آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
کریپکی، سومز و مسألة متر استاندار
نویسنده:
فراز قلبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق نظر کریپکی، کسی که مرجع «یک متر» را با توصیف معین «طول میلۀ S، در پاریس، در زمان t» تثبیت می‌کند می‌تواند به‌صورتِ پیشینی بداند که یک متر طول میلۀ S، در پاریس، در زمان t است. اسکات سومز ادعای کریپکی را به‌صورتِ استدلال بازسازی کرده و نشان داده است که این استدلال مبتنی بر سه اصل است. او سپس ادعا کرده است که اصل سوم معنایی را از مفهوم پیشینی مفروض می‌گیرد که با معنای سنتی این مفهوم هم‌خوانی ندارد. بنابراین، اگر استدلال کریپکی مبتنی بر همان معنای سنتی از مفهوم پیشینی باشد، این استدلال کار نمی‌کند. من در این مقاله ابتدا صورت‌بندی دقیقی از تفسیرهای متفاوت از مثال متر، و مثال‌های شبیهِ آن، ارائه می‌کنم. این صورت‌بندی به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که بازسازی سومز را از استدلال کریپکی ذیل کدام تفسیر باید فهمید. سپس سعی می‌کنم نشان دهم که منازعۀ اصلی میان سومز و کریپکی دربارۀ معنای سنتی از مفهوم پیشینی نیست، بلکه دربارۀ چیستی شاهد تجربی است. اگر ادعای من درست باشد آنگاه نتیجه می‌گیرم که نقد سومز علیه استدلال کریپکی، در بهترین حالت، مصادره به مطلوب است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 184
نام‌گذاری و ضرورت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Saul A. Kripke (سول آرون کریپکی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge, Harvard University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: اگر چیزی به نام خواندن ضروری در متافیزیک یا در فلسفه زبان وجود دارد، همین است. از زمان انتشار نسخه اصلی، نامگذاری و ضرورت تأثیر زیادی داشته است. توجه فلسفی را به مسائل نادیده گرفته شده در مورد ضرورت طبیعی و مابعدالطبیعی و به ارتباط بین اینها و نظریه های مرجع، به ویژه نامگذاری و هویت، هدایت کرد. از نقد گرایش غالب به یکسان سازی نام ها به توصیف ها و به طور کلی تر در نظر گرفتن ارجاع آنها به عنوان تابعی از حس فرگه ای آنها، ممکن است به طور شگفت انگیزی پیامدهای عمیق و گسترده ای به دست آید. تمایز تا حد زیادی بی اعتبار بین ویژگی های تصادفی و ضروری، هم از چیزهای فردی (از جمله افراد) و هم از انواع چیزها، احیا می شود. همین طور است دیدگاهی که از علم به عنوان چیزی که جوهر انواع طبیعی را جستجو می کند. ایرادهای سنتی به این گونه دیدگاه ها با تشدید تمایز بین ضرورت معرفتی و متافیزیکی بررسی می شود. به ویژه با پذیرش شگفت انگیز حقایق پسینی ضروری. از اینها، به‌ویژه از اظهارات هویتی که از تعیین‌کننده‌های سفت و سخت استفاده می‌کنند، چه در مورد چیزها و چه از انواع، پیامدهای قابل توجه دیگری برای ماهیت اشیا، افراد و انواع به دست می‌آید. مخالفت‌های شدیدی به‌عنوان مثال به نسخه‌های هویتی ماتریالیسم به‌عنوان نظریه‌ای درباره ذهن دنبال می‌شود. این اثر مهم، که متافیزیک ذات‌گرای پررونق امروزی عمدتاً انگیزه‌اش را مدیون آن است، در اینجا با مقدمه‌ای جدید از نویسنده منتشر شده است.
