جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
پژوهشی در مفهوم منطق جدید از چشم انداز فلسفۀ تحلیلی و پدیدار شناسی
نویسنده:
غلام عباس جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چرخش زباني نقش محوري و بنيادي در ظهور منطق جديد و فلسفه تحليلي بازي كرد. اين چرخش به طور ساده در نگاه نخست بر پايه اين ايده استوار گشت كه تبيين چيستي يك انديشه از طريق جملۀ بيان كننده آن ساده‌تر و مطمئن‌تر است. اما در پيشرفت‌هاي بعدي، اين ديدگاه تصريح و تثبيت شد كه تبيين انديشه‌ها جز از طريق حكايت‌گري زبان ناممكن است. معناي اين سخن اين است كه انديشه يا معنا تنها به اعتبار نحو عبارت و نسبتش با ارجاع و صدق تحصيل مي‌شود. فرگه هنگام تأليف بنيادهاي حساب عملاً شيوه دوم را پيش برد، چنانكه مبادي و اصل‌هاي تئوريك اين ايده را در جلد اول آن كتاب ارايه كرد و در جلد دوم شيوه‌ها و روش‌هاي مختلف استدلال را بر اساس مباني نظري جلد اول ارائه كرد. در مقابل، ديدگاه هوسرل از منطق نه تنها نسبت زبان با انديشه در معناي مذكور را بر نمي‌تابد، بلكه زبان را تنها وسيلۀ انتقال معنا يا انديشه لحاظ مي‌كند. اين ديدگاه ناشي از اين ايده است كه معنا مقدم بر اعيان و زبان است. در بياني مختص ، هوسرل در پرولگومنا و در سطحي گسترده‌تر در پژوهش‌هاي منطقي، نخست نسبت ميان مقولات محض (به مثابه تئوري‌هاي محض معنا) را با يكديگر تبيين مي‌كند كه آن را تئوري صورت محض كثرات به مثابه صورت محض منيفلد ناميد و سپس به اعتبار چنين تئوري، تئوري ميداني از اعيان را تبيين مي‌كند. بنابراين، شيوۀ تبيين فرگه از منطق به طور بنيادي و ريشه‌اي از هوسرل متمايز مي‌شود. در نتيجه، بر خلاف ادعاي دامت اين دو جريان از همان آغاز مسيري کاملاً متفاوت در پيش گرفتند و بر خلاف ادعاي ودروف اسميت، تفسير فرگه‌اي از تئوري هوسرل از معنا ناممكن است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 85
ایده علوم ابژکتیو و ابژکتیویسم
نویسنده:
جمالی غلامعباس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله علوم ابژکتیو (objective sciences) چون پدیداری قصدی بررسی می شود. اثبات این نظر در بطن خود، این عقیده را که علوم، فی نفسه و محض (ابژکتیوسیم، objectivism) هستند طرد و رد می کند. از این رهگذر تجربه (Experiment) در باطن علوم پیش فرض می شود و از تحقق پذیری متمایز می گردد. این مقاله در یک بررسی تاریخی روشن می کند که ابژکتیویسم به تدریج بر ایده علم ابژکتیو غلبه کرد و علم ابژکتیو به کلیات ریاضی غیرقابل شهود تعدیل شد. از این رهگذر قواعد ریاضی با محتوای منطقی به صورت قانونمندهای طبیعت ریاضی تنظیم شد. از آن جا که محتوای منطقی این قواعد ریشه در زیست جهان دارد، نمی توان گفت قواعد علمی،‌ هر چند هم که شهود ناپذیر باشند، تجربه ناپذیرند. به هر تقدیر، این قواعد تجربه می شوند؛‌ بنابراین نظر هوسرل در مورد تجربه ناپذیری علوم ناکافی و ناتمام است.
