جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی اباضیه عمان در دوران معاصر (عصر سلطان قابوس)
نویسنده:
سید جلال رضوی مهر ، رمضان محمدی ، محمد شجاعیان ، عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اباضیه از مذاهب پویای معاصر در جهان امروز است که توانسته است تا عصر حاضر ظهور و بروز داشته باشد. عمان پایتخت مذهب اباضیه سابقه‌ای کهن دارد. شخصیت‌های سیاسی و مذهبی فعال در این کشور، جزء رهبران ملی و مذهبی مردم عمان هستند. اباضیه در عصر حاضر با توجه به شرایطی که برای آنها فراهم شد، توانستند پایه‌های خود را در ابعاد مختلف به‌ویژه سیاسی و اجتماعی استحکام ببخشد و این موفقیت مرهون سلطان قابوس است. سلطان قابوس حاکم و پادشاه این کشور و از شخصیت‌های مهم اباضیه در دنیای معاصر بود و از همان روزهای آغازین حکومت خود اقدام‌های لازم برای خروج عمان از انزوا را بعد از سال‌ها انجام داد؛ به گونه‌ای که از ابتدای قدرت درصدد مدرن‌سازی نظام حکومت و سبک زندگی مردم با ملاحظه دین‌داری و رسومات محلی برآمد و تمام برنامه‌های اجتماعی و سیاسی خود را با عنوان برنامه‌های پنج‌ساله به اجرا گذاشت. همچنین با شعار «مخالفت با مصادره فکر» سعی بر جذب مخالفین خود برآمد؛ اما پرسش این است که چگونه این مذهب در جهان معاصر توانسته است با وجود اندک‌بودن پیروان، خود را حفظ نماید؟ اوضاع اجتماعی و سیاسی اباضیه در دوران معاصر چگونه است؟ رموز موفقیت اباضیه چیست؟ در این مقاله با استفاده از منابع، این مذهب از بُعد اجتماعی و سیاسی در عصر حاضر (سلطان قابوس) بررسی شده است و به پرسش‌های فوق پاسخ داده شده است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که سلطان قابوس توانست هم مخالفین داخلی را مطیع حکومت کند و هم در زمینه بین‌المللی عمان و اباضیه را در سطح جهان در جایگاه مذهبی پویا معرفی کند و نهادهای دینی، اعتقادی و فقهی آن را به جهان عرضه بدارد. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه‌ای اوضاع سیاسی و اجتماعی اباضیه را در عصر سلطان قابوس بررسی و تحلیل کرده است.
صفحات :
از صفحه 265 تا 290
عدالت از دیدگاه اجتماع‌گرایان (با تاکید بر نظریه عدالت سندل) و رهیافت‌های آن برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: الگوی پیشرفت,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث درباره ماهیت عدالت و جنبه‌های مختلف آن از همان آغاز، با فلسفه سیاسی همراه بوده است. حتی برخی از فلاسفه سیاسی به ویژه در دوران معاصر، فلسفه سیاسی خود را حول موضوع عدالت شکل داده‌اند و بیشترین بحث‌ها و آثار خود را به مسئله عدالت اختصاص داده‌اند. شاید نتوان اندیشمند یا پژوهشگری در عرصه فلسفه سیاسی را یافت که عدالت یا حداقل یکی از شقوق عدالت یعنی عدالت اجتماعی یا عدالت توزیعی را جزء موضوعات فلسفه سیاسی نداند. علت این مسئله را می‌توان با تحلیل مفهوم فلسفه سیاسی و ارتباط غیرقابل انکاری که موضوعات فلسفه سیاسی با موضوع عدالت پیدا می‌کند، دانست. اگر فلسفه سیاسی را بخشی از فلسفه