردی. کلمات و کاغذی که بر آن چاپ شدهاند، تنها بدین جهت اهمیت دارند که در گشودن آگاهی و قلب جوینده در حکم کلید عمل میکنند.( همان، 130)
هارولد کلمپ، ماهانتا و استاد حق در قید حیات است. در اکنکار آمده است که هارولد کلمپ عصای قدرت اکنکار را در نیمه شب 22 اکتبر سال 1981 از سری داروین گراس دریافت کرد. او خدمات خود را به بشریت از طریق موسیقی، نوشتهها، کنفرانسها و نوار ادامه میدهد.( میتسو فیل موری- در پیشگاه استادان اک، 1377: 289)
هارولد کلمپ در کتابی با نام «نسیم تحول» به بیان زندگینامه خود و چگونگی رها کردن مسیحیت و گرایش به سمت اکنکار سخن میگوید. او یکی از حالات روحانی خود را چنين توصيف ميكند: «ماجرا اینگونه بود که ناگهان خود را در کالبد روح یافتم و بر فراز زمین شناور شدم. در حالی که همچون یک جفت چشم ناظر وقایع بودم، ریسمانی مانند بند ناف را دیدم که از جانب من به اعماق فضا کشیده شده بود. این بند، اعتقادات مذهبی من بود. با وحشت تمام دیدم که کسی آن را با یک قیچی طلایی برید. ریسمان مستحکم در فضا شناور شد و در اعماق تاریک فضا ناپدید گشت. حیران و وحشت زده شدم. در شگفت بودم که این چه نیرویی است که از منظر معنوی نیرومندتر از مسیح است. اندکی بعد به کالبد فیزیکیام بازگشتم. تصاویر فوق قطع شدند و برای مدتی به حال خود گذاشته شدم؛ تا در ویرانههای سالها تعالیم اعتقادی خود کاوش کنم. اگر چه تا ماهها بعد از آثار عمیق آن آگاه نشدم؛ ولی تحول درونی من آغاز شده بود.
سرگشتگی من در تعالیم مدرسهی کشیشی کاملاَ برایم آشکار شده بود، اکنون میدانستم که در تعالیم مذهبیام، عاملی کلیدی به غفلت گذارده شده بود. این نخستین گام من به سوی اکنکار بود.»( توئيچل پال- واژهنامه اکنکار، 1380: 105)
در عرفان اکنکار چنین تبلیغ میشود که یک استاد حقیقی اکنکار، اعتباری برای فضایل اجتماعی و اخلاقیات شرعي این جهان قایل نیست. یعنی همان چیزهایی که کشیشها و روحانیت به عنوان اساس تقدس و تقوی علم کردهاند.( کلمپ هارولد- نسیم تحول، 1377: 30) پال توئيچل میگوید: اگر ما که به سرزمینهای دور سفر کردهایم و تعالیم اکنکار را عیناَ، به همه بگوییم، مورد لعن و نفرین قرار میگیریم. منظور این است که از اجتماع آنان طرد میشویم. بعضی از مسافران روح اطلاعاتی را صاحب هستند که افشاء ان جنبههای وحشتناکی را برای بشر همراه دارد. من به جرات میگویم که تنها این سفیران از این اطلاعات آگاهند و صاحب چنین دانشی هستند.
سفیران روح میباید که در این جهان تقریباَ در سکوت باقی بمانند. دلیل آن هم این است که هر کلامی که به زبان بیاورند با فریاد گوش خراش هواداران ادیان اصولی روبه رو میشود. سیستمهای متافیزیکی فرسوده و منجمد از بنیان به لرزه درخواهند آورد.( توئيچل پال- سرزمینهای دور، 1379: 56)
نهایتاَ در عرفان اکنکار چنین ادعا میشود که آنهائی که در مقابل جمعیتها خطابه میگویند کتابها مینویسند یا فلسفهها را موعظه میکنند، نمیتوانید به شما چیزی بیاموزند. آنها اصلاَ چیزی برای مردم جهان شما ندارند. جهل آنها به راستی ترسناک است. همه عارفان و معلمین غرب و شرق (به جز آنهائی که اکیست هستند) در روش هایشان برای رسیدن به خدا اشتباه کردهاند. لکن آنها به شما میگویند که فقط و فقط راهی که آنان در پیش گرفتهاند درست است و در دفاع از این رفتارها و مدعاهای اشتباه، جان خود را هم فدا میکنند.( همان، 297)
گفتار فوق درباره ماهانتا و اساتید اک با نکات و سوالات ذیل مربوط میشود.
