جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
مبانی فلسفی نظریه روانشناسی عامیانه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Heidi Lene Maibom
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در اواخر دهه 1980، ظهور یک حساب جایگزین، نظریه شبیه سازی، بحث جدیدی را در مورد درستی نظریه تئوری برانگیخت. در این بحث، سردرگمی زیادی در مورد ماهیت نظریه تئوری به وجود آمده است. در این پایان نامه، سعی می کنم با تشریح آنچه که باید مبانی فلسفی نظریه تئوری باشد، بخشی از این سردرگمی را برطرف کنم. این پایان نامه پنج ادعای اصلی را مطرح می کند. اولاً، من استدلال می‌کنم که در نظر گرفتن هر مجموعه ای از دانش به عنوان یک نظریه مفید نیست. انجام این کار ایده یک نظریه را روشن نمی کند، و تمایز بین نظریه نظریه و نظریه شبیه سازی را کاملا مبهم می کند. دوم، من استدلال می‌کنم که ما باید معنای مربوط به «نظریه» را در قالب ایده یک نظریه علمی درک کنیم. یک نظریه علمی از تعمیم‌های قانونی تشکیل شده است که شامل اصطلاحات مرتبط با یکدیگر است که به موجودیت‌ها و ویژگی‌هایی اشاره می‌کند که توضیح دهنده داده‌ها هستند، برای مثال از طریق مؤثر بودن علّی در تولید آن‌ها، یا با مرتبط شدن با آنها به شیوه‌ای قانونی. سوم، من استدلال می‌کنم که نظریه تئوری به کارکردگرایی عقل سلیم، چه در نسخه‌های معنایی یا متافیزیکی‌اش، پایبند نیست. چهارم، نظریه تئوری متعهد به این نیست که ما حالات روانشناختی را به دیگران و خودمان بر اساس یکسان نسبت دهیم. از این رو، می تواند به ما اجازه دهد که بتوانیم شناخت متمایزی از ذهن خود داشته باشیم. در نهایت، من استدلال می‌کنم که نظریه نظریه نباید مدعی باشد که ما دانش ضمنی از نظریه روان‌شناختی عامیانه داریم. از نظر ظاهری که می دانیم، و از آنچه که نظریه های فعلی دانش ضمنی به عنوان ویژگی های تعریف کننده دانش ضمنی هستند، باید نتیجه بگیریم که این دانش ضمنی نیست. نتیجه‌گیری‌های فوق، پایه‌ای از نظریه تئوری را تشکیل می‌دهند که فرمول‌بندی‌های خاص‌تری از آن را ممکن می‌سازد و بحث‌های بیشتر را تسهیل و روشن می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 1