اخلاق بدانیم که متکفل پاسخ به سؤالات مربوط به اخلاق سیاسی است آنگاه یکی از مهم‌ترین این سؤالات مسئله عدالت و جنبه‌های مختلف آن خواهد بود. در کانون مسائل اخلاق سیاسی، موضوع قدرت سیاسی و ارتباطی که این قدرت با فرد، جامعه، دولت و خالق هستی- و به تعبیر فلسفی واجب‌الوجود- پیدا می‌کند قرار دارد. به عنوان نمونه می‌توان سؤالاتی از این قبیل را از جمله مسائل مربوط به اخلاق سیاسی دانست: آیا حکومت باید برای بزرگ‌ترین و بیشترین میزان سعادت برای افراد تلاش کند؟ مشروعیت یک حکومت در چیست؟ چه میزان از غرایز و خواسته‌های افراد باید برآورده شود و به چه شکلی؟ به چه دلیل یا دلایلی حکومت حق دارد به اعمال قدرت در عرصه عمومی جامعه اقدام کند؟ خیرها چه چیزهایی هستند و چگونه باید در میان مردم توزیع شوند؟ نقش دولت درباره تعیین و توزیع خیرهای فردی و اجتماعی چیست؟ چه نوعی از دعاوی مربوط به منابع، بیان کننده و دربردارنده به رسمیت شناختن استحقاق یا شایستگی است؟ اکثریت تا چه میزان موجه است که نگاه اخلاقی خود را به بقیه جامعه تحمیل کند؟ و فراتر از همه این‌ها آیا یک مبنای فرا انسانی برای رفع و رجوع اختلافات مربوط بر سر مسائل مربوط به فلسفه اخلاق و سیاست وجود دارد یا خیر؟ همان‌گونه که پیدا است برخی از این قبیل سؤالات یا مستقیماً به حوزه عدالت مربوط می‌شوند و یا اینکه بازگشت به موضوع عدالت دارند. چنین سؤالاتی تقریباً از زمان بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی غرب توسط سقراط و پس از او افلاطون، جزء مسائل ماندگار در تاریخ فلسفه سیاسی بوده است (Plant,1991). در عرصه ادیان توحیدی به ویژه، دین مبین اسلام، موضوع عدالت همواره مورد توجه بوده است و بخش قابل توجهی از آموزه‌های اسلامی در متون دینی به موضوع عدالت از جنبه‌های مختلف معطوف بوده است. به لحاظ تاریخی- سیاسی نیز یکی از موضوعات محوری در منازعات فکری و سیاسی دو جریان عمده در جهان اسلام- یعنی تشیع و اهل سنت- نیز عدالت و تلقی‌های مختلف از آن بوده است (مسجدجامعی، 1385). بر این اساس می‌توان عدالت را یکی از مفاهیم محوری در فلسفه سیاسی دانست هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تاریخی. با تحلیل مفهوم فلسفه سیاسی، می‌توان دریافت که عدالت همواره یکی از موضوعات پایدار در فلسفه سیاسی بوده است. اگر فلسفه سیاسی را مطالعه ماهیت امور سیاسی بدانیم (Strauss, 1988) یا آن را تفکر نظام‌مند و منسجم درباره ماهیت بنیادین سازمان سیاسی جامعه و ارتباط آن با ماهیت انسان‌ها بدانیم (White, 2003) و یا اینکه فلسفه سیاسی را تفکر منظم درباره غرض و غایت حکومت بدانیم (کوئینتن، 1371). آنگاه مشخص خواهد شد که عدالت یکی از موضوعاتی است که فلسفه سیاسی با توجه به چهارچوب مفهومی خود باید به آن بپردازد. زیرا اجتماع سیاسی را به هر شکلی که تصور کنیم و هدف آن را هر چه که بدانیم، این پرسش مطرح می‌شود که سازمان سیاسی باید کار ویژه و هدف خود را بر اساس چه اصولی تحقق بخشد. اینکه سازمان سیاسی باید هدف خود را به شکلی منصفانه