جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
تحلیل استعاره‌ شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی
نویسنده:
مهرانگیز عزیزی‌منامن ، محمدرضا شاد منامن ، جهاندوست سبزعلیپور ، سیدسعید احدزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نگاه عرفانی، به­ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسان‌ها و عالم هستی است. خداوند حکم «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» (رجایی­بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می‌داند و شاعران عارف‌پیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان­کرده‌اند. مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر استعاری به‌تصویرکشیده و مفهوم‌سازی­نموده‌اند. مولوی در استعاره‌های شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره­می‌برد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی‌ دارد درحالی‌که بیدل چهره‌ای انتزاعی‌تر از عشق نسبت به مولوی ارائه­می‌کند و استعاره‌های شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعاره‌های شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمی‌دهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام می‌شود. امّا با گسترش کلام به‌کمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره‌ خود و تفهیم اندیشه‌اش می‌زند و خوشه‌های تصویری زیبایی را می‌آفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره می‌داند.
صفحات :
از صفحه 353 تا 374
بررسی آموزه‌های اخلاقی در شاهنامه‌ی فردوسی و مقایسه‌ی آن با مفاهیم آیات قرآن و نهج‌البلاغه
نویسنده:
مهرانگیز عزیزی منامن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاهنامه‌ی فردوسی یکی از مهم‌ترین و ارزنده‌ترین آثار ادبی است که فردوسی آن را در سده‌ی چهارم هجری به نظم درآورده است. این اثر جاویدان مجموعه‌ی عظیم و بی‌نظیر فرهنگ اصیل ایران باستان، سند هویت ماست که در آن فردوسی با ذکر روایات ملی با محوریت و درون‌مایه‌ی اخلاقی «کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک» به عظمت و گذشته‌ی ایرانیان اشاره می‌کند. فردوسی در این اثر ارزشمند در خلال داستان‌ها و حکایات، گاه در آغاز و گاه در پایان، به بیان آموزه‌ها و نصایح اعم از فضائل و رذائل اخلاقی پرداخته و خواسته است مخاطب را به شایستگی‌های اخلاقی سوق دهد و از هرگونه کج‌روی و انحراف برحذر دارد. با این وجود از مجموع سرگذشت‌های ذکر شده در شاهنامه، آموزه‌های اخلاقی و عفت و شرم و دادپروری و نیکی به‌نحو درخشانی به‌چشم می‌رسد و اندرزگوئی پادشاهان و قهرمانان به یکدیگر و سفارش راجع به مکارم اخلاقی مرسوم بوده است. پندها و حکمت‌های فراوانی که فردوسی، غالباً در آغاز و انجام حوادث و وقایع و بعد از پیروزی یا شکست‌های پادشاهان و پهلوانان و انقراض سلسله‌ها که دگرگونی و تبدل اوضاع و احوال را درپی داشته، از سر عبرت و نصیحت به مناسبت آورده، و نوع دیگر اندرزها و وصایا و مواعظ و حکمی است که از قول بعضی از پادشاهان و وزیران و موبدان و پهلوانان و دیگر بزرگان آمده است؛ اندرزهای شاهنامه گواهی می‌دهد که فردوسی دنیای خود را به‌خوبی شناخته و در عمر دراز خویش تجربه‌های بسیار اندوخته و گاه‌گاه چون عالم اخلاق با تجربه و چون فیلسوفی خردمند و سنجیده و مهربان و انسان‌دوست زبان به اندرزگوئی و راهنمائی مردم گشوده و حاصل تجربه‌ها و سنجیده‌های خود را عرضه داشته و شاید هم با سرودن این‌گونه اشعار خواسته است گاهی تنوعی در شعر حماسی ایجاد کند. از جمله آموزه‌های اخلاقی که در این پایان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته و در شاهنامه به‌طور گسترده‌ای به‌چشم می‌خورد، عبارتند از: منزلت علم و دانش، خرد و خردورزی، ناپایداری و بی‌اعتباری دنیا، تشویق به نیکی، دادورزی و دادگری، پرهیز از کاهلی و سستی، بی‌آزاری، پرهیز از درشتی و بدخویی، صبر و بردباری، نفی آز و طمع، نفی رشک و حسد، سخن سودمند گفتن، تشویق به کار و کوشش و... اما در موضوعاتی نظیر: قضا و قدر، آزمایش ایزدی، آیین سوگند خوردن، جایگاه زن و ازدواج با محارم از عمده‌ترین تفاوت‌های شاهنامه با قرآن کریم و نهج‌البلاغه می‌باشد که به تفصیل اشاره گردیده است.
  • تعداد رکورد ها : 2