چکیده :
تحولات انقلابی و غیر انقلابی گسترده در واپسین دهههای پایانی قرن بیستم در اقصی نقاط جهان، ازجمله پیدایش الاهیات رهاییبخش در ضمن انقلابهای آمریکای لاتین و اروپای شرقی، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور انقلابهای رنگی در آسیای میانه، پیدایش شبه انقلابهای عربی در خاورمیانه، گسترش فرهنگهای غیر مسیحی در اروپای غربی و پیدا شدن حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر در ایالاتمتحده، شرایط جدیدی را برای جهانیان رقم زد.
شرایط نوین پیچیده و فراگیر آموزههای بنیادین تجدد، ازجمله سکولاریسم را با مشکلات جدی مواجه ساخت.
در پاسخ به چنین وضعیت بحرانی جدید، ایده «پستسکولار» در آغاز قرن بیستویکم تولد یافت.
متفکران پستسکولار با تجدیدنظرطلبی جدی در سکولاریسم، میکوشند پذیرش نقش مذهب در حوزه عمومی را با شرایط ویژهای به رسمیت بشناسند.
شبیهسازی وارونه این شرایط در جهان سوم میتواند تجدیدنظرطلبی در جامعه اسلامی جدید را در پی داشته باشد.
این نوشتار از طریق بازخوانی این تحولات بهعنوان زمینه پیدایش عصر پستسکولار و بازفهمی چنین عصری، درنهایت میکوشد با الهام از دستاوردهای چنین عصری، برای حل معضلات فرهنگی-سیاسی جوامع اسلامی نیز در شرایط جدید تاریخی، راهحلی جدید جستجو کند.
in the late decade of twentieth century in all over the world, revolutionary and none-revolutionary developments, including: raising of emancipatory theology in the time of latin america and eastern europe revolutions, victory of islamic revolution in iran, the collapse of the soviet union and, consequently, the emergence of color revolutions in the middle asia, appearance of arabic refolutions in the middle east, spread of none-cristian cultures in the western europe and the terroristic event of september 11, created a new condition of the world.
complex and pervasive new conditions have seriously challenged the fundamental teachings of modernity, including secularism.
to reply to this new critical situation, the idea of postsecular, in the beginning of the twenty first century, appeared.
the postsecular thinkers, by serious revision on secularism, on the special conditions, try to officially approve the role of the religion in the public hemisphere.
in an inverted way, similarizing these conditions in the islamic world, it would require a revisionism in the islamic societies.
the present research, rereading these developments, as a context for arising postsecular age, and reunderstanding the requirements of such an age and inspiring from of the achievements of this new age, try to find a new solution to the current politico-cultural challenges of the islamic societies.