صفحات :
از صفحه 149 تا 160
جایگاه هستی شناسی و شناخت شناسی ماتقدم در تفسیری از جوهر در مفهوم ارسطویی
نویسنده:
غلامعباس جمالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جنبش های فلسفی دوره جدید، و به طور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متاثر از جذبه کانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفه ارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی می رفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهیت از اشیا بیرون از ذهن توضیح می دهد، و لذا متضمن پژوهش شرط های ماتقدم بر تجربه نیست. بنابراین اعتبار شناخت و آگاهی را از اعتبار چنین شرط هایی پژوهش نمی کند.مقاله حاضر پژوهشی است که روشن می نماید فلسفه ارسطو بر پایه تجرید ماهیت از ظرف خارج استوار نیست بلکه شرط های ماتقدم تجربه را به شیوه مخصوص به خود پژوهش می کند، زیرا شرط ها یا اصل هایی که در متافیزیک وی پژوهش می شود، اصل ها و مبادی «موجود بماهو موجود» است که ماتقدم بر هر تجربه است. این اصل ها و مبادی به نوعی متضمن در تعریف ماهیت هستند. از آنجا که چیستی مرکب از صورت وماده است، این اصل ها و مبادی انضمامیت جهان را مشعر داشته و بنابراین ارزش های تجربی را تاکید می کند. از این منظر، جوهر به مثابه یک نظام هستی شناسی ماتقدم تبیین می شود که شناخت شناسی بر آن استوار است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 88
فروپاشی نظریه ارسطوئی انتزاع صورت از ماده در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
جمالی غلامعباس
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در نقد افلاطون مثل را از آسمان به زمین فرود آورد و در «تک چیزها» جای داد و آنها را با جوهر در معنی نخستین یکی گرفت. از نظر او جوهر در معنای نخستین، موجود نخستین است و بنابراین موجودیت و چیستی یا ماهیت یکی و همانند هستند. سپس وی جوهر را در تعاریفی منطقی تبیین می کند تا ساخت منطقی جهان را بازنمایی کند. اما نقد ارسطو علیه افلاطون او را مجبور کرد که نظریه صورت و ماده را چون دو جوهر بنیادی که نیازمند یکدیگرند عرضه کند. به همین دلیل او مجبور شد درباره انتزاع جوهر معقول از تک چیزها سخن به میان آورد. ارسطو برای حل این مساله از عقل فعال و منفعل استفاده کرد. اما در این مقاله روشن می شود که طرح ارسطو در باب شناخت قرین موفقیت نمی باشد. در سنجش با نظریه همراهی صورت و ماده و انتزاع صورت (شناخت)، هوسرل از تضایف سیلان سوبژکتیویته با نظام منظم اعیان سخن می گوید. این مقاله پس این توضیح منظر هوسرل از نوئما و نوئسیس روشن و تحلیل می کند که صورت و ماده دو جوهر متمایز نمی باشند بلکه هر دو چون عینی انضمامی از طریق قصدیت آگاهی تامل می شوند. و سپس در عبارات زبانی چون موضوعات جوهری به زبان آورده می شوند. در بخش های پایانی روشن می شود که بر اساس یک تحلیل و توصیف پدیدار شناسانه است که می توان از انتزاع سخن گفت که به معنی بنیان گذاری همه نظام های عقلی و علمی بر زیست جهان داده شده شهودی محیطی است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 69
در باب تمهیداتی بر هر ترجمه (بررسی و تحلیل (بحران در بحران))
نویسنده:
غلامعباس جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
هم گرایی و واگرایی فلسفة تحلیلی و بنیان گذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
غلامعباس جمالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفة تحلیلی از زبان آغاز می کند و به سبب خصلت همگانی و عامّ زبان و یا ویژگی بین الاذهانی اش، پاسخگوی مسائلی چون سولیپسیزم، فرد دیگر، اگوی محض و تجربی و غیره نیست و نیازی به توضیح و تبیین آن ها ندارد، لکن پدیدارشناسی با چنین پرسش هایی روبرو است و باید برای آن ها توجیهی مناسب ارائه کند. برای نمونه، پدیدارشناسی هوسرل همیشه به سولیپسیزم متّهم شده است؛ و به طور خاص، ویتگنشتاین تلاش می کند که سولیپسیزم را نقد کند تا عجز پدیدارشناسی را نشان دهد. همچنین وی سعی می کند که زبان و تجربة خصوصی را انکار کند تا بدین وسیله نشان دهد که معنی کلمات یا عبارات را باید در کاربرد آن ها جستجو کرد. ما در این مقاله می کوشیم، ضمن دفع اتّهام سولیپسیزم از پدیدارشناسی، نشان دهیم که انکار تجربة خصوصی محال است و به همین دلیل، این ادّعا که معنی در کاربرد عبارت و کلمه است، از جامعیت مطلق برخوردار نیست. در مقالة حاضر، وظیفة اساسی ما این است که بنیاد زبان را در پدیدارشناسی جستجو کنیم، بنابراین، نخست از رهگذر نقد نظر دکارت، یعنی از رهگذر نفی و طرد سوبژکتیویتة محض و تهی، قصدیت را به عنوان تضایف سیلان سوبژکتیویتة محض با نظام منظّمِ اعیان اش (اعیان به عنوان زیست جهانِ محیطی و شهودی) توصیف و تبیین می کنیم. سپس، بر اساس این تضایف، زبان را به عنوان گشودگی نظام ها و میدان های اعیان داده شده در شهود، یا به دیگر سخن، به عنوان گشودگی جهان محیطی، توصیف خواهیم کرد. منظور این است که عبارت ها، نام ها و گزاره های زبانی، جنبه های مختلف و دقایق عین یا یک نظام عینی را بازنمایی می کنند. در حقیقت، ارجاع زبان به اعیان به واسطة داده شدن اعیان در شهود است. ارجاع نام ها و عبارت های زبانی به اعیان، اصالت خود را از داده شدن اعیان در شهود می گیرد.یاکو هینتیکا[1] میان اعیان قصدی شهودی و جهان های ممکن، گونه ای توازی دید. بدین سان، چنین توازی ای می تواند میان اعمال قصدی و بازی های زبانی ملاحظه شود. ادّعای فلسفة تحلیلی درباب ارجاع معنا به عین، زمانی به چالش می افتد که آشکار شود ارجاع دو عبارت که معانی متفاوتی دارند به یک عین، با مبانی این فلسفه قابل توجیه نیست. وانگهی، شرط های حقیقی نمی تواند تحلیلی بودن چند عبارت را توضیح دهد.
  • تعداد رکورد ها : 6