جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 67
«یک» و «خدا» از نظر هراکلیت
نویسنده:
سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
به روایت کتاب‌های تاریخ فلسفه ، هراکلیت فیلسوف ناپایداری و گذرایی، پارمنید فیلسوف ثبات و پایداری است. یکی به گذرایی هستی، دیگری به یگانگی و ایستایی آن باور دارد. چنین نگرش فروکاهنده‌ای به ثبات لوگوس و خدا نزد هراکلیت و به زایش چیزها، پس پذیرش حرکت و کثرت، نزد پارمنید اعتنا ندارد. این مقاله تنها به دیدگاه هراکلیت دربارۀ «خدا»و«یک» آن هم بر مبنای این سخن از وی می‌پردازد: «یک، تنها خردمند، هم دوست ندارد و هم دوست دارد به نام زئوس نامیده شود». (32)پس از بررسی پاره ای از تفاسیر، تفسیر دیگری از این سخن پیشنهاد میکنیم.
صفحات :
از صفحه 191 تا 204
پیامدهای تفسیر سابجکتیو هگل از اخلاق ارسطویی
نویسنده:
مجید کمالی، محمد مشکات، یوسف شاقول، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، قرائت هگل از اخلاق ارسطویی ذیل دو مفهوم بنیادی «سعادت» و «فضیلت» و پیامدهایی که بر این قرائت مترتب است، بیان می‌‌شود. در تفسیر هگلی، این دو مفهوم نسبت به تلقی کلاسیک ارسطویی کارکردی اجتماعی تر و در عین حال تعینی سابجکتیو به خود می‌‌گیرند، تا از این طریق فرد و اجتماع در روندی دیالکتیکی در چهارچوبی فضیلت مند به خیری یگانه که همان آزادی است، دست یابند. اصالت و به یک معنا تقدم اندیشه سیاسی در نظام فلسفی هگل، نیازمند دستگاهی اخلاقی است که بتواند فراتر از طبیعت گرایی اخلاقی ارسطو عمل کرده، مناسبات و اقتضائات حیات بیرونی اجتماعی و سیاسی را تبیین کند. چنین است که در اندیشه هگل، سعادت و فضیلت اگرچه همچون نظام اخلاقی ارسطو واجد اهمیت بی بدیلی هستند، وظیفه ای فراتر از تعلیم و تربیت افراد می‌‌یابند. در این پژوهش نشان داده می‌‌شود که هگل با استخدام دو مفهوم بنیادی اخلاق ارسطویی، یعنی سعادت و فضیلت در چهارچوب کلی نظام فکری خود، زمینه را برای دگردیسی معنایی این مفاهیم فراهم می‌‌آورد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 132
انسان محوری، قلب سکولاریسم، بررسی تطبیقی آرای استاد جوادی آملی و چارلز تیلور
نویسنده:
زهرا داورپناه، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 67 تا 88
ناتماميت تفسير هايدگر از حقيقت افلاطونی (خوانشی انتقادی از آموزه افلاطون درباب حقيقت)
نویسنده:
سعيد بينای مطلق، مجيد کمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هايدگر در رساله آموزه افلاطون در باب حقيقت، با رجوع به «تمثيل غار» افلاطون بر آن ميشود که معناي حقيقت در انديشه افلاطون نسبت به آنچه يونانيان پيشاسقراطي از حقيقت مراد ميکردند، دستخوش دگرديسي ميگردد؛ تا آنجا که حقيقت بمثابه «نامستوري»، به حقيقت بعنوان «صدق» و «مطابقت» تقليل مييابد. هدف نوشتار حاضر تبيين اين نکته است که تفسير هايدگر از حقيقت نزد افلاطون، تماميت انديشه افلاطون دربارة معناي حقيقت را شامل نميشود. ازاينرو، کوشش ميشود، با رجوع به برخي آراء افلاطون در باب مثال «خير»، مثال «زيبايي»، «وجود» و «حقيقت» (الثيا)، برخي موارد ناقض تفسير هايدگر از معناي حقيقت در نظام فکري افلاطون نشان داده شود. همچنين ميکوشيم، نشان دهيم كه مواجهه هايدگر با افلاطون، تقليل‌گراست و فروکاستن معناي حقيقت به صرف صدق و مطابقت، پيش از آنکه دربارة مستندات آراء افلاطون باشد، ناشي از اراده خود هايدگر براي نامگذاري تماميت تاريخ فکري غربي با عنوان متافيزيک غربي بوده است.