بایدها و اندیشه‌ها: شکاکیت و هنجارگرایی معنا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Anandi Hattiangadi (آناندی هاتیانگادی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
USA: Oxford University Press,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: آناندی هاتیانگادی در کتاب «بایدها و اندیشه‌ها» پاسخی بدیع به استدلال شکاکیت معنا ارائه می‌کند که توسط سائول کریپکی در کتاب ویتگنشتاین درباره قوانین و زبان خصوصی ارائه شده است. کریپکه می‌پرسد چه چیزی باعث می‌شود که هر کسی با هر کلمه‌ای چیزی را معنا کند، و استدلال می‌کند که هیچ واقعیتی در مورد اینکه هیچ‌کس به چه معناست وجود ندارد. استدلال کریپکی الهام‌بخش بحث‌های پر جنب و جوش و گسترده‌ای در فلسفه زبان است، زیرا برخی از اساسی‌ترین مسائل را در این زمینه مطرح می‌کند: یعنی واقعیت، حریم خصوصی و هنجاری بودن معنا. هاتیانگادی استدلال می‌کند که برای رسیدن به این نتیجه ریشه‌ای که هیچ واقعیتی در مورد معنای شخص از یک کلمه وجود ندارد، شکاک باید بر این تز تکیه کند که معنا هنجاری است و این تز شکست می‌خورد. از آنجایی که هر «راه‌حل شک‌آمیز» برای مشکل شک‌گرایانه به‌طور غیرقابل اصلاحی ناسازگار است، هتیانگادی نتیجه می‌گیرد که باید یک واقعیت در مورد منظور ما وجود داشته باشد. هاتیانگادی علاوه بر ارائه یک مرور کلی از بحث در مورد شک معنا و محتوا، بحث مفصلی از مشارکت‌های سایمون بلکبرن، پل بوگوسیان، رابرت براندوم، فرد درتسکه، جان مک‌داول و کریسپین رایت و دیگران در این مناقشه ارائه می‌کند. پیرامون استدلال کریپکه موضوعات مورد بررسی شامل هنجاری بودن معنا و ارتباط آن با هنجاری بودن احکام اخلاقی، نظریات تقلیل و غیر تقلیل معنا، هنجار زدایی در مورد حقیقت و معنا و حریم معنا است.
ویتگنشتاینِ کریپکی و قابلیت‌گراییِ تقلیل‌گرایانة هانا گینزبرگ
نویسنده:
علی حسینخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کریپکی در تفسیر مشهور خود از ویتگنشتاین، استدلال می‌کند که هیچ فکت یا امر واقع‌ای دربارۀ یک گوینده وجود ندارد که بتواند دو شرط مهم را برآورده سازد: شرط برساخت متافیزیکی معنا و شرط هنجارین‌بودن آن. وی به‌خصوص دیدگاه قابلیت‌گرایی را مورد حمله قرار می‌دهد و استدلال می‌کند که فکت‌ها درمورد قابلیت‌های گوینده نمی‌توانند هیچ‌یک از این دو شرط را برآورده سازند. یکی از واکنش‌ها به استدلال‌های کریپکی ازسوی گینزبِرگ، فیلسوف زبان معاصر بوده است که تلاش می‌کند دیدگاه قابلیت‌گرایانة تقلیل‌گرایانه‌ای را ارائه کند که شرط هنجارین‌بودن معنا را هم‌زمان با شرط برساخت برآورده سازد. در این مقاله نشان داده می‌شود که تلاش وی موفق نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
نقد نقدهای بدن‌محورانۀ فرد فلدمن در برابر استدلال‌های دوگانه‌انگارانۀ سول کریپکی
نویسنده:
علیرضا مازاریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان ذهن فیزیکالیست در قرن بیستم سیاهه‌ای دراز دامن از نظریاتی رنگارنگ در دفاع از تبیینی مادی از ذهن و رویدادها و حالات ذهنی پیش کشیدند. نظریات این‌همانی تنها پاره‌ای از این فهرست طویل بود. سول کریپکی، با طرح چند استدلال، نظریات این‌همانی و تبعاً فیلسوفان ذهن فیزیکالیست را به چالش کشید. در این مقاله به بررسی مجزای نقدهای کریپکی بر دو نظریۀ «این‌همانی شخص و بدن» و «این‌همانی مصداقی» می‌پردازم. کریپکی علیه چند تقریر از نظریات مادی‌انگارانۀ این‌همانی در فلسفۀ ذهن استدلال آورده است: در نظریۀ نخست اعا می‌شود هر شخصی با بدنش این‌همان است؛ در دومی، هر رویداد یا حالت ذهنی جزئی (یا مصداق حالت ذهنی) با یک رویداد یا حالت فیزیکی جزئی (یا مصداق حالت فیزیکی) این‌همان دانسته می‌شود. دیدگاه‌های متمایز و متفاوت کریپکی دربارۀ جهان‌های ممکن، دال‌های صلب و ویژگی‌های ذاتی در شکل‌گیری و پیش‌بُرد دوگانه‌انگاریِ ویژۀ او نقشی تعیین‌کننده دارد. من نخست به این پیش‌زمینه‌های مفهومی و بعد به استدلال‌های او می‌پردازم. سپس نقد مفصل و موشکافانۀ فلدمن را بر این دو تقریر، نقل، واکاوی و نقد می‌کنم. به نظر می‌رسد دفاع فلدمن از این‌همانی شخص- بدن در برابر نقد کریپکی، دست‌کم دو اشکال دارد و می‌کوشم با طرح یک استدلال شهودی و نیز یک مثال نقض آن دو اشکال را توضیح دهم. سپس به طرح جایگزین لویس و نظریۀ همتای او در برابر استدلال کریپکی و باز به نقدهای فلدمن می‌پردازم. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا استدلال‌های دوگانه‌انگارانۀ کریپکی در برابر حملات مادی‌انگارانۀ فلدمن تاب و توانی دارند یا نه. خواهم کوشید نشان دهم از چه رو ادعاهای مادی‌انگارانۀ فلدمن در نقد استدلال‌های کریپکی صائب نیست و همچنان ضدمادی‌انگاری یا دوگانه‌انگاری از قوت تبیینی و جاذبۀ نظری برخوردار خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 79 تا 108
مقایسۀ استدلال موجهۀ چالمرز و کریپکی علیه مادی‌انگاری (نظریۀ این‌همانی)
نویسنده:
عباس مهدوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از استدلال‌ها به نفع دوگانه‌انگاری و علیه مادی‌انگاری استدلال تصورپذیری است. طبق استدلال تصورپذیری کریپکی، اگر جهان زامبی‌ تصوپذیر باشد، وجود زامبی‌ها به‌لحاظ متافیزیکی ممکن است. از‌این‌رو، آگاهی غیرفیزیکی است. به اصل تصورپذیری کریپکی اعتراض شده است که با پدیده ضرورت پسینی کریپکیایی سازگار نیست. از این‌رو، استدلال تصورپذیری صرفا حاکی از آن است که جهان زامبی منطقا ممکن است، اما امکان منطقی مستلزم امکان متافیزیکی نیست. چالمرز برای پاسخ‌گویی به این اعتراض از ایدۀ معناشناسی دوبعدی‌گرا بهره می‌گیرد. ضرورت پسینی کریپکیایی آن چیزی را که بروفق مفهوم اولیه تصورپذیر است، به‌لحاظ متافیزیکی غیرممکن نمی‌سازد. چالمرز می‌کوشد صورت‌بندی جدیدی از استدلال کریپکی علیه ماتریالیسم براساس ایدۀ دوبعدی‌گرایی به‌دست دهد. در نهایت، استدلال تصورپذیری کریپکی را با استدلال تصورپذیری چالمرز مقایسه می‌کنم.
صفحات :
از صفحه 101 تا 115
نظر ویتگنشتاین درباره قواعد و زبان خصوصی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Saul Kripke: سول کریپکی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین و قواعد و زبان خصوصی (به انگلیسی: Wittgenstein on Rules and Private Language) کتابی است نوشتهٔ سول کریپکی که در ۱۹۸۲ منتشر شده است. قسمت عمده‌ای از کتاب به خوانش شکاکانه‌ای از استدلال مشهوری در مورد زبان خصوصی می‌پردازد که ویتگنشتاین در تحقیقات فلسفی مطرح کرده است. کریپکی پارادوکسی ویتگنشتاینی را در فصل دوم مطرح می‌کند که امکان پیروی از قاعده را زیر سؤال می‌برد. کریپکی در فصل سوم یک «راه‌حل شکاکانه» (به مفهومی که هیوم این اصطلاح را در کاوشی در خصوص فهم بشری به کار می‌گیرد) عرضه می‌کند. تکواژ چندوجهی «کریپکنشتاین» (به انگلیسی: Kripkenstein) گاهی برای ارجاع به شخصی به کار می‌رود که مدافع استدلال شکاکانه‌ای است که کریپکی به ویتگنشتاین نسبت می‌دهد. به نوشته‌ی دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد، کتاب کریپکی کمابیش پایان‌دهنده‌ٔ خوانشی از استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین است که، پیش از انتشار این کتاب، خوانش متعارف محسوب می‌شد. گفته‌اند که این کتاب تأثیرگذارترین و بحث‌برانگیزترین کتابی در مورد ویتگنشتاین است که بعد از ۱۹۸۰ منتشر شده است. کاوه لاجوردی و حمیدرضا محمدی دو ترجمهٔ فارسی از این کتاب عرضه کرده‌اند.
نا‌م‌گذاری و ضرورت‌
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: شهر کتاب‌، هرمس‌,
چکیده :
نامگذاری و ضرورت" کتابی است در سال 1980 با متن سه سخنرانی که فیلسوف سائول کریپکی در سال 1970 در دانشگاه پرینستون ایراد کرد و در آن به بحث های نام های خاص در فلسفه زبان پرداخت. در میان فیلسوفان تحلیلی، نامگذاری و ضرورت یکی از مهم ترین آثار فلسفی قرن بیستم به شمار می رود. زبان دغدغه اصلی فیلسوفان تحلیلی است، به ویژه استفاده از زبان برای بیان مفاهیم و اشاره به افراد. کریپکه در نامگذاری و ضرورت چندین سوال را در نظر می گیرد که در فلسفه تحلیلی مهم هستند: نام ها چگونه به چیزهای موجود در جهان اشاره می کنند؟ (مشکل غرض ورزی) آیا همه گزاره هایی که می توان پیشینی دانست، لزوما درست است، و آیا همه گزاره هایی که پسینی شناخته می شوند، به طور تصادفی درست هستند؟ آیا اشیا (از جمله افراد) خاصیت اساسی دارند؟ ماهیت هویت چیست؟ اصطلاحات نوع طبیعی به چه معنا هستند ؟ سه سخنرانی کریپکه حمله ای به نظریه های توصیف گرایانه نام های خاص است. کریپکه انواعی از نظریه های توصیف گرایانه را به گوتلوب فرگه، برتراند راسل، لودویگ ویتگنشتاین و جان سرل و دیگران نسبت می دهد. بر اساس نظریه های توصیف گرایانه، نام های خاص یا مترادف با توصیف هستند، یا مرجع آنها به دلیل مرتبط بودن نام با توصیف یا خوشه ای از توصیف هایی است که یک شی به طور منحصر به فرد آن را برآورده می کند. کریپکه هر دو نوع توصیف گرایی را رد می کند. او مثال‌های متعددی ارائه می‌کند که مدعی است توصیف‌گرایی را به‌عنوان نظریه‌ای در مورد چگونگی تعیین مرجع نام‌ها غیرقابل قبول می‌کند
