جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
حقوق مبتنی بر هویت
نویسنده:
دانیل کافمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله دفاعی از حقوق هویتی ارائه می‌دهد که بر اساس آن حق تعیین سرنوشت سیاسی جمعی برای فرهنگ‌ها و ادغام و وابستگی آن حق به سایر حقوق بشر جهانشمول را توجیه می‌کند. هویت یک فرد در واقع حس او نسبت به اینکه او چه کسی است، با چه کسانی در ارتباط است و چه چیزهایی برای او ارزشمند هستند، می‌باشد. برداشت انسانها از هویتشان بسیار گسترده است و اولین نتیجه‌ای که می­توان گرفت این است که مفهوم هویت به تنهایی نمی­تواند یک فعالیت هنجاری مشخصی انجام دهد. در بعضی موارد، هویت افراد با کار بدی که آنها انجام می­دهند و یا مایل به انجام آن هستند، متصل است و بنابراین نمی­توان به آنها اجازه انجام آن کار را داد. در موارد دیگر، عناصر بسیار قدرتمندی از هویت فردی از جمله تعلق خاطر افراد به کسانی که دوستشان دارند، قطعا به حقوق مهمی مرتبط می­شوند. اما معلوم نیست که احتیاج افراد به این حقوق چگونه می­تواند توجیهی برای وجود این حقوق باشد. شاید بتوان گفت که درگیری عمیق هویت آنها یک محصول جانبی از دیگر ارزش‌های مهم از جمله عشق در این موارد می­باشد و این ارزش‌ها خود می­توانند به سادگی و در کمال شفافیت پایه­های چنین حقوقی باشند. با این اوصاف اگر هویت یک شخص واجد شرایط مناسب باشد، نقشی اساسی در حقوق مهم سیاسی خواهد داشت. چنین برداشت می­شود که محدوده این حقوق سیاسی از حق بر شرکت درمراسم­های فرهنگی یک گروه شروع می‌شود (مخصوصا در مورد اقلیت‌هایی که خطر انقراض آنها را تهدید می­کند، دولت­ها موظف هستند اقدامات حمایتی نسبت به این گروها را اتخاذ کنند) و با حق بر داشتن مدیریت سیاسی خاتمه می­یابد. این حقوق هم به استقلال و هم به عدالت مرتبط است. اغلب چنین برداشت می‌شود که حقوق فرهنگی مخالف استقلال و در بهترین حالت خودمختاری شخصی است. اما در واقع، آرمان خودمختاری همانطور که توسط میل، نویسندة کتاب زندگی یک نفر بیان شده است، نیازمند آن است که یک فرد بتواند جوانب مختلف هویتش را کنترل کند. جنبه‌های مهم هویت فرد در مجموع در یک فرهنگ تعیین می‌شود. بنابراین بر اساس حق بنیادین استقلال، گروه‌ها اجازه دارند در حدود محدودیت‌های معقول، قابل اجرا و ثابت، مرزهایی سیاسی به منظور افزایش کنترلشان بر هویتشان ایجاد کنند. این بیانگر یک رابطه بنیادین بین خودمختاری جمعی و فردی است. حق بر خودمختاری جمعی مبتنی بر عدالت است زیرا گروه‌های اکثریت فرهنگی موجود در کشورها از حقوقی بهره‌مند هستند که معمولا اقلیت‌های فرهنگی از آنها بهره­مند نمی­شوند. بیان مبنای حقوق مبنی بر هویت نیازمند مشخص کردن تمام محدودیت­های حقوقی است که دامنة آنها جهانی می­باشد. در ابتدا مهم است بین دو مفهوم حقوق بشر تمایز قائل شد. اولین مفهوم حقی است که هر شخصی صرفا به دلیل انسان بودن از آن بهره‌مند است و یا نوعی از ابنا بشر است. مفهوم دوم حقوق بشر محدوده حقوق جهانشمول را بیان می‌کند. هر حقی که در قالب مفهوم اول قرار بگیرد در قالب مفهوم دوم نیز قرار می‌گیرد اما اگر حقی در قالب مفهوم دوم قرار بگیرد الزاما در قالب مفهوم اول نیست. می‌توان چنین بیان کرد که انسان به ما هو انسان از مفاد حقوق بشر بهره‌مند می‌شود اما هر حقی که انسان‌ها دارند و یا باید داشته باشند صرفا به دلیل اینکه آنها انسان هستند به آنها تعلق نگرفته است. برخی از این حقوق که افراد دارند و یا باید داشته باشند مانند ضروریات سازمانی، اقتصادی و تکنولو‍ژی در گذشته امکان بهره مندی از این حقوق وجود نداشته است. برخی از حقوقی که افراد در حال حاضر از آن بهره‌مند هستند و یا باید باشند ممکن است در آینده، به واسطه ارزش‌هایی که جایگزین ارزش‌های فعلی می‌شوند حذف شوند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 58
  • تعداد رکورد ها : 1