جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 21
حقیقت و واقعیت در پراگماتیسم پیرس و جیمز
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حقیقت و واقعیت از مباحث بنیادی فلسفی است که پراگماتیست‌ها دربارۀ آن مباحث ویژه‌ای مطرح کرده‌اند. در این مقاله آرای پیرس و جیمز در‌ این ‌خصوص با هم تطبیق داده می‌شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که چرا با اینکه پیرس بنیان‌گذار پراگماتیسم است، جیمز از شهرت گسترده‌تری برخوردار است؛ تفکر او بیشتر پی‌گرفته می‌شود و از او نیز به‌عنوان مؤسس پراگماتیسم نام می‌برند؟ آنچه باعث این مسئله شده، نظرگاهی است که این دو دربارۀ نظریۀ حقیقت اتخاذ کرده‌اند؛ از‌این‌رو، بررسی حقیقت و واقعیت از لحاظ معنا، اقسام، معیار و جایگاه آنها در پراگماتیسم، هم نظر آنان را در مورد این دو مبحث به‌خوبی بازگو می‌کند و هم به پرسش این مقاله پاسخ می‌دهد. پراگماتیسم بر اصل پراگماتیکی استوار است که پیرس واضع آن بوده و جیمز نیز آن‌ را پذیرفته‌ است. آنان با اصل پراگماتیکی، آثار و نتایج عملی مفاهیم را می‌سنجند. تمایز این دو فیلسوف در این است که پیرس اصل پراگماتیکی را اصلی منطقی دانسته، با نظریۀ معنا مرتبط می‌سازد و جیمز آن را با نظریۀ حقیقت گره می‌زند و این باعث می‌شود پراگماتیسم جیمز در صدر تفکرات پراگماتیستی بعدی قرار گیرد. افزون بر این، در این مقاله به این پرسش نیز می‌پردازیم که آیا پراگماتیسم آنان در نظریۀ واقعیت و حقیقت، توانسته است خود را از قید فلسفۀ متافیزیکی برهاند؟ پاسخ این پرسش آن است که پیرس و جیمز دیدگاه‌های مؤثر وجدیدی در فلسفه مطرح کرده‌ و برخی از اصول فلسفۀ متافیزیکی را به چالش کشیده‌اند؛ اما با این همه، هنوز در چارچوب تفکر متافیزیکی می‌اندیشند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 145
سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفۀ افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی
نویسنده:
عطیه زندیه ، لیلا افتخاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شده‌اند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفة افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفة افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایه‌ها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایه‌ها. بدین‌ترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که این‌دو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل ‌تطبیق است. سفر سوم گرچه قابل‌تطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیة ‌نفس و فاصلة زمانی طولانی که میان طرح این‌دو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهايی عمیق بین آنها ایجاد کرده است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 88
نقش هستی شناختی اعمال شرعی و اخلاقی در زندگی پس از مرگ از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا کوهسار استاد راهنما: مهدی ساعتچی استاد مشاور: عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در میان موجودات تنها موجودی است که می‌تواند ارتقاء وجودی پیدا کند. او در طی قوس نزول به پایین‌ترین مرتبه هستی، یعنی دنیا آمده و باید بار دیگر این مسیر را به شکل صعودی طی کند؛ با این تفاوت که این بار او به کمک عقل و اختیار، خود می‌تواند رتبه وجودی و کیفیت حقیقت اخروی خود را رقم بزند. با توجه به این‌که ازجمله افعال اختیاری انسان در دنیا، عمل شرعی و فعل اخلاقی است، این پژوهش به دنبال بررسی نقش هستی شناختی این دو گونه فعل ارادی انسان، بر هویت اخروی او از دیدگاه علامه طباطبائی است. آنچه به آن رسیدیم این است که نقش فعل شرعی در سیر صعودی انسان متوجه کردن او نسبت به عوالم بعد از دنیا (ماوراء) است و در اثر تکرار عمل شرعی طبع انسان ملائم با عوالم پسا دنیا می‌گردد. همچنین نقش فعل اخلاقی، ایجاد ملکات فاضله برای نفس است. هنجارهای اخلاقی و ظواهر دینی هر دو درقالب اعتبارات ریخته شده‌اند که واسطه انسان و عمل او می‌شوند و عمل منطبق بر این امور اعتباری منجربه شکوفا شدن حقایقی در باطن انسان می‌شود که همان حیات انسان در عوالم پسادنیا است. هستی انسان مشکک و مشتمل بر عوالم متطابق است. عمل اخلاقی می‌تواند بعض از مراتب باطنی انسان را به فعلیت رساند، اما سعادت نهایی انسان که عبارت از استیفا همه عوالم باطنی است جز با باور توحیدی تحقق نمی‌یابد؛ بنابراین اخلاق مستقل از دین می‌تواند انسان را به مطلق سعادت ‌رساند اما سعادت مطلق در گرو مرتبه خاصی از بندگی است. اثر فعل شرعی بر هویت اخروی انسان، بسته به درجه فرد به لحاظ باور توحیدی متفاوت است. بهترین و سریع‌ترین راه رسیدن به معرفت الرب (توحید)، معرفت النفس است؛ زیرا زمانی که انسان فقر بالذات را بیابد به‌تبع‌اش غنی بالذات یعنی خداوند را می‌یابد.
