شيوه هاي تربيتي | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
شيوه هاي تربيتي
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
شيوه هاي تربيتي
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
امام هادی علیه السلام
سوال:
شيوه هاي تربيتي امام هادي(ع) چه بودند؟
پاسخ تفصیلی:
پاسخ: در اين زمينه مقاله خوبي نگارش شده كه به جهت كامل بودن آن عينا خدمتتان ارائه مي شود:
بيترديد اگر بخواهيم شاهد يك تربيت صحيح وايدهآل و پربازده در جامعه اسلامي باشيم، ميبايست از شيوهها و روشهاي تربيتي مناسب كه مطابق با موازين و راهكارهاي عقلي و شرعي است، بهرهجويي كنيم.
بهترين و كليديترين شيوههاي تربيتي را ميتوان در اقوال و افعال شايسته حضرات پيشوايان معصوم(ع) پيجويي كرد؛ زيرا آنان به عنوان بالاترين و برترين مربيان تربيتي بشر به حساب ميايند و تمامي مكاتب تربيتي عالم، از مكتب انسانگرايي اگوست كنت و مكتب تجربهگرايي جان ديوئي تا ساير مكاتب پوزتيويستي و ...، چارهاي جز تسليم و رهجويي از مكتب تربيتي اسلام و اهل بيت(ع) ندارند؛ چنان كه قرآن كريم، همه را به پيروي كامل از آن بزرگواران فراخوانده است:)يا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمًْ[1](؛«از خدا و رسول و صاحبان امر خود پيروي كنيد».
در اين نوشتار سعي شده است تا شيوههاي زيباي تربيت از منظر دهمين امام معصوم(ع) با توجه به سخنان و رفتار آن بزرگوار، تبيين شود. قبل از هر چيز ناچاريم نگاهي اجمالي به تربيت و مفهوم روش تربيتي كنيم.
تربيت
تربيت مصدر باب تفعيل و از ريشه ربو يا ربب است كه به معناي رشد و نمو و پرورش دادن و غذا دادن و مانند آن به كار ميرود. تربيت در اصطلاح، همان رشد طبيعي و تدريجي و هماهنگ همه نيروها و استعدادهاي آدمي است و يا تربيت، ارائه نوعي زندگي است كه با ساخت شخصيت انسان مطابق و مبتني بر ارزشهاي معنوي باشد.[2] مرحوم مطهري تربيت را اين گونه تعريف ميكند:
«تربيت عبارت است از به فعليت در آوردن استعدادهاي دروني كه در شيء موجود ميباشد».[3]
روشهاي تربيت
مراد از روش، راه و طريقهاي است كه ميان اصل و هدف قرار دارد و عمل تربيتي را منظم ميكند و به هدف ميرساند.[4] خواجه نصير الدين طوسي در روش تعليم و تربيت چنين ميگويد:
«اولاً، بايد به طبيعت كودك پيبرد و استعدادهاي او را كشف كرد و ثانياً، از راه تكرار و تذكار متواتر، درس را ملكه او ساخت تا از آفت نسيان محفوظ بماند. هر گاه كودك از انجام وظايف ديني امتناع كرد و افعال قبيحه از او ديده شد و به ديگران زيان رساند، بايد او را مؤاخذه كرد و بالأخره بايد كودك را عادت به سختي داد».[5]
شيوههاي تربيتي امام هادي(ع)
1. ايجاد زمينه مساعد تربيتي
تربيت فرايندي است كه شامل مراحل قبل و بعد از تولد كودك ميشود و از ديدگاه امام هادي(ع)، چنانچه زمينه تربيتي مناسب فراهم شود، كودك سالمي متولّد ميشود كه توان و استعدادهاي فراوان و مطلوبي خواهد داشت و ريشه آن در خانواده و پدر و مادر است. امام دهم(ع)، در خانه و محيطي چشم به جهان گشود كه فضاي آن آكنده از عطر دل انگيز دانش، معنويت، تقوا، اخلاص و بندگي خدا بود و هر لحظه و روزي كه از زندگي او در دامان مادر پاكدامن و مهربان و مكتب سازنده و تربيتي پدر بزرگوارش ، امام جواد(ع)، ميگذشت، دريچهاي از دانش و معرفت و كمالات نفساني بر رويش باز ميشد و فضاي خانهاش هميشه پر از نور و معنويت بود. احمد بن محمد بن عيسي به نقل از پدرش چنين ميگويد:
«هنگامي كه امام جواد(ع) قصد داشتند از مدينه به عراق بروند، امام هادي(ع) را در دامنشان قرار دادند و فرمودند: دوست داري كدام يك از سوغاتهاي عراق را براي تو هديه آورم؟ امام هادي(ع) فرمودند: شمشيري كه به سان شعله آتش باشد (كه كنايه از روحيه دلاوري و شجاعت است. سپس امام جواد(ع) خطاب به فرزند ديگرش موسِِي فرمود: تو چه سوغاتي دوست داري؟ گفت فرش اتاق. امام جواد فرمودند: ابوالحسن به من شباهت پيدا كرده است و موسي به مادرش شباهت دارد».[6]
اين مطلب به خوبي نشانه آن است كه خانواده به ويژه پدر و مادر زمينهسازي اوليه را براي تربيت صحيح بر عهده دارند. امام هادي(ع)، نقش مادر را در تربيت صحيح فرزند ، بسيار مهم ميدانند و يكي از زمينههاي تربيت صحيح را، خانواده شايسته معرفي كنند؛ چنان كه از علي بن مهزيار روايت شده است كه آن حضرت در وصف مادر بزرگوارشان، چنين ميفرمايند:
«روي محمد بن الفرج و علي بن مهزيار عن الهادي(ع): انّه قال: اُمّي عَارفَة بِحَقي و هِي مِنْ اَهلِ الجَنة لايقْرَبُها شَيطانُ ماردٌ و لاينالُها كَيدُ جَبارٍ عِنيدَ وَ هِي مَكلؤة و بِعَينِ الله اَلَتي لاتَنامُ ولا تَتَفلَّتُ عَنْ اُمّهاتِ الصِّدِيقين و الصالِحين[7]؛ مادرم، به حق من عارف و اهل بهشت بود، شيطان سركش به او نزديك نميشد و مكر ستمگر لجوج به او نميرسيد، در پناه چشم هميشه بيدار خدا بوده و در رديف مادران انسانهاي صديق و صالح قرار داشت».
2. داشتن الگو و سرمشق مناسب
از منظر امام هادي(ع)، وقتي كودك متولد ميشود، استعداد فطري و آمادگي ذاتي براي يادگيري و تربيت را دارد و ميبايست يك الگوي تربيتي صحيح را براي او ايجاد كرد تا از مشاهده رفتار آنان، به ويژه از والدين، الگو گيرد و از آنان تبعيت كند و اگر چنين الگويي فرا روي فرزند نباشد، مسلماً تربيت او دچار انحراف خواهد شد. امام هادي(ع) در مرحله اول، قرآن و اهل بيت(ع) را به عنوان بالاترين الگوي تربيتي معرفي ميكند و چنين ميفرمايد:
«... فَاوَّلَ خير يعَرفُ تَحقيقه مِنَ الكِتابَ و تَصديقه و التماسِ شَهادته عليه خبرٌ وَرَدَ عَنْ رسول الله(ص) وَ وُجِدَ بموافِقَة الكتاب و تَصديقَهِ بَحيثُ لا تخالفه أقاويلهم حيثُ قال(ص): انّي مُخلِفُ فيكُم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي لَن تضلّوا ما تمسّكتم بهما و اَنَّهُما لَنْ يفتِرقا حَتَّي يردا عَلَي الحوض؛ فلَمَا وَجْدنا شواهد هذا الحديثَ في كتاب الله نَصاً مِثلَ قوله جلَّ و َعَزَّ )اِنَّما وليكُم الله وَ رَسُوله و الَّذينَ امَنوُا الذينَ يقيمون الصلاة و يؤتونَ الزكاة و هُم راكِعونَ وَ من يتَوَلَ الله و رَسوُلَه وَ الذينَ آمنوا فِاِنَّ حزب الله هُم الغالبونَ ....