پاسخ تفصیلی:
علل بوجود آمدن فرق اسلامی
تمامي اديان در درون خود فرقهها و شاخهها و گرايشهاي گوناگون و بعضا متفاوتي دارند،ومتاسفانه دین اسلام نیزازاین قاعده استثنا نشده است ؛ امّا قبل ازورود به بحث تذكر دو نكته ضروري است
اوّلاً اين علل گاهي در پيدايش يك جريان با يكديگر تداخل ميكنندو برخي اوقات هر علتي موجب پديد آمدن گروه خاصي گشته و در مواقعي علتي در مؤسس آن جريان نقش چشمگير داشته و علت ديگري در پيرو وپذيرنده آن مؤثر بوده است.
ثانيا، دو مسأله شاخص و ريشهاي منشأ بسترسازي براي پديد آمدن فرق گوناگون در اسلام گشته است.
يكي در نخستين زمان فوت رسول اكرم(ص) و مربوط به مسأله خلافت و امامت است و ديگري مرتبط با ماجراي حكميّت در جريان جنگ صفين، ( فيعلم الكلام، احمد محمود صبحي، ، ج 1، صص 32 ـ 34).
اما علل:
1. ضعف فكري و فرهنگي:
اصولاً محدوديت قواي ادراكي انسان و عدم توانايي او براي حلّ قطعي همه مسائل اعتقادي، از جمله مهمترين علل اختلاف انسانهاست، در مواردي كه مسأله به روشني قابل حلّ نيست هر كس به حدس و گمان ميرسد كه ممكن است با حدس وگمان ديگران متفاوت باشد. در اين صورت است كه اختلاف نظرها آشكار ميشود.
حضرت رسول(ص) در مدت كوتاه رسالتش فرصت بيان همه مطالب را براي مردم نيافت؛ از اين رو، لازم بود از سوي رسول خدا(ص) جانشيني همچون او كه معصوم باشد كار را به عنوان امامت مسلمين و تبيين معارف قرآن و سنت نبوي ادامه دهند ولي چنين نشد.
يكي از علل پيدايش فرقه هارا در همين امرميتوان جست، (بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج 25،ص 288، روايت 44).
2. تعصبات قبليهاي:
پس از وفات پيامبر(ص)، مردم به جاي اين كه در مراسم خاكسپاري شركت كنند، هر گروهي مدعي شد كه حق خلافت از آن اوست.
بنابر شواهد تاريخي هيچ يك از انصار و مهاجران در تعيين جانشين پيامبر(ص) از قرآن و سنت رسول خدا(ص) يا ازمصلحت امت سخن نگفت، بلكه سخن در اين بود كه جانشيني پيامبر حق گروه انصار است يا مهاجر و چون در ميان انصار دو قبيله اوس و خزرج بود
اين دو نيز به رقابت برخاستند و به دليل همين مخالفت مهاجران غالب شدند، (جانشيني حضرت محمد(ص)، ويلفردمادولونگ، ترجمه احمد نمايي، جواد قاسمي وص 47 ـ 65 و قيام حسين(ع)، دكتر سيد جعفر شهيدي،ص 26 ـ 36).
3.اهداف مادي:
از منابع تاريخي و روايي معلوم ميشود گروهي بوده و هستند كه با جعل مطالب و اخبار غلوآميز و انتشار آن، توجه عدهاي را به خود جلب كرده و از مواهب و فضل و بخششهاي مادي آنان بهرهمند شوند؛ مانند مغيرة بن سعيد كه در تمام عمر خود در تلاش بودتا مرام جديدي احداث كرده و گروهي متشكل پديد آورد تا به اهداف مادي و دنيايي خود برسد، ( ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغة،ج 8، ص 21 و شهرستاني ابوالفتح، الملل و النحل، ص 83).
يا برخي براي آن كه ميخواستند در محيط اسلامي راهي براي مباح كردن گناهان و ترك واجبات و فراهم ساختن بساط عيش و عشرت توأم با توجيه شرعي پيدا كنند تا تودههاي ناآگاه مسلمان به آن ايمان آورده آنگاه به كمك همين تودههاي ناآگاه تشكيلاتي به وجود آورده و به اهداف خود كه همان بسط اباحهگري بودهدست يابند.
4.اهداف سياسي:
سياستبازاني كه بيشتر به اهداف غلط خود ميانديشند براي نيل به مقصود خود از حربههاي گوناگوني استفاده ميكنند و يكي از اين حربههاي قوي و كارآمد ايجاد فرق و نحلههاي گوناگون مذهبي است.
اينان با به وجود آوردن چنين فرقههايي يك سلسله مسائل و آموزههاي دور از ذهن و عقل را وارد جريان مخالف خود ميكردند تا به آن آسيب وارد كرده و آن را در مقابل چشم ديگران ناميمون جلوه دهند.
مانند برخي از اخبار در مورد ائمه(ع) كه به دور از حقيقت و واقعيت است،
5. گسترش حوزه جغرافيايي اسلام
با فتوحات مسلمانان، به تدريج پيروان اديان و عقايد ديگر وارد حوزه حكومت اسلامي شدند.
