آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
اندیشه سیاسی سید فخرالدین شادمان و الگوی اسپریگنز
نویسنده:
ابراهیم برزگر ، محمدتقی قزلسفلی ، مهدیه ملازاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درپی گسترش اندیشه تجدد در دوره پهلوی اول و با همزمانی تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و افزایش آگاهی‌‌ها نسبت به غرب، نسل جدیدی از روشنفکران شکل گرفته‌‌اند که در عین دسترسی و مطالعه فراوان آثار تاریخی، با لایه‌‌های عمیق‌‌تری از فرهنگ و تمدن غربی آشنا بوده‌‌اند. پژوهش حاضر با هدف فهم و تبیین اندیشه سیاسی یکی از مهم‌ترین روشنفکران این دوره یعنی سید فخرالدین شادمان، بر آن است در قالب نظریه منطق درونی اسپریگنز، به این پرسش پاسخ دهد که شادمان بحران سامان سیاسی را چگونه دلیل‌‌یابی کرده و برای برون‌‌رفت آن چه تجویز آرمانی ارائه کرده است؟ یافته‌‌های پژوهش نشان می‌‌دهد که مسئله اساسی شادمان، نفوذ فرهنگی- سیاسی تمدن فرنگی است. به نظر وی این مسئله ناشی از وجود و ادامه حیات فوکولی و مبلغ فرنگی می‌‌باشد. از همین‌رو، وی نوسازی جامع و نظام‌مند ساختار جامعه ایران بر پایه حفظ زبان کامل فصیح ملی (فارسی) و أخذ تمدن فرنگی با میل و احتیاط را به عنوان نظم آرمانی ترسیم نموده و راهکارهای تربیت ملی، فراگیری مقدمات تمدن غربی، لغت‌سازی، ترجمه درست، داشتن جرأت شناخت و نترسیدن از هیچ فکر و عقیده‌‌ای، و اعزام ایرانی ایران‌‌شناس فارسی‌‌دان به فرنگ را به عنوان راهکارهای خروج از بحران تجویز می‌‌کند. این راهکارها حاکی از آن است که شادمان توجه به دستاوردهای تمدن بشری را به امر خودباوری، حفظ اصالت و هویت خودی پیوند زده و با پیش کشیدن ضرورت برخورد فعال با غرب به شکلی عالمانه و دغدغه‌مندانه، بر لزوم درک صحیح از مسائل پیشرفت و طراحی راهبردهای سازگار و برخواسته از فرهنگ خودی تأکید می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 87 تا 102
میکرو-اُتوپی در فلسفه سیاسی معاصر
نویسنده:
محمدتقی قزلسفلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه سیاسی علی­رغم اهمیت خود در دوران معاصر، به دلایلی چون رویکرد انتزاعی و بادسری یا دیگر عوامل محیطی مورد انتقاد و حمله قرار گرفته است. در دهه‌های اخیر، جماعت ­گرایان، نوپراگماتیست ­ها و پست‌مدرن‌ها هریک به شکلی بر آن شدند تا رویکرد اتوپیایی و غیرواقع­ بینانۀ فلسفه سیاسی گذشته را مورد نقد قرار دهند و از ضرورت بازاندیشی و اتخاذ مؤلفه‌های امروزی در آن دفاع کنند. این مقاله به ابتنای این شرایط، در پی پاسخ به این پرسش است که مختصات فلسفه سیاسی معاصر از چه قرار است؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح می‌شود که فلسفه سیاسی ماهیتی میکرو-اتوپی گرفته است و این بدان معناست که به‌جای رویکرد «نظریه حقیقت» به «نظریه زندگی و عمل» نزدیک شده است. به اقتضای موقعیت دلالتی-وضعیتی، برخی ویژگی‌های میکرو-اتوپی عبارت‌اند از: چرخش عمل‌گرایانه، پراتیک گفتگو و نیز تمرکز بر مقوله عدالت. مقاله حاضر در چارچوب هنجاری-انتقادی قرار دارد و به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است.
بازخوانی اندیشه ٦٨
نویسنده:
محمدتقی قزلسفلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نگاهی به کارنامۀ روشن‌فکری در ایران معاصر در گفت‌وگو با محمدتقی قزلسفلی
نویسنده:
محمدتقی قزلسفلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اخلاق صلح در جهانی متکثر، درآمدی بر فلسفه سیاسی نوین
نویسنده:
محمد تقی قزلسفلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف نویسنده آن است که اثبات کند فلسفة سیاسی در برابر چالش‌های متعدد در حیات سیاسی نیازمند اصلاحدر مبانی خود است. در استدلال نسبت به نشان دادن نومیدی و سرخوردگی به سیر توسعة جامعه، ناکامی و ضعف سه مولفة نظری مطرح در سدة بیستم یعنی ناسیونالیسم، دموکراسی لیبرال و سرمایه‌داری مورد توجه و ارزیابی قرار می گیرد. پس از اشاره به پیامدهای منفی حاصل از چنین سرخوردگی‌ها که شامل گسترش ناامنی، خشونت است، ایدة گفتگوی فرهنگی به مثابه مبنای جدید از نظریه‌پردازی اخلاقی در جهان متکثر مورد بررسی قرار می‌گیرد. نویسنده با عنایت به ایدة اخلاقی کانتی - هابرماسی بر آن است جهان امروز که جامعه‌ای غیر-داوطلبانه بر پایة شراکت در خطرات است نیازمند فلسفة سیاسی جدید مبتنی بر رویکرد گفتگویی است. بر همین اساس مولفه های اخلاق صلح‌جویانه مورد بررسی و نقد قرار گرفته است: از جمله گفتگوی پایدار، تأکید بر فهم تاریخی، مشارکت بین تمدنی، فضیلت‌خواهی جهان‌شمول. ویژگی‌های حاضر اصولی برگرفته از مدرنیته در معنای کانتی با امعان‌نظر به مفاهیم متأثر از تئوری‌های انتقادی است
صفحات :
از صفحه 35 تا 66
مؤلفه‌‌‌‌‌های حکمرانی عادلانه در چارچوب نظریه‌‌ی "زیست‌‌جها‌‌‌‌‌‌‌ن"
نویسنده:
محمد تقی قزلسفلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقوله‌‌ی عدالت و حکمرانی عادلانه از امهات فلسفه‌‌ی سیاسی است که می‌‌‌‌‌کوشد تکاپو برای استقرار جامعه‌‌ی عادلانه را در جوامع قدیمی تابه‌‌‌‌‌امروز بررسی کند. در اندیشه‌‌ی ایرانی- اسلامی نیز این مسأله اهمیت اساسی دارد. مقاله‌‌ی حاضر با بهره‌‌‌‌‌گیری از نظریه‌‌ی هنجارگرایی و زیست‌‌جها‌‌‌‌‌‌‌ن، این پرسش را مطرح کرده است که مؤلفه‌‌‌‌‌های شکل‌‌‌‌‌دهنده و مقوم حکمرانی عادلانه چیست؟ مدعای ما آن است که در صورت تلفیق و همروی مأخوذ از زیست‌‌جها‌‌‌‌‌‌‌ن ایرانی- اسلامی، ضمن اصلاح اشکالات حکمرانی، می‌‌‌‌‌توان ایده‌‌‌‌‌ای کامل‌‌‌‌‌تر از حکمرانی را ارائه داد که بر سه محور زیر استوار است: 1. مأخذ ایرانشهری حکمرانی عادلانه؛ 2. مؤلفه‌‌‌‌‌های حکمرانی شیعی دادگرانه؛ 3. مؤلفه‌‌ی حکمرانی خدمت‌‌‌‌‌گزارانه‌‌ی انقلاب اسلامی. این مقاله در چارچوب نظریه‌‌ی "زیست‌‌جها‌‌‌‌‌‌‌ن" و به‌‌‌‌‌روش "توصیفی- تحلیلی" به‌‌‌‌‌نگارش درآمده است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
بررسـی تأثیرات مکتب رواقیـون بر شکـل‌گیری فلسفـه سیاسـی مسیحیت
نویسنده:
محمدتقی قزلسفلی ، عمار متاجی نیمور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدون شک یکی از چالش‌های نظری مهم در تاریخ اندیشه‌ها، نسبت میان فلسفه و دین است. لحاظ قرار دادن این مهم در تحول اولیه مسیحیت و تأثیر میراث عقلی دوره کلاسیک است و در این میان هم‌سنخی و یا یکسانی محورها و ارکان آموزه‌ها و اصول دین مسیحیت با فلسفه رواقی از اهمیت ویژه برخوردار است. استدلال بر این است که اندیشه سیاسی - الهیاتی مسیحی اصولی چون نظریه نظام الهی کائنات، لوگوس و ... را از آراء فلسفه یونانی و رومی اخذ کرد. مفروض اصلی مقاله حاضر آن است که «فلسفه رواقی به عنوان میانجی، بسیاری از آموزه‌های اصلی تکامل‌ یافته در فلسفه سیاسی یونان را به فلسفه سیاسی مسیحیت منتقل کرده است». این پژوهش، با تکیه بر تحلیل محتوایی (نظریه مضمون‌گرایی)، تلاش دارد با تکیه بر مضامین اندیشه دو متفکر مسیحی یعنی آگوستین و آکوئیناس، هم‌سنخی همراه با بسط و تفسیر و تعبیر جدید ارکان آموزه‌های رواقی را در فلسفه سیاسی مسیحیت نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 138
کارکرد سیاسی اسطوره
نویسنده:
پدیدآور: سبا فرجادفر ؛ استاد راهنما: محمد قزلسفلی ؛ استاد مشاور: علی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این‌که اسطوره در زندگی بشر از چه جایگاهی برخوردار است دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. حقیقت این است که اسطوره را می‌توان انعکاسی از کارکرد‌های ذهنی بشر دانست. در‌واقع اسطوره، گونه‌ای اندیشیدنِ همراه با تخیلِ آدمی است. اسطوره بیان‌گر اضطراب انسان از زیستنِ در زمان است؛ چراکه بشر در چارچوب زمانیِ محدود زندگی می‌کند و از این‌که توانایی غلبه بر زمان را ندارد عنصری به نام اسطوره را خلق کرد. گذشته از این‌ها، انسان در طرح اندیشه‌های خود اغلب تحت تأثیر آرزو‌ها، آرمان‌ها یا ضرورت‌های زمان خویش است تا واقعیت‌ها و هست‌ها. این گرایش‌ها حتی در فهم مقولات و مفاهیم انتزاعی نیز محسوس است و از آنجا که از دیرباز، اسطوره قالبی ارزشی ـ آرمانی برای بازآفرینی و نمودِ تفکرات، به ویژه تفکرات سیاسی بوده و هست، می‌توان پیوند عمیقی میان اسطوره و سیاست یافت. در این میان، تجربه جهانیِ سیاست به ویژه در سده بیستم نشان داد که اسطوره‌ها نقش اساسی در زندگی و عمل انسان‌ها داشته اند. سیاست علی‌رغم این که حوزه‌ای واقع‌گرایانه است نمی‌تواند کاملاً جدای از اسطوره باشد. حال با توجه به ارتباط تنگاتنگی که میان اسطوره و سیاست وجود دارد و پتانسیلی که اساطیر در قالب نقش اجتماعی دارند، به نوعی می‌توان قالبی ایدئولوژیک برای اسطوره در نظر گرفت. همین جاست که می‌توان اسطوره‌های سیاسی مدرن را در قالب ایدئولوژی بررسی کرد و رابطه اسطوره و ایدئولوژی را تبیین نمود. با عنایت بر این موضوع، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که اسطوره چگونه و با چه ماهیتی در تجربه‌های جهانِ مدرن کارکرد سیاسی می یابند؟ فرضیه‌ای که در پاسخ به این پرسش مورد سنجش و آزمون قرار می‌گیرد آن است که تجربه جهانیِ سیاست در سده بیستم نشان می‌دهد که اسطوره در ایدئولوژی‌ها و جهان‌بینی‌هایی چون فاشیسم و مارکسیسم نمود یافته و کارکرد سیاسی خود را به نمایش گذاشته است.
ایران فرهنگی در اندیشه های داریوش شایگان
نویسنده:
محمدتقی قزلسفلی، سکینه معاش ثانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در میان گفتمان های روشنفکری ایران، داریوش شایگان را به استناد آرای او«فیلسوف فرهنگ» می نامند. شایگان همواره بحث «ایران فرهنگی» را در نظر داشته است: چه آنجا که در«هندوئیسم و تصوف» به قیاس ظرفیت ها و امکانات ایران فرهنگی برای تأثیرگذاری بر فرهنگ و آیین هندو و عناصر بینافرهنگی می پردازد، (آنچه می توان از آن به عنوان ایران ِ شرق یاد کرد) چه هنگامی که در «آسیا در برابر غرب» از هجوم دیگری و فرهنگی بیگانه و به ناچار نشانه های خطرآفرین برای ایران فرهنگی و هویت ایرانی سخن می گوید (آنچه می توان از آن با تسامح ایران ِ اسلامی یاد کرد)، چه آنجا که در «نگاه شکسته» با طرح بحث اسکیزوفرنی فرهنگی به دو پارگی این فرهنگ و هویت اشاره می کند و بالاخره زمانی که در افسون زدگی جدید صحبت از تعدد هویت ها و ادغام هویت ها و فرهنگ ها در اثر روند جهانی شدن به میان می آورد (آنچه می توان از آن با عنوان ایران ِ غرب یاد کرد). نویسندگان در مقاله حاضر مقوله فرهنگی را در اندیشه شایگان متقدم و متأخر به بحث می گذارند. تأکید شایگان متقدم بر اهمیت ایران فرهنگی و ضرورت صیانت از آن با تمام میراث گذشته اما با سویه ای ایدئولوژیک است. در حالی که تأکید شایگان ِ متأخر بر آمیخته شدن فرهنگ ها و الزاماً نقش آفرینی فرهنگ ایرانی در عرصه جهانی است. در این وجه، ما با ایران فرهنگی ناب مواجه نیستیم، بلکه فرهنگی که به همان نسبت که ایرانی است، اجزای غربی، چینی و هندی هم دارد. نوشتار حاضر ضمن بسط این نگره در آرای این فیلسوف مهم، کاستی ها و مشکلات نظریه او را نیز مورد توجه قرار خواهد داد. مقاله از روش شناسی توصیفی مبتنی بر تحلیل محتوایی پیروی می کند.
بررسی مفهوم تجدد در اندیشه‌های داریوش آشوری و بابک احمدی
نویسنده:
پدیدآور: علی دنیاری ؛ استاد راهنما: محمدتقی قزلسفلی ؛ استاد مشاور: مهدی رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
اندیشه‌ی سیاسی و اجتماعی در ایران همواره در تقابل یا تعامل با غرب و مسئله تجدد معنا پیدا کرده است. به سخن بهتر، با برخورد نخستین امواج تجدد بر پیکره‌ی فرهنگ و جامعه ایرانی، شاهد شکل گیری گفتمان های روشنفکری در ایران بودیم. از اینرو ضرورت فهم کنشهای روشنفکری در ایران و همچنین تبیین چگونگی تعامل آنها با گفتمان‌ تجدد، موضوعی حائض اهمیت و در خور تأمل می‌باشد. در این میان دو تن از چهره‌های شاخص نسل چهارم از گفتمان‌های روشنفکری در ایران، داریوش آشوری و بابک احمدی، همواره کوشیده‌اند تا برداشتی منطقی و غیرایدئولوژیک از غرب ارائه دهند. مفروض اصلی نگارنده در رساله حاضر آن است که این دو روشنفکر علی رغم اشتراک در مبانی نظری‌شان به دو تصویر متفاوت از مقوله غرب و تجدد دست یافته اند. بنابراین نگارنده می کوشد تا این وجوه اختلاف و اشتراک را تشریح و تبیین نماید.
  • تعداد رکورد ها : 15