افزوده‌ای بر منطق کوانتومیِ پاتنم
نویسنده:
احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیلاری پاتنم در آثارش از منطق کوانتومی دفاع می‌کند و اعتقاد دارد با توجه به مسائل به‌وجودآمده در مکانیک کوانتوم، منطق کلاسیک توان پاسخگویی به این مسائل را ندارد. از این‌رو، نیازمند یک طرح منطقیِ غیرکلاسیک (کوانتومی) هستیم. پاتنم سه دلیل اصلی برای گذار از منطق کلاسیک به منطق کوانتومی را برمی‌شمارد: 1. تردید در صدق‌های ضروریِ منطق، 2. امکان تغییر منطق و 3. طرح منطق سه‌ارزشی. دیدگاه‌های پاتنم دربارۀ این گذار به منطق کوانتومی از چند جهت قابل نقد و بررسی است: 1. پاتنم به‌رغم انتقاد از منطق کلاسیک، به‌وسیلۀ قواعد این منطق، از منطق کوانتومی دفاع می‌کند. 2. اطلاق منطقِ «درست» به منطق کوانتومی ادعای بزرگی است. 3. نتایج ضرب دکارتی در تحلیل پاتنم تغییر کرده است. 4. پاتنم در منطقش به‌جای تکیه بر «اصول موضوعه» به «شهود» توجه دارد. 5. ارزش صدق میانه، در منطق کوانتومی، ارزشی بی‌فایده و خطاانگیز است. به‌رغم این انتقادات، ما معتقدیم با نگاهی تحلیلی، تکمیلی و انتقادی می‌توان به بخش زیادی از این اِشکالات پاسخ داد. هدف این نوشتار، بازسازی نقاط قوت و ضعف دیدگاه‌های پاتنم در کاربست منطق کوانتومی است.
صفحات :
از صفحه 130 تا 149
ویتگنشتاینِ جان مک‌داول در برابر ویتگنشتاینِ سول کریپکی
نویسنده:
علی حسینخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا به واکنش مک‌داول به تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین در باب پیروی از قاعده می‌پردازیم. پس از معرفی نقدهای مک‌داول به کریپکی، به شرح خوانش بدیل وی از ویتگنشتاین خواهیم پرداخت. در نگاه مک‌داول، کریپکی نتوانسته است اصل مدعای ویتگنشتاین درباب مفهوم معنا و پیروی از قاعده را منعکس کند و بنابراین، عملاً به بیراهه رفته است: بنظر مک‌داول، ویتگنشتاین هیچ استدلال شک‌گرایانه‌ای را علیه واقع‌گرایی و نیز هیچ دیدگاه ضد-واقع‌گرایانه‌ای را، به عنوان دیدگاهی بدیل از معنا، طرح نکرده است. مک‌داول پس از نقدِ تفسیرِ کریپکی، خوانش خود را از ویتگنشتاین ارائه می‌دهد که در کلیت خود، خوانشی است واقع‌گرایانه. این تفسیر همواره مورد مناقشه و بدفهمی در مجادلاتِ پیرامون ویتگنشتاین و ویتگنشتاینِ کریپکی بوده است. در این مقاله قصد نگارنده ابتدائاً توضیح روشن دیدگاه مک‌داول، شرحِ وی از ویتگنشتاین و نیز نقد وی بر تفسیر کریپکی است. در ادامه، استدلال خواهد شد که تفسیرِ مک‌داول، بر خلاف مدعای وی، اتفاقاً اختلاف چشم‌گیری با تفسیر کریپکی ندارد و خوانشِ کریپکی بخوبی می‌تواند انتقادات و نکات تفسیری مک‌داول را پاسخ دهد. به این معنا، تفسیر و انتقادات مک‌داول از خوانش کریپکی دارای مبانی محکمی نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 135
  • تعداد رکورد ها : 16