كظم غيظ اهل بیت(ع) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
كظم غيظ اهل بیت(ع)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
كظم غيظ اهل بیت(ع)
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
اعجاز و کرامات
سوال:
بنام خدا،ائمه عليهم السلام كظم غيظ داشته اند.در مقابل چه نوع حرف هايي و سخناني اين صفت را داشته اند. با ذكر مثال بيان فرماييد
پاسخ تفصیلی:
پاسخ: خداوند متعال يكي از مهم ترين ويژگي هاي انسان هاي الهي و پارساپيشه را، كظم غيظ و عفو از مردم مي شمارد و مي فرمايد:والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين آل عمران/134؛ و خشم خود را فرو مي برند و از خطاي مردم در مي گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.كظم غيظ در لغت به معناي بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند و از اعمال آن خودداري مي نمايند، به كار مي رود. غيظ به معني شدت غضب و حالت برافروختگي و هيجان فوق العاده روحي است كه بعد ازمشاهده ناملايمات به انسان دست مي دهد.حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و از دست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي كند و موجب مي شود كه بسياري از جنايات و تصميم هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد.( تفسير نمونه، 97،3)در اين فرصت ما اين آموزه قرآني را به طور نمونه با توجه به سخنان امام باقر عليه السلام مورد بررسي و تحقيق اجمالي قرار مي دهيم و در ادامه به نمونه هايي از كظم غيظ ائمه اشاره خواهيم كرد به اميد اين كه در رديف كاظمين غيظ و فروبرندگان خشم نا به جا قرار گيريم.انسان ها را مي توان در مواجهه با غضب، به سه گروه تقسيم كرد:1. انسان هايي كه درهنگام غضب افراط مي كنند و از حد و مرز ايمان بيرون مي روند. اين گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا كه پشيماني هم سودي به حال شان نخواهد داشت.2. افرادي كه اساساً خشمگين نمي شوند و اصلاً قوه غضبيه خود را به كار نمي گيرند و در جاهايي كه حتي شرع و عقل هم براي آنان عصبانيت را لازم دانسته است، به هيچ وجه حركتي ندارند. اينان نه تنها عملي ناپسند و زشت انجام مي دهند، بلكه از افراد عصباني بدترند و افرادي بي غيرت و بي هويت تلقي مي شوند.3. كساني كه براساس كمال وجودي خود هرگاه خشمگين شوند، از مرز اعتدال خارج نمي شوند. اينان با ايمان راسخ و اعتماد به نفسي كه دارند، هنگام بروز حالت عصبانيت بر وجودشان تسلط كامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان و ايمان شان قرار دارد.خشم مقدسقرآن كريم هرگز اصل خشم را تخطئه نمي كند، بلكه خشم هاي مقدس را مي ستايد. اساساً خشم مقدس يكي از صفات الهي است كه نام هاي قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. امام باقر عليه السلام در مورد ويژگي هاي شيعيان علي عليه السلام مي فرمايد: إذا غَضُِبوا لم يَظلِمُوا.( تحف العقول، 534)آن گرامي در سخن فوق نمي فرمايد كه شيعيان علي عليه السلام خشمگين نمي شوند؛ چرا كه خشمگين شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و مورد رضاي حق هم خواهد بود.درسيره رسول خدا صلي الله عليه و آله به نقل از امير مؤمنان عليه السلام آمده است كه : آن حضرت براي امور دنيا هرگز عصباني نمي شد، اما هرگاه براي حق غضبناك مي شد، احدي را نمي شناخت و خشم پيامبر صلي الله عليه و آله آرام نمي شد تا اين كه حق را ياري كند.( معراج السعاده، 226)شيوه هاي كنترل خشمبراي فرو نشاندن خشم و غضب راه كارهاي مختلفي وجود دارد كه با انجام آن مي توان از ضررهاي بعدي عصبانيت جلوگيري كرد.