جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
ساحت اجتماعی انسان از دیدگاه نهج البلاغه با رویکرد حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: حسین قلی پور ؛ پدیدآور: سیدمحمدعلی میردامادی ؛ استاد راهنما: اصغر امانی ؛ استاد راهنما: مهدی امامی جمعه ؛ استاد راهنما: مجید صادقی ؛ استاد مشاور: مسعود ابی ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شناخت ساحت های وجودی انسان از مهم ترین مسائلی است که در فلسفه ، عرفان، معارف وحیانی ، علم اخلاق ، روان شناسی و... مورد توجه قرار گرفته است. از جمله ساحات وجودی انسان ، ساحت اجتماعی انسان است که به ارتباطات گسترده و همه جانبه ی بین انسان ها می پردازد. این ساحت مشتمل بر عناصر و زمینه های مختلفی ازجمله آداب و رسوم، فرهنگ، ساختار سیاسی ، حقوقی و اقتصادی، وظایف مردم در برابر حاکمان و نحوه رفتار حاکم با موافقان و مخالفان در جامعه، وجود نهادها و تشکل های اجتماعی، رفتار ها و روابط اجتماعی، برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی است. یکی از خلاهای موجود در فلسفه اسلامی و در حوزه انسان شناسی عدم توجه کافی به ساحت اجتماعی انسان است؛ عرصه اجتماعی زندگی انسان می تواند بستر رشد و بالندگی و شکل گیری تمدن شکوهمند جامعه ی انسانی و یا عامل تنزل و تزلزل فرهنگ و تمدن و عامل افول و دگرگونی شخصیت جامعه انسانی در بعد منفی باشد. گستردگی نظام حکمت صدرایی بخصوص در حیطه الهیات و انسان شناسی و الهام او از وحی و نهج البلاغه قابلیت مواجهه با بسیاری از پرسش ها ومشکلات فکری را ممکن ساخته است. اما وارثان فکری این‌ حکمت بیشترین تلاش خود را متوجه تبیین و شرح و بسط انـدیشه‌های فـلسفی صدرا ساخته و فرصت و مجالی برای پی‌گیری آثار‌ و پیامدهای‌ ایـن‌ انـدیشه‌ها در حیات اجتماعی نیافته و یا ضرورتی برای این امر احساس‌ نکردند‌. لذا مطالعات مرتبط با اندیشه ایشان، بـیشتر بـه انـدیشه فلسفی‌اش محدود گردیده و به جنبه‌های‌ ناظر‌ به‌ مباحث اجتماعی در انـدیشه وی کمتر پرداخته شده است؛ درحالی‌که به نظر‌ می‌رسد‌ ملاصدرا‌ پیامدها و آثار اندیشه فلسفی خود را در جامعه و اجتماع دنبال کـرده و مـسیر آن را‌ نـیز‌ نشان‌ داده است و در زمینه مباحث و پدیده‌های اجتماعی در حد ضرورت و به اقتضای دیـدگاه فـلسفی‌اش‌ ورود‌ کرده است و مباحثی چون جامعه، خانواده، حکومت، عدالت، اقتصاد، نیازهای اجتماعی، مسائل و انحرافات‌ اجتماعی‌ به‌ دلیـل اهـمیت‌شان، بـرایش موضوعیت داشته و بر مبنای اندیشه فلسفی‌اش به تبیین آنها همت گمارده‌ اسـت‌. با مـلاحظه آثـار و اندیشه‌های ملاصدرا، از جمله مباحث وی در «رسـاله سـه اصل»، «کـسر اصـنام الجـاهلیه» و «المظاهر الالهیه»، می‌توان اذعـان داشت که ایشان به پدیده‌های اجتماعی و انسانی زمان خویش وقوف‌ داشته‌ و لذا پدیده‌های انسانی را به خـوبی تـوصیف می‌کند و از واقعیت رفتار، اعمال و کنش‌های انـسانی خـبر مـی‌دهد و بـرای سـعادت و رستگاری انسان نـیز راهـکارهای عملی ارائه می‌کند. لذا با توجه به اینکه جنبه اجتماعی انسان و تکامل انسان در نهج البلاغه و نیز در حکمت متعالیه مورد توجه ویژه قرار گرفته و از طرف دیگر به این بحث توجه چندانی نشده لازم است که به نگاه و رویکرد این دو میراث حکمی پرداخته شود تا زوایای پنهان هر یک در این بررسی تطبیقی بدست آید و راهگشایی برای مشکلات و مسائل زمانه ما باشد. در این پژوهش ابتدا به بررسی مبانی انسان شناسی حکمی در نهج البلاغه و حکمت متعالیه می پردازیم تا بر مبنای آن به تبیین صحیحی از ساحت اجتماعی انسان دست یابیم. هویت متصل به مبدأ و معاد الهی در انسان،حرکت جوهری و تکاملی در هستی و در انسان و جامعه انسانی، آزادی و اختیار در انسان، هدفداری انسان، تجرد نفس انسانی، نقش روح و بدن در تکوین انسان، لوازم دو ساحتی بودن نفس در امیال او و رهیافت حکمت عملی بر اساس آن، مراتب سلوک انسانی و ایصال انسان و جامعه انسانی به حقیقت خود در پرتو قرب الهی، نقش عقل و فطرت در هدایت انسان در نظر و عمل و... از جمله شاخص ها و مبانی انسان شناسی علوی وحِکمی است. پس از مباحث مبنایی در رابطه با انسان شناسی و ساحت اجتماعی انسان، محور اصلی این پژوهش بررسی عوامل و موانع ترقی و تکامل جامعه انسانی از دیدگاه نهج البلاغه و با رویکرد حکمت متعالیه است. برخی موانع پیشبرد راه انسانی یا عوامل سقوط جامعه انسانی در نهج البلاغه و نیز حکمت متعالیه عبارتست از: غرق شدن مردم و جامعه در آرزوهای طولانی، ثروت اندوزی عده ای از افراد جامعه و ارزش شدن ثروت در فرهنگ جامعه، نهادینه شدن فرهنگ دنیاطلبی در جامعه، نهادینه شدن فرهنگ لذت طلبی و عیاشی، پیروی شیطان و هوای نفس، جهل و بی بصیرتی، تعصب و جمود، ظاهرگرایی و فهم ناقص از دین، عدالت گریزی و ... . در مقابل، علم ، تعقل، بصیرت، ایمان، تقوا، یاد خدا بعنوان عوامل ترقی دهنده جامعه انسانی یاد شده است. ( نهج البلاغه، خطبه16، نامه 53 ، خطبه 222، خطبه 109، خطبه 198، حکمت 149، حکمت456، صدرا، 1363: 160-164، 1381: 54 ، 1360: 136-137) ارائه دیدگاههای نهج البلاغه و هم چنین ملاصدرا در این زمینه با رویکرد حکمت متعالیه از محوری ترین اهداف این پژوهش است. در همین راستا و از آنجا که یکی از بنیان های مهم و اساسی تشکیل جامعه متعالی عدالت اجتماعی است در ادامه به تبیین دیدگاه های نهج البلاغه و حکمت متعالیه در رابطه با عدالت اجتماعی و ضرورت آن در ترقی و تکامل جامعه متعالی پرداخته می شود. در نهج البلاغه از عدالت در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی بحث شده است. زمینه های ایجاد عدالت اجتماعی در نهج البلاغه در سه بخشِ زمینه های مشترک مردم و رهبر جامعه، و زمینه های مختص به مردم و زمینه های مختص به حاکم تبیین گردیده است که از جمله می توان به زمینه هایی چون: وحدت و آرامش جامعه(نامه 58)، همکاری مردم با حکومت در احقاق حق(خطبه 136 و 205)، قاطعیت حاکم در اجرای عدالت(خطبه 15)، نظارت و کنترل مدیران و کارگزاران (نامه 40و 45)، ایجاد فرصت های برابر بین مردم (نامه 27، 46، 59)، ارتباط نزدیک بین حاکم و مردم (نامه 38) اشاره کرد. در مقابل، انحصارطلبی و امتیازجویی (نامه 53)، غفلت از رسیدگی به امور مهم (نامه53)، پیش داوری بر اساس ظن (حکمت 240) و... از جمله موانع تحقق عدالت از سوی حاکم، و اختلاف و پراکندگی (خطبه 29و 97)، گریز از حق و عدالت (خطبه131)، ضعف نفس (خطبه 29) و... از جمله م
  • تعداد رکورد ها : 1