جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
دیدگاه های شناختی و فلسفی کانت و نقش اساسی آن برای الحاد معاصر (یک مطالعه مهم با توجه به دیدگاه های حکمت متعالیه)
نویسنده:
پدیدآور: حازم عبدالجبار حسن ؛ استاد راهنما: احمد غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از نکات مهم فلسفی، که پیگیری آن برای دانش آموزان فلسفی، ضروری است، شناخت زمینه‌سازان اندیشه‌ها و مکاتب فلسفی اصلی جهان است. از این طریق، تدبیر دقیقی در بررسی و نقد این مکاتب می‌توان داشت. به همین جهت، این نوشتار متمرکز بر بررسی اندیشه‌های کانت شده است؛ مدعای اصلی این نوشتار آن است که اندیشه-های کانت، نقش پنهان در تأسیس و ترویج نظامات فلسفی مادی و شک گرایانه نوین دارد. کانت فلسفه‌ی خویش را متمرکز بر شناخت نمود، و عقل نظری را مورد نقد قرار داد و بر این اساس، ناکام گذاردن مبادی عقلی متافیزیکی از اثبات مسائل فلسفه اولی به حد اعلای خود رسید. در این نوشتار به این مطلوب دست یافتیم که کانت معتقد است عقل نظری صرفا به حکم به ظواهر اشیاء می‌کند و به خود آنها دسترسی ندارد، و مقولات عبارت دیگری از بنیان‌های ذهن هستند که ارتباطی با حقائق اشیاء ندارند و مقدم بر هر گونه شناخت تجربی، در ذهن حضور دارند. همچنانکه کانت قانون علیت را در ذیل قالب‌های ذهنی قرار داد، و بدین ترتیب، این قانون ارتباطی با وعاء خارجی ندارد، و نیز، مختص محسوسات است. همچنین، کانت نظام عقل را بر اساس دو صورت زمان و مکان قرار داد که سلبا و ایجابا حاکم بر عقل محض هستند، و بدین ترتیب، دانش فلسفه بطور کامل از ماورائ طبیعت تخلیه می‌شود، و دیگر نمی‌توان با ادله‌ی فلسفی به اثبات واجب بالذات پرداخت، و این نیست مگر به دلیل بنیان‌های معرفتی که کانت از خلال نقد عقل نظری بدانها راه یافت. کانت ادله وجود واجب بالذات در سه قسم منحصر نموده است، که این حصر، خالی از اشکال نیست؛ لکن برهان وجودی، سبک‌های مختلفی دارد، و اشکالات کانت صرفاً بر سبک دکارتی آن وارد می‌شود؛ فلذا نمی‌توان به نقد وی به دلیل آنتولوژیک اعتباری قائل شد، مگر اینکه جمیع سبکها را مرور نماییم. اما اینکه کانت دلیل امکان و وجوب را به برهان وجودی برمی‌گرداند که به صفات واجب می‌پردازد، سخنی نادرست است؛ چرا که این برهان درصدد شناخت اوصاف واجب بالذات نیست، مگربدین بیان که هر بالعرضی باید به بالذات بازگردد. بر این بنیانها، کانت تفکیک دین و عقل نظری نموده است، و جمع میان آنها را مضرّ به دین وایمان دانسته است؛ این نیز، رویکرد نادرستی است، چرا که استدلال عقلی، زمینه ساز تحقق ایمان راسخ است. در نتیجه، می‌توان چنین گفت که کانت منهج حسی و تجربی را به سبک شریفی تأسیس نموده است، و عقل نظری را از ریاست در شناخت واقع، نازل نموده است؛ بر این اساس، هیچ قضیه‌ی متافیزیکی را نمی‌توان اثبات یا نقد نمود؛ همچنین، علم به معنای هر آن گزاره‌ای می‌شود که متمرکز بر حس و تجربه است؛ این رویکرد سهم وافری در تشکیل منظومه اندیشه مادی و احیاء اندیشه شک گرایی نوین دارد، که امروزه جهان را به خود آلوده نموده است.
  • تعداد رکورد ها : 1