جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
پژوهشی درباره ی اِسرا و معراج از دیدگاه قرآن و حدیث
نویسنده:
علی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پایان نامه ی حاضر در چهار فصل به این شرح تدوین شده است: در فصل اول، کلیاتی در زمینه این موضوعات آمده است: تصوّری کلی از معراج، بحثی لغوی درباره ی واژه ی اِسرا و معراج، زمان و مکان معراج رسول، تعدّد معراج ها، هدف از تحقیق معراج؛ در فصل دوم، تفسیر برخی آیات درباره ی معراج بررسی شدند؛ در فصل سوم، نمونه هایی از روایات مختلف معراج که تبیین کننده ی مشهودات نبوی در معراج است، نقل شده است. در فصل چهارم، اقول مختلف در زمینه ی کیفیت معراج یاد شده و نیز به ایرادات پاسخ داده شده است.
کیرکگور و وظیفه ی انسان
نویسنده:
علی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بسیاری کسان و بسیاری اندیشه ها از هستی و چیستی و چگونگی انسان سخن گفته اند یعنی «آنچه انسان هست». و در پی آن «بایدهای» انسان را بر آنچه به عنوان «هست »ها مطرح کرده اند مبتنی می کنند (: چون انسان حین و چنان است باید چنین و چنان بشود، بکند و...) اما به نظر می رسد که در واقع سخن گفتن از چگونگی و چیستی انسان (البته این را باید از توصیف زندگی انسانها به عنوان امر واقع تفکیک کرد) معطوف مشیر است به وظائف و آنچه انسان باید باشد و حتی می توان گفت اولی مجاز دومی است یعنی اگرچه ظاهراً سخن از آنچه انسان هست» برود منظور همان «باید باشد» است. از این میان برخی حتی تفکیک صریحی بین «چگونگی و چیستی» و «وظایف و بایدها» نکرده اند و من می پندارم که کیرکگور اینگونه قلم زده است (یعنی نیامده بگوید انسان یا به عبارت دقیق تر فرد چنین و چنان است. پس باید خود را چنین و چنان متکامل کند و رفتارش فلان طور باشد. به تصور من انسان شناسی و وظیفه شناسی کیرکگوری را باید خود مخاطب بازشناسد. آنچه می توان به عنوان انسان شناسی در کیرکگور بازشناخت به گمان من یا خصلت متافیزیکی ندارد یا خصلت متافیزیکی اش بس کمرنگ و به صورت فروض بنیادین است (مثلاً اینکه فرد انسان تألیف جنبه ی متناهی و جنبه ی نامتناهی است) و درباره اش بحث نمی شود. انسان شناسی او خصلت پدیدارشناختی دارد. کیرکگور از توصیف و پدیدارشناسی وضع موجود و آنچه که بیشتر در زندگی افراد انسان تحقق دارد آغاز می کند و رفته رفته مراحلی که بر می سازد و می کاود کمیاب تر می شود؛ و به گمان من آرام آرام از آنچه هست به سوی آنچه باید باشد سیر می کند، به لذت اندیشی ( Aesthetic ) سخن از وظیفه و باید نیست؛ و به عکس هر قدر که جلو می رویم انگار فرد کمتر و کمتر به نحو خودبه خود آن مراحل (بویژه دو مرحله ی پایانی، یعنی دینداری الف و دینداری ب) را از سر می گذارند. بلکه باید چنین کند و مقتضای انسانیت اوست که چنین کند و گرنه حق «تألیف متناهی و نامتناهی» را به جا نیاورده است.از یک منظر می توان برای هر یک از دو شق قضیه یعنی «آنچه انسان هست» و آنچه انسان باید باشد چهار وجه در نظر گرفت : آنچه انسان هست (1) در ارتباط با خودش (2) در ارتباط با دیگران (3) در ارتباط با خدا (4) در ارتباط با طبیعت. این چهار وجه بر «آنچه انسان باید باشد» هم اطلاق می شود.
  • تعداد رکورد ها : 2