چکیده :
مختار یا مجبور بودن انسان در افعال خود، مسئلهای است که از دیرباز ذهن انسانهای عاقل را به خود مشغول کرده است.
حتی با پذیرش اختیار، دقت در لایههای درونی نفس انسانی شبهه غیرمختار بودن انسان را از زاویهای دیگر مطرح میسازد.
از یک سو رابطهی نفس با ارادهی خود و چگونگی صدور اراده از نفس و از سوی دیگر، کیفیت ضرورت یافتن افعالِ صادر از نفس، شبهاتی اساسی را نسبت به فاعلیت انسان ایجاد کرده است.
چنین مسائلی که در میان فلاسفه و متکلمان گذشته نیز مطرح بوده است، توسط آنان جواب داده نشده و حتی با تشکیکهای متکلمین، به شبههای بغرنج تبدیل گشت.
بعدها عدهای از اصولیون مکتب نجف صراحتاً قائل به تخصیص قانون علیت در این محدوده شده و آن قاعده را فقط در خصوص فعل و انفعالات عالم طبیعت جاری دانستند، گاهی قاعدهی «ترجیح بلامرجح» را انکار کرده و گاهی اصل «الشیء ما لم یجب، لم یوجد» را مورد خدشه قرار دادند.
در این مقاله، با توجه به اهمیت این بحث و تأثیرگذاری آن در مسئلهی ثواب و عقاب و نیز به هدف پاسخگویی به این پرسشها، ابتدا نظریه اصولیون را نقد و بررسی کرده، سپس با تبیین پاسخ ابتکاری حکمت متعالیه ـ با تکیه بر گونههای مختلف علت فاعلی ـ شبهاتِ از این دست را پاسخ میدهیم.
determinacy of indeterminacy of human actions is an issue which have grasped scholars’ mind from ancient times.
even with affirming free will, scrutinizing inner layers of human soul put determinism forward from a different viewpoint.
on one hand, the relation between soul with its own will and the way will bring about by the soul, and on the other hand, the modality of necessitation of emanated actions derived from soul, have produced a few doubts about agency of human beings.
these issues, which were discussed by previous philosophers and theologians but remained unanswered, somewhat escalated by theologians’ doubtful contribution, became a perplexing problem.
in future times, a few theorists of principles of jurisprudence, placed in najaf, excluded causality rule from this realm and believed that causality just belong to natural events; sometimes, denied the “impossibility of preferring without preference law”, and sometimes put the “a thing which is not necessitated would not come to existence” under question.
employing analytic-critical method, due to the importance of the issue and its effect on afterlife punishment or reward, in this paper, to answer these questions, first, jurisprudents’ theory has been explained; then, relying on the innovative way of transcendental philosophy, especially with the help of types of efficient cause, try to answer these irresolutions.
نویسنده :
مجتبی افشارپور ، محسن قمی
منبع اصلی :
https://nasim-e-kherad.ismc.ir/article_153903_22712870993d6b813d75d4ecd0b4f266.pdf
پایگاه :
پایگاه مجلات 5
(نسیم خرد- سال 1399- دوره 6- شماره 2- از صفحه 9 تا 24)
یادداشت :
کلیدواژهها
اراده مبادی اراده ضرورت علی طلب نفس فاعل بالتجلی
کلیدواژهها [English]
will basis of will causative necessity demands of the soul