(؛[8] نخستين خبري كه حقانيت و صدق آن از قرآن به دست ميايد و ميتوان كتاب خدا را بر آن گواه گرفت، حديثي است كه بر طبق كتاب خدا و پيامبر(ص) نقل شده است و اختلاف كلمهاي در آن نيست كه فرمود: من در ميان شما دو چيز گران بها ميگذارم: كتاب خدا و عترتم يعني اهل بيتم را كه هر گاه به آن تمسّك جوييد، گمراه نميشويد و اين دو هيچ گاه از هم جدا نشوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند، و ما چون شواهد صدق اين حديث را به صراحت در قرآن مييابيم كه ميفرمايد: ولي و صاحب اختيار شما تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آوردند ؛ همان كساني كه نماز را به پا ميدارند و زكات را در حال ركوع ميپردازند و هر كس خدا و پيامبر او و كساني را كه به او ايمان آوردند(اهل بيت(ع) را ولي خود بگيرد، پيروز است؛ زيرا حزب خدا پيروز و سعادتمند است».
امام هادي(ع) در زيارت جامعه كبيره، ائمه معصوم را به عنوان بهترين سرمشقهاي انسانهاي هدايتجو ميداند و چنين ميفرمايد:
«السلام علي ائمة الهدي و مصابيح الدجي و اعلام التُّقُي و ذَوي النُّهي و اولي الحجي و كَهف الوري و وَرثَة الانبياء و المَثَل الاعَلي و الدَعوَةَ الحسني و حجج الله علي اهل الدنيا و الاخرة و الاولي...؛[9]سلام بر پيشوايان هدايت و چراغهاي ظلمت و نشانههاي پرهيزكاري و صاحبان خرد و دارندگان عقل و پناه مردم و وارثان انبيا و نمونه و سرمشق برتر و دعوت كنندگان نيكو و محبتهاي خدا بر اهل دنيا و آخرت و سراي نخستين».
امام هادي(ع) سرپيچي از الگوهاي هدايت و نداشتن سرمشق جامع را موجب هلاكت و نابودي انسان معرفي ميكند و چنين ميفرمايد:
«من اتاكم نجي ..وَ مَن يأتِكم هَلَكَ وَ ضَلَّ مَنْ فارَقَكُم و فاز مَنْ تَمسَّكَ بِكُم...؛[10] هر كس به سوي شما اهل بيت(ع) بيايد، نجات مييابد، هر كس از شما دوري كند، هلاك ميشود...، و هر كس از شما جدا شود به ضلالت سوق داده شود، هر كس به شيوه و راه شما تمسّك جويد، به فلاح و رستگاري ميرسد».
3. روش تمرين، تكرار و عادت دادن عملي
از شيوههاي ديگر تربيتي امام هادي(ع) اين بود كه آن حضرت سعي ميكرد افراد را به رفتار پسنديده، ايجاد نظم و انضباط در زندگي تسلط بر نفس عادت دهد و با اجراي برنامههاي مستمر همراه با تمرين و تكرار، رفتارهاي شايسته را به صورت ملكه در راه و رسم زندگي فردي و اجتماعي افراد به منصه ظهور درآورد. به تعبير ديگر، امام هادي(ع)، با تكرار كارهاي شايسته همچون: نماز، روزه، صدقه، امر به معروف و نهي از منكر و... ، قصد داشت چنين كردارهايي را جزء لاينفك زندگي افراد جامعه، قرار دهد؛ چنان كه در مورد اين شيوه تربيت آن حضرت چنين ميخوانيم:
«عن علي بن ابراهيم عن يحيي بن عبدالرحمن بن خاقان قال رايتَ اباالحسن الثالث(ع) سَجَدَ سَجدة الشُكر، فاَفتَرَش ذِراعيه فالصَقَ جُؤجُؤه و بَطُنه بالارض فَسألَتُه عَنَ ذلك فقال(ع) كَذا نُحِبُّ...؛[11] يحيي بن عبدالرحمن ميگويد: امام هادي(ع) را ديدم كه سجده شكر انجام ميداد و دو ساعد دست خود را پهن كرده و سينه و شكم خود را به زمين چسبانده بود. در اين باره از او سؤال كردم، فرمود: اين گونه دوست داريم».
امام هادي(ع)، براي تربيت صحيح، افراد را به تكرار و مداومت بر اعمال خوب تشويق ميكردند؛ چنان كه در روايتي چنين آمده است كه:
«عن محمد بن ريان قال: كتَبتُ الي اباالحسن الثالث(ع) ، اسألُه اِنْ يعلِمَني دعاءً لِلشدائِدِ والنوازلُ و المهمّات و قضاء حوائج الدُنيا و الاخرة و اَن يخُصَّني كما خَصَّ آباءَهُ مواليهم . فَكَتَب اِلي الزم الاستغفارَ...؛[12] محمد بن ريان ميگويد: به امام هادي(ع) نامه نوشتم و از او خواستم كه براي سختيها و حوادث و حوايج مهم و برآوردن حاجات دنيا و آخرت، دعايي به من بياموزد؛ همان گونه كه پدران بزرگوار او به شيعيان خود ميآموختند. امام در پاسخ نوشت: ملازم استغفار باش و بر آن مداومت كن».
يا در مورد تربيت عملي آن حضرت چنين آمده است كه:«كافور خادم ميگويد: امام هادي(ع) به من فرمود: فلان سطل را در فلان جا قرار بده تا با آن براي نماز وضو بگيرم و مرا از پي كاري فرستاد و فرمود: چون برگشتي اين كار را انجام بده تا چون براي نماز برخاستم، آماده باشد، ولي من فراموش كردم. شب سردي بود، امام با ناراحتي مرا صدا زد، با خود گفتم: انالله، چگونه بگويم فراموش كردم... . با ترس خدمت حضرت رسيدم، فرمودند: تو مگر عادت مرا نميداني كه من جز با آب سرد وضو نميگيرم؟ اما تو آب را برايم گرم كردهاي و در سطل ريختهاي. عرض كردم: سرورم! سوگند به خدا، نه سطل را آنجا گذاشتم و نه آب را. حضرت فرمودند: الحمدلله. سوگند به خدا، ما نه آسان گرفتني را ترك كردهايم و نه هديهاي را پس دادهايم. سپاس خدا را كه ما را از بندگان مطيع خود قرار داد و براي كمك به بندگانش، توفيق عطا كرد...».[13]
4. روش موعظه و نصيحت
چون كه انسان فراموشكار است و گاهي از نتيجه و حاصل كارها غافل ميشود، بايد با موعظه و نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر، او را متذكر وظايف خود كرد و و به او هشدار داد كه نتيجه عمل او چه خواهد شد و اين يكي از شيوههاي تربيتي امام هادي(ع) براي تربيت افراد بود. آن حضرت هميشه افراد جامعه را با بيان نوراني و الهي خويش موعظه و نصيحت ميفرمود و آنان را متحوّل و متذكّر ميساخت؛ چنان كه در روايت آمده است:
«بريحه عباسي، پيشنماز دستگاه خلافت در مكه و مدينه، در حضور متوكل عباسي، از شخصيت امام هادي(ع) و خطر او در ميان شيعيان به شدت انتقاد كرد و از خليفه خواست كه او را از مدينه تبعيد سازند و همين گونه هم شد. هنگامي كه امام هادي(ع) را از مدينه به سمت سامرا ميبردند، بريحه با امام همراه بود و به حضرت چنين گفت: تو خود ميداني كه عامل تبعيد تو (به سامرا) من بودم. با سوگندهاي محكم و استوار قسم ميخورم كه اگر شكايت مرا نزد اميرالمؤمنين يا يكي از درباريان و فرزندان او ببري، تمامي درختانت را (در مدينه) آتش