آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
معناى «خدا»
نویسنده:
پیتر گیچ؛ مترجم: مرتضی قرایی
نوع منبع :
ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
«نظریة انبساط» از دیدگاه «جان بوریدان»
نویسنده:
مهدی میرزاپور,غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به لحاظ تاریخی می توان نشان داد که «نظریة انبساط» از ابتکارات و ابداعات منطق دانان قرون وسطای متأخر مانند ویلیام شروود، راجر بیکن، پطرس اسپانیایی، ویلیام اکام، و جان بوریدان بوده است. این نظریه با رویکردی کاربردی در دورة معاصر، در آثار آموزشی منطق عمومی، برای تشخیص اعتبار «قیاس ارسطویی» استفاده شده است.در این پژوهش، با تمرکز بر تفکرات منطقی جان بوریدان (1295 - 1361 م)، متفکر برجستة قرون وسطی، از این فرضیه دفاع می کنیم که، نظریة انبساط یکی از نتایج فرعی نظریة دلالت و اطلاق است. همچنین با ارجاع به آثار منطقی بوریدان نشان می دهیم که دو قاعدة «منع حد وسط غیرمنبسط» و «منع روش عقیم»، یکی از کاربردهای نظریة انبساط، از ابداعات بوریدان است. ازاین رو معاصران در آثار آموزشی منطق، در بهترین حالت، صرفاً تقریرهای متفاوتی از تعریف انبساط و قواعد مربوط به آن را بیان کرده اند، نه آن که خود مبدع این قواعد باشند. بر این اساس نظریة پیتر گیچ را، که آشکارا نظریة انبساط را متفاوت از نظریة اطلاق می داند، به شکلی منطقی و تاریخی نقد می کنیم و نشان می دهیم که نظریة قابل دفاعی نیست. در پایان تعاریف بدیعی از حدود «منبسط» و «غیرمنبسط» را با توجه به چهارچوب فلسفی ـ منطقی بوریدان ارائه می کنیم که به مفاهیم و اصطلاحات منطقی وی بسیار وفادار است.
معضل فرگه-گیچ و منطق طرزتلقی‌های مرتبه بالاتر
نویسنده:
بهرام علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابرازگرایی اخلاقی مدعی است (1) جملات اخلاقی فاقد شرایط صدق هستند و (2) هدف ما از بیان جملات اخلاقی ابراز طرزتلقی‌های اخلاقی مثل تمایلات، خشنودی‌ها و ناخشنودی‌هایمان است که سرشتی ناشناختی‌گرایانه دارند. این دیدگاه با مشکل مهمی روبروست که به معضل فرگه-گیچ شهرت یافته است. جملات اخلاقی بخشی از معناشناسی جملات مرکب هستند؛ P (یک جمله اخلاقی) در تناقض با P⁓ قرار می‌گیرد و منطقاً می‌توان Q را از P و «اگر P آنگاه Q» استنتاج کرد (استدلال وضع مقدم). ناشناختی‌گرایان منکر آنند که معنای جملات اخلاقی در جملات مرکب و جملات اتمی یکی است. اگر معنای P در قالب جمله مفرد با معنای آن در مقدمِ جملۀ شرطیه یکی نباشد، استدلال مذکور نامعتبر خواهد شد، در حالی که می‌دانیم استدلالی معتبر است. بلکبرن مدعی است جملات مرکب بیانگرِ طرزتلقی‌های مرتبه بالاتر نسبت به طرزتلقی‌های مطرح‌شده در جملاتِ کوچک‌ترِ تشکیل‌دهندۀ آنها هستند. لذا اگر مقدمات یک استدلال معتبر را تأیید و نتیجه آن را انکار کنیم، طرزتلقی‌های ما دچار تعارض می‌شوند، همان طور که اگر همزمان به P و P⁓ باور داشته باشیم دچار تناقض می‌شویم. رویکردِ طرزتلقی‌های مرتبه بالاتر مشکلات متعددی دارد. پذیرش مقدمات یک استدلال اخلاقی و انکار نتیجۀ آن، با رویکرد ابرازگرایانه نهایتاً شخص را به تناقض اخلاقی می‌رساند، نه تناقض منطقی. علاوه بر این، ابرازگرایی از تبیین تناقض آشکارِ حاصل از بیانِ P و P⁓ نیز ناتوان است. راه‌حل بلکبرن برای ایجاد یک طرزتلقی جدید، مثل مدارا، نیز قادر به حل مشکل نیست.
صفحات :
از صفحه 133 تا 159
تبیین و بررسی تقریرهای نظریه امر الهی (با تأکید بر نگرش اُکام)
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
بر اساس نظریه امر الهی که پیشینه‌ای بس طولانی در تاریخ اندیشه بشری دارد تنها معیار در احکام اخلاقی، شرع مقدس و اوامر و نواهی خداوند است. این نظریه، در تاریخ اندیشه، تقریرهای مختلف معرفت‌شناختی، وجود‌شناختی، انگیزشی و ... را به خود گرفته است، به گونه‌ای که امروزه باید به جای نظریه امر الهی از نظریه‌های امر الهی سخن گفت. ویلیام اُکام از جمله کسانی است که به این نظریه توجه جدی داشته، بر اساس آن، منشأ ارزش‌‌های اخلاقی را اوامر خداوند می‌داند و تقریری وجودشناختی از این نظریه ارائه می‌کند. او اوامر الهی را شرط ضروری و نیز شرط کافی برای اخلاق دانسته، معتقد است تنها معیار ارزش اخلاقی اراده یا قانون الهی است. چنین دیدگاهی، البته، انکار عقلانیت اخلاقی را در پی خواهد داشت، عقلانیتی که آدمی را به عدالت و انصاف فرا می‌خواند. این مقاله، ضمن تبیین نظریه امر الهی و بیان تقریرهای مختلف از این نظریه، به تبیین و بررسی رویکرد وجودشناختی ویلیام اکام در این باب پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 92
  • تعداد رکورد ها : 4