جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
 اهمیت توکل به خدا در قرآن و سنت، آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی آن
نویسنده:
گلثومه یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشته ای را که پیش رو دارید، حاصل تلاش و کوششی است که بعد از مطالعات فراوان تهیه شده است و در موضوع اهمیت توکل به خدا در قرآن و سنت و آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی به بحث و بررسی می پردازد در این اثر ابتدا به تعریف توکل پرداخته ام که توکل یعنی اعتماد داشتن است و توکل بر خدا یعنی اعتماد و تکیه کردن بر خدا و توکل یک مفهوم اخلاقی، تربیت اسلامی است. یعنی اسلام می خواهد مردم مسلمان، متوکل بر خدا باشند و این مجموعه به چهار بخش تقسیم شده که هر بخش از فصل هایی تشکیل شده است که به شرح ذیل می باشد: بخش اول: معنای توکل و تقابل آن با صفات دیگر: که توکل با هیچ یک از صفات حسنه و سیئه تقابل و تضادی ندارد. که این بخش شامل: فصل اول: معنای لغوی توکل که توکل از ماده وکالت در منطق قرآن به معنای اعتماد و تکیه کردن بر خداست و او را ولی و وکیل خود قرار دادن و بر اثر آن از حجم مشکلات و انبوه موانع نهراسیدن است. و هم چنین توکل و وکالت آن است که بر شخص دیگری اعتماد کنی و آن شخص را نائب خویش قرار دهی. یعنی اینکه به جای خویش نماینده و عاملی قرار دهد. فصل دوم: معنای توکل در مجمع البحرین: و الاصل فی التوکل اظهار عجز: و اصل در توکل اظهار ناتوانی است. و التوکیل هو ان تعتمد علی الرجل و تجعلنا نائباً عنک: توکیل یعنی: اینکه اعتماد کنی بر کسی و او را نائب قرار دهی از خود. فصل سوم: معنای توکل از نظر قاموس قرآن: توکل قبول وکالت، اعتماد. و راغب در این مورد می گوید: توکل دو جور است:" توکلت لفلام" یعنی قبول وکالت از او کردم. و " توکلت علیه" یعنی به او اعتماد کردم و امیدوار شدم و نیز طبرسی فرموده: وکیل در صفات خدا به معنی متولی به تدبیر خلق است مثلا: و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل. فصل چهارم: حقیقت توکل و فلسفه آن: توکل در اصل از ماده وکالت به معنی انتخاب وکیل است و این را هم می دانیم که وکیل کسی است که حداقل دارای چهار صفت باشد: آگاهی کافی، امانت، قدرت، دلسوزی. و فلسفه توکل بر خدا: اولا توکل بر آن منبع فناناپذیر، قدرت و توانایی: که باعث می شود انسان مقاومت کند در برابر حوادث سخت و ناگوار زندگی. ثانیا: توکل بر خدا، آدمی را از وابستگی ها نجات می دهد. فصل پنجم: معنای توکل از دیدگاه امام خمینی ( ره): التوکل طرح البدن فی العبودیه و تعلق القلب بالربوبیه. توکل صرف کردن بدن است در عبودیت خدا و پیوند نمودن قلب است به مقام ربوبیت حق. همچین بعضی از اهل معرفت می گویند: التوکل کلت الامر الی مالکه و التعویل علی وکاله توکل واگذار نمودن جمیع امور است به مالک آن و اعتماد نمودن به وکالت او است. فصل ششم: معنای تفویض و تفاوت آن با توکل: تفویض و توکل با یکدیگر تفاوتی ندارند و در یک معنا به کار رفته اند هرچند که تفویض اشاره ای لطیف تر و دقیق تر است نسبت به توکل و از نظر معنی دارای وسعت بیشتری است. فصل هفتم: ارتباط توکل با صفات دیگر: باید گفت که توکل بعد از ایمان شاید بزرگترین اصل اخلاقی در انسان باشد. بدین معنا که اگر توکل در انسان نباشد حتی اگر دارای اخلاق و صفات حسنه هم باشیم، باز هم قطعا آن صفات در ما بصورت ناقص وجود دارد. و البته شائبه توکل با صفات حسنه دیگر از آن جا ناشی می گردد که عده ای توکل را اشتباه فهمیده اند و به افراط کشیده شده است. بدین معنا که انسان به طوری در تمام امور تکیه بر قدرت پروردگار نماید که حتی دست از اسباب و وسائل هم بردارد. فصل هشتم: حرص صفت مقابل توکل: همه اسباب و عواملی که در عالم وجود دارند همه وسیله اند در رسیدن به خدا و توکل بر خدا، اما حرص رهزن این وصال است و مانع از رسیدن به توکل و شناخت خداست. چون شخص حریص همواره گرفتار هفت آفت است: 1-در فکر جمع دنیا و تحصیل دنیا 2- هم و غم برای دنیا و تحصیل دنیاست 3- رنج و زحمت برای دنیا کشیدن که هیچ وقت هم پایان نمی پذیرد مگر وقت مرگ 4- ترس از دست دادن اموال است 5- شخص حریص همیشه ناراحت و غمگین است 6- آنکه هرگز از محاسبه اموال و املاک خلاصی ندارد 7- آفت حرص عذاب الهی است. بخش دوم: توکل از دیدگاه آیات و روایات: که در بعضی آیات قرآن و احادیث نبوی نیز اشاره و دلالت مستقیم به این بحث شده است که شامل: فصل اول: توکل از دیدگاه آیات: از جمله در آیه ای از قرآن به این صورت بیان شده، " و علی الله فلیتوکل المؤمنین" افراد با ایمان، باید تنها بر خدا توکل نمایند. از نظر قرآن: کسی که بر خدا توکل کرده باشد حتی بیان و رفتارش هم الهی می شود و از عظمت و جلال و جبروت خدایی بهره مند خواهد شد. فصل دوم: توکل از دیدگاه روایات: که از نظر ائمه اطهار سلام الله علیها کسی که با خدای یگ نه طرح دوستی و توکل ریخت هیچ دشمنی نخواهد داشت، گرچه همه عالم دشمن او شوند. زیرا قادر خواهد بود در برابر اراده الهی شخص به متوکل آسیبی برسانند. و سپس بخش سوم: راههای حصول، ارکان و درجات توکل: که شامل: فصل اول: مقدمه توکل: که در این مورد باید گفت که شناخت خداوند باری تعالی مقدمه توکل است. چون هر کس که خدا را شناخت سزاوار است که تنها بر او توکل کند. فصل دوم: راه حصول توکل: برای حصول توکل تنها چیزی که لازم اعتماد بر خداوند است یعنی: اولا آنقدر خدا بشناسد امورات خویش را به او بسپارد. ثانیا: در قدرت لایزال و بلامنازع خداوند فکر کند که همه موجودات قوی تر است. فصل سوم: حصول توکل از دیدگاه اما خمینی ( ره) که فرمایند: حصول توکل و رضا و سایر مقامات به تدریج حاصل می شود که ممکن است اول در پاره ای امور و اسباب غائبه خفیه توکل کند و پس از آن کم کم به مقام مطلق برسد. فصل چهارم: علامت حصول توکل: یعنی اگر این تفکر را کسی داشته باشد که هر چه دارم از خداست و اگر خدا چیزی را از او بگیرد ناراحت نمی شود و می گوید: چیزی را از دست نداده ام بلکه خدا داده بود و امانت خویش را از من گرفت. فصل پنجم: ارکان توکل از دیدگاه امام خمینی ( ره) به اینکه توکل حاصل نمی شود مگر پس از ایمان به چهار چیز که اینها به منزله ارکان توکل هستند: اول: ایمان به اینکه وکیل عام است به آنچه که موکل به آن محتاج است. دوم: ایمان به آنکه او قادر است به رفع احتیاج موکل. سوم: آنکه بخل ندارد. چهارم: آنکه محبت و رحمت به موکل دارد. فصل ششم: درجات مردم در معرفت به ربوبیت حق و اقسام توکل. مردم در درجات توکل مختلفند. درجه اول: ایمان به توکل است. درجه دوم آرامش و اطمینان است یعنی ایمان به حد طمأنینه برسد. و اضطراب به کلی ساقط شود و دل به سکونت حق و تصرف حق پیدا کند. درجه سوم: توکل محض است به نور معرفت جلوه ای از جلوات توجید فعلی را دریابد و تصرف دیگر موجودات را ساقط کند، و چشم دلش از دیگر موجودات به کلی کدر شود و به وکالت حق روشن گردد. درجه چهارم: فنای توکل است که آخرین مرحله توکل است. متوکل حتی از خود توکل نیز صف نظر می کند و خدا او را وکیل خود قرار می دهد تا سعادت خودش را تضمین کند. فصل هفتم: توکل در عرفان و توکل علما: که توکل نزد عرفا و علمای اخلاق از جمله مقاماتی است تا اینکه به مقصودشان برسند – که در این مورد استاد شهید مطهری: توکل را بدین صورت معرفی می کنند که توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضی حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می باشند. بخش چهارم: اهمیت و آثار توکل است که فصل اول: مقام توکل: توکل از عالیترین درجات مقربین است و کسی که به این مقام برسد تمام امورش از سوی خدای یکتا کفایت می کند چونکه شخص دوست خدا بوده و چون کسی که دوست و محبوب خدا باشد به آتش غضب او گرفتار نمی شود و از قرب او دور نمی گردد و حائلی میان او و خدا وجود نخواهد داشت. فصل دوم: کمال توکل، که توأم با قوه قلب و یقین است زیرا بر اثر این دو عامل است که آرامش قلب ایجاد می شود یعنی انسان جز خدا از هیچ کسی نترسد. و فقط از خدا بترسد و این ترس هم ترسی است از روی دوستی. فصل سوم: آثار فردی توکل: که آثار توکل به حدی عظیم است که تا انسان در این وادی گام ننهد نمی تواند به حقیقت دست یابد. از جمله آثار آن موفقیت در زندگی – استقامت و صبر در زندگی – عزت – شهامت و شجاعت است. فصل چهارم: آثار اجتماعی توکل، که اگر افراد جامعه صفت توکل را داشته باشند بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی بوسیله توکل ریشه کن می شود. فصل پنجم: نتیجه توکل به خدا. بنابر فرموده امام صادق علیه السلام چند اثر در نتیجه بی اعتمادی به خداوند نقل شده است: 1- ذلت دنیوی 2- بی آبرویی در نزد مردم 3- دوری از فضل و رحمت خدا. و همچنین ناامیدی و شکست در زندگی از اثرات بی اعتمادی به خداست.
  • تعداد رکورد ها : 1