وقتي كه در حضور امام باقر عليه السلام سخن از غضب به ميان آمد حضرت فرمود: همانا كه مرد خشمگين مي شود و تا خود را داخل آتش نكند( و به گناهي دست نيالايد) آرامش نمي يابد و خشمش فرو نمي نشيند. پس براي اين كه در هنگام خشم به كارهاي ناشايست اقدام نكنيد هرگاه شخصي خشمگين شد، اگر ايستاد، فوراً بنشيند تا پليدي و وسوسه هاي شيطان از او دور شود و هرگاه به خويشاوندانش غضب كند به نزد او رفته و بدنش را مس كند، چرا كه خويشاوند اگر مس شود، آرامش يابد.( الكافي،ج 2،ص302)علاوه بر توصيه هاي اين حديث، ما براي كنترل خشم و عصبانيت راه كارهاي ديگري كه دانشمندان اخلاق و روان مطرح كرده اند نيز پيشنهاد مي كنيم:1. در آن حالت شخص به سيره انبيا، اوليا و صلحا، كه خود را پيرو آنان مي داند، توجه كند و در مورد آيات و احاديثي كه غضب بي جا را مذمت كرده اند فكر كرده و از عواقبش بر حذر باشد.2. در هنگام خشم استعاذه نموده و با جمله اعوذ بالله من الشيطان الرجيم به خداوند عالم پناه ببرد.3. با آب سرد وضو بگيرد و يا غسل نمايد.4. زمينه ها و بسترهاي ديگر خشم را خود يا ديگران از ميان بردارند؛ مانند گرسنگي، تشنگي، خستگي، بي خوابي و ... .5. فوائد شيرين و لذت بخش كظم غيظ را، كه بارها تجربه كرده، در نظر آورد.6. از افراد بدخلق و عصباني فاصله بگيرد و رفاقت نكند.7. اعتقاد به قضا و قدر خداوندي را در وجودش تقويت كند و بداند كه گاهي پديد آمدن برخي حوادث ناگوار- كه با ميل باطني او ناسازگار است - در تقدير الهي است. امام باقر عليه السلام در اين زمينه فرمود: در ميان مخلوق خدا سزاوارترين كس به تسليم بودن قضاي خداي عز وجل كسي است كه خداي عزوجل را بشناسد و هر كه به قضا راضي باشد، قضا بر او وارد شود و خدا اجر او را بزرگ فرمايد و هركه قضا را ناخوش دارد، قضا بر او وارد شود و خدا اجرش را تباه سازد.8. انسان وقتي كه بر كسي ضعيف تر از خودش خشم مي گيرد فراموش نكند كه قدرت خداوند خيلي بالاتر از قدرت اوست و ممكن است مورد قهر و غضب و انتقام خداوند قرار گيرد. قرآن مي فرمايد:وليعفوا وليصفحوا ألا تحبون أن يغفرالله لكم و الله غفور رحيم نور/22؛ آن ها بايد عفو كنند و چشم بپوشند؛ آيا دوست نمي داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است!9. سفارش به اطرافيان در مورد يادآوري عواقب شوم عصبانيت و تذكر نكات مؤثر.مي توان در خانواده، در اجتماع و يا در مراكز مهم به وسيله نصب تابلوهايي عواقب خشم خود را يادآوري كرد. حتي يك حديث، يك نكته و عبارتي در موضوع كظم غيظ كه در محل زندگي نصب است مي تواند به فرد كمك كند تا خشم خود را فرو برد.10.آخرين نكته اين كه بدانند انسان هاي عصباني در ميان مردم و عقلاي عالم منفورند و بردباران عزيز و محترم.پاداش معنوي كنترل عصبانيتامام باقرعليه السلام در ضمن بيانات خويش به پاداش معنوي كنترل خشم اشاره دارد كه برخي از آنان را با هم مي خوانيم:1. نجات از آتش دوزخامام باقر عليه السلام يكي از مهم ترين بركات خويشتن داري در حالت خشم را نجات از آتش دوزخ بيان كرده و مي فرمايد: من ملك نفسه إذا غَضِبَ حَرَََََّمَ الله جَسَدَهٌ عَلًي النار؛ هركس درهنگم خشم و غضب، مالك نفس خويش باشد خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد كرد.2. آرامش روز قيامتآن حضرت پاداش شيرين كظم غيظ را در ضمن تفسير آيه وَإذا ما غَضِبُوا هُم يَغفِرون شوري/37؛ و هنگامي كه خشمگين شوند عفو مي كنند. اين گونه بيان مي كند:مَن كَظِمَ غَيظاً وَ هُوَ يَقدِرُ عَلَي امضَائِهِ حَشَا اللهُ قَلبَهُ أمناً و ايماناً يوم القيامَ?؛ هركس خشم خود را فرو برد در حالي كه مي توانست از طرف مقابل انتقام بگيرد، خداوند متعال در روز قيامت قلبش را ازايمان، امنيت و سلامتي پر خواهد كرد.( بحارالانوار، 411،68)3. روشني چشم اهل بيت عليهم السلامفرو بردن خشم و بردباري در مقابل عصبانيت از لذت بخش ترين لحظاتي است كه امامان معصوم عليهم السلام از آن به عنوان روشني چشم نام مي برند. حضرت باقر عليه السلام مي فرمايد: پدرم( امام صادق عليه السلام) مي فرمود: پسرم! هيچ چيز مانند عصبانيتي كه با صبر پايان مي پذيرد چشم پدرت را روشن نمي كند( الكافي، باب كظم الغيظ، ح 1)4. امنيت از خشم خداامام باقر عليه السلام در اين مورد فرمود: در تورات موسي عليه السلام نوشته است: يا موسي أمسك غضبك عمَّن ملّكتُك عليه أكفَّ عنك غضبي؛ در كتاب تورات در ضمن مناجات خداي عزوجل با موسي عليه السلام است: اي موسي خشم خود را از كسي كه تو را بر او مسلط ساخته ام بازگير تا خشم خود را از تو باز گيرم.( همان، باب الغضب، ح 1)5. داخل شدن در رديف اهل ايمانقرآن كريم مؤمنين را در آيات متعدد به خاطر كنترل خشمشان مي ستايد. در سوره شوري در مورد يكي از ويژگي هاي بارز مؤمنين مي فرمايد: و أذا ما غضبوا هم يغفرون شوري /37؛ و هنگامي كه خشمگين شوند عفو مي كنند.مضرات غضبالف. زمينه براي تسلط شيطانضررهاي فراواني را بر غضب مي توان برشمرد كه مهم ترين آن تسلط شيطان بر انسان است. اساساً فرد خشمگيني كه قادر به كنترل خشم خود نيست و نمي تواند در آن لحظه تصميمات مثبت بگيرد و وجودش را آتش كينه و انتقام پر كرده است، در آن لحظه وجودش بستري مناسب براي بهره برداري شيطان است و شيطان مي تواند به راحتي او را گمراه كرده و از همين راه به اهداف شوم خود دست يابد.امام باقرعليه السلام در اين زمينه مي فرمايد: غضب، آتش پاره اي است از شيطان كه در باطن فرزند آدم است و چون كسي از شما عصباني شد چشم هاي او سرخ مي شود و باد به رگ هاي او مي افتد و شيطان در وجودش داخل مي شود.( معراج السعاده، 326)ب. دوري از فضايل اخلاقيانسان درحال عصبانيت از ادب و حيا و عفت فاصله مي گيرد. احترام بزرگان و اطرافيان را نمي تواند نگهدارد. پرده حيا و عفت را مي درد و در نتيجه سخناني بر زبانش جاري مي شود كه در حالت عادي از گفتن و حتي شنيدن آن خجالت مي كشد. دست به كارهايي مي زند كه هرگز با اخلاق و انسانيت هم خواني ندارد.ج. خواري و رسوايياز ديگر مفاسد خشم هاي بي جا، خواري و ذلت و رسوايي فرد عصباني است. او معمولاً وقتي كه حالت خشم برايش عارض مي شود، در ميان جمع، فردي غير عادي، ناتوان و سبك قلمداد مي شود كه قادر به كنترل وجودش نيست و نمي تواند امور زندگي اش را مديريت كند و تمام كساني كه او را در آن حال مي بينند به ديده حقارت و يا ترحم به او مي نگرند.د. سلب اعتماد ديگرانافراد جامعه به ويژه عقلاي قوم و نخبگان، به افراد عصباني كم تر اعتماد مي كنند، چرا كه احساس مي كنند او به اندك بهانه اي خشمگين مي شود و تصميماتي مي گيرد كه مبناي عقلاني و منطقي ندارد گرچه بعداً اظهار ندامت كرده و عذرخواهي هم مي كند.نمونه هايي از كظم غيظ معصومين عليهم السلام:كظم غيظ پيامبر اكرم(ص)انس بن مالك مي گويد: من در محضر پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)بودم، عبايي كه حاشيه غليظي داشت بر دوشش بود، يك نفراعرابي(عرب هاي باديه نشين)نزد آن حضرت آمد و عباي او را گرفت ومحكم كشيد، به طوري كه حاشيه آن عبا، گردن آن حضرت را خراشيد،سپس گستاخانه گفت: اي محمد، از مال خدا كه در نزد تو هست، براين دو شترم بار كن تا ببرم، چرا كه اين اموال نه مال تو است ونه مال پدرت.پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)اندكي سكوت كرد و سپس فرمود: مال، مال خدا است و من بنده خدا هستم. آنگاه افزود: اي اعرابي، آيا آسيبي كه به من رساندي به تو برسانم؟اعرابي گفت: نه. پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)فرمود:چرا؟ اعرابي عرض كرد: زيرا تو بدي را با بدي پاسخ نمي دهي، بلكه آن را با خوبي دفع مي كني پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)ازاين سخن خنديد و سپس دستور داد تا بر يكي از شتران او جو و برديگر خرما بار كردند و به او دادند.كظم غيظ اميرالمومنين علي عليه السلامدر زندگي اميرمومنان علي(عليه السلام)آمده كه در عصر خلافتش،روزي خطاب به جمعيت فرمود: آنچه سوال داريد از من بپرسيد، هرسوالي كه مربوط به پايين تر از عرش باشد پاسخ مي دهم و چنين ادعايي را بعد از من جز دروغگو نمي كند. در اين هنگام مردي بلندقامت در گوشه مجلس برخاست، درحالي كه كتابي در گردنش آويزان بود و گويي از عرب هاي يهود بوده با صداي بلند با كمال گستاخي،خطاب به علي (عليه السلام)گفت: اي مدعي چيزي كه نمي داني، و پيشي گيرنده نابجا من از تو سوال هايي مي كنم كه از جواب آنهادرمانده شوي.در اين هنگام جمعي از شيعيان و دوستان علي(ع)برخاستند تا به او حمله كرده و او را تنبيه كنند. حضرت علي(عليه السلام)آنها رابه شدت از اين كار بازداشت و فرمود: رهايش كنيد، شتابزدگي وتندي و خشم را از خود دور نماييد. با اين كارها حجت هاي خدا برمردم تمام نشده و براهين الهي آشكار نخواهد گرديد. آنگاه باكمال حلم و بزرگواري به آن مرد روكرد و فرمود: هر سوالي كه داري بپرس او سوال هاي خود را مطرح كرد و حضرت علي(عليه السلام)به همه آنها پاسخ داد. او شيفته علم و حلم علي(عليه السلام)شد و اشعاري در مدح علي(ع)سرود و خواند و آن حضرت راصاحب علم و راهنماي گمراهان و رادمرد كمال و ارزش هاي والاي انساني خواند.كظم غيظ امام حسن عليه السلامپير مردي ناآگاه از اهالي شام در مدينه، امام حسن (ع) را سوار بر مركب ديد، آنچه توانست از آن حضرت بدگويي كرد، وقتي كه فارغ شد، امام حسن (ع) كنار او آمد، و بدو سلام كرد، و در حالي كه لبخندي بر چهره داشت به او فرمود: اي پيرمرد! گمانم غريب هستي، و گويا اموري بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضايت كني از تو خوشنود ميشويم، اگر چيزي از ما بخواهي به تو عطا ميكنيم، اگر از ما راهنمايي بخواهي تو را راهنمايي ميكنيم، اگر كمك براي باربرداري از ما بخواهي، بار تو را برميداريم، اگر گرسنه باشي تو را سير مينماييم، اگر برهنه باشي، تو را ميپوشانيم، اگر نيازمند باشي تو را بينياز ميكنيم، اگر گريخته باشي به تو پناه ميدهيم. اگر حاجتي داري آن را ادا مينماييم، اگر مركب خود را به سوي خانه ما روانه سازي، و تا هر وقتبخواهي مهمان ما باشي، براي تو بهتر خواهد بود، زيرا ما خانه آماده و وسيع، و امكانات بسيار داريم.هنگامي كه آن پير ناآگاه اين گفتار مهرانگيز نشات گرفته از حلم و صبر انقلابي امام حسن (ع) را شنيد، آن چنان دگرگون شد كه اشك از چشمانش جاري گرديد و گفت: گواهي ميدهم كه تو خليفه خدا در زمينش هستي، خداوند آگاهتر است كه مقام رسالت خود را در وجود چه كسي قرار دهد، تو و پدرت مبغوضترين افراد در نزد من بوديد، ولي اينك تو محبوبترين انسانها در نزد من هستي!سپس او به خانه امام حسن (ع) وارد شد، و مهمان آن بزرگوار گرديد، و پس از مدتي در حالي كه قلبش سرشار از محبتخاندان رسالتبود، از محضر امام حسن (ع) بيرون رفت.كظم غيظ امام سجاد عليه السلامروزي چند تن مهمان امام سجاد بودند. خادم وي سيخ كبابي را بر دست داشت و با شتاب مي آمد، پايش لغزيد و سيخ بر سر فرزندي از امام كه زير پلكان ايستاده بود افتاد و طفل كشته شد. غلام سراسيمه ماند! امام بدو گفت: تو در اين كار قصدي نداشتي! تو در راه خدا آزادي! سپس به دفن طفل پرداخت.( كشف الغمه ج۲ ص۸۱.)نيز ابو محمدحسن بن علي روايت كرده كه شخصي نزد علي بن الحسين عليه السلام آمد با وي سفاهت بسيار كرد و او را به معايب منسوب گردانيده. امام علي بن الحسين عليه السلام با او هيچ نوع سخن نگفت و به جواب وي قيام ننمود.بعد از مراجعت آن شخص با جمعي كه در خدمت او بود، گفت: مي خواهم كه با من بياييد تا جواب آن مرد بگوييم. همه قبول كردند و امام نعلين در پاي كرده پياده مي رفت و مي گفت: «الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و اللّه يحب المحسنين» ياران از اين سخن دانستند كه هيچ امري از آن جانب ظاهر نخواهد گشت كه موجب آزار باشد.و چون به در اتاق آن مرد رسيد، ندا كرد كه اي فلان! آن شخص با خاطر پريشان بيرون آمد؛ تصور كرد كه امام به جهت انتقام آمده. امام زين العابدين فرمود: اي برادر! در شأن من آنچه گفتي اگر در نفس من موجود باشد از آن استغفار مي كنم و دست در دامن توبه و انابت مي زنم و اگر موجود نيست خداي تعالي تو را بيامرزد و از تو عفو كناد.آن مرد چون اين سخن بشنيد، در ميان هر دو چشم او بوسه داد و زبان به ثناي او گشاده گفت: درباره تو گفتم، چيزي كه در تو موجود نيست و من بدان سزاوارترم.كظم غيظ امام كاظم عليه السلاممردى از اولاد خليفه دوم در مدينه مىزيست كه امام كاظم عليه السلام را آزار مىداد و گاهى به ايشان با دشنام، توهين مىكرد.برخى از ياران امام كاظم عليه السلام، پيشنهاد مىكردند كه او را تاديب كنند؛ اما امام شديداً ايشان را از اين كار باز مىداشت.روزي امام كاظم عليه السلام بر مركب سوار شده و به مزرعه آن مرد رفتند و او را در مزرعه يافتند و چون كنار او رسيدند، از مركب پياده شدند و با گشادهرويى و بزرگوارى از او پرسيدند:چقدر براى اين مزرعه خرج كردهاى؟گفت: صد دينار .فرمود: چقدر اميد سود دارى؟گفت: غيب نمىدانم.فرمود: گفتم چقدر اميدوار هستى؟گفت: اميد دويست دينار سود دارم.حضرت سيصد دينار به او مرحمت فرمودند و فرمودند زراعت هم از آن خودت، خدا به تو آنچه به آن اميد دارى خواهد رسانيد. آن شخص برخاست و سر آن گرامى را بوسيد و از او خواست كه از گناهان و جسارتهاى وى در گذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند ... .روز بعد، آن مرد در مسجد نشسته بود كه امام كاظم(عليه السلام) وارد شدند.آن مرد تا نگاهش به امام افتاد گفت:«الله اعلم حيث يجعل رسالته»؛ خدا بهتر مىداند كه رسالت خويش را به چه كسانى بدهد. (كنايه از آن كه امام موسى بن جعفر به راستى شايستگى امامت دارند).دوستانش با شگفتى پرسيدند، داستان چيست، قبلا از او بد مىگفتى؟او دو باره امام را دعا كرد و دوستانش با او به ستيزه برخاستند...امام با يارانى از خود كه قصد قتل او را داشتند فرمود: كدام بهتر است، نيت شما يا اين كه من با رفتار خويش او را به راه آوردم؟ (تاريخ بغداد، ج 13، ص 28/ ارشاد مفيد، ص 278)
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.ahlebayt.porsemani.ir//content/%D9%83%D8%B8%D9%85-%D8%BA%D9%8A%D8%B8-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA%D8%B9
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های پیامبر و اهل بیت سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت