جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
مفهوم‌شناسیِ «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ
نویسنده:
الهام کریمی دورکی ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر تفکر هایدگر دربارۀ مفهوم «نظام» در رسالۀ شلینگ با عنوان پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809) را در نظر می‌آورد. رجوع متأملانۀ هایدگر به رسالۀ شلینگ، در قالب دو درسگفتار و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظامِ آزادی به‌مثابۀ پرسش در باب ذات هستی است. در تفسیر او، ضرورت استقرارِ آزادی در نظام، در چارچوب این اصل اساسیِ اندیشۀ ایدئالیسم مطرح می‌شود که لازمۀ برپاییِ یک نظام، جستجوی اصلِ شکل‌دهندۀ هستی و پژوهش در چگونگی امکانِ وجود یک اتصال در بنیاد هستی است. به این ترتیب، هدف این مقاله ایضاح و پرتوافکنی بر تفسیر هستی‌شناسانۀ هایدگر است. پرسش‌های راهنمای مقالۀ حاضر این است که چرا نظام در ایدئالیسم آلمانی به محور اصلیِ مجادله و ضروری‌ترین مطالبه بدل می‌شود؟ و مطابق تفسیر هایدگر، شلینگ تا‌ چه‌اندازه در بنیان‌گذاریِ نظام سازگار با آزادی موفق بوده است؟
صفحات :
از صفحه 656 تا 671
«متافیزیک شر»؛ تفسیر هستی‌شناختی از نظام آزادی
نویسنده:
احمد عبادی ، الهام السادات کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رسالۀ پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809)، پژوهشی هستی‌شناختی دربارۀ آزادی به‌مثابۀ ذات بشر است که وجه مثبت و تعیین‌کنندۀ شر را در ذات آزادیِ انسان تصدیق می‌کند. شلینگ برای تثبیت کردن امکانِ آزادی (شر) در تمامیت هستندگان، به‌عنوان یک کل، تمایز هستی‌شناختیِ «بیناد» و «وجود» را به میان می‌آورد. ‌هایدگر این تمایز را از ابداعات فلسفۀ شلینگ به شمار می‌آورد و در رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان (1936)، آن را «شکاف هستی» می‌نامد. به نظر او، جایگاه آزادی در نظام شلینگ در بنیادی هستی‌شناختی تحقق می‌یابد و پرسش او از آزادی قابل تحویل به پرسش از هستی، به‌مثابۀ پرسش بنیادیِ فلسفه است. بر این اساس، هدف مهم مقالۀ حاضر، تحلیل تفسیرِ هایدگر از تمایز بنیاد و وجود به‌مثابۀ شرط هستی‌شناختیِ امکان شر در نظام آزادی شلینگ است. این پژوهش در جستجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه این تمایز، راه را برای تبیین بنیاد هستی‌شناختیِ امکان شر می‌گشاید؟ و چرا برای شناخت این دو اصل، باید به بررسی روح انسانی و ذات آن به‌مثابۀ آزادی پرداخت؟ نشان خواهیم داد که چگونه در تفسیر هایدگر از خوانش شلینگ، وی علی‌رغم نزدیکیِ پذیرفته‌شده‌اش به این تمایز بنیادین، همچنان فلسفۀ ایدئالیستی، از جمله نظام فلسفی شلینگ را در برداشتنِ گام نهایی ورای ساختارهای بنیادینِ متافیزیک اراده و رهایی حقیقی از سنت متافیزیکی ناکام می‌شمارد
صفحات :
از صفحه 103 تا 125
خوانش شلینگ از مسئلۀ همه‌خداانگاری بر مبنای اصل «این‌همانی»
نویسنده:
احمد عبادی ، الهام السادات کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان[1] (1809)، که به رسالۀ آزادی[2] نامبردار است، تلاش شلینگ برای بنیان‌گذاریِ نظام آزادی است. دغدغۀ اصلی شلینگ در این رساله رفع تقابلِ آزادی و ضرورت است، تقابلی که به نظر او مدار و محور فلسفه است. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل‌گیریِ نظام و راه‌حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می‌جوید «این‌همانی» ‌به‌معنای صحیح آن است که در همه‌خداانگاری به‌مثابۀ تنها نظام ممکنِ عقل ممکن می‌گردد. او با طرح و رد تعابیر ممکن و البته جبرگرایانه از همه‌خداانگاری به‌ویژه در نظام اسپینوزا و لایب‌نیتس، نه‌تنها به تصحیح آنها می‌پردازد، بلکه نشان می‌دهد که منجرشدنِ نظام همه‌خداانگاری به جبرگرایی نتیجۀ فهم نادرستِ هستی‌شناختی و سوءفهم‌های حاصل از آن است. به دیگر سخن، زمینۀ نادرستی که ریشۀ چنین سوءفهم‌هایی شده، سوءتفسیر در معنای واقعیِ «است» و نقش رابط در گزاره است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که بنابر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعریف‌های مختلف از همه‌خداانگاری فراهم می‌آورد و تفسیر شلینگ از ضرورت توجه به «است» چگونه راه به پرسش هستی‌شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشۀ ایدئالیسم آلمانی می‌بَرَد. خوانش انتقادیِ تلاش شلینگ برای رفع سوءتفسیرهای ممکن از این‌همانی، با اولویت مسائل هستی‌شناختی در موضوعات الهیاتی همچون همه‌خداانگاری و تبیین اصل اساسیِ واحدی برای برپایی یک نظام به‌مثابۀ ساختار نظام‌مندِ هستی معنا می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 193 تا 211
تفسیر هیدگر از اصل این‌همانی به‌مثابۀ امکان نظام آزادی نزد شلینگ
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمد جواد صافیان ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رسالۀ پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیان‌گذاری نظام آزادی است. محوری‌ترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «این‌همانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغۀ اصلی او در نظریۀ ایدئالیسم مطلق توجیه می‌شود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل‌گیری نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می‌جوید این‌همانی ‌به‌معنای صحیح آن است که در همه خدا انگاری به‌عنوان تنها نظام ممکن عقل ممکن می‌گردد. تمرکز هیدگر بر تفکر شلینگ با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941 اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی را آشکار کرد. هیدگر چگونگی امکان نظام آزادی را مطابق با تفسیری از اصل این‌همانی که نشان‌دهندۀ اتصال و پیوند درونی موجودات در بنیاد هستی است، ممکن می‌داند و این به‌معنای اندیشیدن در ذات هستی است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که بنا بر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعبیرهای مختلف همه‌خداانگاری فراهم می‌آورد و تفسیر هیدگر از این اصل چگونه راه به پرسش از چیستی اصل واحد و بنیادین موجودات [تئوس] می‌برد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
تفسیر هستی‌شناسانۀ نظام به‌مثابۀ ساختار نظم هستی نزد هایدگر (با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ)
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امکان «نظام» و خواست آن چونان شیوه‌ای از کشف مجدد هستیِ بشری مشخصۀ عصر مدرن است. هایدگر در رسالۀ شلینگ دربابِ ذات آزادیِ انسان (1936)، با طرح پرسش از چیستی نظام و مقایسۀ آن با ایدئالیسم آلمانی، برای شناخت بنیان فکریِ دورۀ مدرن شرایطی را در نظر می‌گیرد که تشکیل نظام لازمۀ آن است. او با گذر از مفهوم نظام که ساختار آن براساسِ نظم ریاضیاتی و بنیان‌های سوبژکتیو تعیین می‌شود مفهوم نظام چونان ساختار نظم هستی را به‌کار می‌بَرَد. همسو با این تفسیر، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی مسئلۀ اصلی شلینگ در رسالۀ پژوهش‌های فلسفی دربابِ ذات آزادی انسان (1809) است. هدف این تحقیق تحلیل تفسیرِ هایدگر از مفهوم نظام است با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ. نوشتار حاضر در جست‌وجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه تلاش شلینگ برای رفع سوء‌تفسیرهای موجود از این اصل، در تعبیر‌های مختلفِ همه‌خداانگاری، امکان سازگاری نظام آزادی را فراهم می‌آورد؟ در تفسیر هایدگر، چگونه خوانش شلینگ از ضرورتِ توجه به «است» به پرسش هستی‌شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشۀ ایدئالیسم آلمانی راه می‌بَرَد و پرسش از نظام به‌شیوۀ اتصال ساختار موجودات به‌طورِ کلی تغییر می‌یابد؟
صفحات :
از صفحه 151 تا 172
تفسیر مارتین هَیدگر از تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود در نظام آزادی فردریش شلینگ
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمدجواد صافیان ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) منسجم‌ترین صورت تلاش فردریش شلینگ برای شرح نظام مطلق یا نظام آزادی است. نخستین‌بار در قرن بیستم و با رجوع متأملانۀ مارتین هَیدگر به رسالۀ آزادی و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی آشکار شد. تمرکز هَیدگر بر تفکر شلینگ به‌ویژه با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی چونان پرسش در باب ذات هستی است. شلینگ برای عبور از آزادی صوری چونان تعین‌بخشیِ ناوابسته به علیت مکانیکی و دستیابی به تعریف واقعی آزادی به‌عنوان توانایی انجام خیر و شر، پژوهش خود در باب نظام آزادی را بر مبنای هستی‌شناختی صحیح استوار می‌سازد. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل تفسیرِ هَیدگر از مفهوم نظام آزادی در نگاه شلینگ، با تأکید بر تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش است که جایگاه آزادی در نظام فلسفیِ بنیادمحور شلینگ چیست و چگونه طرح مفهوم واقعی آزادی، راه را برای تبیین بنیاد هستی‌شناختیِ امکان شر و امکان آزادی در نظام می‌گشاید؟ همچنین تمایز میان بنیاد و وجود چگونه به هدف اصلی شلینگ در حل تعارض نظام و آزادی می‌انجامد؟
صفحات :
از صفحه 149 تا 172
تجربۀ دینی و گوهر‌انگاریِ آن از منظر غزالی و ویلیام جیمز
نویسنده:
احمد عبادی، الهام کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
تجربه دینی، یکی از مهم‌ترین مسائل دین‌پژوهی در سدّه‌های اخیر است. در باب این مسئله، ویلیام جیمز دین را تأثیرات، احساسات و رویداد‌هایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می‌‌دهد و احساسات را مقوّم ذاتیِ دین می‌داند. از دیدگاه او، تجربه دینی گوهر دین است؛ به این معنا که حقیقت دین، احساسات و عواطفی است که در انسان، هنگام رویارویی با حقیقت غایی پدید می‌آید و امور دیگر مانند عقاید، اعمال و مناسک، مؤخّر از این تجربه‌اند. «گوهر‌انگاریِ تجربه دینی» یکی از رویکرد‌های تجربه دینی است که ابعاد مختلف دین را به یک بعد فرو کاسته است و تجربه دینی را به‌عنوان گوهر دین معرفی کرده است. از سوی‌دیگر، در جهان اسلام، غزالی نیز معتقد است: هدف نهایی دین، ادراک و تجربه حقیقت غاییِ مقدّس است که با اعمال صالح، عبادت، زهد و پارسایی به دست می‌آید. از نظر او، یگانه راه رسیدن به این حقیقت مقدّس، شریعت است. این دو دیدگاه را می‌توان ‌از جهت‌های مختلف مطالعه تطبیقی کرد: وصف‌ناپذیریِ تجربه دینی، تفاوت در منشأ اکتساب، مشکل دور در نظریه ویلیام جیمز و گوهر‌انگاری که جیمز قائل به آن است و می‌توان با تفسیری دیگر، غزالی را نیز به آن معتقد دانست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 7