جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
سایه های متحرک: مذهب و سینما به مثابه فرآورده های فرهنگی
نویسنده:
مارگارت ر. مایلز، شاپور عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سینمای امروزی به طرزی غریب در تصویری باستانی پیش بینی شده است. اسطوره ی غار افلاتون توصیف تقریباً دقیقی از سینما است. با گذراندن تصاویری از مقابل منبع نوری که پشت تماشاگرانی نشسته در تاریکی و جدا از یکدیگر قرار گرفته، سایه های متحرک بر دیوار مقابل آن ها می افتد. افلاتون می نویسد: به انسان هایی بیاندیش ساکن غاری زیر زمین که کل پهنه ی آن رو به سوی نور دارد. آنها از کودکی در این غار بوده اند و غل و زنجیر بر پا و گردن دارند، به طوری که مجبورند بی حرکت بمانند و مستقیم چشم به مقابلشان بدوزند و حتی نمی توانند سرِ خود را به این سو و آن سو برگردانند. پشت بر آنها آتشی تند می سوزد و نور تولید می کند و میان آتش و انسان های دست و پابسته راهرویی مرتفع هست که کناره اش پرده ای کوتاه آویخته شده؛ پرده ای مانند آنچه خیمه شب باز هنگام نمایش عروسکی، خود را پشتش پنهان می کند. حال مجسم کن افرادی را که اشکالی در دست دارند و طوری پشت این پرده حرکت می کنند که تصویر آن ها روی پرده می افتد؛ تصویر انسان ها و حیوان هایی چوبی و سنگی و همه نوع اشیاء دست ساز؛ و افراد حامل این اشکال گاهی سخن می گویند و گاهی نه. گلوکوس گفت: «چه تصویر عجیبی و چه زندانیان غریبی!» سقراط گفت: «آنها همچون مایند».
هستی بخشیدن به معنا
نویسنده:
شاپور عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویکتور شکلوفسکی در ۱۹۲۳ کتاب حرکت شوالیه را منتشر کرد و در ابتدای آن اعلام نمود که موضوع او قاعده و راه و رسم هنر بوده است. این، شاید نشان دهنده ی میزان تفاوتی باشد که میان دوران او و دوران ما وجود دارد: دورانی که در آن، موضوع فن راه و رسم است. شکلوفسکی شاید حدس نمی رد که نقد در دوره ی ما اینهمه عقلایی و منطقی باشد. تفسیر به یک صنعت چشمگیر امریکایی بدل شده و بر صدها روزنامه نگار، روشنفکر و تحصیل کرده تحمیل و هزاران صفحه را سیاه کرده است. یک فرد تحصیل کرده ی دانشگاهی با دنبال کردن نقد، آن هم با مسئولیت محدود، خطر بی آبرویی را کمتر به جان می خرد تا آنکه بنشیند رمان بنویسد؛ نقاشی کند یا فیلم بسازد. به قول راندل ژارل، همگی در دوران نقد به سر می بریم و نشانه ای در دست نیست که اعلام کند افول این دوران فرا رسیده است. با وجود این، برخلاف مفاهیم امروزین “نهاد” و “گفتمان” این الزام پدید آمده که منتقدان حدس و گمان های تئوریک خود را پذیرفته و به سنت های پیشین حمله ور شوند؛ امّا هنوز شیوه هایی یافت می شود که تقریباً و به شکلی کامل، “جواب می دهند.” از مکاتب، آموزه ها، اصطلاحات و دستور جلسه ها که بگذریم، نادیده گرفتن سوابق رسمی که نشان می دهد تئوری انتقادی به اوج خود رسیده اعلام می کند قرار است یک تئوری را توسط تئوری دیگری دور بیاندازیم. این تئوری اخیر خوشبختانه می تواند به پرسش هایی پاسخ دهد که سلف آن اساساً پرسش هایی از این دست را نادیده می گرفت. این امر یعنی نادیده گرفتن آنچه منتقدان آن دوران می گفتند که به آن عمل می کنند. این یعنی توجه بیش از حدّ به شیوه های عملی آنها برای نوشتن و فکر کردن. این یعنی عمل به تمامی چیزهایی که معنایی جز رسیدن به هیچ ندارند جز شبحی از اصول و قواعدی که مثلاً قدرتمندتر از فرضیات یک سبک آکادمیک نقاشی یا موسیقی نیست.
  • تعداد رکورد ها : 2