صفحات :
از صفحه 35 تا 52
دین، طبیعت و بحران محیط‌زیست
نویسنده:
مرضیه بهرام‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کار عمده این پژوهش بررسی رابطه ادیان و «بحران محیط زیست» است. بدین منظور ابتدا علل و ریشههای فکری این بحران مورد مطالعه قرارگرفته ،دیدگاهها و رویکردهای گوناگون به مساله بحران محیط زیست ، به طور خاص موضع ادیان -به ویژه اسلام- و نقش آنها درایجاد ،دامن زدن یا بهبود این بحران مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بحران محیط زیست ریشه در تفکر و عملکرد مدرن داشته، این بحران بحرانی معنوی و اخلاقی است. پس برای مواجهه با آن باید رفتار و انگیزش های آدمی تغییر کند یا محدود شود.از همین رو وجود اخلاق زیست محیطی که این هدف بر اساس هنجارهای آن تامین شود ضروری است. اما هر اخلاقی بنیانی فلسفی دارد و بهترین مبنا برای اخلاق زیست محیطی که ضمانت اجرایی داشته و بتواند با بحران محیط زیست به صورت اساسی و پایدار و نه سطحی ومقطعی مقابله کند،در ادیان جای دارد.چرا کهنگرش ادیان به انسان،جایگاهش در جهان و نوع رابطه آنها، ماهیتا در نقطه مقابل علل فلسفی و اخلاقی ایجاد بحران محیط زیست،یعنی محوری ترین عناصر دیدگاه مدرن از جمله اعتقاد به جدایی انسان و طبیعت، کمیت انگاری صرف طبیعت وانسان-محوری قرار دارد.محققان هر یک از ادیان اصولی از جهان بینی یا قواعدی از شرع خود را که به نظرشان می تواند موجب تعامل درست انسان با طبیعت و محیط زیست باشد ارایه کرده ، بعضا راهکارهایی نیز بر این اساس پیشنهاد داده اند. در اسلام ،از سویی بر خلاف ادیان شرقی و شبیه به یهودیت و مسیحیت،تفاوت های میان موجودات، به خصوص انسان با دیگر موجودات از نظر دور نمانده ، بر این پایه بار مسوولیت ها نیز سبک تر و سنگین تر می شود. از سوی دیگر در اسلام همچون ادیان شرقی، اخلاق فراگیری وجود داردکه جملگی موجودات،اعم از انسان و غیر انسان، را در بر می گیرد .در حالی که به نظر میرسد چنین اخلاقی در ادیان ابراهیمی دیگر کمرنگ تر باشد.مبنای چنین اخلاق فراگیری میتواند، باور به «شعورمندی» و بنابراین مسوول بودن همه موجودات باشد. بنابراین در میان ادیان مختلف ، دین اسلام بیشتر از بقیه ادیان از توان ارایه مبنایی استوار برای اخلاق زیست محیطی شایسته برخوردار است.چرا که اسلام تقریبا تمامی ویژگی های مثبتی را که دیگر ادیان در اثبات طبیعت دوستی خود ارایه می کنند داراست و همچون پلی است که می تواند هم حقوق انسانها و هم حقوق حیوانات را در هماهنگی با قانون هستی تأمین کند.
جایگاه  ((دیگری)) در اندیشه هوسرل و خدایگان و بنده هگل
نویسنده:
مهدی فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله جایگاه «دیگری» در مبحث خدایگان و بنده هگل و فلسفه ی هوسرلمورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده است اهمیت مفهوم «دیگری» برای این دو فیلسوف آشکار شود. در فصل مربوط به هگل، سیر تکامل آگاهی و پیشرفت آن به سوی خودآگاهی و رابطه میان خودآگاهی ها محورهای اصلی پژوهش می باشند که در نهایت هگل تنها راهی که برای تکامل روح می یابد پذیرش «دیگری» است به عنوان موجودی همانند خود نه بیشتر و نه کمتر و نزاع میان خودآگاهی ها که در قالب خدایگان و بنده شکل میگیرد سرانجام به به تعامل میان این دو ختم میشود.در فصل مربوط به هوسرلابتدا سعی شده است شناختی کلی از سیر تکامل فلسفه وی ارائه شود و سپس به بررسی تفکرات این فیلسوف در باب مبحث «دیگری»که در کتب آخر این فیلسوف بویژه در تاملات دکارتی آورده شده پرداخته شده است. هوسرل نیز همانند هگلبرای «دیگری» جایگاهی اثر گذار در فلسفه اش قائل است.برای هوسرل پذیرش «دیگری» به عنوان ضامن اطمینانی است برای صدق معرفت و شناختما و راهی است برای جلوگیری از سقوط در ورطه یخودتنها انگاری و ایده آلیسم صرف که فلسفه هوسرل را همواره تهدید میکند. در فصلی دیگر به اشتراکات این دو فیلسوف در باب مبحث «دیگری» پرداخته شده است و در انتها اثر گذاری این دو فیلسوف بر متفکران بعد از خودشانپیرامون مبحث «دیگری» بررسی شده است.