تحقق بخشد تقریباً به طور عام، قابل قبول است اما پرسش مهم‌تر آن است که چه اصولی را باید برای تحقق منصفانه غایات خود، لحاظ کند. در پاسخ به این سؤال موضوع عدالت خود را نمایان می‌سازد و لذا یکی از موضوعات پایدار در فلسفه سیاسی آن است که اجتماع سیاسی چه اصولی از عدالت توزیعی را مبنای عمل خود قرار دهد. آن‌گونه از اصطلاح عدالت توزیعی بر می‌آید، عدالت توزیعی امری است مربوط به توزیع و تقسیم خیرها یا سهم‌های اجتماعی و اینکه چه اصولی باید بر این امر حاکم باشد. به عبارت دیگر اصول عدالت توزیعی مربوط است به تقسیم کردن هر آنچه که دولت به شکلی صحیح برای شهروندانش فراهم کرده است. و همچنین مربوط است به تکالیف یا تقاضاهایی که دولت ممکن است به شهروندانش تحمیل کند و از آنها خواستار باشد. در دو دهه پایانی قرن بیستم، اجتماع‌گرایی و منازعه معروف این مکتب با لیبرالیسم، بسیاری از فعالیت‌ها در عرصه فلسفه سیاسی را به خود اختصاص داد. دامنه این منازعه به قرن جدید هم کشیده شد. به طور عینی، مکتب اجتماع‌گرایی جدید در اوایل دهه 1980، با انتشار چهار کتاب مهم، ظهور و بروز یافت: «در جستجوی فضیلت» مکینتایر در سال 1981، «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» سندل در سال 1982، «حوزه‌های عدالت» والزر در سال 1983 و «مقالات فلسفی» چارلز تیلور در سال 1985. هر یک از این کتاب‌ها به شیوه خودشان، اهداف و آرمان‌های لیبرالیسم به ویژه در زمینه عدالت و حقوق را مورد نقد قرار دادند. هدف اصلی انتقادات این کتاب‌ها، «نظریه‌ای درباره عدالت» رولز بود که در سال 1971 منتشر شده بود. اما آراء روبرت نوزیک در کتاب «هرج و مرج، دولت و آرمان‌شهر (nozick, 1974)» آراء رونالد دورکین در کتاب «جدی گرفتن حقوق (Dworkin, 1977)» و دیدگاه‌ها و آراء بروس آکرمن در کتاب «عدالت اجتماعی در دولت لیبرال» (Ackerman, 1980) نیز مورد نقد قرار گرفتند (Christman and Christman, 2009). اهميت مكتب اجتماع‌گرایی تا آنجا است كه لیبرالیسم معاصر و به ويژه اندیشمندان نوكانتي آن، تغييرات عمده‌ای را در نظريات خود بر اساس دیدگاه‌های اجتماع‌گرایان ایجاد کرده‌اند. در ميان انديشمندان اجتماع‌گرا، مايكل سندل جايگاه برجسته‌ای دارد و بدون توجه به دیدگاه‌های او درباره عدالت شايد نتوان فهم دقيقي از ماهيت و علل مباحث معاصر در باب عدالت داشت. اهميت دیدگاه‌های سندل تا آنجا است که برخي از محققان معتقدند مهم‌ترین نظريه رقيب براي عدالت ليبرال معاصر را در ابتدا توسط سندل به ويژه در كتاب «ليبراليسم و محدودیت‌های عدالت» مطرح شد و تغييراتي كه رولز در نظريه عدالتش ايجاد كرد در نتيجه توجه به دیدگاه‌های سندل در باب ماهيت عدالت بوده است. همچنين صورت‌بندی مفهوم عدالت اجتماع‌گرايانه تا حدود زيادي در نتيجه آراء سندل ايجاد شده است. بر این اساس پژوهش حاضر در پي بازسازي تئوريك خصائص محوري عدالت از ديدگاه سندل است. در زمينه اهميت پژوهش حاضر می‌توان به چند نكته اساسي اشاره كرد. اول آنكه موضوع عدالت در فلسفه سياسي علاوه بر اينكه سابقه‌ای به