جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
تأثیر نِفَّری بر ابن عربی در بحث حجاب عرفانی
نویسنده:
سیامک سعادتی ، علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
حجاب به‌عنوان حائل و مانع سلوک از مهم‌ترین مباحثی است که از دیرباز در عرفان اسلامی مطرح شده است. چراکه حجاب، مانع معرفت حقیقی می‌گردد و سالک برای کشف آن، کاری بس دشوار پیش روی دارد. این عوامل سبب شده است تا در اکثر متون عرفان و تصوف، دربارۀ آن بحث شود. هر عارفی که به حجاب پرداخته، بر اساس مشرب عرفانی و فکری خود، دربارۀ آن اظهارنظر کرده است. در این میان ابوعبدالله نِفّری و ابن عربی مطالب مربوط به حجاب را به صورت مدوَّن و دقیق مطرح کرده‌اند. در این نوشتار، ابتدا دیدگاه‌های متقدمین صوفیه و عرفان را در باب حجاب بیان کرده و سپس نظریات نفّری و ابن عربی را در چهار محورِ: چیستی و ماهیت حجاب، انواع حجاب، دشوارترین و سنگین‌ترین حجاب و راه کشف و طرح حجاب بررسی و تحلیل کرده‌ایم. نفّری در هرکدام از این محورها دیدگاه نوینی ارائه کرده است که در عرفان اسلامی بی‌سابقه بوده است. ابن عربی در باب حجاب، کاملاً پیرو نفّری است و بارها از او تکریم کرده و نظریه‌هایش را مطرح و ستایش کرده است. هرچند این دو عارف در برخی موارد فرعی، مانند انواع حجاب، تقسیم‌بندی متفاوتی دارند؛ اما در سه محور دیگر، ابن عربی دقیقاً نظر نفّری را پذیرفته و آن را با زبان خاص خود، شرح کرده است.
نقد شیوه های استشهاد به اشعار عربی در تاریخ وصاف
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 97 تا 110
دیده آهوی دشت(تصحیح و تحلیل یک بیت از دیوان خاقانی)
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
خردمندان و بی خردان شاهنامه(بخش دوم)
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 115 تا 134
خردمندان و بی خردان شاهنامه
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 125 تا 144
عقلانیت و ادب فارسی
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 403 تا 420
نوعی تشبیه در ادب فارسی(تشبیه حروفی)
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 387 تا 402
معرفت از نظر عین القضات همدانى
نویسنده:
علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
راههاى حس، تجربه و عقل در شناخت، قبل از افلاطون در فلسفه یونان مطرح شده بود. افلاطون راههاى وصول به شناخت را حس، گمان، استدلال، تعقل و ارسطو صرفأ عقل مى دانست. مسلمانان با فلسفه یونان بیشتر از طریق مدارس رها، نصیبین، حران، جندى شاپور و... توسط مترجمان سریانى با نوعى قبض آشنا شدند. ورود فلسفه به جهان اسلام موافقت و مخالفت و انتفادهایى را برانگیخت. در میان منتقدین، عرفا و در میان عرفا، عین القضاة که از زمره نوابغ عرفاست با توجه به تربیت مدرسى توانست حصول معرفت را از طریق ذوق و بصیرت که پیش از او اجمالأ مطرح شده بود تبیین و تفسیرکند. قاضى علاوه بر تعیین حد و مرز براى شناخت حسى و عقلى به شناخت از طریق ذوق و بصیرت یا "طور وراء عقل " اعتقاد داشت او براى حس و تجربه و عقل در شناخت ساحت و خصایصى و براى بصیرت یا ذوق و معرفت ویژگیهایى برشمرده و تفاوت و تشابه آنها را با یکدیگر و با وحى یا علم لدنى و جایگاه هر یک از آنها را در شناخت و آفات هر یک از آنها را بیان نموده است.
