جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
براهین اثبات خدا در نظام هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Charles Peter Rodger
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در سال 1831، در همان روزی که هگل سرانجام خود را متعهد به ارائه یک نسخه اصلاح شده از پدیدارشناسی روح کرد، قراردادی را امضا کرد تا کتابی را بنویسد که احتمالاً گمان می‌کرد آخرین کتاب او خواهد بود، با عنوان Über das Dasein Gottes. متأسفانه، هگل تنها چند روز بعد درگذشت و ما را با یک نسخه خطی ناقص از یک سلسله سخنرانی در مورد موضوع براهین مربوط به سال 1929، به اضافه اظهارات او در مورد این موضوع (هر چند غیر اساسی) که در بقیه آثارش پراکنده شده بود، باقی گذاشت. سخنرانی ها هدف پایان نامه حاضر ارائه گزارشی بازسازی کننده از برداشت هگل از براهین و ارتباط آنها با سیستم او به عنوان یک کل است. تاکنون، اکثر متون مربوط به این موضوع، روایت هگل را صرفاً با تمرکز بر اثبات هستی‌شناختی و درک ایرادات هگل به نقد کانت از این برهان، تحریف کرده‌اند، به‌عنوان نشان‌دهنده تأیید خود او از برخی تنوع‌های استدلال هستی‌شناختی به معنای سنتی آن (یعنی: به عنوان دلیلی بر وجود یا وجود خدا). اکنون، از یک سو، برخورد هگل با براهین به این شیوه، عملاً دیدگاه هگل را به منزله نوعی بازگشت به موضع متافیزیک جزمی ماقبل کانتی است. از سوی دیگر، تا آنجا که پژوهش هگل معاصر به دنبال درک هگل به عنوان یک فیلسوف پساکانتی (و نه به عنوان یک متافیزیک دگماتیک پیشانتقادی) بوده است، برخورد هگل با براهین عمدتاً به عنوان موضوعی که کانت قبلاً مطرح کرده بود نادیده گرفته شده است. برای استراحت هر دو رویکرد بر خلاف نامه هگل هستند: رویکردی که او را به عنوان بازگشت به عقل گرایی پیشینی جزمی معرفی می کند. دیگری مرکزیت براهینی را که هگل به وضوح به آن‌ها متعهد بود، مطابق با انتقادات کانت، نادیده می‌گیرد. در مقابل هر دوی این رویکردها، من تلاش می‌کنم نشان دهم که و چگونه برهان‌ها در سیستم هگل مرکزی هستند و در عین حال دقیقاً در و از طریق برخورد و تخصیص او نه فقط از براهین هستی‌شناختی، بلکه همچنین برهان کیهانی و غایت‌شناختی، هگل. یک فیلسوف کاملاً پساکانتی است. این شامل ارائه شرح مفصلی از همبستگی بین براهین کیهانی، غایت‌شناختی و هستی‌شناختی و (الف) منطق هگل، (ب) فلسفه دین هگل، و (ج) سیستم هگل به عنوان یک کل به عنوان قیاس‌های منطق، طبیعت و روح است. . هدف از ارائه این گزارش نشان دادن این است که و چگونه سیستم هگل به عنوان یک کل، نه تنها از اتهام وارد شدن به متافیزیک جزمی ماقبل کانتی فرار می کند، بلکه نشان می دهد که به عنوان یک پروژه کاملاً پساکانتی، پروژه خود فلسفه را تکمیل می کند. همانطور که به طور سنتی تصور شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1