جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
رویکرد نشانه- معناشناختی فرآیند مربّع معنایی به مربّع تنشی در حکایت دقوقی مثنوی
نویسنده:
عصمت اسماعیلی,حمیدرضا شعیری,ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوه های نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح می شود که یکی از آن ها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پُر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعّالیت حسّی- ادراکی می توان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعّال دارند. شوِش گر، با کمک گرفتن از این عناصر و در فرآیندی گفتمانی، در مرکز تنش های حسّی قرار می گیرد. سپس در ارتباط با عمق فضای تنشی، سبب شکل گیری مدلول های معنایی می شود. این حضور، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند که درونه های گفتمانی بر آن استوار است و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین ویژگی های نشانه- معناشناختی «داستان دقوقی» از مثنوی، با روش تحلیلی و توصیفی فرآیند گذر از مربّع معنایی را به مربّع تنشی و نحوۀ شکل-گیری فرآیند تنشی را در این داستان، بررسی و تحلیل کند تا از این رهگذر بتوان پاسخی برای این پرسش مهم یافت که چگونه فرآیند تنشی، شرایط گفتمانی را تغییر می دهد و منجر به تولید معناهای سیال می گردد. در واقع هدف از این مقاله، آن است که نشان دهد چگونه عارفی راهیافته، به عنوان «منِ» خردگرا، از طریق رابطه احساسی و تنشی، در گسست با خودش قرار می گیرد. سپس در سیری عرفانی و در فرآیندی استعلایی، به دیدار با ابدال و در مرتبه ای بالاتر، به مقام وحدت با خدا نایل می شود.
تحلیل کارکرد گفتمانی نور، صدا و رنگ در مثنوی مولوی: رویکرد نشانه-معناشناختی
نویسنده:
ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه مولانا یک نگاه عرفانی شرقی و یکی از منابع مهم آفرینش معنا و ارزش است و بخشی از فرهنگ جامع? ما به آن ارجاع داده می شود. به همین دلیل، ظرفیّت بالایی برای مطالعه از دیدگاه های مختلف دارد. مثنوی مولانا نیز یکی از تأویل پذیر ترین متون ادبی است که در عین پریشانی ظاهری، از ژرف ساختی وحدت مدار و منسجم برخوردار است. این گفتمان، سازوکاری ویژه دارد و عناصر گوناگونی در آن نقش دارند و در خدمت این انسجام قرار می گیرند. در گفتمان مثنوی، عنصر نور، صدا و رنگ کارکرد و جایگاه ویژهو ملموسی دارند و از اصلی ترین نشانه های آن به شمار می آیند، طوری که با توجّه به نقش آن ها می توان نظام گفتمانی مولانا را تبیین کرد. حال مسأل? این است که این عناصر چگونه در خدمت نظام گفتمانی مثنوی و معنابخشی به آن قرار می گیرند؛ دارای کدام کارکردهای گفتمانی هستند و چه الگویی برای تحوّل کارکردی آن ها وجود دارد؟ از این رو در این رساله با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان نشانه- معناشناختی، این فرضیّ? اساسی بررسی می شود که در گفتمان مثنوی عنصر نور، صدا و رنگ، در یک فرایند تعاملی و بر همکنشی و در بستر فضاهای گفتمانی در ارتباط با هم قرار می گیرند و همزمان با تحوّلات فرایندی فضاهای گفتمان از نظر کارکردی دچار تحوّل می شوند. همچنین بر اساس حضور این عناصر در نقش های کنش گر، شوِش گر، سوژه و اُبژه و با ایجاد هم حسی بین آن ها و عوامل گفتمانی، وضعیّتی شوِشی و زیبایی شناختی در گفتمان تحقّق می یابد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، مهم ترین کارکردها و فرایندهای گفتمانی این عناصر در مثنوی شامل موارد زیر است: زیبایی شناختی، حسی- ادراکی، بیناحسی، عاطفی، تنشی، تعاملی، انعکاسی، شوِشی، استعلایی، جسمانه ای، پدیدارشناختی، اتیکی، جاذبه ای، استحاله ای، خلسه‌ای، ابررخدادی، هستی شناختی و فرهنگی. در این گفتمان، عناصر نور، صدا و رنگ در قالب نمودها و افعال وجهی سبب تغییر آهنگ حرکت گفتمان، شکل گیری هویّت های گفتمانی، و نظام های ارزشی، عاطفی و زیبایی شناختی می شوند. همچنین مولانا با معرّفی نشانه- معناشناسی هستی شناختی و با استفاده از قابلیّت های نور، رنگ و صدا مرزبندی جدیدی از رابط? خود و دیگری ارائه می‌کند. این بررسی نشان می دهد که مثنوی مولانا از ظرفیّت بالایی برای تحوّل و تکامل نظریّه های نشانه- معناشناختی و یا ارائ? مدلی ویژه از این رویکرد برخوردار است.