ميزنم و بردگان و خدمتكارانت را ميكشم و چشمههاي مزرعههاي تو را كور خواهم كرد و بدان كه اين كارها را ميكنم. امام هادي(ع) متوجه او شد و در مقام موعظه و نصيحت به او چنين فرمود: نزديكترين راه براي شكايت از تو اين بود كه ديشب شكايت تو را نزد خدا بردم و من شكايت تو را كه بر خدا عرضه كردم، نزد بندگانش نخواهم برد. بريحه چون اين سخنان حكيمانة و موعظهآميز امام را شنيد، به دامان حضرت افتاد و با تضرع و انابه تقاضاي بخشودن كرد. امام نيز در جواب فرمود تو را بخشيدم».[14]
5. روش قصه و داستان گويي
تاريخ و سرگذشت گذشتگان و امت هاي سابق و به ويژه انبياي الهي، در واقع طريقه زندگي و روش صحيح آن را بيان مي كند. امام هادي با نقل داستان ها و سرگذشت امت ها و پيامبران الهي مي كوشيد تا به انسان ها بفهماند كه چه كاري درست و چه رفتاري ناپسند است و توجه دهد كه كدام يك از امت هاي پيشين، راه حق و درستي را به نيك بختي طي كردند و كدام يك در اثر گناه و سرپيچي از دستورهاي فرستادگان الهي، دچار عذاب و عقوبت الهي شدند و اين روش خود وسيله عبرت و آگاهي انسان است. داستان و قصّه اثر تربيتي عجيبي روي كودكان و افراد مي گذارد و روح انسان به گونه اي است كه به خوبي داستان را مي پسندد و از آن تأثير مي پذيرد. امام هادي مانند قرآن كريم از اين شيوه تربيتي استفاده فراوان مي كرد. عبدالعظيم بن عبدالله حسني از امام هادي نقل مي كند كه حضرت فرمود:
«اِنما اتخَذَ الله عَزََّوَجَلَ اِبراهيمَ خليلاً لِكَثرةِ صلاته علي محمد وَ اَهلَ بيته:...؛[15] همانا خداوند سبحان، ابراهيم را خليل خود گرفت؛ زيرا بر محمد و آل او بسيار صلوات مي فرستاد.»
و يا در روايت ديگر چنين آمده است كه:
« عن أيوب نوح قال قال لي ابوالحسن العسكري وَ انا واقِفٌ بَينَ يديهِ بالمدينه ابتداءً مِن غير مسألَة: يا اَيوبُ، انّهَ ما نَبّأَ الله مِنْ نَبي الاّ بَعدِ اَنْ ياخُذَ عليه ثلاث خِصالِ: شَهادةُ اَنْ لا اله الاّ اللهُ وَ خلعُ الأندادِ مِن دُونِ اللهِ و اَنَّ لله اَلمشيئةَ يقدِّمُ مايشاءُ وَ يؤخِّرَ مايشاءُ اما انّه اذا جَرَي الاختلافُ بَينهم لَمْ يزَلَ الاختلافُ بينهم إلي أن يقوُمَ صاحبُ هذا الامر...؛[16] ايوب بن نوح مي گويد: در مدينه در محضر امام هادي ايستاده بودم. او ابتدا بدون هيچ پرسشي از جانب من فرمود: اي ايوب! خدا هيچ پيامبري را پيامبر نگرداند، مگر آنكه از او بر سه ويژگي پيمان گرفت: گواهي دادن بر اينكه هيچ معبود بحقّي جز خدا نيست، و نفي شريك و همانند كه جز خداست، و اينكه مشيت از آن خداست، هر چه بخواهد، پيش مي اندازد يا مؤخر مي كند. آگاه باش! چون دودستگي ميان اين مردم افتاد، ديگر اين (اختلاف) پيوسته وجود دارد تا صاحب اين امر (حضرت مهدي عج) ظهور كند».
امام هادي براي متذكّر ساختن افراد، داستان نجواي حضرت موسي را با خدا بيان مي فرمايد:«چون خداي سبحان با موسي بن عمران سخن گفت، موسي پرسيد: خدايا! پاداش كسي كه بر رسالت پيامبري و كليم بودن من گواهي دهد، چيست؟ خدا فرمود: اي موسي! فرشتگان من نزدش آيند و به بهشت بشارت دهند. موسي گفت: خدايا! پاداش كسي كه در پيشگاهت به نماز ايستد چيست؟ فرمود: اي موسي! من در ركوع و سجود و قيام و قعودش بر فرشتگان مباهات كنم و هر كه را بر فرشتگان مباهات كنم، كيفر نمي دهم.
موسي گفت: خدايا! پاداش كسي كه براي رضاي تو بينوايي را خوراك دهد، چيست؟ فرمود: اي موسي! روز قيامت كه همه حاضرند، فرمان دهم او را آزاد شده آتش قرار دهند. موسي گفت: خدايا! پاداش كسي كه صله رحم كند، چيست؟ فرمود: اي موسي! اجلش را عقب مي افكنم و جان دادنش را آسان كنم و فرشتگان بهشت ندايش كنند: به سوي ما بيا و از هر دري خواهي وارد شو. موسي گفت: خدايا! پاداش كسي كه مردم را آزار ندهد و به آنان خير رساند، چيست؟ فرمود: اي موسي! روز قيامت، سايه عرش خود را بر او مي افكنم و در پناه خود قرارش مي دهم. موسي گفت: خدايا! پاداش كسي كه در راه تو بر آزار مردم صبر كند، چيست؟ فرمود: اي موسي! از هول و هراس قيامت، نجاتش مي دهم....».[17]
6. روش دعا و نيايش
از شيوه هاي زيباي تربيتي امام هادي ، استفاده از ابزار دعا و راز و نياز و آموزش آن به افراد براي هدايت آنان بود. دعا و نيايش را مي توان گرايش روح آدمي به مبدأ هستي دانست كه به صورت تضرّع يا درخواست كمك يا كشف شهود عارفانه بروز مي كند. نيايش يك حالت عرفاني است كه در آن وجود آدمي مجذوب خداوند مي شود و امام هادي از اين شيوه تربيتي براي اتصال و عروج انسان ها به سوي آستانه ربوبيت، بهره مي جستند. نقل است كه امام هادي شب هنگام، به سوي پروردگارشان روي مي آوردند و شب را با حالت خشوع و خضوع به پايان مي رساندند و بين پيشاني نوراني اش و زمين جز سنگريزه و خاك حائلي نبود و پيوسته اين دعا را تكرار مي كردند:
« الهي مُسيء قد وَرَدَ، و فقيرٌ قد قَصَدَ، لا تُخيبْ مسعاه و ارحَمهُ و اغفرلَه خَطاهُ...؛[18] بار الها! گنهكاري بر تو وارد شده است و تهيدستي به سوي تو روي آورده است. تلاش او را بدون نتيجه مگردان و او را مورد عنايت و رحمت خويش قرار ده و از لغزش او درگذر».
امام هادي همواره به دوستان خويش سفارش مي كرد كه از دعا و نيايش غفلت نكنند؛ زيرا دعا و نيايش آثار عجيبي در سعادت دنيوي و اخروي انسان دارد و بدين گونه آنان را با خدا آشنا مي ساخت. اسحاق بن ابراهيم مي گويد: روزي كه در خدمت امام هادي بودم، يكي از برادران ايماني چنين عرض كرد: اي فرزند رسول خدا! به خانواده من اين درد ملعون بسيار روي مي آورد؟! حضرت فرمود: كدام درد؟ عرض كرد: دردسر. حضرت هادي فرمودند: يك كاسه آب بردار و بر آن اين آيه شريفه را بخوان:) وَلَمْ يَرَ الّذينَ كَفَرُوا أَنّ السّماواتِ وَ اْلأَرْضَ كانَتا رَتْقًا فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلّ شَيْ ءٍ حَيّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ(؛ سپس آن را بياشام كه به خواست خداي سبحان زيان نخواهي ديد».[19]
راوندي چنين نقل مي كند كه برخي از افراد به امام هادي نامه نوشتند و از صرعي كه كودك را مي گرفت، به حضرت شكايت كردند. امام هادي فرمودند:
«اُكتُب في وَرَقٌ وَعَلِّقهُ عليهِ، فَفَعَلَ، فَعُوفي بإذن الله و المكتوب هذا: بسم الله العلي العظيم الحليم الكريم القديم، الذَي لايزولُ أَََعوذُ بِعِزَّة الحَي الَّذي لا يمُوتُ مِن شَرِّ كُلِ حَي يموتُ؛[20] اين دعا را در ورقي بنويس و بر او آويزان كن. او انجام داد و فرزندش به خواست خدا شفا يافت و دعا اين است: به نام خداوند والا مقام و بزرگ، بردبار و بخشنده و ازلي؛ آن كه هميشه هست. پنام مي برم به عزتمندي خداوند زنده اي كه نمي ميرد، از شر هر زنده اي كه مي ميرد».
علي بن محمد صيمري مي گويد: با دختر جعفر بن محمود كاتب ازدواج كردم. او را آن چنان دوست داشتم كه بي نظير بود. او فرزندي برايم نياورد. خدمت امام هادي رسيدم و از نازابودن او شكوه كردم. امام هادي تبسمي كرد و فرمود: انگشتري كه نگين آن فيروزه باشد، بگير و بر آن چنين بنويس:) رَبّ ِ لا تَذَرْني فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ(؛ «پروردگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترين ارث برندگاني» مي گويد: من به اين دستور عمل كردم، يك سال نشده بود كه خداوند پسري به من داد».[21]
پينوشتها:
[1] . نساء / 59.
[2] . ر.ك: مربيان بزرگ، ترجمة غلامحسين شكوهي، ص258.
[3] . تعليم و تربيت اسلامي، شهيد مطهري، ص33.
[4] . اصول و روشهاي تربيت در اسلام، سيد احمد احمدي، نشر جهاد دانشگاهي، ص149.
[5] . تاريخ فرهنگ ايران، عيسي صديق، ص139 و166.
[6] . بحار الانوار، ج50، ص123.
[7] . دلائل الامامة، ص410، ح369.
[8] . بحارالانوار، ج50، ص20.
[9] . مفاتيح الجنان، دعاي جامعة كبيره.
[10] . همان.
[11] . الاستبصار، ج1،ص347.
[12] . بحارالانوار، ج93،ص283.
[13] .همان، ج50، ص126، ح4.
[14] . ر.ك: اثبات الوصية، مسعودي، ص 196 و 197 و454.
[15] علل الشرائع، ج34،ح3؛ بحارالانوار، ج12، ص4،ح9.
[16] بحارالانوار، ج4. ص118،ح51.
[17] همان، ج96،ص383،ح46.
[18] تاريخ دوران امام هادي، علي رفيعي، ص18 و نقل ائمتنا، ج2، ص257.
[19] بحارالانوار، ج95، ص51، ح7.
[20] همان، ص151،ح12.
[21] همان، ج95، ص343، ح1.
براي مطالعه بيشتر رك:مجله:فرهنگ كوثر-پاييز 1386، شماره 71
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.ahlebayt.porsemani.ir//content/%D8%B4%D9%8A%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D9%8A%D8%AA%D9%8A
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های پیامبر و اهل بیت سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت