چکیدهارتباط میان ایمان و عقل متفکران بسیاری را چه در مغرب زمین و چه در میان متفکران اسلامی به خود مشغول داشته است، از جمله این متفکران غزالی و پاسکال هستند.غزا
... الی بر برتری ایمان بر تعقل معتقد بود و داور نهایی را دین و ایمان میدانست چرا که باور داشت به واسطه براهین و استدلالهای عقلانی نمیتوان ایمان را توجیه کرد، حتی اگر چنین کاری هم انجام شود، این ایمان عقلزده است ونمیتواند به ما کمک کند. به همین دلیل غزالی بر جنبه کشف و شهودی ایمان تأکید دارد، هر چند در این میان منکر عقل نیز نیست و آن را به منزله ابزاری در خدمت دین و ایمان معرفی میکند.پاسکال نیز همچون غزالی از برتری ایمان بر عقل سخن میگوید، و تأکید میکند براهین و استدلالهای عقلانی همچون ابزاری هستند که انسان را در رسیدن به این امر کمک میکنند هر چند کافی نیستند؛ و در نهایت به این نتیجه میرسد که باورهای دینی موافق عقل هستند. غزالی دیدگاههای خود در مورد عقل و ایمان را متناسب با مواضع کلامی خاص خود که به اشاعره بسیار نزدیک است مطرح میسازد و بر همین اساس بیشتر بر جنبههای عقلانی تأکید میورزد اماپاسکال به سبب اعتقاد به مسیحیت کاتولیک بر جنبههای ایمانی تأکید بیشتری دارد. اما آنچه اهمیت دارد ایناست که نمیتوان نقش عقل و برهان را در استحکام پایههای ایمان نادیده گرفت. بنابراین مبانی ایمانی از دیدگاه عقل نیز قابل توجیه است و کسی که به ایمان روی میآورد ضرورتی ندارد که حکم به درماندگی عقل کند و برناکارآمدبودن آن تأکید ورزد.در باب شرطیه نیز، به احتمال زیاد پاسکال در مطرحساختن آن از غزالی تأثیر پذیرفته است، ولی نکته اصلی این-است که هیچکدام شرطیه را به صورت استدلالی مستقل مطرح نساختند، بلکه غزالی به منظور پاسخگویی یه ملحدان و زنادقه در باب حقانیت دین و معاد آن را به صورت بحثی جدلی مطرح ساخته است، پاسکال نیز به منظور اثبات وجود خدا در افرادی که به حالت تعلیق حکم رسیدهاند به این استدلال تمسک میجوید.کلید واژهها: ایمان، عقلانیت، شرطیه، ایمانگرایی، دل، محمد غزالی و بلزپاسکال.
بیشتر