ابوالعباس قصاب آملی و جایگاه او در تصوف
نویسنده:
اکرم امیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالعباس قصاب آملی عارف بزرگ قرن چهارم هجری است که از توانایی خواندن و نوشتن بی‌بهره بوده است اما با وجود این، کرامات زیادی برای او برشمرده‌اند. در مورد زمان تولد و مرگ ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست. همچنین هیچ اثر مستقل و مشخصی از این عارف اُمّی وجود ندارد و تنها اقوالی از او در آثار عرفای دیگر نقل شده است؛ از جمله آثاری چون: حدیقه‌الحقیقه، تذکره‌الاولیاء، اسرارالتوحید، نورالعلوم و ... شاگردان زیادی از محضر این عارف بزرگ بهره‌مند شده‌اند از جمله ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر که خود عرفای بنامی بوده‌اند. از مهم‌ترین خصیصه‌های این عارف بزرگ، فتوت و جوانمردی است که خود نیز در اقوال خود بسیار به آن اشاره کرده است. علاوه بر ابوالعباس قصاب آملی شخص دیگری به نام جوانمرد قصاب وجود دارد که در شهر ری مدفون است و به باور برخی از پژوهشگران شخص مدفون در این مکان همان ابوالعباس قصاب آملی است اگر چه با توجه به شواهد و دلایل موجود این ادعا مردود است.
بررسی اندیشه‌های عرفانی در شاهنامه‌ی فردوسی
نویسنده:
نورافروز مصباحیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دست يابي به معرفت، دغدغۀ تلاش هاي فلسفي، هنري و عرفاني دنياي امروز و ديروز بشر است كه آگاهي از اين حقيقت و رسيدن به آن اگر چه متفاوت و داراي جلوه هاي گوناگون است، و هر چندگاه به مدد عقل، گاه به نيروي وحي و گاه با خيال انگيزي و تخيل انجام مي پذيرد؛ اما مي توانهمساني ها و اشتراكات فراواني بين آنها يافت.در اين پژوهش نيز، هدف بررسي انديشه هاي عرفاني در اثري است كه، ظاهراً با عرفان در تناقض است اما تحقيقات در بارۀ آن نشان داده است كه، عليرغم تناقضات ظاهري، مشابهات و اشتراكاتي بين آنها در رسيدن به معرفت وجود دارد.انديشه هاي معنوي و عرفاني از موضوعاتي است كه در حماسه به ويژه شاهنامۀ فردوسي با توجه به تاريخ و فرهنگ كهن ايراني ديده مي شود كه براي بررسي آن با توجه به موضوع پژوهش، آشنايي اجمالي با عرفان و تصوّف، و چگونگي سير و انديشه هاي آن را از آغاز تا پايان قرن چهارم لازم دانستيم. جايگاه عرفاني اديان ايران باستان و بازتاب عرفاني آنها در شاهنامه از مباحثي است كه مطرح شدنآن در اين پژوهش ضروري مي نمايد.با توجه به حماسي بودن شاهنامه و تقابل ظاهري عرفان و حماسه، بررسي اشتراكات و مشابهات عرفان و حماسه را نيز لازمدانستيم تا از اين طريق بتوان تحليلي منطقي در مورد تأثير عرفان بر شاهنامه و شاهنامه بر عرفان به دست آورد كه، راهگشايي براي كشف مشابهت هاي فكري در حماسه و عرفان باشد.ارتباط اخلاق و عرفان بر هيچ كس پوشيده نيست به همين منظور بايد و نبايد هاي شاهنامه از موضوعاتي است كه در اين پژوهش بررسي شده است تا بتوان به ارتباط مباني فكري رايج در حماسۀ فردوسي چون: يزدان پرستي، ارجمندي خرد، مبارزه با نفس، مرگ، رستاخيز و ... كه در آثار عرفاني نيز وجود دارد؛ بهتر پي برد.عرفان در شاهنامه جلوه هاي گوناگوني از اساطير، دين ها و باور ايرانيان را در خود جاي داده است كه مبتني بر اصيل ترين نيازهاي بشري است هم در بعد فردي و هم در ابعاد اجتماعي، كه نه چنان خشك و زاهدانه و صوفيانه است كه روح عمل و زندگي را بخشكاند و آدمي را به انزوا برد، و نه چنان لجام گسيخته و بي پروا كه دل را بميراند و اساس و لطافت عشق را پژمرده سازد، در اين پژوهش نمود چنين عرفاني را در شخصيت ها و داستان هايي چون: كيومرث، ايرج، زال، سياوش، كيخسرو، هفت خوان رستم و ... بررسي شده است، و در نهايت به جايي رسيده ايم كه مي توان گفت عرفان موجود در شاهنامه عليرغم تأثيراتي كه از عرفان اسلامي و غير اسلامي پذيرفته است؛ عرفان ستيز است نه عرفان پرهيز
پارسی کهن در ترجمه قرآن مجید (قرآن شماره 6315 آستان قدس رضوی)
نویسنده:
عصمت اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 5