چکیده :
کثرت موارد آیات منسوخ در روایات و بهتبع آن در آراء برخی مفسران و مؤلفان، ازجمله مسائل مهم و بحثبرانگیزی است که بعضاً سبب بهانهتراشی مخالفان قرآن شده است.
این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی، در صدد اثبات این حقیقت است که کاربرد اصطلاح نسخ در روایات معصومان (ع) و سخنان سلف در معنایی متفاوت از معنای مصطلح آن است.
حاصل پژوهش در روایات یادشده، بهویژه روایاتی که از نسخ برخی آیات قرآنی خبر دادهاند، آنکه گستره نسخ در این گونه روایات، فراتر از نسخ مصطلح، بر تخصیص عمومات، تقیید مطلقات، استثنا، تبیین مجملات و نسأ، شمول و انطباق دارد و موارد نسخ مصطلح در روایات یادشده بسیار اندک و کمیاب است، بلکه چهبسا بتوان با بررسی دقیقتر همین موارد اندک، نتیجه گرفت که اصولاً نسخ مصطلح در قرآن نیست و اگر در بعضی روایات که در صدد تقسیم محتوای قرآن هستند، در کنار ناسخ و منسوخ، عام و خاص نیز آمده، از باب ذکر خاص بعد از عام است.
همچنین در روایتی، امام علی (ع) خطاب به شخصی که مردم را موعظه میکرد، موعظه و نصیحت کردن مردم و ترساندن آنها از قیامت و حساب و کتاب را مشروط به دانستن ناسخ و منسوخ فرمودند، که این روایت نیز شاهدی است بر اینکه مراد از ناسخ و منسوخ در این روایات، نسخ مصطلح که در احکام است، نیست.
the abundant instances of abrogated verses in narrations and, accordingly, in the opinions of some interpreters and authors, is among the important and controversial issues that have sometimes caused the opponents of the qur'an to create excuses.
this article, using a descriptive-analytical method, aims to prove the fact that the use of the term "abrogation" (naskh) in the hadiths of the infallibles and the sayings of the predecessors has a different meaning from its conventional meaning.
the outcome of the research in the aforementioned narrations, especially the narrations that have informed about the abrogation of some qur’anic verses, is that the scope of the abrogation in such narrations, beyond the conventional abrogation, applies to the allocation of generalities, the limitation of absolutes, exception, elucidation of inclusive concepts and postponement (nasa’); and the cases of conventional abrogation in the above-mentioned narrations are very few and rare.
furthermore, perhaps by more closely examining these few cases, it can be concluded that, in principle, there is no conventional abrogation in the qur'an, and if in some narrations that aim to divide the content of the qur'an, along with the abrogating (nāsikh) and abrogated (mansūkh), general and specific are also mentioned, it is in terms of mentioning the general after the specific.
also, in a narration, imam ali (a.s.) addressed the person who was preaching the people and said that preaching and advising the people and frightening them of the day of judgment and reckoning and the scripture are conditional on knowing the abrogating and the abrogated.
this narration is a testimony to the fact that what is meant by the abrogating and the abrogated in these narrations is not the same as the conventional abrogation mentioned in the rulings.
نویسنده :
سید عبدالرسول حسینی زاده ، فاطمه احمدی نژاد
منبع اصلی :
http://jqr.isca.ac.ir/article_75048.html
پایگاه :
پایگاه مجلات 5
(پژوهش های قرآنی- سال 1402- دوره 28- شماره 108)
یادداشت :
کلیدواژهها
قرآن روایات تفسیری نسخ تخصیص تقیید نسأ
کلیدواژهها [English]
The Qur''an exegetical narrations abrogation allocation restriction postponement (nasa’)