گونه‌شناسی دین‌ورزی از دیدگاه سیدحیدر آملی و عبدالکریم سروش
نویسنده:
عطیه زندیه ، معصومه عامری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گونه‌شناسی دین‌ورزی یکی از مباحثی است که الهی‌دانان به آن توجه داشته‌اند. سید‌حیدر آملی و عبدالکریم سروش ازجمله اندیشمندانی هستند که به این امر همت گماشته‌اند. هدف ما در این مقاله، مقایسه و تطبیق دیدگاه‌های ایشان دربارۀ این موضوع است. سید‌حیدر برای دین‌ورزی، مراتب سه‌گانۀ «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» را بر می‌شمرد. سروش نیز نوعی گونه‌شناسی دین‌ورزی را عرضه می‌کند که با تقسیمات یادشده، تمایزها و تداخل‌هایی دارد. این سه‌گونه دین‌ورزی عبارت‌اند از: «مصلحت‌‌اندیش»، «معرفت‌اندیش» و «تجربت‌‌اندیش». سیدحیدر و سروش با آنکه در بسیاری از خصوصیات دینی، فکری و فرهنگی خط‌مشی واحدی دارند، فضای‌ فکری و زمانۀ‌ آنان باعث شده است تا مبانی و رویکردشان متفاوت شود. سید‌حیدر به‌مقتضای رویکرد سنتی و عرفانی به گونه‌شناسی دین‌ورزی می‌پردازد؛ در حالی ‌‌که سروش رویکرد اجتماعی مبتنی بر دنیای مدرن را محور قرار می‌دهد. مهم‌ترین نتیجه‌ای که این دو رویکرد را از هم متمایز می‌کند، توجه سروش به شناخت‌شناسی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های تفکر مدرن، و التفات سید‌حیدر به وجودشناسی سنتی است. روش تحقیق در این مقاله، از این نظر که به موضوعی اندیشه‌ای و معرفتی می‌پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می‌ورزد، بنیادین و نظری است و از‌ این ‌نظر که آرای دو متفکر را مقایسه می‌کند و تطبیق می‌دهد، مقایسه‌ای و تطبیقی است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
فلسفه تعلیم و تربیت در اندیشه پراگماتیستی پیرس
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از فلسفه‌های تعلیم و تربیت در مکتب پراگماتیسم رشد کرده است. پیرس مؤسس مکتب پراگماتیسم است. وی به‌نحو صریح و مستقیم به فلسفة تعلیم و تربیت نپرداخته است، اما یکی از مبانی اصلی فلسفة او نظریة تحقیق است که در آن از شناخت و چگونگی شکل‌گیری عقیده براساس آن بحث می‌شود. عقایدی که عامل ایجاد اعمال و رفتارهای انسانی هستند. وی از چهار روش شکل‌گیری عقیده بحث می‌کند. از نظر او سه روش غیرقابل‌پذیرش است و تنها یک روش شایستگی دارد تا عقاید براساس آن شکل گیرد. پرسش این مقاله این است که آیا می‌توان میان آرای پیرس و نظریه‌های تعلیم و تربیت ارتباط برقرار کرد؟ اگر آری، آیا نتیجه این تطبیق همان است که پیرس به آن رسیده است؟ در تعلیم و تربیت درصددند افراد را طوری آموزش دهند که دارای عقایدی باشند که آنان را به سوی عمل صحیح سوق دهد. در این مقاله روش‌های موردنظر پیرس را با نظریه‌های رایج در تعلیم و تربیت مطابقت داده و به این نتیجه رسیده‌ایم که علاوه بر روش مورد تأیید پیرس، از نظریه‌های دیگر هم می‌توان به طور مفید بهره برد. روش تحقیق در این مقاله، از سویی توصیفی ـ تحلیلی ـ تطبیقی و از سوی دیگر، کتابخانه‌ای است.
صفحات :
از صفحه 220 تا 234
شیعه و تفکر گنوسی؛ نقد انگاره اسلام پژوهان غربی درباره تاثیر مکتب گنوسی بر آموزه های شیعه اثنی عشری
نویسنده:
سیدرضا قائمی رزکناری استاد راهنما: رسول رسولی پور استاد راهنما: عطیه زندیه استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب گنوسی مجموعه ای از نحله های دینی مربوط به قرون اولیه میلادی و پیش از آن در خاورمیانه است که گرایشات باطنی و توجه به معرفت درونی بعنوان عامل رستگاری، حلقه وصل آنهاست. مکتب هرمسی، فیثاغوری و فلسفه افلاطونی بیشتر بر آن تأثیرگذار بوده و نوافلاطونیان بیشتر از آنها تأثیر گرفته اند.این تفکر در طول قرون بر ادیان بزرگ دنیا چون مسیحیت، یهودیت، آیین زرتشتی، مانویت و مندائی تأثیر گذاشته و سبب بوجود آمدن فرقه هایی باطن گرا در آنها شده است.در دین اسلام نیز تأثیرات این مکتب را بر گروههایی با تفکرات باطنی مشاهده می کنیم که به جهت نوع آموزه هایش، رواج آن در میان غلات شیعه را بیشتر شاهد هستیم.این ارتباط نزدیکی فکری میان غلات شیعه و تعالیم مکتب گنوسی باعث شده است تا بسیاری از اسلام شناسان غربی، بعضی آموزه های شیعه اثنی عشری چون امامت، مهدویت و عقاید مرتبط با آنها را تحت تأثیر مکتب گنوسی و تشیع را تطور یافته و غربال شده همان تفکر بدانند.این پژوهه درصدد است با استفاده از نکات روشی و بحثهای محتوایی و بر پایه تاریخ، حدیث و کلام، نادرستی این ادعا را به اثبات رساند که شیعه جریانی اصیل در درون دین اسلام است که آموزه های خود را از منبع الهی وحی دریافت کرده است نه تطور یافته اندیشه ها و مکاتب گذشته. روش کار در این نوشتار نیز براساس جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و نظریه پردازی و نتیجه گیری از آنهاست.
از صورت منطقی تا صورت زندگی: بررسی انتقادی دنیل هوتو از ویتگنشتاین
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که ویتگنشتاین دارای دو فلسفه است، یکی از دغدغه‌های مفسران او، درک ارتباط بین دو فلسفة اوست. هوتو از جمله مفسرانی است که تلاش کرده ارتباطی وثیق میان فلسفه‌های او برقرار کند تا تفسیری منسجم و سازگار از آن‌ها ارائه دهد. به اعتقاد او، چنین دیدگاهی منجر به رفع اختلافات سطحی و عمیق در فلسفه‌های ویتگنشتاین می‌شود. به بیان هوتو، بستر یکپارچه‌ای که فلسفه‌های ویتگنشتاین را به هم مرتبط می‌کند «غایت فلسفه» از نظر او، و رویکردش نسبت به «ماهیت و معنای زبان» است. بنابر تفسیر هوتو، غایت فلسفه در دو دورة فکری ویتگنشتاین توصیف بوده است. اما رویکرد فلسفی او در مورد ماهیت زبان دچار تحول شده است: تحول از صورت منطقی به صورت زندگی. همت هوتو بر این است که نشان دهد این تحول خواست اصلی ویتگنشتاین نبوده، و در اثر روشی که برای ارائه تفکر خود برگزیده، پیش‌آمده است. او رویکرد ویتگنشتاین در فلسفة دوم را که برمبنای نگرش کارکردی است صحیح می‌داند، اما رویکرد او در فلسفة اول را بر مبنای نظریة تصویری و ناصحیح می‌خواند، و معتقد است سردرگمی ویتگنشتاین باعث وقوع این رویکرد ناصحیح شده است. هوتو قصد دارد روش فلسفة دوم را به فلسفة اول تسری دهد تا کل فلسفه او با یک غایت و یک رویکرد مورد تفسیر قرار گیرد. گرچه نتیجه‌ای که هوتو می‌گیرد بدیع است، اما به این امر می‌انجامد که در رساله، نکته قابل‌ملاحظه‌ای وجود ندارد که ارزش حفظ‌کردن داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 89
