آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
ناسازگاری نظریه‌های اشیای داستانی در فلسفه تحلیلی معاصر با نظریه‌های اسطوره
نویسنده:
محمدهادی سلیمانی ، داوود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دهه‌های اخیر، ادبیات گسترده‌ای در خصوص هستی‌شناسی اشیای داستانی شکل گرفته است. این هستی‌شناسی‌ها ذیل رویکردهای رئالیستی تا ضدرئالیستی مختلفی قابل رده‌بندی هستند. فیلسوفان درگیر این ادبیات، به رغم اختلافات بنیادین، در این امر توافق دارند که آنچه درباره متافیزیک و هستی‌شناسی هویات داستانی می‌گویند قابل بسط به هویات اساطیری نیز است. اما اگر مشخصات هویات اساطیری را، بر مبنای اسطوره‌شناسی‌های سده اخیر، مد نظر قرار دهیم، دیده می‌شود که این هویات در جهان واقعی کارکرد دارند، جنبه‌ای ناخودآگاه و جمعی دارند، و نهایتاً در تحقق‌بخش‌های متفاوت می‌توانند تحقق بیابند. این مشخصات الزاماتی را برای یک هستی‌شناسی قابل بسط به هویات اساطیری ایجاد می‌کند. اعمال این الزامات بر هستی‌شناسی‌های اشیای داستانی روشن می‌کند که این هستی‌شناسی‌ها را نمی‌توان به نحو مناسبی به هویات اساطیری بسط داد. بنابراین هستی‌شناسی‌های اشیای اساطیری، مجزا از هستی‌شناسی‌های داستانی، باید ادبیات بحث خود را مبتنی بر تتبعات اسطوره‌شناسانه و متکی بر ابزارهای تحلیلی خلق کنند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 183
سخنرانی علمی "پیرامون صدق"
سخنران:
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
تکثرگرایی منطقی: اختلاف نظر حقیقتا بر سر چیست
نویسنده:
محمدمحسن حائری ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در سالهای اخیر توجه خاصی به مساله تکثرگرایی منطقی شده است؛ عمده این مباحث در عکسل العمل به نظریه بیل و رستال درباره چگونگی تحقق بیش از یک منطق بوده است. نظریه ایشان این است که عدم تعین معنای اعتبار منطقی فراتر از تمایز میان اعتبار استنتاجی و اعتبار استقرایی است. مفهوم اعتبار استنتاجی نیر نامتعین است. این عدم تعین ریشه در عدم تعین امر بنیادین دیگری است: عدم تعین حالت. حالتها همان صادق کننده مقدمات و نتیجه یک استدلال هستند. مثال روشن برای حالت، همان مدلهای تارسکی برای منطق کلاسیک است. ارتباط میان اعتبار استنتاجی و حالت چنین است: استدلالی معتبر است که در همه حالتها صدق-نگهدار باشد. حال، چون حالت امری نامتعین است، اعتبار منطقی نیز امری نامعین خواهد بود. در این مقاله استدلال خواهیم کرد که اگر نظریه بیل و رستال با تببینی درباره چگونگی جواز وقوع حالتهای هم-تراز تکمیل نگردد، چیزی بیش از توضیحی متعارف درباره چگونگی ساختن منطقهای مختلف نیست.
صفحات :
از صفحه 273 تا 288
اسطوره، هستی‌شناسی اجتماعی و مساله التفات
نویسنده:
محمد هادی سلیمانی ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگر اسطوره را در رویکردهای متنوع اسطوره‌شناسی مد نظر قرار دهیم، خواهیم دید که اسطوره اولاً واجد کارکردی در فرهنگ، جامعه، ذهن یا روان انسان یا انسان‌ها است؛ ثانیاً واجد جنبه‌ای جمعی است؛ ثالثاً با وضعیت ناخودآگاه یا پیشاآگاهی مرتبط است و رابعاً جنبه‌ای تجویزی دارد. این مشخصات موجب می‌گردد که هستی‌شناسی اجتماعی بستر مناسبی برای تحلیل اسطوره باشد. با تکیه بر آرای امثال سرل و تائوملا، اسطوره با این توصیف می‌تواند حقیقتی نهادی لحاظ شود. با این همه، رویکرد غالب در هستی‌شناسی اجتماعی در فلسفه تحلیلی متاخر همه حقایق نهادی را محصول حیث التفاتی فردی یا جمعی می‌داند. استدلال خواهم کرد که ویژگی ارتباط اسطوره با ناخودآگاه، همه شاخه‌های رویکرد غالب هستی‌شناسی اجتماعی را به چالش می‌کشد و ناکامی آنها را در تحلیل اسطوره به مثابه حقیقتی نهادی نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 333 تا 350
استنتاج‌گرایی نظریه‌ -‌ مدلی، فراسازگاری و جازمیت
نویسنده:
جاوید جعفری ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبق استنتاج‌گرایی نظریه‌ـ‌مدلی، مفاهیم نظریه‌ـ‌برهانی و سمنتیک نظریه‌ـ‌مدلی هر دو در معنای ثابت‌های منطقی دخیل هستند و برخلاف سمنتیک نظریه‌ـ‌برهانی مفاهیم نظریه‌ـ‌مدلی انکار نمی‌شوند. با این حال، مفاهیم نظریه‌ـ‌برهانی نقش اساسی‌تری نسبت به مفاهیم نظریه‌ـ‌مدلی دارند؛ به این ترتیب که قواعد استنتاجی در نظریه برهان هستند که ساختار سمنتیکی را متعین می‌کنند. به عبارت ساده‌تر، در استنتاج‌گرایی نظریه‌ـ‌مدلی ما به دنبال روشی هستیم که بتوان سمنتیک را از طریق قواعد استنتاج بازخوانی کرد. این مسئله ارتباط تنگاتنگی با مسئله جازمیت و وجود مدل‌های غیرنرمال کارنپ برای سیستم‌های استنتاجی دارد. ما این مسئله را برای دو منطق فراسازگار mbC و LP بررسی می‌کنیم. نشان می‌دهیم که اگرچه حساب رشته چندنتیجه‌ای برای mbC جازم است، اما این سیستم استنتاجی برای LP جازم نیست و مدل‌های غیرنرمال همچنان برای آن وجود خواهند داشت. استدلال می‌کنیم که نمی‌توان سمنتیک این منطق را به سادگی از نحو آن بازخوانی کرد، مگر با فاصله گرفتن از مفهوم متعارف استنتاج.
صفحات :
از صفحه 52 تا 68
فلسفۀ میرداماد در هندوستان: از ابتدای قرن سیزدهم تا میانۀ قرن چهاردهم هجری‌قمری (با تکیه بر سنّت‌های متنی/ درسی)
نویسنده:
حسین نجفی ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میانۀ قرن پنجم تا قرن چهاردهم هجری‌قمری، آثار و آراء فیلسوفان ایرانی در محافل علمیِ شبه‌قارّۀ هندوستان حضوری پُررنگ داشته‌اند. اندیشۀ فلسفیِ میرداماد (ف. 1040 ھ‌‌.‌ق)، یکی از نقاط عطف این حضور تاریخی است. آثار و آراء میر پس از ورود به هندوستان، از طریق سنّت‌های متنی در سراسر شبه‌قارّه انتشار یافتند. نگاشته‌های وی، از قرن سیزدهم هجری‌قمری به سنّت‌های متنی راه یافته و خود به منبع آموزشی تبدیل شدند. در این دوره، تعلیم و تعلّم الأفق‌المبین در مدارس علمیِ هندوستان – به‌ویژه شهر رام‌پور – رونق یافت. تداول این اثر در جایگاه متن درسی، بستری فراهم ساخت تا شروح و حواشیِ گوناگونی بر محور آن پدید بیایند. در کنار الأفق‌المبین، کتاب الإیماضات نیز یکی از سنّت‌های فرعیِ تعلیم فلسفه در هندوستان بوده است. انتشار و تثبیت آثار و آراء میرداماد در جنوب آسیا، چهره‌های فلسفیِ هندوستان را در دو صف مخالفان و موافقانِ او جای داد و در میان آنان مباحثات دامنه‌داری در موضوعات «جعل بسیط ماهیّت»، «حدوث دهری»، «حمل»، «اقسام هل بسیط»و... به وجود آورد. در این مقاله، ضمن معرّفی اجمالیِ سنّت‌های متنی در شبه‌قارّه، نشان خواهیم داد که چگونه محافل علمیِ هندوستان، از ابتدای قرن سیزدهم تا میانۀ چهاردهم هجری‌قمری، اقبالی چشمگیر به آثار و آراء میرداماد داشته‌اند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 94
بسط منطق زالتا بر اشیای معمولی انتزاعی
نویسنده:
محمدهادی سلیمانی ، داود حسینی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
چکیده در تقسیم‌بندی اشیا مطابق نظریه شیء نوماینونگی زالتا، اشیا یا معمولی هستند و یا انتزاعی. طبق این رویکرد، اشیای معمولی ویژگی‌ها را نمونه‌گیری می‌کنند و اشیای انتزاعی، ویژگی‌ها را کدگذاری می‌کنند. با این همه، به نظر می‌رسد که اشیایی نظیر اشیای اساطیری، ناقض این تقسیم‌بندی هستند. طبق دریافت‌های اسطوره‌شناسانه، هویات اساطیری وجود واقعی دارند و در تحقق‌بخش‌های متمایز داستانی و عینی قابل تحقق هستند. توضیح این امر با منطق زالتا ممکن نیست. با این همه، می‌توان با افزودن طبقه اشیای معمولی انتزاعی که از سویی، ویژگی‌ها را نمونه می‌گیرند و از دیگرسو، ویژگی‌هایشان ذاتی آنها هستند و بنابراین، به شکل ضروری واجد این ویژگی‌ها هستند، توضیح داد که چگونه اشیای داستانی می‌توانند تحقق‌بخش هویات اساطیری باشند. همچنین اعمال تمایز نحوه وجود شی عینی معمولی و شی انتزاعی معمولی بر منطق زالتا توضیح می‌دهد که چگونه شیئی عینی می‌تواند تحقق‌بخش هویات اساطیری باشد. به این ترتیب، این منطق بسط یافته با تغییرات مربوطه در نحو و سمانتیک منطق زالتا، قادر به توضیح دریافت‌های اسطوره‌شناسانه است.
فلسفۀ میرداماد در هندوستان از ميانۀ قرن یازدهم تا پایان قرن دوازدهم هجری‌قمری (با تکیه بر سنتهای درسی‌متنی)
نویسنده:
حسین نجفی ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میانۀ قرن پنجم تا قرن چهاردهم هجری قمری، آثار و آراء فیلسوفان ایرانی در محافل علمیِ شبه‌قارۀ هند، حضوری پررنگ داشته‌اند. اندیشۀ فلسفیِ میرداماد، یکی از نقاط عطف این حضور تاریخی است. آثار و آراء او پس از انتقال به هندوستان، از طریق سنتهای متنی در سراسر شبه‌قاره انتشار یافتند. انتشار این نگاشته‌ها و اندیشه‌‌ها، علاوه بر تکاپویی که در محافل علمی ایجاد کرد، چهره‌های فلسفیِ هندوستان را در دو صف مخالفان و موافقانِ میرداماد جای داد و در میان آنان، مباحثاتی دامنه‌دار بوجود آورد؛ مباحثاتی دربارۀ «جعل بسیط ماهیت»، «حدوث دهری»، «اقسام هل بسیط»، «شبهۀ جذر اصم» و... که بر محور کتاب الأفق‌المبین شکل گرفته‌اند. در این مقاله، ضمن معرفی اجمالیِ سنتهای متنی در هندوستان، نشان خواهیم داد که فلسفۀ مدرَسی در این سرزمین، از ميانۀ قرن یازدهم تا پایان قرن دوازدهم هـ.‌ق.، داد‌و‌ستدی عمیق با اندیشۀ فلسفیِ میرداماد داشته است. بدین منظور، چهره‌های شاخص فکری هندوستان طی این‌دو قرن، معرفی میشوند؛ جایگاه آنها در سنتهای متنی مشخص میشود؛ ارتباط آنها با اندیشه‌های میرداماد در موضوعات مختلف فلسفی بیان میگردد؛ و سرانجام، گستردگی جغرافیایی حضور اندیشه‌های میرداماد در پهنۀ شبه‌قاره تحلیل میگردد. در ادامه نشان خواهیم داد که گستردگی این حضور در شبه‌قاره، بسیار بیشتر از آنست که در دورۀ معاصر تصور شده است. مراد از «هندوستان»، «شبه‌قاره» و «جنوب آسیا» در این مقاله، محدودۀ تاریخیِ این سرزمین پیش از سال 1947 میلادی است که جغرافیای کنونیِ کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش، سریلانکا و بخشهایی از افغانستان را دربرمیگیرد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 92
فرعیت یا استلزام؟ یک دوگانۀ نادرست خوانشی از نظر میرداماد از منظری منطقی
نویسنده:
داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: در سنت فلسفۀ اسلامی نزاعی هست بر سر اینکه چه نسبتی میان ثبوت شیء لشیء و ثبوت الشیء برقرار است. دو قول مشهور فرعیت و استلزام هستند. نیز مشهور است که میرداماد از حامیان استلزام است. استدلال می‌کنم که نظر میرداماد نه فرعیت است و نه استلزام. نظر میرداماد شامل دسته‌ای از قاعده‌هاست که ترکیب‌های متفاوتی از فرعیت و استلزام را در بر دارد. خوانشی از این قاعده‌ها ارائه می‌کنم که مبتنی بر نظریۀ تقرر و وجود میرداماد است. بیش از این، میان محتوای سمنتیکی و متافیزیکی این قاعده‌ها تفکیک می‌کنم. از محتوای سمنتیکی این قاعده‌ها نتایجی برای قاعده‌های استننتاج منطقی به دست می‌آورم. تبیین می‌کنم که چرا این نتایج منطقی از بسیاری از نظرات رقیب در این بحث حاصل نمی‌شوند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 77
فراهستی‌شناسی نوفرگه‌ای بر پایه فراهستی‌شناسی فرگه‌ای
نویسنده:
محمدهادی سلیمانی ، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فراهستی ­شناسی نوفرگه ­ای از بحث ­برانگیزترین فراهستی ­شناسی ­های دهه­ های اخیر است. یکی از رایج­ ترین تلقی ­ها از این فراهستی‌شناسی، لحاظ آن ذیل گونه ­های فراهستی­ شناسی‌های ساده­ نگر نظیر تنوع ­سورگرایی یا ماکسیمالیسم است. با این حال، اگر خود رویکرد فرگه و فراهستی­ شناسی قابل استنباط از این رویکرد را مدنظر قرار دهیم، نسبتی میان فراهستی­ شناسی فرگه ­ای و رویکردهای ساده­ نگر برقرار نخواهد شد. اگر فراهستی ­شناسی نوفرگه ­ای را در راستای فراهستی ­شناسی فرگه­ ای بخوانیم، خوانشی از این فراهستی­ شناسی خواهیم داشت که از مهم ­ترین ویژگی‌هایش جدی ­نگرانه‌بودن است. نکته بنیادی این فراهستی ­شناسی آن است که در بستر هسته منطقی زبان طبیعی شکل می­گیرد و نه زبان طبیعی صرف. با این حال، اگرچه استفاده از فراهستی ­شناسی فرگه ­ای برای خوانش نوفرگه­ ای ­ها، خوانشی ناسازگار به‌دست نمی­ دهد، الزام ­هایی را به‌ویژه در واضح‌ساختن روش­ شناسی تحمیل می­کند. نیز با این خوانش، کارکرد روش فراهستی­ شناسی­های نوفرگه ­ای، کارکردی متافیزیکی در راستای تعیین مقوله شیء انتزاعی و نیز کارکردی معرفت­ شناسانه در جهت نحوه توجیه آنهاست و نه کارکردی هستی­ شناختی.
صفحات :
از صفحه 161 تا 185
  • تعداد رکورد ها : 24