تصحیح و مقدمه انتقادی بر سکینه الصالین سعد الدین حموی
نویسنده:
سارا کشفی، قربان علمی، علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده سعدالدّین محمّد بن مؤیّد حمّویه جوینی بحرآبادی از عارفانِ بنام امّا کمتر شناخته شده¬ی سده¬ی هفتم است. اغلب آثارِ او مشحون از رموز پیچیده و مغلق در باب تأویلِ حروف و اعداد و اشکال است به همین دلیل در طولِ تاریخ کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بعضی، آراء حمّویه را در این زمینه منشأ افکارِ حروفیان می‌دانند. از سوی دیگر توجه خاصِ سعدالدّین حمّویه به نقشِ ولیّ و خاتم اولیّاء و تعیین مصداقی برای آن سبب شده است که در سالهای پس از خود بیشتر به عنوان یکی از پیروان عقاید ابن عربی و گاهی همچون یک صوفیِ شیعی شناخته شود. از میانِ آثارِ منتشر شده و قابل فهم¬ترِ حمّویه می-توان رساله¬ی المصباح فی التصوف و قلب المنقلب را نام برد. رساله¬ی دیگرِ او سکینه الصالحین است که در اینجا به تصحیح آن پرداخته¬ایم. سکینه الصالحین کتابی است در عرفانِ عملی و در واقع چکیده¬ایست از اهمّ مطالب إحیاء علوم الدین ِ ابوحامد غزالی بعلاوه¬ی افکارِ خاصِ حمّویه در تأویلِ حروف. دو نسخه از این رساله تا کنون به ثبت رسیده و در دسترس بوده است. یکی نسخه¬ی کتابخانه¬ی مجلس به شماره 10696، تاریخِ کتابت 760 ه. دیگر نسخه¬ی کتابخانه بورسا در ترکیه که فیلمِ آن به شماره 1184، در کتابخانه ِی مرکزی موجود است.
همرنگی مرگ و زندگی در مثنوی معنوی
نویسنده:
زهرا حسینی، احد فرامرز قراملکی، علیرضا حاجیان نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واکنش افراد در برابر اندیشیدن به مرگ، متفاوت است. اکثراً به آن نمی اندیشند و اکثر آنها که می اندیشند نیز، از آن می هراسند؛ عده ی کمی به آن اشتیاق دارند. مولانا در مثنوی معنوی این واکنشها را نمایش داده و به بوته نقد گذاشته است. مولوی مرگ اندیشی مرگ دوست است؛ اما، مرگ اندیشی و مرگ دوستی وی لطمه ای به زندگی نمیزند، او را به کنج عزلت نمیکشاند، مخالف با ارزش زیستن نیست و نظام احسن را زیر سؤال نمیبرد. زیرا در پس آن انگیزه ای غیر از پوچ گرایی و گریز از زندگی وجود دارد. روایت مولانا از مرگ در اینگونه مواقع، توجه به آن سوی مرگ است نه این جهان؛ بنابراین، تعریف وی چیزی است ورای درک ظاهری. مرگ در نظر او توأم با کمال، وصال، جاودانگی، بازگشت به اصل، رهایی روح و معرفت به حقیقت است. گاه نیز مراد وی از مرگ در این اشتیاق و دعوت به مرگ، موت اختیاری و ریاضت نفس است نه جسمانی؛ از اینرو "اعتراف به بی ارزش بودن زندگی" و "دهن کجی به نظام احسن" نیست. او اصناف دیگری برای مرگ میشمارد که در خود زندگی این جهانی تجربه میشوند. وی با این نگاه مرگ رابه متن زندگی میکشاند؛ مرگ، دیگر آن مهیب عجیب پرده نشین نیست که به یکباره برون آید و زندگی را ببلعد. وی از مطرح نمودن این نکته در پی ایجاد معرفت نسبت به مرگ، ملموس ساختن آن و در نتیجه زدودن مرگ هراسی برخاسته از جهل نسبت به مرگ است. البته نتایجی دیگر نیز از این باور قابل تحصیل است. مولوی مرگ را آینه ی زندگی و همرنگ با آن میداند؛ این، هم ناظر به مرتبه ی واقع است؛ یعنی وی معتقد است مرگ و زندگی پس از آن متأثر از زندگی است و هم ناظر به مرتبه ذهن و نگرش؛ هرکسی زندگی را متناسب با شخصیت خود می بیند؛ و مرتبه ی دوم خود از نتایج باور به همرنگی در مرتبه ی واقع است. اعتقاد به تأثر مرگ از زندگی که نگاهی کاملاً دینی است می تواند موجب گردد فرد زندگی خود را چنان مدیریت نماید که عاقبتی نیک و مرگ خوش داشته باشد. او همچنین از مرگ برای پند دادن استفاده می نماید. در اینجا او برخلاف زمانی که مشتاقانه به مرگ می نگرد، جنبه ی هلاکت بار بودن مرگ را که قابل درک برای همگان نیز است، برجسته می سازد. وی با این کار، وی با مرگ به عنوان محکی برای ارزش سنجی ناپایداری آن دسته از ارزش هایی را که بسیاری از افراد به خاطرشان زندگی می کنند، می نمایاند و به جای آن ارزش های پایدا
  • تعداد رکورد ها : 14