اندازه تاريخ فلسفه سياسي از يونان باستان تاكنون داشته است. در فلسفه سياسي معاصر مخصوصاً در دهه‌های پاياني قرن بيستم عرصه منازعات نظري گسترده بوده است و اين منازعات همچنان بخش قابل توجهي از فلسفه و نظريات سياسي معاصر را به خود اختصاص داده است. دوم آنكه عدالت سندلي از آنجا كه به موضوع تكثر و تنوع اجتماعات و فرهنگ‌های مختلف توجه دارد و آن را در نظریه‌پردازی در باب عدالت کاملاً لحاظ می‌کند از اين نظر نيز قابل توجه و تأمل است. به ويژه آنكه در دهه‌های اخير تكثرگرايي در عرصه‌های مختلف علوم اجتماعي و انساني مقوله‌ای مورد توجه و با اهميت است. نكته سوم درباره پژوهش حاضر آن است كه مفهوم عدالت از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود ميلادي به بعد عمیقاً تحت تأثیر سندل و دیدگاه‌های او در اين باره بوده است و در واقع توجه به نظريه سندل براي درك مباحث و مجادلات فیلسوفان سياسي معاصر اهميت محوري دارد عدالت اجتماع‌گرايانه سندل يكي از مهم‌ترین و جديدترين گفتمان‌ها در باب عدالت است. پژوهش حاضر شامل سه بخش است. بخش اول به بررسی آثار سندل به همراه مروری اجمالی از مهم‌ترین دیدگاه‌های او در خلال آثار منتشر شده‌اش اختصاص دارد. همچنین در بخش اول نقد بنیادین سندل بر نظریه لیبرالیسم معاصر، به ویژه یکی از مهم‌ترین فلاسفه سیاسی خط مقدم لیبرالیسم یعنی جان رولز بررسی می‌شود. رویکرد بدیل سندل به نظریه عدالت سندل، دیدگاهی است که بر ارزش‌های موجود در اجتماع تأکید بیشتری می‌کند و اجتماع را عنصر محوری در صورت‌بندی اخلاقی افراد در نظر می‌گیرد. بر این اساس نظریه عدالت سندل، در بخش دوم پژوهش بازسازی و در بخش سوم نقد می‌شود.
نماز جماعت و قدرت نرم جامعه اسلامی
نویسنده:
محمد شجاعیان ، سید محمود طیب حسینی ، فاطمه لطفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، تبیین کارکردهای اجتماعی و سیاسی نماز جماعت با تأکید بر ایده قدرت نرم است. در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی، مفهوم قدرت نرم و مؤلفه‌های آن و نیز کارکردهای اجتماعی و سیاسی نماز جماعت با توجه به مؤلفه‌های قدرت نرم و نقشی که نماز جماعت در بسط قدرت نرم جامعه اسلامی دارد، تبیین گردید. نتایج حاکی از آن است که نماز جماعت، با توجه به شرایطی که اسلام برای آن در نظر گرفته است در تقویت حداقل چهار مؤلفه از مؤلفه‌های قدرت نرم تاثیر قابل توجهی دارد: بسط ارزش سیاسی عدالت، تقویت انسجام اجتماعی و کاهش تعارضات، ارتقاء اعتماد اجتماعی و افزایش دانش و بصیرت دینی.
صفحات :
از صفحه 245 تا 262
طرح و نقد «خود» لیبرال (بازسازی انتقادات سندل بر رالز)
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اغلب مایکل سندل را یکی از مهم‌ترین منتقدان لیبرالیسم معاصر و به‌ویژه نظریه عدالت جان رالز می‌دانند. نقد اساسی سندل بر لیبرالیسم رالز، معطوف به نقد آن نوع برداشتی از خود یا فرد است که نظریه رالز مستلزم آن است. به نظر سندل برداشت رالز از فرد دو اشکال اساسی دارد؛ اول آنکه، این خود نمی‌تواند به معنای واقعی، آن نوع انتخابی را که مورد نظر رالز است، انجام دهد و دوم آنکه، نظریه رالز مبتنی بر خودی که مستقل و مقدم بر اهدافش باشد، نیست؛ بلکه برداشت بین‌الاذهانی از خود را در درون خود مستتر دارد که این امر با ادعای رالز درباره پرهیز از قضاوت‌های اخلاقی محتوایی درباره ماهیت خود در تضاد است. نظریه عدالت رالز، از نظر سندل مطلوب هم نیست، زیرا نمی‌تواند تبیین درست و کفایت‌مندی از مفاهیمی مانند شخصیت، خودآگاهی و دوستی ارائه دهد. سندل، در برابر رویکرد لیبرالی رالز، بر آن نوع تلقی از خود تأکید می­کند که هویت خود را از راه عضویت در اجتماعات مختلف به دست می‌آورد. غایت و هدف اخلاقی مورد نظر سندل، قبل از آنکه دستیابی به حقوق فردی باشد، معطوف به خیر عمومی است. اهمیت اخلاقی خیر عمومی برای سندل تا آنجاست که معتقد است، خیر عمومی باید تعیین‌کنندۀ حقوق باشد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 174
بررسی آزادی آکادمیک در غرب معاصر و نقد مبانی آن از دیدگاه متفکران معاصر مسلمان
نویسنده:
محمد ابراهیم قادری مقدم ، محمود نوذری ، محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله با تبیین تاریخچه، خاستگاه و رویکردهای آزادی آکادمیک در غرب معاصر، به بررسی و نقد مبانی آن می‎پردازد. بدین منظور از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شد. از میان دسته‌بندی رویکردهای تجویز آزادی‎ آکادمیک، دسته‌بندی بروبیکر در سه رویکرد (معرفت‎شناختی، سیاسی، اخلاقی) توصیف و پژوهش در دو زمینه اسناد (بیانیه‌ها و لوایح حقوقی) و دیدگاه‎های صاحب‎نظران (جان‎دیویی، برتراند‎راسل، جان سرل، استنلی فیش، دونا ایبن و ریچارد رورتی) پیگیری شد. جمع‌بندی تعاریف و تجویز‎ها، نتایج نشان داد: آزادی و عدالت، علم و خیر جمعی، بارزترین مبانی غرب در بنای آزادی ‎آکادمیک است. این مبانی که متأثر از پیش‎فرض‎های فلسفی برگرفته از امانیسم است، با استمداد از نظرات متفکران معاصر مسلمان مورد نقد قرار گرفت.
صفحات :
از صفحه 91 تا 111
سیر تحول مفهوم قاعده نفی سبیل در فقه سیاسی شیعه
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضربررسی سیر تحول مفهوم نفی سبیل در فقه سیاسی شیعه با رویکردی تاریخی است. در این راستا،با روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شد کهدایره شمول قاعده نفی سبیل از یک سیر تدریجی به سمت توسعه مفهومی سلطه و نفی انواع آن می‌باشد. توجه فقها در دوره قاجاریه به آیه نفی سبیل به بویژه در عرصه سیاسی و اجتماعی بیش از فقهای گذشته می‌باشد. به نظر نمی‌رسد طرح نفی سبیل به عنوان یک قاعده فقهی در اواسط دوره قاجاریه و تسلط کشورهای غربی بر دیگر کشورها و از جمله کشورهای اسلامی، صرفا یک هم‌زمانی بوده باشد و توجه به دلالت‌های عام آیه 141 سوره نساء، از ابتدا مورد توجه فقهای شیعه بوده است. از اواسط قرن سیزدهم هجری با یک جهش جدی در این مفهوم مواجه هستیم. به این معنا که در این دوران نفی سبیل به صورت یک قاعده فقهی صورت‌بندی شد. یکی از دلائل این موضوع مهم برای فقه و فقه سیاسی شیعه، وجود یک واقعیت اجتماعی و سیاسی مهم، یعنی سلطه کفار بر مسلمانان که تحقق خارجی یافته بود، است. نفی سبیل، در دوران مدرن که دوران سلطه­ی تفکر و سپس اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشورهای مدرن غربی بر جوامع دیگر و از جمله بخش‌های وسیعی از جهان اسلام بوده، کاربردهای صریح سیاسی داشته است. عالمان شیعه در دوران معاصر ضمن توجه به دلالت‌های سیاسی این قاعده، آن را مبنای نظری مبارزه علیه سلطه خارجی قرار داده‌اند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
روش شناسى اسلامى در علم سیاست
نویسنده:
عبدالرشید موتن، محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تضاد نشان داده شده میان سبک غربى پژوهش سیاسى و جایگزین اسلامى آن در این جا، نه تنها به روشن‏سازى کاستى‏هاى ذاتى اولى کمک مى‏کند؛ بلکه مهم‏تر از آن، مجموعه خاصى از ویژگى‏هاى ذاتى دومى را برجسته مى‏سازد. تصویرى که ظهور یافته، آن است که روش‏شناسى و معرفت‏شناسى علم سیاست غربى، به عنوان آخرین دست آورد، پیرامون قدرت ظاهرا نامحدود علوم طبیعى بنا شده است. طبیعت ذهنى و ایدئولوژیک علم سیاست از ناحیه چشم انداز معرفتى‏اش و وضعیت زندگى واقعى، به نحوه موثرى آشکار شده است. چیزى به اسم علم براى علم وجود ندارد. انگاره علم سیاست بى‏طرف، عینى و برى از ارزش دیگر اصلاً معمول نیست. مفهوم ابزار انگارانه اجتماع سیاسى، صورت بندى نظرى، تحقیق پذیرى، و دسته بندى‏هاى نهایى دانش، همه، تحت الشعاع تجربه‏هاى اجتماعى، فرهنگى و تاریخى مسیحیت غربى که به گونه‏اى تناقض‏آمیز سراسر مادى گرایانه و سکولار است، قرار گرفته‏اند. چنین علمى احتیاجات و نیازهاى مسلمانان را بر آورده نکرده و نمى‏کند و به معناى دقیق کلمه، نمى‏تواند در جامعه اسلامى ریشه اجتماعى و فرهنگى بدواند. جایگزین اسلامى آن، پیگیرى دانش را در درون چارچوب ارزشى اسلام ملاحظه مى‏کند. تمامى ادعاهاى مشابهت به علوم تجربى را رها نموده و ملاحظاتش درباره طبیعت اجتماع سیاسى، نه به وسیله مفهوم ابزار انگارانه اجتماع؛ بلکه به وسیله پرسش از غایت‏هاى هر چه که وجود دارد، راهنمایى شده است. اصل سرنوشت ساز علم سیاست، اختلاف میان جزء و کل، و واقعیت و ارزش است. اجزا با واقع شدن در یک کل فراگیر با قالبش براى ارزش‏هاى جاودان محفوظ در قرآن و سنت پیامبر عزیز محمد(ص)، معنا مى‏یابند. در نهایت، علم سیاست اسلامى، مشابهت با ارزش‏ها و روح الگوى مدینه ـ اجتماعى که معناى اهداف بشرى را مجسم کرد ـ را هدف قرار مى‏دهد. جایى که اهداف بشرى مورد بحث باشد، تفکّر اخلاقى وجود دارد. به معناى دقیق کلمه، علم سیاست در اسلام امرى خالى از ارزش نیست. اسلام اصرار مى‏کند که سیاست باید پژوهشى براى اصول اخلاقى و اجتماع سیاسى همان گونه که افراد، را به اخلاق توصیف مى‏کند براى اخلاقى کردن عمل نیز موظف است. اصول اخلاقى و سیاست به گونه‏اى جدایى‏ناپذیر به هم مرتبط هستند. درسى که بشر اگر مى‏خواهد جهان به خطا رفته را دوباره به سلامت عقل باز گرداند، باید فرا گیرد.
صفحات :
از صفحه 229 تا 249
ماهیت بشر و نظریه سیاسی
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: ارتباط ماهیت بشر و نظریة سیاسی، یکی از مهم ترین مباحث در مطالعة تحلیلی هر نظریة سیاسی است. اندیشمندان سیاسی معمولاً مشروعیت دیدگاه خویش دربارة سیاست و حکومت را بر تبیین و برداشت خاصی از ماهیت انسان ها بنا می نهند. ایدة اصلی پژوهش حاضر آن است که ماهیت بشر را صرفاً نمی توان و نباید یک موضوع با اهمیت در سیاست و نظریة سیاسی دانست؛ آن گونه که عدالت، برابری یا آزادی این گونه هستند؛ بلکه ماهیت بشر در واقع، فضایی است که در درون آن فضا، نظریة سیاسی و تلقّی و برداشت از سیاست، شکل می گیرد. اگر به موضوع ماهیت بشر توجه اساسی صورت گیرد آنگاه تکلیف بسیاری از امور در نظریة سیاسی معلوم خواهد شد؛ چنان که برخی ناهماهنگی ها و ابهامات در نظریات سیاسی را می توان نتیجة ابهام و عدم انسجام در برداشت نظریه پرداز سیاسی از ماهیت بشر دانست. بنیادین بودن ماهیت بشر برای عقاید سیاسی و به ویژه نظریة سیاسی عبارت است از اینکه ماهیت بشر در واقع، چارچوبی را شکل می دهد که نظریة سیاسی در درون آن صورت بندی می شود. برداشت ما از ماهیت بشر مشخص می کند که غایت و هدف نظریة سیاسی واجد چه نوع محتوا و مضمونی باید باشد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 40
ماهیت بشر و نظریه سیاسی از دیدگاه فارابی
نویسنده:
محمد شجاعیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ارتباط ماهیت بشر و نظریۀ سیاسی یکی از مباحث مهم در مطالعۀ تحلیلی هر نظریه سیاسی است. اندیشمندان سیاسی معمولاً مشروعیت نظریه خویش، دربارۀ سیاست و حکومت را بر تبیینی خاص از ماهیت انسان‌ها بنا می‌نهند. پژوهش حاضر، آرای سیاسی فارابی، از اندیشمندان مهم سیاسی جهان اسلام، را از این دیدگاه بررسی می‌کند. نظریۀ سیاسی فارابی خصلتی جهان‌شمول دارد و این امر به دلیل برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه می‌دهد. در نظریه سیاسی فارابی، انسان‌ها به دلیل ماهیت خویش، برای رسیدن به سعادت نیازمند حضور در اجتماع هستند. در نتیجه تلقی او با تلقی‌های مدرن فردگرایانه از سیاست و حکومت در تعارض است. فارابی معتقد است انسان، برای شناخت سعادت به غیر خودش نیاز دارد و این نیاز، صرفاً از طریق ارتباط با عقل فعال، که خودش مخلوق خدای عالم یا همان سبب نخستین است، برآورده می‌شود. به این ترتیب، نظریۀ سیاسی فارابی ارتباط ویژه و مشخصی با مسئله توحید دارد. نظریه‌های سیاسی مدرن، عمدتاً به موضوع حاکم یا امام در اجتماعات سیاسی توجهی نمی‌کنند. اما اینکه چه کسی باید حکومت کند، برای فارابی اهمیت بسیاری دارد و نظریۀ او در این زمینه وام‌دار برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه کرده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 138
نظریه عدالت سندل و چندفرهنگ گرایی
نویسنده:
توسلی رکن آبادی مجید, شجاعیان محمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه عدالت سندل بر اساس عضویت افراد در اجتماع ها شکل گرفته و هدفش ارزشمند شمردن خیر عمومی است. دفاع سندل از خیر عمومی، مستلزم ارزشمند شمردن اجتماع ها و فرهنگ های مختلف موجود در آنهاست که نقش تقویم بخش در هویت فرد دارند. خیر مورد نظر سندل در درون اجتماع و زمینه های فرهنگی به دست می آید.آموزه عضویت در اجتماع ها که نقطه کانونی نظریه عدالت سندل است دارای دلالت فرهنگی است. به این دلیل که شیوه های عضویت در اجتماع ها را رویکردهای فرهنگی موجود در اجتماع، مشخص و صورت بندی می کند. بخشی از اجتماع، فرهنگ و در واقع، فرهنگ های مختلفی است که در درون آن وجود دارد. خود مورد نظر سندل، خودی روایت گونه است که از طریق قرار گرفتن در یک زمینه تاریخی و فرهنگی خاص، تفسیر می شود. آرا سندل درباره عدالت تاثیر قابل ملاحظه ای در فلسفه اخلاقی و سیاسی معاصر داشته است. یکی از این تاثیرها، رویکرد به اجتماع و فرهنگ است که به ویژه از سوی فلاسفه سیاسی لیبرال مورد غفلت قرار گرفته بود.
صفحات :
از صفحه 157 تا 180
  • تعداد رکورد ها : 10