گروهي از اين افراد كه مسلمان شده بودند به طرح مسائل و مشكلات خود براي مسلمانها پرداختند و آنها كه بر دين خود باقي مانده بودند در اين مسائل با مسلمانان مجادله ميكردند اين مسأله در اواخر حكومت بنياميه و اوائل حكومت عباسيان به دليل ترجمه فلسفه يونان شدت بيشتري گرفت و باعث پديداري برخي از فرقهها شد.مذاهب اسلامي در سه موضوع اعتقادات، احكام(فقه) و اخلاق و عرفان دچار
اختلافات فراواني شدند و اين سبب شده است تا فرقه هاي متعددي پديد آيد.
مذاهب كلامي از مباحث اعتقادات، مذاهب فقهي از مباحث فقهي و مذاهب صوفي از
مباحث اخلاقي شكل گرفته اند.
مذاهب صوفي مختص جهان اسلام دانست و صوفي غير مسلمان وجود ندارد. تمامي
مباحث و ريشه تصوف در قرن هاي دوم و سوم در اسلام مطرح شده است و امروز
نزديك به صد فرقه صوفي و جمعيتي بالغ بر 450 ميليون نفر در جهان وجود دارد.
تصوف تنها اختصاص به اهل سنت ندارد و برخي از شيعيان هم صوفي هستند. در
حال حاضر نزديك به 370 ميليون نفر صوفي اهل سنت و بيست ميليون نفر صوفي
شيعه در جهان اسلام وجود دارد.
فرقه هاي صوفي اهل سنت: فرقه قادريه(طرفداران عبدالقادرگيلاني) بزرگترين
فرقه صوفي اهل سنت است و از كشور مغرب تا اندونزي پيرو و طرفدار دارد. اهل
سنت غرب ايران(كردستان و نواحي غربي كشور) اكثرا صوفي قادري هستند. يكي
ديگر از فرقه هاي صوفي، فرقه نقشبنديه (طرفداران خواجه بهاءالدين نقش بند)
است. اين فرقه در قرن هاي هشتم ونهم در شبه قاره هند ايجاد شده است و تأثير
چشمگيري در اين شبه قاره و آسياي ميانه داشته است. غالب تفكر تركمن هاي
ايران، تفكر و مذهب صوفي نقشبنديه است.
فرقه هاي صوفي شيعه: فعال ترين فرقه صوفي شيعه گنابادي ها هستند كه از شاه
نعمت الله ولي منشعب شده اند. اين فرقه در حال حاضر نزديك به سه الي چهار
ميليون نفر در ايران (درشهر هاي تهران، گناباد، مشهد، يزد، بروجرد و
بجنورد) پيرو دارد. يكي ديگر از فرقه هاي صوفي شيعه شاه نعمت اللهيه است؛
طرفداران اين فرقه در كرمان هستند و فعاليت چشمگيري ندارند. فرقه نوربخشيه
(طرفداران سيد محمد نوربخش) يكي ديگر از فرقه هاي صوفي شيعه است كه در قرن
هشتم شكل گرفته است. طرفداران اين فرقه در تهران هستند و در حال حاضر اين
فرقه در شمال پاكستان نزديك به پنجاه هزار نفر پيرو دارد.
مذهب فقهي اهل سنت: يكي از مذاهب فقهي اهل سنت مذهب حنفي است كه امروز در
جهان اسلام نزديك به 450 ميليون نفر پيرو دارند و به جهت اينكه سامانيان،
غزنويان و امپراطوري عثماني حنفي بوده اند، اكثر طرفداران اين فرقه در شبه
قاره هند، آسياي ميانه و تركيه هستند و اهل سنت شرق ايران حنفي هستند. يكي
ديگر از مذهب فقهي اهل سنت شافعي است كه نزديك به 350 ميليون نفر مسلمان از
اين مذهب پيروي مي كنند. فقه بسياري از مصري ها، ساكنان نوار غزه، اندونزي
ها، مالزايي ها و كرد ها فقه شافعي است. يكي ديگر از مذاهب فقهي اهل سنت،
مذهب مالكي است كه حدود 150 ميليون نفر از جمعيت يك ملياردي اهل سنت، پيرو
اين مذهب هستند. مذهب حنبلي از ديگر مذاهب اهل سنت است كه نزديك به 40 الي
50 ميليون نفر مي باشند و طرفداران اين فرقه تنها در عربستان هستند.
مذاهب اعتقادي: مذاهب اعتقادي به سه دسته فرقه هاي اهل سنت، مذاهب شيعه و
فرق و مذاهب منتصب به اسلام تقسيم بندي مي شوند. مذاهب اعتقادي شيعه گفت:
يكي از مذاهب شيعه اماميه(دوازده امامي) هستند كه نزديك به 300 ميليون از
مسلمانان جهان اسلام را تشكيل مي دهند و كشور هاي ايران، هند، عراق،
پاكستان، آذربايجان و بحرين از كشور هايي هستند كه اين مذهب شيعه طرفدار
قابل توجهي دارد. اسماعيليه يكي از مذاهب شيعه است كه نزديك به پنج ميليون
اسماعيلي در جهان وجود دارد. فرقه اسماعيليه تا امام صادق(ع) را قبول دارند
و قائل به نص، علم غيب و عصمت براي امامان هستند. يكي ديگر از مذاهب
اعتقادي شيعه، مذهب زيديه است كه طرفدار تفكرات زيدبن علي بودند و ائمه
اطهار(ع)، امام علي، امام حسن و امام حسين(ع) و سپس زيد بن علي را قبول
دارند و قائل به نص، علم غيب و عصمت براي امامان نيستند. جمعيت اين مذهب
نزديك به ده ميليون نفر بوده و تنها در كشور يمن هستند.
مذاهب اعتقادي اهل سنت: مذاهب اهل سنت در اعتقادات به سه دسته ماتريدي،
اشاعره و اصحاب حديث تقسيم بندي مي شوند. اكثر حنفي ها از نظر كلامي از
ابومنصور ماتريدي پيروي مي كنند. در حال حاضر نزديك به 350 ميليون نفر از
حنفي ها ماتريدي هستند. اين فرقه قائل به حسن و قبح عقلي بوده و به شيعيان
دوازده امامي نزديك هستند. امروز ماتريدي هاي كشور در استان هاي گلستان و
خراسان شمالي، رضوي و جنوبي حضور دارند. طرفداران فرقه اشاعره از ابوالحسن
اشعري پيروي مي كنند و در جان اسلام حدود 450 ميليون نفر اشعري وجود دارد و
اين فرقه از بزگترين مكاتب كلامي اهل سنت در جهان اسلام محسوب مي شود.
فرق تشيع
در مورد تعداد فرقه هاي شيعه چند قول وجود دارد:
مولف كتاب بيان الاديان فرق اصلى شيعه را پنج فرقه ى زيديه , كيسانيه ,
غاليه , صباحيه , ناصريه و اماميه اثنى عشريه ذكر نموده براى هر يك از آنان
تقسيماتى ذكر كرده است. او معتقد است كه گروه اول پنج فرقه, گروه دوم نيز
پنج فرقه, گروه سوم هشت فرقه, گروه چهارم دو فرقه و آخرين گروه فقط يك فرقه
اند1.
بغدادى در كتاب الفرقه , شيعيان را به چهار دسته اصلى كه هر يك شعباتى
دارند تقسيم مى كند. بدين ترتيب, زيديه , اماميه , كيسانيه و غلاة2.
شهرستانى در ملل و نحل فرق اصلى شيعه را پنج فرقه مى داند كه عبارتنداز:
كيسانيه , رزاميه3 ، زيديه, اماميه, غاليه كه هر يك به فرق متعدد ديگرى
تقسميم مى شوند4. البته تقسيم بنديهاى ديگرى نيز از فرق اصلى شيعه ارائه
شده است مثلاً آنان را به كيسانيه, زيديه, شيعيان عباسى, اماميه, غلاة و
اسماعيليه تقسيم كرده اند5.
بغدادي در كتاب خود اصول فرق شيعه را سه فرقه دانسته است: زيديه، كيسانيه،
اماميه، وي در آغاز غلات را نيز از انشعابا ت شيعه دانسته است ولي بعداً
ياد آور شده است كه چون آنان از اسلام خارج شده اند از فرقهاي اسلامي به
شمار نمي آيند[3]. شهرستاني اسماعيليه را نيز در شمار شعبه هاي اصلي آورده
است، و فرقه هاي اصلي شيعه را پنچ فرقه مي داند.[4] شيخ طوسي(ره) در
قواعدالعقايد با نظريه بغدادي موافقت نموده و اصول فرق شيعه را زيديه،
كيسانيه، اماميه دانسته است. [5] قاضي عضد الدين ايجي نيز اصول فرق شيعه را
سه مي شمارد: كيسانيه، اماميه، زيديه.
- ابوالمعالى محمد الحسينى العلوى, بيان الاديان, تصحيح عباس اقبال, تهران, چاپ مجلس 1312 ص ص 26 و 27.
2- الفرق بين الفرق, ابومنصور عبدالقاهر بغدادى, مصحح دكتر مشكور, انتشارات اميركبير 1344, ص 11.
3- اين فرقه در بيان الاديان در شمار فرق مرجئه و در الفرق بين الفرق در
زمره فرق غلاة شيعه آمده است و نوبختى در فرق الشيعه اصل آنان را كيسانيه
مى داند.
4- ملل و نحل, ج 1.
5- نگاهى به شيعه و ديگر فرقه هاى اسلام, قرن چهارم هجرى, نوشته دكتر محمد جواد مشكور ص 55 ـ 88.
براي اطلاع بيشتر الفرق بين الفرق ، ملل ونحل ،قواعد العقايد مراجعه فرمائيد.