نقد دین شناسی دریدایی با تکیه بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی عسکرزاده ؛ استاد راهنما: رسول رسولی‌پور ؛ استاد راهنما: منیره پلنگی ؛ استاد مشاور: عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر با هدف امکان بررسی انتقادی یکی از جنجال برانگیزترین جریان های فکری حال حاضر در حوزه فلسفه دین، تحت عنوان پست مدرنیسم، با تکیه بر آراء فیلسوف معاصر قرن، علامه طباطبایی شکل گرفت. دین شناسی دریدایی با ارایه رویکردی ساختار شکنانه به فلسفه دین، در واکاوی مسایل فلسفه دین از جمله وجود خدا، هرگز در پی رسیدن به حقیقت نیست. زیرا فلاسفه پست مدرن عموماً اعتقادی به وجود حقیقت ندارند تا کسی بتواند موفق به کشف آن بشود. آن ها معتقدند با تاکید بر سرّیت و راز گونگی می توان حیات امر دینی را تضمین کرد. در حالی که فلاسفه نوصدرایی و در راس آن ها علامه طباطبایی معتقد است که آدمی با تکیه بر توانایی های ادراکی خود قادر بر کشف امر دینی است. هر چند ایشان نیز بر محدودیت هایی که عقل آدمی در حوزه فلسفه الهی با آن مواجه است، اذعان دارد، اما هرگز حاضر نیست از تفکر منسجم و نظام مند توام با بهره گیری از براهین عقلی برای کشف حقیقت امر دینی دست بکشد. نقطه ضعف هایی که از منظر تفکر نوصدرایی می توان برای دین شناسی دریدایی بر شمرد شامل پلورالیسم معرفت شناختی، عدم ثبات معنا، تشکیک در بداهت وجود و تعبیرات افراطی همچون ناممکن است که کسانی همچون کاپوتو در باب وجود خدا به کار گرفته اند. بر خلاف زعم دریدا، علامه طباطبایی معتقد است که حقیقت دارای ساختاری یکپارچه و واحد است که انسان با ممارست عقلانی قادر بر کشف آن است. ایشان هرگز دیدگاه نسبیت گرای پست مدرن ها در زمینه حقیقت که از جانب چهره های جریان فکری این حوزه خصوصاً دریدا، مطرح شده است، را بر نمی تابد بلکه معتقد است که مسیر شناسایی در فلسفه دین از رهگذر اطلاق و کلیت حقیقت به سرانجام می رسد.
صادر نخستین از دیدگاه امام خمینی (س)
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
دین و باور دینی در اندیشه ویتگنشتاین
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران - ایران: نگاه معاصر,
چکیده :
لودویک یوزف یوهان ویتگنشتاین (1889-1951 م) اتریشی یکی از بانیان و پیشتازان متنفذ عرصۀ فلسفۀ تحلیلی در قرن بیستم است. اظهار آرای بدیع و انقلابی از سوی او سبب شد تا مورد توجه متفکران این قرن قرار بگیرد، زیرا وی توجه فلسفه را از فاعل شناسا به جانب "زبان"، که تا آن دوران مفعول مانده بود، منعطف ساخت؛ زبانی که حاکی ازشکل‌یافتگی اندیشه است. به تعبیر دیگر، ویتگنشتاین بار دیگر به تعریف ارسطو از انسان تحقق بخشید و این بار نطق را به معنای سخن گفتن و زبان، محور و موضوع اصلی فلسفه قرار داد. در حوزۀ دین نیز، آرای دینی ویتگنشتاین بر اندیشۀ دینی و فلسفۀ دین نیمۀ دوم قرن بیستم تاثیر فراوان گذاشته است. به ویژه که فلسفۀ دین یکی از خلاق‌ترین و پویاترین شاخه‌های فلسفه در قرن بیستم است. این شاخه از فلسفه توجه بسیاری از فلاسفۀ معاصر با گرایش‌های گوناگون را به خود معطوف داشته است. از جملۀ این گرایش‌ها می‌توان از گرایش‌ سنت تحلیلی نام برد. در این سنت گروهی برآنند که گزاره‌های دینی، بی‌معنا هستند. چنین طرز تفکری به پوزیتیویست‌های منطقی تعلق دارد. ویتگنشتاین نیز به چنین اعتقادی دلبستگی دارد. گروه دیگری به گرامر یا منطق بازی‌های زبانی دینی اعتقاد دارند و بر این باورند که بازی زبانی دینی بر اساس قواعد خاصی صورت می‌پذیرد و از فلسفه می‌خواهند که تنوع بی‌پایان بازی‌های زبانی را پاس دارد. این گروه نیز تحت تاثیر اندیشه‌های دینی ویتگنشتاین قرار دارند. نکتۀ دیگری که در ارتباط با آرای دینی ویتگنشتاین مطرح است آن است که این آرا بسیار تفسیرپذیر هستند، همین ویژگی دست‌یابی به اعتقادات دینی وی را بسیار دشوار کرده است. در کتاب حاضر تلاش شده است تا کلیۀ موضوعاتی را که ویتگنشتاین در سراسر زندگی خود دربارۀ دین و اندیشۀ دینی گفته یا نوشته است، با اهمیت مساوی بررسی گردد و با توجه به اظهارات او، از آن‌ها نتیجه‌گیری عمل آید. فرضیۀ نگارنده این است که طرح بحث دین و باورهای دینی برای ویتگنشتاین اهمیت اساسی دارد.
  • تعداد رکورد ها : 21