فضیلت از دیدگاه افلاطون و سوفسطائیان
نویسنده:
صادق میراحمدی سرپیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چیستی فضیلت و چگونگی کسب آن از مباحث بنیادین اندیشه افلاطون است. وی هرچند به آموختنی بودن فضیلت قائل است با این همه در مقابل سوفسطائیان که خود را حکیم ونیز آموزگار یونانیان و آموزگار فضیلت می دانستند از آموختنی نبودن فضیلت و نیز یگانگی آن در مقابل چندگانگی فضیلت نزد سوفسطائیان سخن می گوید.افلاطون در گفتگوی جمهوری از چهار فضیلت اصلی دانایی ، شجاعت ، اعتدال ( خویشتن داری ) و عدالت نام می برد و هر یک از این فضایل را مرتبط با بخشی از قوای سه گانه دولت – شهر و اجزای سه گانه نفس می داند .فضیلت چهارم یعنی عدالت در دولت- شهر و نفس این است که هر یک از اجزاء آنها کار خود را انجام دهد و در کار دیگری دخالت نکند.در یونان آن زمان فضیلت بیشتر به معنی قابلیت شخص برای انجام موفقیت آمیز نقش هایش در دولت- شهر بود. فضیلتی که سوفسطائیان رواج می دادند و خود را آموزگار آن می دانستند به معنی موفقیت و کارآمدی برای دستیابی به قدرت بود. در مقابل افلاطون که در محاوره های اولیه خود هر یک از فضیلت ها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار داد پرسش از یکایک فضیلت ها را به ایده فضیلت برمی گرداند و در محاوره های بعدی خود فضیلت را شناخت و معرفت به خیر و عمل بر طبق آن می داند. از نظر او اگر کسی بتواند به شناخت خیر برین نائل شود هرگز مرتکب عمل بد و رذیلت آمیزی نمی شود. بنابراین از دیدگاه او فضیلت و معرفت یکی می باشند. از یکی بودن فضیلت و معرفت ، آموختنی بودن فضیلت و اینکه هیچ کس آگاهانه و از روی اراده مرتکب عمل بدی نمی شودحاصل می شود.هدف ما در این رساله بیان نظر افلاطون و سوفسطائیان درباره فضیلت است. در این راستا مسئله آموختنی بودن یا آموختنی نبودن فضیلت ، یگانگی یا چندگانگی فضیلت ، و پیوند میان معرفت و فضیلت را مورد بررسی قرار می دهیم. همچنین چهار فضیلت اصلی و رابطه آنها با اجزاءِ نفس و قوای دولت- شهر از دیدگاه افلاطون را شرح خواهیم داد.
معرفت از نظر سنت‌گرایان
نویسنده:
ماریا حیدریان شهر بابکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در رساله حاضر دیدگاه سنت گرایان درباره ی معرفت که بر اصل سلسله مراتب واقعیت مبتنی است مورد بررسی قرار خواهد گرفت.از این دیدگاه، معرفت امری الهی است که به واسطه ی عقل شهودی و وحی حاصل میشود. علاوه بر این، معرفت سلسله مراتب متفاوتی دارد که نهایتاً به شناخت مطلق می انجامند.این رویکرد خاص،کاملاً متفاوت از دیدگاه جدید است که به ماده به عنوان متعلَّق شناخت و به عقل استدلالی به عنوان طریق شناخت اکتفا می کند.در پژوهش حاضر به دلیل موضع انتقادی شدیدی که سنت گرایان نسبت به دنیای متجدد دارند پس از معرفی مختصر تجدد و مبانی معرفت شناسی جدید به بررسی مبانی و اصول معرفت از نگاه سنت گرایان پرداخته و در نهایت این دو نگرش را با هم مورد مقایسه قرار خواهیم داد.
بررسی تطبیقی چهره‌های دین از منظر سنت‌گرایان و نواندیشان
نویسنده:
علی‌رضا فرهنگ قهفرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رشد تجددگرایی در چند سده‌ گذشته موجب ایجاد دو جریان «تجدد‌گرایی دینی» و «سنت‌گرایی» در کنار دو رویکرد اصلی «تجددگرایی» و «بنیادگرایی» شده است. سنت‌گرایان، با همت گنون، شوان و شاگردان آنان تعالیم‌ منسجمیمبتنی بر اصول متافیزیکی و بر سیاق حکمت نوافلاطونی ارایه می‌کنند؛ نواندیشان دینی تجددگرایی را به عنوان یک واقعیت و یک فرصت پذیرفته، سعی دارند با بهره‌گیری از عقل و به‌کارگیری علوم جدید، دین را با شرایط انسانِ جدید انطباق دهند. نگرش سنت‌گرایان به دین در سه چهره یا مرتبه قابل تفکیک است که در پژوهش حاضر ابتدا دیدگاه سنت‌گرایان و سپس نواندیشان دینی معاصر ایران در این خصوص مطرح و نهایتاً مقایسه شده‌اند. اولین چهره‌ی دین، ذات و مثال اعلای ادیان است که حاوی ویژگی‌های کلی و مشترک ادیان بوده نزد سنت‌گرایان با نام «دین جاویدان» شناخته شده، مبیّن حقانیت و نجات‌بخشی همه‌ی ادیان است. دیدگاه نواندیشان دینی متمایل به «پلورالیسم دینی» است که در زمینه‌ی باور به حقانیت همه‌ی ادیان، مشابه سنت‌گرایان است لیکن این نگرش حقیقت کل را، جمع حقایق ادیان می‌داند و به خدای واحد ادیان بیشتر نگاهی عقلی دارد تا عینی. دومین چهره‌ی دین، دین وحیانی است که معمولاً حاوی متون مقدس، سنت بنیانگذار و مناسک مدونی است که شالوده و نظام یک دین را پایه‌ریزی می‌کنند. در نظر سنت‌گرایان این چهره از دین، الهی، مقدس و مقدّر است. اما نواندیشان دینی این چهره را امری سپنجی و به عنوان نهال دین تلقی می‌کنند که نگرش بنیانگذارِ دین به جهان را می‌نمایاند و پس از او رشد و تکامل می‌یابد. آخرین چهره‌ی دین، حاصل تعامل دین وحیانی با فرهنگ‌های جوامع دین‌ورز است. در منظر سنت‌گرایان، این وجه از دین حاوی بُعدی انسانی است؛ در تعاملِ گریزناپذیرِ الوهیت و بشریت، مهمترین موضوع حفظ روح قدسی و انسجام صوری دین است که ضامن اثربخشی و درست‌آیینی می‌باشد. اما نواندیشان دینی، اولاً بین دین و معرفت دینی تمایز قائل می‌شوند و دین را منحصر به دوران بنیانگذار دانسته توسعه‌ی آن را معرفت دینی قلمداد می‌کنند که امری کاملاً بشری، متکامل و عقلانی است و ثانیاًٌ به ضرورت تغییرات گسترده یا «اجتهاد در اصول» برای حفظ کارآیی دین در طول تاریخ قایل‌اند؛ در این تغییرات، تنها حفظروح دین مورد توجه قرار می‌گیرد نه حفظ صورت یا انسجام صوری دین.
تحلیل معرفت شناختی نظریه وحدت متعالی ادیان
نویسنده:
اکبر قربانی، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در دین پژوهی تطبیقی و نیز در فلسفه دین و الهیات جدید، مساله نسبت میان ادیان است. از سویی تعدد و تنوع ادیان و از سوی دیگر جهانی شدن ناشی از دنیای متجدد، با افزایش توجه و نگاه پیروان ادیان به یکدیگر، دیدگاه هایی همچون حصرگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی را در باب نسبت ادیان به بار آورده است. در این میان، فریتیوف شوان و دیگر سنت گرایان به نظریه «وحدت متعالی ادیان» قائل اند. بنابر این دیدگاه، وحدتی حقیقی در ادیان وجود دارد که درونی و متعالی است. شوان با تاکید بر منشا الهی دین و با تمایز نهادن میان ظاهر و باطن دین یا شریعت و طریقت، و با بهره مندی از مفاهیم و کلیدهای راهگشایی همچون مطلق و نسبی، در بینش و نگرشی مابعدالطبیعی، تنوع ادیان را ناشی از گوناگونی وحی ها، متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های بشری می داند. از نظر او، کثرت صور قدسی مانع وحدت حقیقی ادیان در بالاترین مراتب وجود نیست و هرچند بیشتر انسان ها- که اهل ظاهرند، نمی توانند این وحدت برین را فهم کنند، عارفان اهل باطن، با شهود عقلانی و تحقق پذیری معنوی ناشی از تمییز مابعدالطبیعی و تمرکز بر حقایق عقلانی و معنوی، به دریافت وحدت درونی و متعالی ادیان نائل می شوند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 137
  • تعداد رکورد ها : 67