جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 102
مراتب خلقت از دیدگاه آیات و روایات
نویسنده:
حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق آیات و روایات، عالم تکوین در دو بخش عالم انوار و عالم اجسام خلق شده است. عالم اجسام متوقف و وابسته به عالم انوار و عالم انوار مدبر آن است. اولین مخلوق خداوند، نور وجودی حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است که همه چیز از آن‌پیدا شده و اصل عالم خلقت است. تعابیر مختلفی چون عقل، نور، روح و قلم درباره آن به کار رفته است. انوار حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام ، فاطمه علیهاالسلام ، ائمه اطهار، انوار 124 هزار پیامبر، عرش، کرسی، لوح، بهشت و انوار مؤمنین از نور وجودی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آفریده شده است. آب اولین مخلوق در عالم اجسام است که با واسطه از نور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله خلق شده و از آن تمام این عالم ماده در شش روز از ایام ربوبی پدید آمده است.
صفحات :
از صفحه 28 تا 57
نگاهی انتقادی به اخلاق کانت
نویسنده:
حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه اخلاقی کانت یکی از نظریات مهم در فلسفه اخلاق است که همیشه مورد توجه شارحان و منتقدان بوده است. این نظریه گرچه دارای نکات مثبت زیادی است، ولی همانند هر نظریه بشری دیگری دارای اشکال هایی نیز هست. در این مقاله سعی شده است انتقادهایی که به نظر می رسد بر اخلاق کانت وارد است ذکر شود. برخی از این اشکال ها عبارتند از: تعمیم پذیری ویژگی قانون است نه معیار اخلاقی بودن عمل، تجویز اعمال نادرست و ممنوعیت اعمال درست به وسیله ملاک تعمیم پذیری، امکان اختلاف افراد در تعمیم پذیر دانستن یک قاعده، عدم کارآمدی اصل غایات، اشکال بر ارزش ذاتی عقل، اشکال بر تنها خیر ذاتی بودن اراده نیک، اشکال اطلاق اوامر اخلاقی، مشکل تعارض وظایف، عدم توجه به شخصیت، انگیزه ها و عواطف درونی فاعل و عدم پوشش کل حیات اخلاقی به وسیله مفهوم وظیفه.
صفحات :
از صفحه 9 تا 36
جایگاه و نقش عقل در حکمت اشراق
نویسنده:
اکرم نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهعقل در فلسفه‌ی اسلامی، دارای نقش و کارکرد متعدد و جایگاه خاص و ویژه‌ایی است. پژوهش حاضر، این مسئله را در حکمت اشراق و در دو حوزه‌ی جهان‌شناسی و معرفت‌شناسی با نظر به سه دسته آثارِ مشائی، اشراقی و رساله‌های رمزیسهروردی بررسی می‌کند. روش این پژوهش تحلیلی و کتابخانه‌ای است. نتایج حاصل از این پایان نامه نشان می‌دهد:در جهان‌شناسیآثارمشائی، عقل در سلسله عقول ده‌گانه مشائی حضور دارد که به عقل فعّال ختم می‌شود و از آننفوس بشری و صور و ماده صادر می‌شود. سهروردی در حکمت اشراق، با نقد عقول ده‌گانه مشائی به اثبات تعداد عقولِ(انوار) طولیِ بیشتر و هم عقولِ(انوار) عرضی (رب‌النوع‌ها) می‌پردازد.در جهان‌شناسی آثار مشائی، عقل فعّال، عقل دهم است و در حکمت اشراق، نور اقرب (عقل اول) و در رساله‌های رمزی که تلفیقی از آراء مشائی و اشراقی است، عقل فعّال در سلسله‌مراتب تشکیکی انوار از نور اقرب تا عقل دهم و یا رب‌النوع انسانی تردد دارد.سهروردی در معرفت‌شناسی اشراقی با حفظ استدلال مشائی، معرفت را محصول تعامل استدلال عقلی (عقل استدلالی) و ادراک شهودی (عقل شهودی) می‌داند. در ارتباط بین معرفت‌شناسی و جهان‌شناسی، در معرفت‌شناسی مشائی اتحاد یا اتصال با عقل فعّال، فعلیّت بخش عقلِ بالقوه بشری است. در حکمت اشراق «اتحاد عقلی واتصّال شهودی» جایگزین این نظریه می‌شود. نقش محوری رساله‌های رمزی را عقل فعّال به عهده دارد و در نقش و کارکرد معرفتی خویش به تعلیم و راز آموزی جهان‌شناسی و معرفت‌شناسی عقل(عقل فعّال) نیز می‌پردازد.کلمات کلیدی: عقل ، عقل فعّال ، حکمت اشراق، انوار قاهره‌ی طولی، انوار قاهره‌ی عرضی، رب‌النوع‌ها
تقریری جدید از نظریه‌ی امر الهی (رابرت مری هیو آدامز)
نویسنده:
میترا گلستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی امر الهی، یکی از نظریات مهم اخلاقی است که در حوزه‌ی اخلاق هنجاری، وظیفه گرای قاعده گروانه قرار دارد. این نظریه معتقد است که باورهای اخلاقی ما، از دستورات خداوند ناشی می شود. در حقیقت دستورات الهی، در قالب دین، ما را ملزم به انجام افعالی می کند و از انجام برخی افعال ما را نهی می کند.
عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه پراگماتیسم
نویسنده:
معصومه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقلانیت باور دینی از دیرباز یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین بوده است؛ اما پرسش اصلی این است که عقلانیت به چه معنا است؟ ملاک و معیار عقلانیت باورهای دینی چیست؟ معیار پراگماتیسمبرای سنجش عقلانیت باورهای دینی چه می‌باشد؟ چه نقدهای جدی بر دیدگاه پراگماتیسم در مورد عقلانیت باورهای دینی وارد شده است؟ در بین دیدگاه‌های مختلف در مورد عقلانیت باورهای دینی، برخی به نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معقول بودن گزاره‌های دینی و کنار گذاشتن آن‌‌‌‌‌ها حکم کرده‌اند‌ و برخی دیگر به معقول بودن آن‌ها معتقد هستند. مکتب پراگماتیسم یکی از دیدگاه‌هایی است که به معقول بودن باورهای دینی حکم داده است. محور اصلی تفکر پراگماتیسم سودمندی در عمل است و از طرفی معتقد است در انتخاب باورهای دینی سودمندی فراوانی برای افراد وجود دارد و همین باعث می‌شود با وجود نبودن دلایل متقن برای آن‌ها، انتخاب آن‌ها، انتخابی عقلانی محسوب شود و هم‌چنین کنار گذاشتن آن‌ها و موضع لا‌‌ادری گرفتن نسبت به آن‌ها را نا‌‌‌معقول می‌دانند. بلیز پاسکالو ویلیام جیمزاز جمله فیلسوفانی هستند که با تفکر پراگماتیستی خود در این زمینه، حکم به عقلانی بودن باورهای دینی داده‌اند. البته علاوه بر جیمز و پاسکال در اینجا تفکر پیرسرا به عنوان موسس این مکتب و کسی که بنیان‌گذار تفکر پراگماتیستی است بررسی خواهیم کرد، هرچند که او طریق درست شناخت خداوند، را توجه به درون می‌داند و تفکر او در این زمینه فارغ از تمامی اندیشه‌های پراگماتیستی است. اما مهم‌ترین نقدی که بر تفکر جیمز وارد شده آن است که وی در نظریه‌ی خود دلیل انتخاب باورهای دینی را ناب بودن گزاره‌های دینی می‌داند، اما معیاری که وی بیان می‌کند، معیاری نسبی است؛ بدین معنا که یک گزاره ممکن است برای برخی ناب باشد و برای برخی دیگر ناب نباشد و بنابر‌این این معیار، معیاری نسبی است و علاوه‌ بر این وقتی که این معیار نسبی باشد، سبب می‌شود هرکس امر دلخواه خود را عاقلانه تلقی کند و آن را جزء گزاره‌‌‌های ناب بشمارد. در صورتی که ایمان دست‌یابی به حقیقت است نه هر آن‌چه که می‌خواهیم. نقدهایی نیز بر نظریه‌ی پاسکال وارد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها این است که، شرطی پاسکال دلیل مساعدی برای حمایت از عقلانیت باور دینی مطرح نمی‌کند و سعی بر این دارد که این مطلب را به فرد القاء کند که، باور دینی نمی‌تواند توسط دلایل متقن حمایت شوند در صورتی که این‌طور نیست و فرد را وادار می‌سازد به امری ایمان آورد و چیزی را عمل کند که در اصل به آن هیچاطمینانی ندارد و دلیلی برای انتخاب آن نیافته است. اما به طور کل می‌توان این‌گونهنتیجه گرفت که پراگماتیسم‌ها سعی بر این دارند که ایمان را عقلانی جلوه دهند و از عقل برای ایمان تایید بگیرند، در واقع می‌توانیم پراگماتیسم را تلاشی در جهت صدور مجوز برای تغییر معیار عقلانیت در زمینه‌ی باورهای دینی دانست، به این معنا که آن‌ها معتقدند که اگر عقل استدلال‌گر نمی‌تواند حکم به عقلانیت باورهای دینی بدهد، می‌توانیم با توجه به ویژگی‌های باور دینی از جمله این‌که آن‌ها گزاره‌ها‌ی ناب هستند، تغییر معیار دهیم و توسط معیار عقلانیت پراگماتیستی آن‌ها را عقلانی محسوب کنیم. در صورتی که همان‌طور که بیان خواهد شد لزومی ندارد که عقل همیشه ایمان و یا باور دینی فرد را تایید کند.
بررسی رابطه عقل و ایمان از دیدکاه سویین برن
نویسنده:
فاطمه اکبرپور روشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه عقل و ایمان همواره به عنوان جدالی جدی و اساسی در تاریخ اندیشه رخ نموده است. این نزاع از عصر روشنگری به بعد با جدیت و محوریت بیشتری روبرو شد و تا عصر حاضر، اهمیت خود را حفظ کرده است. پاسخ‌های متفاوتی به این مسئله داده شده است؛ از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به پاسخ عقل‌گرایان اشاره کرد. به زعم آن‌ها برای توجیهنظام اعتقادات دینی، باید بتوان صدق آن را تا حدی که اغلب عقلا قانع شوند، اثبات کرد. از میان این عقل‌گرایان، عده‌ای موافق با دین و برخی نیز مخالف با دین هستند.فیلسوف معاصر، ریچارد سویین‌برن یکی از نظریه‌پردازان مطرحاین عرصه و از چهره‌های سرشناس معرفت‌شناسی و فلسفه دین معاصر است. او باوری را عقلانی می‌داند که فاعل با معیارهای استقرایی و به همراه بررسی‌های پیشینِ کافی، آن را مورد تأیید قرار دادهو باور نیزبه وسیله همان معیارها محتمل شده باشد. به نظر سویین‌برن باور به هر گزاره، وابسته به میزان احتمال آن، در برابر میزان احتمال‌ بدیل‌های دیگر آن گزاره است. وی هم‌چنین با پاسخ‌گویی به ادلّه محدودیت عقل که از سوی اندیشمندان بنام مطرح شده، نشان می‌دهد که حجیت قلمرو عقل در سرتاسر آموزه‌های دینی گسترده است؛ به همین جهت می‌توان او را در ردیف فیلسوفانی قرار داد که موسوم به عقل‌گرا می-باشند. او از طرفی با بهره گرفتن از روش استقرایی،درصدد توجیه عقلانی ایمان بر می‌آید. و از سوی دیگر جهت عقلانی نشان دادن باورهای دینی، بهتوجیه عقلی مسائلی اشاره می‌کند که در طول تاریخ همواره از آن‌ها برای نقض عقلانیت باور دینی استفاده شدهاست. علی‌رغم اینکه نظریه او یکی از بهترین تلاش‌های مدرن برای دفاع از عقلانیت دینی محسوب می‌شود، نقدهایی نیز به آن وارد است؛ مانند اینکهاگرچهاستقرا نقش فزاینده‌ای در علوم و زندگی روزمره انسان‌ها دارد، ولی حاصل آن در نهایت چیزی جز یقین روانشناختی نیست و ?نچه مطلوب نظریات معرفت‌شناسی است -یعنی یقین منطقی- را تأمین نمی‌کند.
رابطه عقل و ایمان از منظر قرآن
نویسنده:
سهیلا لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرابطه عقل و ایمان یکی از مهمترین مسائل در حوزه فلسفه دین است که در این پژوهش در صدد بررسی آن از منظر قرآن هستیم. سوال این است که آیا ایمان و باور دینی باید الزاماً مبتنی بر عقل و استدلال یقینی باشد؟ دیدگاه‌های مختلفی در این باب وجود دارد: عقل‌گرایی حداکثری، ایمان‌گرایی افراطی، ایمان‌گرایی معتدل، معرفت شناسی اصلاح شده، دیدگاه مصلحت اندیشانه یا اراده گرا، عقل‌گرایی انتقادی و عقل‌گرایی اعتدالی.دیدگاه قرآن در مورد این مسئله، عقل‌گرایی اعتدالی است. از منظر قرآن، عقل به عنوان معیار تشخیص درستی و نادرستی اعتقادات، حجت و معتبر است. قرآن برای اغلب آموزه های دینی مانند: وجود خدا، توحید، نبوّت و معاد براهین و استدلال‌های عقلی اقامه کرده است و باورهای نادرست مشرکان و بت پرستان را با استدلال‌های عقلی رد کرده است. از سوی دیگر، عقل محدودیت‌هایی دارد و قادر به فهم همه امور نیست و عواملی مثل گناه مانع ورود معرفت و خطاپذیری آن می‌شود و در اینجا رجوع به سنت در کنار عقل ضرورت می‌یابد.براهین قرآنی، مثل برهان جهان شناختی در اثبات وجود خدا، گر چه از نظر منطقی قاطع و صحیح هستند ولی این به این معنا نیست که قانع کننده برای همگان باشد چون مقام صدق از مقام اقناع و مقام علم از مقام ایمان جداست و ممکن است کسی با وجود صدق دلایل قانع نشود و با وجود علم به چیزی به آن ایمان نیاورد. قرآن عواملی چون: ظلم، آزادی هوی و هوس و مقدم داشتن زندگی دنیوی بر اخروی را برای عدم ایمان آوردن برخی ذکر کرده است.از منظر قرآن، عمل گرچه داخل در مفهوم ایمان نیست؛ ولی رابطه‌ای دو سویه میان ایمان و عمل صالح وجود دارد به گونه‌ای که نشانه ایمان عمل صالح است و از سویی خاستگاه عمل صالح، ایمان به خدا است.
رابطه دین و حکومت در ایران باستان
نویسنده:
سمیه فرحبخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین و حکومت از دیر باز با یکدیگر تبادل و تعامل داشته‌اند. و این تعامل وتبادل را در ایران باستان نیز می‌توان مشاهده کرد و در ایران باستان طرز تفکری که می‌توان از آن با عنوان فلسفه‌ی سیاست فروغ خداوندی یاد کرد، توجیه کننده ساختار سیاسی بود. بر اساس این طرز تفکر، اطاعت از حاکم یعنی پادشاه، به این دلیل واجب و ضروری است که او صرف نظر از ویژگی‌های مختلف از یک خصیصه مهم برخوردار است: خداوند به او "فره ایزدی" عطا کرده است. در ایران باستان رابطه پیوستگی بین دین و حکومت در دوره‌های مختلف وجود دارد اما شدت و حدت پیوستگی بین آنها در دوره‌های مختلف با یکدیگر متفاوت است. در دوران مادها پس از آنکه مغان چیرگی یافتند پیوستگی بین دین و حکومت آشکارتر شد. در دوران هخامنشیان، شاهان خود را ظل‌الله می‌خواندند و مشروعیت حکومت خود را مرهون اهورامزدا می‌دانستند و این نشان‌دهنده‌ی پیوستگی بین دین و حکومت در این دوره است. در زمان اشکانیان نیز رابطه پیوستگی بین دین و حکومت وجود دارد اما در این زمان شاهان به اندازه‌ی شاهان هخامنشی قائل به منشأ الهی بودن حکومت خود نبودند و به همین دلیل هم مجلس مهستان در انتخاب شاه کشور دخیل بود. در دوران ساسانیان وحدت سیاسی و ملی ایران زمین، پشتوانه‌ای آیینی پیدا کرد و کیش زرتشت به آیین یگانه‌ی سراسر شاهنشاهی تبدیل شد و وحدت سیاسی نیازمند یگانگی آیینی بوده است و در سنت، وحدت سیاسی و وحدت دینی به گونه‌ای مکمل فهمیده شده است بنابراین در ایران باستان رابطه بین دین و حکومت پیوستگی بوده است.
تبیین مبانی حکمی اشراقی سهروردی در رساله آوازپرجبرئیل
نویسنده:
پریسا طاهری والا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نور به عنوان موضوع فلسفه ی اشراق ، رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی . برخلاف فلسفه های رسمی دیگر که موضوعشان وجود است ، مدار فلسفه ی سهروردی مساله ی علم است و علم و آگاهی جز در سایه‌ی اشراقات انوار افاضه شده ازجانب نورالانوار بواسطه ی جبرئیل/روح القدس میسر نمی باشد . سهروردی در داستان رمزی آواز پرجبرئیل با دیدگاهی مشائی-اشراقی یک دوره مباحث معرفت شناسی و جهان شناسی را مطرح کرده که سالک توانسته به عالم مثال وارد شود و پس از ورود به عالم مثال با جماعتی از عقول/فرشتگان مواجه شده و این مواجهه از طریق ادراک خیالی (شهودخیالی) صورت می گیرد و نهایتا با آخرین عقل از سلسله ی طولیه که همان عقل فعال است ،سخن می گوید .اتصال و ارتباط نفس ناطقه ی سالک به عقل فعال منجر به آن شده است که سالک بتواند از طریق این اتصال به معرفت حقایق علوی و روحانی عالم عقول نائل شود . عقل فعال/جبرئیلبا توجه به نقش محوری که در این داستان دارد ،در معرفت شناسی معطی علم است و در جهان شناسی واهب الصور است و در واقع پیوند دهنده ی معرفت شناسی اشراقی به جهان شناسی اشراقی است و این رساله در واقع بیان یک دوره مختصر جهان شناسی و معرفت شناسی مشائی است که به عنوان فلسفه‌ی رایج سهروردی به زبان اشراق بیان نموده . در این داستان سهروردی طی ابتکاری بدیع و بی نظیر جهان شناسی و معرفت شناسی دوگانه (اشراقی –مشائی)را ارائه داده است و در عین حال تلاش نموده که به زیباترین و دقیقترین وجه ممکن تقریب بین دونظام فلسفی مشائی و اشراقی را صورت بندد. واژگان کلیدی : معرفت شناسی ، جهان شناسی ، عقل فعال ، آواز پر جبرئیل
ویتگنشتاین متاخر و الهیات به مثابه گرامر
نویسنده:
مریم عیوضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات فلسفی ویتگنشتاین را به دو دوره تقسیم کرده اند. ویتگنشتاین در این دو دوره همواره به مساله دین و باور دینی توجه داشته است و هر بار با نگاهی خاص این امر را صورت داده است. در دوره اول با به سکوت واگذار کردن دین، آن را از حوزه ی عینی خارج می کند و به حوزه ای ماورایی می برد که تنها می توان آن را نشان داد و در دوره دوم با به میدان آوردن دین و سخن گفتن از آن در بازی زبانی خاص خود، ظاهرا جایگاهی قابل دفاع برای دین قائل می شود که در دوره اول از آن خبری نبود. اما با تامل در دیدگاه ها و نظرات متاخر ویتگنشتاین به عکس این مطلب خواهیم رسید. شخص دینداری که در بازی زبانی دینی به فعالیت می پردازد با پذیرش دیدگاه ویتگنشتاین قداست و عینیت دین را در صورت زندگی اش از دست رفته خواهد یافت، و این زمانی است که متوجه می شود همه چیز جز یک بازی زبانی بیش نیست و اعتقادات و باورها تماما از صورت زندگی اش بر خاسته است و در حقیقت همه برساخته ی صورت زندگی اش بوده است. ویتگنشتاین با هم ردیف قرار دادن دین و دیگر پدیده ها از جمله علم، هنر، منطق و ...، نه تنها به دین در معنای رایج آن بها نداده، بلکه برعکس، با این کار ضربه هولناکی بر آن وارد آورده است. از نظر وی همه این پدیده ها در بازی زبانی مخصوص به خود دارای ارزش هستند و در دیگر بازی های زبانی بی ارزش و بی معنا، و علت آن هم تنها تفاوت در صورت های زندگی است. چنان که نشان خواهیم داد دیدگاه ویتگنشتاین متاخر در باب دین، به نفی خود خواهد انجامید و به اصطلاح خود ویرانگر است.
  • تعداد رکورد ها : 102