1)الفاظی که در توصیف ماهانتا در کتابهای اکنکار آمده همچون: خدامرد، بالاترین سطح آگاهی، بالاترین مقام معنوی، بالاترین نماینده خدا بر زمین و ... هیچ شباهتی با اوصاف، کردار و رفتار اشخاص همچون پال توئيچل و هارولد کلمپت ندارد، مثلا تنها رفتارهای خارقالعادهی که درباره پال توئيچل در کتاب «پالچی» یا «نسیمی از بهشت» آمده، مجموعه حالات متافیزیکی و روحانی است که در میان بسیاری از عارفان و مرتاضان هندی با شدت خارقالعادهتری بیان شده است. ضمن اینکه در عرفان اکنکار هیچ دلیل پسندیده و منحصربهفردي ارائه نمیشود تا خواننده بتواند به واسطه آن ماهانتا را از دیگر فرزانگان درجه اول علمی ـ هنری جهان برتری بخشد.
2) در عرفان اکنکار ادعا میشود که افرادی همچون زرتشت، مسیح، پولس، لائی تسی، کوپال داس، سقراط ، مولانا جلال الدین رومی، حافظ ، نانک (موسس دین سیک)، فیثاغورث و بسیاری دیگر، همه از پیروان مکتب اکنکار بودهاند. حال آنکه خواننده به چه دلیل باید باور کند که چنین افراد بزرگی از نقاط گوناگون جهان، همه پیرو یا استاد اکنکار بودهاند؟
به نظر میرسد مکتب اکنکار برای کسب مقبولیت در افکار عمومی، تلاش کرده تا بزرگترین مفاخر جهان را اکیست (پیرو اکنکار) معرفی کند. تا به طبع، انسانها رویخوشی به اکنکار نشان دهند. حال آنکه به نظر میرسد این حربه به عنوان یک «دروغ بزرگ» اثر معکوسی داشته و موجب برانگیختن تعجب و عواطف ملیتی انسانهای گوناگونی شدهاست. سعادت در اكنكار
قبل از انكه اكنكار به بيان ايده خود در رابطه با راه رسيدن به سعادت بپردازد. چنين ادعا ميكند كه «اكنكار سرچشمه تمام اديان است.» پال توئيچل در اين مقدمه تلاش ميكند تا در ابتداي تنها راه رسيدن به سعادت را مختص اكنكار معرفي كند و اينكه تمام اديان فاقد هر گونه نظريه منسجمي در اين باره هستند. سپس راه رسيدن به سعادت را انجام «سفر روح» ميخواند. يعني همان پديدهاي كه در بسياري از عرفانهاي شرقي امري بديهي، تبليغشده و پذيرفتهشده است. بسياري از عرفاي اسلامي سفر روح و مكاشفه را به عنوان پديدههاي كه بر سر راه هر سالك قرار ميگيرد، بيان كرده و ان را داراي محاسن و البته معايبي دانستهاند. حال انكه اين بزرگترين اشكال به نظريه «سفر روح» در اكنكار است.
محمد حسين كياني
منابع:
1- کرامرتاد و منسون داگلاس (1380) اکنکار حکمت باستانی برای عصر حاضر، مهیار جلالیانی، چاپ دوم، ایساتیس.
2- توئیچل پال (1380) واژهنامه اکنکار، یحیی فقیه، چاپ اول، سی گل.
3- توئيچل پال (1380) دفترچه معنوی، هوشنگ اهرپور، چاپ دوم، نگارستان کتاب.
4- سیمپسون پتی (1377) پالجی- یک تاریخچه، مریم البرزی، چاپ اول، دنیای کتاب.
5- توئيچل پال (1380) دندان ببر، هوشنگ اهرپور، چاپ اول، نگارستان کتاب.
6- توئيچل پال (1377) ندای الهی (خلوت خدا)، رضا جعفری، چاپ دوم، دنیای کتاب.
7- توئيچل پال (1380) اک- ویدیا دانش باستانی پیامبری، هوشنگ اهرپور، چاپ دوم، نگارستان کتاب.
8- توئيچل پال (1379) اکنکار کلید جهانهای اسرار، هوشنگ اهرپور، چاپ اول، نگارستان کتاب.
9- میتسوفیل موری (1377) در پیشگاه استادان اک، مهیار جلالیانی، چاپ اول، دنیای کتاب.
10- کلمپ هارولد (1377) نسیم تحول، مهیار جلالیانی، چاپ اول ، دنیای کتاب.
11-توئیچل پال (1379) سرزمینهای دور، هوشنگ اهرپور، چاپ دوم، نگارستان کتاب.
12- استايگر براد (1380) نسيمي از بهشت، هوشنگ اهرپور، چاپ دوم، نگارستان کتاب.
13- كياني محمدحسين (1386) جايگاه ارامش در عرفان و معنويت نو پديد، فصلنامه كتاب نقد، شماره 45.
14- كياني محمدحسين (1389) اديان و مذاهب در عرفان اكنكار، فصلنامه ايين سلوك، شماره 17.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.adyan.porsemani.ir//node/1565
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های ادیان و مذاهب سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت