پاسخ تفصیلی:
سني و شيعه در اصل اعتقاد به توحيد و نبوت و معاد و قرآن و كعبه و وجوب نماز و روزه و زكات و بقيه فروع دين و در بسياري از احكام و محرمات مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غيبت و... وحدت نظر دارند. اما در مسائل جزئي و امور عبادي مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن و...اختلاف نظر دارند كه همه به مبناي كلامي واعتقادي بر مي گردد . به اعتقاد شيعه اماميه , هيچ كس جز نبي اكرم (ص) حق تشريع , تفسير و تبيين احكام الهي را ندارد. پيامبر اكرم (ص ) از طريق اتصال به منبع غيب , از احكام الهي مطلع مي شدند و مأمور به تبليغ اين احكام بودند. پس از پيامبر اسلام طبق نص و تصريح ايشان , ائمه (ع) براي تبيين احكام الهي منصوب شده اند. از جمله طبق حديث مورد اتفاق جميع فرقههاي مسلمان : «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بها لن تضلوا ابدا ; دو شيء گرانبها ميان شما باقي مي گذارم : كتاب خدا و اهل بيتم , مادامي كه به اين دو چنگ بزنيد گمراه نخواهيد شد». اگر ائمه (ع ) حكمي يا كيفيت عملي را بيان مي كنند, صرفا بيان حكم الهي و نحوه عمل و سيره رسول اكرم (ص ) است و از پيش خود چيزي را تشريع نمي كنند.
منشأ پيدايش برخي تفاوت ها در كيفيت نماز، وضو و... به دو عامل اساسي برمي گردد:
1- دور شدن از عصر حضور پيامبر اكرم (ص ) و پيدايش سؤالات جديد: با رحلت رسول اسلام , دوران دسترسي به كسي كه مبين حكم الهي بود به سر رسيد. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبي اكرم و پيدايش مسائل و سؤالات جديدي در زمينه هاي مختلف (از جمله در زمينه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت - كه راه دسترسي به بيانگر حكم الهي را بسته مي ديدند - براي يافتن پاسخ سؤالات خود, با اجتهاد و سليقه خود به پاسخ آنها پرداختند. اما از ديدگاه شيعه، ائمه معصومين , مفسر و بيانگر حكم الهي بعد از نبي اكرم و بنا به سفارش ايشان بودند. آنان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبي اكرم , نيز دسترسي به مبين و مفسر احكام الهي داشتند و ائمه (ع ), آنچه را كه حكم الهي بود تبيين مي كردند; مثلا در مسائلي چون : آيا مي توان با كفش نماز خواند؟ آيا اگر بر روي زمين و محل سجده نمازگزار, چيزي غير از اجزاي زمين (مثل فرش ) فاصله شود, مي توان بر آن سجده كرد يا نه ؟ آيا خواندن سوره هايي كه سجده واجب دارد در قرائت نماز جايز است و..., در حالي كه اهل سنت در اين امور به فهم و رأي خود استناد كرده اند. اما شيعه ها تازمان ايمه معصومين(ع) احكام و مسايل جديد و سوالهاي خود را از آنان اخذ مي كردند و در اصولي كه 400 كتاب بوده (اصول اربعمائه) و ساير كتب تدوين نمودهاند و وسعت اين احكام تا حدي است كه قانون كشور فرانسه از كتاب لمعتين شهيد اول و ثاني شكل گرفته است و ترجمه اين قانون در دوران پهلوي جز قانون اين مملكت ميشود. از همين رو، فقه شيعه غني ترين فقه و قانون در دنياست قانوني است كه با زحمات علماي شيعه توضيح و تبيين شده و چنين فقهي در دنيا نه در ميان مسلمين و نه در غيرمسلمين وجود ندارد. چرا كه فقه شيعه بعد از پيامبر اسلام(ص) از پيشواياني چون حضرت علي(ع)، امام محمّد باقر(ع) و امام صادق(ع) سرچشمه ميگيرد كه به اعتراف شيعه و سني داناترين و پرهيزگارترين مردم به دين اسلام بعد از پيامبر(ص) بودهاند. استاد عبدالفتاح عبدالمقصود عالم بزرگ اهل سنت مينويسد: «مذاهب و مكتبهاي معروف (فقه اسلامي) با تعددي كه دارند وسيلهاي براي تفسير احكامي است كه براي مسلمانان مبهم است. بنابراين سزاوار است كه مذهب شيعه امامي در رأس مذاهب اهل سنت قرار گيرد و مسلمانان از آن غافل نمانند و به نظرم عيبي ندارد كه اهل سنت آنچه را كه بهتر از ديگري است بگيرند وقتي كه دانستيم كه منابع اصلي مذهب شيعه، حضرت علي(ع)، داناترين مردم به دين اسلام بعد از پيامبر خدا است.»
2- تغييرات و تشريعاتي كه از سوي خلفا, پس از رحلت رسول اكرم (ص ) صورت گرفت - مانند دست بسته نماز خواندن عموما از زمان خليفه دوم مرسوم شد. درباره علت اين مسئله مورخان نوشتهاند: وقتي اسيران فارس را نزد وي آوردند, آنان مقابل عمر دست بسته ايستادند. وي علت اين امر را جويا شد, گفتند ما مقابل اميران و بزرگان خود به جهت احترام اين گونه مي ايستيم . عمر از اين نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز اين گونه بايستيم!![1] پاسخِ اميرالمومنين علي عليه السلام نيز به سوال مسلمانان روشن و واضح بود. ايشان ميفرمودند: رسول خدا صلي الله عليه و آله به تعليم جيرائيل امين و دستور خداوند تبارك و تعالي اينگونه نماز ميخواند.در مسأله وضو آمده است كه وضوي همه ي مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدي داشته و مانند وضوي كنوني شيعه بوده است . اين مسأله با آيه قرآن نيز تطبيق دارد كه مي فرمايد: «وامسحوا برؤوسكم و ارجلكم»؛[2]در اين آيه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است , در حالي كه اهل تسنن پاها را مي شويند, علت تغيير وضو اين بود كه عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگي وضوي پيامبر گرفتار ترديد شد, او سپس وضوي پيامبر را به شكلي كه اكنون در ميان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. اين قضيه مورد مخالفت بسياري از صحابه پيامبر واقع شد, لكن حكومت اموي بنا به اغراض سياسي در نقاط مختلف اسلامي شيوه عثمان را تبليغ كردند و شرايطي به وجود آوردند كه برخي از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاكم را نداشت و در نتيجه اين گونه وضو گرفتن رواج يافت . بنابراين، اختلاف شيعه و اهل سنت در اين مسايل به اختلاف در مباني استنباط احكام ديني برميگردد. هريك از مذاهب اسلامي براي استنباط احكام دين از يكسري اصول و مباني بهره ميگيرند، طبيعى است كه اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتيجه و ره آورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسيارى از اختلافات فقهى شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلاً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعين ارزش مى دهند، ولى شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر (ص)، به سنت اهل بيت پيامبر(ص) بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذيرند. برخى از اختلافات فقهى ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهل بيت و امامان معصوم(ع) مراجعه مى كنند و احكام شرعى خويش را فرا مى گيرند، امّا اهل سنّت اين چنين عمل نمي كنند. در زمان خلفا به ويژه خليفة دوم (عمر) سياست جلوگيرى از نشر حديث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزيز، همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام بسيارى از روايت هاى پيامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشى سپرده شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بيگانه شدند. زين پس شيعيان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شده پيامبر(ص) را دريابند و آن را سرمشق زندگى خويش قرار دهند؛ به عنوان مثال در مورد وضو: امام باقر(ع) در اين راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر (ص) چنين وضو مى ساخت.[3] كيفيت وضوى اهل سنت به جهت تفسيرى است كه ايشان از آيه فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق[4] دارند. ظاهر معناى آيه چنين است كه صورت و دست ها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت از كلمه الى خيال مى كنند كه آيه مى گويد دست ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد، ولى با اندكى دقّت روشن مى شود كه كلمه الى تنها براى بيان حدّ شستن است، نه كيفيّت شستن. توضيح: آيه درست به آن مى ماند كه انسان به كارگرى سفارش مى كند ديوار اتاق را از كف تا يك متر رنگ كند. بديهى است منظور اين نيست كه ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلكه منظور اين است كه اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر. بنابراين فقط مقدارى از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكر شده ، اما كيفيت آن در سنت پيامبر (كه به وسيله اهل بيت به ما رسيده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.[5] البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمى دانند و مى گويند بهتر است كه بدين طريق وضو گرفته شود. اماميه(شيعه) گفته اند: از آرنج واجب است و عكس آن باطل است، هم چنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است. باقى مذاهب گفته اند: شستن آن ها به هر طريقى كه باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛[6] يعنى ثواب بيشترى دارد. شستن پا به جاى مسح كه ميان اهل سنت رواج دارد، تفسير خاصى است كه از ادامه همان آيه ارائه داده اند. به نظر آنها كلمه ارجلكم (پاها) بر وجوهكم (صورتها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود، اما شيعه معتقد است اين كلمه بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است و بايد پاها را مانند سر مسح كنيد. در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دو گروه طبق عقيده خود مى دانند، اما شيعه افتخار دارد كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم(ع) از آيات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه تر بوده و درست تر تفسير مى كنند. و همان گونه كه بيان شد در روايات ائمه(ع) بيان شده كه روش وضوى پيامبر(ص) به روش شيعه بوده است. در مورد نماز نيز فرق هايي بين شيعه و سني هست مانند مسئله دست بسته بودن (تكفير و يا تكتّف) در حال نمازكه اهل سنت انجام مي دهند، از زمان خليفه دوم مرسوم شد و از بدعت ها و اجتهادات ايشان است . در زمان پيامبر و خليفه اول اين طور نماز نمي خواندند. امام باقر(ع) فرمود: و عليك بالاقبال على صلاتك ... قال : ولا تكفّر فانّما يصنع ذلك المجوس؛ بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار، زيرا اين كار مجوس است.[7] بنابر اين به عقيده شيعه اين نحو نماز خواندن درست نيست وتكفير يكى از مبطلات نماز است، زيرا بدعت در دين محسوب مي شود.پيامبر(ص)فرمود: صلّوا كما رأيتمونى أصلى ؛ همانطور كه من نماز مى خوانم نماز بخوانيد. پيامبر و اصحاب دست بسته نمى خواندند. پى نوشت ها:
[1] مستند العروه الوثقي , آيت الله خويي , ج 4, ص 445 - جواهرالكلام , ج 11, ص 19
[2] مائده , آيه 6
[3] شيخ حرّ عاملي، وسايل الشيعه، ج 1، ص 274، ج 7.
[4] سوره مائده (5) آيه 6.
[5] تفسير نمونه، ج 4، ص 286.
[6] محمد جواد مغنيه، فقه تطبيقى ،ترجمه كاظم پورجوادى، ص 40.
[7] وسائل الشيعه ، ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاة